فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۲۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر مسؤولیت پذیری دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه ی دوره اول بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه دوره اول شهرستان سنندج در استان کردستان بود. 30 نفر از دانش آموزان دارای مسؤولیت پذیری پایین به شیوه ی نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه ی مسؤولیت پذیری دانش آموزان (کردلو، 1389) بود. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، تحت آموزش مهارت حل مسأله قرار گرفتند، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از آموزش مهارت حل مسأله، مسؤولیت پذیری آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. علاوه بر این مؤلفه، احساس تعلق نیز در گروه آزمایش پس از مداخله افزایش یافت. درنتیجه به نظر می رسد آموزش مهارت حل مسأله، راهبردی کارآمد و سودمند جهت افزایش مسؤولیت پذیری دانش آموزان است؛ به صورتی که فرد را قادر می سازد تا با در نظر گرفتن راهکارهای متفاوت و مؤثر، توانایی انتخابی مناسب و قدرت تصمیم گیری داشته باشد.
ارزشیابی برنامه ی درسی اجراشده ی مراکز متوسطه تیزهوشان در شیراز از دیدگاه دبیران با استفاده از الگوی cipp(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
189 - 220
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف کلی ارزشیابی برنامه ی درسی تیزهوشان با تأکید بر مدل cipp انجام شده است. اطلاعات این پژوهش به صورت توصیفی می باشد. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از دبیران مراکز تیزهوشان بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه گیری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی ارزشیابی برنامه ی درسی اجراشده ی محقق ساخته بر اساس الگوی cipp بود که روایی محتوایی آن بر اساس قضاوت و تأیید متخصصان و مشورت با اساتید دانشگاه احراز گردید و پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی آزمون t و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که: 1- برنامه ی درسی اجراشده با هدف های آموزشی متناسب نیست. 2- مطلوبیت درونداد، برونداد برنامه ی درسی تیزهوشان در سطح قابل قبول ارزیابی شده اند، اما در سطح بهینه نمی باشد.
بررسی تطبیقی کتاب ریاضی پنجم ابتدایی جدید با کتاب ریاضی سال تحصیلی 93-94
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تطبیقی کتاب ریاضی پنجم جدیدالتألیف با کتاب ریاضی سال 1393 می باشد. روش مورداستفاده در این پژوهش تحلیل محتواست و جامعه آماری آن کتاب های ریاضی سال تحصیلی 1394-1395 و 1393-1394 می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که کتاب ریاضی پنجم جدید نسبت به کتاب قبل، تغییر محتوایی مناسبی داشته است و در آن به نیازهای دانش آموزان توجه شده است. همچنین تجزیه وتحلیل تصاویر نیز نمایان ساخت که کتاب ریاضی پنجم جدید نسبت به کتاب قبلی ازنظر تصاویر غنی تر شده است و تصاویر مربوط به ورزش، مطالعه و فرهنگ و هویت ایرانی در کتاب ریاضی جدید بیشتر دیده می شود.
دولتی بودن یا ملتی بودن؟: بنیادهای فرهنگ آموزش و برنامه درسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرصه آموزش و برنامه درسی در ایران، عرصه ای است که دولت برای حفظ حاکمیت و مردم برای حفظ هویت، در جهت سیطره بر آن تلاش های طاقت فرسایی را داشته اند. دولت های ایران تا قبل از آشنایی با سنت های آموزش نوین غربی، از جادوی آموزش و برنامه درسی دولتی بی خبر بودند. پادشاهان قاجار که با این موضوع آشنا شدند، برای آنکه آموزش و برنامه درسی «ملتی» را به «دولتی» تبدیل کنند، تلاش خود را از سال 1230 آغاز کردند و این کار را حکومت پهلوی در سال 1345 نهایی کرد و جمهوری اسلامی نیز آن را در خدمت اهداف جدید، دنبال نمود. آنچه در بنیاد این کوشش های متعارض دولت ملت قرار دارد، اعتقاد هر دو طرف به امکان پذیری القاء است؛ اعتقادی که شکل دهی رفتار و باور را ممکن قلمداد می کند. اما همچنان این پرسش مطرح است که آیا سیطره ظاهری بر آموزش و برنامه درسی توانسته به سیطره واقعی منتهی شود؟
تأثیر اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی ( CBM ) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.
تبیین یادگیری و بالندگی حرفه ای معلمان بر مبنای مفهوم کورره در معنای فعال و زاینده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۴
27 - 48
حوزه های تخصصی:
لزوم شناخت دقیق بالندگی حرفه ای، به منزله شاهراه مستقیم بالندگی و تربیت حرفه ای است. برنامه های تربیت حرفه ای رسمی، مبتنی بر یک رویکرد تجویزی، مقوله بالندگی حرفه ای معلمان را به عنوان فرایندی تحمیل شدنی می نگرند. این رویکرد مبتنی بر یک معنای سنتی از کورره است و مهم ترین نقطه ضعف آن نادیده انگاشتن عاملیت معلم در فرایند یادگیری خود می باشد. لذا علت شکست و بی نتیجه ماندن تلاش ها در جهت تغییر تربیتی را می توان غفلت از این اصل مهم دانست. به اعتقاد نگارنده، به رسمیت شناختن عاملیت معلمان در فرایند بالندگی خود ما را به بازشناسی ماهیت متفاوتی از کورره رهنمون می سازد که از آن می توان به عنوان معنای فعال آن یادکرد و در قالب یک فرایند تربیت پسا رسمی اتفاق می افتد. ازاین رو، پژوهش حاضر تلاشی در راستای تبیین پدیده بالندگی حرفه ای معلمان بر اساس مفهوم کورره در معنای فعال آن به شمار می آید. پژوهش از نوع فلسفی است و هدف آن تفسیر مفهوم کورره در معنای فعال آن می باشد. مفهوم پردازی جدید از کورره، فهم متفاوت و ارزشمندی از پدیده بالندگی حرفه ای معلمان را فراهم می آورد.
ارزیابی میزان همخوانی و همسویی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده، کسب شده تفکر و پژوهش ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۶
149 - 170
حوزه های تخصصی:
پژوهش باهدف ارزیابی همخوانی برنامه درسی تفکر و پژوهش ششم در سال 93 92 با روش توصیفی انجام شد.حجم نمونه ازجامعه آماری مدیران 50 ، معلمان 100 و دانش آموزان 250 نفر و سند تحول بنیادین، برنامه درسی ملی و کل کتاب تفکر و پژوهش و راهنمای آن به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. داده های مورد نیاز برنامه قصد شده، اجرا شده و کسب شده از طریق تحلیل محتوا ، مشاهده و پرسشنامه گردآوری و با آزمون تی ، خی دو و همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج حاکی از همخوانی ضعیف (%37) که نشان دهنده طراحی نامناسب بوده و در اجرا شامل آشنا نبودن با مبانی نظری، نگرش منفی و ضعف حرفه ای معلم، کمبود امکانات و تجهیزات، زمان آموزش می باشد. در مرحله کسب شده بیشترین همسویی بخش دانشی با نمرات پایانی و سهم دستیابی به اهداف نگرشی و عملکردی پایین بوده است.
بررسی وضعیت مطلوب و موجود عنصر محتوا برای تربیت معلمان فناور از دیدگاه صاحب نظران، اعضای هیئت علمی و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های عنصر محتوا برای تربیت معلمان فناور است. در این پژوهش تلاش شده است تا فاصله بین وضع موجود و مطلوب به منظور ارائه پیشنهادهای کاربردی برای بهبود بخشیدن به برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان بررسی و مقایسه گردد. روش پژوهش، ترکیبی است و با طرح اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، برای تبیین وضع مطلوب با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئت علمی کشور، اطلاعات جمع آوری گردید. در بخش کمی پرسشنامه بین تعداد 249 نفر از اعضای هیئت علمی و 359 نفر از دانشجویان توزیع شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که محتوای مطلوب جهت تربیت معلمان فناور باید از پنج ویژگی طرح محتوای آمیخته، انعطاف پذیری، تناسب با اهداف، رویکرد فناورانه حاکم بر محتوا و کاربردی بودن برخوردار باشد. در بخش کمی نتایج نشان داد که از نظر اساتید و دانشجویان وضعیت محتوای برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان برای تربیت معلمان فناور چندان مطلوب نیست.
آموزش فلسفه برای کودکان
حوزه های تخصصی:
کودکی یکی از دوران های سرنوشت ساز و حساس زندگی انسان می باشد. در دنیایی که بسیاری از افراد بزرگسال از ناراحتی جسم و روان و تبعات آن رنج می برند، توجه به دوره های حساس کودکی و نوجوانی برای آموزش فلسفه به افراد، امری ضروری به نظر می رسد. برای آم وزش تفک ر به کودکان برنامه های متع ددی ت دوین و اس تفاده ش ده است. یکی از موفق ت رین و پرک اربردترین برنام ه ه ای موجود برنامه «فلسفه برای کودکان » است. فلسفه ب رای کودکان، شاید تازه ترین و بزرگترین گامی اس ت ک ه در راستای تلاش برای ک اربردی ک ردن فلس فه و آم وزش عملی تفکر انتقادی و با هدف تقویت و بالا بردن مهارت های استدلال، داوری و قدرت تمیز برداشته ش ده اس ت. این برنامه، نمونه روشنی از کاربرد فلسفه در تربیت است اما با دیگر برنامه های فلسفه کاربردی تفاوت اندکی دارد و آن اینکه این برنامه می خواهد به شاگردان کمک کند تا خودشان کار فکری انجام دهند و مسائل را خودشان حل کنند در ادامه به رویکردهای حاکم بر برنامه درسی فلسفه برای کودکان اشاره شد. ه دف کل ی برنامه فلسفه برای کودکان، ایج اد مباحث ه فلس فی ب ه وسیله آفرینش اجتماع پژوهشی در سطح ک لاس اس ت. در ادامه ضمن ذکر پژوهش های متعدد در این زمینه نتیجه گرفتیم آموزش فلسفه برای کودکان قابل انجام و ضروری است و پیشنهاد می شود به عنوان یکی از برنامه های درسی اجباری برای دانش اموزان در نظر گرفته شود.
تحلیل کیفی تجارب دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم «سخت گیری علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
88 - 117
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی درک و تجربه دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم سخت گیری علمی، شناسایی مقولات توصیف و کشف روابط بین آن ها انجام شد. رویکرد پژوهش، تفسیری بود که با روش کیفی پدیدارنگاری به اجرا درآمد. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، اعضای هیأت علمی تمام وقت و دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 1395 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، ملاک محور و گلوله برفی بود. با رعایت حداکثر تنوع و تا اشباع نظری داده ها با 51 نفر (20 نفر دانشجو و 31 عضو هیأت علمی) مصاحبه های نیمه ساختمند ادامه داشت. داده ها پس از پیاده سازی به شکل استقرایی و با شیوه ی کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش، پنج گونه ی متفاوت که در آن دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را درک و تجربه کرده بودند نشان داد. مقولات توصیف مربوط به سخت گیری علمی تحت عناوین تحقق انتظارات نظام دانشگاهی، شنا کردن خلاف جریان آب، حفظ فاصله اجتماعی مناسب، فراهم سازی فضای یادگیری فعال و به عنوان مفهومی سیال دسته بندی شدند. در کل دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را به صورت مجموعه ای از میزان تکالیف، دستیابی به استانداردها، دشواری، جذابیت و ارتباط با اهداف آتی گزارش کرده بودند.
مدل آموزش اثربخش در دانشگاه فرهنگیان با تأکید بر رویکرد حمایت یاددهنده-یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
145 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، تبیین و اعتباریابی مدل آموزش اثربخش در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد حمایت یاددهنده-یادگیرنده می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، متشکل از گروه خبرگان آشنا به مسایل آموزشی دانشگاه تربیت معلم (6 نفر)، گروه دانشجویان (2200 نفر) و اعضای هیأت علمی (60 نفر) بوده است. از گروه دانشجویان و هیأت علمی تعداد 328 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب و به پرسش نامه ای که با استفاده از نظرات 6 کارشناس و خبره که در دو مرحله ی رفت و برگشتی (اجماع)، ساخته شده، پاسخ دادند. برای تأمین روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب از نظرات متخصصان آموزش و آلفای کرونباخ (94/0) استفاده شده است. پاسخ های جمع آوری شده با استفاده از فنون آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS<sub>22</sub> و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که 4 عامل، به ترتیب: توسعه ی منابع و حمایت های اعضای هیأت علمی، توسعه ی ساختار برنامه ی درسی، فرایند یاددهی-یادگیری و حمایت های دانشجویی دارای بیشترین بار عاملی تعیین کننده بوده است. هم چنین، نتیجه ی به دست آمده، با استفاده از تحلیل عاملی نشان دهنده ی مناسب بودن شاخص های برازندگی می باشد. به عبارت دیگر، می توان از این عوامل به عنوان معیاری برای تعیین کیفیت در دانشگاه فرهنگیان استفاده کرد.
اعتبارسنجی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
221 - 235
حوزه های تخصصی:
امروز با توجه به تغییرات سریع در حوزه ی فناوری و نیازهای کنونی و آینده، تغییر برنامه ی درسی بیش از پیش ضروری می نماید. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ابتدایی شهر بیرجند طراحی و اجرا گردید. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند را که شامل 500 نفر بودند در بر گرفت. نمونه ی مورد بررسی به شیوه ی خوشه ای تصادفی تعداد 220 مشارکت کننده برآورد و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه ی تدوین شده از پایایی و روایی بالایی برخوردار است. تمامی مسیرها در مدل مورد بررسی جز یک مسیر تأیید گردید و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه ی درسی، پیش بینی کننده ی ادراک آنان از مفید بودن و آسان بودن تغییر برنامه ی درسی است. ادراک از مفید بودن تغییر برای دانش آموزان نتوانست پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی باشد. ادراک از آسان بودن اجرای برنامه ی درسی تغییریافته، پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی است.
درک و نگرش معلمانِ سرگروه نسبت به درس «کار و فناوری» (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
95 - 118
حوزه های تخصصی:
درک و نگرش معلمان درباره برنامه درسی و تدریس خود، بر شکل گیری باور آن ها اثر می گذارد. این باور تصور معلمان از کارآمدی خود در تدریس فناوری را شکل می دهد. این تحقیق به دنبال بررسی درک و نگرش معلمان درس کار و فناوری، با توجه به اینکه قبلاً معلمان آموزش حرفه و فن بوده اند، نسبت به ماهیت برنامه درسی جدید بود. بدین منظور در یک مطالعه کیفی، از نوع موردی، با 13 نفر از سرگروه های 11 استان کشور از طریق شبکه ارتباطی تلگرام گفتگو و مصاحبه شد و داده ها با نرم افزار MaxQDA تجزیه و تحلیل گردید. در مجموع 17 مضمون فرعی در 4 مضمون اصلی شامل؛ مأموریت درس (شناخت حرفه وفن-علایق دانش آموز-کامپیوتر-کار؛ ملال آور-شایستگی ها)، محور تجارب یادگیری (فناوری به معنی فعالیت- فناوری برای توسعه- کارهای دستی- خلاقیت و کارآفرینی- چالش و حل مسئله)، منبع محتوا (کار کارگاهی- تحلیل سیستم- هردو منبع)، عواطف و نگرش (انتظار پشتیبانی – هویت رشته تدریس-مقاومت-خودکارآمدی) به دست آمد که نشان می داد معلمان سرگروه فاقد چشم انداز روشنی نسبت به برنامه درسی جدیدند و به دلیل مواجه شدن با تغییراتی که برای آن پیش بینی لازم صورت نگرفته، در مواردی، به تغییر بدبین و نسبت به کارآمدی خود دچار تردید شده اند.
تعیین شایستگی های پایه مورد انتظار از دانش آموزان پایه هشتم در علوم تجربی و مقایسه آن ها با تأکیدات برنامه درسی علوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۴
109 - 140
حوزه های تخصصی:
ترسیم دستاوردهای یادگیری اهمیت زیادی در برنامه ریزی برای آموزش علوم دارد. این مقاله به تعیین شایستگی های مورد انتظار از دانش آموزان در آموزش علوم می پردازد. بدین منظور با انجام یک مطالعه مروری منظم روی سه دسته منابعِ مربوط به نهادهای بین المللی در آموزش علوم، برنامه های درسی علوم و سنجش های کلان مقیاس، 22 شایستگی استخراج شده و در قالب پنج گروهِ شایستگی های دانشی و کاربردی، مفاهیم سطح بالا، کار با مدل ها و نمودارها، کاوشگری علمی و نگرش دانش آموزان دسته بندی و سپس با تأکیدات برنامه درسی علوم ایران مقایسه شدند. نتایج نشان داد که اگر چه برخی از شایستگی ها مورد تأکید برنامه درسی علوم ایران قرار گرفته است ولی یازده شایستگیِ استفاده از علوم، دانش به کارگیری ابزار علمی و انجام عملیات ریاضی در شایستگی های دانشی و کاربردی، تلفیق دانش، تبیین علمی پدیده های طبیعی و نقد دیگران در شایستگی های مفاهیم سطح بالا، استفاده از مدل ها در شایستگی های کار با مدل ها و نمودارها، ارزشیابی شواهد و استدلال علمی در شایستگی های کاوشگری علمی و حمایت از کاوشگری به همراه دیدگاه تردیدآمیز به علم در شایستگی های نگرشی مورد تأکید برنامه درسی علوم ایران قرار نگرفته بود. لذا پیشنهاد می شود در تغییر برنامه درسی علوم به این شایستگی ها توجه خاص گردد.
تأملی بر مقاله «به سوی انبساط مفهومی از برنامه درسی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۶
171 - 174
حوزه های تخصصی:
مقاله «بسوی انبساط مفهومی از برنامه درسی اسلامی» [1] به دنبال طرح ایده اولیه برای مطرح ساختن یک پارادایم فکری در خصوص برنامه درسی به عنوان یک معرفت بشری بوده است. همانطور که در قسمت های مختلف مقاله اشاره شده است نویسنده می خواهد به این موضوع بپردازد که ابعاد معرفتی برنامه درسی یا قلمروهای دانش برنامه درسی اگر بخواهند از منظر اسلام تشریح و بیان شوند چه ویژگی هایی می یابند؟ در واقع یک فرامسئله مطرح شده که در دل خود مسائل دیگری را نیز جای داده است. از این رو طرح این مسئله به لحاظ پژوهشی حائز اهمیت است.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی و حرفه ای (رسمی و آکادمیک) با تأکید بر قصد کارآفرینانه در بین کشورهای کانادا، آلمان و هندوستان با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
143 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تطبیقی برنامه درسی فنی وحرفه ای سه کشور موفق دنیا در آموزش فنی و حرفه ای و کارآفرینی با ایران بود. پژوهش کاربردی توصیفی، با استفاده از روش مطالعه تطبیقی جرج بردی انجام و اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی با رویکرد ارتقاء قصد کارآفرینانه در فراگیران بررسی شد. نتایج: اهداف و محتوای برنامه درسی سه کشور منتخب و ایران مشابه و در راستای ایجاد قصد و مهارت های کارآفرینانه است. در آلمان و کانادا تربیت نیروی کار جهانی از اهداف برنامه درسی است. محتوای بررسی شده برنامه درسی کشورهای منتخب و ایران شبیه و توجه به فناوری و اطلاعات، علم ارتباطات، یادگیری زبان های بین المللی و محیط زیست، محتوای مکمل در برنامه درسی کشورهای منتخب است. درس هایی مانند مدیریت کسب وکار، دانش کارآفرینی در کشورهای منتخب و ایران مشترک، اما میان فعالیت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی کشورهای منتخب و ایران فاصله زیادی دیده شد. در ایران از روش های سنتی در تدریس استفاده می شود اما رویکرد کشورهای منتخب بر پایه روش های گروهی است. در ارزشیابی، کشورهای منتخب از روش های متنوع (استفاده از هیات ارزیاب، خودارزیابی، ارزیابی پروژه های تحقیقاتی فراگیران) استفاده می کنند و در ایران آزمون های کتبی و شفاهی استفاده می شود.
هویت شرح حال نویسی در برنامه درسی ملی – مطالعه ی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، کاوش هویت شرح حال نویسی در سند برنامه درسی ملی بود. روش تحقی ق، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بوده است که در قسمت کیفی مطالعه ی موردی و در بخش کمّی تحلیل محتوای کمی بوده است. جامعه ی آماری در بخش کیفی، شامل کتاب ها و اسناد مرتبط به هویت خود شرح حال نویسی و در بخش کمّی سند برنامه درسی ملی بوده است. نتایج بخش کیفی شامل استخراج 19 مضمون پایه بوده که بر اساس آن 5 مضمون سازمان دهنده برای هویت شرح حال نویسی به عنوان مفهوم مضمون کل یا فراگیر درنظر گرفته شد که روایی آن مورد تایید اعضای هیأت علمی گروه های برنامه ریزی درسی، فلسفه ی تعلیم و تربیت و روان شناسی تربیتی دانشگاه بوعلی سینا قرار گرفت که تعداد کل آن ها 12 نفر بودند. سپس بر اساس ابزار ساخته شده ی سند برنامه درسی توسط تیم پژوهش مورد تحلیل مضمونی قرار گرفته و توسط اساتید دانشگاه بوعلی نظرخواهی و میزان توافق ثبت شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمّی از شاخص های آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. نتایج نشان داد که در سند برنامه درسی ملی به مؤلفه ی معماری خود 27/26 درصد؛ مؤلفه ی خودتنظیمی 57/24 درصد، تجربه زیسته 33/20 درصد، خودتعریفی 43/14 درصد و تخیل با 40/14 درصد تأکید شده است. و در مجموع بر هویت خود شرح حال نویسی به میزان 97/19 درصد تأکید شده است.
روایتی از کلاس های درس دانشگاهی (تجربه زیسته استادان دانشگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب روایتی از کلاس های درس دانشگاهی , آن گونه که عباس کاظمی در مقدمه آورده است, بخشی از گزارش پژوهشی مفصل است که از سال 1393 آغازشده و به دنبال تحقیق درباره کلاس های درس و نارضایتی استادان و دانشجویان از کلاس است. دانشجویانی که از محتوای کلاس ها ناراضی اند و استادانی که بی رغبتی دانشجویان به کلاس و درس آن ها را آزار می دهد. این کتاب شامل دو نوع گفتار است. در برخی از این گفتارها, افراد از تجربه زیسته خود سخن گفته اند و در برخی دیگر, تحلیل ها, ایده ها و نظرات خود درباره کلاس درس دانشگاهی را بیان کرده اند. همه آن ها از تجربه تدریس خود نمی گویند, بلکه بعضی از آن ها, ایده هایی عرضه می کنند .
تعیین ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۴
81 - 108
حوزه های تخصصی:
فراگیری زبان در دوره ابتدایی، قابلیت دانش آموزان در مهارت های زبانی را افزایش می دهد. رسیدن به این مهم، مستلزم به کارگیری الگوی مناسب برنامه درسی زبان آموزی، ویژه دوره ابتدایی است. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش تعیین ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش از نوع ترکیبی در هم تنیده است و جامعه آماری آن در بخش کمی شامل همه معلمان ابتدایی شهر کرمان بود که از میان آن ها 350 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، نمونه آماری شامل 30 نفر از معلمان برتر استانی دوره ابتدایی بود. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی نیز از مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار PLS و روش پایایی مرکب 91/0 و مقدار روایی همگرا 61/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش اولویت های معلمان را در سه بخش مبانی، اصول و عناصر برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی مشخص ساخت. این یافته ها دلالت های مهمی برای طراحان برنامه ها و مؤلفان کتاب های درسی آموزش زبان در دوره ابتدایی دارد.
ارزیابی وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۵
119 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت موجود اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم دوره اول متوسطه بوده نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران و دبیران پایه هفتم شهر تبریز را در برگرفته است. حجم نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از دبیران (137 نفر) و مدیران (110 نفر) انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای تعیین روایی از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه دبیران 954/0 و پرسشنامه مدیران 925/ 0 محاسبه گردید. طبق نظر مدیران وضعیت اجرای برنامه درسی کار و فناوری پایه هفتم در حد متوسط به بالا بوده است. نتایج نشان می دهد که عناصر برنامه درسی کار و فناوری شامل راهبردهای تدریس، مواد و منابع آموزشی، فضای آموزشی و عوامل مادی و انسانی از نظر دبیران بر اجرای برنامه درسی مؤثر می باشد همچنین بین دیدگاه مدیران و دبیران در خصوص اثرگذاری عوامل انسانی و مادی بر اجرای برنامه درسی کار و فناوری تفاوت معناداری وجود دارد.