مطالب مرتبط با کلیدواژه

هرمزد چهارم


۱.

نقش شورش بهرام چوبین در تضعیف و فروپاشی دولت ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساسانیان هرمزد چهارم بهرام چوبین خاندان های حکومتگر سقوط ساسانیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی اجتماعی
تعداد بازدید : ۲۹۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۴۸
خاندان های کهن که به دنبال مهاجرت اقوام آریایی به ایران شکل گرفتند، به دلیل داشتن املاک و رعایای فراوان و لیاقت و شجاعت در فن جنگاوری و سوارکاری توانستند در طول تمام این سلسله ها از جایگاه ممتازی در کشور برخوردار شوند و در موفقیت ها و ناکامی های سلسله های ایران باستان تأثیر مستقیم داشته باشند.بهرام چوبین یکی از اعضای همین خاندان های بزرگ، خاندان مهران، بود که در جنگ با ترکان پیروزی های بزرگ به دست آورد، اما طبق اسناد تاریخی هرمزد چهارم به جای حق شناسی به تحقیر وی پرداخت که همین عامل سبب شد او و سپاهیانش از فرمان هرمزد سر برتابند و علیه او شورش کنند.شورش بهرام چوبین از رویدادهای مهم و برجسته دوره ساسانیان است که در نهایت به برکناری هرمزد از سلطنت و روی کار آمدن فردی خارج از خاندان سلطنتی به قدرت منجر شد.با شورش بهرام چوبین و به قدرت رسیدن وی به تدریج در مشروعیت حکومت ساسانیان، به عنوان تنها مدعی سلطنت، خدشه ایجاد شد.این حادثه شورش های خاندانی دیگر و همچنین مخالفت تعدادی از این خاندان های بزرگ را با دولت ساسانی به دنبال داشت.در هر حال، به نظر می رسد این رویداد در کنار عوامل و مشکلات دیگر به تدریج زمینه تضعیف و فروپاشی ساسانیان را فراهم کرد.این مقاله تلاش دارد با استفاده از پژوهش های تاریخی و با استناد به شواهد تاریخی به بررسی نقش شورش بهرام چوبین در تضعیف و فروپاشی ساسانیان در کنار عوامل دیگر بپردازد.
۲.

نقد و بررسی بحران های درون حکومتی عصر هرمزد چهارم

کلیدواژه‌ها: هرمزد چهارم اشراف روحانیان زرتشتی نظامیان بهرام چوبین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۸۶
حکومت ساسانی با اتکاء به دو اصل اساسی و انقلابی تمرکز دین و دولت با ساختار سیاسی- نظامی قدرتمندی شکل گرفت. این حکومت در ابتدا با پشتیبانی نیروهای قدرت گرای اشرافیت درباری متکی بود و این عاملی برای فزونی اقتدار چنین گروه هایی در تمام امور لشکری و کشوری شد . چنین روندی به تناوب قدرت و ضعف شاهان تا دوره قباد و خسرو اول تداوم یافت. با ظهور قباد و پسرش خسرو ، روند جدایی و تنش میان پادشاه و اشرافیت درباری نمایان شد که به شکل بحران در ساختار سیاسی و اجتماعی و نظامی ظهور کرد.در این میان اصلاحات خسرو اول در راستای افزایش تمرکز قدرت در دست پادشاه و جلوگیری از بحران آفرینی گروه های قدرتمدار حاکم اشرافیت درباری در تشکیلات حکومتی با کامیابی مواجه شد. ولی اصلاحات نتوانست زمینه های قدرت خواهی اشرافیت را با نظم نوین منطبق نماید. با این رویکرد در عصر پادشاهی هرمزد چهارم، اشراف و اعیان در راستای قدرت از دست رفته و کسب نفوذ در هرم قدرت سیاسی وارد کارزار با حکومت شدند. هرمزد که خود شاهد تنش ها و تقابل های اقشار بالادست در حکومت های قبلی بود، در مسیر کاهش و تزلزل پایه های قدرت آنان گام نهاد. هدف وی بیشتر تداوم اصلاحات از بالا به پایین در راستای پیشگیری از وقوع شورش ها و ناآرامی ها و ایجاد امنیت سیاسی و اجتماعی و حفظ جایگاه تاج و تخت شاهی و تداوم استبداد سیاسی در رأس هرم قدرت سیاسی و تمرکزگرایی در سیستم حکومتی بود. با این وجود اجرای چنین سیاستی نه تنها بحران هایی را در دربار و دستگاه حکومتی فراهم نمود، بلکه به شکل کودتای نظامیان و با حمایت اشرافیت سیاسی و روحانیان، پادشاهی هرمزد را در آتش کینه و خصومت رقابت ها گرفتار ساخت . این پژوهش تلاش دارد زمینه ها و علل تضاد و تقابل های درون حکومتی عصر هرمزد چهارم و میزان تاثیرگذاری آن بر ساختار سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی را مورد نقد و تحلیل قرار دهد.