فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مغیره بن شعبه یکی از نخبگان عرب از قبیله ثقیف میباشد، که در بسیاری از جریانات مهم صدر اسلام، خالق نقش های موثری بوده است. از آنجایی که منابع مختلف بیشتر از مغیره بعنوان یک سیاست مدار کهنه کار نام برده اند، تاکنون هیچ پژوهش مستقلی درزمینه عملکرد نظامی اوصورت نگرفته است. در حالی که برای شناخت دقیق افکارو اندیشه های مغیره، باید به فعالیت های نظامی او نیز توجه کرد. زیرا بنا برپاره ای مستندات، مغیره علاوه برحضور در عرصه های سیاسی و اجتماعی، در بسیاری از غزوات صدر اسلام پیامبر(ص) را همراهی نموده، ودر جنگ های برون مرزی نیز برای مقابله با دو امپراطوری ایران و روم نیز در فتوحات بزرگی چون قادسیه، نهاوند و همدان که منجر به تصرف کامل ایران شد، حاضر بوده است.که این حضور تاثیرات محسوسی بر عملکرد او در دوران صدارتش در بصره و کوفه بر جا گذاشته است. عده ای پیشرفت او را در عرصه مدیریت، مدیون حضوراو درجبهه های خارج از شبه جزیره وآشنایی او با فرهنگ ایرانی ورومی می دانند. اکنون در این پژوهش در پی پاسخ به این سوال هستیم که مغیره بن شعبه چه نقشی در فتوحاتی که منجر به فتح ایران شده را برعهده داشته است؟ بر اساس این فرضیه به نظر میرسد مغیره مسولیت هیات مذاکره کننده قبل از جنگ قادسیه را بر عهده داشته و در فتح نهاوند و همدان در کسوت فرمانده ای عالی رتبه حاضر بوده است.
تأثیر انجمن ها و تشکل های زنانه بر ارتقای جایگاه زنان در جامعه دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار زنان در جامعه ای سنتی و مردسالار، از کمترین میزان حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخوردار بودند. عواملی مانند انقلاب مشروطه و گسترش افکار فمینیستی در نتیجه گسترش ارتباطات ایران و غرب باعث شد برخی از زنان روشنفکر و پیشرو به فکر احقاق حقوق زنان در این محیط سنتی و مذهبی بیافتند. بدین منظور زنان چند نهادها آموزشی و مدنی مانند مدارس دخترانه و انجمن ها و نشریات زنانه برای آگاهی بخشی به زنان و فعالیت در جهت احقاق حقوقشان تأسیس کردند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انجمن ها و تشکل های زنانه در جهت ارتقای جایگاه زنان در جامعه دوره قاجار است. بدین منظور این سؤال طرح می شود که انجمن ها و تشکل های زنانه چه تأثیری بر ارتقای جایگاه زنان در دوره قاجار داشته اند؟ فرضیه این است که این انجمن ها و تشکل ها از طریق رشد آگاهی، تغییر نگرش و هویت بخشیدن به زنان باعث بهبود جایگاه اجتماعی و سیاسی زنان در این مقطع شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این انجمن ها با تأسیس چندین مدرسه دخترانه، ایجاد جلسات و گردهمایی، تأسیس نشریه و آگاهی بخشی به زنان، باعث رشد آگاهی، تغییر نگرش و مطالبه گری تعداد زیادی از زنان شده و مقدمات و شرایط ورود آنها به اجتماع را فراهم آورده اند. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند.
بررسی رواج نام شخصیت های تاریخی در امثال و حکم رایج مردم کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
607 - 646
حوزههای تخصصی:
امثال و حکم ملّت ها، علاوه بر بیان نص ایح و ان درزهای تربیت ی و اجتم اعی، اغل ب مبیّن خلقیّات و خصلت های درونی آنه ا نی ز هس ت ک ه ب ه ص ورت مع انی مج ازی و استعاری و گاهی نیز صریح و روشن بیان م ی ش وند. ای ن گفتاره ای حکیمان ه، گ اهی آمیخته به خرافات، احساسات و اندیش ه ه ای خ ام و ی ا اس طوره ای و افس انه ای ظ اهر می شوند که همگی عمق و گستره نوع احساسات و باورهای علمی ی ا غیرعلم ی و افسانه ای گذشتگان است. هدف این مقاله بررسی نقش امثال و حکم رایج شهر کرمان در اشاعه فرهنگی مردم این دیار و بررسی چگونگی تحولات آنها می باشد. برای این منظور با رویکرد تحلیلی به بررسی امثال و حکم رایج در شهر کرمان پرداخته و شخصیت های تاریخی این امثال و حکم را مورد بررسی قرار داده ایم. در پایان نیز به نتیجه گیری پیرامون رواج این شخصیت های تاریخی بر اشاعه فرهنگی داشته اند پرداخته ایم.
تبیین تاریخی توانمندسازی فرهنگی اجتماعی جامعه امامیه در سیره امام عسکری علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی، فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که در منظومه بلوغ تمدنی جایگاه ویژه ای دارد. اقدامات امام عسکری × در تحقق این فرایند در ساختار فردی، سازمانی و سَبک رهبری منجر به استحکام هویت شیعی، قدرت اندیشه، ایجاد احساس خودکارآمدی و مهارت افزایی شیعیان در مواجهه با چالش ها و تهدیدها گردید. براین اساس، اقدامات، توجهات، تأکیدات و شیوه مبارزاتی آن حضرت، نقش مهمی را در استمرار و تقویت جامعه امامیه برای ورود به عصر غیبت فراهم نمود. هدف این مقاله آن است تا با تحلیل نظری داده های تاریخی، پیش نیازها و فرایند توانمندسازی در حوزه دانش مدیریت منابع انسانی، تدابیر امام عسکری × در توانمندسازی شیعیان را به بحث گذارد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر منابع اصلی تاریخی و حدیثی به این سؤال پاسخ می دهد که امام عسکری × چگونه جامعه امامیه را در شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی توانمند ساخت تا از افتادن به پرتگاه سقوط مصون بماند؟
بررسی تغییرات جمعیتی و پراکنش مکانی جوامع عصر آهن ایران با رویکرد باستان شناسی محیطی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
33 - 49
حوزههای تخصصی:
در مطالعات باستان شناسی عصر آهن ایران، پرداختن به تعاملات انسان و محیط تا اندازه زیادی مغفول مانده است و با توجه به وقوع نوسانات اقلیمی، طی این دوره فرهنگی، لازم است از این منظر نیز مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین محدودیت های این مطالعه، کمبود تاریخ گذاری های مطلق و گاهنگاری های نسبی معتبر برای اغلب محوطه های عصر آهن است. همچنین، این محوطه ها که اکثراً ویژگی گورستانی دارند، فاقد قابلیت لایه نگاری فرهنگی هستند. در این پژوهش، فراوانی و پراکنش مکانی اغلب محوطه های گورستانی و استقراری کاوش/ بررسی شده این دوره در مناطق شمال ایران مرکزی، شمال، شمال غربی و غرب ایران طی مراحل سه گانه عصر آهن بر اساس تغییرات اقلیمی مورد تحلیل قرار گرفته اند. پژوهش های دیرین اقلیم در منطقه جنوب غربی آسیا نشان دهنده افزایش خشکی آب و هوا در عصر آهن II (۸۰۰ –۱۲۵۰ ق.م.) هستند. بنابراین، به نظر می رسد کاهش جمعیت در برخی مناطق و جابه جایی های جوامع انسانی وهمچنین، نظام معیشتی عمدتاً کوچ رو گله داری طی عصر آهن در ارتباط با رویدادهای اقلیمی خشک بوده اند.
تپه گاوور قلعه سی، استقرارگاهی از فرهنگ کورا-ارس در چالدران، شمال غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
103 - 121
حوزههای تخصصی:
در اواخر هزاره چهارم ق.م، فرهنگی در قفقاز، شمال غرب ایران و شرق آناتولی شکل می گیرد که دامنه گسترش و نفوذ آن تا زاگرس مرکزی، مرکز و شمال ایران و حتی فلسطین امروزی گسترش پیدا می کند که به فرهنگ یانیق، ماورای قفقاز و یا فرهنگ کورا-ارس معروف است. در این دوره، شمال غرب ایران، شاهد افزایش وسعت محوطه ها، تغییر ناگهانی سفال و نیز افزایش بی سابقه ای در تعداد محوطه های استقراری است که نشان از نفوذ یک سنت فرهنگی جدید دارد. سنت سفال های نخودی منقوش دوره پیشین (مس و سنگ) تقریباً منسوخ شده و سفال های خاکستری سیاه داغ دار با نقوش کنده، جایگزین این سفال ها می شوند. هم زمان با نفوذ فرهنگ کورا-ارس به شمال غرب ایران، منطقه چالدران نیز تحت تاثیر این فرهنگ قرار می گیرد. تپه گاوور قلعه سی، استقرارگاهی در دشت میان کوهی چالدران است که دارای شواهدی از فرهنگ کورا–ارس است. این محل که در فاصله ۲۳ کیلومتری شمال غرب شهر چالدران واقع شده، در راستای بازدید از آثار شهرستان مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی باستان شناختی، حاکی از این است که این محل، محوطه ای تک استقراری است که در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم ق.م شکل گرفته و دارای آثار و شواهدی (معماری سنگی و سفال های خاکستری) از این دوره فرهنگی است. سفال های این محوطه، بیشترین تشابهات را با سفال های یانیق تپه، محوطه کهنه شهر (رَوَض) چالدران، تپه باروج مرند، محوطه دوزداغی خوی و تپه های وزون و کول تپه II جمهوری آذربایجان دارند. در این پژوهش، سفال های گردآوری شده در بررسی باستان شناسی تپه گاوور قلعه سی، مطالعه و مورد تحلیل باستان شناختی قرار می گیرد.
مقدمه ای بر دست ساخته های چوبی قرون هشت تا یازده هجری قمری بوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۰۲-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
چوب، ماده خامی مناسب برای بروز ذوق، استعداد، هنر و خلاقیت صنعتگران و هنرمندان در دوران مختلف بوده است. هنرمندان ایرانی در دوران اسلامی هم چون دیگر صنایع، در زمینه هنرهای مرتبط با چوب نظیر: خراطی، منبت، گره چینی و خاتم سازی، نفیس ترین آثار را خلق کرده اند. طی دوران اسلامی در ساخت عناصر معماری بناهای مذهبی مانند در، محجر و منبر از چوب آثار نفیسی ساخته شده که بررسی آن ها ازنظر سیر تکامل و تحول صنایع وابسته به چوب به عنوان بقایای مادی فرهنگی دوران اسلامی و همچنین واکاوی مضامین نقوش و کتیبه های مذهبی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده که با توجه به اهمیت موضوع تاکنون مطالعات چندانی در این راستا صورت نگرفته است. طی بررسی باستان شناسی که در سال 1394 ه .ش. به منظور شناسایی آثار تاریخی فرهنگی شهرستان بوانات صورت گرفت، آثار چوبی متعددی شناسایی و مورد بازدید قرار گرفت که پژوهش پیشِ رو در راستای معرفی و تحلیل یافته های موجود است. در این راستا، پرسش های پژوهش عبارتنداز: از دوران اسلامی بوانات چه آثار چوبی به جای مانده و عناصر تزئینی و مضامین کتیبه های آن ها چیست؟ از مسجد جامع بوانات و امامزاده حمزه بزم دست ساخته های چوبی مختلفی شامل: در، پنجره، منبر و محجر چوبی باقی مانده که ظرافت و تبحر در ساخت آن ها چشمگیر است. از آنجا که دو بنای موردبررسی به عنوان مسجد و امامزاده دارای کاربری مذهبی بوده، عموم کتیبه ها نیز شامل: آیات قرآن، شهادتین، شهادت ثلاثه، صلوات و نام امامان بود که نشان از تأثیر مذهب تشیع بر صنعت و هنر این دوره است. از آنجا که تنها در بناهای مسجد و امامزاده آثار به خوبی حفظ شده اند، می توان نقش و اهمیت مذهب و قداست را در حفظ آثار فرهنگی و تاریخی بازجست. هم چنین ظروف چوبی که پیش تر از غار کان گوهر به دست آمده بود نیز مورد تاریخ گذاری قرار گرفت که درنهایت آثار چوبی بوانات با توجه به کتیبه های موجود در بناها به قرن هشتم هجری قمری، و دوره صفویه تاریخ گذاری شدند.
بررسی تطبیقی جایگاه علمی و اجتماعی و وضعیت فکری اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
27 - 66
حوزههای تخصصی:
واکاوی منابع رجالی متقدم، بیانگر نقش برجسته اصحاب ایرانی و عراقی امام حسن عسکری(ع) در تبیین، تدوین و تداوم اندیشه امامیه است. در این پژوهش، جایگاه علمی، اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب ایرانی و عراقی امام عسکری(ع) با استفاده از روش وصفی تحلیلی و به شیوه تطبیقی بررسی شده است. برای این منظور، پس از شناسایی ملیت اصحاب و ارائه آماری از تعداد آنها، جایگاه علمی، تألیفات، جایگاه اجتماعی و وضعیت فکری و اعتقادی اصحاب آن حضرت بیان شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که از لحاظ کمّی، هرچند تعداد اصحاب ایرانی کمتر بوده، اما آثار علمی آنها بیشتر بوده و فراوانی نگارش کتب مربوط به مباحث فقهی، کلامی و ردیه نگاری توسط آنها، بیانگر اهتمام اصحاب ایرانی در حفظ مبانی اعتقادی شیعیان و انتقال صحیح آموزه های شرعی است. در زمینه فکری و اعتقادی نیز در اثر تلاش مشایخ شیعه ایرانی و مبارزه با نفوذ جریان های انحرافی و غالیانه، افراد کمتری از اصحاب ایرانی دچار انحراف شده اند. همچنین، به نظر می رسد، تعداد زیادتر وکلای ایرانی و کسانی که موفق به رؤیت امام زمان(ع) شدند، نسبت به اصحاب عراقی، به دلیل ضرورت این امر و به جهت دوری از امام(ع) و عدم دسترسی به آن حضرت بوده است.
صحت سنجی روایات سریه ذات السَلاسِل و ارزیابی اسناد و اخبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
265 - 292
حوزههای تخصصی:
سریه ذات السلاسل یکی از حوادث مهمی است که در دوران رسوالله (ص) رخ داد؛ اما اخبار و اسناد موجود درباره آن پراکنده و ناهمسو است. سنجش اعتبار و جایگاه روایات این سریه موضوعی است که منابع اسلامی و پژوهشگران معاصر به آن کمتر توجه کرده اند. این جستار به دنبال آن است تا اخبار و اسناد مرتبط با سریه ذات السلاسل را ارزیابی و دیدگاه مختار را تبیین نماید. پژوهش کتابخانه ای حاضر به شیوه مطالعه تاریخی و توصیفی، اسنادی تنظیم و منابع تاریخی، کلامی، فقهی، تفسیری و ادبی فریقین (شیعه و سنی) مورد استفاده قرارگرفته است. در مقاله، نخست روایات مختلف درباره سریه به تفکیک آمده، سپس تحلیل و برخی دلایل تعارض ها، ارزیابی و درنهایت سریه بازخوانی شده است. نتایج حاصل گویای آن است که تعارض سندی و ناهمگونی محتوایی اخبار و گزینش های منابع اسلامی مانع آن شده تا روایت پیوسته ای از سریه، غرض و سرانجام آن ارائه گردد. در عین حال بخشی از تحولات سیاسی و اجتماعی و جایگاه افراد بر اساس این اخبار استخراج و تحت تأثیر آن است.
سنجه گونه های روابط ایران و چین در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
43 - 63
حوزههای تخصصی:
روابط ریشه دار و طولانی ایران و چین در دوران حاکمیت مغولان و تیموریان در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری بسیار رونق گرفت. اما در اوایل سده 10ق/ 16م، به دلیل اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران و چین، تغییر جغرافیای سیاسی آسیا و پیدایی قدرت های جدید در حد فاصل دو سرزمین، تغییر توازن قوای سیاسی و اقتصادی در جهان و نفوذ روزافزون اروپاییان در اطراف ایران و چین، بسیاری از زمینه ها و بایسته های تداوم ارتباطات متنوع ایران و چین از میان رفته بود. در ایام حکومت صفویه (907-1135ق) نیز روابط ایران و چین در کانون توجه زمامداران و نخبگان دو سرزمین نبود و تنها به دلایلی چون تأثیرپذیری از میراث روابط دو سرزمین و نیز برخی ضرورت های اقتصادی، بعضی از گونه های روابط ایران و چین به صورت محدود برقرار بود. این مقاله بر آن است با رویکردی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات پراکنده و اندک منابع تاریخی، ادبی، علمی و هنری پاسخگوی این پرسش باشد که روابط ایران و چین طی دوره صفویه در چه عرصه ها و با چه کیفیتی در جریان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد این روابط عمدتاً در زمینه های اقتصادی، علمی و هنری بوده است. به واسطه حفظ این گونه های روابط و نیز تداوم پرتوافکنی میراث دیرینه و غنی روابط گذشته دو سرزمین، چین و دستاوردهای تمدنی و فرهنگی آن کمابیش در آیینه ذهن و اندیشه حکام و نخبگان ایران عهد صفوی حضور داشت.
بررسی عملکرد جمعیت شیر و خورشید سرخ اصفهان (1320-1309 ه.ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
207 - 235
حوزههای تخصصی:
با عضویت ایران در صلیب سرخ و تشکیل جمعیت شیر و خورشید به سال 1302 ش/ 1923 م. در تهران، به مرور شعبات جمعیت شیر و خورشید در ایران تأسیس شد و اولین گام ها برای ایجاد جمعیت شیر و خورشید اصفهان در سال 1309 ش./ 1930 م. برداشته شد. شکل گیری این جمعیت در اصفهان با اقداماتی که در طول سال های فعالیت خود انجام داد، تأثیرات مهمی در زندگی جامعه اصفهان داشت. لذا در این مقاله تلاش بر آنست تا با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده شود: جمعیت شیر و خورشید اصفهان در دوره رضا شاه چه تأثیراتی بر زندگی کودکان بی بضاعت و بی سرپرست در اصفهان داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تشکیل و فعالیت جمعیت شیر و خورشید اصفهان در دوره پهلوی اول، با جمع آوری و ساماندهی کودکان بی سرپرست و بی بضاعت توانست در آینده کودکان بی بضاعت و بی سرپرست و حتی برخی از کودکان طبقه متوسط جامعه اصفهان مؤثر باشد.
واکاوی انتقادی گزارش های رسمی از اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ددر زمان های گذشته، به منطقه وسیعی از جنوب شرق فلات ایران مکران گفته می شد. نخستین گزارش های موجود درباره مکران که از آن تحت عنوان مکا یاد شده، به دوره هخامنشیان بازمی گردد. در اسناد برجای مانده از دوره ساسانیان، از این منطقه تحت عنوان مکوران یاد شده است. در دوره اسلامی در منابع متعدد تاریخی، جغرافیایی و غیره از مکران یاد شده است. علی رغم اینکه در ارتباط با اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران در طول تاریخ گزارش های کمی باقی مانده، اختلاف فاحش و آشکاری در گزارش های موجود قابل مشاهده است. با ارزیابی دقیق گزارش های موجود درخصوص مکران، چنین استنباط می شود که این گزارش ها به دو دسته گزارش های رسمی و غیر رسمی قابل تقسیم است. منظور از گزارش های رسمی، گزارش فاتحان نظامی و کارگزاران حکومتی بوده که با اهداف خاصی اوضاع این منطقه را گزارش داده و گزارش های آنان در منابع مکتوب تاریخی و جغرافیایی ثبت شده است. منظور از گزارش های غیر رسمی، گزارش های سایر جغرافی نویسان، مورخان، سفرنامه نویسان و غیره است. هدف از این نوشتار واکاوی گزارش های رسمی موجود در ارتباط با اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران در سده های گذشته است. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که گزارش های رسمی به علت دنبال کردن اهداف خاص خودشان، در نامساعد جلوه دادن اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی مکران دچار اغراق گویی شده اند. نوشته حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش مقایسه ای با توصیف و تحلیل داده ها نگاشته شده است.
نقش شورای انقلاب اسلامی در نهادینه سازی انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها (1359-1357) و شناسایی عوامل عدم تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواضع و تعامل چندجانبه شورای انقلاب به عنوان اولین نهاد مجریِ انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بین سال های 1357 تا 1359 با سایر طبقات نقش آفرین در انقلاب فرهنگی، که عبارت اند از رهبر، دانشگاهیان، دولت و مردم، تأثیر مستقیمی بر نهادسازی و نهادینه سازی این مقوله فرهنگی در انقلاب اسلامی داشته است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با روش توصیفی-تحلیلی و بررسی اسناد، منابع و مطبوعاتِ موجود، نقش شورای انقلاب در عدم تحقق اهداف انقلاب فرهنگی در بازه زمانیِ مسئولیتش را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد عدم دستیابی شورای انقلاب به موفقیت مورد نظر امام خمینی در اجرای انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بیش از هر چیز در چند امر خلاصه می شود: اولاً مشغله بیش از حد این نهاد در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، ثانیاً برداشت مبهم و ناقص و به تبع آن برنامه ریزی غیرجامعِ اعضای آن نهاد از مقوله انقلاب فرهنگی و ثالثاً عدم همکاری و فرمانبرداریِ اولین دولت انقلاب اسلامی و رؤسای دانشگاه ها در فرآیند کار. در این میان تنها رهبری امام خمینی و همراهی مردم با اقدامات این نهاد به نحو صحیح صورت گرفته است. نکته راهبردی دیگر آنکه توجه رهبر انقلاب به توأم بودن نهادسازی در کنار نهادینه سازیِ مقوله انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها باعث شد تا ایشان در بندِ نهاد خاص نباشد و به علت نواقص موجود، مسئولیت آن را به نهاد جدیدِ ستاد انقلاب فرهنگی واگذار کند.
بازشناسی درخت صنوبر و نقش صنوبری در آثار هنری ایرانی اسلامی براساس شواهد کهن مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
223 - 248
حوزههای تخصصی:
توصیف درخت صنوبری که در متون مکتوب فارسی از گذشته تاکنون برجای مانده، با درختی که در سده اخیر، متخصصان حوزه علوم گیاهی و کشاورزی صنوبر می نامند، متفاوت است و این دو یکی نیستند. پژوهش حاضر به بازشناسی تصویر درخت صنوبر و نقش صنوبری در آثار هنری ایرانی پرداخته است و در راستای این هدف، ویژگی های درخت صنوبر را در متون مکتوب دوران اسلامی بررسی و سعی در بازشناسی این درخت از نشانه های ثبت شده در متون مذکور می نماید. از این رو، پرسش های این پژهش عبارت اند از: چه ویژگی هایی برای درخت صنوبر در لغت نامه ها، فرهنگ ها و متون کهن دوران اسلامی ذکرشده که به کمک آن ها بتوان این درخت را از سایر درخت ها باز شناخت؟ براساس ویژگی های موجود در متون کهن، کدام یک از نقوش موجود در آثار هنری دوران اسلامی را می توان بازنمایی درخت صنوبر و شکل صنوبری دانست؟ فرضیه این پژوهش، مبتنی بر آن است که نقش مایه موسوم به نقش صنوبری در آثار هنری ادوار تاریخی ایران موجود است، که برگرفته از درخت صنوبر است، و این درخت از خانواده درختان سوزنی برگ بوده و نمی تواند درختی از خانواده پوپولوس مانند تبریزی و سپیدار باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تطبیقی و به شیوه گردآوری داده ها، مطالعه کتابخانه ای و جست وجوی میدانی و اینترنتی انجام گرفته است. برآیند پژوهش حاضر نشان داد که درخت صنوبر از خانواده درختان کاج و از دیرباز یکی از نقوش پرتکرار در آثار هنری ایرانی اسلامی بوده است.
تاریخ میان رشته ای و جایگاه آن در پژوهش های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حامیان «تاریخ میان رشته ای» با طرح این دیدگاه که رویکردهای اکتشافی توصیفی به عنوان روش اصلی در پژوهش های تاریخی دیگر پاسخ گوی یک پرسش، حل یک مسئله یا پرتوافکنی بر حل یک موضوع پیچیده جوامع انسانی در چارچوب روش معرفتی خود نیست، باعث ایجاد بحث هایی در ساحت نظام دانشگاهی رشته تاریخ در ایران در موافقت یا مخالفت با این رویکرد شده اند که می توان آن را در سه دسته تقسیم بندی کرد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر بررسی آماری است و می کوشد میزان مقالات میان رشته ای در مجلات علمی پژوهشی مرتبط با گروه های تاریخی علمی کشور به عنوان نمایندگان تاریخ آکادمیک را بیابد و به دنبال پاسخ به پرسش جا یگاه تاریخ میان رشته ای در پژوهش های تاریخی جهت بررسی ادعاهای مرتبط با این وضعیت است. طی سال های اخیر، حامیان رویکرد توصیفی و قائلان «کار ویژه» برای دانش تاریخ، با آنکه در تمام سال های شکل گیری تاریخ علمی در ایران، تسلط نسبی بر فضای آموزش و پژوهش این رشته دانشگاهی داشته اند و حتی از موانع عمده تغییر بنیادین برنامه درسی رشته تاریخ در سال های بعد از انقلاب فرهنگی بوده اند، با ایجاد فضای «نظریه هراسی» به بهانه یکتا انگاری و حفظ استقلال علم تاریخ از دیگر شاخه های علوم انسانی، مانع تحول ساختاری در رشته تاریخ شده اند. آمار16 مجله علمی پژوهشی تاریخی در یک بازه زمانی 15ساله که 3926 مقاله را به چاپ رسانده اند، نشانگر آن است که صرفاً 489 مورد از این مقالات پژوهش های «تاریخ میان رشته ای» محسوب می شوند. تعداد پایین مقالات میان رشته ای و به کار نبردن گسترده نظریات در این پژوهش ها، به عنوان مهم ترین داده آماری این پژوهش نیز گزاره ای برخلاف ادعای جریان مذکور، درباره برتری داشتن جریان حامی «تاریخ میان رشته ای» بر فضای علمی این رشته است.
بررسی آرا و اندیشه های تاریخ نگارانۀ ماوردی در اعلام النبوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن علی بن محمدبن حبیب بصری ماوردی از بزرگ ترین فقهای شافعی در قرون 4 و 5 هجری بوده است که به دلیل آثار متعددی که در موضوع سیاست به نگارش درآورده، جایگاه مهمی در تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام دارد. اعلام النبوه یکی از آثار بازمانده ماوردی است که با موضوع اثبات نبوت حضرت محمد(ص) با تکیه بر نشانه های پیامبری وی نوشته شده است. با توجه به اینکه این کتاب در زمره آثار سیره نگاری قرار می گیرد و نیز با توجه به اینکه تاریخ نگری به معنی چگونگی تفکر تاریخی مورخ است، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است: تاریخ نگری یا اندیشه های تاریخ نگارانه ماوردی در اعلام النبوه چگونه بوده است و از طرف دیگر اندیشه های کلامی او چه تأثیری بر تاریخ نگاری اش داشته است؟ نگارندگان با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این نتایج دست یافتند: ماوردی در سخن از روایات مبتنی بر معجزه و نیز ارائه تاریخ زندگی پیامبر(ص) بینش تاریخی داشته است. وی علی رغم رویکرد الهیاتی به مسئله اعجاز، در توجه به عناصر تاریخی (زمان- مکان- موقعیت)، تسامح در شناخت راوی، توجه به امکان وقوع اخبار تا حد ممکن و نیز توجه به نقد و تحلیل، بینش تاریخی خویش را نشان داده است. همچنین رویکرد کلامی او در بحث اعجاز قرآن و پذیرش عصمت پیش از نبوت، مانند معتزله بوده و به دلیل مخالفت اشاعره با عصمت پیش از نبوت، می توان رویکرد کلامی وی را در این اثر مانند معتزلیان دانست.
بررسی و نقد آرا و استدلال های پژوهشگران عرب و ایرانی پیرامون نام خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نقشه های تاریخی و معاصر و متون تاریخی و جغرافیاییِ یونانی، لاتین، عربی و فارسی، نام «فارس» در طول تاریخ به دریای جنوب ایران اطلاق شده است؛ بااین حال، در اوایل دهه شصت قرن بیستم میلادی نام «عربی» ازسوی سیاست مداران عرب جایگزین نام «فارس» شد. در پی این اقدام، مورخان عرب به منظور اصیل جلوه دادن و مستندساختن این نام، شواهد و استدلال های تاریخی، جغرافیایی، زبانی و قومی ارائه دادند. در برابر این جریان، مورخان ایرانی شواهد تاریخی بی شماری از اطلاق نام فارس به این دریا را در منابع یونانی، لاتین، فارسی، اروپایی و به ویژه عربی فهرست کردند. نظر به استفاده از مراجع و گزاره های تاریخی در این تحقیقات، در پژوهش حاضر کوشش می شود ضمن بررسی و طبقه بندی استدلال های مورخان ایرانی و عرب پیرامون نام اصیل و درست این دریا، آرا و استدلال های ایشان از گذر قیاس با گزاره های تاریخی اعتبارسنجی شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد غرض پژوهشگران ایرانی و عرب از رجوع به منابع تاریخی، نه شناسایی و بررسی نام (های) این دریا در طول تاریخ، بلکه اثباتِ صحت و اصالت نام مدنظر خود و نشان دادن نادرستی نام مدنظر طرف دیگر بوده است؛ ازاین رو، در صورت مشاهده شواهد و گزاره های تاریخیِ متضاد با ادعاهای خود به تحریف، بهانه تراشی و نادیده گرفتن آن روی آورده و تحقیقاتشان جنبه ایدئولوژیک پیدا کرده است.
سهم ناچیز زنان در تولید آثار مکتوب؛ چیستی و چرایی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵
25-46
حوزههای تخصصی:
در آثار تاریخ نگاری، شرح احوال زنانی بسیار ذکر شده که آثاری در حوزه شعر و ادب سروده یا در عرفان و علوم شرعی (فقه و اصول)، صاحب نظر بودهاند؛ اما در عرصه اندیشهورزی و نظریهپردازی یا در حوزه تاریخ، نجوم و فلسفه و ... ، کمتر نام و نشانی از آنها دیده میشود. از زنان شاعر و عالمه نیز کمتر اثری مکتوب بر جای مانده، و آشنایی ما با آنها به طور عمده از طریق اشارههای گذرای منابع تاریخی است؛ بنابراین دو پرسش به ذهن میرسد؛ نخست اینکه که چرا زنان به ندرت اثری مکتوب از خود به جای گذاشتهاند، و دیگر آنکه چرا زنان به جز در عرصه ادب و شعر، به دیگر حوزههای علمی کمتر وارد شدهاند. پاسخ به این پرسشها، موضوع مقاله پیش رو است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بیسوادی یا کمسوادی، ناتوانی ذهنی و جسمی، نداشتن تمکّن و استقلال مالی و نداشتن حریم خصوصی، دلایل موجهی برای توجیه سهم اندک زنان در تولید آثار مکتوب نیست؛ چراکه حتّی زنان متمکّن و باسواد نیز چندان آثار علمی یا غیر علمی از خود بر جای نگذاشتهاند. شاید بتوان گفت، تنها دلیل ناچیز بودن سهم زنان در تولید آثار مکتوب، سطح انتظار جامعه از آنان بوده است.
تأملی نو بر قفل های دورۀ صفویه ازمنظر فرم، نقش و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۲۸-۳۰۳
حوزههای تخصصی:
هنر و صنعت قفل سازی هم چون دیگر هنرهای فلزی ایران به نوعی بازتاب آداب، عقاید و سنن مردم این سرزمین است. این هنر، درآمیختگی ظریفی از زیبایی شناسی با فولاد و آهن است و درنهایت به هم نشینی قابل تأمل هنر و صنعت می انجامد؛ از این رو، می توان دریافت که با مقوله ای ارزشمند مواجه هستیم که ظرفیت های گوناگون بصری، فرمی و زیبایی را در خود نهفته دارد. هدف از انجام این پژوهش، ضمن دسته بندی قفل ها و ویژگی های فرم و نقش، شناخت قابلیت ها و کارکردهای متفاوت، به رمزگشایی نقوش و سنت ها و باورهای پیرامون آن ها می پردازد. پرسش اصلی پژوهش و مطرح در مورد این موضوع آن است که، نقش مایه های قفل های دوره صفویه از کجا اقتباس شده است؟ ویژگی های فرمی و مفهومی نقوش به کاررفته در قفل های دوره صفویه چگونه است؟ و تا چه میزان با جنبه های اعتقادی دوره صفویه ارتباط دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و به لحاظ ماهیت به شیوه توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای و با تکیه بر توصیف، تحلیل و تاریخ خواهد بود. در این گفتار، سعی بر این بوده است که بیان نماید در دوره صفویه قفل علاوه بر جنبه حفاظتی کاربردی) برخوردار از جنبه آئینی بوده و رابطه مستقیم و تنگاتنگ با سنت اسلامی داشته است. بنابراین با تحلیل نقوش و کتیبه های به جای مانده بر قفل ها می توان دریافت که نقوش براساس کارکرد قفل، توسط هنرمند ابتدا انتخاب و سپس طراحی شده اند. بر این اساس می توان کارکرد کاربردی، کارکرد مذهبی و کارکرد طلسم گونه برای قفل های این دوره مطرح نمود.
تعارضات درون ساختاری و کارکردی در نظام دیوانسالاری دولت سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
408 - 425
حوزههای تخصصی:
دولت سلجوقی، برای ایجاد مدیریت متمرکز و پایدار دیوان سالار، دارای دو محدودیت اساسی درون ساختاری بود. نخست محدودیت در منابع مالی و پولی پایدار و دوم محدودیت در نظام ارتباطات و حمل ونقل و سازوکارهای اداری و نظارتی مستمر. حاکم بودن اقتصاد معیشتی و کالایی در سطح جامعه، موجب وصول غالب مالیات ها به صورت جنس و کالا و درنتیجه کمبود و محدودیت منابع پولی در خزانه مرکزی بود. کمبود نقدینگی در خزانه حکومت هم مهم ترین مانع فراروی تأسیس و تثبیت نظام دیوانسالاری بود. اقدام دولت سلجوقی در واگذاری اقطاع و پرداخت غیر نقدی مواجب صاحب منصبان حکومتی، ناشی از همین وضعیت کمبود نقدینگی بود. همچنان که نبود سیستم حمل ونقل و ابزارهای ارتباطی و نظارتی مستمر در گستره قلمرو سیاسی، موجب ناتوانی دیوان مرکزی در نظارت پیوسته در ایالات و فعالیت حکام محلی و ایالتی بود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، تقارن و پیوستگی شرایط دوگانه مذکور گسست سیاسی-اداری ایالات دولت سلجوقی و تجزیه و فروپاشی دیوانسالاری مرکزی را در پی داشت.