فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهبود مدرسه موجب افزایش ظرفیت معلمان و رهبران و در نهایت باعث بهبود نتایج یادگیری دانش آموزان می شود. هدف از این تحقیق ارائه یک مدل برای ارتقای هماهنگی و رهبری آموزشی جهت بهبود مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 1113 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 290 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رهبری توزیع شده هولپیا و همکاران (Hulpia et al., 2009) استفاده شد که شامل 40 گویه است. پس از تایید روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط تعدادی از خبرگان، بوسیله تحلیل عاملی اکتشافی پنج مولفه ی، هماهنگی آموزشی، رهبری آموزشی، اهداف مشترک، کار مشترک و مشارکت در تصمیم گیری استخراج شد و پایایی ابزار پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ مقدار 953/0 محاسبه شد. ارتباط متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری آموزشی 20 درصد، کار مشترک 18 درصد، اهداف مشترک 41 درصد و مشارکت در تصمیم گیری 21 درصد از واریانس هماهنگی آموزشی را تبیین می کنند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به روابط بین متغیرهای رهبری آموزشی، کار مشترک، اهداف مشترک و مشارکت در تصمیم گیری می توان گفت که، مجموعه ی این مولفه ها باعث ایجاد هماهنگی در مدرسه می شوند که در نهایت باعث بهبود مدرسه و افزایش یادگیری دانش آموزان می شود.
مدل رفتار مدنی تحصیلی بر اساس جو عاطفی مدرسه و تجارب مثبت در مدرسه با میانجی گری شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
33 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی مدل رفتار مدنی تحصیلی بر اساس جو عاطفی مدرسه و تجارب مثبت در مدرسه با میانجی گری شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی بود. در یک مطالعه همبستگی از میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1-1400، تعداد 368 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل رفتار مدنی تحصیلی (گل پرور، 1389)، جو عاطفی مدرسه (پاشا امیری، 1388)، تجارب مثبت در مدرسه (فیورلانگ و همکاران، 2014) و شکفتگی تحصیلی (داینر و بیسواز- داینر، 2008) بودند. داده ها با روش تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل رفتار مدنی تحصیلی بر اساس جو عاطفی مدرسه و تجارب مثبت در مدرسه با میانجی گری شکفتگی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی برازش مناسبی دارد. همچنین، متغیرهای جو عاطفی مدرسه و تجارب مثبت در مدرسه بر شکفتگی تحصیلی و متغیرهای جو عاطفی مدرسه، تجارب مثبت در مدرسه و شکفتگی تحصیلی بر رفتار مدنی تحصیلی اثر مستقیم، مثبت و معنادار دارد. علاوه بر آن، جو عاطفی مدرسه و تجارب مثبت در مدرسه با میانجی گری شکفتگی تحصیلی بر رفتار مدنی تحصیلی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار دارند (001/0>P). با توجه به نتایج، برای بهبود رفتار مدنی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی می توان جو عاطفی مدرسه، تجارب مثبت در مدرسه و شکفتگی تحصیلی آنها را از طریق بهبود وضعیت های مختلف مدرسه ارتقاء بخشید.
اثر بخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه ی واقعیت درمانی بر بحران هویت دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان اسلام آباد غرب
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آﻣﻮزش ﻣﺴﺌﻮﻟیﺖ ﭘﺬیﺮی ﺑﻪ ﺷیﻮه واﻗﻌیﺖ درﻣﺎﻧی بر بحران هویت دانش آموزان دختر اسلام اباد غرب انجام شده است. روش تحقیق نیمه تجربی است و از طرح دو گروهی(گروه آزمایش و گروه کنترل) با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دوره متوسطه شهرستان اسلام اباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399بودند. نمونه گیری به شیوه ی تصادفی طبقه ای چند مرحله ای بود. حجم جامعه 135 نفر بود که در نهایتت 100 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه بحران هویت بروی آنها اجرا گردید، آنگاه آزمون بحران هویت به دانش آموزان این دو دبیرستان داده شد. این دانش آموزان 30 نفر بودند که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسشنامه هویت یابی بود، نتایج تحلیل وابسته نشان داد که میانگین بحران هویت افراد مربوط به گروه آزمایش پس از آموزش کاهش یافته است. همچنین بین وضعیت اقتصادی خانواده؛ تعداد فرزندان خانواده و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با بحران هویت رابطه معنادار بدست آمد، اما بین تحصیلات والدین با بحران هویت رابطه معنا دار بدست نیامد.
شناسایی و تحلیل رسالت های تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 80
حوزههای تخصصی:
ناهمگونی جمعیت دانشجویی در مقطع تحصیلات تکمیلی، تنوع انگیزه های آن ها و دوره های متنوعی که توسط دانشگاه ها ارائه می شوند، نیاز به فهم علت وجودی تحصیلات تکمیلی را برای تضمین کیفیت و موفقیت این دوره ها افزایش می دهد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل رسالت های تحصیلات تکمیلی انجام شد. در این پژوهش از روش تحقیق مرور سیستماتیک و رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری، اسناد مرتبط با حوزه آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند در دسترس و با مراجعه به کتاب ها، مقاله ها و وب سایت دانشگاه ها به جمع آوری شواهد متنی مربوط به سوال پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری اقدام شد. فرایند تجزیه و تحلیل داده های کیفی در سه مرحله انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند که در بخش تحصیلات تکمیلی، رسالت های آموزشی شامل پرورش متفکرانی منتقد، توانمندسازی افراد، ارائه رشته ها و تخصص های متمایز و سازگار با تنوع در حال رشد، پیشتازی در ترویج، کاربرد و ارتقای دانش و تشکیل جامعه ای پویا و متنوع از دانشجویان و استادان؛ رسالت های پژوهشی شامل ابداع و توسعه مرزهای دانش، پیوند میان نظریه و عمل و فراهم کردن موتور اصلی برای نوآوری؛ و رسالت های خدماتی شامل تقویت و غنی سازی فضای علمی، بهبود کیفیت زندگی، ارائه تحصیلات تکمیلی با کیفیت، مشارکت فعال در جامعه و شناسایی و جذب دانشجویان آینده دار هستند. لذا چنانچه سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی علاقه مند به بهبود و ارتقای مقاطع تحصیلات تکمیلی خود هستند لازم است بر روی این عوامل توجه و تأکید درست داشته باشند.
تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مدارس دخترانه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79-96
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت در رضایت شغلی در سیستم آموزش و پرورش به ویژه معلمان در تربیت و آموزش نسل آینده ساز جامعه این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در مدارس دخترانه اسلامشهر صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و نهایتاً از نظر نحوه جمع-آوری داده ها جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه شهر اسلامشهر به تعداد870 بود که با استفاده از فرمول کوکران، 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب که به270 نفر افزایش یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود و روایی آن بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ به ترتیب رهبری توزیع شده(825/0)، رضایت شغلی(889/0)و خودکارآمدی (837/0) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی و در بخش استنباطی از روش معادلات ساختاری و تحلیل دو سطحی با نرم افزار PLSوHLM استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری توزیع شده با آماره t مسیر برابر با 929/3 بر رضایت شغلی معلمان تاثیرگذار است همچنین آماره t مسیر متغیر رهبری توزیع شده به خودکارآمدی برابر با 182/5بود نشان از رابطه مثبت و معنادار میان این دو متغیر دارد. اما رابطه میان خودکارآمدی معلمان به رضایت شغلی با آماره t مسیر برابر با 279/1 و مورد تایید قرار نگرفت. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با استفاده از سبک رهبری توزیع شده می توان رضایت شغلی در سطح معلم و مدرسه را بهبود بخشید.
پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. بر این اساس 13 دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان با روش نمونه گیری داوطلب - هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلم ماندگار معلمی است که در رعایت سه بعد که در واقع، همان مضمون های اصلی هستند، در خود و یا در تحصیل آن ها بکوشد. این سه بعد یا مضمون اصلی شامل بعد تعلیمی، بعد ظاهری و بعد ارتباطی _ اخلاقی می باشند. در بعد تعلیمی چهار زیرمضمون به دست آمد از جمله، توجه به انگیزش پیشرفت متعلمان، توان افزایی خود، متعهدبودن و بهره گیری از شیوه ها و فنون متعدد و متنوع تدریس. مضمون دوم شامل بعد ظاهری می شد، با یک زیرمضمون حفظ شئونات مرتبط با نقش معلمی، مضمون سوم نیز شامل دو زیرمضمون پذیرابودن و افزایش مهار ت های اخلاقی نیک در آن ها بود. از تحلیل محتوای بیانات دانشجویان محرز شد بیشترین کدهای استخراج شده متعلق به بعد ارتباطی-اخلاقی بودند و این نشان می دهد متعلمان به چگونگی برقراری ارتباط و حفظ شئونات اخلاقی معلمان در رابطه با خود توجه خاص تری دارند. پس از آن بعد تعلیمی از توجه بیشتری نسبت به بعد ظاهری قرار داشت. در نهایت، بعد ظاهری هرچند تعداد کدهای کمتری را در بیانات مشارکت کنندگان به خود اختصاص داده بود، همچنان اهمیت بسزایی داشت.
مروری بر مفهوم شناسی دلبستگی، سبک های دلبستگی و ماهیت پذیرش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
108 - 130
حوزههای تخصصی:
نظریه دلبستگی بر روابط و پیوندها (به ویژه بلندمدت) بین افراد، از جمله روابط بین والدین و فرزند و بین شرکای عاشقانه تمرکز دارد. در دوران اولیه کودکی، این سبک های دلبستگی بر نحوه تعامل کودکان و والدین متمرکز است. در بزرگسالی، از سبک های دلبستگی برای توصیف الگوهای دلبستگی در روابط عاشقانه استفاده می شود. سبک های دلبستگی اولیه ما در دوران کودکی از طریق رابطه نوزاد/مراقب ایجاد می شود. علاوه بر این، بالبی معتقد بود که دلبستگی دارای یک جزء تکاملی است و به بقا کمک می کند. مفهوم سبک های دلبستگی، نظریه و تحقیقات دلبستگی را که در دهه های 1960 و 1970 ظهور کرد، رشد داد. بالبی معتقد بود که چهار ویژگی متمایز برای دلبستگی وجود دارد: حفظ نزدیکی: تمایل به نزدیک بودن به افرادی که به آنها وابسته هستیم. پناهگاه امن: بازگشت به شکل دلبستگی برای راحتی و امنیت در مواجهه با ترس یا تهدید. پایه امنیت: شکل دلبستگی به عنوان یک پایگاه امنیتی عمل می کند که کودک می تواند محیط اطراف را کشف کند. اضطراب جدایی: اضطرابی که در غیاب شکل دلبستگی رخ می دهد. همچنین منظور از پذیرش اجتماعی، درک فرد از جامعه با توجه به خصوصیات سایر افراد است. پذیرش اجتماعی شامل پذیرش تکثر با دیگران، اعتماد به خوب بودن ذاتی دیگران و نگاه مثبت به ماهیت انسانها است که همگی آنها باعث میشوند فرد درکنار سایر اعضای جامعه انسانی، احساس راحتی کند. در این پژوهش، به مروری بر مفهوم شناسی دلبستگی، سبک های دلبستگی و ماهیت پذیرش اجتماعی خواهیم پرداخت.
چالش ها و آسیب های آموزش تاریخ در دانشگاه
حوزههای تخصصی:
تاریخ به عنوان یک درس مستقل از دوره قاجاریه جزو برنامه درسی مدرسه ها قرار گرفت؛ لیکن ساماندهی شیوه های تدریس و تدوین متون درسی از همان آغاز آسیب هایی داشت و اکنون نیز با چالش هایی همراه است. هدف این نوشتار مرور پیشینه تأسیس رشته تاریخ در دانشگاه و شناخت روش استادان تاریخ و اشاره به آفت های تدریس تاریخ در گذشته و حال است که با رویکرد «توصیفی- تحلیلی»[1] و مراجعه به برخی آرای استادان تاریخ، به روش «کتاب خانه ای»[2] و «تاریخ شفاهی»[3] انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که آموزش تاریخ دانشگاهی از گذشته تا امروز با چه آسیب ها و چالش هایی روبه رو بوده است؟ فرض می شود: تداوم مشکلات ساختاری تعلیمات سنتی در دانشگاه ها و نداشتن ارتباط پایدار برای بهره گیری از تجربیات مؤسسات آموزشی پیشرفته جهانی از آفت های توسعه این دانش بوده است. نتیجه این تحقیق نیز نشان می دهد: درک نادرست از حیطه دانش تاریخ، حافظه گرایی، باستان گرایی افراطی و استفاده تبلیغاتی از تاریخ، جزو مهمترین موانع تدریس دانشگاهی تاریخ بوده و آشفتگی در سرفصل درس ها، کمبود متون درسی، کاهش ارتباط دوسویه استاد و دانشجو، رویکرد باستان ستیزی، رنگ باختن نقش راهنمایی استاد در تحقیقات دانشجویی و نیز نبود پیوند سازمان یافته بین پژوهش و تدریس از مهمترین چالش های کنونی تدریس دانشگاهی تاریخ است.
Investigating the Role of Digital Leadership and Technology Flexibility in Intelligent Decision-Making with the Mediation of Intellectual Ethics and Team Reception(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۱, Spring ۲۰۲۳
24 - 55
حوزههای تخصصی:
This research was conducted with the aim of investigating the role of digital leadership and technology flexibility in intelligent decision-making with the mediation of intellectual ethics and team reception. The research method is quantitative, descriptive and of the type of correlation studies based on the covariance-oriented structural equation modeling approach. The research population was all the elementary principals of Kermanshah province, of those 320 principals were selected through stratified random sampling based on Cochran's formula. To collect data, researcher-made questionnaires of digital leadership, technological flexibility, intelligent decision-making, intellectual ethics and team reception Soltani (2008) were used. The content validity of the questionnaires was confirmed by experts, supervisors and consultants. The reliability of the questionnaires according to Cronbach's Alpha was 0.94 for digital leadership, 0.91 for technology flexibility, 0.95 for intelligent decision making, 0.93 for intellectual ethics, and 0.89 for team reception. To analyze the data, the descriptive as well as inferential analysis techniques were used through SPSS and LISREL software. Structural equation modeling showed that digital leadership has a direct effect on team reception, intellectual ethics and intelligent decision making. Moreover, digital leadership has an indirect effect on intelligent decision-making through team reception and intellectual ethics. The flexibility of technology has a direct impact on intellectual ethics, team reception and intelligent decision making. Technology flexibility has an indirect effect on intelligent decision-making through intellectual ethics and team reception. Intellectual ethics has a direct impact on team reception and intelligent decision making. Intellectual ethics has an indirect effect on intelligent decision making through team reception. Team reception has a positive and direct effect on intelligent decision-making. Finally, the research model has a good model fit
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
157 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. 45 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به تفکیک تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل در این برنامه ها شرکت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (1987) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی برونگرایی و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی مسئولیت پذیری این گروه از افراد مؤثر بود ه است (01/0P<). همچنین، بررسی تفاوت میان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری نشان داد میان تأثیرگذاری این دو روش درمانی بر ویژگی های شخصیتی برونگرائی و مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری می توانند نقش مهمی در تعدیل ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا کنند.
Studying the Effects of Parenting Styles on Teacher Authoritarianism and the Possibility of its Reproduction in Class Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
181 - 202
حوزههای تخصصی:
The present research is aimed at studying the effects of parenting styles on teacher authoritarianism and the possibility of its reproduction in class management in the schools of Urumia.The research method is operational and in terms of data gathering is descriptional-correlation and the statistical universe includes all Teachers of Urmia city,4506 subjects,and 351 subjects were selected as statistical sample by using Cochran statistical formula and random-stratified sampling method.The data gathering tool is stansard questionnaire of parenting styles of Baumrind and authoritarian personality of Asorno-Altemer. SPSS was used to analyze data and also r correlation and multi-variable regression model.The result of this research indicates that the correlation between the components of permissive and authoritarian parent styles with teacher authoritarianism at a meaningful level less than 0/01 and 0/99 reliance was confirmed and the type of relationship is positive and direct and the linear relationship between authoritarian parent style components and teacher authoritarianism at a meaningful level of less than 0/01 was confirmed and the type of relationship is negative and inverse.The results of regression analyse show that the existing variables in model could explain 0/24 of the dependent variable variations of authoritarianism.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر مشهد مرغاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
119-127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرمشهد مرغاب در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که تعداد 260 نفر طبق جدول مورگان و به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس بی صداقتی تحصیلی مک کاب و تریوینو (1996) ، پرسشنامه باورهای هوشی بابایی )١٣٧٧) و پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی انگ و هوان (2006) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و از روش ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بی صداقتی تحصیلی بر اساس باور افزایشی هوش در دانش آموزان قابل پیش بینی می باشد. اما بی صداقتی تحصیلی براساس استرس انتظارات تحصیلی (استرس ناشی از انتظارات والدین/ معلمان و استرس ناشی از انتظارات شخصی از خود) در دانش آموزان قابل پیش بینی نمی باشد. به طور کلی از نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که باورهای هوشی از عوامل مهم برای بررسی و پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان میباشد.
شناسایی الگوی ذهنی دانشجویان در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی به روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
115-131
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی رفتارهای برجسته مدیریت تصویرسازی دانشجویان در محیط دانشگاه و دسته بندی دانشجویان براساس الگوهای ذهنی آنان در به-کارگیری رفتارها و تاکتیک های مدیریت تصویرسازی و توصیف و تفسیر هر الگو می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش شناسی کیو، ابتدا رفتارهای درگیر مدیریت تصویرسازی در محیط آموزشی شناسایی گردید و الگوهای ذهنی دانشجویان مختلف براساس اولویت های به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی آنان، شناسایی و توصیف گشت. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی، از حیث ماهیت ، اکتشافی و از حیث نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از حیث نوع داده ها، آمیخته می باشد. بخش کیفی این پژوهش از طریق مصاحبه بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند و به منظور تهیه ی فضای گفتمان (62 گزاره) و طراحی نمونه کیو (33گویه) تحقق یافت . بخش کمّی این پژوهش به منظور شناسایی الگوهای ذهنی اصلی، با روش تحلیل عاملی کیو انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که پنج الگوی ذهنی اصلی در به کارگیری تاکتیک های مدیریت تصویرسازی با نام های بیش فعالان، چرب زبان ها، قانون مداران، فرصت طلبان و زرنگ ها، با پوشش 85 درصد از واریانس کل، در بین دانشجویان مورد مطالعه وجود دارد. رویکرد مناسبی باشد که مسئولان فضای آموزشی با هدف بهبود رفتارهای تصویرسازی دانشجویان، اتخاذ کنند، آموزش و ترویج فرهنگ در بین دانشجویان از روش های نظیر برنامه ها و رویدادهای اجتماعی-فرهنگی با هدف کاهش رفتارهای خشونت آمیز و خصمانه و ایجاد فضای شاد در دانشگاه می باشد.
تجربه ی زیسته ی مادران از تحصیل فرزندان با آموزش برخط در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
167-185
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تجارب مادرانی است که فرزندانشان از آموزش مجازی در دوران کرونا بهره برده اند. روش انجام پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش تمامی مادران دارای فرزند مقطع تحصیلی ابتدایی در شهر تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از این مادران در پژوهش شرکت کرده اند. به منظور بررسی تجربه زیسته مادران، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل محتوای موضوعی انجام گرفت. یافته های پژوهش در چهار دسته، چالش های آموزش آنلاین (اقتصادی، زیرساختی، خانوادگی، آموزشی و تعهد حرفه ای)، معایب آموزش برخط (تکنولوژی، تحصیلی و روان شناختی)، مزایای آموزش مجازی (خانوادگی، فردی) و راهکارهای ارائه شده (تعاملی و آموزشی) حاصل شد. نتایج نشان داد، آموزش مجازی زیرساخت های لازم جهت آموزش کامل و مناسب را نداشته و بهتر است راهکارها و بسترهای مناسب را برای این نوع آموزش فراهم سازند و از خانواده ها نیز در ارتقای آموزش بهره لازم را ببرند.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشجویان در دوران تحصیل با موانع متعددی روبه رو می شوند، که این امر می تواند موجب بروز تعلل ورزی در آنان شود و خودکارآمدی تحصیلی آنها را نیز تحت الشعاع قرار می دهد، لذا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی انجام شد. روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انجام این پژوهش 40 دانشجو به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی به مدت 10 جلسه اعمال شد. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS-23 به روش تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر تعلل ورزی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی شهر مشهد مورد تائید قرار گرفته است و دانشجویان گروه آزمایش نسبت به دانشجویان گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، تعلل ورزی تحصیلی کمتر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتری داشتند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی اثربخش است.
اعتباربخشی الگو ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی در آموزش عالی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وجود یک مدل مناسب و دارای اعتبار برای ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی به منظور بهبود و بهره وری در یادگیری الکترونیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای این مهم می باشد. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های کیفی می باشد. جامعه پژوهش کلیه متخصصین و اساتید و کارشناسان فعال در حوزه یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی کشور میباشد که تعداد 20 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شده سپس با توجه به عوامل بدست آمده اقدام به انجام مصاحبه شده است. برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است . نتایج: با استفاده از روش قیاسی، به مطالعه اسناد و متون مربوط با موضوع پژوهش پرداخت شده و 4 عامل اصلی عبارتند از عامل مدیریتی و سازمانی، عامل پداگوژیکی، عامل فناوری، عامل ارزشیابی برای مدل ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی بدست آمده. سپس با توجه به عوامل بدست آمده اقدام به انجام مصاحبه شده است. برای تحلیل داده ها و تعیین عوامل از روش کد گذاری با نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شده است و 8 عامل اصلی بدست آمده است که عبارتند از ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی(فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی)، یادگیری ، اخلاقی. نتیجه گیری: بررسی ها موید آن است که بکارگیری عوامل ارزشیابی، پداگوژیکی ، سازمانی و مدیریتی، فردی، فناوری و الکترونیکی، محیطی(فراسازمانی،سیاسی،فرهنگی)، یادگیری ، اخلاقی، در طراحی مدل مناسب ارزیابی کیفیت برنامه درسی الکترونیکی لازم میباشند.
تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی شهر تهران با نقش میانجیگری چابکی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۶۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی شهر تهران با نقش میانجیگری چابکی یادگیری بود. روش تحقیق توصیفی و همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان تربیت بدنی شهر تهران به تعداد 1500 نفر بود که بر اساس جدول مورگان از میان آنان 325 نفر به صورت خوشه ای و تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه استاندارد چابکی یادگیری گراوت و کالدول(2016)، توسعه فردی معلمان داچنر(2013) و توانمندسازی روان شناختی حاتمی و دستار(1391) بود. از آمار استنباطی کولموگروف- اسمیرنف و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که توانمندسازی روان شناختی به صورت مستقیم بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی تأثیر مثبت 0/36 دارد و همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق چابکی یادگیری بر توسعه فردی معلمان تربیت بدنی تأثیر مثبت 0/21 دارد. معلمانی که توانمندسازی روان شناختی و چابکی یادگیری بالایی دارند، تمایل بسیار به یادگیری موضوعات جدید و مواردی دارند که رشد شخصی آنها را ممکن می سازد. این افراد کنجکاوند و در پی توسعه مستمر فردی خود و بهبود نقاط فردی شان بر می آیند. لازم است که مسئولان مربوطه به این موارد توجه کنند و شرایط را برای بالابردن چابکی یادگیری معلمان تربیت بدنی فراهم کنند.
عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس با استفاده از الگوریتم ترکیبی بود. این پژوهش مبتنی بر مطالعه ای توصیفی، اکتشافی و با رویکردی توسعه ای، کاربردی انجام شده است، که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد کیفی و مبتنی بر الگوریتم ترکیبی روش شناسی سیستم های باز و پیرانسه و در بخش کمی از تحلیل عاملی استفاده شد، به این طریق که با مطالعه ی پیشینه موضوع و مصاحبه های عمیق با خبرگان، ابعاد و مولفه های مورد نیاز برای طراحی نظام استعدادیابی مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به منظور اعتباریابی نظام داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی، مولفه ها تایید شد. براساس یافته های پژوهش ابعاد نظام استعدادیابی در سه بعد(ساختاری، محتوایی، زمینه ای،) تدوین شد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که ایجاد نظام استعدادیابی ورزش در استان فارس یک امر پیچیده، زمان بر و طولانی بوده و به دلیل عوامل متفاوت در آن بر پویایی آن نیز افزوده و موجب استفاده از رویکرد متدلوژی سیستمی باز شده است تاکنون کلیه طراحی و تدوین ها در این زمینه معطوف به فاکتورهای جسمانی بوده و به امر مدیریتی آن توجهی نشده است که شایسته است در پروسه ی بلند مدت استعدادیابی در صدر سایر موارد قرار گیرند.
بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام تجاری و قصد گذراندن دوره های آنلاین پلتفرمهای آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام تجاری و قصد گذراندن دوره های آنلاین پلتفرمهای آموزش الکترونیکی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ساری بود. این پژوهش از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ساری تشکیل می دهند که تعداد آنها 11248 می باشد. جهت تعیین حداقل حجم نمونه لازم، از جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای هرمنطقه آموزش و پرورش یک طبقه محاسبه شد و 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که به جهت اطمینان از بازگشت این تعداد پرسشنامه، تعداد 450 پرسشنامه در جامعه توزیع شد. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد رای و همکاران(2020) استفاده شد. برای سنجش روایی از روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا و برای محاسبه پایایی از پایایی ترکیبی(CR) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزارهای Smart PLS نشان داده است بود که ارائه نام تجاری، ارتباطات نام تجاری خارجی و تجربه گیرنده خدمات از نام تجاری تأثیر مثبت قابل توجهی در آگاهی از نام تجاری دارد. همچنین ارائه نام تجاری و ارتباطات نام تجاری خارجی تأثیر مثبت قابل توجهی بر معنای نام تجاری دارد. آگاهی از نام تجاری و معنی نام تجاری تأثیر مثبت قابل توجهی بر ارزش ویژه نام تجاری دارد. اما آگاهی از نام تجاری تأثیر مثبت قابل توجهی بر رضایت گیرنده خدمات ندارد. تجربه گیرنده خدمات از نام تجاری تأثیر مثبت قابل توجهی بر رضایت گیرنده خدمات دارد. رضایت گیرنده خدمات و ارزش ویژه نام تجاری تأثیر مثبت قابل توجهی بر قصد گذراندن دوره های آموزشی آنلاین دارد بر اساس یافته های تحقیق می توان اینگونه نتیجه گرفت از طریق ارائه نام تجاری و تقویت ارتباطات خارجی برند معنی نام تجاری و تجربه نام تجاری را تحت تاثیر قرار داد و از این طریق با افزایش ارزش ویژه نام تجاری رضایت استفاده کنندگان نام خدمات آن لاین و قصد شرکت در دوره های آموزش پلتفرم های مجازی را افزایش داد
چالش های پیش رو دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آینده پژوهانه مبتنی بر تحلیل اثرات آن و افق ها ی پیشرو در افق 1410
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
87 - 115
حوزههای تخصصی:
نگاشته حاضر با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین چالش های مؤثر بر دستیابی دانشگاه فرهنگیان به اهداف مدنظر خود در تربیت معلمان پرداخته و سعی در ترسیم چشم اندازهای مطلوب آن در افق زمانی 1410 دارد. این پژوهش از منظر ماهیت بر پایه روش های دلفی و تحلیل ساختاری استوار گشته و با استفاده از روش های اسنادی و پیمایشی دارای هدفی کاربردی می باشد. همچنین در پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه از 17 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان طرح مسئله صورت گرفته است که در این چهارچوب روایی پرسشنامه با دو روش اعتبار محتوا و نیز اعتبار سازه ای و پایائی با کمک آلفای کرونباخ (0.967) مورد تأیید قرار گرفت. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و آزمون های آماری در قالب جداول آماری و تعیین تاثیرات متقابل و موقعیت آنها و با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار داده شده است. یافته های پژوهش بیان می کنند که در میان چالش های اصلی به ترتیب چالش های آموزشی، مدیریتی و زیرساختی و در میان چالش های فرعی دو متغیر جذب اساتید کارآمد و کیفیت خدمات آموزشی نقش کلیدی را در میان دیگر متغیرها دارا می باشند. بر این اساس تأثیرات متغیرها بر یکدیگر و تأثیرپذیری آن ها و همچنین متغیرهایی که دارای تأثیرات غیرمستقیم و دارای پتانسیل بسیاری هستند، تعیین و شناسایی شدند. درنهایت نقشه جامعی در قالب افق پیشرو در سال 1410 ترسیم گشته است تا با بهره گیری از تمام ظرفیت ها، امکان تحقق اهداف استراتژیک دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاهی مأموریت محور در عرصه تعلیم و تربیت را فراهم سازد.