فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۲۱ تا ۱۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش های گوناگونی درباره شناخت نحوه رویارویی منتقدان و جریان های روشنفکری با غرب انجام شده است، اما در این مطالعه تلاش بر این است تا با استفاده از رویکرد تفسیری، گرایش های ذهنی دانشجویان درباره تمدن غرب را بررسی کنیم. پرسش اساسی که این مقاله در پی پاسخ گویی به آن است، این است که دانشجویان مورد مطالعه چگونه تمدن غرب را درک و فهم می کنند و معانی ذهنی برساخته آن ها در مورد تمدن غرب، براساس چه مدل مفهومی ای قابل تفسیر است؟ این مقاله که یک پژوهش کیفی است، از رویکرد تفسیرگرایی بهره می گیرد و از مفاهیم نظری برساخت اجتماعی، روابط بیناذهنی، ارتباطات بین فرهنگی، و مفهوم خود و دیگری استفاده کرده است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق، نگرش افراد مورد مطالعه در مورد تمدن غرب استخراج، و سپس، با استفاده از روش تحلیل تماتیک، تحلیل شده است. با توجه به اینکه رویکرد مطالعه، رویکردی استقرایی است، تلاش شده است که به جای پرسش درباره مفهوم کلی تمدن غرب، از مشارکت کنندگان درباره مظاهر مختلف غرب، سؤال شود و رویکرد هریک از آن ها درباره هرکدام از مظاهر تمدن غرب به صورت جداگانه مشخص شود. درنهایت، پس از کدگذاری باز و استخراج مفاهیم، سه مقوله اصلی غرب گریزی بخشی نگر، غرب گزینی بخشی نگر، و غرب پسندی بخشی نگر، استخراج شد که همه این مقوله ها زیر عنوان مقوله محوری نسبی گرایی انتخابی تعریف شده اند.
ارتباط عملکرد خانواده با مسیولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
221-235
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده با مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان پسر دبیرستانی انجام شد. در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی جامعه آماری دانش آموزان پسر دبیرستانی منطقه 1 شهر تهران بودند که بر اساس فرمول کوکران 362 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود.بدین منظور از کل دبیرستان های دولتی پسرانه منطقه 1 شهر تهران 5 مدرسه و از هر مدرسه دو کلاس به تصادف انتخاب شد و سپس از دانش آموزانی که در این کلاسها حضور داشتند، به صورت تصافی ساده دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. از سه پرسش نامه سنجش عملکرد خانواده(FAD) مک مستر، مسئولیت پذیری نعمتی (1387) و ارضا نیازهای روانی گاردیادسی و رایان (2000) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد عملکرد خانواده بر مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه در دانش آموزان پسردبیرستانی تأثیر دارد.همچنین بین عملکرد خانواده و ابعاد هفتگانه آن (کارکرد، حل مسأله، ارتباط، نقش ها و مسئولیت ها، آمیختگی رفتار ، کنترل رفتار، پاسخگویی عاطفی) با مسئولیت پذیری و ارضای نیازهای روانی پایه دانش آموزان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. [1] - Guardia
هم سویی با شاهنامه در تجدید حیات هنری و احیا هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ - ۴۱۶ ھ .ق) نه تنها سند احیای هویت ملی ایرانیان، که رکن مهم دوام بسط و نشر فرهنگ و هنر پربار ساکنان این سرزمین است. فردوسی بزرگ نوشتن این کتاب را تلاشی به منظور زنده کردن دوباره مردم ایران معرفی می کند. مقاله حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که آیا حکیم طوس به تنهایی بر احیای سنت های گذشته این مرز و بوم همت گمارده و یا سایر اقشار نظیر هنرمندان و صنعت گران این سرزمین نیز در احیا سنت ها و فرهنگ پیش از اسلام ایران تلاش داشته اند؟ فرض بر آن است که خالقان هنرها و صنایع نیز در تلاشی هم سو با احیاگر زبان فارسی نسبت به تجدید حیات هنری ایران اهتمام ورزیده اند. در نوشتار حاضر تلاش بر آن است تا با اتکا به شواهد باستان شناسانه مورد استفاده در پژوهش، میزان مشارکت هنرمندان و صنعت گران (به ویژه سفالگران، کاشی کاران و گچ بران) ایران در هم سویی با حکیم طوس به منظور تجدید حیات هنری و احیای سنت های روایی عصر ساسانیان مشخص گردد. بدین منظور، تزیینات نمونه هایی از اشیا سفالین، کاشی ها و گچ بری های قرون میانی اسلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید که با وجود تأکید حاکمان عرب بر ممنوعیت شرح حال شخصیت های اسطوره ای ایران پیش از اسلام، بیشتر مردم ایران در تلاش بوده اند تا به هر نحو ممکن فرهنگ و سنت های گذشته خویش را بر آثار و مصنوعات خویش منعکس نمایند.
تبیین مؤلفه های هویت اجتماعی دانشجویان براساس استفاده از برنامه های پیام رسان موبایلی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های هویت اجتماعی دانشجویان براساس استفاده از برنامه های پیام رسان موبایلی است. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است و جامعه آماری آن را همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال 96 – 1395 تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای نسبی تصادفی 338 نفر برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های محقق ساخته برنامه های پیام رسان موبایلی و هویت اجتماعی استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 86/0 و 81/0 محاسبه شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان می دهند برنامه های پیام رسان موبایلی رابطه منفی با هویت های ملی، قومی، جهانی و مذهبی و تأثیر منفی بر هویت اجتماعی دانشجویان دارند؛ بنابراین، علاقه بیش ازحد دانشجویان به فضای برنامه های پیام رسان موبایلی ممکن است فضای تهدیدآمیزی برای هویت اجتماعی آنها فراهم کند.
بررسی رابطه توسعه تکنولوژیک با ابعاد توسعه اجتماعی(مطالعه تطبیقی استان های کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندین دهه بود که مفهوم توسعه یافتگی اقتصادی بعنوان یکی از بنیان های با ثبات، در برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه قرارگرفته بود. در کشور ما نیز چه پیش از انقلاب و چه پس از آن رویکرد توسعه صنعتی، راهبرد اصلی دولت های حاکم بوده است. این در حالی است که اکنون سال هاست چه به شکل نظری و چه در عمل ایرادات چنین استراتژی نمایان شده است. بر این اساس در مقابل این رویکرد استراتژی های دیگری از جمله توسعه اجتماعی و توسعه پایدار اهمیت یافته اند.در این تحقیق با توجه به اولویتی که توسعه صنعت و تکنولوژی در تمام مناطق کشور داشته است، به بررسی تأثیرات گسترش تکنولوژی بر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی(توسعه اجتماعی توزیعی و انسانی) پرداخته می شود. در این راستا سؤالات اصلی که قصد بررسی آنها را داریم عبارتند از:1) استان های کشور از نظر توسعه تکنولوژیک و توسعه اجتماعی در چه وضعیتی قرار دارند؟ و 2) توسعه تکنولوژیک چه تأثیری بر ابعاد مختلف توسعه اجتماعی در استان های مختلف کشور گذاشته است؟ پژوهش حاضر از نوع تبیینی است، و برای بررسی فرضیات تحقیق از روش«تطبیقی کمی» استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که استان سمنان با بیشترین نرخ توسعه تکنولوژیک بر حسب جمعیت، رتبه نخست را در میان استان های کشور دارا می باشد و پس از آن به ترتیب استان های یزد و قزوین قرار دارند. در میزان توسعه یافتگی اجتماعی در بعد توزیعی،استان یزد بیشترین میزان توسعه یافتگی را داراست. استان فارس نیز رتبه نخست را در میزان سرمایه اجتماعی دارد و بیشترین میزان نابرابری نیز متعلق به استان های گلستان و تهران است.نتایج تحلیل رگرسیونی بیانگر این مطلب است که تقریباً 44 درصد از واریانس و تغییرات بعد توزیعی توسعه اجتماعی توسط توسعه تکنولوژیک تبیین می شود. آماره ها گویای این واقعیت است که متغیر توسعه تکنولوژیک با بتای0.68بطور مستقیم بر بعد توزیعی توسعه اجتماعی تأثیر می گذارد، این بیانگر این مطلب است که متغیر توسعه تکنولوژیک بر میزان توسعه اجتماعی در بعد توزیعی استان ها مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد که توسعه تکنولوژیک استان ها بر میزان سرمایه اجتماعی و همچنین میزان نابرابری در استان ها تأثیر معناداری ندارد.
مطالعه جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی زندگی آپارتمان نشینی در ایران (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۹
132 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان مطالعه جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی زندگی آپارمان نشینی درکلانشهر تهران انجام گرفت . در بخش مبانی نظری، علاوه سوابق پژوهشی،دیدگاه های مهم ترین صاحبنظران مکاتب مختلف جامعه شناسی وجامعه شناسی شهری مورد مطالعه قرار گرفت.درتحقیق ،از روش پیمایشی،وابزارسنجش،پرسشنامه که با استفاده از طیف لیکرت تدوین گردید، استفاده شدبا توجه به فرمول کوکران و جدول مورگان. ازتعداد430پرسشنامه ی توزیع شده،386 پاسخنامه ی تکمیل شده ، جمع آوری شد. برای پردازش یافته هااز نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای مستقلی چون ؛ عوامل فضا- مکان ونوع معماری بر«کاهش کارکردهای نهادخانواده ی آپارتمان نشین»، اِشرافِ پنجره خانه های آپارتمان نشینان بر خانه های همسایه و مجاور بر «افزایش روابط اجتماعی خارج از عرف»، افزایش سوابق آپارتمان نشینی بر تغییروتحول«سبک و شیوه ی زندگی آپارتمان نشینی»، عوامل فضا (متراژ) و تنوع قومیتی و فرهنگی بر «کاهش روابط همسایگی»، تاخیر درازدواج،کاهش تعداد فرزندان،افزایش تحصیلات،مالکیت ملک ،افزایش تراکم جمعیتی و خانواده ،همگی بر «کاهش روح دینی در زندگی آپارتمان نشینی»،ومالکیتِ ملک ،تراکم جمعیت و افزایشِ تعداد بلوک های آپارتمانی بر «کاهش روحیه ی مشارکتِ مدنی و مذهبی» ،دارای تاثیر مستقیم ومعنادار، هستند.تاثیر متغیرهای مستقلی چون افزایش سوابق آپارتمان نشینی و نوع معماری نیز بر «رعایت حقوق شهروندی» مستقیم ومعنادار بودو اکثرساکنان بر رعایت حقوق شهروندی تاکید داشتند.89درصد ساکنان آپارتمان نشین نیزاز «امنیت زندگی آپارتمان نشینی احساس رضایت و امنیت خاطر » داشتند.
آمایش سرزمین؛ راهبردی موثر جهت تراکم زدایی از تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای تراکم زدایی از تهران به شمار می رود که در قانون اساسی، قوانین برنامه های پنج ساله توسعه و ضوابط ملی آمایش سرزمین بر وجوب آن از جانب نهادهای ذی صلاح تاکید شده است. همچنین تاکنون دو بار ضوابط ملی آمایش سرزمین در سال های 1383 و1394 به ترتیب توسط هیات وزیران و شورای آمایش سرزمین به تصویب رسیده است. باید افزود که هرچند بررسی تحولات آمایش سرزمین طی سال های گذشته مبین تکوین و تکامل جایگاه این مهم در نظام قانونگذاری کشور است و مقوله آمایش سرزمین به رغم فراز و نشیب های فراوان از پشتوانه های قانونی بسیار مستحکمی در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است،اما هیچگاه به طور جدی به مرحله اجرا درنیامده و پیامد آن ایجاد گونه های مختلف تمرکز امکاناتی(سیاسی-اداری، علمی-آموزشی، اقتصادی-مالی، اجتماعی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، صنعتی و...) در کلانشهر تهران است. این مهم را نباید از نظر پنهان داشت که مشکلات تهران ریشه در نظام سیاسی-اداری و فضایی کشور داشته و نباید حل مسائل تهران را در خود این کلانشهر، بلکه در سطح ملی جستجو نمود. لذا در تحقیق پیش رو به مبحث تراکم زدایی که اساساً موضوعی بین رشته ای است، در پرتو اجرایی نمودن آمایش سرزمین پرداخته می شود. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی یک تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که با نگرش کاربردی به بررسی اهمیت آمایش سرزمین در راستای تراکم زدایی از تهران می پردازد.
بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی با توجه به الگوی اسلامی (مطالعه موردی: سریال های خانه سبز، پدرسالار، زیر تیغ، متهم گریخت، میوه ممنوعه، پایتخت و پرده نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به ضرورت آموزش شادکامی، بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی مبنی بر یادگیری مشاهده ای و با هدف بررسی بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال های 1370 تا 1394 انجام گرفته است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کمی از نوع توصیفی بوده است. ابتدا مقیاس سنجش بازنمایی شادکامی، با توجه به الگوی اسلامی شادکامی، طراحی و سپس 7 سریال به صورت هدفمند با معیارهای محبوبیت و تأثیرگذاری و با توجه به ماهیت شادکامی در الگوی اسلامی، انتخاب شدند. از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 677 صحنه نیز به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. واحد ثبت در این پژوهش کنش بوده است. این پژوهش دو مقوله اصلی دارد: رضامندی و نشاط. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رضامندی، کمترین و زیرمقوله لذات مادی از مقوله نشاط، بیشترین میزان بازنمایی را در میان سریال های مورد مطالعه داشته است. همچنین کنش های منفی بیشتر از مقوله رضامندی و زیرمقوله لذات معنوی بازنمایی شده است؛ بنابراین، مطابق با الگوی اسلامی شادکامی که تحقق شادکامی را در کاهش کنش های منفی در برابر کنش های مثبت در موقعیت های خوشایند و ناخوشایند و تعادل میان بهره مندی از لذات مادی و معنوی می داند، این 7 سریال، تصویر درستی از شادکامی در اسلام بازنمایی نکرده اند.
بررسی تاثیر دانش ضمنی روسای کلانتری ها بر عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیستم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
163 تا 190
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت و نقش آفرینى عملکرد سازمان نیروى انتظامى در جامعه، هدف از انجام این تحقیق شناسایی میزان تاثیر دانش ضمنی رؤسای کلانتری های فرماندهی انتظامی تهران بزرگ بر عملکرد آنان است. از بین انواع دانش، دانش سازمانی با چهار مؤلفه اجتماعی سازی، درونی سازی، ترکیب و برونی سازی در این تحقیق مورد مطالعه قرار می گیرد. روش: روش انجام پژوهش توصیفی پیمایشی و جامعه آماری پژوهش 79 نفر از رؤسای کلانتری های فرماندهی انتظامی تهران بزرگ هستند که به صورت تمام شمار انتخاب شده اند. برای اندازه گیری دانش ضمنی از پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش نوناکا و تاکیوچی و برای اندازه گیری عملکرد از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه مدیریت دانش و عملکرد کارکنان به ترتیب 0/76 و 0/83 حاصل شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از چهار مولفه دانش ضمنی به ترتیب: اجتماعی سازی (0/528)، درونی سازی (0/179)، ترکیب (0/188) و برونی سازی (0/108) بر عملکرد رؤسای کلانتری های فرماندهی انتظامی تهران بزرگ تاثیر دارند و ضریب تعیین کل 716/. نشان می دهد که مولفه های مورد مطالعه، 72 درصد تاثیر بر متغیر وابسته را پوشش می دهند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که متغیرهاى دانش ضمنی شامل اجتماعی سازی، درونی سازی، ترکیب و برونی سازی بر عملکرد رؤسای کلانتری های فرماندهی انتظامی تهران بزرگ تاثیر مثبت و مستقیم دارند. یعنی با افزایش استفاده از دانش ضمنی، عملکرد رؤسای کلانتری های فرماندهی انتظامی تهران بزرگ نیز افزایش می یابد.
بازتاب تحول گفتمان جنسیتی دورۀ قاجار بر نظام های فعالیتی و فضایی خانه های اعیانی (مطالعۀ موردی: خانه های اعیانی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی فرهنگی روابط زنان و مردان با یکدیگر در دوره قاجار که بیشتر مرهون روابط فرهنگی ایران با اروپا است، نظام های فعالیتی و فضایی خانه ها را متحول کرد. هدف بررسی تحولات گفتمان جنسیتی دوره قاجار بر نظام های فعالیتی و فضایی خانه های اعیانی است. سؤال اصلی این است که تحول گفتمان جنسیتی در میانه دوران قاجار چه تأثیری بر تحول نظام های فعالیتی و فضایی خانه ها گذاشته است؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، تفسیری-تاریخی و پدیدارشناسانه و بر این مبنا بود که داده های مورد نیاز از میان کتب و مقالات معتبر شناسایی شد. سپس بر اساس این داده ها نظام های فعالیتی و فضایی خانه ها مورد کنکاش قرار گرفت و مشخص شد چه بخش هایی از نظام های یادشده بر اساس گفتمان جنسیتی ساماندهی شده اند؛ در ادامه اثر تحول گفتمان جنسیتی بر نظام های فعالیتی و فضایی خانه ها بررسی شد. چهار خانه اعیانی متعلق به دوران اوایل و اواخر قاجار در شهر قزوین انتخاب شد تا با مصاحبه ها و مشاهدات میدانی و بررسی های کتابخانه ای سؤال بالا پاسخی مصداقی پیدا کند. نتایج تحقیق نشان داد پس از تحول گفتمانِ جنسیتی، نظام فعالیتی بیشتر در درون خانه متحول شده و مردان در فعالیت های جمعی اندرونی با زنان مشارکت داشته اند؛ درحالی که تا پایان دوره قاجار زنان، امکان فعالیت گسترده ای در بیرون از خانه نیافتند. همچنین اندرونی پس از تحول گفتمان جنسیتی رونق بیشتر یافته و علاوه بر امکان ملاقات زنان و مردان در اندرونی، مردان نیز فعالیت اقتصادی خود را به آنجا آورده و بیرونی خانه عملاً کارکرد تعریف شده پیشین را از دست داد.
چه کسی چراغ ها را خاموش می کند؟تحلیل رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» بر اساس نظریه گروه خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تئوری گروه خاموش، قدرت مسلط مردان در جامعه در ساختار مرد-ساخته زبان نیز تبلور دارد و زنان به راحتی نمی توانند با این زبان مرد ساخته به بیان خود بپردازند و از این جهت به گروه های خاموش تبدیل می شوند. هدف این مقاله آن است که دریابیم بر مبنای نظریه گروه خاموش از کرامارا و نظریه رتوریک سلطه از استارهاک، آیا استراتژی های سلطه یعنی تسلیم، تمرد، گوشه گیری و دستکاری در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» نوشته زویا پیرزاد وجود دارد و اگر وجود دارد چه گروه هایی را شامل می شود. همچنین به مطالعه کنش های قدرت دهنده که توسط گروه های تحت سلطه برای مقاومت در برابر سیستم سلطه جو استفاده شده پرداخته می شود. به این منظور، هفت متن منتخب از این رمان با روش تحلیل محتوای کمی و تحلیل رتوریکی مطالعه شده اند. نتایج این مطالعه مطرح می کند که گوشه گیری و دستکاری بیشترین استراتژی های به کار رفته در رابطه زنان و مردان درون داستان است. نگاه پیرزاد به گروه در حاشیه فراتر از جنسیت است و طبقه، قومیت و مکان زندگی نیز می تواند مبنای شکل گیر این گروه ها باشد. پیرزاد در رمانش به کنش های قدرت دهنده به گروه های خاموش نیز توجه داشته است.
عوامل اجتماعی مؤثر بر ادراک زیبایی شناختیِ هنر (مطالعه موردی: دو دانشکده دانشگاه شیراز در سال 97)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و کلیدی برای شناخت بیشتر حوزه ی هنر، تبیین مسائلی است که سبب تفاوت ها و شباهت ها در واکنش های مخاطبان آثار هنری می شود. یکی از عوامل تأثیرگذار در این زمینه درک و دریافت مخاطبان از این گونه آثار می باشد. ادراک فرآیندی است که سبب شناخت و پردازش اطلاعاتی می شود که از اندام های حسی به دست می آید. در زمینه ی هنر نیز ادراک زیبایی شناختی نقش مهمی را ایفا می نماید که در کنار رویکرد فلسفی، از رویکردهای جامعه شناختی و روانشناختی نیز در این زمینه بهره برده می شود. در پژوهش حاضر به بررسی و تببینِ شباهت ها و تفاوت های ادراک زیبایی شناختی میان دانشجویان دانشکده ی هنر و دانشکده ی فنی و مهندسی پرداخته شده است. در واقع هدف از این پژوهش تعیین عوامل اجتماعی (سن، جنسیت، طبقه ی اجتماعی، قومیت، ارتباط با دنیای هنر) مؤثر بر ادراک زیبایی شناختی می باشد که روش آن برحسب هدف کاربردی، به لحاظ ماهیّت اکتشافی، و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش از روش طبقه بندی کیو نیز استفاده گردیده است، روش پژوهشی کیو برای شناخت ذهنیّت های افراد نسبت به موضوعات مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. از یافته های مهم این پژوهش، استفاده ی متفاوت دانشجویان هنری و غیرهنری از عبارات زیباشناختی می باشد. بارهای عاملی به دست آمده نشان دهنده تفاوت معنادار میان شرکت کنندگان برحسب سوابق هنری و همچنین حضور فرد دیگری که در حوزه ی هنر در خانواده فعالیت می کند، می باشد.
آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
180-135
حوزههای تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرد و بر آن تاثیر می گذارد. این یکی از موضوعات اصلی سیا ستگذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی می باشد. طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد در قالب مسکن اجتماعی، یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری است که در دولت دهم و یازدهم ادامه یافته است. لذا پژوهش حاضر با ایمان به اینکه اجرای مسکن مهر آثار و پیامدهای مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است به آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز، با هدف کاربردی تصحیح و جبران نقاط ضعف برنامه ریزی و اجرای مسکن اجتماعی می پردازد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی می باشد. از نظر گردآوری داده ها یک بررسی پیمایشی- میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته از نوع محقق ساخته می باشد. گزینش نمونه بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای خواهد بود. جامعه آماری تحقیق شامل 503816 خانوار (مجموع خانوارهای ساکن در مسکن مهر سهند و خانوارهای تبریزی ساکن در سایر انواع مسکن) می باشد. برای نمونه گیری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 1075 خانوار محاسبه گردید. شیوه گزینش بر اساس خوشه ای چند مرحله ای می باشد. نظریه ی های غالب پژوهش، شامل ((رویکرد محرومیت اجتماعی، تفکیک و طرد اجتماعی و رویکرد رادیکال نابرابری)) و چارچوب نظری شامل مدل تلفیقی مستخرج از نظریه های مذکور می باشد. تجزیه و تحلیل با مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. یافته ها: تحلیل مدل و مقایسه مقادیر نشانگر آن است که روابط بین سکونت در مسکن مهر با هر یک از متغیرهای برون زای نابرابری امنیت اجتماعی28/7، نابرابری توزیعی52/2، نابرابری سرمایه اجتماعی42/2، نابرابری شاخص زندگی سلامت محور42/2 و نابرابری اجتماعی70/5 قابل پیش بینی بوده و دو متغیر نابرابری اقتصادی و نابرابری شاخص های سبز زندگی از مدل خارج شدند. بحث: بر اساس نظریه برگس که معتقد بود در منطقه انتقالی، به دلایلی چون: سطح بالای تحرک جمعیت، نرح بالای مهاجرت، ویرانی خانه ها و تراکم جمعیت، بالاترین نرخ جرم و بزهکاری مشاهده می شود. عدم ثبات جمعیتی و بوم شناختی در منطقه انتقالی موجب تخریب توانایی کارکردی نهادهای اجتماعی از قبیل: خانواده و کنترل رفتار ساکنان می شود. از طرفی، ارزش های سنتی فرهنگ قومی توان متقاعد سازی نوجوانان و جوانان را نداشته و آنان به یک وضعیت حاشیه ای کشیده می شوند. در نتیجه، فاقد هویت های گروهی و مرجع هایی می شوند که آنان را به سمت رفتاری که در جامعه مورد پذیرش است سوق دهد. در این چارچوب مسکن مهر، وضعیت فضایی (( منطقه انتقالی)) را دارد به تعبیر نظریه پردازان این رویکرد، زمینه برای انحرافات شهری مساعد می گردد. نتیجه اینکه، اگر روندی که توسعه ی ساخت و سازهای پروژه های مسکن مهر طی می کند ادامه یابد وکماکان توجهی به تامین خدمات و سایر مایهتاج و نیاز های مردم در یک محیط مسکونی نشود و صرفا واحد مسکونی تولید گردد مجموعه های وسیع ساخته شده، تقریبا خالی از سکنه می شود و تنها اقشار اجتماعی خاصی بنابه اجبار و گونه ای موقتی ساکن می شوند و انصراف فزاینده متقاضیان به وجود خواهد آمد تاخیر در ایجاد زیر ساختهای ضروری و تاسیسات زیر ساختی و ساختی ، زمینه تبدیل زندگی در مجموعه ها را به نوعی آلونک نشینی فراهم خواهد آورد که این مورد همسو با فقر شهری پیامد های گسترده اجتماعی فرهنگی وحتی سیاسی را سبب خواهد شد
زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
35 - 84
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف فهم عمیق زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسی در زنان بی خانمان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری است و اطلاعات با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شد. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند و با معیار اشباع اطلاعات انتخاب گردیده است. بعد از تحلیل اطلاعات، یافته های تحقیق، در بعد سببی عواملی همچون، اعتیاد و رفتارهای اعتیادی، وابستگی اقتصادی، شیوه زندگی روزمره و حیطه های فضایی، در بعد زمینه ای، عواملی همچون، طرد اجتماعی، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، محلات بی سازمان شهری و تشدید خطر قربانی شدن و در نهایت در بعد مداخله گر مفاهیم عدم امکان پیگیری قضایی و تداوم خشونت، فقدان حمایت ها و سیاست های اجتماعی استخراج گردید. مقوله یا پدیده محوری پژوهش، گریز ناپذیری خشونت جنسی در زنان بی خانمان است. استراتژی های زنان بی خانمان در برخورد با وضعیت و شرایط موجود به دو شکل، سازگارمدار و تغییر مدار است. همسو با نگرش مددکاری اجتماعی، هرگونه مداخله در وضعیت افراد بی خانمان، نیازمند نگاه جامع و سیستماتیک به ابعاد مختلف پیدایش مساله، نیازها و چالش های آن ها است.
مطالعه کیفی تجربه زیسته اعتیاد به ماری جوآنا در میان دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 258
هدف این پژوهش بررسی تجربه زیسته اعتیاد به ماری جوآنا در میان دانشجویان شهر تهران می باشد. در این پژوهش اطلاعات 12 تن از وابستگان به ماده ماریجوآنا به وسیله مصاحبه و مشاهده مشارکتی به مدت 1 سال و چهار ماه جمع آوری گشته است و داده های جمع آوری شده بوسیله روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و تفسیر گردیده است. نتایج پژوهش در 4 مضمون اصلی جایگاه خانواده و خویشاوندان در کاهش یا افزایش گرایش به مواد مخدر، عوامل مؤثر در گرایش به تجربه کردن مواد مخدر، تأثیرات روحی و روانی ناشی از اعتیاد به ماری جوآنا، عوامل کنشی و رفتاری ناشی از مصرف ماری جوآنا و 25 مضمون فرعی شامل سابقه اعتیاد در اعضای خانواده، عدم نظارت کافی در دوران نوجوانی و جوانی، عدم توجه لازم به حضور پدر در فرایندی تربیتی نوجوان، خشونت خانوادگی، قبح اجتماعی رفتارهای متعارض با ارزشهای دینی در خانواده، همراهی خویشاوندان در ناهنجارهای اجتماعی، اعتیاد اقوام و خویشان به مثابه محرک در مصرف مواد، کنترل مصرف مواد به علت وابستگی عاطفی به والدین، استفاده از فیلم و آهنگ با محتوای اعتیاد، مهیا بودن مکانی مناسب، همراهی دوستان و خویشاوندان در مصرف مواد، گرایش به مواد مخدر به دلیل فرار از مشکلات، اعتیاد به ماری جوآنا به علت کسب لذت، از بین رفتن احساسات و عواطف، کاهش روابط اجتماعی، کسب لذت فقط از طریق مواد مخدر، گرایش شدید به تجربه کردن مواد مخدر دیگر، عدم توان ترک، شجاعت و تهور کاذب، آشفتگی در هنگام خوابیدن، افزایش تدریجی مصرف مواد، ایجاد توهم، آهنگ، رقصیدن، سکوت، خنده شدید، وراجی می باشد. نتایج حاکی از آن است که عوامل اجتماعی از جمله خانواده ، خویشاوندان و مصرف محصولات فرهنگی در جریان اعتیاد بسیار تأثیرگذار می باشد. افزون بر این دانشجویان درک درستی از عواقب حاصل از مصرف ماری جوآنا ندارند و می پنداشتند که مشکلی برای آن ها پیش نخواهد آمد در صورتی که مصرف کنندگان دچار مشکلات متعدد فیزیکی و روانی شده اند.
رضاشاه و پروژه تاریخ نویسی ناسیونالیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره گیری از روش تاریخ نگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخ نگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخ نگاری مانند بسیاری دیگر از نظریه های تاریخ نگارانه ترکیبی است از استدلال هایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزش های ناسیونالیستی مانند استقلال خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش آمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخ نگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می سازد.
بررسی سیاست گذاری ملی در قبال اقوام ایرانی در منطقه شمال غرب (مطالعه موردی: قوم ایرانی آذری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های تأثیرگذار در سیاست گذاری امنیتی در منطقه شمال غرب، برآورد وضعیت تعامل حاکمیت با قومیت های موجود در این منطقه است. این تعامل در قالب سیاست های قومی تبلور می یابد. سیاست های قومی می تواند ابعاد مختلف امنیت، مخصوصاً بعد اجتماعی آن را که با مسائل هویتی سروکار دارد، تحت تأثیر قرار دهد. این در حالی است که سیاست قومی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه مورد کم توجهی قرارگرفته است. ازاین رو دغدغه محقق بر آن قرار گرفت که سیاست قومی ج.ا.ا در منطقه شمال غرب (مناطق آذری نشین) را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی- توصیفی، پرسشنامه ای متشکل از 19 سؤال تهیه شد. جامعه آماری شامل 200 نفر از مسئولان و کارشناسان امنیتی و سیاسی مستقر در منطقه شمال غرب هستند که با استفاده از فرمول کوکران 131 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، پاسخ ها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. ضریب اعتبار محاسبه شده از طریق آلفای کرونباخ (75/.) گویای آن است که پرسشنامه از اعتبار بالا و قابل قبولی برخورداراست. بعد از جمع آوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز مشخص شد که سیاست اتخاذشده در منطقه شمال غرب (مناطق آذری نشین) سیاست وحدت در کثرت با تمایل بر کثرت گرایی بوده است.
ارتقای امنیت محیطی در شهرهای مذهبی ازطریق تحلیل و پهنه بندی جذابیت دارایی ها، موردپژوهی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت میزان جذابیت دارایی ها برای در معرض هدف قرارگرفتن ازسوی دشمن در فرایند مدیریت خطر پذیری، جایگاه والایی دارد. به طور کلی جاذبه، معیاری کمکی برای محاسبه احتمال حمله است و ارزش یک دارایی از منظر دشمن عاملی است که بر احتمال در معرض هدف قرارگرفتن ازسوی دشمن تأثیر می گذارد. در این پژوهش، عوامل مؤثر بر میزان جذابیت دارایی های شهر های مذهبی برای در معرض هدف قرارگرفتن ازسوی دشمن تحلیل شده اند تا از این طریق زمینه لازم برای تحلیل میزان خطرپذیری امنیتی دارایی ها و ارتقای امنیت محیطی شهری فراهم شود. به این منظور از روش های پژوهش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی و شیوه های پژوهش مرور متون و منابع، مشاهده و بازنمایی استفاده شده است. همچنین از پرسش نامه به منزله ابزار پژوهش و از آزمون فریدمن برای تحلیل داده های پژوهش و از نرم افزار های GIS و SPSS به منزله ابزار تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. نمونه گیری این پژوهش به طور کامل هدفمند بوده و برای شناسایی گروه نمونه 45 نفری از جامعه آماری، از شیوه نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. همچنین به دلیل نقش و جایگاه مجموعه شهری مشهد در گستره شرقی ایران و شهر مشهد به منزله دومین کلان شهر مذهبی جهان، این کلان شهر برای نمونه موردی انتخاب شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، شناخت عوامل ایجادکننده جذابیت دارایی ها، تحلیل میزان جذابیت دارایی ها، سطح بندی جذابیت دارایی ها از منظر دشمن و ارائه نقشه های پخشایش دارایی ها براساس میزان جذابیت در محدوده کلان شهر مشهد بوده اند.
تحلیل اندیشه های شریعتی در ارتباط با تفکر غیر تئولوژیک-غیر سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن تحلیل اندیشه های شریعتی و جستجوی امکانات تفکر وی در گذر از تفکر تئولوژیک و سرنسپردن به سکولاریسم، بر عناصر و وجوهی از تفکر معنوی در آرای شریعتی، تأکید می کند. شریعتی ضمن به رسمیت شناختن عالَم و زیست جهان مدرن، خواهان هویت بخشی به جامعه ی ایرانی/مسلمان بر اساس سنت تاریخی و فرهنگی خویش است. او تلاش می کند از طریق نقد توامان مدرنیته و سنت، راه سومی را بگشاید. همین تلاش سترگ او یعنی برقراری دیالوگ و دیالکتیکی میان عقلانیت سنتی و عقلانیت جدید، اصیل ترین وصف شریعتی است این مقاله نشان داده است که ویژگی اساسی اندیشه شریعتی، ارتباط آن با تفکر غیر تئولوژیک-غیر سکولار است. آرای پژوهندگان آثار شریعتی هم بر این ارتباط صحه می گذارد. پژوهش حاضر به نظام سازی ایده ی تفکرغیر تئولوژیک-غیر سکولار در آثار شریعتی می پردازد و نشان می دهد که خودآگاهی به عنوان مفهوم کانونی مستتر در اندیشه ی شریعتی، یک نوع خوآگاهی غیر تئولوژیک-غیر سکولار می باشد که در تعریف اکثر مفاهیم موجود در اندیشه اش از قبیل تعریف انسان، مذهب، بازگشت به خویشتن، روشنفکر و...مستتر می باشد.
شناسایی پیامدهای شکل گیری و گسترش تربیت سایه در نظام آموزشی: مطالعه به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابهام در فلسفه تربیتی و نپرداختن به شرایط موردنیاز از یکسو، نبود زمینه و دغدغه کافی برای نهادینه کردن فلسفه تربیتی در نظام آموزشی و شیوع بیمارگونه ی گرایش به ایجاد مهارت تست زنی در دانش آموزان، مخاطراتی را در سطوح فردی و اجتماعی به همراه دارد. این تحقیق، با تکیه بر روش پدیدارشناسی به تحلیل ادراک و تجربه زیسته، با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از رتبه های برتر در کنکور کارشناسی، کارشناسی ارشد و متخصصین پرداخته شد تا تأثیر ثبت نام در کلاس های موسوم به تست زنی بر عملکرد دانش آموزان در آزمون کنکور سراسری، مورد واکاوی قرار گیرد. یافته ها بیانگر 4 مضمون کلی، افت سواد دانش آموختگان با 7 زیر مضمون، نخبه های کم درآمد با 4 زیر مضمون، تضعیف تربیت رسمی با 4 زیر مضمون و مضمون نابرابری اجتماعی با 9 زیر مضمون است. نتایج نشان می دهد، هرچند استفاده از این کلاس ها، احتمال موفقیت در آزمون های چندگزینه ای را افزایش می دهد، اما به شکل گیری و تشدید نابرابری اجتماعی انجامیده است. به دیگر سخن، ترویج بیمارگونه استفاده از کلاس های کنکور زمینه را برای ناکارآمدتر شدن آموزش وپرورش رسمی آماده کرده و درنتیجه نادیده گرفته شدن استعدادهای بسیاری که به دلایلی نظیر مادی، اجتماعی و فرهنگی، توانایی استفاده از این نوع آموزش ها ندارند را به دنبال داشته و توان قبولی در رشته های پر درآمد و پرطرفدار را از آن ها سلب خواهد کرد. به نظر می رسد این موارد منجر به نادیده گرفته شدن بخش از توان بالقوه ی جامعه و تشدید نابرابری اجتماعی شده است؛ این امر اهمیت بازاندیشی برای جلوگیری از دامنه دار شدن مخاطرات ذکر شده را بیش از پیش نمایان می سازد.