فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۴ مورد.
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
Administrative system is one of the deep-rooted and ancient institutions of Iran. Administrative system or in other words court-administrative organization in any government is considered as one of the structures of a political system, which is very important and plays a significant role in the consistency of a government. The court-administrative organization of Safavid, which went through the three stages of formation, stabilization and peak along with the two elements of continuity and development, was one of the powerful administrative systems of post-Islamic Iran, which its examples became as a model for Iranian governments after Safavid. The fundamental desire of the present research is to examine the role and position of the court organization considering the foreign relations of Safavid. The research method in this study is based on the descriptive-analytical method and the method of collecting information is library. The results and achievements of the present research illustrated that that positions such as Monshi ol-Mamalek, Majless Nevis (events writer), Īshīk Āghāsī Bāshī, Mehmandar Bashi, Yesavol Sohbat, Pishkesh Nevis and Nazer each played a role in issues related to Safavid foreign relations.
برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های مشروعیت بخش در عناصر بصری سکه های ایلخانی با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
115 - 140
حوزههای تخصصی:
کاربست رویکردهای نشانه شناسی در مطالعه مضامین سکه ها با توجه به ویژگی نوشتاری تصویریِ عناصر بصری سکه، معانی مستترتر و ضمنی آن ها را نسبت به سایر متون هنری بهتر می تواند آشکار نماید. این پژوهش با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی (به ویژه مفاهیم پساساختارگرایی آن)، مضامین موجود در عناصر بصری سکه های ایلخانی را مطمح نظر قرار داده و در این راه از نظریه مشروعیت قدرت «دیوید بیتهام» نیز بهره جسته است. سؤال اصلی پژوهش این است که برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های سکه های ایلخانی به چه صورت بوده و نظام های نشانه ای در آن ها چگونه متجلی شده است؟ بر همین اساس داده ها به صورت کتابخانه ای آرشیوی جمع آوری و سپس مفاهیم موجود در آن ها به روش تحلیلی تاریخی موردمطالعه قرار گرفتند. طبق یافته ها کاربرد این روش پارادایم های گسترده تری را در مطالعه سکه درگیر می نماید و منجر به درک معناهای ضمنی در مضامین سکه ها می شود. بر این اساس معانی عناصر سکه های دوره هلاکوخان تا اواسط حکومت آباقاخان نشانگر تلاش خوانین برای کسب سطح اول مشروعیت و مفاهیم سکه های اواخر آباقاخان تا گیخاتو نشان از عدم موفقیت خوانین ایلخانی در پیشبرد اهداف توجیهی خود و چالش فقدان اعتقادات مشترک (سطح دوم مشروعیت)، با ضرب سکه هایی با مضامین مسیحی، یهودی (ستاره داوود) و حتی شیعی دارد. در دوران پس از غازان خان تا انقراض حکومت، هم نشینی رمزگان های اسلامی، اویغوری و ایرانی در مضامین سکه ها هم زمان با سطح سوم مشروعیت در بطن جامعه ایلخانی اتفاق می افتد. در این دوره مظاهر ارکان اصلی قدرت (اعم از سیاسی، مذهبی و اقتصادی) به گونه ای متناسب در مضامین سکه ها همنشین شده و بازتابی از شبکه قدرت هستند. در این دوره معانی سکه ها از طریق بسطِ روابط بینامتنی با سایر حوزه ها به نوعی نشانگی تبدیل شده اند.
The Territory of Iran in the Late Safavid Dynasty according to Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy’s Etats du Grand-Seigneur en Asie: Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte (The First Half of the 12th Century AH/ 18th Century CE)
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Historical maps are one of the most important sources for studying the historical geography of lands, borders of dynasties and territories, historical names and border changes. also, by studying historical maps, one can discover the geographical vision and view of people throughout the centuries and in different societies, and in this way achieve a correct understanding of concepts such as the world, geography, territorial boundaries and things like these. on the other hand, the researcher of Iranian history, especially the researcher of the Safavid era, is bound to refer to various maps that have been drawn about the geographical boundaries of Iran. by studying the elements and data included in the historical maps, one can get a visual understanding of the borders of Iran's territory and the correct recording of specific geographical names. the map of the "Etats du Grand-Seigneur en Asie : Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte" was drawn in the first half of the 12th century AH/18th CE by the efforts of two of the most prominent European cartographers of that era, namely Gilles Robert de Vaugondy and his son Didier Robert de Vaugondy. Vaugondies were prominent cartographers in the 17th and 18th centuries whose scientific activities were largely acknowledged in the French court and across Europe, and European rulers tended to acquire maps and geographical globes developed by the Vaugondies. Now the question is, how did a European cartographer describe the geographical area of Iran in the early 18th century? Did he look at the territory of Iran from a dynastic lens or did he consider it as a whole unit? Adopting a descriptive-analytical approach and qualitative methodology, the present study strives to outline the domain of Iran in the late Safavid period based on the information provided on the map drawn by Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy. Analysis of obtained data unveils that Vaugondy, alike his contemporaries, regarded Iran as a unit and distinct geography. The image that he provided of the boundary of Iran also aligns with Persian texts of the given era.
The Safavid Dynasty and Chronogram
حوزههای تخصصی:
Chronogram is the conversion of numbers and figures of history into letters, words and terms. Due to its development and growth, especially in the Safavid period, this technique has become a complex form and has gradually attracted politicians` attention and has been used directly in historical developments to prove their legitimacy, as well as their confrontation against their opponents. The use of the chronogram and the attempt to reconcile it with the rise of the Safavids, the accession of Shah Ismail, the formation of Shah Tahmasb's army, some of the Indian conquests during the reign of Shah Abbas and accession of Nader are some of these historical approaches which will be discussed in this study. In addition to stating a specific part of history, some of these chronograms, also indirectly reveal some hidden social and historical issues that can be used in historical analysis.
فرمانروایی ساسانیان بر سوریه در دوره خسرو پرویز (604-628م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت ساسانیان بر سوریه در دوران خسرو پرویز(۶۲۸- ۶۰۴ م) یکی از موضوعات بحث شده بین پژوهشگران تاریخ باستان در طول صد سال گذشته بوده است. بسیاری از آنان دوران فرمانروایی ساسانیان بر سوریه در زمان خسرو پرویز را دوره فروپاشی نهادها و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی سرزمین سوریه می دانند و آن را بسیار منفی و مخرب معرفی کرده اند. در این مقاله تلاش شد برخلاف نظر رایج و بر اساس شواهد تاریخی و با استفاده از منابع نوشتاری و داده های باستان شناسی نشان داده شود که فرمانروایی ساسانیان بر سوریه سبب فروپاشی ساختارهای اداری، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی این سرزمین نشد و ساختارهای پیشین با مختصر تغییرات ادامه پیدا کرد. ساسانیان با سلطه نظامی بر این سرزمین، ساختار اداری و نظم پیشین را با اندکی تغییرات دوباره سازماندهی کردند. هر چند آنان مدیریت سیاسی و نظامی را خود بر عهده گرفتند، مدیریت مالی و مدنی این سرزمین همچنان در کنترل اشراف محلی شهری و رهبران دینی باقی ماند. این پژوهش به گونه توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی انجام گرفته است.
بررسی تأثیر مکتب علمی سمرقند بر علم نجوم دوره حکومت عثمانی (مطالعه موردی تأثیر کتاب المخلص فی الهیئه نوشته محمود بن عمر چغمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
156-141
حوزههای تخصصی:
مکتب علمی سمرقند را می توان یکی از مهم ترین مراکز علمی در تاریخ علم دوره اسلامی قلمداد کرد. این مکتب حاصل تکامل نهادهای علمی پیش از خود بود که از حدود 812 ق با شروع حکومت الغ بیگ در سمرقند پا گرفت. کتاب های برجای مانده از این دوره با گذشت زمان به منابع علمی معتبر تبدیل شد و در قلمروهای اسلامی موردِمطالعه قرار می گرفت. در میان رساله های هیئت که می توان آنها را درس نامه های آموزشی نجوم به شمار آورد، رساله الملخص فی الهیئه چغمینی بیش از همه مورد ِتوجه قرار گرفت و یکی از مهم ترین شرح های این رساله توسط قاضی زاده رومی در همین مکتب نوشته شد. پس از کاهش فعالیت های محیط علمی سمرقند، برخی از دانشمندان این منطقه به آناتولی مهاجرت کردند که نقش بسزایی در شکل گیری سنت نجومی عثمانی ایفا کردند. این مقاله با بررسی شخصیت علمی چغمینی به دنبالِ عرضه تأثیر این دانشمند مسلمان و آثارش بر نجوم دوره عثمانی است. شمار شاگردان و رهروان علمی چغمینی در حوزه علم نجوم دوره عثمانی، تثبیت کتاب الملخص به عنوانِ منبع درسی در مدارس و نهادهای آموزشی عثمانی، و نگارش شرح های مختلف بر الملخص، به ویژه به زبان های فارسی و ترکی همگی نشان از گستره تأثیرگذاری این کتاب ارزشمند است.
تبیین وضعیت سلامت کارگران و بهداشت کارخانه ها و تصویب نخستین آیین نامه بهداشت کارگران در ایران عصر پهلوی (1304- 1332ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب صنعتی و ماشینی شدن تولید اگرچه از سختی تولید و فشار بر جسم انسان تا حدی کاست، اما ساعات کار طولانی، بهره کشی شدید و خطرات ناشی از کار با ماشین های ناایمن اولیه، سلامتی و زندگی کارگران را به شکل روزافزونی مورد تهدید قرار داد. این امر به مسئله ای مهم در عرصه تولید صنعتی و زندگی اجتماعی تبدیل شد؛ زیرا آسیب و مرگ زودهنگام کارگران، صدمات فراوانی بر نیروی تولید و پیکره اقتصادی جامعه وارد می کرد. واکنش های طبیعی کارگران و ظهور اندیشه های انتقادی و اصلاحی اندیشمندان مختلف، حمایت از طبقه کارگر و توجه به سلامت و بهداشت کارگران را به مطالبه ای جدی در جوامع صنعتی اروپا تبدیل کرد. ایجاد صنایع جدید، پیدایش کارگر صنعتی و همچنین گسترش اندیشه های چپ، منجر به تسرّی مسئله فوق به کشورهای غیراروپایی از جمله ایران گردید. یافته های تحقیق حاضر که براساس ترکیبی از روش علّی و عقلانی و عمدتاً بر پایه اسناد و جراید این دوره نوشته شده، نشان می دهد که رضاشاه برخلاف سیاست های ضد چپ گرایانه خویش، تحت فشار مجامع بین المللی و افزایش کمّی شمار کارگران فعال در بخش صنایع ماشینی، برای نخستین بار به تصویب «نظام نامه کارخانجات و مؤسسات صنعتی» در ایران اقدام کرد که در عرصه عمل به اجرا درنیامد. با سقوط وی به دست متفقین و فضای نسبتاً باز سیاسی، احزاب چپ گرا به خصوص حزب توده موفق شدند دولت را وادار سازند تا با استفاده از بستر و زیرساخت اولیه به وجود آمده در دوره رضاشاه، به تدوین نخستین «آیین نامه بهداشت کارگران» در ایران تن در دهد.
تحلیل گفتمان مشروعیت دولت عباسی در ولایتعهدی امام رضا(ع) بر اساس رویکرد گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش «مشروعیت» در حاکمیت مأمون، بر آن است تا با تکیه بر روش گفتمان انتقادی فرکلاف و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، پیش زمینه ها و علت های پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع) را، با واشکافی گفتمان دو سوی درگیر در منازعه مأمون و امام رضا(ع)- تفسیر و تبیین کند و با نگرشی تحلیلی انتقادی بر مقطع تاریخی منتهی به ولایتعهدی امام رضا(ع) در پی حصول به این نتیجه است که مأمون کوشیده، با افزودن ضلع دیگری بر حاکمیت خود، مرکز ثقل مشروعیت را جابه جا کرده، توازن قوای هر دو طرف را به نفع خود برهم زند و تلاش او برای بهره بردن از پتانسیل علویان و رهبر ایشان امام رضا(ع) که در بین مسلمانان محبوبیت و مشروعیت و مقبولیت داشته، یک استراتژی حکومتی برای حل «بحران مشروعیت» ایجاد شده از قتل خلیفه مستقر بوده است.
انگیزه ها و اهداف تأسیس کنسولگری بریتانیا در مشهد در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
101 - 127
حوزههای تخصصی:
انگلستان و روسیه در دوره قاجار، بر اساس امتیاز دولت کامله الوداد، در ایران کنسولگری تأسیس کردند. کنسولگری معمولاً با اهداف بازرگانی ایجاد می شد، اما گزارش ها و فعالیت های چنین مؤسساتی بسیار فراتر از انگیزه ها و اهداف تجاری بود. این پژوهش به بحث درباره کنسولگری بریتانیا در مشهد می پردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال است که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس چه انگیزه ها و اهدافی تأسیس شد. با بررسی منابع، این فرضیه مطرح شد که کنسولگری بریتانیا در مشهد بر اساس اهداف تجاری و سیاسی و در جهت پایش اقدامات روسیه در این منطقه ایجاد شد، اما فراتر از آن دارای کارکردهای فراگیر اطلاعاتی، امنیتی و اجرایی در ایالت خراسان بود. داده های پژوهش با ابزار کتابخانه ای، از منابع تاریخی و نیز دو دسته اسناد فارسی و انگلیسی، به دست آمد و با روش تبیین علّی، در چارچوب رقابت بریتانیا و روسیه، بحث شد. نتایج بحث حاکی از آن است که کارگزاران بریتانیا در رقابت با روسیه، در مشهد کنسولگری ایجاد کردند. انگلیسی ها در پوشش کنسولگری در مشهد، یک شبکه اطلاعاتی به وجود آوردند که قصد آن پایش و رصد فعالیت های روسیه در آسیای میانه و مرزهای شمال شرقی ایران بود تا بتوانند اقدامات ضد انگلیسی روس ها را در این ناحیه خنثی کنند. علاوه بر این، با ایجاد کنسولگری در مشهد، ضمن حمایت از اتباع بریتانیا، موانع تجاری سر راه بازرگانی ایران و انگلیس را در این ناحیه مرتفع کردند.
تاریخ هجده ساله ی تبریز (نگاهی به وضعیت تبریز جدا شده از ایران: 27 رمضان 993 تا 18 جمادی الاول 1012ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت عثمانی در عهد مراد سوم، به سال 986ق. / 1578م. با توجه به ضعف صفویان به ایران حمله کرد. نتیجه هجوم عثمانی ها بعد از 12 سال جنگ، جدایی بخش بزرگی از غرب کشور و ازجمله آذربایجان بود. طی معاهده استانبول اول، تبریز و بخش بزرگی از آذربایجان به طور رسمی به دولت عثمانی ملحق شد. عثمانی ها با احداث یا تعمیر قلاع در گام اول، و تعیین «بیگلربیگی» و «قاضی» و «دفتردار» برای مناطق اشغال شده در گام دوم، کوشیدند این مناطق را برای همیشه ضمیمه قلمرو خود کنند. به قدرت رسیدن شاه عباس اول معادلات سیاسی بین دو دولت را به کلی تغییر داد؛ درنتیجه سیر وقایع به بازپس گیری مناطق از دست رفته از طریق انجام یک سلسله عملیات های نظامی منتهی شد. تحولات تبریز و آذربایجان در طول مدت اشغال آن، تقریبا به طور کامل، برای ایرانیان نامعلوم است؛ چراکه نه تواریخ صفوی، و نه محققان ایرانی بعدی بدان اقبال نشان نداده اند. از این رو، رویکرد اصلی مقاله حاضر روشن نمودن شیوه سلوک عثمانی ها با مردم مناطق اشغالی و به طور متقابل، رفتار مردمان آن نواحی با کارگزاران عثمانی است. به بیان دیگر: بررسی مختصر اقدامات عثمانی ها در آذربایجان مسئله اصلی این پژوهش است. این پژوهش با تکیه بر اسناد دولت عثمانی، به ویژه، «دفترهای مهمه» تهیه گردیده است. در تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع عثمانی- ایرانی، به تبیین مختصر این نقطه مبهم از تاریخ کشور پرداخته شده است.
معرفی، بررسی و تاریخ گذاری کتیبه نویافته در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
157 - 179
حوزههای تخصصی:
مفاهیم و تاریخ های به کار رفته در کتیبه بناهای تاریخی، اطلاعات ارزشمندی را درباره تاریخ ساخت و شرایط سیاسی و حکومتی زمان خود به دست می دهند. یکی از نمونه های جالب توجه در این زمینه، کتیبه کارگاه شَعربافی در محله «شاه ابوالقاسم» بافت تاریخی شهر یزد است که بر آن سال 921ق. درج شده است. البته بررسی های بیشتر بر روی کتیبه ها و نقوشی که آن را تزئین کرده اند، نشان دهنده عدم تطبیق تاریخ درج شده با زمان اجرای کتیبه است. بنابراین در مقاله پیش رو با رویکرد تاریخی-تحلیلی سعی بر آن بوده است که ابهام ایجادشده برطرف و ماهیت دقیق کتیبه ها و نقوش مشخص شود. مهم ترین سؤالات پژوهش حاضر عبارت است از: 1. دلیل عدم تعلق کتیبه شناسایی شده به دوره صفوی چیست؟ 2. براساس شواهد موجود، کتیبه مذکور به چه دوره ای تاریخ گذاری می شود؟ این کتیبه با نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی تزئین شده و فاصله بین دو قاب نما را نقوش گیاهی محصور کرده است. مضامین کتیبه یادشده آیات قرآنی، ادعیه، جملات عربی و اشعار فارسی مانند ترکیب بند معروف محتشم کاشانی است و در دو مورد نیز نقش خورشیدخانم اجرا شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نقش خورشیدخانم و نحوه اجرای این نقش، مانند طره های پیچان مو و ابروهای پیوسته به همراه چشمان درشت، به خوبی با نمونه های اجراشده در دوره قاجار قابل مقایسه است. همچنین محتشم کاشانی نیز از شاعران دربار شاه طهماسب بوده و به احتمال زیاد ترکیب بند معروف خود را در این دوره سروده است. نحوه قاب بندیِ اجراشده در کتیبه مذکور با حسینیه ناظم التجار یزد و یا خانه ملکزاده مربوط به دوره قاجار قابل مقایسه است. با توجه به دلایل ذکرشده، می توان تاریخ درج شده را فاقد اصالت و کتیبه مذکور را مربوط به دوره قاجار دانست.
بازاندیشی در سیر تحول مفهوم «بربر» در یونان عصر عتیق (از نبرد ترویا تا جنگ های یونانی-پارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶ (پیاپی ۱۴۶)
119 - 142
حوزههای تخصصی:
در متون بازمانده از عصر کلاسیک یونان (حدود 507-323پ.م) به واژه ای پُربسامد -به ویژه برای اشاره به پارسیان هخامنشی- برمی خوریم که امروز هم در ادبیات سیاسی جهان کاربرد دارد: «بربر» یا براساس تلفظ تاریخی آن، «بَربَرُس» ( βάρβαρος ). این واژه که نخستین بار در سرود دوم از «ایلیاد» هومر به صورت βαρβαρόφωνος (= بربر-زبان/ بربر-آوا) برای اشاره به کاریاییان به کار رفته است، تنها دلالت بر «ناهم سانیِ زبانی» داشت و «بیگانه» معنا می داد. طی سده هفتم تا ششم پیش از میلاد، استعمال این واژه فزونی یافت و از آن نه تنها برای «دیگری سازی»[1] زبانی، بلکه برای اشاره به «تمایزاتِ فرهنگی» و «ارزش گذاری نظام اجتماعی اغیار» استفاده شد. در پژوهش پیش رو، نگارندگان بر آن بوده اند تا با تدقیق در ایلیاد هومر و پاره نوشته های یونانی بازمانده از سده ششم پیش از میلاد (عصر عتیق: حدود 800-507پ.م)، دلالت های معنایی واژه بربر را -به مثابه مفهومی غیریّت ساز- وا پژوهیده، نقاط عطف تحول آن را برجسته سازند. یافته های پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با بهره گیری از روش تبیین عقلانی فراهم آمده، نشان می دهد که واژه بربر از همان سپیده دمان یادکردش در چکامه هومر، با دلالت های (تلویحاً یا صراحتاً) منفی عجین بوده است. همچنین با اصلاحات سولون در آتن و رشد فزاینده «به بردگی گیری» غیریونانیان در جهان یونانی سده ششم پیش از میلاد، رفته رفته مرز میان دو مفهوم «بربر» و «برده» برداشته شد و تحقیر «بردگان بربر» به شکل گیری ایده «برتری یونانی بر غیریونانی» انجامید. [1]. Othering
کارکردهای انجمن ملی انزلی در عصر مشروطه (از محرم سال1325 تا شعبان 1325 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه شمار فراوانی انجمن در سراسر ایران و از جمله در شهرهای گیلان؛ مانند رشت، انزلی، لاهیجان و آستارا تشکیل شدند. شکل گیری انجمن ها؛ همانند دیگر نهادها و سازمان های مردمی، تلاش برای استقرار نظم جدید و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در عرصه سیاست و امور اجتماعی با هدف مشروطه خواهی و حاکمیت بخشیدن به قانون و آزادی بود. انجمن ملی انزلی در بندر کوچکی بر کنار سواحل دریای خزر تاسیس شد، شهری که در آشنایی ایرانیان با غرب سهیم بود. موقعیت خاص جغرافیایی بندرانزلی بر فعالیت و تحرک انجمن ملی انزلی هر چه بیشتر افزود. با وجود نقش های متعدد و مهمی که این انجمن ایفا نمود، اما تاکنون پژوهشی مستقل درباره آن صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با محور قرار دادن انجمن ملی انزلی درصدد پاسخ به این پرسش است که انجمن ملی انزلی چه کارکردهایی داشت؟ این انجمن کارکردهای مختلفی را در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امور عام المنفعه به اجرا گذاشت. تبین و بررسی مسأله مزبور بر پایه داده های تاریخی که از خلال اوراق روزنامه ها و کتب به روش کتابخانه ای فراهم آمد، با عنایت به رویکرد توصیفی تحلیلی هدف پژوهش حاضر است. یافته های تحقیق نشان می دهد، انجمن ملی انزلی با یاری و همراهی مردم و دیگر انجمن ها، نه تنها از مشروطه خواهی و نهادهای آن دفاع نمود بلکه با توجه به درخواست های مردمی ترتیب و ساماندهی امورات مختلف اجتماعی و اقتصادی را وجه همت خود قرار داد؛ و به توفیقاتی هم نائل شدند.
واکاوی مناسبات مالیاتی مالکین سنقر با حکومت مرکزی در اواخر دوره قاجاریه و دولت رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنقر و کلیایی یکی از مناطق حاصلخیر در کرمانشاه است که در دوره قاجار مورد توجه برخی از خاندان های متنفذ این حکومت قرار گرفت. آنها آن ها با خرید املاک مردم به بهای اندک، صاحب زمین های فراوانی در این منطقه شدند. دو تن از ملاکین بزرگ این منطقه، عبدالحسین فرمانفرما و امان الله خان فتح السلطان بودند که اولی شاهزاده قاجاری و دومی از بزرگان منطقه کلیایی سنقر است. این ملاکین در اواخر دوره قاجار به علت بحران های مالی و وقوع جنگ جهانی اول از تسویه به موقع مالیات اراضی خود شانه خالی کردند، دولت نیز با این افراد غالباً رویه مماشات را در پیش می گرفت، اما پس از کودتای 1299ش. به ویژه بعد از نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه، حسابرسی شدیدی از آنها آن ها به عمل آمد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که چرا ملاکین متنفذ سنقر بدهی مالیاتی داشتند و حکومت های قاجار و پهلوی اول با این مساله چگونه برخورد کرد؟ این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی انجام گرفته و تکیه آن بر اسناد مربوط به دوتن از ملاکین بزرگ منطقه سنقر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ملاکین دوره قاجار با توجه به معافیت هایی که حکومت برای آنها آن ها در نظر گرفته بود و نفوذی که در دربار داشتند، از تسویه به موقع مالیات های خود امتناع می کردند، اما در اوایل دوره نخست وزیری و پادشاهی رضاشاه با توجه به نیاز او برای تأمین بودجه اصلاحات و نوسازی های گسترده خود از طریق مالیات گیری و نیز طمع وی به تصاحب اراضی حاصلخیز آنها، آن ها، حسابرسی شدیدی از این ملاکین صورت گرفت.
رواداری سوداگرانه؛ بررسی تأثیر روحیه تاجرمآبانه سغدی ها در انتشار دین های گوناگون در آسیای میانه و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
129 - 149
حوزههای تخصصی:
با رونق گرفتن جاده ابریشم، از سده نخست میلادی، سغدی ها که سرزمینشان در آسیای میانه بر سر راه این جاده تجاری قرار داشت، به تجارت رو آوردند و قومی سوداگر شدند که برای تجارت به سرزمین های دیگر سفر می کردند. سغدی ها که پیش از آن دین مزدیسنا را پذیرفته بودند، از طریق تجارت با مردمان دیگر، با دین ها و عقاید گوناگونی چون دین مانی، بودا، مزدک و مسیحیت نسطوری آشنا شدند. برخی از سغدی ها به آن دین ها گرویدند و مبلغ آن دین ها شدند. از دیگر سو، جدا از اینکه سغدی ها در سرزمین شان با دین های گوناگونی برخورد داشتند و کوشش می کردند که اصول عقاید آنها را دریابند، مصالح تجاری و سیاسی شان سبب شد تا در قلمرو آنها این دین ها آزادانه در کنار یکدیگر و بدون هیچ مناقشه مذهبی تبلیغ و ترویج شوند، پدیده ای که می توان از آن با عنوان «رواداری سوداگرانه» یاد کرد. در این مقاله با بهره گیری از منابع باستانی، پژوهش های نوین و همچنین کاوش های باستان شناسی وجوه گوناگون این رواداری سوداگرانه بررسی شد. این پدیده در هیچ دوره تاریخی و جغرافیایی دیگری تا دوران معاصر که ملت های گوناگون با دین های متفاوت در کنار یکدیگر زیسته اند، دیده نشده است و به نتایج بدیعی چون «ایجاد یگانگی میان دین ها» در سغد در میانه سده های ششم تا هشتم میلادی انجامید، بر اساس این تفکر سغدی ها کوشیدند تا میان دین های گوناگونی که در قلمرو خود یا مهاجرنشین هایشان رواج داشت، سازگاری ایجاد کنند.
تأسیس حکومت محلی بنی عنَّازی (328- 448ق) به مرکزیت حُلْوَان در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
«عنَّازیان» دسته ای از کُردهای منسوب به ایل «شاذَنجان»، در دهه پایانی نیمه اول سده چهارم قمری وارد منازعات قدرت در بخشی از ناحیه جبال شدند، ولی تأسیس حکومت آنها تا اواخر همین سده به طول انجامید. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر چرایی و چگونگی تأسیس حکومت بنی عنَّازی به مرکزیت حُلْوَان است؛ درحالی که درست در این دوره تاریخی، حکومت مقتدر بنی حَسْنَوَیْهْ در دِینَوَر هیچ قدرت همسانی را تحمل نمی کرد و دولت آل بویه در عراق نیز با آنکه متّحد و گاهی حامی عنَّازیان بود، تمایلی به تأسیس حکومت مقتدر بنی عنَّازی نداشت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عنَّازیان با حمایت آل بویه عراق، ابتدا موقعیت سیاسی و نظامی خود را در حُلْوَان و اطراف آن تثبیت کردند، به منصب «معاون حُلْوَان» رسیدند و سپس با تسلط بر شاهراه اقتصادی، نظامی و مذهبی طریق خراسان و کسب منصب «حامی طریق خراسان»، موفق به تقویت موضع خود، سقوط حَسْنَوَیْهْ و برپایی حکومت شدند.
ارزیابی رویکرد مجلس شورای ملی در قبال برنامه های توسعه 1356-1327ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
147 - 171
حوزههای تخصصی:
تعاملات قوای مجریه و مقننه (13۲۷-13۵۶ش/ 194۸-۱۹۷۷م) در پیشبرد برنامه های توسعه مبین این امر بود که سازندگی فرایندی پرهزینه، زمان بر و چالش برانگیز است و برنامه ریزی به عنوان روندی سیاسی اقتصادی در پرتو قانون گذاری تحقق می یابد. از این رو، ارزیابی مذاکرات مجلس شورای ملی، روایتی نوین از چگونگی تحقق برنامه های توسعه و گفتمان حاکم بر این نهادها را نشان می دهد. به همین خاطر، این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که اساساً قوه مقننه در صورت بندی و فرایند سیاست گذاری برنامه های توسعه در دوره محمدرضاشاه ایفاگر چه نقشی بود؟ برای یافتن پاسخ باید دریافت هم گرایی نهادهای مذکور در چه سطوحی در پیشرفت برنامه های توسعه و تغییرات سازمان برنامه قابل ملاحظه بود و چه عواملی سبب می شد واگرایی آن ها در قبال برنامه ها افزایش یا تقلیل یابد. سپس ارزیابی کرد که مجلس با توجه به شرایط اقتصادی، در بررسی لوایح برنامه تا چه اندازه انعطاف نشان می داد. همچنین به نقش کمیسیون برنامه در ساختار درونی مجلس و ایجاد هیئت نظارت برنامه، اشاره کرد. یافته ها نشان می دهد هم سویی و تباین میان این نهادها در لزوم برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های لازم در چند سطح قابل مشاهده است. ابتدانهادها در نیازمندی کشور به برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی و تصویب قوانین کلیدی، سپس همکاری در ایجاد سازمان برنامه و درنهایت بروز اختلافات در مسائلی همچون تخصیص اعتبارات و صرف هزینه ها، تمرکززدایی، توسعه منطقه ای و کوچک سازی دولت. این پژوهش به روش علّی مقایسه ای، با بهره گیری از مذاکرات مجلس، اسناد و منابع کتابخانه ای، این مسائل را ارزیابی می کند.
تحلیل نسبت شریعت و قانون از دیدگاه ثقه الاسلام تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
91 - 114
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجار برای اولین بار تعابیر و کلماتی وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی ایران شد که از یک سو نشانه آشنایی ما با غرب بود و از سوی دیگر باعث تحول در تعابیر و مفاهیم گذشته شد. کاربرد این تعابیر و ترکیبات از سوی روشنفکران و روحانیون مؤثر در مشروطه بیشتر نمایان بود. مهم ترین واژه و تعبیر این دوره یا چالش فکری رابطه «شریعت» و «قانون» بود که در نوشته ها و روزنامه های آن دوره از سوی روشنفکران و اندیشمندان به جامعه انتقال یافت. این مفاهیم جدید را روحانیون نیز در اندیشه های خود به کار بردند. در پژوهش حاضر با مطالعه آثار و کتاب های ثقه الاسلام تبریزی درباره اصول اعتقادی، اندیشه های جدید و افکار مدرن وی، نسبت جایگاه شریعت و قانون مورد بررسی قرار گرفته است. مفهوم قانون در باور او نه تنها در تضاد با پایه های اساسی شریعت و اصول مذهبی نیست بلکه همسو با آن و مورد تأیید اصول دین نیز می باشد. متدولوژی این پژوهش تحلیلی- تبیینی است.
ارزیابی انتقادی خوانش عقل ستیزانه از اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
مکتب فقهی اخباری در سده یازدهم هجری درون نظام فقاهت امامیه پدید آمد و منشأ تحول های فراوانی در تاریخ اجتهاد امامیه شد، به طوری که در اغلب پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران، فصلی به منازعه اصولی-اخباری اختصاص داده شده است. محققان متعددی از رشته های مختلف در شکل گیری حوزه مطالعاتی اخباری پژوهی مشارکت داشته اند که به رغم تفاوت دیدگاه و گوناگونی حوزه های پژوهشی چند مضمون مشترک در آرای آنها مشخص است که «عقل ستیزی اخباریان» از مشهورترین آنهاست و به اشکال مختلف در ادبیات نظری پژوهشی این حوزه بازتولید می شود؛ از جمله اینکه اخباریان علاوه بر علم اصول فقه با فلسفه، کلام و عرفان نظری و در سطحی بالاتر با هر شکل از استدلال منطقی مخالف بوده اند و گاه گامی فراتر نهاده آنان را از اساس مخالف تفکر دانسته اند. گروهی با نسبت دادن ویژگی های ذاتی به این مکتب آن را معادل کم تحرکی اندیشه ای انگاشته اند و بعضی دیگر گفته اند اندیشه اخباری به کار فرونشاندن مخالفت های مردمی در سال های پایانی دوره صفوی می آمده است. گروهی از محققان نیز این مکتب را مشابه سلفی گری و نص گرایی دانسته اند. در این مقاله با هدف ترسیم مختصات خوانش عقل ستیزانه از اخباریان، با استفاده از روش اسنادی و تحلیل متنی، آرای هفت صاحب نظر تجزیه و تحلیل، مقوله بندی و بررسی انتقادی شده است؛ افرادی که به نحوی در شکل گیری، توسعه و بازتولید خوانش عقل ستیزانه نظریه اخباری سهمی داشته اند. یافته این تحقیق آن است که در تمام آثار پژوهشی این حوزه خوانش ویژه ای از مضمون نظریه اخباری محوریت دارد که می توان آن را «تِم عقل ستیزی» نامید. در این پژوهش با نقادی این خوانش عقل ستیزانه سعی شد الگوی جدیدی برای اخباری پژوهی معرفی شود.
تکاپوهای زنان تبریز در قحطی های نان عصر مظفری (۱۳۱۳ – ۱۳۲۴ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران ها و مشکلات اقتصادی در عصر قاجار، همواره عرصه را برای زندگی مردم تنگ می کرد. گرانی نان، ازجمله مهم ترین و حیاتی ترین مشکل اقتصادی مردم در این دوره بود. منابع تاریخی در اواخر دوره ناصری و در عصر مظفری از کمبود و گرانی نان در شهر تبریز و به تبع آن از اعتراضات مردمی در این شهر گزارش می دهند. شورش ها و اعتراضات عمومی در مورد کمبود نان، غالباً با حضور جدی زنان همراه می شد. در تبریز دوره مظفری نیز حضور زنان در اعتراضات بحران نان بسیار مشهود بود. پیروزی های زنان در بلواهای نان که بعضاً باعث عقب نشینی حاکمان و تغییر برخی مسئولان حکومتی در ایالات می شد، به زنان اعتمادبه نفسی می بخشید تا در مطالبات دیگر اجتماعی نیز وارد شوند و این اعتراض های جمعی به الگویی برای مبارزات بعدی زنان تبریز با حکومت قاجار در وقایع دوران مشروطه تبدیل شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای بر آن است تا به نقش و تکاپوهای زنان تبریز در اعتراضات بر علیه بحران نان در عصر مظفری پرداخته و برخی نتایج و تأثیرات مبارزات آنان را در این زمینه بررسی کند.