مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به سنجش اندازه اثر تعیین کننده های گرایش به طلاق در پیمایش های منتخب طی دوره 1394- 1374 می پردازد. روش تحقیق فراتحلیل است محاسبه ضرایب اثر نشان می دهد که برخلاف پژوهش های قبلی که نشان دهنده آن بودند که عواملی نظیر درآمد و بیکاری از عوامل درجه نخست گرایش به طلاق بوده اند، در حال حاضر شکل توزیع قدرت در خانواده با ضریب اثر 8/0 مهم ترین عامل تعیین کننده طلاق شناخته شده و بعد از آن عواملی چون دخالت اطرافیان با ضریب اثر 71/0، رفتارهای خشونت آمیز با ضریب اثر 65/0 و مهارت های اجتماعی و ارتباطی با ضریب اثر 62/0 مهم ترین عوامل تعیین کننده طلاق در کشور هستند. با توجه به این که موازنه قدرت در خانواده ایرانی، دچار تغییرات اساسی شده است، مردان بایستی نقش تعیین کننده زنان در مدیریت و تصمیم گیری های خانوادگی را به رسمیت بشناسند. مددکاران اجتماعی با توجه به تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده بایستی در زمینه حل و مدیریت تعارضات خانوادگی، زوجین را کمک کنند و از طریق مداخلات مددکارانه به موقع، به ترمیم روابط آسیب دیده در خانواده های در شُرُف طلاق بپردازند.
رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه یزد).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که اعضای خانواده به مثابه بازیگران مهم در بازتولید و بازتوزیع سرمایه اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی مطلوب و حس نوع دوستی در فرزندان ایفای نقش می نمایند ، مطالعه حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب در دانشجویان پرداخته است. روش تحقیق، پیمایش و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه یزد در سال تحصیلی 94-93 می باشد. نمونه 372 نفری از دانشجویان دانشگاه یزد با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سه بخشی سرمایه اجتماعی درون خانواده، سرمایه اجتماعی بیرون خانواده و رفتارهای اجتماعی مطلوب استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تی و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج مشخص کرد که میانگین رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان 4/78 بوده که از متوسط مقیاس بالاتر است. از طرفی ابعاد نزدیکی و نظارت سرمایه اجتماعی درون خانواده و ابعاد مشارکت اجتماعی، هنجار اجتماعی، اثربخشی، اعتماد به محیط و اعتماد نهادی سرمایه اجتماعی بیرون خانواده با رفتارهای اجتماعی مطلوب دانشجویان همبستگی معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای هنجار اجتماعی، اعتماد به محیط، مشارکت اجتماعی، اعتماد نهادی و نظارت توانسته اند 17 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
وضعیت سنجی امید اجتماعی در ایران (تحلیل ثانویه پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی).(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر حاصل تحلیل ثانویه داده های طرح ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی ایران است که در سال 1395 بر روی یک نمونه بزرگ 82500 نفری ساکنان 426 شهر مرکز شهرستان های کشور انجام شده است. در این تحقیق واحد مشاهده فرد است ولی سطح تحلیل استان بوده و هدف اصلی نیز ارائه نیم رخ و سیمای امید اجتماعی استان های کشور است. برای این منظور علاوه بر توصیف کلی شاخص امید اجتماعی کشور، رابطه ارزیابی افراد از گذشته، حال و آینده بر اساس یک شاخص ترکیبی، در بین استان های کشور بررسی و مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بین ارزیابی افراد از زمان حال با ارزیابی از گذشته و آینده رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با احتساب شاخص ترکیبی امید اجتماعی مشخص گردید اولاً درمجموع میانگین امید اجتماعی در بین ایرانیان برای ده سال آینده منفی و رو به کاهش است و ثانیاً تفاوت و نابرابری در امید اجتماعی به آینده در بین استان ها بیشتر خواهد شد.
اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی - رفتاری بر تاب آوری مورد مطالعه؛ زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قم.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر در جوامع با مسائل و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی زیادی دست به گریبان هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی – رفتاری برتاب آوری زنان سرپرست خانوار است و روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جمعیت آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قم بوده و از طریق روش تصادفی ساده 36 نفر از آنان انتخاب شدند. مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی – رفتاری در 12 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه تاب آوری سیکسبی (2005) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین میزان تاب آوری زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی تفاوت معناداری در زیرمقیاس های تاب آوری (معنا دادن به سختی ها، نگرش مثبت، تعالی و معنویت، انعطاف پذیری، حل مسئله فعال، ارتباطات، منابع اقتصادی و اجتماعی، شفافیت و بیان احساسات) بین زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله وجود دارد. همچنین 93 درصد از تغییرات تاب آوری در گروه آزمایش به وسیله برنامه آموزشی رویکرد شناختی – رفتاری صورت گرفته است. بنابراین به کارگیری گسترده تر این نوع مداخله توسط متخصصان، می تواند بر توانمندسازی و بهبود سطح زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر باشد.
برساخت سامانه اعتیاد جنسی در ایران (بر اساس تجربه زیسته جمعی از معتادان جنسی) .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد جنسی وضعیتی است که در آن فرد توان کنترل بر رفتار جنسی خود را از دست می دهد و در نتیجه هم خود فرد و هم جامعه متحمل تجربیات زیانباری می شوند. این موضوع آسیب و تهدیدات بسیار جدی برای امنیت اجتماعی به وجود آورده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی مقولاتی است که در تجربه معتادان جنسی بنا بر بستر فرهنگی و اجتماعی ویژه شکل گرفته است. این پژوهش با رویکرد روش شناختی پدیدارشناسانه، پژوهشی کیفی است و از روش گراندد تئوری برای پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده شده است. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 40 نفر معتاد جنسی در تحقیق مشارکت داشتند. بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه هفت مقوله شامل: رفتار جنسی کانون کنش های اجتماعی، بدکارکردی نهاد خانواده، هراس اجتماعی، حقارت اجتماعی/ طرد اجتماعی، بی پروایی جنسی، عقده محرومیت/رهایی میل جنسی و سرگشتگی هویت برساخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که کنش جنسی اعتیادگونه معتادان جنسی به شدت متأثر از تجربیات و تعاملات خانوادگی- محیطی آن هاست که این کنش جنسی در ادامه زندگی معتادان جنسی با عدم کارکرد درست نهادهای دیگر اجتماعی همچون نهاد آموزشی و حقوقی تشدید شده است. بر این اساس هفت مقوله حاصل از اطلاعات تحقیق در حول مقوله هسته" اعتیاد جنسی، برساخت وضعیت فرایند-تعامل آنومیک " تنیده شدند.
رابطه توسعه و طلاق در ایران .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین توسعه اجتماعی - اقتصادی و طلاق در کشور در طی سال های 1392-1360 انجام شده است. بنابراین رویکرد این پژوهش به موضوع توسعه و طلاق و برهمکنش آن ها، رویکردی جامعه شناختی به مطالعه انحرافات و مسائل اجتماعی در بستر توسعه و تحولات اجتماعی است. تحقیق حاضر از نوع کمّی- طولی است که به روش سری های زمانی (تحلیل ثانویه) انجام شده است. مشاهدات مربوط به متغیرهای تحقیق، در دوره زمانی 92-1360 جمع آوری و مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش در سطح کلان انجام شده و به همین دلیل جامعه مورد بررسی، سطح مشاهده و تحلیل، کل کشور است. چارچوب نظری مبنای تحلیل، نظریه تغییر ارزش ها در جوامع در حال گذار و پذیرش طلاق به عنوان پیامد تحولات ارزشی توسعه اقتصادی- اجتماعی و برخورد ارزش ها و هنجارهای مدرن با ارزش ها و هنجارهای سنتی تخصیص نقش ها در حوزه ازدواج و خانواده است، که انتظار می رود با افزایش سطح توسعه یافتگی کشور، میزان آن نیز افزایش پیدا کند. یافته های مطالعه نشان می دهد که همراه با روند رشد شاخص های توسعه در طول دوره مورد بررسی در کشور، میزان طلاق نیز افزایش قابل توجهی پیداکرده است. بررسی روابط کوتاه مدت بین متغیرها نشان می دهد که از میان متغیرهای مورداستفاده جهت سنجش توسعه اقتصادی - اجتماعی، سطح باسوادی و اشتغال در بخش صنعت در کوتاه مدت تأثیر منفی بر طلاق داشته و باعث کاهش آن می شود درحالی که بررسی روابط بلندمدت نشان می دهد که هر چهار متغیر نرخ باسوادی، میزان اشتغال در بخش صنعت، امید به زندگی و دسترسی به زیرساخت های توسعه ای دارای اثر مثبت بر طلاق بوده و سبب افزایش طلاق شده اند.
مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان نابینا، ناشنوا و عادی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان نابینا، ناشنوا و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر نابینا، ناشنوا و عادی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 بود؛ که با استفاده از روش علّی- مقایسه ای از هر گروه (نابینا، ناشنوا، عادی) 30 نفر به شیوه همتاسازی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف ( ( RSPWB ، خودکارآمدی بندورا و کفایت اجتماعی فلنر اجرا شد. نتایج نشان داد که بین گروه های نابینا، ناشنوا و عادی از نظر میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی با یکدیگر تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 P< ). به نحوی که میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان نابینا و ناشنوا است. از سویی میزان کفایت اجتماعی، خودکارآمدی و بهزیستی روانی در دانش آموزان نابینا بیشتر از دانش آموزان ناشنوا است. با توجه به شیوع بالای نابینایی و ناشنوایی در جامعه، نتایج این گونه تحقیقات باید در اختیار مراکز و سازمان های مختلف مربوطه قرار گیرد تا آن ها بتوانند بر اساس نتایج پژوهش، برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.