مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
پلیستوسن
حوزه های تخصصی:
ارتفاعات تالش گنجینه ای غنی از اشکالحاصل از فرسایش یخچالی است از آنجائیکه فرایندهای مرفوژنز بیرونی تابع شرایط اقلیمی هستند و شرایط اقلیمی عصر حاضر امکان ایجاد چنین اشکالی را فراهم نمی آوردند بنابراین وجود چنین اشکالی را میتوان تاییدی بر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در سیستم شکل زایی در این بخش از کشورمان دانست به دلیل مصون بودن نسبی این اشکال از فرسایش و با نظر به دخالت سیستم های شکل زایی کنونی زمانتشکل آنها به تغییرات اقلیمی جهانی ÷لیستوسن مربوط میشود شناسائی اشکال به کمک عکسهای هوایی 1:55000 و 1:20000 و نقشه های تو÷و گرافی ÷وششی منطقه و همراه با بازدیدهای میدان و نیز شناسایی منشا رسوبها توسط نمونه برداری و آنالیز آنها به انجام رسید شواهد زئومرفولوژیک مورد بررسی در این تحقیق شامل سیرک و دره یخچالی سنگهای سرگردان رسوب های یخچالی و سطوح فرسایش یافته توسط یخ می باشد میانگین برف مرز خاصل از این تحقیق برای ارتفاعات تالش طی ÷لیستوسن 2360 متر محاسبه شد ولیکن به دلیل همجواری با دریای خزر به صورت محلی تفاوتهایی در ارتفاع برف مرز ایجاد شده چنانچه این ارتفاع برای ضلع شرقی 1800 ضلع جنوبی 2400 و ضلع غربی 2900 متر محاسبه گردیده است مرفوژنر ارتفاعات تالش طی دوره های سرد ÷لیستوسن توسط دو سیستم فرسایش یخچالی و مجاور یخچالی انجام گرفته است
صنایع سنگی جوامع پلیستوسن در کرانه های شمالی تنگه هرمز و دریای عمان: بازنگری مجموعه دست ساخته های سنگی حاصل از بررسی تیبو و قاجار، سال 1356ه .ش.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل کلیدی باستان شناسی پارینه سنگی، گذرگاه ها و مسیرهای پراکنش گروه های انسانی پلیستوسن در آسیا است. یافته های پارینه سنگی اخیر در کرانه ها و پس کرانه های جنوبی ایران، بیانگر اهمیت این منطقه در پراکندگی گروه های انسانی پلیستوسن است. در بررسی هیأت زمین شناختی مشترک فرانسوی-ایرانی در سال 1356 ه .ش.، توسط «تیبو»، «دوفور»، «مرسیه» و «قاجار»، یکی از مهم ترین مجموعه های پارینه سنگی در نوار ساحلی شمالی خلیج فارس و دریای عمان در سال های پیش از انقلاب اسلامی شناسایی شد. در طی این بررسی، مجموعه دست ساخته های سنگی قابل توجهی در سطوح فرسایشی جمع آوری شد، اما گزارش نهایی یافته های پارینه سنگی هرگز منتشر نشد. در این نوشتار، ویژگی های ریخت فن آوری این مجموعه که هم اکنون در بخش پارینه سنگی موزه ملی ایران نگه داری می شود، مطالعه شده است. مهم ترین ویژگی این مجموعه، صنعت سنگ مادر-تراشه پارینه سنگی قدیم است؛ هرچند درخصوص شواهد آشولی اطمینان چندانی نیست. شواهد پارینه سنگی میانی در این مجموعه، شامل برداشته های لوالوا، سنگ مادرهای دیسکی/نیمه مرکزگرا، و خراشنده ها برروی تراشه، به ویژه خراشنده های عرضی و اریب است؛ اگرچه شواهد برای انتساب این نمونه ها به فرهنگ موستری کافی نیست. شمار کم تیغه ها و فقدان ریزتیغه، اظهارنظر درباره صنایع پارینه سنگی جدید/فراپارینه سنگی را دشوار کرده است. تعداد اندک تیغه ها و وجود سنگ مادر تیغه/ریزتیغه تک سکویی، و همچنین یک تیغه قطع شده، تنها شواهد پارینه سنگی جدید/فراپارینه سنگی است. مطالعه این مجموعه اطلاعات جدیدی درخصوص رفتار فن آورانه شکارگر-گردآورندگان پلیستوسن در این بخش کمتر شناخته شده فلات ایران را در اختیار گذاشته، و ظرفیت بالای کرانه ها و پس کرانه های شمالی خلیج فارس و دریای عمان در مطالعات باستان شناسی پلیستوسن و آزمودن فرضیه هایی هم چون -خروج از آفریقا- و -پراکنش های ساحلی- را نشان می دهد.
بررسی و نقد کتاب Stone tools in human evolution, behavioral differences among technological primates(دست افزارهای سنگی در فرگشت انسان: تفاوت های رفتاری میان نخستی سانان ابزارساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
329-349
کتاب دست افزارهای سنگی در فرگشت انسان از سری کتاب های جان شِی برای آفریدن روشی نوین در تحلیل دست افزارهای سنگی است. این بار، وی با رویکردی تازه، نه از دید یک باستان شناس صِرف، بلکه از دید یک دیرین انسان شناس، در تلاش برای پاسخ دادن به پرسش های مربوط به فرگشت رفتار انسان، به کمک روش های باستان شناسانه است. اگرچه دست افزارهای سنگی برای درک فرگشت انسان، امکان بالقوه بالایی دارند، اما برخی رویکردها و چارچوب های باستان شناسی سنتی در تحلیل آن ها، مانع از درک این فرگشت می شوند. وی در جای جای کتاب بر نظر خود تأکید می نماید که باستان شناسان باید رویکرد سنتی خود را تغییر داده و در مطالعه فرگشت انسان و رفتار او بر اساس دست افزارهای سنگی، روش های نوینی بیابند. این روش های نوین می تواند دیرین انسان شناسان، متخصصان علم ژنتیک دیرینه و باستان شناسان را گرد یک آورده و منجر به کسب نتایج بهتری در درک رفتار انسان شود. این هدف نویسنده و تلاش ارزشمند وی قابل تقدیر است. اما آیا وی به چنین رویکرد نوینی در کتاب خود دست یافته است؟ تا چه میزان رویکرد نویسنده در این کتاب به دستیابی به این هدف نزدیک شده است؟ مروری بر این کتاب نشان می دهد که هنوز راه درازی در پیش است تا بتوانیم رفتار و چرخه فرگشت انسانی را از راه مطالعه دست افزار سنگی درک نماییم. کتاب با پرسش های فراوان و بدون پاسخ به پایان می رسد و خوانندگان را با این پرسش بر جای می گذارد که آیا نویسنده توانسته از رویکرد باستان شناسانه سنتی، که خود در سراسر کتاب منتقد آن بوده و تلاش برای یافتن جایگزینی برای آن داشته، رها شود؟
پژوهش های سنجه پذیر در باستان شناسی محیطی دوره پلیستوسن (تعاریف، کاربرد و ضرورت ها برای فلات ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
123 - 156
حوزه های تخصصی:
زمین به عنوان یک بستر، همواره در حال ذخیره کردن اطلاعات اقلیمی، انسانی و محیطی است و می تواند آینه تمام نمای روابط زیا و گیاه با محیط زیست باشد. رژیم غذایی، پوشش گیاهی، وضعیت اقلیم، دلایل انقراض موجودات زنده، مهاجرت و الگوهای استقراری انسان از آن دسته اطلاعاتی است که می توان از بایگانیِ زمین برداشت کرد. بازیابی این اطلاعات همواره بخشی از دغدغه های پژوهشگران بوده است. اما آنچه مشخص است، این است که شرایط محیطی گذشته را نمی توان تنها با تکیه بر یافته های فرهنگی در بافت باستان شناسی بازسازی کرد، بلکه این امر مستلزم ادغام طیف گسترده ای از علوم است. نتیجه این ادغام، سر برآوردن شاخه هایی از علوم میان رشته ای همانند باستان شناسی محیطی است که هدف اصلی آن درک فرایندهای تعاملی بین انسان و محیط است. باستان شناسی، با پیشرفت علم و تخصص گرایی همواره با رویکردی نو و چالش های نوینی مواجه است، ازاین رو بومی سازی تکنیک های باستان شناسی محیطی و بازنگری مبانی نظری و عملی باستان شناسی ایران، که به میزان زیادی در این زمینه با کاستی مواجه است امری الزامی به نظر می رسد. در این مقاله کوشیده ایم با روش کیفی و با رویکرد توصیفی به مرور، بخشی از آزمایش های میان رشته ای (اهداف، کاربردها و کارکردها) با ذکر مثال هایی مورد استفاده در باستان شناسی، مبتنی بر رهیافت های باستان شناسی محیطی و به ویژه یکی از زیر شاخه های آن یعنی باستان زمین شناسی، در اواخر دوره پلیستوسن بپردازیم و به نیازها و ضرورت های این علوم میان رشته ای اشاره نمایم.
تغییر اقلیم و تولد کشاورزی: گذار فرهنگی از جستجوی غذا به تولید غذا در جنوب غربی آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
3 - 22
حوزه های تخصصی:
دگرگونی های فرهنگی جوامع انسانی به عوامل گوناگونی بستگی دارد که یکی از مهم ترین آن ها تغییر اقلیم است. این پدیده با تغییر شکل محیط زیست می تواند امکانات معیشتی را گسترش دهد و یا محدود نماید. پژوهش های دیرین اقلیم و باستان شناسی نشان می دهند که تمایل جوامع انسانی به تغییر نظام معیشتی خود، بی ارتباط با دگرگونی های اقلیمی و محیطی نبوده است. این مقاله با بهره گیری از علوم مزبور، قصد دارد، به منظور شناخت وضعیت محیطی و زمان احتمالی آغاز فعالیت های کشاورزی در جنوب غربی آسیا، به ویژه ایران، به بررسی شرایط اقلیمی اواخر پلیستوسن و اوایل هولوسن بپردازد. به نظر می رسد، چالش های معیشتی مرتبط با نوسانات اقلیمی پی درپی در اواخر پلیستوسن بر درک بهتر انسان از توانایی ها و ضعف های خود و نیز امکانات بالقوه طبیعت پیرامونش افزوده است، به طوری که توانسته است، با پشت سر گذاشتن دشوارترین تنش زیستی این دوره، موسوم به رویداد دریاس جوان (۹/۱۲ – ۷/۱۱ هزارسال پیش)، در اوایل هولوسن اولیه (۷/۱۱ – ۵/۱۰ هزار سال پیش)، از طریق کشت غلات مبادرت به تولید غذا نمایند. روند افزایش رطوبت طی هولوسن اولیه در مناطق قارّه ای (برخلاف مناطق نزدیک به دریا) بسیار آهسته صورت گرفته و این وضعیت، به احتمال زیاد، مانع توسعه امکانات زیست محیطی همگام با افزایش جمعیت بوده است. بنابراین، محتمل است که ابداع کشاورزی در مناطق قارّه ای برای سازگاری با دشواری های معیشتی در اوایل هولوسن اولیه رخ داده است. وقوع این پیشرفت بزرگ در مسیر دگرگشت فرهنگی انسان، بازتاب دهنده نقش مؤثر اراده او در کاهش فشارهای طبیعت است.
بازتاب شرایط اقلیمی در هنر نقاشی از اواخر پلیستوسن تا عصر یخبندان کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
3 - 13
حوزه های تخصصی:
هنر که زاییده اندیشه ها، احساسات، ادراکات و تجربیات انسان است، قویاً تحت تأثیر کیفیت زندگی و شرایط محیطی هنرمند قرار دارد. بنابراین، با توجه به این که هر گونه تغییر محیطی قادر است اوضاع معیشتی انسان، به ویژه انسان وابسته به محیط، را متأثر سازد، می توان ادعا کرد که همیشه، هنر، به طور مستقیم و غیرمستقیم، منبعث از شرایط محیطی هنرمند بوده است. مصداق این گفته، در هنر پیش از تاریخی و تاریخی به چشم می خورد. تغییر اقلیم که بر محیط زیست تأثیر می گذارد، الگوهای معیشتی جوامع را تحت الشعاع قرار می دهد و سبب تطورات فرهنگی می شود. از درون این دگرگونی ها، موضوعات هنری جدیدی خلق می گردند؛ به همین دلیل، نقش انسان کشاورز در عصر مس سنگی جایگزین انسان شکارگر در عصر پارینه سنگی جدید شده است. در این پژوهش، با تأمل در نقاشی های غاری عصر پارینه سنگی جدید اروپا، نقوش سفال های عصر مس سنگی شمال ایران مرکزی و نقاشی های عصر جدید اروپا، ارتباط هنر با شرایط اقلیمی و محیطی مورد بررسی قرار می گیرد. مفروض است که تغییرات اقلیمی روی هنر تأثیرات گسترده و عمیقی گذاشته اند. این واقعیت را انطباق نتایج پژوهش های دیرین اقلیم با مضامین هنری نقاشان در دوره های فرهنگی مختلف، به روشنی نشان می دهد.
تحلیل مورفومتری پارامترهای کنترل کننده سیرک های یخچالی در حوضه رودخانه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
37 - 19
حوزه های تخصصی:
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از پارامترهای مورفومتریک، فاکتورهای آماری ضریب تغییرات، انحراف معیار، میانگین، ماکزیمم و مینیمم در Excel محاسبه و برآورد شد. سپس مقادیر ضریب تعیین برای هر یک از پارامترها برآورد شده و نمودار پراکنش ترسیم شد. در نهایت ماتریس همبستگی با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون برای تمامی فاکتورها برآورد شد. بیشترین میزان فراوانی سیرک در جهت جنوب غربی واقع شده است. حداکثر ارتفاع سیرک ها به میزان 3800 متر نیز متعلق به جهت جغرافیایی جنوب می باشد. بیشترین همبستگی ها بین پارامتر طول و عرض به میزان 9936/0 مشاهده شد. این امر نشان دهنده تغذیه بالای این سیرک ها و حجم قابل توجه آنها در دوره پلیستوسن می باشد. بررسی ها نشان داد که سیرک های تکامل یافته تر نسبت به سیرک های کمتر توسعه یافته از مساحت بیشتر، ارتفاع کمتر و نسبت طول به عرض کمتری برخوردار هستند.