فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۸۱ تا ۹٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
معماری و شهرسازی علومی هستند که در ارتباط با نیازهای زیستی-سکونتی انسان می باشد. اهمیت این علوم زمانی مشخص می شود که نیازهای انسان جنبه کالبدی-فضایی می یابد و هدف دسترسی به فضایی شایسته جهت انسان می باشد، فضایی که علاوه بر داشتن ابعاد انسانی، خصلتی باشد که مقام انسان طلب می کند. از آنجایی که گفته می شود معلولیت، محدودیت نیست سعی بر آن می باشد که با طرح این پرسش که: «چگونه کیفیت فضای شهر و معماری در جهت کمک به این شهروندان تأثیر می گذارد»، به این موضوع پرداخته شود. مقاله پیش رو از نوع کاربردی و روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش ادبیات پژوهش و پیشینه پژوهش از نوع مطالعه اسنادی و کتابخانه ای می باشد و در بخش تجزیه و تحلیل از منطق استقرایی استفاده شده است. این مقاله به دنبال دستیابی به الگویی از فضا و مکان با استفاده از تعریف معماری و همچنین معیارهای طراحی فضاهایی به منظور سازگار کردن این فضا برای زندگی این دسته از شهروندان می باشد.
Review of “The People Vs Tech: How the Internet is Killing Democracy (and How We Save It)” by Jamie Bartlett
منبع:
Cyberspace Studies, Winter and Spring ۲۰۱۹, Volume ۳, Issue ۱
105 - 107
حوزههای تخصصی:
The People Vs Tech: How the Internet is Killing Democracy (and How We Save It) by Jamie Bartlett. New York: Dutton, 2018. 256 pp., £8.99 (p/b), ISBN 978-1785039065.
شیوه های استفاده از بازی های سنتی و بومی ایرانی در تولید مسابقات رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
105 - 132
حوزههای تخصصی:
بازی های سنتی، بخشی از فرهنگ عامه هستند که در آن تعامل و مشارکت میان افراد یک گروه به خوبی نمایش داده می شود. در میان برنامه های رادیویی مسابقه های رادیویی هم با تکیه بر همین اصل تولید می شوند. هدف این تحقیق آن است که به برنامه سازان رادیویی شیوه استفاده از بازی های سنتی را برای نوآوری در طراحی مسابقات رادیویی یادآوری کند. شاید به نظر برسد بیشتر بازی های سنتی، حرکتی و تصویری اند و به شکل مرسوم آن نمی تواند در مسابقه های رادیویی کاربرد داشته باشند؛ همچنین محدودیت زمان و شنیداری بودن مسابقه های رادیویی سبب می شود که دایره انتخاب بازی های سنتی محدود باشد. اما برخی از بازی های سنتی به شکل مرسوم، الگوی مناسبی برای مسابقه های رادیویی هستند ازجمله: بازی توپ و الفبا، نمایش (قصه گویی، نقالی) مشاعره. در برخی از آیتم های اجرا شده در مسابقه های رادیویی فعلی، با الگوبرداری و اقتباس از بازی ها، تنوع در ساختار را شاهد بوده ایم. اما این تحقیق توصیه های جدیدی برای ساخت مسابقات مبتنی بر بازی های محلی دارد. در این تحقیق سعی شده است با رویکرد کیفی و مطالعه موردی مسابقات رادیویی مورد بررسی قرار گیرند. تحلیل محتوای نمونه هایی از مسابقات رادیویی صدای جمهوری اسلامی ایران و مصاحبه با برنامه سازان و تهیه کنندگان مسابقه های رادیویی و تحلیل محتوای برخی از بازی های سنتی و بومی محلی در حوزه بازی های کلامی، حرکتی، نمایشی الگوی مناسبی برای تبدیل بازی های سنتی به مسابقه رادیویی مطرح می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که اگرچه در نگاه اول بازی های سنتی کلامی با ساختار مسابقات رادیویی هماهنگی بیشتری دارند؛ اما حتی بازی های حرکتی و حسی هم با استفاده از ظرفیت های نمایش های رادیویی و رادیو نما می توانند در طراحی مسابقات جدید استفاده شوند.
انواع طنز و شیوه دوبله آن در انیمیشن زوتوپیا(شهر حیوانات) براساس مدل مارتینز سیرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
209 - 225
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو پژوهشی در زمینه شناسایی و بررسی راهبردهای ترجمه طنز در دوبله پویانمایی <em>زوتوپیا</em> است. برای شناسایی طنز از دسته بندی برگر (2010) و برای تشخیص عناصر مطرح در طنز از مدل مارتینز (2005) و برای شناسایی راهبردهای ترجمه طنز از مدل دلاباستیتا (1998) استفاده شده است. پس از تشخیص آیتم های طنزآمیز پویانمایی زوتوپیا در قالب طنز کلامی و طنز دیداری با استفاده از روش تحلیل محتوا، فراوانی هر راهبرد محاسبه و میزان توفیق مترجم در ایجاد حس طنز بر اساس نظریات مارتینز و دلاباستیتا محاسبه گردید و مشخص شد که هم در متن اصلی و هم در ترجمه این پویانمایی به ترتیب از طنز کلامی، طنز عملی و طنز ماهوی استفاده شده است. در میان راهبردهای ترجمه، راهبرد دیداری و زبان شناختی از دسته بندی مارتینز و راهبرد حذف و اضافه از دلاباستیتا بیشترین کاربرد را داشتند. به این دلیل، راهبرد حذف دلاباستیتا با عنصر دیداری مارتینز همپوشانی داشته، هیچ گونه کاستی در انتقال حس طنز ایجاد نکرده است و مترجم با بکار بردن معادله ای خنده دار، در انتقال طنز موفق بوده است.
رهیافتهای فقیهان به مداخله یا عدم مداخله در حوزه دگرباشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
377-341
حوزههای تخصصی:
دگرباشی یا دگرزیستی بعنوان رفتاری انحرافی ، صرفا به معنای همجنسگرایی نیست ، بلکه به اشکال متفاوت دیگری نیز در جامعه نمایان می گردد. مقاله پیش رو در پی شناخت رویکرد نظام حقوقی اسلام و کشف ظرفیت های آن به منظور برقراری نظم و عدالت اجتماعی در مواجهه باچنین پدیده نوظهور اجتماعی است . روش: برای شناسایی رویکرد نظام حقوقی اسلام ، از روش توصیفی _ تحلیلی ومقایسه ای ، و در گرد آوری داده های آن از آیات ، احادیث ، تالیفات فقهای اسلام استفاده شده است. یافته ها : این نوشتار بواسطه دستاوردهای تحلیلی خود ، سه رهیافت متفاوت را ارائه می نماید . رهیافت تکلیف مدار که به دلایل مصلحت گرایی ، بر مداخله حداکثری حکومت در آزادی افراد تاکید دارد. رهیافت حق مدار که آزادی افراد در رفتار و چگونه زیستن را تا هنگامی که در تلاقی با حقوق دیگران قرار نگرفته ، پذیرفته است و بر مداخله حداقلی حکومت اصرار دارد و رویکرد تلفیقی که ضمن لحاظ نمودن حقوق و آزادی افراد و مصلحت جامعه ، حدود جرم انگاری این گونه رفتارها را مشخص کرده است . بحث : بنظر می رسد رویکرد تلفیقی با جوامع متکثر و باز امروزی همنوایی دارد ؛ زیرا رویکرد وظیفه بنیان و تکلیف مدار ، امنیت مدار ونتیجه آن تورم حقوق کیفری ومداخله در حریم خصوصی افراد است . رویکرد حق مدار نیز هرچند بر مسامحه و مدارا استوار است ، ولی ممکن است به بی بند وباری بیانجامد. مقدمه : دگرباشی یا دگرزیستی بعنوان رفتاری انحرافی ، صرفا به معنای همجنسگرایی نیست ، بلکه به اشکال متفاوت دیگری نیز در جامعه نمایان می گردد. مقاله پیش رو در پی شناخت رویکرد نظام حقوقی اسلام و کشف ظرفیت های آن به منظور برقراری نظم و عدالت اجتماعی در مواجهه باچنین پدیده نوظهور اجتماعی است . روش: برای شناسایی رویکرد نظام حقوقی اسلام ، از روش توصیفی _ تحلیلی ومقایسه ای ، و در گرد آوری داده های آن از آیات ، احادیث ، تالیفات فقهای اسلام استفاده شده است. یافته ها : این نوشتار بواسطه دستاوردهای تحلیلی خود ، سه رهیافت متفاوت را ارائه می نماید . رهیافت تکلیف مدار که به دلایل مصلحت گرایی ، بر مداخله حداکثری حکومت در آزادی افراد تاکید دارد. رهیافت حق مدار که آزادی افراد در رفتار و چگونه زیستن را تا هنگامی که در تلاقی با حقوق دیگران قرار نگرفته ، پذیرفته است و بر مداخله حداقلی حکومت اصرار دارد و رویکرد تلفیقی که ضمن لحاظ نمودن حقوق و آزادی افراد و مصلحت جامعه ، حدود جرم انگاری این گونه رفتارها را مشخص کرده است . بحث : بنظر می رسد رویکرد تلفیقی با جوامع متکثر و باز امروزی همنوایی دارد ؛ زیرا رویکرد وظیفه بنیان و تکلیف مدار ، امنیت مدار ونتیجه آن تورم حقوق کیفری ومداخله در حریم خصوصی افراد است . رویکرد حق مدار نیز هرچند بر مسامحه و مدارا استوار است ، ولی ممکن است به بی بند وباری بیانجامد.
The impact of university education on women social resilience for development of small and medium enterprises(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: This research aimed the effectiveness the dimensions of university education on women's social resilience to develop small and medium enterprises. Methodology: The research was applied in terms of purpose and an exploratory blend in terms of the method type. The statistical population of the study in the qualitative section of the research included all faculty members, and in the quantitative phase, all female graduates of the Governmental and Azad universities in Babolsar, Ramsar, Babol, Behshahr, Joybar, Chalous, Sari, Savadkouh, Noor, Noshahr, Neka, Amol, Tonekabon, Ghaemshahr, and محمودabad. Through the qualitative section, the purposeful sampling method was utilized and the sample size was determined based on the saturation law of 15 individuals. In the quantitative section regarding the unlimited size of the society, 384 individuals were selected as sample using the cluster random sampling method. The measurement tool consisted of two researcher-made questionnaires based on the data obtained from theoretical foundations and interviews with the due experts in which included a 28 questions on university education with the aim of identifying small and medium enterprises and 35 questions on social resilience. In order to analyze the data, in addition to the encoding, the descriptive statistics indices (mean and standard deviation) and the inferential statistics indices (confirmatory and exploratory factor analysis) were used in the framework of structural equations using the SPSS21 and Amos software. Findings: The results of structural equations showed that entrepreneurship education, university in-service training programs, virtual education, formal education, side skills training, and basic work and theoretical education affect the social resilience of graduated women. In addition, according to the standardized regression coefficients (β), in-service training programs with an impact level of 0.510 had the most impact and formal education with the effect of 0.264 had the least effect on the social resilience of female graduates of Universities of Mazandaran. Conclusion: Based on the findings of the research, the decision makers and the appropriate policies of the university administrators help to make more and better university education to promote social resilience of their students.
Investigating the relationship between academic self-regulation and metacognition with students’ academic achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: There is no doubt that one of the most important educational management and planning tasks of schools is to encourage youth to participate and cooperate in all matters. They can engage students in various school affairs by developing appropriate educational planning. This can help youth feel useful and get away from isolation and boredom as one example of fulfilling a happy and joyful life. The present study was aimed at investigating the relationship between academic self-regulation and metacognition with students’ academic achievement. Methodology: This was an applied research and followed a descriptive correlational method in terms of data collection. The statistical population included all students in Gilan-e-Gharb. 110 of them were selected through multi-stage cluster sampling method to participate in the study. To collect data, the self-regulatory questionnaire and Connell Ryan (1989) and O’Neill and Abedi metacognition questionnaire were used. Findings: The results showed a significant relationship between self-regulation and its dimensions including internal self-regulation, external self-regulation, cognitive self-regulation and internal motivation with student’s academic achievement. In addition, there was a significant relationship between metacognition and components of innovation and collaboration with students' academic achievement and the components of innovation and collaboration could predict students' academic achievement (P <0.05). Conclusion: Teachers can play an effective role in students’ academic achievement by creating a climate of collaboration and assistance among students in addition to creating a positive attitude toward the environment.
بازشناسی سازمان نیروی انسانی در سیستم مدیریت بومی آب بلده فردوس(تون) قبل از 1350ه .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
371 - 409
حوزههای تخصصی:
آب و محدودیتِ وجودی آن در پهنه آبادی های کویر مرکزی ایران، طی اعصار گذشته ازجمله مسائلی است که، سبب خلق سیستم های پیچیده مدیریت بومی، در حوزه های استحصال، انتقال و توزیع آن در گستره جغرافیایی یادشده، گردیده است. بسیاری از سیستم های مذکور تعامل و پایداری در خور توجهی با محیط زیست خود داشته اند که حاوی نکات و درس های بسیاری برای امروز ما است. بنابراین بازشناسی هریک از این دانش های بومی می تواند چراغ راهی برای آینده باشد. یکی از سیستم های پیچیده مدیریت بومی آب در ایران، مربوط به آب بلده فردوس (تون) است. فرضیه این پژوهش و هدف اصلی آن در راستای بازشناسی سازمان نیروی انسانی در سیستم مدیریت آب بلده فردوس تا سال 1350ه .ش است و اساساً در مدیریت این آب دربازه زمانی یادشده ؛ چه مشاغلی و با چه سلسله مراتبی به فعالیت می پرداخته اند. روش تحقیق در پژوهش حاضر بر اساس ماهیت فرضیه، تحلیل محتوا، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تطبیق داده ها، تهیه و تنظیم شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده وجود سازمانی هدفمند، در نیروی انسانی مجموعه مدیریت آب بلده است که در آن، سلسله مراتب بر اساس دانش، تخصص و مهارت در امور مدیریت آب، طبقه بندی شده است
احیاء دانش بومی برداشت سنتی آب کشاورزی (گاوچاه) در ایران، الگویی کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
609 - 646
حوزههای تخصصی:
هم گرایی ملی در میان دانشجویان کرد و بلوچ ایرانی: فراتحلیل و مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۵۱-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به بررسی موقعیت هم گرایی ملی / واگرایی در میان دانشجویان کرد و بلوچ می پردازد. روش: جستجوی پایان نامه ها و طرحهای پژوهش انجام شده از طریق پایگاههای اطلاعاتی شامل، کتابخانه ملی و کتابخانه های دانشگاه تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین مقالات نیز از طریق پایگاههای داده پرتال جامع علوم انسانی، Noormags, Irandoc، Magiran، SID، Civilica، Google Scholar، Scopus, Web of Science و با استفاده از کلیدواژه های «هم گرایی یا واگرایی ملی، هویت ملی یا هویت جمعی» و «دانشجو یا دانشگاهی» و «کرد یا بلوچ یا بلوچستان یا کردستان یا سیستان وبلوچستان یا زاهدان یا ایلام» و معادل انگلیسی آنها در مراکز بین المللی انجام شد. درنهایت، هشت مطالعه ملاک ورود به فراتحلیل را دارا بودند. سپس داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته جمع آوری و به روش فراتحلیل و نرم افزار CMA-2 تحلیل شد. یافته ها: آزمون همگنی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل نقش تعدیل کننده ایفا می کنند اما متغیر قومیت نقش تعدیل کننده نداشت. در این میان، بیشترین اندازه اثر مربوط به متغیرهای انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی، ویژگیهای شخصیتی، هویت دینی، مشارکت سیاسی و تعامل و هم گرایی در خانواده بود. میانگین اندازه اثر مطالعات در قوم کرد برابر 245/0 و در قوم بلوچ برابر 145/0 به دست آمد. بر مبنای کل داده های تحلیل شده می توان اظهار داشت که مهم ترین عوامل مثبت مؤثر بر هم گرایی ملی مربوط به متغیر انسجام اجتماعی (505/0)، سرمایه اجتماعی (337/0)، رضایت از زندگی (332/0) و همچنین عوامل منفی مؤثر مشتمل بر احساس محرومیت (0.184) و میزان مصرف رسانه ای از شبکه های ماهواره ای (0.16-)، است. بحث: درواقع در سیاست گذاری برای ارتقای همگرایی ملی باید به بهبود انسجام اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی، کاهش احساس محرومیت و اصلاح مصرف رسانه ای جمعی اقدام کرد. از طرف دیگر، با افزایش احساس محرومیت، تعلق به هویت قومی به مثابه یک سپر محافظتی افزایش یافته و در مقابل، احساس هویت ملی کاهش می یابد، امری که می تواند با سیاست گذاری صحیح و رفع احساس محرومیت و برطرف کردن موانع محلی و ملی برای کسب امتیازات اجتماعی، مرتفع شود.
شبکه های مجازی، گزینش عقلانی و مشارکت سیاسی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در همه ابعاد آن، به ویژه مشارکت سیاسی بارزترین نمود توسعه مدنی و سیاسی در جوامع معاصر تلقی می شود. از این منظر، شناسایی فرایندهای مشارکت و زمینه های تسهیل کننده آن برای نیل به توسعه امری گزیرناپذیر است. رشد رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی در سال های اخیر، به تقویت انواع جدیدی از شبکه های ارتباطاتی و اشکال جدیدی از مشارکت منجر شده است که این مطالعه در پی شناسایی و واکاوی آن هاست. به عبارت دیگر، این مقاله مکانیسمی را بررسی می کند که به کمک استفاده از رسانه های جمعی بر رفتار مشارکت سیاسی شهروندان مؤثر است. پژوهش حاضر پیمایشی و مقطعی است (نیمه دوم سال 1396). جامعه آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای مناطق چندگانه شهر سنندج هستند. حجم نمونه مقتضی با توجه به حداکثر پراکندگی و خطای 5 درصد براساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شد و نمونه گیری نیز به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفت. نتایج توصیفی مطالعه نشان دهنده حضور بالای پاسخگویان در فضای مجازی و رتبه بالای آن ها در رفتارهای تماشاگرانه و تاحدودی رفتارهای متوسط (از قبیل رأی دادن، راه اندازی بحثی سیاسی، تلاش برای اقناع فرد دیگر به رأی دادن به گونه ای خاص و...) است. همچنین نتایج مطالعه بیانگر ارتباط معنادار و مستقیم میان سرمایه اجتماعی آنلاین و مشارکت سیاسی در ابعاد سه گانه و به ویژه نوع متوسط آن (564/0) است. علاوه براین، نتایج مطالعه نشان دهنده اثر متغیر گزینش عقلانی (کاهش هزینه مشارکت، زمان و افزایش فرصت ها) به عنوان متغیری میانجی در حد واسط حضور در فضای مجازی و مشارکت سیاسی است. مجموع این دو متغیر حدود 45 درصد از تغییرات متغیر مشارکت سیاسی را تبیین کرده است.
مدل تاثیرگذاری بر افکار عمومی در فضای مجازی به کمک قابلیت های بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
137 - 172
حوزههای تخصصی:
با ورود رسانه های نوین و افزایش سطح سواد عمومی، افکار عمومی و اقناع آن اهمیت دوچندان یافته است.. اقناع که به گفته ساروخانی غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانه ای است، نقش کلیدی جهت تقویت جایگاه جهانی و دستیابی به اهداف راهبردی برای هرگونه جریان سیاسی، اقتصادی و ... ایفا می کند. پژوهش حاضر سعی نموده است با استفاده از قابلیت های بازی وارسازی به عنوان یک ابزار انگیزشی به رهیافتی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی دست یابد. برای دستیابی به چنین رهیافتی سعی شده است با استفاده از 3 گام متوالی متشکل از روش پژوهش اسنادی، دلفی و مصاحبه عمیق با کارشناسان حوزه بازی وارسازی و فضای مجازی مدلی جامع برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی ارائه شود. درنتیجه گام اول و دوم پژوهش و با استفاده از روش اسنادی و دلفی( در سه دور متوالی) مدل جامع تأثیرگذاری بر افکار عمومی (7 مرحله) و 13 قابلیت بازی وارسازی مشخص شدند. در گام سوم و نهایی پژوهش نیز بر اساس نتایج دو مرحله نخستِ پژوهش، مدل هایی برای بازی وارسازی مراحل تأثیرگذاری بر افکار عمومی ارائه شد. مدل هفت مرحله ای تأثیرگذاری بر افکار عمومی که به عنوان ابزاری مهم در دنیای تبلیغات شناخته می شود می تواند به عنوان مبنایی برای اقناع افکار عمومی در فضای مجازی استفاده شود. استفاده از فناوری بازی وارسازی که دارای پیشینه قوی در جذب و درگیر سازی مخاطبان دارد موفقیت مدل تأثیرگذاری بر افکار عمومی را تضمین می نماید. بازی وارسازی با تلفیق در مدل های اقناع افکار عمومی اثربخشی و کارایی آن ها را به مراتب افزایش می دهد.
بررسی رابطه درگیرسازی مشتری در گرو ه های گردشگری رسانه اجتماعی با تصویر و انتخاب مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
265 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه درگیرسازی در رسانه اجتماعی با تصویر و در نهایت انتخاب مقصد گردشگری است. بدین منظور مدل مفهومی که رابطه ی بین درگیرسازی، تصویر ذهنی شناختی، تصویر ذهنی عاطفی و انتخاب مقصد را نشان می دهد، ارائه و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه اقدام به اجرای پژوهش گردید. جامعه مورد بررسی پژوهش کاربران گروه های گردشگری فعال در تلگرام بوده و روش نمونه گیری، نمونه دردسترس است. داده های جمع آوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SPSS22 و AMOS 22 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحلیل مدل پژوهش حاکی از این بود که درگیرسازی در گروه های تلگرامی با محوریت گردشگری با تصویر ذهنی شناختی و تصویرذهنی عاطفی از مقصد رابطه معناداری دارد. علاوه بر این، تصویر ذهنی شناختی و تصویر ذهنی عاطفی نیز با انتخاب مقصد رابطه معنا دار داشتند. در نهایت، این پژوهش به شواهدی مبنی بر رابطه مستقیم درگیرسازی بر انتخاب مقصد دست نیافت. سرانجام، با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهادها کاربردی جهت بهره گیری از کانال تلگرام به سازمان های مدیریت مقصدهای گردشگری کشور، ارائه گردید.
ارائه الگوی مدیریت خبر رسانه ملی در فضای مجازی با رویکرد ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون فناوری های ارتباطی و شبکه جهانی اینترنت، عصری جدید در تاریخ اطلاع رسانی ارتباطات جمعی رقم زده است. این تغییرات فناورانه نه تنها زیرساخت های ارتباطی، بلکه سازمان های رسانه ای را نیز دچار تغییر و تحول کرده است. این تغییرات نیازمند الگوی مدیریتی نوینی در حوزه اطلاع رسانی است. دراین پژوهش، از رویکرد کیفی و روش تحلیل تم بهره گرفته شده است و مؤلفه های الگوی مدیریت بخش خبر رسانه ملی در فضای مجازی با بهره گیری از رویکرد ارتباطات آیینی و طی مصاحبه های عمیق با چهارد ه نفر از خبرگان حوزه رسانه استخراج شده است. بنا بر نتایج این پژوهش، مهم ترین مؤلفه ها عبارت اند از: کم کردن محدودیت های سیاسی و فرهنگی در تعامل با ذی نفعان، تعامل با سازمان های سیاست گذار در حوزه فضای مجازی، ایجاد زیرساخت مناسب برای توسعه ارتباطات آیینی در بخش خبر رسانه ملی و توسعه کاربرد محتوای کاربر ساخته با رویکرد آیینی در بخش های خبری.
بررسی اولویت رسانه ای نوجوانان و جوانان از برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
141 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر سازمان های متولی امنیت اجتماعی از رسانه های مختلفی برای آموزش های مورد نیاز به افراد جامعه بهره می گیرند که آگاهی از ترجیح رسانه ای افراد، در بهره گیری بهینه از رسانه ها تأثیر بسزایی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت رسانه ای نوجوانان و جوانان از برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس انجام پذیرفت. روش شناسی: روش این پژوهش از نوع ترکیبی است. جامعه ی هدف شامل نوجوانان و جوانان شهر همدان در سال 1397 است که در بخش کمی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 400 نفر و در بخش کیفی نیز با روش نمونه گیری گلوله برفی، 40 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف لیکرت 5 گزینه ای است که روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظرات هفت نفر از صاحب نظران حوزه رسانه و آموزش و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده نوجوانان شهر همدان (میانگین16/3 و01/0p<) و جوانان (میانگین24/3 و01/0p<) از رسانه ها بالاتر از حد متوسط است و ترجیح رسانه ای آنها برای دریافت برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس، ابتدا رسانه های دیداری- شنیداری و بعد از آن به ترتیب: چند حسی، تصویری، شنیداری، و نوشتاری است. همچنین دسترس پذیری، راحتی استفاده، تنوع، به روزبودن، واقع گرایی و تعاملی بودن به ترتیب از مهم ترین دلایل ترجیح رسانه ای نوجوانان و علاقمندی، عادت رسانه ای، جذابیت، خلاقیت، قابلیت اعتماد و باورپذیری به ترتیب از مهم ترین دلایل ترجیح رسانه ای جوانان برای دریافت برنامه های آموزشی پلیس است. نتیجه گیری: تمایل نوجوانان و جوانان به رسانه های دیداری-شنیداری به ویژه در قالب دیجیتال بیش از سایر رسانه هاست. بنابراین نیروی انتظامی می تواند جهت جذب مخاطب نوجوان و جوان به برنامه های آموزشی خود، ترجیح رسانه ای آنها را در انتقال برنامه های آموزشی-امنیتی در نظر گیرد.
بررسی نقش وجدان کاری در کاهش جرایم و تخلفات شغلی پلیس از منظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجدان کاری نوعی احساس تعهد درونی در جهت رعایت ارزش ها و الزامات در ارتباط با انجام صحیح کار و حرفه است. توجه به مسائل مربوط به انجام تکالیف حرفه ای پلیس، محققین را بر آن داشت که به بررسی نقش وجدان کاری درکاهش جرایم و تخلفات شغلی پلیس بپردازنند و با ارائه رهنمودهای دین مبین اسلام، گامی علمی در افزایش دانش و بهبود منش کارکنان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برداشته شود. این نوشتار برآن است تا دیدگاه اسلام را راجع به نقش وجدان کاری در جهت کاهش جرایم و تخلفات شغلی پلیس مورد ارزیابی قرار دهد و بر پایه براهین اسلامی، روش های موسع در جهت تنظیم رفتار فردی و اجتماعی ارائه نماید. هدف اصلی این تحقیق، تبیین نقش وجدان کاری در کاهش جرایم و تخلفات حوزه کاری پلیس بر اساس آموزه های اسلام است. روش پژوهش: این تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع دلفی دو مرحله ای است. جامعه آماری تحقیق 12 نفر از متخصصان و خبرگان حوزه مدیریت اسلامی در حوزه علمیه قم و دانشگاه علوم انتظامی امین است که از طریق شیوه گلوله برفی انتخاب شده اند که پس از مصاحبه با 11 نفر محقق به اشباع نظری دست یافته است. در نهایت داده ها پس از جمع آوری، مورد بررسی و تحلیل کیفی قرار گرفتند یافته ها و نتایج: بر پایه یافته های بدست آمده، می توان به هفت عامل ضعف اعتقادی، خوردن لقمه حرام، کثرت گناه، مخالفت نکردن با هواهای نفسانی، توجه نکردن به ویژگی های انسانی فرد در ناجا، قرار دادن کارکنان ناجا در شغل نامناسب و تشویق و تنبیه غیرقانونی اشاره کرد؛ که به عنوان «عوامل کاهنده وجدان کاری» محسوب می گردند. نتایج این تحقیق مشخص می سازد که وجدان کاری تحت تأثیرعوامل مختلف فردی، اجتماعی و سازمانی است و می توان با ارائه فرصت لازم برای ترفیع کارکنان، شرکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی، تفویض اختیار، تقسیم کار مطلوب کارکنان، انتساب مدیران شایسته واجرای برنامه های آموزشی در ارتقاء وجدان کاری کارکنان ناجا همت گمارد.
معرفی کتاب: رادیو، مفاهیم انتقادی در مطالعات فرهنگی و رسانه ای
حوزههای تخصصی:
«تحلیل روایت پویانمایی تلویزیونی با تأکید بر زیبایی شناسی ساختار عناصر بصری؛ مطالعه موردی فیلم قاصدک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم های پویانمایی به مثابه رسانه، از تمهیدات گوناگون برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. روایت و روایت گری عامل مهمی در شکل دهی پویانمایی ها است. روایت ها، عموماً بیانگر گونه ای نگرش به جهان و چگونگی ادراک آن به شمار می روند. بخشی عظیمی از محبوبیت فیلم های داستانی از روایت های آنها کسب می شود؛ روایت ها به برنامه سازان کمک می-کنند از روش القاء مستقیم پیام به مخاطب فاصله بگیرند و ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، رسانه را در رساندن به اهداف کلان خود یاری رسانند. به همین دلیل نحوه شکل گیری، عناصر سازنده و مفاهیم صریح و ضمنی روایت ها باید مورد تحلیل علمی قرار گیرد. بر همین مبنا هدف از این مقاله، تحلیل عناصر روایی و بصری اثر کوتاه پویانمایی «قاصدک» که از آثار فاخر تولیدات پویانمایی صدا و سیمای مرکز همدان است. به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد روایت شناسی و نظریه «رولان بارت» و «ژرار ژنت» برای تحلیل روایت عناصر روایی و بصری فیلم مورد بررسی استفاده شد. در نهایت یافته ها نشان داد عناصر بصری در خدمت بیان داستان و مفاهیم تصویری هستند و به خوبی مفاهیم اصلی داستان را روایت کرده اند. بطوریکه عناصر بصری، مفاهیم صریح و ضمنی متن را در ارتباط با موضوع فیلم به خوبی بیان می کنند. همچنین عناصر زیباشناختی بصری این فیلم توانسته است درغنای محتوایی و زیبایی تصویری فیلم پویانمایی قاصدک تأثیر داشته باشد.
زمینه ها و دلالت های نظم اجتماعی؛ مطالعه کیفی کارکنان ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی، شناسایی معانی، زمینه ها و راهبردهای برساخت نظم اجتماعی به میانجی تجربه زیسته نمونه ای از کارکنان ناجا است. رویکرد مدنظر ما از نوع کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای با انتخاب میان نمونه ای از کارکنان ناجا در شاهین دژ انجام شده است. همچنین، برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است و در نمونه پژوهش، 32 نفر از افسران ناجا مشارکت داشته اند. برای کارکنان ناجا نظم اجتماعی چارچوب مدار و قانون مدار است و در تقابل با ناامنی تعریف می شود؛ چنانکه متضمن مشارکت اجتماعی و نهادی است. ازنظر کارکنان ناجا نظم اجتماعی به کمک فرهنگ سازی در بر داشتن قواعد، تعمیق شهروندی، وجدان کاریِ کارگزاران نظم اجتماعی و اقدامات و رویکردهای بسترمند و اقتضایی بر ساخته می شود. آنها پی ریزی و قوام بخشی نظم اجتماعی را به استفاده از راهبردهایی چون اعتمادسازی اجتماعی- نهادی، عدالت رویه ای، انعطاف پذیری در روش، و ارتقا- کارآمدی سازمانی وابسته می دانند. بازسازی معنایی بر درک و تفسیر کارکنان ناجا از جهان اجتماعی و اعیان اجتماعی و بازسازی فرهنگی بر «سازش ناپذیری با مخلان نظم عمومی و افراد فرصت طلب»، «پذیرش اعتراض و مطالبه محوری»، «ضرورت مدیریت فضای مجازی» و «بازگشت به هویت اسلامی» دلالت دارد. مقوله هسته نیز ناظر بر «مسئله ساز شدن نظم اجتماعی؛ نظم اجتماعی در میانه نظم انتظامی و نظم انسجامی» است که بر اختلاطی شدن نظم اجتماعی و وجود هم زمان وجوه آمرانه و اجتماعی (برگرفته از جامعه و مشارکت اجتماعی) دلالت دارد.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان سرپرست خانوار در برنامه های توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان های مددکاری اجتماعی برای کمک به زنان سرپرست خانوار، برنامه های توانمندسازی در نظر می گیرند؛ اما زنان همیشه از این برنامه های اجتماعی و اقتصادی استقبال نمی کنند؛ بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان در برنامه های توانمندسازی انجام شده است. برای انجام این کار کیفی از روش نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است و زمینه مدنظر مطالعه، زنان سرپرست خانواری هستند که در اداره بهزیستی شهر یزد پرونده خدمات حمایتی دارند؛ به همین دلیل، با 30 نفر از این زنان تحت پوشش اداره بهزیستی این شهر، با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شده است. اطلاعات به دست آمده، با شیوه کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تجزیه وتحلیل شده اند و یافته ها درخصوص دلایل مشارکت نکردن زنان، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله مرکزی (دلسردی از وضعیت موجود) را نشان می دهند. این مقولات، شامل احساس بی نیازی، رنجوری، اجبار به خانه نشینی، الزام به کار، فراز و نشیب وام، هزینه مسافت و ترس از شکست است. به طور کلی می شود چنین استنتاج کرد که موفقیت در اجرای برنامه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، نیازمند توجه به وضعیت جسمی، روانی، خانوادگی و توانایی های زنان و آموزش آنان برای حضور و مشارکت در این برنامه ها است.