آمایش سرزمین به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای تراکم زدایی از تهران به شمار می رود که در قانون اساسی، قوانین برنامه های پنج ساله توسعه و ضوابط ملی آمایش سرزمین بر وجوب آن از جانب نهادهای ذی صلاح تاکید شده است. همچنین تاکنون دو بار ضوابط ملی آمایش سرزمین در سال های 1383 و1394 به ترتیب توسط هیات وزیران و شورای آمایش سرزمین به تصویب رسیده است. باید افزود که هرچند بررسی تحولات آمایش سرزمین طی سال های گذشته مبین تکوین و تکامل جایگاه این مهم در نظام قانونگذاری کشور است و مقوله آمایش سرزمین به رغم فراز و نشیب های فراوان از پشتوانه های قانونی بسیار مستحکمی در نظام برنامه ریزی کشور برخوردار است،اما هیچگاه به طور جدی به مرحله اجرا درنیامده و پیامد آن ایجاد گونه های مختلف تمرکز امکاناتی(سیاسی-اداری، علمی-آموزشی، اقتصادی-مالی، اجتماعی-فرهنگی، بهداشتی-درمانی، صنعتی و...) در کلانشهر تهران است. این مهم را نباید از نظر پنهان داشت که مشکلات تهران ریشه در نظام سیاسی-اداری و فضایی کشور داشته و نباید حل مسائل تهران را در خود این کلانشهر، بلکه در سطح ملی جستجو نمود. لذا در تحقیق پیش رو به مبحث تراکم زدایی که اساساً موضوعی بین رشته ای است، در پرتو اجرایی نمودن آمایش سرزمین پرداخته می شود. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی یک تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که با نگرش کاربردی به بررسی اهمیت آمایش سرزمین در راستای تراکم زدایی از تهران می پردازد.