فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۲۱ تا ۱۳٬۰۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد تحلیلی، توصیفی، انتقادی، و با هدف بررسی سند آموزش 2030 یونسکو، به عنوان پروژه جهانی یکسان سازی نظام های آموزشی تدوین یافته است؛ پروژه ای که پس از برجام هسته ای، به عنوان پرژوه عملی نفوذ فرهنگی غرب در ایران و به عنوان «برجام فرهنگی» از آن یاد شده است. این پروژه توسط کارگروه ملی آموزش 2030، توسط دولت یازدهم با همکاری یونسکو تصویب و در اردیبهشت 95 توسط دولت برای اجرا ابلاغ گردید. نهیب رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصویب و اجرای بی سر و صدای آن، گفتمان جدیدی در این عرصه و بیان چالش ها و ناسازگاری این گونه اسناد بین اللملی با آموزه های دینی و معارف ناب اهل بیت، شکل گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که پذیرش این سند دارای پیامدهای است. از جمله پذیرش سند به عنوان سند بالادستی در کشور، پذیرش سلطه فرهنگی غرب، حذف بسیاری از ارزش های دینی از متون آموزشی، پذیرش رسمی سلطه غرب در ارکان نظام اسلامی، تعارض سند با مبانی اندیشه اسلامی، چالش های حقوقی و امنیتی، تعارض با فلسفه تشکیل حکومت اسلامی.
ارائه یک مدل شبکه عصبی فازی ، جهت پیش بینی سلامت عمومی زنان از طریق رابطه مولفه های تاثیرگذار انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
233 - 251
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف پیش ﺑیﻨ ی ﺳ ﻼﻣﺖ ﻋﻤ ﻮﻣی ﺑﺮاﺳﺎس انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن انجام شد. نمونه آماری را تمامی زنان پرسنل شاغل در معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان که شامل549 نفر بودند تشکیل می داد. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣی (GHQ-28)، پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ بدن استفاده گردید. برای کسب اعتبار علمی از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. چارچوب نظری تحقیق از طریق شبکه عصبی فازی در نرم افزار MATLAB طراحی شد. با بهره گیری از سیستم استنباط عصبی – فازی تطبیقی (ANFIS) ؛ بین متغیرهای ورودی؛ انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدنی و متغیر خروجی؛ سلامت عمومی، رابطه ای برقرار شد. نتایج نشان داد که با توجه به همبستگی بالا بین ورودیهای شبکه و خروجیهای آن و نیز میزان خطای بدست آمده، مدل ANFIS مدلی بسیار مناسب برای پیش بینی سلامت عمومی تلقی میشود و بهترین حالت مدل جهت ارتقا سلامت عمومی زمانیست که فرهنگ بدن در حد متوسط باشد.
بررسی رابطه سبک زندگی با تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۵
۴۲-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دید جامعه شناسان هویت یابی فرایندی است که مدام در معرض بازسازی است و عوامل این بازسازی به لحاظ اجتماعی، تاریخی و فرهنگی متفاوت است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر تعلقات هویتی دارد. سبک زندگی با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد؛ بدین ترتیب برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله تعلقات قومی و ملی اهمیت بیشتری یافته است. سبک زندگی با خاصیت بازاندیشانه و بازتابی و قدرت انتخابی که برای افراد ایجاد کرده است، هویتهای منسجم و تعلقات نسبتاً پایدار سنتی را دچار استحاله کرده است و منابع متکثر و متعددی را برای هویت سازی و ایجاد تعلقات، تعهدات و همچنین تمایزات و تشخصهای هویتی ایجاد کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطه سبک زندگی و تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد است. روش: در این تحقیق از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شهروندان شهر خرم آباد است. همچنین با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۶ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این است، که سبک مدرن ۵/۰ بر تعلقات ملی و ۲۱/۰- بر تعلقات قومی اثرگذار است. همچنین سبک سنتی ۲۴/۰ بر تعلقات قومی و ۳۱/۰ بر تعلقات ملی تأثیرگذار است. سبک زندگی مدرن اثر بیشتری روی تعلقات ملی دارد تا تعلقات قومی. همچنین، اثر سبک زندگی سنتی بر تعلقات ملی بیشتر از تعلقات قومی است. مدل معادلات ساختاری نیز بیانگر شاخص برازش GFI برابر با ۹۴/۰ است و شاخصهای AGF، CFI وRMR نیز بیانگر برازش خوب و قابل قبول مدل است. همچنین شاخص RMSEA که مقادیر باقیمانده را نشان می دهد برابر با ۰.۰۴۷ است، که مقدار کم آن بیانگر این است که مدل دارای برازش نسبتاً مطلوبی است. بحث: تغییرات ناشی از برهم کنش نظامهای سنتی و مدرن و تعارضهای ناشی از آن در شهر خرم آباد منجر به شکل گیری مسائل مختلف و از جمله مسائل هویتی شده است. به طور خلاصه می توان گفت شهر خرم آباد در حال تجربه نوعی گذار است که امکان بازاندیشی و به چالش کشیده شدن عناصر فرهنگی و هویت ساز در آن بسیار وجود دارد. درواقع می توان گفت تغییرات ناشی از سبک زندگی جدید ساختار سنتی حاکم بر این شهر را به چالش کشیده و پیامدهایی را از خود بر جای گذاشته است.
نقش عوامل خانوادگی در میزان شایستگی فارغ التحصیلان دانشگاهی از نظر خانواده های یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه نقش عوامل خانوادگی در میزان شایستگی فارغ التحصیلان دانشگاهی از نظر خانواده های یزدی می باشد. تحقیق از نوع پیمایش بوده و برای جمع آوری داده های آن از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را خانواده های یزدی دارای دانش آموخته دانشگاهی، تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران تعداد384 نفر از خانواده ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار، داده ها با نرم افزار spssو روش های آماری آزمون تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد نقش عوامل خانوادگی (نظم در خانواده شامل: همگامی، همفکری، هم بختی، همدلی و همچنین پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده شامل: تحصیلات والدین، شغل پدر، درآمد و وضعیت مالکیت مسکن خانواده)، در میزان شایستگی دانش آموختگان تایید شد. نتایج حاصل از معادله رگرسیونی در میان پاسخگویان نشان داد که در مجموع به ترتیب 3 متغیر همگامی، هم بختی و همفکری توانستند 17/0درصد از واریانس متغیر شایستگی را تبیین کنند. و متغیر همگامی با ضریب 279/0 بیشترین تاثیر را در تبیین شایستگی داشته است.
بررسی دانش و مهارت موردنیاز پلیس در پیشگیری وضعی از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشگیری وضعی شامل اقدامات و روشهایی است که با تمرکز بر مداخله در شرایط جرم و کاهش فرصت به مهارجرم می پردازد. هرچند موفقیت در برنامه های پیشگیری از جرم مبتنی بر مشارکت چند نهادی است، لیکن پلیس با کنترل فرصت های جرم و با استفاده از مهارت ها و دانش خاص پلیسی، نقش ارزنده ای را در پیشگیری از جرم بر عهده دارد. این مقاله می کوشد تا مهارت ها و دانش مورد نیاز پلیس در پیشگیری وضعی را شناسایی نماید. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر گردآوری داده، کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، مدیران، کارشناسان پلیس در حوزه پیشگیری از جرم است و نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام و پس از اجرای 19 مصاحبه، اشباع نظری حاصل و داده های با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی پژوهش از روش های رائو و پری(2003 بهره گرفته شد. یافته ها و نتایج: در این پژوهش در مجموع 51 شاخص بدست آمد که بر اساس مبانی نظری، در قالب 16 شاخص مهارتی و 35 شاخص دانش پلیسی در زمینه پیشگیری وضعی از جرم، دسته بندی شدند. در این پژوهش شناخت فرصت های جرم و عناصر شکل دهنده شرایط جرم به عنوان دانش پلیسی و درک شرایط محیط فیزیکی جرم و توان تجزیه و تحلیل آماری جرائم به عنوان مهارت مورد نیاز پلیس در پیشگیری از جرم، شناسایی شدند.
مقایسه الگوهای فراغت فردی، خانوادگی و دوستانه نوجوانان و میانسالان شهر اصفهان و بررسی نقش هویت جنسیتی، دینداری و مولفه های آن در این الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق مقایسه الگوهای فراغتی نوجوانان (18-15 سال) و میانسالان (55-35 سال) برای نشان دادن تغییر الگوهای فراغتی و منطق شکل گیری آنها در خانواده های ایرانی و بررسی نقش هویت جنسیتی و دینداری در این الگوها است. تحقیق به روش پیمایشی بوده و 2615 نفر از نوجوانان و میانسالان از 15 منطقه اصفهان انتخاب شدند. فراغت به صورت فردی، خانوادگی و دوستانه دسته بندی شده و در یک پرسشنامه محقق ساخته الگوها با تحلیل عاملی استخراج شدند. درگروه نوجوانان فراغت خانوادگی در دو الگو، فراغت فردی در سه الگو و فراغت دوستانه در دو الگوی دسته بندی شدند. در میانسالان فراغت فردی در سه الگو، فراغت خانوادگی در سه الگو و الگوهای فراغت دوستانه در دو الگو شبیه به نوجوانان دسته بندی شدند. نتایج نشان می دهد که الگوهای فردی در دوگروه با هم تفاوت کیفی دارند. در گروه نوجوان مصرف موسیقی و فیلم اهمیت زیادی داشته و دینداری الگوها را از هم جدا می کند. در گروه میانسالان هویت جنسیتی و تحصیلات الگوها را از هم جدا کرده است. برخی از سبک های فردی و خانوادگی با دینداری رابطه منفی دارند. سپس پاسخگویان بر اساس الگوهای فراغت فردی با استفاده از تحلیل خوشه دو مرحله ای دسته بندی شدند. در گروه نوجوان یک خوشه دیندار درکنار سه خوشه کمتر دیندار قرار دارد. در خوشه دیندار فراغت در هر سه حوزه، مذهبی است. در گروه میانسال یک خوشه با تحصیلات پایین و هویت جنسیتی سنتی تر و یک خوشه با تحصیلات بالا و هویت جنسیتی مدرن تر بدست آمد که گروه اول در الگوهای فردی مذهبی میانگین بالاتری دارند. گروه دوم در الگوهای غیرمذهبی میانگین بالاتری داشته و در الگوهای خانوادگی نیز فعالتر بوده اند.
تبیین ارزش های نظری و رفتاری اخلاق علمی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از تحقیق پیمایشی است که با هدف توصیف واقعیت های مبتنی بر تعارض ارزش های نظری و رفتاری اخلاق علمی و تبیین عوامل مرتبط با میزان تعارض ارزش ها، با رویکرد تلفیقی بر مبنای نظریه های مبتنی بر تعارض نقش، نظریه های اخلاقی مبتنی بر قانون جاویدان، نفع گرایانه، وظیفه گرایی، عدالت توزیعی و آزادی فردی انجام گرفته است جامعه آماری، دانشجویان روزانه دکتری سه رشته گروه علوم پایه، فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی است که۱۹۶ نفر به روش تمام شماری، به وسیله پرسشنامه اعتباریافته، با پایایی کلی ۸۱ درصد تحت آزمون قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که بین سطح نظری و رفتاری ارزش های اخلاق علمی دانشجویان تعارض وجود دارد، که ۵۹/۵۴ درصد آنان دارای تعارض بیش از50 درصد و ۴۰/۴۵ درصد، دارای انطباق نسبی بیش از 50 درصد هستند. این تعارض و انطباق نسبی در اخلاق علمی دارای روابط معناداری با عوامل مختلف از جمله: درجه باورهای مذهبی، آگاهی، معرفت و رتبه علمی، نوع رشته تحصیلی، عاقبت اندیشی، توجه به نتایج و پیامد رفتاری، احساس مسئوِلیت در انجام درست وظایف تعیین شده دانشجویی، انتظار کسب رتبه علمی مطابق با تلاش علمی، ارتقای مراحل تحصیلی، پایگاه اقتصادی، مذهبی و علمی پدر و مادر، پایگاه اقتصادی، مذهبی و علمی خود دانشجویان و چگونگی روابط و مناسبات اجتماعی و اجماع آنان با اساتید است.
فهم تجربه زیسته زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
177 - 215
حوزههای تخصصی:
بی خانمانی ازجمله مسائل اجتماعی قابل توجهی است که در عصر حاضر اکثر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و توسعه نیافته درگیر آن هستند و در سطح جامعه ایران و بالاخص در سال های اخیر به شکل جدی تری گسترش یافته است. شناخت مسائل و مشکلات این گروه، می تواند برنامه ریزان اجتماعی را در طراحی سیاست های اجتماعی کارآمد یاری رساند. ازاین رو، مطالعه حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان بی خانمان با محوریت مسائل و مشکلات اجتماعی که در حین بی خانمانی با آن درگیر بوده اند، نیز پرداخته است. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. روش شناسی تحقیق، پدیدار شناختی است. حجم نمونه 18 نفر می باشد. افرادی که همگی در یک ملاک خاص مشترک اند و آن تجربه بی خانمانی است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش ولکات انجام شد و 7 تم اصلی استخراج شد که در واقع نشانگر تصویری سازمان یافته از تجربیات زنان می باشد. این تم ها عبارت اند از: اعتیاد و تداوم بی خانمانی، استراتژی تلاش برای بقاء، قربانی جرائم و آزار چندگانه، شکل گیری احساسات منفی، طرد اجتماعی، ناکارآمدی شبکه های اجتماعی و هم رویدادی محرومیت ها. در نهایت می توان گفت، زنان بی خانمان دارای شرایط و وضعیت بسیار دشواری هستند که آن ها را در مقابل آسیب ها و تهدیدهای ناشی از بی خانمانی، آسیب پذیر می کند. در واقع آن ها به حدی درگیر تجربیات منفی ناشی از بی خانمانی شده اند که اولاً تداوم بی خانمانی آن ها را در پی داشته است و ثانیاً امکان رهاشدگی از شرایط منفی را برای آن ها دشوار نموده است.
شیوه های درآمدزایی شبکه های اجتماعی موبایلی (رسانه های مبتنی برموبایل)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تعریف سایت ویکی پدیا، شبکه اجتماعی سیار (Mobile social network) یک نوع شبکه اجتماعی است که در آن از تلفن همراه یا تبلت برای ایجاد ارتباط استفاده می شود. هم اکنون دو نوع سرویس شبکه اجتماعی سیار وجود دارد که جزء نسل چهارم این نوع شبکه ها به حساب میآیند. نوع اول همان شبکه های اجتماعی تحت وب هستند که امکان دسترسی از طریق تلفن همراه را نیز فراهم کرده اند و نمونه های بارز آن فیسبوک و مای ایپیس است. نوع دوم سرویس های محلی و منطقه ای است که اپراتورهای تلفن همراه فراهم می کنند و بر اساس سرویس هایی مانند پیامک و MMS کار می کنند. شبکه های اجتماعی تحت وب سایت هایی هستند که افراد در آنها محتوا ایجاد می کنند و با سایرین به اشتراک می گذارند. سایت aboute شبکه های اجتماعی را به ۷ دسته مختلف تقسیم کرده است . - شبکه های اجتماعی عمومی: مانند فیسبوک - شبکه های اجتماعی فیلم و موسیقی: مانند یوتیوب - شبکه های اجتماعی موبایل: مانند تلگرام و وایبر - شبکه های اجتماعی حیوانات خانگی: مانندCatster، - شبکه های اجتماعی علاقه مندان تخصصی و سرگرمی: مانندActionProfiles - شبکه های اجتماعی کسب و کار: مانند LinkedIn. - شبکه های اجتماعی کتاب : مانندGoodReads
تاثیر حکمرانی خوب بر توزیع درآمد در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب و توزیع درآمد از جمله مباحث مهم مطرح شده در عرصه اقتصاد عمومی و توسعه است. بانک جهانی حکمرانی خوب را بر اساس شش شاخصه ی حق اظهار نظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و عدم خشونت، کارایی و اثر بخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد معرفی می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر حکمرانی خوب بر ضریب جینی در کشورهای منتخب طی دوره زمانی 2013-2000 می باشد. بدین منظور با استفاده از رگرسیون داده های پانل با اثرات ثابت، از یک سو به بررسی تأثیر شاخص های حکمرانی خوب بر توزیع درآمد می پردازیم و از سوی دیگر اثر درآمدهای مالیاتی دولت و مخارج مصرفی دولت به همراه نرخ تورم و نرخ بیکاری به عنوان متغیرهای کنترلی بر شاخص توزیع درآمد مورد ارزیابی قرار می دهیم. یافته ها نشان می دهد، از بین شاخص های حکمرانی خوب، همه شاخص ها بجز شاخص کنترل فساد به همراه متغیرهای مخارج مصرفی دولت و سهم صادرات از تولید ناخالص داخلی اثر منفی و معناداری بر ضریب جینی کشورهای مورد مطالعه دارند و افزایش در این متغیر ها موجب برابری در توزیع درآمد می شوند. شاخص کنترل فساد نیز به همراه درآمدهای مالیاتی دولت و نرخ تورم و بیکاری اثر مثبت و معنی داری بر نابرابری توزیع درآمد این کشورها دارند.
راهکارهای فقه اسلامی پیشگیری از وقوع آسیب اجتماعی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه ازهم گسیختگی نهاد خانواده از مهم ترین عوامل بروز آسیب های اجتماعی در ایران به شمار می رود. به گونه ای که علاوه بر اینکه ازهم گسیختگی نهاد خانواده، خود به عنوان یک آسیب اجتماعی بروز کرده است. طلاق یک پدیده اجتماعی است که عوامل متعددی در وقوع آن دخیل است ازجمله این عوامل می توان به نداشتن تفاهم اخلاقی، عدم تمکین، بیکاری، مشکلات مالی و اقتصادی، اعتیاد و... نام برد. برای کاهش و پیشگیری از این آسیب اجتماعی، فقه اسلامی راهکارهایی پیش بینی کرده از قبیل پند و اندرز زن، قهر و جدا کردن رختخواب خود از همسر و ترک خانه از سوی شوهر که هرکدام به نوبه خود در محکم کردن پیوند خانوادگی تأثیرگذار است؛ همچنین در صورت ترس از اختلاف بین زن و شوهر، حاکم شرع می تواند داورانی از خانواده زن و شوهر تعیین می کند تا میان آنان داوری کرده و کار را به آشتی و سازش یا جدایی و طلاق پایان دهند. هدف از انجام این پژوهش ارائه راهکارهایی از فقه اسلامی جهت کاهش و پیشگیری از معضل بزرگ طلاق بوده است. روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی، با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و نرم افزارهای علوم اسلامی است.
بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: واحدهای فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل محیطی معنویت گرایی بر میزان تعارضات سازمانی کارکنان است که با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن را، کلیه کارکنان واحدهای فرهنگی زیرمجموعه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام به تعداد 1900 نفر تشکیل داد که 320 نفر از آنان با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و به صورت تصادفی، انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که بین معنویت گرایی و تعارض سازمانی با ضریب 82/0- همبستگی قوی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه معنویت گرایی در این سازمان بیشتر باشد، میزان تعارضات سازمانی کاهش می یابد. بین مؤلفه های معنویت گرایی (محیط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) و تعارض سازمانی نیز همبستگی معناداری وجود دارد؛ به عبارتی هرچه تأثیر مؤلفه های معنویت گرایی در سازمان بیشتر باشد، میزان تعارض کاهش می یابد.
فضاهای عمومی و امنیت زنان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی مهم ترین ویژگی فضا و شرط حضور و استفاده فعال شهروندان از فضاهای شهری است. همچنین، وجود فضاهای امن، ازجمله حقوق شهروندان و تأمین آن یکی از تکالیف دولت ها در برابر جامعه است. براین اساس، بخش اصلی مقاله حاضر، نتایج پژوهش میدانی انجام شده در300 فضای عمومی شهر مشهد را در بر دارد که در آنها وضعیت کالبدی فضاهای عمومی شهر، درباره لزوم تأمین امنیت برای زنان بررسی شده است. در بخش دیگر نیز درزمینه احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی (بوستان ها، زیرگذرها، پل ها و مسیرهای اصلی تردد شهروندان) خلاصه ای از نتایج پیمایش انجام شده، با کمک نمونه 1000نفری از زنان بزرگ تر از 15 سال، در سه حوزه امنیت جانی، مالی و اخلاقی و در سه بعد فیزیکی، نمادین و اجتماعی ارائه شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد ازنظر پاسخگویان، زیرگذرها و مسافربران شخصی ناامن ترین موقعیت ها بوده اند. پارک ها و محدوده اطراف محل زندگی هم با میانگین نزدیک به هم در رده بعدی قرار می گیرند و اتوبوس، پل های عابر پیاده و تاکسی در مقایسه با فضاهای عمومی دیگر، بیشتر امنیت دارند. نکته مهم، کم بودن میزان احساس امنیت اخلاقی در شهر مشهد است؛ به گونه ای که نزدیک به نیمی از این زنان (47درصد) در فضاهای عمومی شهر، احساس می کنند با اتفاقاتی مانند تماس بدنی، ربوده شدن و... مواجه هستند. درپایان نیز پیشنهادات محقق درزمینه بهبود وضعیت امنیت در فضاهای عمومی شهر ارائه شده اند.
نگاه مادران به پدیده کنار هم خوابیدن والد کودک: پژوهشی کیفی بر مبنای نظریه فرهنگی آشیانه رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
47-66
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مادران درباره پدیده کنار هم خوابیدن براساس نظریه آشیانه رشدی سوپر و هارکنس بررسی شد. با 13 مادر دارای حداقل یک کودک 3 تا 6 ساله، در دو گروه کنارهم خواب و جداخواب، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. از رویکرد کیفی پدیدارشناسی و شیوه تحلیل کلایزی استفاده شد و پاسخ ها بر اساس خرده سیستم های نظریه آشیانه رشدی، مفهوم بندی شدند. در بخش موقعیت فیزیکی، نقش همشیرها در جداخوابی و غیبت مکرر پدر یا رضایت وی در کنار هم خوابیدن مطرح شد. در حوزه آداب و رسوم فرهنگی و روان شناسی مراقب نیز با وجود اعتقاد هر دو گروه بر نقش کنار هم خوابیدن در ایجاد رابطه عاطفی، مادران جداخواب در خواباندن کودک در اتاق خودش در جهت کسب استقلال کودک و کاهش ترس از تنهایی او، تلاش می کردند. در هر دو گروه نگرانی از تأثیر آگاهی زودهنگام کودک از روابط جنسی و تأثیر وضعیت خلق و خوی کودک در انتخاب نحوه خواباندن مطرح شد. والدین برای شکل گیری رابطه عاطفی قوی، کنار هم خوابیدن را تا پایان شیرخوارگی و گاهی تا پیش دبستانی، ضروری می دانند. تمایل آن ها بر جداسازی کودک پیش دبستانی به دلیل کاهش وابستگی و جلوگیری از آگاهی کودک از روابط جنسی است. در دیدگاه مادران، کنار هم خوابیدن تا سن دبستان پدیده نابهنجاری تلقی نمی شود.
نظریه معنا، مطالعه تطبیقی پرس و علّامه طباطبایی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«معنا» از پردامنه ترین موضوعات علوم اجتماعی مدرن و پست مدرن است. یکی از بدیع ترین و جامع ترین تفسیر ها درباره معنا را چارلز ساندرز پرس در زمان حیات خود ارائه نموده است. این مقاله می کوشد به بررسی ویژگی های نشانه شناسی پرس، ازجمله فرایند نشانگی، تولید معنا، کاربرد نشانه ها، دلالت و نگاه عملی به نشانه و ساخت معنا بپردازد. از آنجایی که، نظریه نشانه شناختی پرس در بعد معرفت شناختی و وجودشناختی، بر تحلیل تفکّر و ساخت معنا استوار شده است، به نظر وی، جهان و هر آنچه در آن است، از منظر نشانه و معنا شناخته می شود، و برداشت وی از نشانه، در نگرش او به جهان، تعیین کننده است. زیربنای نشانه ای پرس تمایز پیچیده از مقوله هاست. پرس نشانه را در ارتباط با این سه مقوله تعریف کرده و آن را در فرایندی سه گانه به نام دلالت نشانه ای قرار می دهد. به نظر پرس، دلالت بر سه رکنِ نشانه، تعبیر (تفسیر) و شئ تکیه می کند و بر پایه سه طرف استوار شده است و نظریه معنایش از فرایند این سه رکن ایجاد می شود. پرس از جمله منتقدان و فیلسوفان مغرب زمین است که به نظریه معنا اهتمام نشان داده است و این نظریه را در فرایند نشانه شناختی خود مطرح کرده است. در میان فیلسوفان مسلمان، علامه طباطباییe نیز در این باب مطالبی ارائه کرده است. در این مقاله تلاش می شود با طرح نظریه معنا از منظر ایشان، امکان مقایسه نظریه معنای پرس با نظریه معنای علامه طباطباییe، فراهم گردد. نظریه معنا نزد علامه در معرفت حضوری و حصولی و در امتداد مباحث اعتباریات ایشان طرح می گردد. در نظر ایشان، نظام اعتباری انسانی و معنا قائم به یک نظام طبیعی و حقیقی است؛ که به حسب باطن و در حقیقت با نظام طبیعی و حقیقی به سر می برد؛ زیرا در نظر وی هر اعتباری ناگزیر یک تکیه گاه حقیقی دارد و نظام اعتباری انسانی تنها در ظرف اجتماع و تمدن موجود می شود.
The effect of Diamond Levitt and knowledge Management on Organizational Effectiveness(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to examine the impact of Diamond-Levitt and knowledge management, organizational effectiveness, in PNU Kermanshah province. The study was a descriptive - survey. The population of the study, 470 employees of Payame Noor University in Kermanshah province, are included. Using Cochran formula, 212 people were selected. Materials and method: Data collection tools, questionnaires Diamond Levitt, and knowledge management researcher, and organizational effectiveness Parsons (1969). Questionnaire, approved three professors, and reliability with Cronbach's alpha for diamonds Levitt, knowledge management and organizational effectiveness, respectively (86%, 82% and 77%) are. Findings: By SPSS and LISREL, research data were analyzed. The results of the analysis and stepwise linear regression, 95% indicated that the diamond Levitt knowledge management variables (0.226), and organizational effectiveness (0.227) and knowledge management and organizational effectiveness (0.178), have a significant positive effect. The results of the study showed that, in effect Diamond Levitt knowledge management, organizational effectiveness as a mediator (0.263) is. Discussion: Also in this study to test the conceptual model, structural equation modeling was used, the results of direct effects diamond variable Levitt, knowledge management, (0.87) and organizational effectiveness (0.66), and the direct effect of knowledge management on organizational effectiveness (0.52), and the indirect effect and the effect of variable diamond-Levitt, organizational effectiveness, respectively (0.69) and (0.11) is indicated and the t-statistic is also witness to the significance of the results is. Finally, the mediating role of knowledge management, the relationship between the Diamond-Levitt, and was supported organizational effectiveness, so that the diamond Levitt indirect impact on organizational effectiveness, with the role of knowledge management (indirect effect = 0.69), Levitt diamonds larger than the direct impact on organizational effectiveness (direct effect = 0.66) is. The above results indicate fit (RMSEA = 0.072 and GFI=0.93) was the optimal model.
Presenting a model to provide the succession for the managers of Education and training organization.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: The purpose of the present study is presenting a model to provide the succession for the managers of Education & Training organization. The research method in terms of the purpose was practical/ fundamental one, in terms of collecting the data, it was descriptive- surveying and in terms of data type, it was mixed (qualitative & quantitative) exploratory one. Methodology: The population of the study in qualitative part includes academic experts and Tehran Education & Training top managers. Among them, the sample was selected according to purposive sampling and 10 person’s saturation method. The second group of the study population includes all heads and deputies (2400) of the Education Department in the provincial centers of the country. The sample size of 331 was selected by multilevel cluster sampling method. Data collection was done by library, semi-structured interviews (qualitative part) and research made questionnaire with 84 questions (quantitative part) was used. Interviews with experts indicate that the interview was valid and for measuring the reliability, theoretical coding based on fundamental data theory was used. For measuring the questionnaires’ validity, the face, content and construct validity were measured and for measuring the questionnaires’ reliability, Cronbach's alpha reliability coefficient and retest were used. According to the study research questions, descriptive statistics and inferential statistics (Verifiable and exploratory factor analysis and one sample t-test) were used in quantitative part using SPSS and Lisrel soft wares. Findings: The results of the study indicated that the models input that was the factors influenced on succession included, individual, organizational and procedural. The model output, that is the effective factors included, job satisfaction (job nature, development opportunities and organizational climate). Conclusion: According to mentioned components, the presented model had good fit. Also the results showed that the situation of succession, job satisfaction, coaching tasks and talent management was undesirable, but the situation of the leadership roles and human capital was desirable.
تحلیل حقوقی تأمین اجتماعی ایران در پرتو اصول و الگوهای نظام تأمین اجتماعی مطلوب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۴
۳۷-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه نظام تأمین اجتماعی از مهم ترین سازوکارهای تحقق عدالت اجتماعی محسوب می شود: امری که تقریباً و تنها با اختلاف در میزان اهمیت در همه نظریه های دولت، از دولت لیبرال تا دولت رفاه و حتی دولتهای پسارفاهی، مشترک است. در ایران نیز با شروع مدرنیته، دولتها اهتمام ویژه ای به نظام تأمین اجتماعی داشتند. نظام تأمین اجتماعی وفق مقاوله نامه 102 سازمان بین المللی کار (1952)، به منزله حمایتی است که جامعه را در قبال آسیبهای اجتماعی و اقتصادی متعهد می نماید تا به واسطه قطع یا کاهش شدید درآمد افراد به علت بیماری، بارداری، حوادث و بیماریهای ناشی از کار، بیکاری، از کار افتادگی، سالمندی، و فوت و نیز افزایش هزینه های درمان و نگهداری؛ به اعضای خود ارائه دهد. پژوهش حاضر، با دو سنجه: نخست، اصول حاکم بر تأمین اجتماعی مطلوب و استاندارد و دوم، الگوهای رایج اجرای این نظام، به روش توصیفی-تحلیلی سازمان دهی شده است. مرور انتقادی: برخلاف باور رایج، ساختار حقوقی تأمین اجتماعی ایران به لحاظ اصول لازم الاجرا برای یک نظام مطلوب و اثربخش، فاقد کاستی است و اصول مربوطه از جمله فراگیری، برابری، حمایت دولت، حداقل بودن حمایتها، جامعیت، پیشگیری، توان مندسازی، در حقوق موضوعه ایران جایگاه محکمی دارند. همچنین، وضع نظام موجود از منظر الگوی انتخابی نیز محل تأمل است. در این میان می توان به سیر تحول از الگوهای سنتی شامل پس انداز و الگوهای مداخله و تضمین شخص ثالث و سیر تدریجی به سوی الگوهای پیشرفته تأمین اجتماعی نظیر الگوهای مبتنی شغل و نظام های عام تأمین اجتماعی با رویکرد حقوق عمومی، اشاره کرد. بنابراین باید گفت، نظام تأمین اجتماعی ایران دست کم، از منظر انتخاب الگویی مناسب و همچنین به لحاظ سیر تحول تاریخی الگوها در گذار از سنتی به مدرن، در وضعیتی نامطلوب نیست و با نظامهای استاندارد فاصله ای ندارد. بحث: ره آورد پژوهش حاضر را می توان چنین خلاصه نمود که نظام حقوقی تأمین اجتماعی ایران، به مثابه نظامی که از یک سو اقتضا دارد که در راستای عدم وابستگی کامل فرد به حمایت دولت قرار داشته باشد، و از دیگر سو می بایست در جهت پوشش و تعمیم حداقلی حقوق شهروندان در حوزه تأمین اجتماعی مطلوب گام بردارد؛ به دلیل پذیرش اصول جهانی و انتخاب الگوهای مناسب، تنها در حوزه های سیاست گذاری، مقررات گذاری و همچنین در عرصه اجرا با مشکلات متعددی مواجه است
بررسی فهم عامه از علم و رابطه آن با مصرف رسانه ها در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
153 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بدنبال شناخت میزان فهم عامه از علم و شناخت میزان مصرف رسانه های همگانی شهروندان تهرانی و رابطه آن با یکدیگر است. برای این منظور میزان فهم عامه از علم در سه بعد شناختی، نگرشی و رفتاری سنجیده شد. این پژوهش، در سطح کمی و با روش پیمایشی انجام گرفته است و افراد مورد مطالعه نیز مردان و زنان بالای 15 سال شهر تهران هستند که 400 تن به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. پس از گردآوری داده ها با کمک نرم افزار آماری، داده ها مورد پردازش و نتایج در سطح توصیف و تحلیل داده ها ارائه شد. یافته های پژوهش نشان داد که فهم عامه از علم در سطح متوسط است. البته در بعد شناختی و رفتاری در سطح متوسط و در بعد نگرشی در سطح بالا است. درباره میزان مصرف رسانه های همگانی نیز نتایج نشان داد این میزان در سطح پایینی است. در بین رسانه ها بیشترین مصرف مربوط به کتاب، تلویزیون، ماهواره و اینترنت بوده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نیز نشان می دهد فرضیه اصلی یعنی رابطه بین میزان مصرف رسانه ها با فهم عامه از علم تأیید شد، نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر هم نشان داد سه متغیر میزان مصرف رسانه ها، میزان تحصیلات و طبقه اجتماعی به صورت مستقیم و متغیرهای میزان اعتماد به رسانه ها، میزان انطباق محتوای رسانه ها با نیاز مخاطبان، سن، رشته تحصیلی در دبیرستان، وضعیت فعالیت، جنس، و وضعیت تأهل به صورت غیر مستقیم با فهم عامه از علم رابطه معناداری دارند.
بررسی رابطه خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوارفکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
157 - 171
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی خلاقیت با باورهای وسواسی و نشخوار فکری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت انجام شد.روش: جامعه ی این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم مقطع متوسطه ناحیه دو شهر رشت است که با توجه به آمار دریافتی از آموزش و پرورش شامل ۵۱۸۱ دانش آموز می باشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ نفراز دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ-44) و مقیاس نشخوارفکری نولن هوکسما و مارو استفاده شد. برای تحلیل داده ها ازضریب همبستگی کانونی و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید.نتایج یافته های پژوهش نشان داد که بین خلاقیت با باورهای وسواسی دانش آموزان و همین طور بین خلاقیت با نشخوارفکری دانش آموزان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. وخلاقیت می تواند باورهای وسواسی و نشخوار فکری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که هر چه خلاقیت دانش آموزان در سطح بالاتری قرار داشته باشد باورهای وسواسی و نشخوارفکری در آنها کاهش می یابد.بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، سازه ی خلاقیت توانست ۵۴ درصد از تغییرات باورهای وسواسی و نشخوار فکری را تبیین کند.