فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۷۲۱ تا ۱۳٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زمینه فنّاوری دو گونه اخلاق وجود دارد که از آنها به ترتیب تحت عنوان های اخلاق پیشافنّاوری و اخلاق پسافنّاوری یاد می شود. استدلال خواهد شد که هر دوی این موارد به حوزه اخلاق عمومی آفرینندگان، صنعتگران، کنشگران و کاربران فنّاوری ها اختصاص دارد. چند آزمایش فکری پیشنهاد خواهدشد که بیانگر امتناع ورود مستقیم اخلاق به ساحت فنّاوری است و آن را به حوزه اخلاق عمومی همگی کنشگران منتسب می سازد. این واکاوی به دو نتیجه خواهد رسید که مطابق یک تحلیل، اخلاق، امری پیشین و در تحلیلی دیگر، امری پسین نسبت به فنّاوری است که در وجوه ارزشی و ایدئولوژیک آن پیش تر مستتر شده است و باز پس تر مستقر خواهد شد. براساس این تحلیل نوعی عدم تعیّن در اخلاق پسافنّاوری وجود دارد که ناشی از پیچیدگی های امر کارکرد است. دامنه این عدم تعیّن را حتی می توان به اخلاق پیشافنّاوری نیز بسط داد و این همان نکته ای است که تکلیف اخلاق در زمینه فنّاوری را ناتمام و تاحدودی معلق می گذارد و این خود شاهدی بر این مدعاست که فنّاوری فاقد ذات به آن معنایی است که هایدگر به آن نسبت می داد. اما راه حل هرگونه بحران حاصل از فنّاوری مشتمل بر بحران اخلاقی هنوز همان است که او ارائه داده بود.
تکنولوژی، عاملیت و تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنشگر شبکه به عنوان یکی از نظریه های مهم در مطالعات علم و فنّاوری، از وساطت مصنوعات و عامل بودن آنها در کنار انسان ها دفاع می کند. مصنوعات و انسان ها واسطه هایی اند که ماهیت یکدیگر را تغییر می دهند. از این رو تصمیم ها، کنش ها و عاملیت های انسان امری وساطت شده است، ما «به همراه» مصنوعات تصمیم خواهیم گرفت و کنش خواهیم کرد نه «به وسیله» آنها. تصمیم برخاسته از یک ذات ایزوله انسانی نیست و عاملیت و کنش تنها متعلق به انسان نیست بلکه بر روی شبکه ای اجتماعی فنی از انسان و مصنوعات توزیع می شود. این رویکرد مسائلی را در مورد رابطه مصنوعات با انسان و عاملیت و تصمیم گیری انسان ها ایجاد می کند؛ از جمله اینکه آیا عاملیت توزیع شده و واسطه بودن مصنوعات، قصدیت و اراده را از انسان سلب نمی کند؟، آیا به مصنوعات قصدیت نمی دهد؟ چه بر سر مسئولیت های اخلاقی و حقوقی انسان می آید؟ آیا به تبع عاملیت توزیع شده، مسئولیت نیز بر روی مصنوعات توزیع می شود؟! اینها مسائلی است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت. ما با دفاع از موضع نظریه کنشگر شبکه، نشان خواهیم داد که نگاه شبکه ای و متقارن به مصنوعات و واسطه و عامل دانستن آنها، نه از انسان ها سلب قصدیت می کند نه لزوماً به مصنوعات قصدیت می دهد و همچنین پیامد های غیرشهودی در باب مسئولیت را به همراه ندارد.
آسیب شناسی تجربی خدمت نظام وظیفه از منظر سربازان دارای مدرک تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتباع ذکور ایرانی، بر اساس قانون خدمت وظیفه عمومی با پدیده ای به نام سربازی مواجه هستند. سربازی، به طورکلی به دو بخش دوره آموزشی و دوره خدمت در یگان، تقسیم می شود که هر دوره، دارای پیامدهای جسمی و روانی و نیز پیامدهای اجتماعی برای سربازان است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه عمیق و دقیق پدیده سربازی برای آسیب شناسی تجربی آن از منظر سربازان دارای تحصیلات تکمیلی است. در این پژوهش از روش پدیدارشناسی برای رسیدن به هدف استفاده شد. بدین منظور، از بین سربازان مشغول به خدمتی که دارای تحصیلات تکمیلی هستند به روش نمونه گیری هدفمند، افرادی، انتخاب شدند و با روش مصاحبه عمیق با ایشان مصاحبه گردید. در مجموع، داده های پژوهش پس از 12 مصاحبه به اشباع رسید. این مصاحبه ها شامل 8 مصاحبه با سربازان دارای مدرک کارشناسی ارشد و 4 مصاحبه با سربازانِ دارای مدرک دکتری تخصصی است. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد تجزیه و تحلیل درون مایه ای ون منن استفاده شد که حاصل آن 11 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی از مسائل مختلف سربازی است. درون مایه های اصلی یازده گانه شامل حکمرانی تعریف سنتی قدرت در نیروهای نظامی، وابستگی مستقیم قوای نظامی به حکومت، تقابل با برنامه ریزی و آینده نگری، انتظار طولانی و از دست دادن فرصت ها، تغییر قوانین و برنامه ریزی، ضعف در برنامه ریزی کلان، بستر ظهور ناهنجاری های رفتاری، ضعف در رعایت شأن سرباز، مسائل اجتماعی، عدم تعریف جنگ نرم و احساس رهاشدگی و آزادی است.
تأثیر عوامل مدیریتی بر توانمند سازی مدیران و فرماندهان ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانمند سازی مدیران در جهان در حال رشد و غیر قابل پیش بینی امروز در حال تبدیل شدن به یک موضوع اساسی است که درجه خاصی از استقلال و مسئولیت پذیری را به مدیران اعطا می کند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل مدیریتی موثر بر توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه فرماندهان و مدیران لایه عالی، میانی و عملیاتی ناجا بوده که تعداد 401 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده برای مطالعه، از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا(آلفای85/0) استفاده شده و داده ها با کمک تکنین تحلیل عاملی، پردازش شدند. یافته ها و نتایج: نتایج نشان داد که داده های این پژوهش با ساختار عاملی و زیربنای نظری تحقیق برازش مناسبی دارد و این بیانگر همسو بودن سؤالات با سازه های نظری است. همچنین پاسخ افراد، از سنوات خدمت افراد، تحصیلات، جایگاه شغلی و دوره های گذرانده شده آن ها مستقل است. علاوه بر این نتایج حاکی از این است که هر چهار استراتژی عوامل مدیریتی(تفویض اختیار، آزادی عمل، سهیم شدن در اطلاعات و سبک مدیریتی) در توانمندسازی فرماندهان و مدیران ناجا نقش مؤثری دارند.
پرونده ویژه: اسباب بازی
حوزههای تخصصی:
اسباب بازی و سبک زندگی
تاریخچه اسباب بازی در ایران
تولید اسباب بازی در ایران؛ تنگناها و چالش ها
کارکردهای مثبت اسباب بازی
باربی و سبک زندگی
اسباب بازی؛ راهکارها و اقدام ها
تحلیل تماتیک جوک های مبادله شده در برنامه «اتاق جوک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تحلیل تماتیک جوک های مبادله شده در نرم افزار تلفن همراه «اتاق جوک»، در پی فهم آن است که چه مقولاتی با وساطت جوک ها میان مخاطبان و تولیدکنندگان جوک مبادله می شود و هر یک از رویکردهای کلان جامعه شناختی از چه منظری به تحلیل جوک ها و به طورکلی محتوای طنز می پردازند. به این منظور پس از معرفی رویکردهای کلان مواجهه جامعه شناختی با طنز، بیش از 500 جوک ارسال شده از یک مقطع زمانی تا رسیدن به مرحلة اشباع ثبت و جهت استخراج تم های اصلی کدگذاری و مقوله بندی گردید تا تصویری کلان از وضعیت مفهومی جوک ها بدست آید. نتایج این پژوهش نشان می دهد جوک ها بواسطة نفوذ آسان تر در فرهنگ عامه توانسته اند در زمینه های مذهبی، به چالش کشیدن قدرت خرد و کلان، نقد رفتارها و خلقیات اجتماعی، بیان اعتراضات اجتماعی و ... اعلام موضع کنند. همچنین کژکارکردهایی نظیر رواج خیانت، طردهای جنسیتی و قومیتی، تلقین شرایط آنومیک، تحسین عادات غلط اخلاقی و... در محتوای تم های مبادله شده قابل شناسایی بود.
چگونگی تأثیرگذاری تحصیلات زنان بر تأخیر در فرزندآوری : نتایج یک مطالعه کیفی در بین دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اساسی مقاله این است که چگونه تحصیلات، زمان فرزندآوری زنان ایرانی را تحت تأثیر قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 25 دانشجوی زن ازدواج کرده در شهر تهران در سال 1393 جمع آوری شد. یافته های مطالعه نشان می دهد: زنان دانشجو به دلیل صرف زمان طولانی از وقت برای فعالیت های آموزشی و تحقیقی، مشکلات انجام همزمان نقش دانشجویی و مادری و مسائل مالی و اقتصادی که در ابتدای ازدواج با آنها مواجه هستند، فرزندآوری را با تأخیر آغاز می کنند. تحصیلات، دانش و توانمندی زنان در زمینه تنظیم باروری و به کارگیری روش های مؤثرتر را ارتقا بخشیده است. همچنین تأخیر در فرزندآوری با این حقیقت مرتبط است که زنان با تحصیلات بالاتر، قدرت تصمیم گیری بالاتری درون خانواده در مورد زمان فرزندآوری، فاصله موالید و تعداد فرزندان دارند.
فراتحلیلی بر مطالعات حوزه اعتیاد و خانواده . محمد زاهدی اصل ، اعظم پیله وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکندگی پژوهش های صورت گرفته در حیطه اعتیاد و خانواده، نداشتن خاصیت انباشتگی و بی توجهی به لایه های عمیق موضوع؛ ارائه منسجمی از داده های حاصل از این تحقیقات و به تبع مشخص ساختن شکاف های این حوزه را برای استفاده علمی و کاربردی از این پژوهش ها و تلاش برای رفع آنها ضروری می سازد. ازاین رو این مطالعه درصدد ترکیب و مقایسه یافته های پژوهشی صورت گرفته در زمینه اعتیاد و خانواده، برقراری ارتباط بین مطالعات صورت گرفته و نیز به دست آوردن نتیجه ای منسجم از میان نتایج پراکنده در این حوزه است. در این پژوهش از روش فراتحلیل و نرم افزار CMA2 بهره برده شده است و با بهره گیری از چک لیست فراتحلیل از 67 پژوهش انجام شده در این حوزه، 26 تحقیق به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده اند. یافته های حاصل از پژوهش های بررسی شده، نشانگر آن است که انعطاف پذیری در خانواده ، اختلافات خانوادگی، حضور والدین در خانه، حمایت خانواده ، ارتباطات میان اعضای خانواده، خشونت جنسی، طلاق و فوت همسر بر روند اعتیاد اثرگذار هستند.با این وجود نتایج نشان می دهد که به برخی از عوامل اثرگذار خانوادگی، همانند انعطاف پذیری در خانواده، حضور والدین در خانه - نظر به اندازه اثر آنها – در این تحقیقات توجه کافی نشده و تعدد و شیوع تحقیقات در این زمینه به اندازه کافی نیست.
انتخاب همسر و معیارهای آن: مطالعه ای در بین مردان و زنان ازدواج کرده ی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود در معیارهای همسرگزینی بین مردان و زنان ازدواج کرده شهر رشت است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در بین 400 نفر از مردان و زنان ازدواج کرده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای سیستماتیک انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهند که مردان به معیارهای جسمانی و زنان به معیارهای اقتصادی- اجتماعی توجه بیشتری دارند و در سایر معیارها از جمله معیارهای عاطفی و شخصیتی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. تحلیل عاملی معیارهای همسرگزینی نشان داد که معیارهای به کار گرفته شده در پژوهش حاضر به شش دسته تقسیم می شوند که این شش معیار نیز به دو دسته معیارهای درونی و بیرونی قابل تقلیل هستند. این دسته بندی ها در مورد مردان مطابق با دیدگاه نظری پژوهش است اما برای زنان صدق نمی کند. از آنجا که در جامعه ایران هنوز مردان نقش انتخاب کننده و زنان نقش انتخاب شونده را دارند، تفاوت های موجود در انتخاب همسر ممکن است به مشارکت پایین زنان در امر همسرگزینی و وابستگی آنان به انتخاب شدن از طرف مردان ارتباط داشته باشد. بنابراین، مردان و زنان در معیارهای درونی برای همسرگزینی مشابهت دارند، اما در معیارهای بیرونی، بر الگوهای متفاوتی تأکید دارند.
ملاحظات قومی مذهبی نگرش جنسیتی در شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با تفاوت های قومی مذهبی نگرش های جنسیتی بررسی شده است. برای سنجش نگرش های جنسیتی از گویه های پنج گانه اگموند و همکاران (2010) استفاده شده است. جامعه آماری شامل افراد 15 ساله و بالاتر شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی، مشتمل بر پنج گروه قومی (تات، ترک، ترکمن، کرد و فارس) و دو گروه مذهبی (شیعی و سنی) هستند. مطابق نتایج، اگرچه گروه قومی تات بیش از سایر گروه های قومی، به ویژه ترکمن ها، دارای نگرش جنسیتی غیرسنتی هستند، در بین تمامی گروه های قومی نوعی نگرش غیرسنتی کمابیش غالب است. علاوه بر این، مردان شیعی و سنی مذهب دارای نگرش های جنسیتی کمابیش مشابهی هستند، درحالی که نگرش جنسیتی زنان شیعی و سنی مذهب با همدیگر متفاوت است، برای نمونه، زنان شیعی مذهب بیش از زنان سنی مذهب دارای نگرش مثبت به اشتغال زنان هستند. در مجموع، یافته های تحقیق را می توان در دو نکته اصلی و کلی خلاصه کرد: همگرایی نگرش های جنسیتی غیرسنتی و نقش تعیین کننده متغیر جنسیت در کشف و شناخت دقیق تر تفاوت های قومی مذهبی مرتبط با نگرش های جنسیتی.
واکاوی سیر سیاست گذاری فرهنگی مسجد در دهه دوم انقلاب اسلامی (1378-1368): تحلیل اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با توجه به رویکرد سیاست گذاری فرهنگی، اهم مسائل سیاستی مرتبط با مسجد که در ماهنامه مسجد انعکاس یافته، با روش تحلیل محتوای کیفی استخراج شده و سپس سیاست های اعلامی اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مرتبط با حوزه مسجد با توجه به مسائل سیاستی مستخرج، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان می دهد: عمران مسجد در مقایسه با سایر مسائل مساجد در بازه زمانی مذکور از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و بیشتر اسناد مورد بررسی در این دهه ناظر به این مسئله است. همچنین ناظر به سایر مسائل سیاستی مسجد می توان گفت: مسائلی مانند مساجد چندمنظوره یا چندکارکردی، امام جماعت مسجد، جایگاه مسجد و مسجد و مردم نیز پس از عمران مسجد بیشترین و بالاترین بندهای سیاستی را دارا هستند. نتایج تحلیل سیاست های مرتبط با حوزه مسجد در این دهه نشان می دهد: در مورد برخی مسائل مورد بررسی مانند مسجد و وقف، تعطیلی مسجد و اختلاف درونی مسجد سیاست بارز و مهمی تدوین و تصویب نشده و سیاست بارزی و مشهودی در کشور اتخاذ نشده است.
سنخ بندی گرایش به ازدواج در بین دختران مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه مورد مطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایشِ خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متأثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیتِ سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق مندی نسبت به محیط زیست (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس را می توان بخشی از فضای مفهومی نگرش های زیست محیطی دانست. احساسات زیست محیطی که دلالت های تعلق گرایانه دارند، بی شک تأثیری مهم بر رفتارهای همسو در قبال محیط زیست خواهند داشت. این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس تعلق شهروندان تهرانی نسبت به محیط زیست با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه پرداخته است. روابط دو متغیره مابین ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری با متغیر وابسته، قابل تأیید و تعمیم هستند. رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مدل نظری توانسته است 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در میان نمونه تحقیق توضیح دهد. تحلیل مسیر متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز نشان می دهد که متغیرهای تجربه ارتباط با طبیعت با 0.617 و ارزش های زیست محیطی با 0.346 درصد، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.
تجربه مصرف شبکه های اجتماعی (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی «بی تاک»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تاک یک شبکه اجتماعیِ دسترس پذیر از طریق تلفن همراه است که طیف وسیعی از کاربران را به خود جلب کرده است. محوریت یافتن شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره، به ویژه در میان نسل نوجوان و جوان، سبب نوعی دگردیسی پایه ای در فرایندهای هویت یابی، معناسازی و به طور خاص در فرم و محتوای ارتباط شده است. این جستار، تحقیقی است درباره کاربران شبکه بی تاک، تعامل ها و فعالیت ها و تجارب آنها در این فضای مجازی، و احساس ها، لذت ها، معناها و نگرش هایی که از قِبَل حضور در این شبکه عایدشان می شود. پژوهش به شیوه کیفی انجام شده است. کاربران شبکه اجتماعیِ بی تاک نمونه های مورد مطالعه هستند که از میان دانشجویان دانشگاه کردستان انتخاب شده اند. برای انتخاب نمونه ها از شیوه نمونه گیری باز استفادع شده است. فن گردآوری داده ها مشاهده مستقیم فضای درون شبکه و مصاحبه نیمه ساخت یافته با کاربران و روش تحلیل داده ها، نظریه زمینه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شرایط/ زمینه هایی همچون «پیگیری علایق واقعی در دنیای غیر واقعی» و «بازنمایی خواست ها/ صداها در فضای مجازی» ورود و مشارکت کاربران در شبکه بی تاک را آسان تر می کنند؛ و عامل «دسترس پذیری آنی» همچون شرطی مداخله گر این مشارکت را تشدید می کند. مشارکت و فعالیت کاربران در این شبکه، ضمن تغییر تعامل های اجتماعیِ پیشین آنها در جهان واقعی، به شکل گیری فرم های نوین تعامل و ارتباط می انجامد که «نمایش هویت ساختگی»، «تجربه فضایی کارناوالی»، «سواد حبابی» و «زمان/ مکان زدایی از ارتباط» برجسته ترین خصایل این اَشکال نوین ارتباطند. این مشارکت/ فعالیت همچنین واجد پیامدهایی چون «اعتیاد مجازی» و «جمع گرایی مجازی» در زندگی روزمره کاربران است که خود به تغییر فرایندهای کسب معنا و هویت در حیات اجتماعی آنها دامن می زند. می توان گفت حاصل مشارکت/ فعالیت کاربران در این شبکه، در کل، ورود به نوعی «ارتباط ایماژمحور و شبیه سازی شده» است که تفاوت هایی بنیادین با تعامل های واقعیِ جهان خارج دارد. تجربه ارتباط در اینجا دیگر آن تجربه واجد اصالت، غنا و سرزندگی نیست بلکه آنی، ساختگی و فاقد توان حیات بخشی است.
بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر سن ازدواج در ایران: یک مطالعه میان استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات صورت گرفته در حوزه ازدواج و خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یک واقعیت انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی- اجتماعی از عوامل اصلی این تغییرات است. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و فرهنگی بر سن ازدواج در استان های مختلف کشور است. این عوامل عمدتاً عبارتند از: بیکاری، تورم، رشد مخارج خانوار، سطح درآمد استان و تحصیلات. نتایج حاصل از یک مدل داده های پانل روی 28 استان ایران طی دوره 1383 تا 1393 نشان می دهد که متغیرهای تورم و بیکاری با افزایش خود موجب افزایش سن ازدواج مردان و زنان می شوند. در مدلی که به جای تورم از رشد مخارج خانوار استفاده می شود نیز این متغیر رفتاری شبیه تورم، ولی کمی ضعیف تر، در تأثیرگذاری بر سن ازدواج دارد. متغیرهای تحصیلات و سطح درآمد استان، آثار معناداری از خود نشان ندادند. بنابراین با توجه به این نتایج می توان گفت برای حل یک مسئله اجتماعی به نام بالا رفتن سن ازدواج، باید به بهبودی شرایط اقتصادی به شکل کاهش تورم و بیکاری همت گماشت.
عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، یکی از آسیب های جدی فراروی جامعه ناپایداری و تزلزل در خانواده ها و فقدان آرامش و روابط مستحکم است که در صورت غفلت، ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره ی جامعه ی اسلامی وارد خواهد کرد. حال آنکه تأسی به نمونه های خانواده ی تراز اسلامی به ویژه زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) می تواند بسیاری از معضلات موجود در خانواده ها را مرتفع سازد. در این نوشتار، ابتدا با مروری اجمالی به چیستی «آرامش خانواده» از منظر قرآن کریم، با نگاهی اجتماعی و تکیه بر روش داده کاوی متون و تحلیل اسناد موجود در خصوص سبک زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، مؤلفه های آرامش خانوادگی احصاء و تبیین می شود. از نگاه قرآن دو مؤلفه ی کلان «آرامش» و «مودت و رحمت» ارکان اساسی یک خانواده مستحکم هستند و بر همین مبنا مصادیق و زیرمؤلفه های مربوط به آرامش در زندگی خانوادگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) استخراج و تشریح شده است.
رابطة هدایت تشریعی با سیاست ها و چالش های جمعیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آموزه های هدایت تشریعی، که برای رساندن بشر به ساحل امن سعادت نازل شده اند، قلمروی به گستره همة افعال اختیاری انسان داشته و هر جامعه ای تنها با پیروی از این آموزه ها، به سعادت حقیقی نائل می شود. سیاست گذاری جمعیتی، یکی از مصادیق رفتار اختیاری انسان است که باید رابطه آن را با مجموعه تعالیم هدایت تشریعی به درستی کشف کرد تا در پرتو آن، از آزمون و خطاهای سیاست های مادی گرایانه جمعیتی در امان ماند. با تکیه بر آموزه ها، معتقدیم بهترین سیاست جمعیتی، سیاستی است که در هماهنگی کامل با مجموعه آموزه های هدایت تشریعی الهی و برای افزایش جمعیت مسلمیانان تدوین شود. این نوع از سیاست جمعیتی، علاوه بر آنکه از پشتوانه اراده تکوینی و تشریعی خداوند برخوردار است، اجرای آن نیازهای مادی و معنوی انسان را به بهترین شکل پاسخ داده، چالش های گوناگون اجتماعی فراروی افزایش جمعیت را برطرف نموده یا به حداقل ممکن می رساند.
سنجش اندازه اثر تعیین کننده های گرایش به طلاق در پیمایش های انجام شده طی دوره 1394- 1374.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
1 - 41
حوزههای تخصصی:
این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیین کننده های گرایش به طلاق در پیمایش های منتخب طی دوره 1394- 1374 می پردازد. روش تحقیق فراتحلیل است محاسبه ضرایب اثر نشان می دهد که برخلاف پژوهش های قبلی که نشان دهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بوده اند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب اثر 8/0 مهم ترین عامل تعیین کننده طلاق شناخته شده و بعد از آن عواملی چون دخالت اطرافیان با ضریب اثر 71/0، رفتارهای خشونت آمیز با ضریب اثر 65/0 و مهارت های اجتماعی و ارتباطی با ضریب اثر 62/0 مهم ترین عوامل تعیین کننده طلاق در کشور هستند. با توجه به این که موازنه قدرت در خانواده ایرانی، دچار تغییرات اساسی شده است، مردان بایستی نقش تعیین کننده زنان در مدیریت و تصمیم گیری های خانوادگی را به رسمیت بشناسند. مددکاران اجتماعی با توجه به تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده بایستی در زمینه حل و مدیریت تعارضات خانوادگی، زوجین را کمک کنند و از طریق مداخلات مددکارانه به موقع، به ترمیم روابط آسیب دیده در خانواده های در شُرُف طلاق بپردازند.
برساخت سامانه اعتیاد جنسی در ایران (بر اساس تجربه زیسته جمعی از معتادان جنسی) .(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
141 - 178
حوزههای تخصصی:
اعتیاد جنسی وضعیتی است که در آن فرد توان کنترل بر رفتار جنسی خود را از دست می دهد و در نتیجه هم خود فرد و هم جامعه متحمل تجربیات زیانباری می شوند. این موضوع آسیب و تهدیدات بسیار جدی برای امنیت اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی مقولاتی است که در تجربه معتادان جنسی بنا بر بستر فرهنگی و اجتماعی ویژه شکل گرفته است. این پژوهش با رویکرد روش شناختی پدیدارشناسانه، پژوهشی کیفی است و از روش گراندد تئوری برای پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 40 نفر معتاد جنسی در تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه هفت مقوله شامل: رفتار جنسی کانون کنش های اجتماعی، بدکارکردی نهاد خانواده، هراس اجتماعی، حقارت اجتماعی/ طرد اجتماعی، بی پروایی جنسی، عقده محرومیت/رهایی میل جنسی و سرگشتگی هویت برساخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که کنش جنسی اعتیادگونه معتادان جنسی به شدت متأثر از تجربیات و تعاملات خانوادگی- محیطی آن هاست که این کنش جنسی در ادامه زندگی معتادان جنسی با عدم کارکرد درست نهادهای دیگر اجتماعی همچون نهاد آموزشی و حقوقی تشدید شده است. بر این اساس هفت مقوله حاصل از اطلاعات تحقیق در حول مقوله هسته" اعتیاد جنسی، برساخت وضعیت فرایند-تعامل آنومیک " تنیده شدند.