فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: یکی از بزرگترین منابع تنیدگی در زندگی مدرن، تنیدگی شغلی است. خانواده نیز به عنوان واحد بنیادی و اساسی جامعه از تاثیرات منفی تنش شغلی بینصیب نیست. از جمله مشاغلی که با تنیدگی زیاد در ارتباط است، حرفه خلبانی است. بر این اساس، این تحقیق به مقایسه سطح سلامت روانی خانواده خلبانان نظامی با افراد عادی پرداخته است.
روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل 30 خانواده خلبان نظامی (30 همسر، 47 دختر، 39 پسر؛ در مجموع 116 نفر) و 30 نفر از همسران افراد عادی بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه SCL-90-R و پرسشنامه مشخصات فردی و خانوادگی بوده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: مقایسه نتایج سطح سلامت روانی در همسران خلبانان نظامی و افراد عادی نشاندهنده آن است که بین این دو گروه از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی و روانگسستگی تفاوت معنادار وجود دارد (بین 05/0> p تا 01/0> p ). مقایسه سطح سلامت روانی همسران با فرزندان خلبانان نظامی نیز بیانگر تفاوت معنیدار (از 05/0> p تا 01/0> p ) بین آنها از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و روانگسستگی است.
نتیجهگیری: وجود تفاوت معنیدار از نظر سلامت روانی بین همسران خلبانان با همسران افراد عادی نشاندهنده تاثیر تنیدگیهای شغل خلبانی در خانواده است. این نتیجه، توجه بیشتر مسئولین نسبت به آثار و پیامدهای نامطلوب تنیدگیهای شغلی به ویژه تنیدگیهای شغل خلبانی روی خانواده را گوشزد مینماید. "
مقایسه شیوه های ارزشیابی عملکرد دانشجویان پرستاری در آموزش بالینی
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزشیابی بالینی دانشجویان ارتباط تنگاتنگی با کسب مهارت آنان دارد. ارزشیابی بالینی دانشجویان پرستاری، مسئولیت مهم و اغلب پیچیده مربیان پرستاری است. این پژوهش با هدف مقایسه شیوه های ارزشیابی عملکرد دانشجویان پرستاری انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- مقایسه ای در سال 1385 انجام شد. جامعه مورد مطالعه، دانشجویان ترم آخر رشته پرستاری در مقطع کارشناسی پیوسته در دو دانشکده پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی ""الف"" و ""ب"" در شهر تهران بودند. 105 نفر (20 نفر از دانشگاه ""الف"" و 85 نفر از دانشگاه ""ب"") به روش مبتنی بر هدف انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه خودساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با برنامه نرم افزاری SPSS 13 و به کمک آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. از آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و آزمون T مستقل استفاده شد.
یافته ها: بین دو دانشگاه درخصوص ارزشیابی عملکرد دانشجو با حضور خود دانشجو، توضیح دادن معیارهای ارزشیابی عملکرد بالینی در ابتدای دوره، تنظیم معیارهای دسترسی به اهداف آموزشی همراه با دانشجو، اطلاع رسانی نمرات حاصل از ارزشیابی عملکرد بالینی دانشجو، استفاده از خودارزشیابی، سنجش میزان توانایی دانشجو قبل از شروع ترم، مشاهده رفتار دانشجو حین اجرای پروسیجر و تهیه و تنظیم معیارهای ارزشیابی توسط مربیان بالینی تفاوت معنی دار مشاهده شد.
نتیجه گیری: 95% دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ""الف""، فرآیند ارزشیابی بالینی را سنتی و 5% نوین می دانند، در حالی که در دانشگاه علوم پزشکی ""ب"" 18/41%، شیوه ارزشیابی را سنتی و 82/58% آن را نوین قلمداد می کنند. همچنین بین شیوه های ارزشیابی بالینی دو دانشگاه، تفاوت آماری معنی داری وجود دارد.
بررسی عوارض جسمانی و روانی ناشی از سوءمصرف آمفتامین
حوزههای تخصصی:
آمفتامین ها مواد محرک صنعتی هستند که به صورت قانونی برای مصارف پزشکی و به صورت غیرقانونی برای تفریح مورد استفاده قرارمی گیرند. مواد شبه آمفتامینی به لحاظ وسعت مصرف، دومین ماده در سراسر جهان به حساب می آیند. آمفتامین نخست، سودمند و بی ضرر به نظرمی رسیده، اما با گذشت زمان و شناخته شدن آثار واقعی یا آثار جانبی آن، شهرتی اهریمنی یافته است. در این نوشته ابعاد آسیب شناختی فیزیولوژیکی و روانشناختی سوءمصرف آمفتامین مورد بررسی قرار گرفت. از نظر آسیب های فیزیولوژیکی مشکلات خواب، آثار کاهنده اشتها، خطرهای مرتبط با تزریق تدخین یا استفاده استنشاقی، آسیب دهانی، آسیب قلبی، ارتباط با ویروس های خونی، آثار پیش از تولد، آثار نوروتاکسیک (مخدر اعصاب) و بیماری پارکینسون پیامدهای جدی سوءمصرف آمفتامین به شمار می روند. از نظر آسیب های روان شناختی مصرف دوزهای بالاتر یا مداوم با اختلالات سایکوتیک، خلقی، نقایصی در عملکرد شناختی و وابستگی همراه است.
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی در کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی طراحی و روی یک نمونه 652 نفری از کارکنان شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز آزموده شد. الگوی پیشنهادی انگیزش شغلی پنج لایه را در بر می گیرد که از لایه اول تا پنجم به ترتیب شامل پیشایندهای دور (متغیرهای صفات انگیزشی، محدودیت های رویه ای و دشواری هدف)، پیشایندهای نزدیک (متغیرهای اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد، نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارآمدی، ویژگی های شغل و امنیت شغلی)، متغیر انگیزش شغلی، پیامدهای نزدیک (متغیرهای خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی، تلاش و قصد ترک شغل) و پیامدهای دور (متغیرهای عملکرد شغلی و فشار روانی شغلی) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از رویکرد دو مرحله ای اندرسون و گربینگ (1988) در الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS ویراست 7 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی و تعیین معنی داری آنها نیز از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده گردید. گرچه تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند، اما مقایر برخی از شاخص های برازندگی حاکی از آن بود که الگو نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنی دار و اضافه نمودن چند مسیر جدید برازش بسیار خوب الگوی نهایی با داده ها حاصل گردید. استفاده از آزمون تفاوت مجذور کای نیز روند بهبود الگوی نهایی را مورد تایید قرار داد.
" بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی معنوی در بین دانشجویان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس بهزیستی معنوی در بین دانشجویان انجام شد. بدین منظور 521 دانشجو (209 پسر و 312 دختر) از بین دانشگاههای تهران انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که پایایی باز آزمایی و همسانی درونی مقیاس بهزیستی معنوی به ترتیب برابر با 85/0 و 90/0 است. پایایی خرده مقیاس های بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی نیز در حد قابل قبولی است. همچنین نتایج نشان داد مقیاس بهزیستی معنوی از روایی همگرا و واگرای مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بیانگر روایی سازه مقیاس در بین دانشجویان بود. از دیگر یافته های پژوهش این بود که میانگین نمرات بهزیستی معنوی دختران بطور معنی داری بیشتر از پسران است.
تاثیر شناخت درمانی فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تاثیر شناخت درمانی فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود. در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی یاد شده به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند. سپس آن ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. پیش از انجام مداخله ی آزمایشی (شناخت درمانی)، میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوجین در گروههای آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی سپس، گروه آزمایش هشت جلسه مورد درمان شناخت درمانی فردی قرار گرفتند. هم چنین، زوجین گروه آزمایش و کنترل دو هفته پس از پایان آخرین جلسه ی درمانی دوباره از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج t-test نشان داد که بین زوجین مورد آموزش شناخت درمانی فردی (گروه آزمایش) و زوجین بدون مداخله ی شناخت درمانی فردی (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مداخله شناخت درمانی). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش شناخت درمانی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوجین استفاده کنند
بررسی رابطه بین ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان با احساس شرم و گناه در آنها صورت گرفت. بدین منظور جامعه پژوهش، دختران دانشجو در دانشگاه های دولتی شهر تهران در نظر گرفته شد و نمونه پژوهش 710 نفر از دختران دانشجو بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات و سنجیدن فرضیه های پژوهش از پرسشنامه پیوند والدینی (PBI) به منظور سنجش الگوهای تربیتی والدینی ادراک شده از سوی فرزندان و آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA) به منظور سنجش شرم و گناه استفاده شد. فرضیه های پژوهش حاکی از آن بودند که بین الگوهای تربیتی والدینی مادر و پدر (محبت یا مراقبت و حمایت افراطی) با میزان شرم و گناه رابطه وجود دارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین الگوی مراقبت والدینی (مادر و پدر) ادراک شده توسط فرزند با میزان احساس شرم رابطه معنادار و منفی وجود دارد و بین الگوی حمایت افراطی والدینی (مادر و پدر) با احساس شرم رابطه همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. بین الگوهای تربیتی مذکور با احساس گناه رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به تربیت حمایت افراطی پدر، مراقبت پدر، و حمایت افراطی مادر مهمترین پیش بینی کننده های احساس شرم در فرزند دختر هستند، طوری که %14 از واریانس احساس شرم را پیش بینی می کنند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که پایین بودن میزان مراقبت و گرمی والدینی موجب بالا رفتن میزان احساس شرم و «بدبودن» خود در فرزند می شود. با افزایش حمایت افراطی یا کنترل والدینی نیز میزان احساس شرم در فرزند دختر افزایش می یابد.
مقایسه کارکردهای اجرایی خودتنظیمی هیجان و انگیزش در زیرمجموعه های اختلال کمبود توجه – بیش فعالی بر اساس مدل بارکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه کارکردهای اجرایی خودتنظیمی هیجان و انگیزش در زیرمجموعه های اختلال کمبود توجه- بیش فعالی بر اساس مدل بارکلی
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای است، 50 دانش آموز پسر9 تا 11 ساله مبتلا به اختلال کمبود-توجه- بیش فعالی با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان-4 (CSI-4)، مصاحبه تشخیصی بالینی و آزمون هوش ریون انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه 25 نفره مبتلا به نوع بیش فعالی- تکانشگری غالب (ADHD-PHI) و نوع بی توجهی غالب (ADHD-PI) تقسیم و سپس با آزمون بندر گشتالت، آزمون زمان واکنش تشخیصی و تکالیف محقق ساخته ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: دو گروه در بازداری رفتاری (001/0p=) و خودتنظیمی هیجان و انگیزش (01/0p= و 001/0p=) تفاوت معنادار داشتند. به عبارتی، عملکرد دانش آموزان مبتلا به کمبود توجه، در بازداری رفتاری و خودتنظیمی هیجان و انگیزش بهتر از گروه بیش فعال بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که دو گروه از نظر سبب شناسی از یکدیگر متمایزند. به علاوه، مشخص شد که به دلیل وجود نقص اولیه در بازداری رفتاری، مشکلات و نارسایی های گروه مبتلا به نوع بیش فعالی- تکانشگری غالب در کارکردهای اجرایی بیشتر از گروه مبتلا به نوع بی توجهی غالب است. از این رو، نظریه بارکلی در زمینه اختلال کمبود توجه- بیش فعالی تایید شد.
بررسی رابطه بین فراشناخت و نارسایی های شناختی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هـدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین فراشناخت و نارسایی های شناختی سالمندان بود. روش: نمونه این پژوهش 280 سالمند (زن و مرد) شهر اردبیل بود که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه نارسایی های شناختی استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فراشناخت و مؤلفه های آن با نارسایی های شناختی سالمندان (18/0r=) رابطه مثبت معناداری دارند (05/0p<).
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مؤلفه های اعتماد شناختی و خودآگاهی شناختی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های نارسایی های شناختی اند. مؤلفه های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری افکار و باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار، در پیش بینی متغیر ملاک سهم معناداری نداشتند نتیجه گیری: در مجموع، این نتایج بیان می کنند که سطوح بالای فراشناخت مختل، نارسایی های شناختی سالمندان را افزایش می دهد.
نقش پذیری جنسی در کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی اول
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
مطالعه ی مورد-شاهدی اضطراب و افسردگی در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: اختلالات اضطرابی از جمله اختلالات شایع در کودکان هستند و می توانند زمینه ساز بسیاری از اختلالات عملکردی باشند. بررسی های مختلف، الگوی خانوادگی اختلالات اضطرابی را تایید کرده اند لذا برآن شدیم تا میزان شیوع اختلالات افسردگی و اضطرابی را در والدین کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی با والدین کودکان سالم مقایسه کنیم. روش کار: در این مطالعه ی مورد– شاهدی، والدین 30 کودک 3 تا 12 ساله ی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان دکتر شیخ مشهد که برای آنها توسط روانپزشک کودکان تشخیص اختلالات اضطرابی گذاشته شده بود و همچنین والدین 30 کودک که اختلال روان پزشکی خاصی نداشتند، توسط مصاحبه ی بالینی و دو آزمون افسردگی بک و اضطراب حالت صفت اشپیلبرگر از نظر اختلالات افسردگی و اضطراب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: شیوع افسردگی به طور معنی داری در گروه مادران بیماران نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (002/0=P) ولی در بین پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. از طرفی شیوع صفت اضطراب به طور بارز و با تفاوت معنی داری بین مادران کودکان بیمار بیشتر از گروه شاهد بود (004/0=P) ولی در پدران تفاوت معنی داری وجود نداشت. هم چنین حالت اضطراب در مادران و پدران گروه شاهد نسبت به والدین کودکان بیمار اندکی بیشتر بود که تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجه گیری: شیوع اختلالات افسردگی و اضطراب در مادران کودکان بیمار بیشتر از مادران کودکان بدون اختلال روان پزشکی است ولی اختلالات افسردگی و اضطراب در پدران دو گروه تفاوت معنی داری ندارد.
"
بررسی نقش و اهمیت روش تحلیل گفتمان در قلمرو روان شناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: روان شناسی گفتمانی حوزه مطالعاتی جدیدی است که تا حدود زیادی با روان شناسی اجتماعی زبان همپوشانی دارد. در این حوزه جدید مسائلی مطرح است که روان شناسی اجتماعی زبان کمتر به آن می پردازد، مسائلی که در قلمرو ساختارها و راهبردهای ویژه گفتمان که از منظر تحلیل گفتمان قابل مطالعه است. روان شناسی گفتمانی رشته ای علمی است که از همگرایی رشته های متنوعی چون نشانه شناسی، زبان شناسی، قوم نگاری، روان شناسی شناختی و هوش مصنوعی، حول محور زبان و با عطف توجه به ماهیت اجتماعی آن پدید آمده است. روش: تحلیل گفتمان ریشه در علم هرمنوتیک دارد؛ اما به عنوان رشته ای مستقل در علوم انسانی و اجتماعی از اواسط دهه شصت پدیدار گشته است. تحلیل گفتمان به منزله روش بررسی روان شناسی گفتمانی در بستر فهم و مفاهمه اجتماعی به کمک گفتگو می شتابد تا مسئله فهم و انتقال معنا را در چارچوب مطالعه زبانی مورد واکاوی قرار دهد. نتایج: پیشرفت های اخیر در علوم انسانی، منجر به ظهور شکل جدیدی از روان شناسی به نام «روان شناسی گفتمانی» شده است؛ به طوری که راه های مختلفی را برای فهم پدیده های روان شناختی مانند: شناخت، عاطفه، باورها، هویت، ادراکات و انگیزه ها فراهم ساخته است. چارچوب های روان شناختی، در گستره علوم اجتماعی-فرهنگی، بیش از چارچوب های جامعه شناختی در هدایت و پیشبرد فرضیه سازی و اجرای موضوعات پژوهشی نقش داشته اند. روان شناسی گفتمانی از جمله چارچوب هایی محسوب می شود که به فهم پدیده های روان شناختی در بستر اجتماعی- فرهنگی کمک می کند. بحث و نتیجه گیری: از آنجا که هر موضوع علمی روش بررسی و تحلیل خود را می طلبد، روان شناسی گفتمانی رویدادهای روان شناختی را از منظر و چشم انداز رویدادی اجتماعی و فرهنگی برآمده از زبان مورد بررسی قرار داده است و زبان را به منزله پراکسیس به کار گرفته است، و تحلیل گفتمان را به عنوان روش مطالعه زبان شناسانه انتخاب کرده است. تحلیل گفتمان مبتنی بر طیف وسیعی از منابع فکری، شامل تحلیل گفتگو، روش قوم نگاری، فلسفه اخیر ویتگنشتاین، روانکاوی و تحلیل انتقادی ایدئولوژی است. این رویکرد با اجتناب از فرایندهای روان شناختی درونی به مطالعه مضامین روانی- اجتماعی در روان شناسی مرسوم می پردازد.
اعتبار روایی و هنجاریابی پرسشنامه سبک های تفکر در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی، اعتبار، روایی و هنجاریابی پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ در جامعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار انجام شده است. سوال های این پژوهش عبارت بودند از: آیا پرسشنامه سبکهای تفکر در جامعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار از اعتبار کافی برخوردار است? آیا پرسشنامه سبکهای تفکر در جامعه دانشجویان دانشگاه ...
بررسی شیوع اختلالات گفتار و زبان ، بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دخترانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی شیوع اختلالات گفتار و زبان در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دخترانه در مناطق 3 و 19 آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 80-1379 انجام شده است.
روش: جامعه، مورد مطالعه، دانش آموزان دو منطقه 3 و 19 بودند که از میان آنها 1010 دانش آموز به طور تصادفی از ماین کل دانش آموزان انتخاب گردیدند (به طور متوسط از هر پایه 200 نفر). سپس پرسش نامه تکمیل می گردید و بعد گفتار دانش آموز مورد ارزیابی قرار می گرفت تا در صورت وجود هر نوع اختلال در فرم مخصوص ضبط گردد، ابزار ارزیابی متن کتاب فارسی سال قبل دانش آموز و سری تصاویر به هم مربوط بود، همچنین حفره دهان تمام دانش آموزان، از لحاظ حرکت، وضع آناتومی اندام ها، و آکلوژن دندانی مورد ارزیابی قرار می گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق مشخص گردید که از میان 1010 دانش آموز، 163 نفر (16.1%) اختلال داشتند که از میان آنها 75 دانش آموز (46%) مربوط به منطقه 19 و 88 دانش آموز (54%) مربوط به منطقه 3 بودند. اختلالات مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از: اختلال در تولید، لکنت، اختلال صوت، بلع معکوس، اختلال در تشدید، اختلال در خواندن.
بررسی و مقایسه سبک های هویت و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان نوجوان شاهد
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی سبکهای هویتی دانش آموزان نوجوان شاهد و عوامل مرتبط با آن بود. بدین منظور ، از میان جامعه آماری این مطالعه، 366 دانش آموز نوجوان مدارس دخترانه و پسرانه 12 تا 18 ساله شاهد به روش نمونه گیری طبقه ای برگزیده شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه سبک های هویت، مقیاس کنارآیی نوجوانان، و مقیاس عملکرد خانواده استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که: (1) بین سبکهای هویتی دانش آموزان دختر و پسر به جز در سبک سردرگم/ اجتنابی تفاوت دیده نمی شود. (2) بین سن ، برخی از مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای هویتی رابطه معناداری دیده شد، 3) بین سبک های هویتی و سبکهای کنار آمدن یا مقابله رابطه معنادار مشاهده شد. نتیجه این که شکل گیری هویت در نوجوانان شاهد تفاوتی با سایر نوجوانان ندارد. از سوی دیگر، نوجوانان دارای هویت موفق در خانواده هایی رشد می کنند که در آنها اعضای خانواده با یکدیگر روابط عاطفی خوبی دارند.
مقایسه مهارت های واج شناختی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چنین به نظر می رسد که در یک طبقه بندی نسبتا معتبر می توان علاوه بر برجسته ساختن مبانی نوروسایکولوژیک کودکان دارای اختلال خواندن، آنها را بر اساس صحت خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی تقسیم کرد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه پردازش مهارت های واج شناختی در این دو زیر گروه است.
روش: در یک پژوهش توصیفی - پس رویدادی، بر اساس تحلیل آماری عملکرد آموزشی گروه نمونه، 50 دانش آموز، واجد ملاک های تشخیصی مشکلات خواندن بودند که برای آزمون فرضیه های تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل آزمون خواندن، آزمون مهارت واج شناختی و مقیاس پیشرونده هوش (ریون) بود. داده ها با استفاده از آزمون غیر پارامتریک ارزشیابی شدند.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در برخی از مهارت های واج شناختی (سرعت نامیدن اعداد، سیالی کلمات هم پیش حرف، تعویض صدا و سرعت خواندن) میان رتبه های دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که گروه بندی کودکان مبتلا به اختلال خواندن به دو زیر گروه ادراکی و زبانی، دارای اعتبار باشد و هر یک از این دو زیر گروه دارای خاستگاه های نوروسایکولوژیکی متفاوتی باشند. کودکان گروه ادراکی در مقایسه با گروه زبانی در دستیابی به ساختار اشکال حروف، واج ها، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات واج شناختی از حافظه بلندمدت، کاربرد واج ها و گفتار توانمندتر هستند.
تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر آموزش سواد اطلاعاتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان است سواد اطلاعاتی قابلیتی است که فرد را در دسترس مفید و مؤثر به اطلاعات، ارزیابی انتقادی آن و استفاده دقیق و خلاق از اطلاعات بدست آمده به منظور رفع نیازهای اطلاعاتی خویش توانمند میسازد.
روش: این تحقیق از نوع شبه آزمایشی است. در این تحقیق از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری شامل40 نفر از دانشجویان مرکز آموزش عالی فنی امام محمد باقر (ع) شهرستان ساری است که به گونه تصادفی انتخاب و به طور تصادفی20 نفر در گروه اول (آزمایش) و 20نفر در گروه دوم (کنترل) قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل توصیفی، از ماتریس یا جدول داده ها استفاده شده است و در تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها، از آزمون t، استفاده شد.
نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که بین عملکرد تحصیلی دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. بین تواناییهای تشخیص و تعیین نیاز اطلاعاتی در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود دارد. بین ایجاد توانمندیهای جایابی و دسترسی به اطلاعات در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود دارد. بین ایجاد توانمندیهای مربوط به استفاده مؤثر و مسئولانه از اطلاعات در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود دارد. نحوه استفاده از منابع اطلاعاتی در کتابخانه ها در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود دارد.
با توجه به نتایج بدست آمده و تأیید فرضیه ها میتوان به این مهم دست یافت که برگزاری دوره های سواد اطلاعاتی در استفاده بهینه و مناسب اطلاعات به دانشجویان کمک میکند.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر میزان فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی شهرستان مبارکه در استان اصفهان بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 465 مادر دارای کودک عقب مانده ذهنی بود که فرزندان آنها در بهزیستی دارای پرونده و نیز 13426 مادر دارای فرزند عادی بود که از جامعه اول 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین با مراجعه به اداره ثبت احوال 60 نفر از مادران دارای کودک سالم به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سنجش فشار روانی فرم فردریک، مجموعه آموزش مهارت های زندگی طراحی شده در یونیسف و پرسشنامه جمعیت شناسی محقق ساخته بود. در چارچوب روش نیمه تجربی 120 نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی تربیت پذیر و حمایتی تحت پوشش بهزیستی و مادران دارای فرزند سالم که به صورت تصادفی از جامعه آماری انتخاب شده بودند، پس از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی به دو گروه 60 نفری (شامل 30 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی و 30 نفر از مادران کودکان عادی) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 10 مرحله (در طول 32 جلسه) آموزش مهارت های زندگی طراحی شده در یونیسف شرکت کردند. مادران گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین نمرات باقی مانده گروه آزمایش و گروه کنترل معنی دار است (P<0.0001). بنابراین تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر میزان فشار روانی مادران گروه آزمایش تحقیق تایید شد. اما تفاوت میزان فشار روانی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی و فرزند عادی و تفاوت مادران دارای پسر و دختر عقب مانده ذهنی مورد تایید قرار نگرفت. همچنین تعامل بین عضویت گروهی و نوع مادر (عقب مانده ذهنی و عادی) و جنسیت فرزند معنی دار نبود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به مادران کودکان عقب مانده ذهنی میزان فشارروانی آنها را کاهش می دهد.