فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
155 - 172
حوزههای تخصصی:
Like other bodies of water, the Black Sea has been given a number of names. It was known as the Sea of Trebizond during the early Islamic centuries due to the popularity of the Trebizond Port in the south coast of the sea. Muslims in general and Iranian and Azeri merchants in particular contributed to the boom of trade in this port. Thus, the sea was named after its most important port because of its commercial significance for Iranians, considering that they had been acquainted with the sea through this port. We know such naming for other seas and ports; however, for some reasons, it is considered as an exonym for Asian Minor, which has been part of the Byzantine Empire for a long time. These reasons can be explored and discussed within the context of the ties between Muslims and the Byzantine Empire in the years before and even after the Battle of Manzikert. This study examines the continuity and changes made in the names given to the Black Sea, the reasons behind it, and the continuation of the two folk and formal names given to it.
فرّه بانوگِ گیهان/ هزار نوروز و مهرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع عربی سده های نخستین اسلامی، گهگاه واژه ها یا عبارت هایی به زبان های پهلوی (فارسی میانه) یا فارسی دری آمده است که برای پژوهش درباره تاریخ تکوین زبان فارسی ارزش فراوانی دارند. یک نمونه از این منابع، کتاب ارزشمند نِهایَهُ الأِرَب فی اَخبارِ الفُرسِ وَ العَرَبِ است که تاریخ تألیف آن، نام نویسنده متن عربی و نیز مترجم آن به زبان فارسی، همگی ناشناخته اند. نویسنده ناشناخته این کتاب، گاه واژه ها یا عبارت هایی را به زبان پهلوی یا فارسی می آورد که در نوع خود کمیاب و البته از نظر زبانی و تاریخی بسیار سودمند است و یکی از آنها بازگویی نوشته فارسی روی سکه های درهم و دینار شاهبانو همای چهرآزاد کیانی است که در آن آمده است: بخر (= بخور) بانو جهان هزار سال نوروز و مهرجان. پیش از این پژوهندگان تاریخ زبان فارسی، با اشاره به اسطوره ای بودن همای چهرآزاد، این نوشته را یکی از شعرهای هجایی دوره ساسانیان انگاشته اند که احتمالاً در دوره بوران (631-630م)، دختر خسرو دوم (628-590م) سروده شده است. در این پژوهش تلاش شد با نگاه دوباره ای به گزارش نِهایَهُ الأِرَب و نیز نوشته روی سکه های ساسانیان، پیشنهاد تازه ای درباره کاربرد این نوشته و مفهوم آن مطرح شود و نشان داده شد که این نوشته احتمالاً پژواکی از نوشته سکه های درهم و دینار شاهبانو بوران است.
بررسی و تحلیل تحول مناسبات آق قویونلوها با تیموریان در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آق قویونلوها و تیموریان تا پیش از ظهور حسن بیگ آق قویونلو، همواره مناسبات حسنه ای با یکدیگر داشتد. اعلان تبعیت قراعثمان بیگ از امیر تیمور به مناسبات دوستانه دو دولت منجر شد. در این مناسبات آق قویونلوها بیشتر به عنوان تابع حکومت تیموریان و به سان بازوی نظامی آن ها در منطقه آناتولی عمل می کردند؛ اما با قرارگیری حسن بیگ در رأس حکومت آق قویونلو، مناسبات جدیدی بین دو دولت رقم خورد و همکاری دوجانبه از تعامل به تقابل نظامی منجر گشت. مسئله اساسی این پژوهش در بررسی چرایی تغییر روند ماهیت مناسبات دو دولت تیموری و آق قویونلو در دوره حکمرانی حسن بیگ ترکمان است. این که چه مسائلی در تغییر روابط دوستانه حکومت آق قویونلوها و تیموریان و آغاز مناسبات خصمانه در دوره حسن بیگ مؤثر بوده است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی با گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور حاکمان مقتدری در دو حکومت مذکور، تغییر در اهداف سیاست خارجی حکومت آق قویونلوها و از بین رفتن حکومت حائل قراقویونلوها، در تغییر روابط دو حکومت نقش مؤثری داشته است.
نقش مدیریتی خواجه نصیرالدین طوسی در بحران تمدن اسلامی پس از حمله مغولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی در شرق جهان اسلام در سیر تاریخی خود پس از حمله مغولان و سقوط دولت خوارزمشاهیان و دستگاه خلافت عباسی با بحران و فروپاشی بی سابقه ای مواجه شد. در این شرایط بحرانی فرصت ها و عوامل مختلفی برای تغییرات و بازسازی وضع تمدن اسلامی فراهم آمد. این مقاله با روش تحلیل کیفی به بررسی نقش خاصِ خواجه در بحران یادشده به عنوان مسئله اصلی پرداخته و این نتیجه به دست آمد که تشخیص بحران تمدنی، نگاه تمدنی و برخی کنش های تمدنی وی همچون حفظ سرمایه های انسانی و فرهنگی، ایجاد کانون فرهنگی مراغه و سیاست تعامل و هم افزایی با عالمان و اندیشمندان مذاهب اسلامی، مهم ترین ویژگی های نقش خواجه بوده است.
مقایسه تطبیقی بازگشت پذیری وقف در حقوق ایران و کامن لا با رویکردی بر اندیشه فقهی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
27 - 55
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران گروهی بازگشت پذیری وقف را مطلقا ناصواب و آن را در تنافی با ذات وقف دانسته اند ؛ در حالی که عده ای دیگر از جمله امام خمینی قائل به صحت آن شده اند بدین شرح که این دسته ، قابلیت بازگشت پذیری وقف را طبق نصوص وارده مقید به قید «پیدایش نیاز واقف به مال موقوفه پس از انعقاد آن» کرده و در صحت آن به صورت مطلق نیز مستندا به ادله عام تشکیک ننموده اند. در این مسئله تمامی ادله مطروحه در رابطه با عدم قابلیت بازگشت پذیری وقف قابل نقد بوده و بنابراین بازگشت پذیری آن در صورت پیدایش نیاز صحیح به نظر می رسد. در تحلیل حقوق کامن لا نیز که در آن نهاد تراست تنها نهاد مشابه با وقف در حقوق ایران است با توجه به ماهیت حقوقی و اوصاف متشکله آن، بازگشت از آن جایز بوده و فاقد منع قانونی است.
بررسی کارنامه و عملکرد انجمن ولایتی زنجان (1324- 1327ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروطیتِ ایران موجد نهادهای مدنی و مردمی گشت که در تاریخ ایران پیشینه و سابقه ای نداشت. انجمن های ایالتی و ولایتی یکی از اصیل ترین نهادهای برخاسته از جریان مشروطه خواهی و از خواسنه-های بنیادین مشروطه خواهان بود که در اولین دوره مجلس شورای ملی به تصویب رسید و حلقه ارتباط مردم با دولت و مجلس گردید. شهر زنجان از جمله نقاطی بود که در آن انجمن ولایتی دایر شد، اما به موازات ابهام در حوادث مشروطه این شهر، کارنامه انجمن ولایتی زنجان نیز در سایه قرار گرفت. مسئله اصلی این پژوهش عملکرد انجمن ولایتی زنجان و نسبت آن با جریان مشروطه خواهی در ایرانِ عصر مشروطه است. این مقاله با گردآوری داده های کتابخانه ای، اسنادی و استفاده از منابع اصیلی چون روزنامه های عصر مشروطه و تجزیه و تحلیل این داده ها به روش توصیفی-تبیینی این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. براساس یافته های پژوهش عملکرد انجمن ولایتی زنجان در جهت نیل به اهداف مشروطه با فراز و فرودهایی همراه بوده است که وابستگی اعضای انجمن به طبقات فرادست، روابط خویشاوندی با گروه های مخالف، ضعف مشروطه-طلبان، رقابت های علما، الویت بخشی به منافع شخصی و حوادث جاری مشروطه در تهران و تبریز به عنوان پایگاه های اصلی مشروطیت، بر فعالیت هایشان تأثیر گذاشت. با توجه به این عوامل کارنامه انجمن ولایتی زنجان در عصر مشروطه با ناکامی در تحقق خواسته ها و اهداف جریان مشروطه-خواهی همراه گردید.
الگوپذیری دگر اندیشان دوره قاجاریه از صنعت راه آهن آمریکا و تلاش های نافرجام برای ورود این صنعت به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط ایران با غرب و افزایش آگاهی ایرانیان از دستاوردهای علمی و فنی کشورهای غربی در دوره قاجاریه باعث گرایش و تمایل بسیاری از منورالفکران و اصحاب جراید برای کسب فناوری های جدید شد. یکی از این کشورهای غربی که موردتوجه قرار گرفت، آمریکا بود که با شتاب فراوان در مسیر توسعه و ترقی در حرکت بود. در این مقاله تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نشریات و اسناد منتشرنشده، برای نخستین بار پیشرفت آمریکا در زمینه صنعت ریلی و راه آهن، بازتاب آن در اندیشه مصلحان دوره قاجاریه و پیامدهای آن در جامعه ایران مورد بررسی قرار گیرد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که علی رغم تمایل ایران به الگوبرداری از راه آهن آمریکا چه علل و عواملی مانع ورود سرمایه گذاران این کشور به ایران شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اگرچه ایرانیان از دوره ناصری از طریق اروپا با راه آهن آشنایی داشتند، اما توسعه کمی و کیفی چشمگیر شبکه ریلی و قطارهای آمریکا باعث جلب توجه مطبوعات ایران به این کشور شد؛ به نحوی که به زودی آمریکا به عنوان تنها الگوی ایجاد و توسعه راه آهن موردتوجه قرار گرفت. پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد که چگونه دولت مردان ایران برای کسب این تکنولوژی جدید تلاش کردند؛ مذاکره با سفرای این کشور و اعزام نماینده ویژه به آمریکا در دوره مظفرالدین شاه و تلاش برای انعقاد قرارداد ازجمله این اقدامات بود. اگرچه این تکاپوها به دلایل مختلف ناکام ماند اما اهمیت راه آهن را برای ایرانیان بیش از پیش آشکار کرد.
«راز دل» نامق کمال: بازتاب مسئله افول عثمانی در نمایشنامه های وطن و گل نهال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوعثمانیان طیفی از متفکران تجددگرا بودند که مسئله افول عثمانی را در قالب تازه ای صورت بندی کردند. چهره های تراز اول این جریان با محوریت نامق کمال در جهت علت شناسی این مسئله گام برداشتند؛ به همین منظور آنان از ادبیات به مثابه یک ابزار سنتی بهره گرفتند و قالب های مدرنی چون نمایشنامه را کارآمد یافتند. در پژوهش حاضر کوشش شده است با تمرکز بر دو نمونه از این نمایشنامه ها، درک نامق کمال از مسئله افول عثمانی بررسی شود. پرسش محوری پژوهش ناظر بر واکاوی نگرش این اندیشمند شاخص ترک به مقوله بحران در عثمانی، عوامل زمینه ساز این بحران و راهکاری است که وی از رهگذر ادبیات نمایشنامه ای برای حل آن پیشنهاد کرده است. به این منظور، محتوای ادبی نمایشنامه ها درون بافتار زمانی آن، بر پایه اطلاعات و شواهد تاریخی، تجزیه و تحلیل شده است. بررسی زمینه مند محتوای این دو نمایشنامه نشان می دهد که از نظر نامق کمال، راهبرد توسعه طلبانه روسیه تزاری، به مثابه عامل خارجی، سهم محوری در بروز بحران مذکور داشته است. بازتاب ادبی این نگرش را می توان در نمایشنامه وطن یا سیلیستره رصد کرد. این نمایشنامه را می توان تلاش نامق کمال برای بازآرایی مفهوم وطن از رهگذر بازخوانی گذشته شکوهمند عثمانی از منظر گفتمان ناسیونالیسم رمانتیک قلمداد کرد. بُعد دیگر درک نامق کمال از عوامل بحران در عثمانی، سرشت درون نگر دارد و ناظر بر نقد استبداد دستگاه حاکمه است. این بُعد در نمایشنامه گل نهال بازتاب یافته و جلوه ای از نگرش انتقادی متفکران تجددگرای عثمانی به ساختار سیاسی این دولت در نیمه دوم سده نوزدهم است.
فراز و فرود هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه کرمانشاه (1335- 1332ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرت های خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازه ای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات به طور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژه ای که داشت و شعبه ای از شرکت نفت ایران و انگلیس در آن فعالیت می کرد، از بروز این کودتا، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این امر خواه ناخواه کنش سیاسی فعالان این شهر را نیز به دنبال داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و تکیه بر منابع، اسناد و مدارک موجود، درصدد پاسخ به این پرسش است که روند برگزاری هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه کرمانشاه چگونه بود و چه نتیجه ای به دنبال داشت؟ نتایج پژوهش، نشان می دهد که مشارکت سیاسی مردم و فعالیت سابق کنشگران این شهر در انتخابات، بعد از براندازی دولت ملی، کاهش پیدا کرده و با انزوای آن ها، نتیجه انتخابات را دولت و متنفذین محلی وابسته به حاکمیت مشخص کردند. انتخابات این دوره، نخستین مرحله انتخابات کاملاً فرمایشی و دولتی بوده است که تا پایان دوره پهلوی تداوم یافت.
بررسی نقش ساختار و کارگزار در عدم امنیت اقتصادی دوره قاجار (با تکیه بر عهد ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت پیشینه ای به بلندای حیات آدمی دارد. در میان گونه های مختلف امنیت، امنیت اقتصادی یکی از وجوه امنیت انسانی است که به دلیل گستره کارکردی آن بر امنیت سیاسی، قضایی، زیست محیطی و امنیت فردی و جمعی اثر می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع امنیت اقتصادی، نوشتار حاضر با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی می کوشد، ضمن بررسی عوامل آسیب زا و تهدیدات امنیت اقتصادی در دوره قاجار، تأثیر ساختار و کارگزار را در این زمینه مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. عوامل متعددی در بروز عدم امنیت اقتصادی در دوره قاجار تأثیرگذار بوده که برخی از این عوامل ریشه ای و برخی برآیند بافت موقعیتی آن روزگار است. یافته های حاصل از این بررسی نشان می دهد که در بروز ناامنی اقتصادی در سطوح فردی و اجتماعی افزون بر ساختار نظام خودکامه قاجاری و کاستی های آن (فقدان قانون، دیوان سالاری ناکارآمد)، کنش کارگزاران دولتی نیز مدخلیت داشته است. این بررسی همچنین بر تمایز کنش های کارگزاران فاسد و کنش های ساختارساز و شالوده شکن کارگزاران مصلح دلالت دارد.
طب عامیانه و بسترهای اجتماعی فرهنگی مؤثر بر آن در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طب عامیانه در دوره صفویه، از برخی زمینه ها و بسترهای متعدد معرفت شناختی، فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیرفت. از یک طرف، خصلت های فکری و فرهنگیِ دیرپا، تثبیت شده و تاریخی، وضعیت جامعه ایرانِ عصر صفوی را به مثابه جامعه ای پیشامدرن تثبیت می کرد و از جانب دیگر، وقوع برخی تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این دوره، بر وضعیت فرهنگی، نظام باورها، جهان بینی ها و هنجارها و اعمال طبقات اجتماعی در بستر زندگی روزمره تأثیر می گذاشت. این دو مولفه کلان به صورت مستقیم و غیرمستقیم، بر وضعیت طب عامیانه در این دوره تأثیر گذاشتند. فرضیه این پژوهش این است که طب عامیانه دوره صفوی، به صورت هم زمان از مؤلفه هایی هم چون اسطوره ای بودن جامعه، اتکا بر کیهان شناسیِ پیشامدرن، غلبه علوم غریبه و رویکردهای مبتنی بر طالع بینی، رواج گسترده خرافه گرایی و هم چنین وضعیت ساختاریِ علوم، تأثیر پذیرفت. تلاش می شود تا به روشی تحلیلی، این مسئله تبیین شود که بسترهای مهم و تأثیرگذار بر وضعیت طب عامیانه عصر صفوی، از کدام زمینه های معرفت شناختی، فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیرفت.
عملکرد حکومت صفویه پیرامون کانون ها و مراکز شکل گیری افکار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
147 - 171
حوزههای تخصصی:
افکار عمومی هرچند پدیده ای کهن است، اما مصطلح شدن آن به این نام و سپس بررسی علمی آن در دوران معاصر اتفاق افتاده است و در روزگاران پیشین به صورت علمیِ امروزی رایج و موردنظر نبود اما واقعیت افکار عمومی، فارغ از این که چه نامی بر آن بگذاریم، چون بر مبنای وجود عامه مردم شکل می گیرد همیشه در جامعه ایران وجود داشته است. تصور تاریخی ای که از حکومت های استبدادی پیشامدرن وجود دارد این است که مردم در نزد آن ها به عنوان اساس تشکیل افکار عمومی از هیچ جایگاه و اهمیتی برخوردار نبوده اند و بنابراین حکومت هیچ گونه تلاشی در راستای اغنای افکار عمومی و توجه به کانون های شکل گیری آن نداشته است. در دوره صفوی اماکن سنتی تجمع مردم و شکل گیری افکار عمومیِ بازمانده از ادوار گذشته مانند مساجد و میادین وجود داشتند. در کنار این دو، مکان تازه شکل گرفته قهوه خانه و کارکرد متفاوت آن نیز حکومت را واداشته بود تا در مواجهه با آن ها راهکارهای متفاوتی در نظر بگیرد. علاوه بر این حکومت صفویه نیازمند ترویج بنیادین تشیع و ایدئولوژی حکومتی خود نیز بود. در اینجا پرسشی که مطرح می شود این است که عملکرد حکومت صفویه در مواجهه با شرایط مذکور چگونه بود؟ پژوهش پیش رو بر آن است تا با ابتنا بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای رویکرد و عملکرد حکومت صفویه را در راستای نظارت و کنترل کانون های شکل گیری افکار عمومی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حکومت صفویه به عنوان یک حکومت استبدادی پیشامدرن در طول دوران قدرت خود ضمن توجه به افکار عمومی جامعه خود، بر آن بوده است تا مراکز و کانون های شکل گیری و جهت دهی افکار عمومی را تحت کنترل و نظارت خود قرار دهد. برخی از مکان های تجمع مردم مانند مساجد و میادین که از قبل وجود داشته و نیز قهوه خانه ها را که پدیده ای نوظهور به شمار می رفته است، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت کنترل و نظارت خود داشته و از برخی نهادها چون مدارس نیز در راستای گسترش و تقویت ایدئولوژی خود استفاده می کرده است.
دارالتأدیب های تهران عصر پهلوی و بررسی وضعیت کودکان ساکن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «کودکی» ازجمله مفاهیم نسبتاً مغفول در علم تاریخ است و حوزه «مجازات کودکان» بیش از «کودکی» مورد بی مهری واقع شده است. در حقوق کیفری مدرن، کودکان بزهکار واجد حقوقی انکارناپذیر همچون زیست در مکانی مجزا از زندانیان بالغ شدند. در مقاله حاضر تکوین اندیشه های نوین در خصوص مجازات کودکان مطمح نظر است و سؤال اصلی از این قرار است که چرا باوجود تکوین و تأسیس «دارالتأدیب» های تهران بازهم به طور مکرر شاهد نادیده گرفتن حقوق اولیه آن ها هستیم؟ فرضیه تحقیق کنونی متضمن این ایده است که علت عمده رفتارهای خشونت آمیز و تجاوزکارانه نسبت به کودکان، قرارگیری دارالتأدیب های تهران در محوطه زندان اصلی پایتخت یعنی زندان قصر بوده است و به نظر می رسد نزدیکی و مجاورت این دو نهاد یکی از علل اصلی تجاوز به حقوق کودکان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر برای دست اندرکاران دارالتأدیب ها یا کانون های اصلاح و تربیت کنونی این است که نزدیکی مکان زندان افراد بالغ با دارالتأدیب ها یکی از علل عمده آزار و اذیت کودکان توسط زندانیان بزرگسال بوده است و حتی الامکان باید مکان دارالتأدیب ها به دوراز زندان ها باشد.
گونه شناسی ازدواج های سیاسی سلجوقیان (۵۹۰ -۴۴۷ق)؛ آثار و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان خاندانی ترک تبار و طایفه ای از ترکان غُز بودند که از ماوراء النهر به ایران مهاجرت کردند. از تدابیری که آنان برای حفظ موقعیت خود به کار گرفتند، برقراری پیوندهای خانوادگی بود. ازدواج های سیاسی سلجوقیان که با اغراض سیاسی مختلفی صورت می گرفت، آثار و پیامدهای سیاسی برای آنان به همراه داشت و سلجوقیان بدون در نظرگرفتن این که این ازدواج ها در آینده آثار سوئی بر جای خواهد گذاشت، امید داشتند با این پیوندهای مصلحتی، بهتر بتوانند نفوذ خود را در منطقه اعمال کنند. هرچند در حکومت سلجوقیان از این ازدواج های سیاسی می توان به دو شکل درون خاندانی و برون خاندانی نام برد، اما شکل برون خاندانی بسیار تأثیرگذارتر بود. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که ازدواج های سیاسی سلجوقیان چه آثار و پیامدهایی برای آنان به همراه داشت؟ نتایج بررسی نشان می دهد، دستاوردهای این ازدواج ها در بیشتر موارد به شکل انتقال قدرت، مشروعیت بخشی و قدرت معنوی برای سلجوقیان، ثبات امنیت در مرزها، رفع دشمنی، تثبیت قدرت، به دست آوردن متحد و در نهایت حفظ حکومت سلجوقیان بوده است.
تبیین جمعیت شناسی شیراز در دوره ایلخانان مغول (623 ق-736ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای یورش و استیلای مغولان بر ایران در قرن هفتم هجری (13م) نوسانات شدید جمعیتی در ایالت های مختلف بود. در این میان شیراز به عنوان مرکز ایالت پارس در زیر فرمان اتابکان فارس، علی رغم نبود وحدت سیاسی و تفرقه داخلی توانست از یورش وایرنگر مغول و تبعات ناشی از آن در امان بماند. این مقاله بر آن است تا ساختار جمعیتی و عوامل تأثیرگذار بر رشد و کاهش جمعیت شیراز را به روش توصیفی تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (گورستان ها) بررسی کند. یافته های این بررسی نشان می دهد که شیراز تا روزگار اتابک ابوبکر به دلیل هجوم مهاجران از شهرهای بزرگ آسیب دیده از حملات مغولان و امنیت داخلی شاهد افزایش جمعیت بود. اما جنگ ها و ناامنی ها پس از اتابک ابوبکر رخ داد. حملات نکودریان (6۷۷ و 6۸۰ ق)، قحطی (۶۸۰ق) و بیماری های واگیردار ( 698 ق) و... از میزان جمعیت شیراز کاست و جمعیت سیر نزولی گرفت اما در زمان ابواسحاق اینجو (۷۵۲-۷۲۵). ابن بطوطه شیراز را پرجمعیت و پررونق یافت.
مبانی الهیاتی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت چهار دهه از رخداد انقلاب اسلامی، مجموعه آثار گونه گونی درباره تاریخ این رویداد بزرگ نوشته شده است. این آثار نتیجه تلاش های محققان و تاریخ ورزان و نهادها و مراکز علمی و دانشگاهی رسمی و غیر رسمی داخل و خارج از کشور است که درنهایت منجر به شکل گیری مجموعه تاریخ نگاری انقلاب اسلامی ایران شده است. مورخان برحسب نظام دانایی خود، تاریخ انقلاب را روایت می کنند؛ بنابراین تلقی های متفاوتی از انقلاب و آرمان های آن دارند. این امر منجر به خلق آثار متنوعی در این حوزه شده و درنهایت به رشد کمی و کیفی تاریخ نگاری انقلاب کمک کرده است. مکاتب فکری و اندیشه ای غرب، سنت های ایرانی و اسلامی و زیست جهان مورخان، هرکدام به نحوی در پیدایش و تداوم آن چه ما به عنوان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی می شناسیم، تأثیرگذارند. بررسی این موضوع از همه جوانب در قالب یک مقاله میسر نیست؛ بنابراین نویسندگان مقاله کوشیده اند بر یک مؤلفه بسیار تأثیرگذار در این زمینه تمرکز کنند و آن نسبت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی با باورهای الهیاتی است. این موضوع در اصل مسئله بنیادین نوشتار حاضر است. بدین منظور به بررسی نمونه هایی از آثار تاریخ نگارانه در باب انقلاب اسلامی در مقطع زمانی 1340 تا به امروز پرداخته ایم. با بررسی انتقادی این آثار می توان دریافت که تاریخ نگاری انقلاب به ویژه تاریخ نگاری طیف های مذهبی که بعدها به تاریخ نگاری رسمی انقلاب اسلامی تبدیل شد، بیش از هر عامل دیگر در ربط وثیق با اندیشه های الهیاتی دین اسلام و به ویژه آموزه های مذهب تشیع شکل گرفته است. ازاین رو، رویکرد بسیاری از مورخان رسمی انقلاب و قرائتی که از تاریخ انقلاب و تحولات آن ارائه می دهند، خمیرمایه الهیاتی و کلام محور دارد. پیوند الهیات و تاریخ، شاکله اصلی تاریخ نگاری رسمی انقلاب را شکل می دهد.
بررسی تاریخی منابع علوم و معارف بشریِ امامان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶ (پیاپی ۱۴۶)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
این مطالعه درصدد است به روش تاریخی و تحلیلی، آشنایی ائمه اهل بیت با علوم و فنون و بهره مندی آنان از منابع بشری را مورد مطالعه قرار دهد. نظریه اجماعی امامیه آن است که امامان در مرجعیت سیاسی و دینی، نزد هیچ معلّمی درس نیاموخته اند و سرمنشأ این علوم، قرآن و سنت و الهامات ربانی بوده است، اما نکته مهم آن است که امامان از دانش ها و مهارت های دیگرنیز مانند صنایع، نجوم، طب و غیره آگاه بوده اند. اکنون سؤال این است که منابع دسترسی ائمه در این دانش ها چه بوده است؟ آیا منابع این علوم نیز الهی بوده است یا اینکه اساساً چنین دانش هایی هیچ گاه از شرایط یا صفات امامان نبوده و آنان در این علوم می توانستند از منابع دیگر نیز بهره مند شوند؟ انگاره این پژوهش، آشنایی ائمه با علوم بشری از یک سو و بهره مندی آنان از منابع و روش های علوم و معارف بشری از سوی دیگر است و اینکه آنان از روش ها و منابع متعارف بشری، حتی در برخی معارف دینی سود می جستند و دست کم به منابع مکتوب خاندانی مراجعه می کردند. با وجود عدم دسترسی کامل ما به منابع بسیاری از این آگاهی ها و اطلاعات، در نخستین گام می توان این فرضیه را با استناد به چند شاهد تاریخی، چون استفاده ائمه از انواع منابع مکتوب، سفارش و کوشش آنان در کسب آگاهی های تاریخی، بهره مندی از موهبت عقل و تفکر، سفارش به مطلق مشورت و استفاده از آن، مراجعه عادی به انواع روایات و گزارش های متعارف، توجیه و اثبات کرد. نتیجه این بررسی، می تواند اولاً نظریه حداکثری درباره علوم ائمه و منابع غیربشری آن را مورد تشکیک قرارد دهد؛ ثانیاً رویکرد غلوآمیز درباره مواد و منابع علوم آنان را به چالش بکشد.
تاریخ صفویان از دریچه اسلام گرایی؛ تأملی بر تأثیر اندیشه های اسلام گرایانه در صفویه شناسیِ مرتضی مطهری و علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرتضی مطهری و علی شریعتی به مثابه دو متفکر-مورخ شیعی، تحت تأثیر اندیشه های اسلام گرایانه و به پشتوانه اتکای فزاینده به مطالعات تاریخی، درصدد ارائه خوانشی انتقادی از تاریخ اسلام و ایران برآمدند که در درجه نخست، خادم جهان بینی ویژه و دلبستگی های فکری-ایدئولوژیکی آنان در قامت دو شخصیت اسلام گرای شیعی و در عین حال، ناظر بر جهد آنها در برجسته کردن سهم اسلام و اندیشه اسلامی در وضعیت فرهنگی-هویتی ایران معاصر بود. بر این مبنا، توجه آنها به تاریخ صفویه، در بستری از همین گرایش های اسلام گرایانه و دغدغه های مذهبی و آرمان های امت گرایانه معنا پیدا می کرد. بدین ترتیب، با وجود برخی تمایزاتِ رویکردی در نگرش این دو به تاریخ صفویان، وجود برخی چشم اندازهای مشترک نزد آنان، صفویه شناسیِ این دو شخصیت را در گفتمانِ صفویه شناسیِ دوره پهلوی (به ویژه پهلوی دوم) متمایز می ساخت. درواقع، مسئله و پرسش پژوهش حاضر این است که صفویه شناسی مطهری و شریعتی چگونه از زمینه های فکری و ایدئولوژیکی آنها تأثیر پذیرفت و کدام مؤلفه های همسان، نگرشِ آنها به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد؟ فرضیه این پژوهش که با روشی تحلیلی انجام شده، بر پایه این مدعاست که با وجود تمایزات مهم در صفویه شناسی این دو، وجود مؤلفه های مشترکی چون دغدغه های هویت محور (از نوع اسلامی آن) و بینش های امت گرایانه و ایدئولوژیک، نوع نگاه آنان به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد که برآیند آن، نوعی نگرش متمایز به تاریخ صفویه در گفتمان صفویه شناسی دوره پهلوی بود.
روابط ابراهیم خلیل خان جوانشیر قراباغی با حکومت عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
اشغال خانات قریم (کریمه) از سوی روس ها و نفوذ و پیشروی تدریجی آنان در مناطق حوزه نفوذ حکومت عثمانی در قفقاز، امنیت مرزهای شرقی آناطولی را به خطر انداخت و موقعیت حساس قفقاز را برای عثمانی ها نمایان کرد. در مقیاس محلی نیز رقابت شدیدی بین خان قراباغ با والی تفلیس جریان داشت و با تحت الحمایگی ارکلی خان گرجی به روس ها، موازنه قوا در قفقاز به نفع او و ضرر ابراهیم خلیل خان قراباغی (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) تغییر یافت. تهدید، دشمن مشترک و پیوندهای فرهنگی-مذهبی، پایه اولیه روابط خان قراباغ با دولت عثمانی را گذاشت. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال بوده اند که حاکم قراباغ و دولت عثمانی از برقراری روابط با یکدیگر چه اهدافی را دنبال می کردند؟ حفظ حکومت محلی قراباغ در مقابل سیاست الحاق گرایی ایران و روس و ایجاد توازن قوا در مقابل قدرت های محلی، از اهداف خان قراباغ بود. مقابله با نفوذ و توسعه طلبی روس ها در قفقاز و تأمین امنیت مرزهای آناتولی با کمک قوای حکام محلی با شعار اتحاد اسلام، از برنامه های اصلی عثمانی ها در نزدیکی به خان قراباغ بود. تبیین ماهیت ارتباط ابراهیم خلیل خان قراباغی با حکومت عثمانی و مشکلات فراروی این روابط، از مسائل این تحقیق است. یافته های تحقیق مؤید آن است که فقدان سیاست عمل گرای از سوی آن دو، روابط دو طرف را از سطح تبادل سفرا و نامه ارتقا نبخشید. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ عثمانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته اند.
بررسی جایگاه احکام تکلیفی در قانون مدنی و فقه معاملات در پرتو آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
1 - 29
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود مباحث گسترده فقهی راجع به جایگاه احکام تکلیفی در باب عقود، کتب اندیشمندان حقوقی و البته آرای نظام قضایی در این زمینه ساکت است. بی توجهی حقوق دانان به تفاوت احکام وضعی و تکلیفی، در بسیاری موارد موجب از بین رفتن مرز میان حقوق اموال و حقوق تعهدات شده است. برای مثال، برخی از حقوق دانان برای تعهد ناشی از شرط فعل قائل به مالیت شده یا آنکه تعهد به نفع ثالث را موجب حکم وضعی مدیونیت دانسته اند. به این ترتیب پرسش اصلی در پژوهش حاضر تمایز آثار احکام تکلیفی از احکام وضعی و جایگاه هرکدام در حقوق تعهدات است. شناسایی مصادیق احکام تکلیفی در قانون مدنی با توجه به آثار آن ازجمله عدم مالکیت، عدم ایجاد دین و عدم توارث، می تواند در تفسیر مواد قانونی و همین طور آرای دستگاه قضایی مؤثر باشد. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای سعی شده است که جایگاه احکام تکلیفی در مواد مربوط به شرط فعل، تفسیر ماده 959 قانون مدنی، غصب و ضمان عهده در پرتو آرای امام خمینی موردبررسی قرار گیرد. تحلیل حکم تکلیفی نشان می دهد متعلق آن ابتدائاً فعل مکلف بوده و ممکن است موضوع آن فعل، مال یا انجام عملی باشد و بخش اخیر بستر طرح حکم وضعی در تعهدات است. شناخت آرای امام در این باب می تواند بستری مناسب جهت قاعده مند کردن ضمان عرفی بر مبنای ضمان عهده باشد.