در آستانه دورانِ جدید، مفهوم رعایای ایران دچار گسست و تحول مضمونی شد. در دورانِ پیش از مشروطیت، به ویژه در دوره ناصرالدین شاه با ادراک زمان نوین و ترویج آگاهی مدرن، نوعی گسلِ نسلی ایجاد شد و مبلغان الگوهای نوین، بر مضامینی مانند تأسیس عدالت خانه، دارالشورای ملی برای فراهم شدن شرایطِ امکان دفاع از حقوق عامه تأکید نمودند. این تحولات که تحت تاثیر مدرنیته اروپایی ایجاد شده بود، زمینه های گذار به مفهومی نوین از ملت را در ایران فراهم کرد. لذا پرسش این است که با وجود نظام سنت شرعی در امر قانون گذاری، تحول معنایی مفهوم ملت قانون گذار چگونه تثبیت شد؟ نگارندگان با روش تاریخ مفهومی می کوشند شیوه زایایی و انضمام یافتن مفهوم جدید ملت را در ایران نشان دهند. زایشِ مفهومِ ملت «قانون گذار»، در گفتار وکلای مجلس مؤسس/ مجلس اول، تجربه جدیدی بود که مطابق متمم قانون اساسی، ملت ایران و قانون گذاران آن، منشأ مشروعیت نظام جدید بودند و مضامینی از قبیل حاکمیت اراده ملت، لزوم پاسخ گویی مجریان دولتی، سلطنت محدود و تعهد در قبال ملت، در عمل نهادینه شد.