فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
تحلیل موقعیتی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی به صورت مجازی از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی در دوره کرونا از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل موقعیتی درسال تحصیلی 1401-1400 انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانشجو-معلمان رشته علوم تربیتی(310 نفر) در پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد طی سالهای 1399 و 1400 بودند که درس آموزش ریاضی را به شکل مجازی آموزش دیدند. مشارکت کنندگان پژوهش، با رعایت اصل اشباع اطلاعاتی 25 نفر بودند و با روش کرانه ای انتخاب شدند. نمونه های کرانه ای در این پژوهش شامل دانشجو-معلمان بسیار فعال و کاملاً غیرفعال (دو کرانه پیوستار فعالیت) در کلاس آموزش ریاضی بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش هدایت کلیات بود. مصاحبه های مکتوب شده در سه گام، شامل کدگذاری اولیه، استخراج مضامین و ترسیم نقشه های وضعیت، تجزیه و تحلیل شدند. برای تأمین اعتبار دو روش بررسی مشارکت کنندگان و توصیف همتایان به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که میان تجارب زیسته دانشجو-معلمانی که دارای دیپلم تحصیلی متفاوت اند (انسانی، تجربی، ریاضی)، اما آموزش ریاضی را در شرایطی نسبتاً مشابه تجربه کرده اند، تفاوتی قابل توجه از نظر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که دانشجو-معلمان برخوردار از دانش پیش نیاز در زمینه آموزش ریاضی و گرایش مثبت به ریاضیات، نسبت به سایر دانشجویان، شکاف بسیار کمتری را بین برنامه درسی اجراشده و قصدشده آموزش ریاضی تجربه کرده اند.
اثربخشی دوره های موک مبتنی بر اصول مبنایی آموزش بر یادگیری و خودکارآمدی تدریس دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه چندانی در مطالعات انجام شده در مورد موک بر طراحی آموزشی نشده است و نتایج پژوهش ها در خصوص ضعف طراحی آموزشی ایجاب می کند تا به مساله اصول طراحی آموزشی در موک توجه ویژه ای بشود. لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی دوره های آنلاین آزاد انبوه مبتنی بر اصول مبنایی آموزش مریل بر یادگیری و خودکارآمدی بود. در این پژوهش از شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تمامی ثبت نام کنندگان در دوره موک به عنوان جامعه آماری این پژوهش بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 200 نفر از شرکت کنندگان در دوره (هر دوره 100 نفر)، نمونه این پژوهش بودند؛ فرایند اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا پیش آزمون یادگیری (محقق ساخته) و خودکارآمدی تدریس (اسچانن و همکاران، 2001) انجام شد؛ سپس موکی با عنوان «مهارت های تدریس» مبتنی بر اصول مبنایی آموزش مریل برای گروه آزمایش و به روش متداول برای گروه کنترل، اجرا شد و در نهایت پس آزمون یادگیری و خودکارآمدی تدریس از دوره اجرا گردید؛ نتایج کواریانس نشان داد که استفاده از اصول مبنایی آموزش مریل در موک بر میزان یادگیری (001/0p<) و خودکارآمدی تدریس(001/0p<) تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که در طراحی آموزشی موکها، به اصول مبنایی آموزش مریل که باعث ارتقای یادگیری و خودکارآمدی تدریس در موک می شود، توجه بشود.
بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمانشاه بود. تعداد 298 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری جدول مورگان بود. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری فناوری اطلاعات ساراف و همکاران (2007)، یکپارچگی فناوری اطلاعات باروا و همکاران (2004)، تسهیم دانش کیم و لی (2013) و عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه فرج پهلو و همکاران (1391) استفاده شد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش با عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با تسهیم دانش مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با نقش میانجی تسهیم دانش بر عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. در نتیجه از عوامل اثر گذار بر عملکرد سازمانی توجه به انعطاف پذیری، یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش می تواند باشد.
دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام خمینی برای تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
17 - 33
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: طرح مفهوم جدال دو اسلام از سوی امام خمینی (ره) که دو نوع اسلام متضاد با یکدیگر را توصیف می کرد، نوعی بیداری نسبت به قرائت های متعدد اسلام ایجاد کرد. مرزکشی میان اسلام ناب و اسلام آمریکایی، می توانست به عرصه تربیت اسلامی نیز کشیده شود؛ اما مشاهده می شود که در تربیت اسلامی، مبارزه و جدال درونی میان دو اسلام که مبارزه با تحجر و غرب زدگی را درون خود دارد، نادیده گرفته شده و باعث بروز اعوجاجاتی در تبیین تربیت اسلامی شده است. مرور صورت بندی جدال دو اسلام در اندیشه امام، می تواند در تبیین روش های تربیت اسلامی ناب کمک کننده باشد. هدف این پژوهش استخراج دلالت هایی برای تربیت اسلامی از ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام است. روش ها : با روش تحلیل مفهومی جلد 21 صحیفه امام، مفهوم اسلام ناب و جدال دو اسلام تبیین شده و سپس با استفاده از روش استنتاجی، دلالت های تربیتی این مفهوم برای تربیت اسلامی تبیین شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش مؤلفه های اصلی اسلام ناب و مفهوم جدال دو اسلام که مبانی دین شناختی امام خمینی (ره) را بیان می کند تبیین کرده و سپس مبتنی بر این مؤلفه ها، دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام استخراج شده است. نتیجه گیری: اسلام ناب و اسلام آمریکایی، آموزه های متضادی دارند که نمی توان صرفاً با شناخت ایجابی از اسلام ناب، به تربیت اسلامی ناب دست یافت. مرزکشی با اسلام آمریکایی، از لوازم ضروری برای تربیت اسلامی است.
ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی مبتنی بر مطالعات نظری به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی از طریق سازماندهی، تلخیص و ارزشیابی متون و داده های مطالعات انجام شده و احصای پیام مشترک اصلی و پنهان پژوهشهای انجام شده در حوزه تربیت شهروندی اسلامی به منظور کاربردی کردن و کاربست آنهاست. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق فراترکیب به منظور ادغام نتایج پژوهشهای قبلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه منابع نظری و تجربی پیشین مرتبط با پژوهش بود که با روش نمونه گیری هدفمند 42 مطالعه برای بررسی نهایی انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای کیفی به روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی مطالعات انجام شده پیشین نشان داد که تربیت شهروند اسلامی بر اساس ده اصل تربیتی (اجتماع مدارانه، آزادیخواهانه، عدالت طلبانه، شرافتمندانه، اعتدال گرایانه، وظیفه مدارانه، توحیدگرایانه، فکورانه، درمان گرایانه، ترقی مدارانه) و در قالب 18 مؤلفه بوده که با استفاده از شاخص کاپا با مقدار 0/86 مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. بنابراین پیشنهاد شده است که متخصصان تعلیم و تربیت در امر تربیت شهروند اسلامی این اصول و مؤلفه ها را مورد تأکید قرار دهند.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
228 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان میبد بود که از میان آنان 200 دانش آموز دختر به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. 40 دانش آموز دارای اضطراب ریاضی سطح بالا به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اضطراب ریاضی(پلیک و پارکر، 1982) و سبکهای اسنادی(پیترسون و همکاران، ۱۹۸۲) بود. یافته ها نشان دادند که برنامه بازآموزی اسنادی موجب تغییر اسناد در موقعیت مثبت ( 0/001 >p) و منفی ( 0/040 >p)، در اضطراب یادگیری ریاضی(0/001 >p)، و اضطراب سنجش ریاضی(0/001 >p) در دانش آموزان شده است. اضطراب یادگیری ریاضی می تواند تا حدودی تحت تأثیر اسنادهای شخصی باشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه بازآموزی اسنادی می تواند به منزله راهبردی مؤثر برای ایجاد تغییرات مثبت در اسنادهای شخصی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی مؤثر واقع شود.
رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان دوره ابتدایی ناحیه 5 شهر اصفهان در سال تحصیلی 02-1401 به تعداد 1152 نفر تشکیل داده اند. از این تعداد 186 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری یافته های پژوهش از پرسش نامه های پذیرش فن آوری دیویس (1999)، پرسش نامه عملکرد شغلی براتی (1389) و پرسش نامه فلات شغلی میلیمن (۱۹۹۲) استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از طریق خبرگان در این زمینه و هم چنین از روایی واگرا و همگرا استفاده شد و پایایی آن ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 89/0، 79/0 و 93/0 محاسبه شده است. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، براساس آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از آزمون های رگرسیون در محیط نرم افزار SPSS26 و مدل سازی معادلات ساختار در SMARTPLS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش ضریب تأثیر پذیرش فن آوری بر عملکرد شغلی با نقش میانجی فلات شغلی معنی دار است (01/0>P). به علاوه نتایج نشان داد که بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار (432/0=β) ، بین پذیرش فن آوری با فلات شغلی رابطه معکوس (244/0=β) و بین فلات شغلی با عملکرد شغلی رابطه معکوس و معنادار (199/0=β) وجود دارد و در مجموع مدل پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین نتیجه گیری می شود با ارائه آموزش های مناسب زمینه مناسب را برای پذیرش فن آوری در معلمان ایجاد کنند
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
29 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل، تمامی دانشجویان ورودی جدید رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری (1402-1401) به تعداد 90 نفر بود. روش نمونه گیری در این پژوهش، غیرتصادفی در دسترس بود و 45 نفر از افرادی که در پرسش نامه اضطراب امتحان حداقل نمره 22 را کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به این منظور، جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه استاندارد اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1977) و پروتکل استاندارد آموزش راهبردهای فراشناختی برگرفته از دنسرو و همکاران (1988) در ده جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری عسگری (1398) در ده جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی با توجه به نرمال بودن داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss26 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین متغیرهای تحقیر اجتماعی، خطای شناختی، تنیدگی و در کل اضطراب امتحان شرکت کنندگان گروه آزمایشی راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در پس آزمون بیشتر از شرکت کنندگان گروه کنترل بوده و این افزایش در متغیر تحقیر اجتماعی و تنیدگی درگروه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بیشتر بوده است (001/0> p).
اثربخشی توانبخشی شناختی به روش گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۶۷-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام گردید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری ،دانش آموزان دخترپایه اول ابتدایی شهرستان حسن آباد فشافویه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ۳۰ دانش آموز انتخاب و براساس نمره هوش در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی ۱۲جلسه ی ۴۵ دقیقه ای مفاهیم مرتبط با توجه پایدار را به کمک گیمیفیکیشن آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل تست ریون کودکان (۱۹۶۲)، آزمون عملکرد پیوسته (۱۹۶۵) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی نشان داد که آموزش به کمک گیمیفیکیشن، توجه پایداردانش آموزان پایه اول ابتدایی را با اندازه ی اثر ۵۴/۰ به طور معناداری افزایش میدهد (۰۱/۰p<).
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.
بررسی همبستگی شوخ طبعی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرسودگی تحصیلی که با ویژگی هایی مثل خستگی ، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی مشخص می شود اهمیت ویژه ای در بهره وری تحصیلی و نحوه عملکرد و موفقیت فرد در دوران تحصیلش دارد. در این پژوهش، پژوهشگران بر آن شدند تا مطالعه ای را با هدف همبستگی شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به انجام رسانند. روش : نوع مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی و کاربردی می باشد. جامعه پژوهش آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی استان قم بودند که دارای معیارهای ورود بوده و جهت شرکت در مطالعه به صورت تصادفی از بین دانشجویان رشته های مختلف 260 نفر انتخاب شدند. از تمامی افراد رضایت نامه آگاهانه جهت شرکت در مطالعه به صورت کتبی کسب گردید. سپس افراد سه پرسشنامه (اطلاعات دموگرافیک، فرسودگی تحصیلی( ماسلاچ )و شوخ طبعی (خشوعی) را تکمیل و داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفت . سطح معناداری (05/0 p<)در نظر گرفته شد یافته ها : این مطالعه بر روی 260 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در رشته ها و مقاطع مختلف انجام گرفت. در این مطالعه میانگین فرسودگی تحصیلی (87/14±33/34) و میانگین شوخ طبعی (55/24±03/114) به دست آمددر این مطالعه ، کلیه خرده مقیاس های شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی ارتباط مستقیم و معناداری داشت. همچنین مشخص شد دانشجویانی که اشتغال در زمینه تحصیلی داشتند نسبت به دانشجویان غیر شاغل فرسودگی کمتری داشتند (05/0 p<). نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد هر چه شوخ طبعی در دانشجویان بیشتر باشد، با احتمال کمتری دچار فرسودگی تحصیلی خواهند شد.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی ارائه شده است. امروزه به دلیل رشد و پیشرفت سریع تکنولوژی، سازمان هایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند تمامی فعالیت های خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند. دانشگاه ها نیز از این مسأله مستثنی نیستند و باید جهت رقابت با سایر دانشگاه ها بتوانند عملکرد خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند.روش شناسی پژوهش: . پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به سبک داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش را اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (دارای حداقل 5 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک دکتری) تشکیل می داد که حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 12 نفر و به صورت هدفمند قضاوتی انتخاب گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. اعتبار مطالعه در این پژوهش از منابع مختلفی همچون اساتید حوزه مدیریت، بررسی ادبیات پژوهشی و به کارگیری بیش از یک پژوهشگر و همچنین برای بررسی پایایی پژوهش نیز از ضریب پایایی هولستی استفاده شده است.یافته ها: . بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، 247 کد در مرحله کدگذاری باز به دست آمد که پس از حذف کدهای مشابه به 112 کد پایه کاهش یافت که در نهایت این کدها در 33 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدها و مقوله های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل؛ شرایط علی(تشویق منابع انسانی، کار تیمی، حمایت از تغییرات، حمایت از آزاداندیشی، و تأمین مالی)؛ شرایط زمینه ای(فرهنگ خلاق و نوآور، منابع انسانی خلاق و نوآور، مدیریت دانش، حمایت مدیران،وجود قوانین خلاقانه و نوآورانه)؛ مقوله محوری(عملکرد سازمانی، کارایی، بهره وری، خلاقیت و نوآوری)؛ عوامل مداخله گر(جغرافیای دانشگاه، رتبه دانشگاه، تعداد دانشجویان، دوره های تحصیلی، رشته های تحصیلی،درجه علمی اساتید، دسترسی آسان، هزینه کم، شانس بالای اشتغال بعد از فراغت از تحصیل)؛ راهبردها(نظارت و ارزیابی، پذیرش تغییر، مسئولیت پذیری، فرهنگ یادگیری، تمرکززدایی در سازمان، مدیریت استعداد، برنامه ریزی)؛ و پیامدها قرار گرفتندبحث و نتیجه گیری: پیامدهای ارزیابی عملکرد با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی می تواند شامل؛ ارتقای جایگاه دانشگاه در سطح ملی و بینالمللی، افزایش کارایی، افزایش بهرهوری، ارائه خدمات به صنایع، تأمین نیازهای جامعه و ... باشد.
نقش احساس تعلق به مدرسه در رابطه تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
72 - 57
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد تعامل معلم-دانش آموز بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش آموز بر احساس تعلق به مدرسه تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می توان گفت که تعامل معلم-دانش آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و مؤثر بر تاب آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی و رضایت شغلی به منظور اثربخشی رهبری: با تأکید بر نقش میانجی توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
151 - 171
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی و رضایت شغلی با میانجیگری توانمندسازی کارکنان دانشگاه ارومیه به منظور ارتقاء اثربخشی رهبری میباشد.روش شناسی پژوهش: . تحقیق حاضر کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه ارومیه به تعداد ۴۸۰ نفر میباشد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر 235 نفر تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شدهاست. جهت جمعآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد سرمایه اجتماعی، توانمندسازی، رضایت شغلی و عملکرد شغلی به کار گرفته شده است که روایی پرسشنامهها توسط استاد راهنما مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. همچنین پرسشنامهها از پایایی مناسبی برخوردارند زیرا آلفای کرونباخ پرسشنامه سرمایه اجتماعی88/0، توانمندسازی90/0، رضایت شغلی86/0 و عملکرد شغلی85/0 بدست آمد که مقدار آلفای کرونباخ هر کدام از پرسشنامهها از لحاظ آماری مناسب میباشد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: یافتهها نشان داد که سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی و رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری دارد و همچنین نتایج تحلیل دادهها نشان داد که سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی و رضایت شغلی با نقش میانجی توانمندسازی اثر مثبت و معناداری دارد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی توانمندسازی اعضای هیأت علمی میتوان گفت که مسئولین و مدیران دانشگاه بایستی شرایط و زمینه مساعد ارتقاء توانمندسازی در سیستم دانشگاه فراهم سازند.
مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و عادی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. که از این جامعه با استفاده از نمونه گیری هدفمند، نمونه ای با حجم 34 نفر (17 دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و 17 دانش آموز عادی) برای هر گروه انتخاب شدند. گروه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری توسط معلم و توسط یک متخصص روان شناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص تشخیص دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی انزوای اجتماعی آشر و همکاران (1984) و پرسشنامه ی بهزیستی کودکان استرلینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کواریانس به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص و دانش آموزان عادی تفاوت معنی دار دارد (05/0P<).بنابراین می توان گفت دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص نیازمند دریافت مداخلات موثر جهت بهبود انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی می باشند.
آسیب شناسی مسئولیت اجتماعی در پژوهش های محلی و منطقه ای اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
93 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل آسیب شناسانه ی مسئولیت اجتماعی اعضای هیئت علمی در حوزه ی پژوهشی و ارائه ی راهکارهای افزایش تناسب میان برون دادهای پژوهشی با نیازهای محلی و منطق ه ای.
روش: انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 عضو هیئت علمی دانشگاه های شیراز، ایلام و یزد. روش نمونه گیری، نمونه گیری نظری بوده است. گردآوری داده ها تا اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل داده ها به روش تحلیل تماتیک انجام شده است.
یافته ها: عوامل درون نهادی شامل مصلحت اندیشی پژوهشی، عدم باور به کارکرد حل مسئله، حمایت ناکافی آیین نامه های ارتقا و ترفیع از مسئولیت اجتماعی، کمّی گرایی و مقاله محوری، سرانه پژوهشی حداقلی و عوامل برون نهادی شامل پژوهش های بی مشتری، عدم استقبال از پژوهش های مبتنی بر نیاز، لابی گری پژوهشی، نبود نهادهای بینابینی، ضعف اعتماد متقابل دانشگاه و جامعه، لوکس و حاشیه ای بودن پژوهش، عدم جامعیت در اسناد بالادستی، عدم شایسته سالاری در انتصابات، رفتار غیرحرفه ای کارفرما، عدم اعتماد صنعت به توان داخلی، تمرکزگرایی، عدم مرجعیت دانشگاه در حل مسائل جامعه و بانک اطلاعاتی ناقص.
نتیجه گیری: با تأمین بودجه و تزریق اعتبارات مالی، ایجاد میزهای مشترک دائمی و اجتماعات علمی متشکل از پژوهشگران بومی و سیاست گذاران، تجدیدنظر در سیاست های ترفیع و تشویق اعضای هیئت علمی، بازبینی در فهم از علم و جهان بومی سازی، تقویت گروه های پژوهشی بین رشته ای، ماموریت گرایی دانشگاه ها، شایسته سالاری در انتصابات مدیران و نظارت قوی و جلوگیری از زدوبندهای پژوهشی می توان پایبندی به مسئولیت اجتماعی پژوهشی اعضای هیئت علمی را در راستای پاسخ گویی به نیازها و چالش های محلی و منطق ه ای به سطح مطلوبی افزایش داد.
تأثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان (کتبی، کلامی، تلاش محور و توانایی محور) بر تغییر سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی در درس عربی زبان قرآن برای دانش آموزان مقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان (کتبی، کلامی، تلاش محور و توانایی محور) بر تغییر سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه اول در درس عربی زبان قرآن در شهر نور بود. این پژوهش به صورت نیمه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از می ان دان ش آم وزان پس ر مقطع متوسطه اول شهرستان نور استان مازندران به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (دریافت بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین) و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی، مبتنی بر مدل باتلر و وین بازخورد دریافت می کردند و گروه کنترل به طور سنتی بازخورد دریافت می کردند. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار (SPSS.21) انجام گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی گروه آزمایش در درس عربی زبان قرآن به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود؛ بنابراین می توان گفت که ارائه بازخوردهای مبتنی بر مدل باتلر و وین می تواند در درس عربی مؤثر باشد و درصورتی که معلمان بعد از ارزشیابی های تکوینی از این مدل برای ارائه بازخورد استفاده کنند، می توانند سطح ابراز وجود، پیوند با مدرسه و ادراک از فضای آموزشی دانش آموزان را به طرز معنی داری افزایش دهند.
تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری کارآموزی در عرصه بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت نوع دو بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش خودمراقبتی به بیماران دیابتی توسط پرستاران همواره یک استراتژی کلیدی و ارزشمند در زمینه کنترل موفق دیابت بوده است، جهت تسهیل فرایند حرفه ای شدن فارغ التحصیلان پرستاری، مطالعه حاضر با هدف تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت ملیتوس انجام شد. روش کار: مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 70 بیمار بستری مبتلا به دیابت نوع 2 صورت که به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه خود مراقبتی توبرت و گلاسکو بود که قبل از مداخله آموزشی و یک ماه بعد از آن تکمیل شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS 16 با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی درسطح معنی داری ۰5/۰ P ≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین رفتارخودمراقبتی در حیطه های فعالیت بدنی ، مراقبت از پا، رعایت رژیم غذایی، کنترل قندخون، مصرف مرتب دارو وجود دارد. اما در میانگین نمره کلی خودمراقبتی در گروه مطالعه و کنترل به جز در حیطه مراقبت از پا تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مثبت آموزش در حیطه های مختلف و عدم وجود تفاوت معنادار بین نمره خودمراقبتی کلی بین دو گروه که ممکن است بر اثر مناسب نبودن روش های آموزشی باشد، پیشنهاد می شود ضمن تاکید بر دروس پرستاری در زمینه آموزش به بیمار، دانشجویان پرستاری با تکنولوژی های پیشرفته آموزشی و روش ایجاد یک ارتباط موثر آشنا شوند تا بتوانند از توانمندی خود در زمینه ارائه جامع تر خدمات به بیماران در عرصه ی واقعی بالین استفاده نمایند.