رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی سال 17 تابستان 1396 شماره 65 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

بررسی رابطه سبک زندگی با تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی تعلقات قومی تعلقات ملی شهروند خرمآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: از دید جامعه شناسان هویت یابی فرایندی است که مدام در معرض بازسازی است و عوامل این بازسازی به لحاظ اجتماعی، تاریخی و فرهنگی متفاوت است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر تعلقات هویتی دارد. سبک زندگی با انتخابی شدن زندگی روزمره معنا می یابد؛ بدین ترتیب برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله تعلقات قومی و ملی اهمیت بیشتری یافته است. سبک زندگی با خاصیت بازاندیشانه و بازتابی و قدرت انتخابی که برای افراد ایجاد کرده است، هویتهای منسجم و تعلقات نسبتاً پایدار سنتی را دچار استحاله کرده است و منابع متکثر و متعددی را برای هویت سازی و ایجاد تعلقات، تعهدات و همچنین تمایزات و تشخصهای هویتی ایجاد کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطه سبک زندگی و تعلقات قومی و ملی شهروندان شهر خرم آباد است. روش: در این تحقیق از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شهروندان شهر خرم آباد است. همچنین با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۶ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر این است، که سبک مدرن ۵/۰ بر تعلقات ملی و ۲۱/۰- بر تعلقات قومی اثرگذار است. همچنین سبک سنتی ۲۴/۰ بر تعلقات قومی و ۳۱/۰ بر تعلقات ملی تأثیرگذار است. سبک زندگی مدرن اثر بیشتری روی تعلقات ملی دارد تا تعلقات قومی. همچنین، اثر سبک زندگی سنتی بر تعلقات ملی بیشتر از تعلقات قومی است. مدل معادلات ساختاری نیز بیانگر شاخص برازش GFI برابر با ۹۴/۰ است و شاخصهای AGF، CFI وRMR نیز بیانگر برازش خوب و قابل قبول مدل است. همچنین شاخص RMSEA که مقادیر باقیمانده را نشان می دهد برابر با ۰.۰۴۷ است، که مقدار کم آن بیانگر این است که مدل دارای برازش نسبتاً مطلوبی است. بحث: تغییرات ناشی از برهم کنش نظامهای سنتی و مدرن و تعارضهای ناشی از آن در شهر خرم آباد منجر به شکل گیری مسائل مختلف و از جمله مسائل هویتی شده است. به طور خلاصه می توان گفت شهر خرم آباد در حال تجربه نوعی گذار است که امکان بازاندیشی و به چالش کشیده شدن عناصر فرهنگی و هویت ساز در آن بسیار وجود دارد. درواقع می توان گفت تغییرات ناشی از سبک زندگی جدید ساختار سنتی حاکم بر این شهر را به چالش کشیده و پیامدهایی را از خود بر جای گذاشته است.
۲.

بررسی سبد مصرفی مواد غذایی در خانوارهای شهری ایران با استفاده از معادلات تقاضای سیستمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رگرسیون های به ظاهر نامرتبط سیستم تقاضای تقریباً آرمانی سیستم مخارج خطی فرضیه تقارن و همگنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: تغذیه و مصرف مواد غذایی در برنامه ریزی بودجه خانوار اهمیت فراوانی دارد. تحلیل تخصیص درآمد خانوار به کالاها و خدمات، مورد توجه اقتصاددانان و سیاستمداران بوده و برآورد تقاضای کالاها و خدمات به منظور تشخیص ترجیحات و نیازهای آینده از اهمیت برخوردار است. شناخت اولویتهای مصرفی خانوار به برنامه ریزی برای افزایش رفاه آنها کمک مؤثری خواهد کرد که بنا به این مهم، مقاله حاضر به بررسی سبد مصرفی مواد غذایی در مناطق شهری ایران می پردازد. روش: با استفاده از روش تخمین رگرسیون ظاهراً نامرتبط (SUR) و حداکثر درستنمایی (FILM) به برآورد سیستمهای تقاضای تقریباً آرمانی (AIDS) و مخارج خطی (LES) مواد غذایی خانوارهای شهری و همچنین آزمون فرضیه های تقارن و همگنی با استفاده از نرم افزار ایویوز (Eviews)، پرداخته شده است. در پایان کششهای خودقیمتی، متقاطع و درآمدی محاسبه شده است. یافته ها: در تابع تقاضای AIDS برای مواد غذایی، فرضیه همگنی برای هر سه گروه نان و غلات، پروتئین و میوه و سبزی پذیرفته می شود، اما در تابع تقاضای LES، فرضیه همگنی برای گروه میوه و سبزی رد می شود و در مصرف این گروه خانوارها دچار توهم پولی می باشند. با توجه به نتایج محاسبه کششها، در تابع تقاضای AIDS مواد غذایی، گروه نان و غلات کالای ضروری می باشد، پروتئین و میوه و سبزی و سایر گروهها لوکس می باشند و برای تابع تقاضای LES مواد غذایی، تمامی کالاها ضروری می باشند. بحث: با توجه به مقایسه نتایج دو مدل تقاضا، گروه نان و غلات در هر دو سیستم به عنوان کالای ضروری شناخته شده است و در نتیجه تأثیرات بیشتری بر تغییرات رفاهی خانوارها دارد. همچنین خانوارها برای گروه نان و غلات دچار توهم پولی نیستند و نسبت به درآمد واقعی حساس می باشند. با توجه به این نتایج در هنگام سیاست گذاری باید توجه خاصی به گروه نان و غلات به عنوان کالای ضروری خانوار داشته باشیم. گروه پروتیئن و سبزی برای خانوارها کالای لوکس محسوب می شود. با افزایش قیمت این گروهها تقاضای خانوارها برای این دو گروه کاهش می یابد. در صورت افزایش درآمد خانوارها اقدام به خرید این گروه کالاها می نمایند.
۳.

ارزیابی کیفیت زندگی روستایی در ایران بر اساس منطق فازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی روستا کیفیت زندگی منطق فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۱
مقدمه: مقابله با خشکسالی، توسعه روستایی-کشاورزی و جلوگیری از مهاجرت روستائیان مستلزم افزایش جذابیت روستاها به عنوان محل زندگی و کار از ضروری ترین برنامه های توسعه و جزء حفاظت از ایران به ویژه در چند سال اخیر به شمار می رود. سنجش میزان کیفیت زندگی روستایی و شناسایی عوامل بهبوددهنده آن، به سیاستگذاران برای افزایش سطح کیفیت زندگی کمک می کند. در این راستا پژوهش حاضر به سنجش کیفیت زندگی روستاها به روش فازی می پردازد. روش: لازمه دسترسی به نتایج دقیق تر استفاده از روشهای هوشمند مانند فازی برمبنای استفاده از دانش افراد خبره و داده های آماری است. با توجه به مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته متغیرهای مختلف کیفیت زندگی روستایی در شاخصهای منفی (خشکسالی و بیکاری) و مثبت (اجتماعی، آموزشی-بهداشتی و زیربنایی) تقسیم بندی شده، با استفاده از پرسشنامه نخبگان وزن هر شاخص تعیین و همزمان از داده های سرشماری سال 90 نیز مقدار عددی این شاخصها محاسبه، وارد نرم افزار MATLAB شده و مقدار نهایی کیفیت زندگی در استانهای کشور تعیین شد. یافته ها: برمبنای تحلیل حساسیت در MATLAB، بیشترین وزن در بین شاخصهای کیفیت زندگی روستایی به ترتیب مربوط به شاخصهای ارتباطات و حمل ونقل، بازرگانی، سلامت و بهداشت می باشد؛ لذا استانهایی که در این شاخصها وضعیت بهتری دارند از کیفیت زندگی روستایی مناسب تری نیز برخوردارند. نتایج نشان داد استانهای سیستان، کرمان و کرمانشاه در بیشتر شاخصهای کیفیت زندگی در بحران بوده و روستاهای واقع در استانهای گلستان، خراسان رضوی، مازندران و تهران از بهترین و استانهای سیستان، البرز، گیلان و لرستان از پایین ترین کیفیت زندگی روستایی برخوردارند. بحث: اهمیت حمل ونقل در توسعه اقتصادی به اندازه ای است که بسیاری از صاحبنظران، جهش اقتصادی کشورهای توسعه یافته را ناشی از سرمایه گذاری مناسب در بخش حمل ونقل می دانند؛ زیرا فعالیتهای اقتصادی در پی وجود شبکه متکامل و گسترده حمل ونقل مکان گزینی می کنند. همچنین قرارگرفتن روستاها در مسیر جاده های اصلی و استفاده و دسترسی به وسایل حمل ونقل سریع؛ ارتباط آنها را با نواحی پیرامون فراهم ساخته و موجب تبادل اطلاعات و افکار می شود که خود موجب توسعه اجتماعی و فرهنگی روستا نیز می باشد.
۴.

زنان سرپرست خانوار در تهران: مطالعه کیفی تجربیات، چالشها و ظرفیتهای آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ازدواج مجدد اشتغال زنان سرپرست خانوار سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: نسبت رو به رشد خانوارهای زن-سرپرست، یکی از تحولات چشمگیر نهاد خانواده در ایران تلقی می شود. پژوهش حاضر با تمرکز بر شرایط گروهی از زنان سرپرست خانوار در تهران، که به علت فوت همسر یا طلاق مسئول خانوار شناخته می شوند، تجربیات زیسته، احساسات و مشکلات آنها را در ابعاد اشتغال، سلامت و ازدواج مجدد مورد کنکاش قرار داده است. روش: روش تحقیق در این مطالعه کیفی است. تکنیک اصلی جمع آوری داده ها، علاوه بر مطالعات اسنادی، مشتمل بر مصاحبه های عمیق نیمهساخت یافته است. این پژوهش بر اساس مصاحبه با افراد نمونه قابلِ دسترسی بالغ بر 30 نفر از زنان 27 تا 63 ساله تهرانی صورت گرفته است و بنا بر هدفمند بودن نمونه گیری و اقتضائات روش کیفی، مدعی تعمیم آماری نیست. یافته ها: اگرچه قرار گرفتن در جایگاه مسئول خانواده، سطح استرس و اضطرابی را که این زنان در زندگی تجربه می کنند، افزایش داده است اما از سوی دیگر، با پذیرش مسئولیت زندگی، اعتماد به نفس آنها نیز روندی صعودی پیدا کرده است. این زنان، به مرور، نگاه مثبت تری به خود و تواناییهایشان پیدا کرده اند. توجه به الگوهای اشتغال زنان سرپرست خانوار، تمایز این پژوهش با پژوهشهای مرتبطی است که صرفاً به دوگانه شاغل/ بیکار در زنان توجه داشتند. باورهای جنسیتی که اشتغال زن را برعکس اشتغال مرد یک امکان یا انتخاب می داند، تأثیر یکسان و یکنواختی بر اشتغال همه زنان ندارد. در اینجا باید به تقاطع جنسیت و طبقه اجتماعی توجه کرد. در جمعیت نمونه این پژوهش، اشتغال منقطع، الگوی رایج در میان زنان متعلق به طبقه پایین بوده است و اشتغال دایم یا بیکاری، الگوی رایج در میان زنانِ سرپرست در طبقه متوسط و بالاست. همچنین رویکرد زنان سرپرست خانوار، صرف نظر از موقعیت طبقاتی، به ازدواج مجدد منفی بوده است. بنابراین می توان ادعا کرد، زندگی بدون سرپرست مرد مزیتهایی برایشان داشته است، یا دست کم زندگی با سرپرست مرد دارای نقاط ضعف و منشأ هراس برای زنان به شمار آمده است. نقش خشونت خانگی علیه زنان در حالی که در این میان حمایت جدی از زنان خشونت دیده نمی شود را باید جدی گرفت. از هراسهای این زنان از دست دادن آزادی و درگیری مجدد در روابط خانوادگی ناسالمی است که خارج شدن از آن دشوار است. بحث: اصطلاح «زنان سرپرست خانوار» بر اساس درکی سلسله مراتبی از خانواده بهنجار ساخته شده است که باید توسط یک مردِ نان آور سرپرستی شود. سرپرستی زن، استثنایی بر قاعده است که نیازمند پژوهش و تأمل است. الگوی کلی حاکم بر سیاست گذاری در رابطه با اشتغال زنان نیز از الگوی مرد نان آور پیروی می کند. اما خانواده های با سرپرست زن چه در ایران و چه در جهان رو به افزایش است و تغییر و تحولات در نهاد خانواده بر این افزایش تأثیر زیادی داشته است از جمله اینکه در ایران به تدریج اولین ازدواج دیرتر صورت می گیرد، بعد خانوار کاهش یافته و احتمال رخداد طلاق بالاتر رفته است، تحصیلات زنان افزایش یافته و در نرخ مشارکت زنان متأهل در بازار کار افزایش نسبی مشاهده می شود.
۵.

اثر سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر تمایز اجتماعی: با تأکید بر مالکیت اتومبیل لوکس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اتومبیل پلاک اروند پاره طبقه تمایز اجتماعی سرمایه اقتصادی سرمایه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: تمایز اجتماعی وضعیتی است که از طریق فعالیتهای معطوف به مصرف مشاهده می شود. در جوامع مدرن طبقه ها و پاره طبقه های اجتماعی به واسطه مصرف کالاهای اقتصادی و فرهنگی مواضع اجتماعی متفاوتی اتخاذ می کنند. اتومبیل نماد شاخص تعیین وضعیت اجتماعی افراد است که حد و مرزهای طبقه های اجتماعی را مشخص می کند اما در نهایت فهم ناروایی از نابرابریهای طبقه های اجتماعی را رسمیت می بخشد. پژوهش حاضر تلاش دارد نشان دهد که، طبقات مختلف دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی یا فاقد آن، با انتخاب اتومبیل لوکس در پی کسب تشخص و تمایز هستند و با انتخاب تولید انبوه به دنبال برآوردن ضرورت زندگی شان هستند و به طور مشخص در پی پاسخ به این پرسش است که آیا اتومبیل لوکس پلاک اروند، منجر به ایجاد حس تشخص در میان پاره طبقه های اجتماعی بالای دارای سرمایه های اقتصادی و فرهنگی شده است؟ روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر، پیمایش است. جامعه آماری متشکل از تمامی افراد 18 سال به بالای شهر دزفول و حجم نمونه برابر با 268 نفر است که تعداد 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای لوکس اروند و 134 نفر را گروه دارندگان اتومبیلهای تولید انبوه تشکیل داده اند. از نمونه گیری دردسترس استفاده شده است. همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: تحلیل داده های تحقیق حاکی از تفاوت معنادار بین دارندگان خودروهای لوکس و تولید انبوه از لحاظ هر سه بعد سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی است. در ضمن، شدت همبستگی بین سرمایه اقتصادی و تمایز اجتماعی بیشتر از شدت آن بین سرمایه فرهنگی و تمایز اجتماعی است. در بخش معادلات ساختاری نیز تغییرات واریانس تمایز افراد از طریق سرمایه های اقتصادی و فرهنگی به میزان 64% تبیین گردید که در این میان نقش سرمایه اقتصادی بسیار بالاتر از سرمایه فرهنگی برآورد شده است. بحث: جمع بندی نتایج نشان داد که پاره طبقه های فرادست دارای اتومبیل لوکس، و به واسطه برخورداری از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز و تشخص اجتماعی کسب می کنند که این تمایز اجتماعی موقعیت آنها را از دیگر گروه ها متفاوت و ممتاز نشان می دهد. در برابر، پاره طبقه های اجتماعی فرودست با انتخاب اتومبیل تولید انبوه و برمبنای دارابودن حجم کمی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، تمایز اجتماعی کمتری کسب می کنند و یا به عبارت بهتر در پی کسب تمایز اجتماعی نیستند.
۶.

پیش بینی خطرپذیری نوجوانان بر اساس مواجهه آنها با خشونت خانگی در نوجوانان خرمآباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خطرپذیری رفتارهای پرخطر مواجهه با خشونت خانگی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۳
مقدمه: طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان در جهان شاهد خشونت فیزیکی یا تهدید به اعمال آن توسط والدین خود نسبت به یکدیگر هستند. بر اساس مطالعات قبلی مواجهه کودکان و نوجوانان با خشونت خانگی، با گرایش به رفتارهای برون گرایانه و ضداجتماعی و ارتکاب رفتارهای خشونت آمیز مرتبط است. هدف مقاله حاضر پیش بینی خطرپذیری در نوجوانان شهر خرم آباد از طریق مواجهه با خشونت خانگی است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانش آموز دختر و پسر کلاسهای دهم و یازدهم مقطع متوسطه شهر خرم آباد بود که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی از دبیرستانهای دو منطقه خرم آباد انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی استفاده شد. یافته ها: میزان شیوع مواجهه با خشونت پدر نسبت به مادر 14%، مواجهه با مشاجره والدین 9/35% و خطرپذیری 4/74% بود. بین همه ابعاد مواجهه با خشونت خانگی و خطرپذیری رابطه مثبت وجود داشت. میزان مواجهه با انواع خشونت در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. همچنین 18% از واریانس خطرپذیری توسط مواجهه با خشونت خانگی تبیین گردید. بحث: پژوهش حاضر گویای اهمیت مواجهه با خشونت خانگی و تأثیر آن بر افزایش خطرپذیری نوجوانان است.
۷.

چگونگی انعکاس تصویر بیمارهای روانی در مطبوعات بررسی انگهای اجتماعی در صفحات حوادث پنج روزنامه کثیرالانتشار کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: استیگما انگ بیماریهای روانی تصویر قالبی سلامت روان کلیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: سلامت در جهان امروز نقش حیاتی دارد و هسته اص لی و مرک زی در توس عه پای دار تلقی می شود. سلامت جامعه، ارتباط عمیق ی ب ا رشد و توسعه جامعه دارد. بی تردید رسانه ها مهم ترین منبع اطلاعات بهداشتی برای اغلب م ردم ه ستند. ه دف از آم وزش سلامت، ارتقای سواد بهداشتی، اتخاذ رفتارهای سالم و گ سترش فرهن گ س لامت در جامعه است. از سویی رسانه ها، بزرگ ترین مربیان دنیای امروز هستند. با رسانه ای شدن دنیای کنونی تعاریف متفاوتی از واقعیتها دیده می شود. از جمله نقش مهم رسانه در دنیای امروز فرهنگ سازی است وهمچنین می توان رسانه ها را از منابع جامعه پذیری افراد محسوب کرد. بسیاری از باورها و نگرشها در طول زمان و از طریق القائاتی که از سوی رسانه ها صورت می گیرد در ذهن انسانها شکل می گیرد. ازجمله موضوعات قابل بحث در این مورد افراد مبتلابه بیماریهای روانی و انگ یا برچسبهایی است که از طریق رسانه ها به آنها زده می شود و این استیگما سبب ایجاد نگرش منفی در بین اذهان عموم می شود. هدف این پژوهش واکاوی انگهای روانی است که در خبرهای حوادث مطبوعات به سوژه های حوادث نسبت داده می شود. روش: در این پژوهش توصیفی از تحلیل محتوای کمی استفاده کرده ایم. جامعه پژوهش خبرهای صفحات حوادث مطبوعات پنج روزنامه کثیرالانتشار کشور یعنی ایران، جام جم، شرق، همشهری و شهروند در سال 1394 بود. به دلیل کمی داده های خبری، داده های یافت شده به صورت کل شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر استقلال مورد سنجش قرار گرفت. روایی محتوایی داده ها با استفاده از آزمون اسکات انجام شده است. داده ها توسط نرم افزار SPSS و در قالب نظریه های چارچوب بندی و داغ ننگ تحلیل شده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده 9/%92 مطالب با محوریت بیماران روانی بوده است و هدف اصلی 3/33% مطالب بر این بوده است که بیماران روحی و روانی دیوانه و غیرقابل کنترل هستند. 6/23% دیگر مطالب با هدف این بودند که بیماران روانی گوشه گیر و دارای اختلال شخصیت حاد هستند. 4/20% باقی مطالب با هدف بیمار بودن این افراد برای همیشه اشاره داشتند. 3/14% دیگر مطالب بر این هدف تأکید داشتند که این گونه افراد ضداجتماع هستند. 7/62% مطالب به مؤلفه اختلالات روانی در افراد مبتلا اشاره داشتند و در مرتبه دیگر 1/31% مطالب خشونت را از مؤلفه های دیگر بیماران روانی می دانند. انحراف اجتماعی و سوءمصرف بیمار هر کدام به ترتیب با 1/3% و 7/2% بیماریهای روان را با این مؤلفه ها نشان داده اند. بحث: نتایج تحقیق نشان می دهد که انگهای روانی به صورت مفهومی در اکثر مطالب خبری به بیماریهای روانی زده می شود و در تیترها و عکسهای منتشرشده از سوژه ها انعکاس می یابد. این انگها شامل برچسبهای روانی چون «دیوانه»، «مجنون»، «روانی» و «قاطی» است که در تیترها بیشتر به چشم می خورد؛ و بازنمایی بیماریها در قالب چنین کلیشه های تصویری این نتیجه را به دنبال دارد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی قابل درمان نیستند و عامل وقوع بسیاری از حوادث می تواند بیماریهای روانی باشد. روزنامه جام جم بیشترین کلیشه تصویری متجاوزان جنسی و قاتلان را در مورد بیماران روانی ارائه می دهد. روزنامه های شهروند و ایران بیشترین تصویر از افراد مبتلا به بیماریهای روانی را روان پریش نشان داده اند و روزنامه ایران بیماران روانی را با تصویر وحشی نیز انعکاس داده است. روزنامه ایران بیشترین انگ روانی در تیتر را داراست و کم ترین انگ روانی در تیتر از آن روزنامه شرق است. پیامدهای این انگها این است که بیماریهای روانی مترادف با «دیوانه بودن» و «غیرقابل کنترل بودن» به شمار آمده و افرادی را که از بیماریهای روانی رنج می برند از درمان دور کرده و «اعتمادبه نفس» و «رفتارهای اجتماعی» آنان را به مخاطره می اندازد. در حال حاضر رسانه ها با تصویرسازیهای گمراه کننده در انتقال پیامهای مرتبط با سلامت و روان، بیشتر نقش منفی ایفا می کنند. اما با تغییر نگرش و عملکرد می توان این تأثیرگذاری منفی را به تأثیرگذاری مثبت تغییر داد. می توان تلاش کرد که ابزار رسانه به ابزار فعال در جهت مثبت و ارتقای سلامت تبدیل شود و از امکانات نشر و اطلاع رسانی فراگیر رسانه ای کمکهای قابل توجهی گرفت. رسانه ها به ویژه رسانه های جدیدتر امکان تعاملی دوسویه را فراهم می کنند. با این وصف، اصحاب رسانه و روزنامه نگاران باید در ایجاد تصویرهای درست رسانه ای از افراد مبتلا به بیماریهای روانی قدم بردارند و درصدد تصحیح کلیشه های تصویری نادرست از تمامی افراد مبتلا به بیماریه
۸.

مبانی فقهی مناسبسازی برای معلولین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تبعیض مثبت یا منفی دسترسیبرابر فقه معلولیت مناسب سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: معلولیت به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از فعالیتهای عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی، در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود. استیفای حقوق معلولین و توانمندسازی معلولان برای داشتن یک زندگی مستقل و مشارکت آنها در تمام جنبه های زندگی، متوقف بر مناسب سازی است. معلولیت و چالش مناسب سازی در عصر حاضر حقیقتی انکارناپذیر است و جوامع پیشرفته با این حقیقت به شکل واقعی مواجه شده و برای این اقلیت بزرگ حقوقی قائلند، و به ادای آن پایبند. مرور انتقادی منابع: این سئوال که آیا حاکمیت در تأمین دسترسی برابر، برای معلولین وظیفه ای برعهده دارد یا خیر؟ پرسشی است که در آثار به تحریر درآمده درباره حقوق معلولین، به آن پرداخته نشده است، و این موضوعی است که مورد نقد قرار دارد. سئوال بی پاسخ دیگر این که، آیا اینکه امکان استفاده معلولین از امکانات زیربنایی معمول در جامعه وجود ندارد، به دلیل نقصی است که در این افراد وجود دارد، یا آن که به دلیل نقصان در زیرساختهای شهری است؟ بحث: تحقیق پیرامون این موضوع بحث کرده که از آنجا که کشور ما ایران، مبتنی بر حکومت اسلامی است، آیا در مبانی فقه اسلامی، اعم از قرآن و سنت، دسترسی برابر برای معلولین به عنوان یک حق به رسمیت شناخته شده است؟ تا آنکه حکومت از یک سو و جامعه اسلامی از سوی دیگر نسبت به چنین حقی تکالیفی داشته باشند یا خیر؟ این تحقیق در پاسخ به این سئوال، و با روش توصیفی- تحلیلی، و با بهره گیری از قواعد و اصول تعریف شده در مسیر اجتهاد، به رشته تحریر درآمده است. آگاهی نسبت به رویکرد اسلام به پدیده ناتوانی، ضمن زدودن برخی تصورات نادرست، تأثیر به سزایی در بهبود نگرش افراد معلول، نسبت به خود و جامعه نسبت به آنها داشته و مبنای تقاضا و عرضه خدمات ویژه به افراد معلول و سایر حقوق اجتماعی آنان است. هم چنین با پیشتازی جوامع پیشرفته در ارائه و ارتقاء خدمات به معلولین چنانچه حکومتی دینی چون کشور عزیز ما ایران، نتواند در زمان حاضر-حد اقل در مبانی نظری- همپای این کشورها گام بردارد، به طور قطع در آینده نیز در این مسابقه عقب خواهد ماند. یافته های پژوهش، حاکی از آن است، که عمومات و اطلاقات ادله شرعی بر حق دسترسی برابر و وجوب حضور معلولین در جامعه دلالت دارد و حاکمیت نمی تواند، وچنین حقی ندارد که به دلیل وجود نداشتن شرایط و با مسکوت گذاشتن مناسب سازی و فرآیند دسترسی برای همه، همواره و برای همیشه معلولین را ازمسئولیت پذیری و تکالیف اجتماعی محروم نماید. بلکه مناسب سازی و حق تساوی دسترسی، حق مسلم معلولین و ادای این حق برحاکمیت واجب است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱