فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی الگوهای جدید اطلاع رسانی در روابط عمومی و با روش سنتز پژوهشی انجام شد. حوزه پژوهش در این تحقیق کلیه مقالات علمی پژوهشی با موضوع اطلاع رسانی و روابط عمومی بود که یافته های آن منجر به تولید مدل شده و هدف مدل پرداختن به رویکردهای اطلاع رسانی باشد. جهت اطمینان از روایی وپایایی یافته های پژوهش، نتایج به چند تن از اساتید مرتبط با علوم ارتباطات ارایه شد. پس از بررسی های نهایی تعداد هفت مدل مرتبط با حوزه اطلاع رسانی استخراج شد. یافته ها نشان داد که در مدل های جدید اطلاع رسانی موضوعاتی ازجمله توجه به بحث نت یزن ها به جای شهروندان، تفکیک و شناسایی گروه های رهبر و نخبه، گروه های فشار در شبکه های اجتماعی، تقویت سوادهای متکثر، توجه به سواد اطلاعاتی کارکنان سازمان و شهروندان، استراتژی های جستجو، زمان محورکردن استراتژی اطلاع رسانی، توصیف شرایط فعلی اطلاع رسانی، نقشه برداری از دورنمای اطلاع رسانی، توجه به منطق نمادی، مدیریت محیطی و استراتژی ها مطرح درمحیط سازمان و اجتماع از مهترین رویکردهای جدید در مدل های اطلاع رسانی بوده است.
نقش رسانه ها در افزایش آگاهی بهداشت عمومی، بحران و هراس های اجتماعی در طول همه گیری کرونا
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
75-96
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوع کرونا ویروس تبدیل به یک بحران بزرگ جهانی شده است و همه کشورهای جهان از جمله ایران را درگیر مشکلات خود نموده است. همه گیری کووید19 مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی را که از نقش قابل بحث رسانه ها ناشی می شود، برجسته می کند. در این زمینه رسانه ها نقش جهانی را در ردیابی و به روز رسانی بیماری کرونا از طریق داشبورد به روز رسانی زنده داشتند. رسانه های جمعی نقشی ضروری در دنیای امروز دارند و می توانند بستری واحد برای همه ارتباطات بهداشت عمومی، دستورالعمل های جامع آموزش مراقبت های بهداشتی و استراتژی های فاصله گذاری اجتماعی قوی و در عین حال که همچنان ارتباطات اجتماعی را حفظ کنند، فراهم کنند. نوع رفتار رسانه های هر کشور در رویارویی با بحران های طبیعی و غیر طبیعی، یکی از موضوع های مهم در فرآیند مدیریت بحران است. فقدان وحدت رویه در عملکرد رسانه ها، به طور کلی، و رسانه های دولتی، به طور خاص در شرایط بحرانی، مدیریت افکار عمومی را با چالش روبه رو می کند. از عواقب شیوع کرونا ویروس ایجاد شایعات، هراس های اجتماعی و تغییرات سریع در سبک زندگی مردم است که داشتن سواد رسانه ای را در این دوران نشان میدهد. در این پژوهش، نقش رسانه های جمعی در بهداشت سلامت، بحران ها و هراس های اجتماعی به روش توصیفی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد شبکه های اجتماعی خارجی بیشترین هراس اجتماعی در میان مردم داشتند و از طرفی از نتایج استنباط می شود که شبکه های اجتماعی نقش مهمی در تغییرات سبک زندگی و ارتباطات بهداشت عمومی شهروندان در فرآیند درگیری با کرونا دارند.
جایگاه اجتماعی زنان نوازنده در نگاره های ایران و هند؛ مطالعه موردی: عصر صفوی و گورکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده دهم هجری، هند و ایران تحت حکومت دو خاندان برجسته صفویان و گورکانیان به قدرت های بزرگی تبدیل شدند. اوج قدرت صفویان در ایران با شکوه قدرت گورکانیان در هند همزمان، و این همزمانی، به ایجاد ارتباطات میان دو کشور منجر شد. ظهور سبک نقاشی مخصوص هندی که به سبب مهاجرت نقاشان ایرانی به هند به وجود آمد، در تاریخ هنر هند اسلامی بسیار مهم است. در این برهه تاریخی در هند، مینیاتور سخت مورد توجه بوده و با درخشش خاصی جلوه گر شده است. اولین آثار هندی در این زمینه به طورکلی برگرفته از آثار ایرانی عصر صفویه بود که علاوه بر تفاسیر ادبی، حاوی محتویات جامعه شناختیی و رخدادهای تاریخی این عصر بود. همین امر زمینه تفحص در شاخه های گوناگون این دوره را بر اساس نگارگری به امری ضروری مبدل ساخته است. تصاویر این دوره در دو کشور حاکی از آن است که زنان ایرانی و هندی در این دوره نه تنها به عنوان رقصنده که در جایگاه نوازنده نیز فعالیت می کردند. با توجه به نگاره های مورد بازبینی، چنین به نظر می رسد که زنان نوازنده جز در مجالس خصوصی که گاه در حضور شخص پادشاه و گاه به صورت کاملاً زنانه و بدون حضور مردان برگزار می شدند در دیگر اماکن حضور نداشته اند. همچنین به نظر می رسد نوازندگان زن، تنها در حال نوازندگی سازهای خاصی نشان داده شده اند که می تواند نشانگر مهارت بیشتر زنان در آن دسته از سازها نسبت به مردان باشد. با این حال تفاوت هایی نیز در تصاویر مورد استفاده از زنان نوازنده و همچنین سازهایی که مورد استفاده آنان بوده، در دو کشور وجود دارد. در این پژوهش سعی بر آن است که با نگاهی تطبیقی و تحلیلی بر نگاره های دو مکتب ایران و هند به این مهم دست یافت که آیا بانوان نوازنده در دو کشور جایگاهی برابر داشته اند و تنوع سازهای مورد استفاده آنان به چه صورت بوده است؟ نتایج به دست آمده از بررسی 20 نگاره از هر مکتب و استفاده از منابع مکتوب به عنوان شاهد بوده است. این پژوهش با روش تطبیقی و تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات آن با روش کتابخانه ای-اسنادی صورت گرفته است.
تاثیر محرومیت های اجتماعی بر هنجار صداقت موردپژوهی چندگانه گروه های شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
137 - 167
هدف این پژوهش شناسایی وضعیت انواع محرومیت در جامعه و اثر آن بر هنجار اجتماعیِ صداقت است. از آنجایی که هنجار صداقت نقش مهمی در نظم اجتماعی دارد، نظریه تبیین کننده پژوهش نظریه چلبی(با تاکید بر اخلاق مسئولیت) است. در سنجش محرومیت چهار بُعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و درسنجش هنجار صداقت تصور از وضعیت هنجار در جامعه و آمادگی برای رعایت هنجارها (در شعاع عام گرا یا خاص گرا) و صبغه ارزش اخلاقی آن مورد نظر بوده است. این مطالعه مبتنی بر موردپژوهی چندگانه و با روش پیمایش درون موردی است. در انتخاب موارد شغل معیار اصلی بوده و 381 نفر از افراد شاغل (گروه های شغلی کارگر، کارمند بانک،کارشناس ارشد، پاسبان، نظامی درجه دار، وکیل، بهیار، پرستار، پزشک، معلم، دبیر و استاد دانشگاه) انتخاب شدند. ضعف هنجار صداقت که توام با افزایش (به ترتیب) میزان محرومیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است نشان از نوعی اختلال هنجاری (از نوع ضعف هنجاری) درجامعه دارد که به کمک مجموعه ای از محرومیت های اجتماعی (به عنوان عوامل مقوم) 25 درصد از تغییرات آن در مدل آماری قابل تبیین است.
Construction and Standardization of Passion Quotient Test in Elementary Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the role and importance of passion in elementary students, the present study was conducted with the aim of constructing and standardizing passion quotient test in elementary students. Methodology: This study was a descriptive from type of correlation. The population of this research was elementary students in District 5 of Tehran city in the academic year of 2019-20, which number of 500 people of them was selected as a sample by multi-step cluster sampling method. For passion quotient was prepared a researcher-made test (20 items) and its psychometric indices were examined. For this purpose, the content validity of the instrument was calculated by opinion experts, its structural validity was calculated by exploratory factor analysis by principal components method and its reliability was calculated by Cronbach's alpha and combined methods. For analyze data were used from SPSS-25 and LISREL-8.8 statistical software. Findings: The results showed that the content validity of the instrument was confirmed by opinion experts and its construct validity by factor analysis method indicated the existence of four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships. The reliability of total and factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships with Cronbach's alpha method were calculated 0.94, 0.88, 0.70, 0.90 and 0.71, respectively and with combined method were calculated 0.96, 0.90, 0.88, 0.91 and 0.83, respectively. Conclusion: Passion quotient test with four factors of interest, sensation seeking, focus and intimacy in relationships had good validity and reliability. Therefore, it can be used to investigate and measure the passion quotient of elementary students to plan to improve their passion and motivation.
عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار و رویکرد های طراحی و ارزیابی سیاست ها و اقدامات (بررسی نگرش شهروندان 5 منطقه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سئوال است که «عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار کدامند و با چه روش هایی می توان سیاست ها و اقدامات مربوط به سبک زندگی پایدار را طراحی و ارزیابی کرد؟» برای رسیدن به هدف مذکور محقق تلاش کرده با بررسی ادبیات نظری موجود در این حوزه، ضمن ارائه تعریفی جامعه شناختی از سبک زندگی پایدار، عوامل مؤثر را در سه مقوله انگیزه ها، پیشران ها و تعیین کننده ها مشخص سازد. عوامل تعیین کننده نیز به نوبه خود به نگرش ها، تسهیل کننده ها (دسترسی) و زیرساخت ها تقسیم می شوند. بعلاوه، نشان داده است که دو روش برای طراحی و ارزیابی سیاست ها و اقدامات مرتبط با سبک زندگی پایدار وجود دارد: الف) رویکرد REDuseکه راهبردی از پایین به بالاست و ب) رویکرد AFI که راهبردی از بالا به پایین است. سپس با تکیه بر رویکرد AFI و به کارگیری روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته (از نوع طیف لیکرت) در صدد برآمده تا یکی از عناصر تشکیل دهنده نگرش ها یعنی دانش و آگاهی گروهی از ذینفعان (شهروندان 5 منطقه تهران) را با حجم نمونه 1200 نفر (593 مرد و 607 زن) و روش نمونه گیری تصادفی ساده در زمینه سبک زندگی پایدار بسنحد. یافته های مطالعه نشان داد که در صورت عدم وجود گزینه های پایدار و دسترسی به آنها یا گیر افتادن در میان گزینه های ناپایدار، به راحتی نمی توان طبق آگاهی عمل کرد. افزایش آگاهی شهروندان تنها بخشی از کارهایی است که باید انجام شود
تأثیر اینستاگرام بر سبک زندگی: تصویر بدن، اختلال در تغذیه و مد (مورد مطالعه: زنان 20 تا 70 سال ساکن تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
161 - 185
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با ظهور شبکه های ارتباطی گسترده، سبک زندگی افراد جامعه تحت تأثیر قرار گرفته است. اینستاگرام یکی از پلتفرم های ارتباطی است که به واسطه تعاملی بودن و امکان انتشار و اشتراک گذاری عکس و محتوا، زمینه مقایسه را میان همسالان فراهم می آورد و بیش از همه باعث نارضایتی کاربران از تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و تغییر رویکرد نسبت به مد می شود. تغییر سبک زندگی تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و تأثیرپذیری گروه های سنی مختلف همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اینستاگرام بر سبک زندگی زنان تبریزی در سه بعد تصویر بدن، اختلال در تغذیه و مد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 385 نفر از زنان 20 تا 70 سال ساکن تبریز تشکیل داده اند. این پژوهش از نوع همبستگی و روش آن پیمایشی بوده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و با روش نمونه گیری احتمالی از نوع تصادفی گردآوری شده و نتایج نشان داده است که بین میزان ساعات استفاده از اینستاگرام و نگرش زنان نسبت به تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و مد، رابطه معنادار وجود دارد چنان که با افزایش ساعات استفاده از اینستاگرام، تمایل زنان در خصوص مد، به سبک مدرن افزایش می یابد و این، بر نوع نگرش شان نسبت به بدن خود تأثیر می گذارد و آنان را به کنترل وزن و اختلال در تغذیه ترغیب می کند. بر اساس این پژوهش، اینستاگرام بیشترین تأثیر را در میان ابعاد سبک زندگی بر روی مد گذاشته است. عوامل زمینه ای همچون شاخص توده بدنی، سن، درآمد، وضعیت تأهل و وضعیت شغلی نیز پیش بینی کننده هایی قوی بودند که تأثیرگذاری رسانه را شدت می بخشیدند.
گویش ها و زبان های ایرانی به عنوان یک سیستم فرا ارتباطی جهانی، نقش آنها در زبان انگلیسی و لزوم بازنگری مفهومی: از "زبان هندواروپایی" به "زبان آریایی"
منبع:
علوم خبری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
109 - 151
حوزههای تخصصی:
علم زبانشناسی را باید علم مطالعه و بررسی زبان های اوستایی، ایرانی و سانسکریت دانست؛ زبان هایی که خود پایه و اساس زبان های هندواروپایی هستند. کارکرد اصلی زبان، ایجاد ارتباط یعنی انتقال اطلاعات از شخصی به شخص دیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اتیمولوژیکی (ریشه شناختی) و فونولوژیکی (آواشناختی) 174 هزار واژه از مدخل های دانشنامه 12 جلدی واژگان نقبائی با سرنام لئون است. روش پژوهش حاضر سرشماری است؛ یعنی نمونه، کل جامعه آماری را که برابر با 174 هزار واژه انگلیسی است و در یک بازه زمانی 16 ساله صورت گرفته شامل می شود. یافته ها که از راه ریشه شناسی و فونولوژی محقق شده حکایت از آن دارد که حدود نود درصد از واژه های موجود در زبان انگلیسی (از جمله واژه های لاتین، آلمانی، یونانی، اسلاوی و غیره) از ریشه ایرانی یا به بیان بهتر "آریایی" برخوردارند، لذا مفهوم "زبان نیای هندواروپایی" از یک سو و مفهوم "زبان هندواروپایی" از سوی دیگر نمی تواند چتر کاملی برای این خانواده زبانی باشد و به جای آنها "زبان نیای آریایی" و "زبان آریایی" پیشنهاد می شود. فرای آن، سیستم های آموزشی موجود داخلی و خارجی نیز به دلیل عدم شناخت صحیح ریشه گانی و مورفولوژیکالی (ریخت شناسی) نمی توانند از کارایی عمقی برخوردار باشند، امری که با وجود شناخت می توان چند زبان از این خانواده را به صورت همزمان در یک دوره آموزشی خاص فرا گرفت و فرای آن، نوع نگاه و جهان بینی چهار میلیارد انسان نسبت به زندگی تغییر می یابد.
خودنگاری خانواده های قربانیان قصور پزشکی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از درد خود گفتن و درددل کردن در کشور ما کمتر در فضای عمومی صورت می گیرد. در موارد اندکی رسانه های جمعی رشته کلام را به دست مردم عادی داده اند تا از غم و اندوه گذشته و حال خود سخن بگویند. اما شبکه های اجتماعی فرصت مناسبی را جهت خودنگاری و خودافشایی ایجاد کرده اند. هدف این مقاله درک دستاوردهای خودنگاری اینستاگرامی افرادی است که عضوی از اعضای خانواده خود را به دلیل قصور پزشکی از دست داده اند. جامعه آماری این پژوهش کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شده است، کلیه اعضای خانواده های قربانیان قصور پزشکی است که در اینستاگرام صفحه ای جهت خودنگاری در همین زمینه دارند. نمونه گیری به شکل هدفمند و به روش گلوله برفی تا حد اشباع (17 نفر) بود و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این افراد انجام شد. تجزیه داده ها به شکل موضوعی صورت گرفت و سه دستاورد عمده بر این خودنگاری تشخیص داده شد: تسکین درد داغ، یافتن همسانان و تشکیل اجتماع، و انتقال و دریافت تجارب و اطلاعات. نتایج تحقیق نشان داد کاربران، اینستاگرام را که با رویکرد انتشار عکس های زندگی روزمره ایجاد شده بود، برای اهدافی دیگر به خدمت گرفته و کاربری های جدیدی برای آن تعریف کردند: کاربری انجمن حمایت از خانواده های قربانیان قصور پزشکی یا اجتماعی برای گروه درمانی. بدین ترتیب اینستاگرام توسط کاربران تصاحب شده و در جهت رفع نیازهای روحی و اجتماعی این افراد استفاده می شود.
رابطه سواد رسانه ای با میزان پذیرش شایعات در بین مخاطبان شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی انجام این پژوهش، بررسی رابطه سواد رسانه ای با میزان پذیرش شایعات در بین مخاطبان شبکه های اجتماعی است. پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه اعضای فعال شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد که 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شد و ابزار مورداستفاده پرسشنامه بوده است. پرسشنامه سواد رسانه ای قربانی، نیوشا و شاطریان (1395) که سه مؤلفه تنوع و مهارت استفاده، جمع آوری و تولید اطلاعات و نگاه انتقادی را مورد سنجش قرار می دهد و پرسشنامه پذیرش شایعات کیم و باک (2010) با 5 عامل انتقال شایعه، قوه استدلال، هیجانات منفی، اعتبار منبع، شکل گیری باور انتخاب شدند. برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی محتوا و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آزمون های آماری استنباطی (آزمون کلموگروف اسمیرنوف، تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل واریانس یک راهه) استفاده به عمل آمد. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد: میزان سواد رسانه ای کاربران شبکه های مجازی در حد متوسط است؛ میزان پذیرش شایعات بالاتر از حد متوسط است؛ بین سواد رسانه ای و مؤلفه های آن با پذیرش شایعات در بین کاربران رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد و ضریب تعیین به دست آمده نشان می دهد که حدود 35 درصد از تغییرات پذیرش شایعات در بین کاربران ناشی از کمبود سواد رسانه ای آنهاست. از بین مؤلفه های سواد رسانه ای هر سه مؤلفه تنوع و مهارت استفاده، جمع آوری و تولید اطلاعات و نگاه انتقادی قدرت پیش بینی کنندگی پذیرش شایعات را دارند.
تحلیل میراث اجتماعی بیماری کرونا با نگاهی به الزامات فقهی حقوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
193 - 215
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در جهان موجب شکل گیری میراث اجتماعی برای ابناءِ بشر می شود، یکی از این عوامل حسب شرایط وضعی می تواند بیماری ها باشد، که بیماری کرونا از جمله آن مصادیق است امّا اینکه چطور بیماری کرونا می تواند زمینه ساز میراث اجتماعی باشد ابهامی است که در پاسخ به آن مبادرت به انجام پژوهشی نمودیم، در این پژوهش که به شیوه توصیفی−تحلیلی با توجّه به قواعد علوم شناختی و بالاخص نظریّات زبان شناختی که دلالت بر تغییر مفاهیم نظری دارد، انجام گردید، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که بیماری کرونا از آن حیث که می تواند مفاهیم مختلف رایج در عرصه فقهی و حقوقی را تغییر دهد، می تواند از دو طریق زمینه ساز ایجاد میراث اجتماعی گردد، نخست آنکه بیماری یادشده موجب توجّه فقها و حقوق دانان به تاریخ اجتماعی برای تطبیق نمونه های مشابه در جهت صدور احکام و فتاوی و وضع قوانین می گردد که حسب مورد، منکعس کننده توالی یا تبدیل رفتار اجتماعی خواهد بود، یا آنکه برحسب اقتضای شرایط، فقها و حقوق دانان الزامات فقهی حقوقی را ایجاد می کنند که زمینه ساز رفتارهای مشابه برای افراد در نسل های بعد در مقابل بیماری های واگیردار می گردد که در این صورت بیماری کرونا به معنای واقعی کلمه زمینه ساز میراث اجتماعی خواهد بود.
امکان آزادی در تجربه زیسته تاریخی ایرانیان: مفهوم انسان رادمنش و بازیابی سوژه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۲
67 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی امروز تأثیر رویارویی سنت و مدرنیسم بر روی نهادهای بنیادین اجتماعی و سیاسی است. «آزادی» نهادی است که دستیابی به آن همواره دستخوش تنازع این دو قرار گرفته است. به نظر می رسد عدم توفیق نیل به آن یا به دلیل عدم توجه به یکی از این دو (سنت یا مدرنیسم) و تکیه صرفاً بر سمت مقابل بوده یا راه حل در تعاملات انتزاعی و با فاصله از عرصه ی زندگی انضمامی یا تجربه زیسته مردم تجویز شده است. در این مقاله از رویکردی بنام «فهم استراتژیک» که مبتنی بر تجربه زیسته ی مردم ایران است برای نگریستن به این مفهوم استفاده می شود. با رجوع به تاریخ و تجربه ی زیسته، مبادی آزادی انسان در ایران زمین چیست و مبانی اعتباری آن کدام است؟ این مقاله به دنبال پاسخ این سؤال بوده و هدف آن تبیین شیوه ای از آزادی با توجه به تجربه زیسته ایرانیان است. از روش تاریخی استفاده می شود و استعاره های مفهومی ابزار ترسیم مشاهدات و تبیین ایده ها می باشد. یافته ها نشان می دهد دستیابی به این هدف بیش از هر چیز به برآمدن انسانی باز می گردد که تحولی اساسی در نگرش اخلاقی و شیوه ی رفتاری خود ایجاد کرده است. این مقاله ترسیمی اولیه از یک سوژه ی آزاد به نام «رادمنش» در ایران زمین را ارائه می دهد.
تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج: پژوهشی در میان جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
104 - 129
حوزههای تخصصی:
تحولات سن ازدواج در ایران که در بستر تغییرات گسترده ساختاری و نگرشی دهه های اخیر رخ داده است، در پژوهش های مختلفی مطالعه شده، اما تاکنون تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. این پژوهش با هدف مطالعه تعیین کننده های سن قصد شده ازدواج جوانان هرگز ازدواج نکرده در شهر اصفهان صورت پذیرفت. نمونه تحقیق 400 نفر از جوانان مجرد واقع در سنین 35-18 ساله در شهر اصفهان می باشند. داده ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه در سال 1399 جمع آوری گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد میانگین سن قصد شده ازدواج در شهر اصفهان برای پسران 2/28 و برای دختران 6/26 سالگی است در حالی که سن مطلوب ازدواج پایین تر از میانگین سن قصدشده برای ازدواج آنان است. شکاف موجود بیانگر این مطلب می باشد که مسئله ازدواج تحت تاثیر عوامل زیادی می باشد که براساس یافته ها، متغیرهای پایبندی دینی، سابقه کار و هدایت دوستان دارای رابطه ای معنادار با سن قصد شده ازدواج دختران هستند و متغیرهای تحصیلات، پایبندی دینی و طبقه اجتماعی-اقتصادی نیز دارای رابطه ی معنادار با سن قصد شده ازدواج پسران هستند. در مجموع، بر اساس نتایج این مطالعه، در کنار عوامل اقتصادی، تغییرات ارزشی و نگرشی هم در سن قصد شده ازدواج اهمیت دارد و با توجه به بالا بودن سن قصد شده ازدواج، تسهیل ازدواج جوانان و تشویق آن ها به ازدواج در سن مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با تمایل به طلاق در میان زنان بندر دیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق از آسیب های اجتماعی خانواده است که دلایل مختلفی دارد و روزبه روز در حال افزایش است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و تمایل به طلاق در میان زنان است. در این زمینه از نظریه های سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوردیو (1986)، کلمن (1988)، فوکویاما (1997) و سایر دانشمندان استفاده شده است. پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری زنان بندر دیلم است که به طلاق گرفتن از همسرانشان تمایل داشتند. به دلیل کوچک بودن جامعه آماری، به نمونه گیری نیازی نبود و 54 نفر از آنها حاضر به پاسخگویی شدند. داده ها ازطریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. با توجه به نرمال بودن داده ها، آزمون پیرسون برای رابطه بین متغیرها به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد بیشترین زنان متمایل به طلاق گرفتن، در سنین جوانی بودند و طلاق آنان نیز در سال های اولیه ازدواج اتفاق افتاده است. بین سرمایه اجتماعی و تمایل به طلاق رابطه معکوس وجود داشت. زنان دارای مشارکت اجتماعی بیشتر، اقدامشان برای طلاق جدی بود. زنان دارای اعتماد بیشتر و روابط اجتماعی قوی تر، تمایل کمتری به طلاق داشتند. بین سرمایه اقتصادی و تمایل به طلاق و نیز سرمایه فرهنگی (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و تمایل به طلاق رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه اینکه سرمایه اجتماعی، نوعی کنترل اجتماعی پنهان برای زوجین فراهم می کند؛ یعنی وجود اعتماد و روابط اجتماعی قوی به ویژه نسبت به همسر موجب کاهش طلاق می شود.
تبیین تجارب زیسته زنان سرپرست خانوار از عادت واره های اجتماعی تحقیرکننده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیشِ رو دستیابی به تجربه تحقیر اجتماعی در زنان سرپرستِ خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) است. این مطالعه به شیوه کیفی از روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه عمیق با 20 نفر از زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی؟ق؟ شهر لنگه در سال 1397 انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی (2009) انجام شد. براساس یافته های به دست آمده از تجربه افراد، این گروه زنان به محض تعامل با گروه های اجتماعی، مانند خانواده، خویشاوندان، همسایگان، کسبه، و در محل کار و دیگر نهادهای اجتماعی به روش های گوناگونی با حس تحقیر روبه رو می شوند. از عوامل زمینه سازِ این تحقیر، می توان تحصیلات پایین، ناتوانی در دستیابی به مشاغل مناسب، فقر مالی، و محروم بودن از حمایت و پشتوانه همسر را نام برد. واکنش زنان در مقابل تحقیر، سکوت به دلیل ترسِ از دست دادن شغل و حمایت اجتماعی است، که درپی آن، این زنان اضطراب، ترس، تنش و دلشوره را تجربه می کنند. یافته های به دست آمده از این پژوهش تصویری روشن از تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از تحقیر را ارائه می دهد. کسانی که به بهزیستی این زنان می اندیشند، می توانند از این یافته ها بهره گیرند.
همسان همسری ارزشی و رضایت زناشویی مطالعه موردی: شهر نورآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی میزان رضایت زناشویی برحسب میزان توافق در نظام ارزشی زوجین در شهر نورآباد در استان لرستان بوده است. حجم نمونه 200 زوج بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه مقیاس ارزشی زوجین «شوارتز» و رضایت زناشویی «اینریچ» استفاده شده است. نتایج نشان داد میانگین نمره زنان در همه ابعاد نظام ارزشی بیش از مردان و میانگین نمره رضایت زناشویی مردان بیش از زنان بوده است. بیشترین تفاوت رضایت زوجین، به مسائل شخصیتی همسر، اوقات فراغت، مسائل مربوط به بچه ها و روابط جنسی و کمترین تفاوت به نظارت مالی مربوط بوده است. در شرایطی که زوجین در نظام ارزشی توافق داشته اند، رضایت زناشویی آنها بیشتر بوده است. ضرایب همبستگی نیز نشان داد افزایش نمره نظام ارزشی مردان در بُعد شخصی و فراشخصی با افزایش رضایت زناشویی زنان و افزایش نمره زنان در بُعد شخصی نظام ارزشی با افزایش رضایت مردان و کاهش رضایت زنان همبسته بوده است. اگرچه میانگین نظام ارزشی زنان بیش از مردان بوده است، این امر سبب توافق نداشتن در نظام ارزشی و نارضایتی زناشویی شده است. در مجموع، می توان گفت همسان همسری ذهنی (همسانی در نظام ارزشی) در مقایسه با همسان همسری عینی (همسانی در تحصیل، سنی، شغل و ...) نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
تحلیل ثانویه رابطه شاخص های اقتصادی با نشاط اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، بررسی رابطه شاخص های اقتصادی با نشاط اجتماعی در مقیاس کشوری به تفکیک استانی (30 استان) بود که به روش تحلیل ثانویه انجام شد. داده های مربوط به نشاط اجتماعی از مطالعه منتظری و همکاران (1391) و داده های مربوط به شاخص های اقتصادی از نتایج آمارگیری کارگاه های صنعتی ۱۰ نفر کارکن و بیشتر مرکز آمار ایران (1391) اخذ شده بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل توصیفی (میانگین، انحراف معیار، حداقل نمره، حداکثر نمره) و تحلیل استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین شاخص کلی شادکامی 43/3 است و در سطح متوسطی قرار دارد. بیشترین میانگین نشاط اجتماعی با 69/3 به استان زنجان متعلق است و کمترین مقدار این متغیر 12/3 است که به استان یزد تعلق دارد؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ استان زنجان، شادترین استان کشور محسوب می شود. علاوه بر این، بر طبق نتایج مشخص شد که بین شاخص های اقتصادی مختلف نظیر ضریب جینی، نرخ مشارکت، ارزش افزوده، نرخ اشتغال ناقص، نرخ بیکاری، سرانه تولید، سرانه ارزش افزوده و سهم اشتغال صنعت از کل اشتغال با نشاط اجتماعی رابطه معنا دار وجود نداشت؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ به رغم تصور عمومی، میزان اثرگذاری شاخص های اقتصادی بر نشاط اجتماعی شهروندان ضعیف است و سهم ضعیف آن را در تبیین نشاط اجتماعی می توان چنین تشریح کرد که شاخص هایی چون اشتغال کامل، نرخ بیکاری پایین، ضریب جینی بالا و مواردی از این دست به تنهایی نمی توانند در شادکامی افراد اثر داشته باشند.
مطالعه کیفی مناسبات بین ذینفعان طرح ترافیک و کنترل آلودگی هوا در شهر تهران (مطالعه موردی بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
93 - 119
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مناسبات بین ذینفعان طرح ترافیک و آلودگی هوا انجام شده است. روش تحقیق، کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیه ذینفعان طرح ترافیک و آلودگی هوا در محدوده بازار بزگ تهران بودند. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از مطلعان کلیدی بود. با توجه به اسناد و داده های میدانی، سه سطح از ذینفعان «قطعی، فرعی و مداخله گر» شناسایی شد. این ذینفعان در مواجهه با طرح ترافیک و آلودگی هوا مناسباتی را اتخاذ کرده اند که عبارتند از: نادیدگی و اعراض، جبران سازی و حداکثرسازی منافع، نگاه دستوری و تجویزی، مشارکت آینده نگرانه، تقابل فعالانه، بیتفاوتی و تماشاگری منفعلانه، اقناع و خشنودسازی. نتایج نشان میدهد سیاست شهری با ارائه سیاست یکسان، نوعی اجبار به اطاعت را بر ذینفعان تحمیل کرده است. به منظور کاهش مناسبات منفی بین ذینفعان، باید به احیاء ساختار محلهای دست زد تا از این طریق به همراهسازی ذینفعان امیدوار بود.
ژرف نگری و باریک اندیشی در باب علل کجراهی و کژتابی برخی از روابط عمومی ها
حوزههای تخصصی:
گریز ناپذیری کندوکاو در چرایی و چگونگی ناکارآمدی و تنگمایگی شماری از روابط عمومی ها، به ویژه روابط عمومی های سازمان ها و نهادها، همچنین بایستگی ژرف نگری و باریک اندیشی در باب علل و عوامل پیدایش آسیب ها و چالش های فراگیر و فزاینده کژی و کجراهی در رفتارهای سازمانی و رویکردهای مردم گریزانه، نگارنده را بر آن می دارد که در این سرمقاله، پرتو خرد و روشنگری بر زوایای تاریک و پنهان بنای سست بنیان و متزلزل ناخدمتی بتاباند تا شاید برخی مدیران سرمست از باده غرور و ره به عبث پیموده در این نهادها به خود آیند و به مقتضای عقل و عدل، راه صواب در پیش گیرند. هرچند بیان پاره ای از حقایق، تلخناک و دردآلود است لیک به حکم خرد و داد، باید به جای اختفاء و انکار، آنها را بی پرده برشمرد و با سرانگشت تدبیر و کیاست، گره از مشکلات گشود. بی شک در موقعیت حاد، حساس و سرنوشت ساز روزگار ما که به عصر شتاب، دنیای ارتباطات، جهان نوآوری و... موسوم و موصوف شده است، روابط عمومی های خلاق، کنشگر و پیشرو در آوردگاه رویارویی و ستیز با چالش های نوپدید، به پشتوانه پویایی درون سازمانی، اصلاح روابط و مناسبات برون سازمانی، دوری جستن از سطحی نگری، بهره گیری از آموزه های روز و ایجاد ساختارهای نوین و استوار سازمانی که به چابک سازی فرآیندهای سازمانی می انجامد، توانسته اند نقش های مانا و برجسته ای را در پیشبرد اهداف کلان ملی ایفا نمایند و این درحالی است که شوربختانه برخی از روابط عمومی های ناکارآمد، فاصله گرفته از اهداف راهبردی و جدا افتاده از شرایط آرمانی، برای احراز امتیازها و مصالح فردی و صرفاً به نیت تقرّب و محبوبیت در نزد مافوق، چشم برحقایق جامعه فرو دوخته، وظایف اصلی و نیز وجدان اخلاقی و اجتماعی را در انجام رسالتی که باید به دوش بکشند، فراموش کرده و آیینه دار خودکامگی، خود فریفتگی و رفتارهای نمایشی مدیران شده اند تا به یمن این خوش خدمتی های سیاست زده و شائبه آلود، مورد عنایت و بنده نوازی ارباب حشمت و اصحاب قدرت و ثروت قرار گیرند و با خون دل مردمان آرزومندی که چشم امید به بهبود اوضاع دوخته اند، سفره معیشت خویش را رنگین سازند! و چه اسف انگیز وتلخناک است که اینان نه در مقیاس کلان رسالتی که به عهده گرفته اند، بلکه در حداطلاع رسانی ساده و متعارف به طور یک سویه و یک جانبه، صدای رسای مدیران و بازتاباننده توقعات آنها می شوند؛ چراکه در این مسیر یک طرفه راه مراوده، هم اندیشی، همگرایی و همکاری با مردم را در مقام مخدومین جامعه بسته اند و رسانه های مجازی و غیرمجازی تحت اختیار را صرفاً و منحصراً برای رساندن پیام ها و راهبردهای دستگاه های متبوع و مدیریت های مافوق به کارگرفته اند تا بدین سان خواسته یا ناخواسته پیوند خویش را بامردم بگسلند و از اهداف آرمانی خود فاصله گیرند. در شماره های آتی فصل نامه جامعه شناسی روابط عمومی، به ابعاد و زوایای گوناگون موضوع مورد بحث و فحص در این جستار بیشتر خواهیم پرداخت. امید آن که با محک زدن عملکردها در قلمرو نقد، گام های بلند و استواری در راستای بهبود روش ها و فرآیندها برداشته و افق های روشن به روی آینده بهتر گشوده شود.
عوامل مرتبط با مرجعیت خبری رسانه های داخلی و خارجی از دیدگاه مخاطبان
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
117 - 130
حوزههای تخصصی:
مرجعیت رسانه ای موضوع با اهمیت در فعالیت رسانه ای است بسیار از رسانه ها تلاش می کنند تا به این موقعیت دست یابند در بسیاری از رخدادها و فعالیت ها مخاطب در شرایطی به رسانه رجوع می کند که آن رسانه به عنوان مرجع برای او محسوب شود . مطالعه حاضر با تمرکز بر عوامل مرتبط با مرجعیت خبری رسانه های داخلی وخارجی از دیدگاه بهره برداران ومخاطبان خبر انجام شد. هدف شناخت این عوامل وابعاد موضوع برای کسب مرجعیت خبری ، به عنوان عاملی مهم در جایگاه سازی برای رسانه های داخلی درنزد مخاطبان بوده است. این امر با ترجیحات رسانه ای ، عوامل اعتماد زا ، عوامل اعتبار زا و استانداردهای نشر خبر به عنوان محورهای اصلی کار مورد ارزیابی قرار گرفت. در عین حال آسیبهای این امر که مانع دستیابی به مرجعیت خبری می شود نیز مطالعه شد وصحت این عوامل ومیزان اهمیت آنها در حصول مرجعیت خبری برای رسانه های داخلی بدست آمد. برای دستیابی به اهداف این پژوهش از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری عامه مردم شهر تهران وروش نمونه گیری این پژوهش روش نمونه گیری تلفیقی وترکیبی با 2 تکنیک چند مرحله ای و اتفاقی بوده است. نتایج نشان داد که تا نتوان اعتماد از دست رفته مردم به رسانه های داخلی را اعاده کرد ؛ دستیابی به مرجعیت خبری برای رسانه های داخلی امری دشوار است.یافته ها نشان می دهد که پاسخگویان در حال حاضر بر این باورند که اخبار مثبت از رسانه های خارجی واخبار منفی از رسانه های داخلی بیشتر منتشر می شوند. این موضوع نشان می دهد که سابقه فعالیت رسانه های خارجی وتداوم آسیبهای موجود در مسیر عملکرد رسانه های داخلی زمینه ساز شکل گیری این باور بوده است.