فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۰۱ تا ۱۰٬۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
51 - 82
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، پدیده ی ازخودبیگانگی در محیط شهری مسکو در داستان بلند «دل سگ»، اثر میخائیل بولگاکف مورد مطالعه قرار گرفته است. این داستان بلند، سرخوردگی نویسنده از انقلاب سال 1917م روسیه را بازتاب می دهد. پرسش مطرح شده در این نوشتار این است که پدیده ی الیناسیون انسان شهرنشین، چگونه به صورت یک الگو در ادبیات داستانی شوروی شکل گرفته و بولگاکف با چه شیوه ای در صدد طرح، توصیف و حل این مسأله برآمده است؟. خاستگاه این پژوهش در پارادایم تفسیری و روش کیفی قرار می گیرد و داستان مورد مطالعه،َ با تکنیک «گزینش نمونه مشهور» انتخاب شده است. برای تحلیل اثر از منظر جامعه شناسی نیز تئوری های بیگانگی مارکس، ماکس وبر و زیمل مبنا قرار گرفته اند. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که بولگاکف توانسته با طرح داستان در قالب فابل و هجو، خطای نظریه ای و عمل انقلابی تاریخی (پراکسیس) در ایدئولوژی مارکسیسم لنینی - استالینی برای خلق انسان پرولتر شهری را در همان سال های اول انقلاب اکتبر تحلیل، و نتایج و پیامدهای منفی و مخرب آن را پیش بینی کند. به جز این، نویسنده اهداف فرعی تری همچون مخالفت آشکار با انقلاب اکتبر روسیه را هم دنبال و عنوان کرده است.
بررسی رابطه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با میانجیگری خود مهارگری بازداری در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
541-557
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری خود مهارگری بازداری (بازداری و کنترل هیجانی) در رابطه بین تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در بین کودکان پیش دبستانی انجام شد. تعداد 260 کودک با روش نمونه گیری در دسترس از بین کودکان پیش دبستانی شهرستان کاشمر در سال 97-96 انتخاب شدند و مادرانشان به مقیاس رابطه والد و کودک (PCRS)، مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت- فرم والدین ویژه کودکان پیش دبستانی(SSRS) و پرسشنامه درجه بندی رفتار کنشوری اجرایی پیش دبستان- فرم والدین (BRIEF-P) پاسخ دادند. طرح پژوه ش در ای ن مطالع ه از ن وع ط رح همبس تگی، از طری ق الگ ویاب ی مع ادلات س اختاری است و ارزیاب ی الگ وی پیش نهادی ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مس یر انج ام ش د. نتای ج از برازندگ ی الگ و ب ا داده ه ا حمای ت کردن د. یافته ه ا نش ان داد ک ه خودمهارگری بازداری، رابط ه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری را میانجی گ ری می کند و تعامل والد با کودک هم به واسطه خود مهارگری بازداری و هم به طور مستقیم با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری رابطه دارد.
طراحی الگوی فرآیند مدیریت تصویر در صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهانی که پیشرفت های ارتباطاتی تقریباً بر همه مسائل جهان سایه افکنده است، مؤلفه های سیاسی قدرت نیز از این مسئله متأثر شده اند. امروزه علاوه بر ارتباطات دیپلماتیک دولت ها، دیپلماسی عمومی در بسترهای مختلفی از جمله فضای رسانه ای بروز و ظهور یافته و رادیو و تلویزیون یکی از اصلی ترین فرصت هایی است که از طریق آن می توان انگاره های هدفمندی را با بهره گیری از مفاهیم حوزه مدیریت تصویر به مخاطبین منتقل کرد. در واقع هدف نهایی فرآیند مدیریت تصویر، ایجاد و ارائه انگاره هایی هدفمند از اشخاص، رویدادها و موضوعاتی است که متناسب با مأموریت یک رسانه بوده و با بهره گیری از ظرفیت های پرداختی و فرآوری رسانه ای بتواند حتی المقدور انگاره هایی حساب شده و مطلوب را به مخاطبین منتقل کند. این تحقیق با اتخاذ رویکردی فرآیندی به عنوان رهیافت مختار پژوهش، تلاش داشت تا با بهره گیری از روش مصاحبه عمیق، ضمن شناسایی اهرم های تغییر این فرآیند بر مبنای روش باز مهندسی کندور، فرآیند مطلوبی را برای مدیریت تصویر در رسانه ملی پیشنهاد نماید. به همین منظور خروجی مصاحبه با بیست نفر از کارشناسان، اساتید و پژوهشگران ارتباطات و تعدادی از مدیران و مشاوران رسانه ملی کدگذاری و مقوله بندی شد تا با استفاده از نرم افزار آی مایندمپ، 200 مفهوم استخراج شده به 70 مفهوم تقلیل یافته و در نهایت مدل ریلی فرآیند مدیریت تصویر ارائه شود. این مدل از شش نظام حمایتی و چهار نظام اصلی تشکیل شده است که در یک نگاه سیستمی، فرآیند پیشنهادی مدیریت تصویر در رسانه ملی را شکل می دهند.
روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۵۳-۷۶
حوزههای تخصصی:
مهاجرت عامل افزایش و کاهش جمعیت در یک منطقه و باعث تغییر در ساختار جمعیت آن منطقه می شود. مهاجرت، واکنش انسان به شرایط نامطلوب زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست و تلاش برای بهبود شرایط و جابجایی مکان زندگی خود بوده است. استان مرزی کرمانشاه از استان های پرجمعیت و مهاجرفرست غرب کشور طی دهه های اخیر بوده و با بیشتر استان های کشور تبادل مهاجرتی داشته، از استان های دیگر مهاجر پذیرفته و به استان های دیگر مهاجر فرستاده است. هدف این مقاله، بررسی روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر می باشد. روش تحقیق در این مقاله، کمّی از نوع توصیفی تحلیلی و مبتنی بر تحلیل ثانویه داده های مهاجرت استان مرزی کرمانشاه بر اساس سرشماری سالهای 1375 تا 1395 می باشد. یافته ها نشان می دهد، طی دوره 85-1375 حدود 40 درصد از مهاجران خارج شده استان وارد استان های تهران و کردستان و طی دوره های 95-1385، بالای 50 درصد از این مهاجران به ترتیب وارد استان های تهران، البرز و کردستان شده اند. بالای 65 درصد از مهاجران وارد شده به استان کرمانشاه طی دوره های مذکور از استان های تهران، کردستان، همدان، ایلام، لرستان و در دهه اخیر استان البرز به این استان ها اضافه شده است. مردان بیشتر از زنان اقدام به مهاجرت کرده اند و این مهاجران بیشتر از مناطق روستایی استان و بیش از 70 درصد آنان در سنین جوانی و فعالیت هستند. عمده ترین علل مهاجرت برای مهاجران وارد شده به استان، پیروی از خانوار و بعد از آن، برای مردان عامل اشتغال و برای زنان تحصیل بوده است. نتایج این مقاله نشان می دهد، استان کرمانشاه دارای تراز مهاجرتی منفی و استانی شدیداً مهاجرفرست بوده و بالاترین حجم و تبادل مهاجرتی با استان های تهران و کردستان دارد.
Elements and Dimensions of Sustainability in Iran's Higher Education System, and Comparison of Public and Non-Governmental Academic Approaches(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The main purpose of the research is to study the elements and dimensions of university sustainability and to present a comprehensive conceptual model for the realization of sustainable university in the Iranian higher education system and to compare the approach of public and non-governmental universities. Methodology: The research approach is applied in terms of purpose and in terms of data collection method is descriptive-correlational. And in terms of a mixed method, it is done in two parts: qualitative and quantitative. In the qualitative section, the components of sustainable university were identified by conducting semi-structured interviews with 17 higher education experts and policymakers selected through purposeful sampling. The process of gathering information continued until theoretical saturation. To validate qualitative findings from participant and coworker review strategies and inductive content analysis method for data analysis, the research method was quantitative descriptive - survey. The research instrument was a researcher-made questionnaire consisting of 8 subscales and its content extracted from qualitative data. The population consisted of 322 faculty members of public and non-governmental universities selected according to Cochran formula. The construct validity of the instrument was confirmed by experts and its reliability was calculated by Cronbach's alpha. Data were analyzed using SPSS and AMOS software. Findings: The results of data analysis in the coding process were finally categorized into 26 axial categories and 8 selective codes. The findings included eight main categories of pedagogy elements and dimensions in learning processes, sustainable research, functional structural requirements, social sustainability, economic sustainability, academic and academic identity and academic diplomacy in the age of globalization. The results of the quantitative section also showed the difference of sustainability indices in public and non-public universities. Conclusion: Finally, the results showed that universities need to move towards sustainability in order to maintain their stability in the current situation. Accordingly, a sustainable university is a university with a sustainable strategy and strategy, a transversal and community-based vision of implementing sustainable principles and concepts in sustainable teaching-learning functions, sustainable research, strengthening democratic society, minimizing environmental, economic impacts. It is socially and hygienically, and has functional structural requirements, academic and academic interactions, a well-defined and robust economic and financial system that has always sought to strengthen the identity of professional citizens in support of a sustainable and pioneering society.
Presentation of the MOOC prediction model at Payam-e-Noor University based on management / scientific / professional competence components(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to present a predictive model of MOOC at Payam-e-Noor University based on the components of management and professional competence. Methodology: The research method was by purpose, applied; in terms of data type, (quantitative); in terms of data collection method or nature, and the research method was non-experimental - correlation. The statistical population of this study was 900 faculty members of Payam Noor University in Tehran. Due to the different nature of Payame Noor University, 270 people were selected as the subjects using Cochran formula and simple random sampling. The research tool consisted of a researcher-made questionnaire with 37 questions related to MOOC and two standard questionnaires of 20 and 15 questions for management variables (Wiele & Boselie Questionnaire, 2002) and professional competence (Molaeinejad questionnaire, 2012). The reliability and validity of the questionnaire were confirmed by Cronbach's alpha and reliability coefficient (MOOC, management and scientific / professional competence) of 0.7. Structural equation modeling (confirmatory factor analysis) was used to analyze the data. Findings: The results showed that the components of management, scientific / professional competence, were effective factors on the implementation of the music in Payam-e-Noor University. Conclusion: With the presence of mock-ups, it facilitates the access of institutions and organizations to inclusive learning and facilitates the virtual learning process. In the field of MOOC management, the university can be effective in providing MOOCs courses by preserving and developing fair behavior and speech.
Design and Validation of Stress Management Training Program for First-Grade Female High School Teachers in Shahriar City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The purpose of this study was to design a stress management training program and determine its effectiveness on the quality of work life, career engagement and professional ethics for high school teachers. Methodology: The research was done in a mixed method in two stages. The first stage was qualitative that training package was created and the second stage was quantitative, implemented in the form of factor analysis. The statistical population in the qualitative section included scholars and academic experts (psychologists and educational management) as well as those who had specialized research studies in this field. Purposeful sampling method was used to determine the samples. The sample size in this section was 12 ones based on the saturation principal. The statistical population of the quantitative section included all first-grade female high school teachers in Shahriar City in 2018. 474 ones were randomly selected and filled out the questionnaires. After designing the program, it was validated based on theoretical foundations and semi-structured interviews with teachers and experts in the field of psychology. According to the literature review, seven factors were identified using the exploratory factor analysis. Findings: Based on the study on this field, the first factor was the recognition of tensions, the second one was expression, the third one was the anger management skill, the fourth one was replacing rational thoughts, the fifth one was the rational behavior skill, the sixth one was the time management, and the seventh one was called self-relaxation. Conclusion: Stress management techniques are used successfully in many emotional and physical problems such as anxiety, depression, insomnia, and career problems, and are effective.
Iranian English Language Teachers’ Conceptions Towards Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the study was to examine teachers’ perceptions towards research by first investigating teachers’ conceptions about research and second, by examining the extent to which teachers read and do research. Methodology: To this end, the participants of the present study were 98 English language teachers from language institutes and schools. Utilizing Borg’s (2009) questionnaire, at first, the questionnaire responses were analyzed to determine the teachers’ view of research; in this section, the teachers were asked to point out to what extent they felt the activities described in 10 scenarios were or were not research. Findings: The results indicated that three scenarios were considered to be “probably research” and scenarios 4, 5 and 6 were regarded as “definitely research” by the participants. On the other hand, two scenarios were recognized as “definitely research”. The results of the second research question showed that among 98 English teachers only 24 teachers “often or sometimes” read published research which is a very high index. Teachers’ reasons for the answers to the second research question were lack of time, knowledge, access to resources, and institutional support. The findings of this research indicate that teachers’ conceptions of research are very near to conventional scientific theories. Only 12.2% of the teachers mentioned that they “do research”. Conclusion: the findings of the present study may be useful for teachers who want to promote their English teaching as such findings are suggested to improve their level of engagement in research activities, and consequently the quality of their research.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر برسرمایه اجتماعی در بین خانواده های ساکن در شهر ملایر
منبع:
دانش انتظامی همدان سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
43 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی علل فراز و فرود سرمایه اجتماعی در بین خانواده های ساکن در شهر ملایر در سال1397 اجرا شده است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی است که با روش پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری، کلیه خانواده های ساکن در شهر ملایر بوده است. حجم نمونه انتخابی براساس فرمول کوکران 376 خانوار به دست آمده که برای جلوگیری از تورش احتمالی در تحقیق 400 نفر لحاظ گردید، برای انتخاب نمونه تحقیق از روش خوشه ای استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری، جمع آوری شده است. میزان آلفای کل سؤالات پرسشنامه 75.(که نشان دهنده ثبات و قابلیت اعتماد آن است) و نتایج آزمون68.kmo= و معنی داری کرویت بارتلت نشان دهنده همبسته بودن سؤالات شاخص های تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، و در نتیجه، اعتبار آن بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی 5. 65 درصد از خانواده ها بالا، 33 درصد متوسط و 5. درصد پایین بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای مقبولیت اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، و دین داری به صورت افزاینده، ومتغیرهای خشونت خانوادگی، روابط استبدادی والدین و نظارت شدید خانوادگی به صورت کاهنده، بر سرمایه اجتماعی خانواده مؤثر بوده اند فراز و فرود سرمایه اجتماعی در خانواده بیشتر متأثر از عوامل برون خانوادگی و اجتماعی است؛ برای جلوگیری ازکاهش سرمایه اجتماعی خانواده، نقش مراکز و نهادهای آموزشی و فرهنگی ، حمایتی و رفاهی ، امنیتی و بهزیستی دارای اهمیت می باشد .
شناسایی موانع استفاده از سرمایه های راکد فرماندهی انتظامی استان همدان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
91 - 105
حوزههای تخصصی:
در قوانین کشورهای اروپایی بر مبنای حمایت از مصرف کنندگان با شروط غیرمنصفانه قراردادی از طریق قوانین خاص مبارزه می شود. در حقوق داخلی، خلأ چنین مقرراتی کاملاً مشهود است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شرط غیرمنصفانه در قانون تجارت الکترونیک و با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای انجام پذیرفته است. بنابراین، شرط غیرمنصفانه تا قبل از تصویب قانون تجارت الکترونیک در نظام حقوقی ایران شناخته شده نبود. ولی از آنجایی که شرط غیرمنصفانه در مصوبه آنسیترال به صراحت ذکر شده است و قانون گذار ما قانون تجارت الکترونیک را از آنسیترال اقتباس نموده، بدون توجه به آثاری که ممکن است در نظام حقوقی ایجاد کند این شرط را در ماده46 قانون تجارت الکترونیک به این نحو بیان داشته است«استفاده از شروط قراردادی خلاف مقررات این فصل و همچنین اعمال شروط غیرمنصفانه به ضرر مصرف کننده، مؤثر نیست». این در حالی است که این شرط در دادگاه های ما مفهومی ندارد، ولی در نظام کامن لا و دادگاه ها به این موارد غالباً رأی می دهند و قرارداد تحمیلی را تعدیل یا باطل می کنند.
اخلاق اقتصادی یزدیها: زمینه های شکل گیری و دلالتهای آن برای سیاستگذاری های استان
منبع:
فرهنگ یزد سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
8 - 26
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن مرور بر مؤلّفه های اصلی اخلاق اقتصادی یزدی ها، عوامل مؤ ثّر بر شکل گیری این نوع خلق و خوی اقتصادی در مردم یزد معرفی میشود. سپس میزان پایداری عوامل قبلی و عوامل نوظهور مؤثر بر اخلاق اقتصادی یزدیها در دنیای جدید نیز مرور می شود. و در آخر، راهکارهایی برای بهره برداری از ابعاد مثبت این اخلاق در راستای تحقق تو سعه پایدار و اقتصاد درونزا در این استان ارائه می گردد. روش مورد استفاده در این تحقیق، روش تاریخی و خرَد » تحلیلی و اسنادی است. این مقاله با اتّکا به میراث پرورش یافته در یزد به عنوان تجلّی که مهمترین ویژگی آن همزیستی با طبیعت و انسانهای دیگر و تعادل ) « خرَد کویری » و « ایرانی و « توسعه صرفاً اقتصادی و سودمحور » میان ابعاد مادی و معنوی انسان و جهان است)، در دوراهی گزینه دوم را برای یزد تجویز می کند و در حوزه فرهنگ، به جای ،« توسعه پایدار و انسان محور » حفظ یکدستی فرهنگی شهر، تلاش برای تقویت خودباوری و خودآگاهی فرهنگی یزدی ها و نیز تقویت فرهنگ همزیستی با فرهنگهای دیگر را توصیه می کند.
دولت و سیاست گذاری مسکن در ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
179 - 218
حوزههای تخصصی:
در ایران نیز مانند خیلی از کشورهایی که ورود در حوزه تدارک خدمات رفاهی دارند، تهیه و عرضه مسکن مناسب همواره مورد توجه بوده است. چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ارائه این خدمت رفاهی به عنوان یکی از وظایف دولت ها شناخته شده است. بی تردید ورود و ارائه این خدمت رفاهی در ایران بعد از انقلاب اسلامی افت وخیزهایی داشته است. زیرا سیاست های رفاهیِ مسکن، محصول نیروها و ساختارهای کلان و همچنین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر هر دوره است. بر این اساس هدف این مقاله تحلیل نقش دولت ها در سیاست های مسکن در ایران بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از نظریه تحلیل سیاست انتقادی به شیوه تاریخی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل این وضعیت به روش اسنادی، از برنامه ها و اسناد مرتبط، در بازه زمانی بعد از انقلاب تا پایان برنامه پنجم توسعه، استخراج شده است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که سیاست های توسعه مسکن در ایران بعد از انقلاب متأثر از گفتمان انقلاب در دوره جنگ تحمیلی، غلبه دیدگاه تعدیل ساختاری متأثر از شرایط جهانی در دوره سازندگی، اولویت دادن به بازار و بخش مدنی در دوره اصلاحات، گفتمان عدالت خواهی و گفتمان تدبیر اقتصادی به ترتیب با سیاست های بازتوزیعی مسکن از پایین، رهاسازی بازار مسکن، توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، پاسخ به تقاضا برای مسکن به ویژه در بین اقشار کم درآمد با طرح مسکن مهر و اصلاح رویه طرح مسکن مهر با تأکید بر مسکن اجتماعی مورد توجه بوده است.
ظرفیت روایت شفاهی در متون کلاسیک ادبیات فارسی برای نویسندگی رادیو (مطالعه موردی شاهنامه فردوسی و طومار نقالان)
حوزههای تخصصی:
مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین گروه های قومی مطالعه موردی: اقوام آذری، تالش و گیلک در استان های گیلان و اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار محیط زیستی از مفاهیم جدید مطرح شده در بررسی های محیط زیستی جوامع مدرن است که طرح آن در بسیاری از رویکردهای محیط زیستی نشان دهنده اهمیت نقش این رفتارها در محیط طبیعی است. اقوام ایرانی به دلیل تفاوت های فرهنگی در رویارویی با محیط طبیعی رفتار زیست محیطی متفاوتی دارند. این طیف وسیع از برخورد نسبت به محیط زیست، از متغیرها و عوامل بی شماری تأثیر می گیرد که به طور عمده به محیط اجتماعی فرد مربوط می شود. هدف این پژوهش، مقایسه رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک است. پژوهش حاضر، به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و ازنظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن شهروندان شهر اردبیل، تالش و رشت اند و از نمونه گیری متناسب با حجم استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شده به وسیله دانلپ و ون لیر (1978)، صالحی و امامقلی (1391)، مارکل (2013)، چو و کانگ (2016)، عقیلی و همکاران (1388) و صالحی و همکاران (1389) استفاده شده و روایی و پایایی آن محاسبه شده است. همچنین برای تحلیل فرضیه ها از فن معادلات ساختاری با استفاده از نسخه 22 نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان می دهند رفتارهای محیط زیستی بین اقوام آذری، تالش و گیلک متفاوت اند. همچنین بین قومیت آذری و گیلک تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری با قومیت گیلک تفاوت دارد. به علاوه بین رفتارهای محیط زیستی قومیت آذری و تالش تفاوت معناداری وجود ندارد. از یافته های دیگر بین رفتارهای محیط زیستی و قومیت این است که تفاوت معناداری بین میانگین رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک و تالش وجود دارد؛ به عبارت دیگر، رفتارهای محیط زیستی قومیت گیلک در مقایسه با قومیت تالش تفاوت معناداری دارند.
تحلیل تطبیقی - تاریخی تجربه شکست پروژه نوسازی در ایران دوره پهلوی اول (مقایسه با ترکیه در دوره آتاترک با کاربست فن جبر بولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل و عوامل شکست پروژه نوسازی در ایران دوره پهلوی است. هدف، مقایسه نوسازی اجتماعی به معنی گسست از جامعه سنتی و ایجاد جامعه ای متفاوت بر پایه فناوری پیشرفته و حاکمیت علم ابزاری، نگرشی عقلانی به زندگی و برخورداری از رهیافتی غیردینی در روابط اجتماعی در جامعه ایران پیش از انقلاب و ترکیه در همان دوره است. در این پژوهش براساس فن جبر بولی، فرایند نوسازی در ایران (دوره پهلوی اول) و ترکیه (دوره آتاترک) ازنظر تطبیقی – تاریخی تحلیل شده است. در چارچوب تحلیل تطبیقی - تاریخی، از روش اسنادی برای جمع آوری داده ها و از رویه جبر بولی برای مقایسه نوسازی دوره پهلوی اول و دوره آتاترک استفاده شده است. در مجموع یافته های این مطالعه نشان می دهند واگرایی های نوسازی ایرانی با نوسازی ترکیه عوامل شکست نوسازی در ایران شد. در تجربه ترکیه به فراهم بودن زمینه های اجتماعی برای نوسازی، توسعه سیاسی و درون زا و از پایین بودن نوسازی تأکید شده است؛ اما در ایران مهم ترین عوامل واگرا براساس ترکیب شروط علّی، درون زا نبودن نوسازی، وجودنداشتن توسعه سیاسی و فراهم نبودن و مغایرت زمینه ای و محتوای پروژه نوسازی با متن و بافت جامعه ایران بود که سبب شکست این پروژه و وقوع انقلاب اسلامی شد. نوآوری این پژوهش در استفاده از روش تطبیقی - تاریخی براساس فن جبر بولی است.
راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
93 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی برون سازمانی پلیس به عنوان حاصل مجموعه ای از منابع، ابعاد و مؤلفه ها در یک سیستم اجتماعی مرتبط با نیروی پلیس تلقی می شود. از آنجا که سرمایه اجتماعی پدیده ای است که افزایش آن به سختی صورت می پذیرد اما به راحتی و با کوچکترین اشتباهات رو به افول می گذارد نیروی انتظامی ملزم به برنامه ریزی و سیاستگذاری راهبردی برای حفظ و ارتقای این سرمایه با اهمیت می باشد. در این راستا تدوین و طراحی راهبردهای مناسب برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از جمله مهم ترین اقداماتی است که باید در این راستا انجام پذیرد. بر همین اساس این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس در شهر تهران کدامند؟ روش شناسی: در این پژوهش بر اساس روش کیفی و تکنیک سوات و با استفاده از ماتریس کمّی برنامه ریزی راهبردی اقدام به تدوین و اولویت بندی راهبردها شده است. به این منظور برای ارائه راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس از چارچوب برنامه ریزی راهبردی به عنوان روش مناسب برای پاسخ به سوال اصلی این پژوهش استفاده شد. همچنین از داده های ثانویه به عنوان مبنایی برای تعیین عوامل کلیدی استفاده گردید. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه سرمایه اجتماعی پلیس بوده که از بین آنها به روش هدفمند تعداد 25 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدند. یافته ها: یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نیروی انتظامی برای ارتقای سرمایه اجتماعی خود از نقاط قوت و فرصت های مناسبی برخوردار می باشد. براساس تحلیل های انجام شده راهبردهای چهارده گانه ای برای ارتقای سرمایه اجتماعی پلیس طراحی و اولویت بندی شد. راهبردهای تدوین شده در گروه راهبردهای تهاجمی قرار می گیرد. این گونه راهبردها بر پایه بهره گرفتن از قوت های سیستم برای مقابله با ضعف ها و استفاده از فرصت ها برای کاهش تهدیدها تدوین می شوند و هدف آن به حداکثر رساندن نقاط قوت و فرصت (جمع بندی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، قوت ها و ضعف ها با نمره 756/2 و فرصت ها و تهدیدها با نمره 699/2) است که راهبردهای تدوین شده برای ارتقاء سرمایه اجتماعی پلیس نیز با این جهت گیری تدوین شد بر این اساس راهبرد ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی، با نمره جذابیت 504/6 به عنوان اولویت نخست راهبردی تعیین گردید. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است نیروی انتظامی قابلیت آن را دارد تا با برنامه ریزی مناسب بر اساس راهبردهای ارتقای سطح کارامدی و توانمندی پلیس در انجام مأموریت های انتظامی با نمره جذابیت(504/6)، استفاده حداکثری از منابع موجود سازمانی و فراسازمانی به منظور بهبود وجهه و شأن و منزلت اجتماعی پلیس، ارتقای سطح مشروعیت و مقبولیت مردمی و افزایش اقتدار و اعتماد به پلیس در جامعه با نمره جذابیت (499/5)، بسترسازی برای تقویت ارتباط پلیس با جامعه با نمره جذابیت (843/4)، بهره گیری از ابزارها و روش های نوین به منظور تحول در اطلاع رسانی و ارتقاء و توسعه ی آگاهی بخشی بیشتر به جامعه نسبت به فعالیت ها و کارآمدی پلیس به منظور تقویت همکاری آنان در راستای ارتقای نظم و امنیت با نمره جذابیت (071/4)، افزایش پاسخگویی و مسئولیت پذیری پلیس نسبت به شهروندان و نهادهای اجتماعی با نمره جذابیت (938/3)، بهبود الگوهای رفتاری پلیس نسبت به شهروندان با نمره جذابیت(732/3) و سایر راهبردها، تحولی اساسی در این حوزه ایجاد نماید.
الگوی صورت بندی مسائل سینمای ایران از منظر رهبر معظم انقلاب؛ از وضع موجود تا وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینما با وجود شأن والای هنری و تأثیرگذاری بالایی که دارد، اما پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی نتوانسته در حد و اندازه رفع نیازهای آن ظاهر گردد. یکی از دلایل این وضعیت ناظر به خلأ سیاست گذاری در این حوزه می باشد. سیاست گذاری صحیح در یک حوزه، حاصل شناخت درست از مسائل آن حوزه است. مسائلی که از شکاف بین وضع مطلوب و وضع موجود حاصل می شود. این پژوهش بر آن است که با تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان سیاست گذار اصلی کشور، ضمن ترسیم وضعیت موجود و مطلوب سینما، الگوی مسائل سینما را با توجه به شکاف موجود در دو وضعیت مذکور طراحی نماید. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روش تحلیل مضمون حاصل شده، این است که ورود غلط و مغرضانه سینما به کشور در ابتدا از یک سو و عملکرد جبهه فرهنگی مقابل و کم کاری هنرمندان و مسئولان جبهه خودی از سوی دیگر، سبب بروز مسائل متعدد در سه لایه مضمون، قالب و عوامل سینما گشته است. اما مسئله اصلی مدنظر رهبر انقلاب در تحقق سینمای اسلامی که دیگر مسئله ها باید در نسبت با آن فهم و اولویت بندی شوند، تقویت کمی و کیفی هنرمند مؤمن و انقلابی و فراهم کردن مجال ظهور و بروز برای اوست.
سنخ شناسی تصویر از مرگ و فرایندهای رویارویی با آن؛ مورد مطالعه: شهروندان گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مرگ امری پیچیده است و افراد از فهم محتوای آن عاجزند. یکی از دلایل مرگ هراسی، ناشناخته بودن و ابهام آن است. هدف این مقاله سنخ شناسی و فهم پدیده مرگ بین مردم استان گیلان است و در آن، با تکیه بر روش کیفی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته و فردی با 50 نفر از شهروندان استان گیلان استفاده شده است؛ سپس تحلیل مصاحبه ها به شیوه نظریه زمینه ای انجام شد. برمبنای یافته های پژوهش بیشتر مصاحبه شوندگان به جهان پس از مرگ باور داشتند؛ اما برخی روایت دینی و گروهی روایت اخلاقی از مرگ داشتند. از لحاظ ایماژ یا تصویر از مرگ نیز آنها به چهار گونه تقسیم شدند: آخرت اندیش، فنااندیش، ابهام اندیش و انطباق اندیش. درباره دلایل مرگ هراسی نیز برخی مصاحبه شوندگان در گونه سازگارند و از مرگ هراسی ندارند؛ اما بعضی به دلایل پیامدی، برخی به دلایل جدایی و گسست از این دنیا و گروهی دیگر به دلیل نداشتن شناخت و ابهامات ناشی از مرگ دستخوش مرگ هراسی اند. مفهوم مرکزی دلایل مرگ هراسی در این پژوهش، «نیستی و ناشناختنی بودن مرگ» است.
رضاشاه و پروژه تاریخ نویسی ناسیونالیستی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات، تشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره گیری از روش تاریخ نگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند؛ به همین دلیل این نوع تاریخ نگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است. نظریه ناسیونالیستی تاریخ نگاری مانند بسیاری دیگر از نظریه های تاریخ نگارانه ترکیبی است از استدلال هایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران، تاریخ پرعظمت ایران باستان، تقدیس ارزش های ناسیونالیستی مانند استقلال خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش آمیز دارند. در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخ نگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تأکید نگاه ناسیونالیستی حاکم بر این دوره، برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند. ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می سازد.
تحلیل جامعه شناختی خودکشی در ایران (براساس آمار سال های 1389 تا 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
195-215
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل جامعه شناختی پدیده خودکشی در ایران در فاصله سال های 1389 تا 1393 براساس آمار و داده های کلان کشوری است. افزایش 17 درصدی خودکشی در سال 1389 در مقایسه با سال 1388 و افزایش 5 درصدی در سال 1393 در مقایسه با سال 1392 بیانگر رشد خودکشی در این بازه زمانی است. با توجه به روند افزایشی خودکشی طی این دوره، پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل آمارهای موجود، به دنبال تبیین عوامل مختلف اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر خودکشی در این بازه زمانی بوده است . نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل 6/82 درصد از واریانس نرخ خودکشی در ایران را تبیین می کنند که در این بین، تأثیر فشار اجتماعی (مبتنی بر نظریه اگنیو) بیشتر از همبستگی اجتماعی است. عامل فشار اجتماعی (طلاق، ضرب وجرح و توهین) منجر به افزایش خودکشی شده است. یافته اساسی دیگر پژوهش مبتنی بر نظریه همبستگی (مبتنی بر نظریه دورکیم) بود. در این پژوهش بر دو بعد همبستگی اجتماعی (بعد اجتماعی و بعد اقتصادی) تأکید شده است. در بعد اقتصادی، یافته ها نشان داد هر اندازه، طی سال های موردمطالعه، نرخ مشارکت اقتصادی افزایش یافته است، تعداد خودکشی ها کاهش داشته اند و برعکس افزایش خودکشی با کاهش مشارکت اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری همراه بوده است. درواقع، مشارکت اقتصادی و رهایی از بیکاری به نوعی سبب ادغام فرد در زندگی اجتماعی می شود. مقایسه بین استان های مختلف نشان داد که رضایت بیشتر از زندگی، افزایش عرق ملی و اعتماد عمومی بیشتر به نوعی علقه های اجتماعی فرد را گسترش می دهد و احساس تعلق و همبستگی فرد به جامعه افزایش می یابد. رابطه متغیر تضاد نقش ها که صرفاً برای زنان آزمون شده بود با میزان خودکشی زنان تأیید نشد، گرچه که رابطه بین آنها معکوس است. بر این اساس به نظر می رسد برای زنان مشارکت اجتماعی و اقتصادی دارای اهمیت بیشتری از سنگینی نقش است.