فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تأکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
تحلیل موقعیتی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی به صورت مجازی از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی اجراشده آموزش ریاضی در دوره کرونا از دیدگاه دانشجو-معلمان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل موقعیتی درسال تحصیلی 1401-1400 انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانشجو-معلمان رشته علوم تربیتی(310 نفر) در پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد طی سالهای 1399 و 1400 بودند که درس آموزش ریاضی را به شکل مجازی آموزش دیدند. مشارکت کنندگان پژوهش، با رعایت اصل اشباع اطلاعاتی 25 نفر بودند و با روش کرانه ای انتخاب شدند. نمونه های کرانه ای در این پژوهش شامل دانشجو-معلمان بسیار فعال و کاملاً غیرفعال (دو کرانه پیوستار فعالیت) در کلاس آموزش ریاضی بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش هدایت کلیات بود. مصاحبه های مکتوب شده در سه گام، شامل کدگذاری اولیه، استخراج مضامین و ترسیم نقشه های وضعیت، تجزیه و تحلیل شدند. برای تأمین اعتبار دو روش بررسی مشارکت کنندگان و توصیف همتایان به کار رفته است. یافته ها نشان دادند که میان تجارب زیسته دانشجو-معلمانی که دارای دیپلم تحصیلی متفاوت اند (انسانی، تجربی، ریاضی)، اما آموزش ریاضی را در شرایطی نسبتاً مشابه تجربه کرده اند، تفاوتی قابل توجه از نظر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که دانشجو-معلمان برخوردار از دانش پیش نیاز در زمینه آموزش ریاضی و گرایش مثبت به ریاضیات، نسبت به سایر دانشجویان، شکاف بسیار کمتری را بین برنامه درسی اجراشده و قصدشده آموزش ریاضی تجربه کرده اند.
اثربخشی دوره های موک مبتنی بر اصول مبنایی آموزش بر یادگیری و خودکارآمدی تدریس دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه چندانی در مطالعات انجام شده در مورد موک بر طراحی آموزشی نشده است و نتایج پژوهش ها در خصوص ضعف طراحی آموزشی ایجاب می کند تا به مساله اصول طراحی آموزشی در موک توجه ویژه ای بشود. لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی دوره های آنلاین آزاد انبوه مبتنی بر اصول مبنایی آموزش مریل بر یادگیری و خودکارآمدی بود. در این پژوهش از شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تمامی ثبت نام کنندگان در دوره موک به عنوان جامعه آماری این پژوهش بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 200 نفر از شرکت کنندگان در دوره (هر دوره 100 نفر)، نمونه این پژوهش بودند؛ فرایند اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا پیش آزمون یادگیری (محقق ساخته) و خودکارآمدی تدریس (اسچانن و همکاران، 2001) انجام شد؛ سپس موکی با عنوان «مهارت های تدریس» مبتنی بر اصول مبنایی آموزش مریل برای گروه آزمایش و به روش متداول برای گروه کنترل، اجرا شد و در نهایت پس آزمون یادگیری و خودکارآمدی تدریس از دوره اجرا گردید؛ نتایج کواریانس نشان داد که استفاده از اصول مبنایی آموزش مریل در موک بر میزان یادگیری (001/0p<) و خودکارآمدی تدریس(001/0p<) تاثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که در طراحی آموزشی موکها، به اصول مبنایی آموزش مریل که باعث ارتقای یادگیری و خودکارآمدی تدریس در موک می شود، توجه بشود.
بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه ای و نقش میانجی تسهیم دانش بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمانشاه بود. تعداد 298 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری جدول مورگان بود. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری فناوری اطلاعات ساراف و همکاران (2007)، یکپارچگی فناوری اطلاعات باروا و همکاران (2004)، تسهیم دانش کیم و لی (2013) و عملکرد سازمانی بر اساس بازخورد 360 درجه فرج پهلو و همکاران (1391) استفاده شد. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش با عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با تسهیم دانش مثبت و معنادار است. رابطه انعطاف پذیری و یکپارچگی فناوری اطلاعات با نقش میانجی تسهیم دانش بر عملکرد سازمانی مثبت و معنادار است. در نتیجه از عوامل اثر گذار بر عملکرد سازمانی توجه به انعطاف پذیری، یکپارچگی فناوری اطلاعات و تسهیم دانش می تواند باشد.
دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام خمینی برای تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
17 - 33
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: طرح مفهوم جدال دو اسلام از سوی امام خمینی (ره) که دو نوع اسلام متضاد با یکدیگر را توصیف می کرد، نوعی بیداری نسبت به قرائت های متعدد اسلام ایجاد کرد. مرزکشی میان اسلام ناب و اسلام آمریکایی، می توانست به عرصه تربیت اسلامی نیز کشیده شود؛ اما مشاهده می شود که در تربیت اسلامی، مبارزه و جدال درونی میان دو اسلام که مبارزه با تحجر و غرب زدگی را درون خود دارد، نادیده گرفته شده و باعث بروز اعوجاجاتی در تبیین تربیت اسلامی شده است. مرور صورت بندی جدال دو اسلام در اندیشه امام، می تواند در تبیین روش های تربیت اسلامی ناب کمک کننده باشد. هدف این پژوهش استخراج دلالت هایی برای تربیت اسلامی از ایده جدال دو اسلام در اندیشه امام است. روش ها : با روش تحلیل مفهومی جلد 21 صحیفه امام، مفهوم اسلام ناب و جدال دو اسلام تبیین شده و سپس با استفاده از روش استنتاجی، دلالت های تربیتی این مفهوم برای تربیت اسلامی تبیین شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش مؤلفه های اصلی اسلام ناب و مفهوم جدال دو اسلام که مبانی دین شناختی امام خمینی (ره) را بیان می کند تبیین کرده و سپس مبتنی بر این مؤلفه ها، دلالت های تربیتی ایده جدال دو اسلام استخراج شده است. نتیجه گیری: اسلام ناب و اسلام آمریکایی، آموزه های متضادی دارند که نمی توان صرفاً با شناخت ایجابی از اسلام ناب، به تربیت اسلامی ناب دست یافت. مرزکشی با اسلام آمریکایی، از لوازم ضروری برای تربیت اسلامی است.
ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی مبتنی بر مطالعات نظری به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی تربیت شهروندی اسلامی از طریق سازماندهی، تلخیص و ارزشیابی متون و داده های مطالعات انجام شده و احصای پیام مشترک اصلی و پنهان پژوهشهای انجام شده در حوزه تربیت شهروندی اسلامی به منظور کاربردی کردن و کاربست آنهاست. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق فراترکیب به منظور ادغام نتایج پژوهشهای قبلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه منابع نظری و تجربی پیشین مرتبط با پژوهش بود که با روش نمونه گیری هدفمند 42 مطالعه برای بررسی نهایی انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای کیفی به روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی مطالعات انجام شده پیشین نشان داد که تربیت شهروند اسلامی بر اساس ده اصل تربیتی (اجتماع مدارانه، آزادیخواهانه، عدالت طلبانه، شرافتمندانه، اعتدال گرایانه، وظیفه مدارانه، توحیدگرایانه، فکورانه، درمان گرایانه، ترقی مدارانه) و در قالب 18 مؤلفه بوده که با استفاده از شاخص کاپا با مقدار 0/86 مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. بنابراین پیشنهاد شده است که متخصصان تعلیم و تربیت در امر تربیت شهروند اسلامی این اصول و مؤلفه ها را مورد تأکید قرار دهند.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
228 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
141 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بازآموزی اسنادی بر اسنادهای شخصی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان میبد بود که از میان آنان 200 دانش آموز دختر به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. 40 دانش آموز دارای اضطراب ریاضی سطح بالا به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اضطراب ریاضی(پلیک و پارکر، 1982) و سبکهای اسنادی(پیترسون و همکاران، ۱۹۸۲) بود. یافته ها نشان دادند که برنامه بازآموزی اسنادی موجب تغییر اسناد در موقعیت مثبت ( 0/001 >p) و منفی ( 0/040 >p)، در اضطراب یادگیری ریاضی(0/001 >p)، و اضطراب سنجش ریاضی(0/001 >p) در دانش آموزان شده است. اضطراب یادگیری ریاضی می تواند تا حدودی تحت تأثیر اسنادهای شخصی باشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر برنامه بازآموزی اسنادی می تواند به منزله راهبردی مؤثر برای ایجاد تغییرات مثبت در اسنادهای شخصی دانش آموزان دارای اضطراب ریاضی مؤثر واقع شود.
رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با درنظر گرفتن نقش میانجی فلات شغلی بوده است. لذا این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان دوره ابتدایی ناحیه 5 شهر اصفهان در سال تحصیلی 02-1401 به تعداد 1152 نفر تشکیل داده اند. از این تعداد 186 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری یافته های پژوهش از پرسش نامه های پذیرش فن آوری دیویس (1999)، پرسش نامه عملکرد شغلی براتی (1389) و پرسش نامه فلات شغلی میلیمن (۱۹۹۲) استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از طریق خبرگان در این زمینه و هم چنین از روایی واگرا و همگرا استفاده شد و پایایی آن ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 89/0، 79/0 و 93/0 محاسبه شده است. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، براساس آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی از آزمون های رگرسیون در محیط نرم افزار SPSS26 و مدل سازی معادلات ساختار در SMARTPLS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش ضریب تأثیر پذیرش فن آوری بر عملکرد شغلی با نقش میانجی فلات شغلی معنی دار است (01/0>P). به علاوه نتایج نشان داد که بین پذیرش فن آوری با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار (432/0=β) ، بین پذیرش فن آوری با فلات شغلی رابطه معکوس (244/0=β) و بین فلات شغلی با عملکرد شغلی رابطه معکوس و معنادار (199/0=β) وجود دارد و در مجموع مدل پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین نتیجه گیری می شود با ارائه آموزش های مناسب زمینه مناسب را برای پذیرش فن آوری در معلمان ایجاد کنند
رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی، نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سبک های تدریسی که معلمان انتخاب می کنند، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی شهر سنندج با توجه به نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان می باشد. روش ها : پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج است که در سال تحصیلی 1403-1402مشغول به خدمت هستند. حجم نمونه (300 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. شرکت کنندگان به «پرسشنامه مدیریت دانش» پروبست و همکاران، «پرسشنامه خلاقیت» عابدی، «پرسشنامه رفتار اطلاعاتی» هسو و همکاران و «پرسشنامه سبک ترجیحی تدریس» موسی پور پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و معادلات ساختاری بهره گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با خلاقیت و سبک های ترجیحی تدریس، رابطه معناداری دارند. همچنین خلاقیت، با سبک های ترجیحی تدریس نیز دارای رابطه معناداری است. علاوه بر این، خلاقیت، نقش میانجی بین مدیریت دانش و سبک های ترجیحی تدریس و همچنین بین رفتار اطلاع یابی و سبک های ترجیحی تدریس ایفا می کند. مدل پژوهش نیز دارای برازش مطلوبی است. نتیجه گیری: مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با ارائه منابع دانشی و اطلاعاتی، سبب دسترسی بیشتر افراد به ایده های نو و خلاق در تدریس می شود و گرایش معلمان به استفاده از سبک های تدریس فعال را افزایش می دهد؛ .
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
29 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل، تمامی دانشجویان ورودی جدید رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان ساری (1402-1401) به تعداد 90 نفر بود. روش نمونه گیری در این پژوهش، غیرتصادفی در دسترس بود و 45 نفر از افرادی که در پرسش نامه اضطراب امتحان حداقل نمره 22 را کسب کردند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به این منظور، جهت گردآوری داده ها، از پرسش نامه استاندارد اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1977) و پروتکل استاندارد آموزش راهبردهای فراشناختی برگرفته از دنسرو و همکاران (1988) در ده جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری عسگری (1398) در ده جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی با توجه به نرمال بودن داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss26 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین متغیرهای تحقیر اجتماعی، خطای شناختی، تنیدگی و در کل اضطراب امتحان شرکت کنندگان گروه آزمایشی راهبردهای فراشناختی و مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری در پس آزمون بیشتر از شرکت کنندگان گروه کنترل بوده و این افزایش در متغیر تحقیر اجتماعی و تنیدگی درگروه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بیشتر بوده است (001/0> p).
بررسی نیازهای آموزشی سواد آموزان استان البرز
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
14 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نیازهای آموزشی سواد آموزان رده سنی 10 تا 49 ساله استان البرز است. پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی است. این نوع پژوهش با توجه به هدف از نوع مطالعات کاربردی است برای پاسخ به پرسش این پژوهش یعنی شناسایی نیازهای آموزشی سواد آموزان از روش پژوهش اکتشافی و تکنیک دلفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و آموزش دهندگان آموزش وپرورش استان البرزشامل (ناحیه یک، دو، سه، چهار، طالقان، اشتهارد، نظرآباد، ساوجبلاغ) است.تعداد 20 نفر(5 نفر از مدیران، 5نفر ازکارشناسان و10 نفر از آموزش دهندگان) به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه «نیمه ساختاریافته» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که مهم ترین نیازهای سواد آموزان شامل یازده نیاز نیازهای اجتماعی،نیازهای اقتصادی،نیازهای فرهنگی، نیازهای سیاسی،نیازهای معنوی ،نیازهای بهداشتی ،نیازهای علمی،نیازهای شغلی،نیازهای هنری،نیازهای فناوری و نیازهای مربوط به محیط زیست هستند.همچنین هر نیاز خود نیز دارای زیر مقوله هایی است.
اثربخشی توانبخشی شناختی به روش گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۶۷-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام گردید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری ،دانش آموزان دخترپایه اول ابتدایی شهرستان حسن آباد فشافویه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ۳۰ دانش آموز انتخاب و براساس نمره هوش در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی ۱۲جلسه ی ۴۵ دقیقه ای مفاهیم مرتبط با توجه پایدار را به کمک گیمیفیکیشن آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل تست ریون کودکان (۱۹۶۲)، آزمون عملکرد پیوسته (۱۹۶۵) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی نشان داد که آموزش به کمک گیمیفیکیشن، توجه پایداردانش آموزان پایه اول ابتدایی را با اندازه ی اثر ۵۴/۰ به طور معناداری افزایش میدهد (۰۱/۰p<).
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.
آسیب شناسی فرایند تربیت اخلاقی و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن در دوره دوم ابتدایی تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تربیت اخلاقی ازجمله کارکردهای اساسی نظام تعلیم و تربیت است. هدف ازپژوهش حاضرآسیب شناسی فرایند تربیت اخلاقی و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن در دوره دوم ابتدایی تحصیلی می باشد. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نظری به شیوه توصیفی تحلیلی با روش تحلیل محتوی کیفی-استقرایی با نظام کدگذاری داده ها است. جامعه آماری معلمان با مدرک کارشناسی ارشد بالای 15 سال سابقه تدریس بود که در حوزه تربیت اخلاقی، تخصص دانشگاهی، مطالعه تجربی، چاپ کتاب و مقاله داشتند. افراد نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه بر مبنای قانون اشباع نظری داده ها انجام شد. جمع آوری اطلاعات با دو روش کتابخانه ای و میدانی به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل داده های این پژوهش در مرحل ه اول، تحلی ل داده ها ب ر مبن ای کدگذاری باز و در مرحله دوم پس از استخراج زیر مقوله ها ب ه روش کدگ ذاری محوری نسبت به استخراج مقوله های اصلی اقدام ش د. یافته ها: مهم ترین آسیب های فرایند تربیت اخلاقی را در بعد اهداف مربوط به ضعف در تربیت معلم، در بعد موضوع و محتوی کمبود منابع کاربردی و کارآمد، در بعد روش های تدریس استفاده از روش های حفظ محور و در بعد ارزشیابی مبتنی بر محفوظات ذهنی و برچسب زنی به دانش آموزان نشان داد. بحث و نتیجه گیری: آنچه مسلم است در عمل تربیت اخلاقی دانش آموزان مبتنی بر دستورالعمل های ارائه شده توسط دولت است اما نقش معلمان در فضای یادگیری و نهادینه سازی ارزش های اخلاقی به دانش آموزان انکار نشدنی است لذا نیازمند نوعی مدیریت و بازنگری اساسی در فضای مدارس بر اساس مباحث مربوط به پژوهش حاضر هستیم.
بررسی همبستگی شوخ طبعی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرسودگی تحصیلی که با ویژگی هایی مثل خستگی ، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی مشخص می شود اهمیت ویژه ای در بهره وری تحصیلی و نحوه عملکرد و موفقیت فرد در دوران تحصیلش دارد. در این پژوهش، پژوهشگران بر آن شدند تا مطالعه ای را با هدف همبستگی شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به انجام رسانند. روش : نوع مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی و کاربردی می باشد. جامعه پژوهش آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی استان قم بودند که دارای معیارهای ورود بوده و جهت شرکت در مطالعه به صورت تصادفی از بین دانشجویان رشته های مختلف 260 نفر انتخاب شدند. از تمامی افراد رضایت نامه آگاهانه جهت شرکت در مطالعه به صورت کتبی کسب گردید. سپس افراد سه پرسشنامه (اطلاعات دموگرافیک، فرسودگی تحصیلی( ماسلاچ )و شوخ طبعی (خشوعی) را تکمیل و داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گرفت . سطح معناداری (05/0 p<)در نظر گرفته شد یافته ها : این مطالعه بر روی 260 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در رشته ها و مقاطع مختلف انجام گرفت. در این مطالعه میانگین فرسودگی تحصیلی (87/14±33/34) و میانگین شوخ طبعی (55/24±03/114) به دست آمددر این مطالعه ، کلیه خرده مقیاس های شوخ طبعی با فرسودگی تحصیلی ارتباط مستقیم و معناداری داشت. همچنین مشخص شد دانشجویانی که اشتغال در زمینه تحصیلی داشتند نسبت به دانشجویان غیر شاغل فرسودگی کمتری داشتند (05/0 p<). نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد هر چه شوخ طبعی در دانشجویان بیشتر باشد، با احتمال کمتری دچار فرسودگی تحصیلی خواهند شد.
The role of spaced and massed instruction on Iranian EFL learners' reading comprehension and reading motivation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
96 - 118
حوزههای تخصصی:
Strong reading comprehension skills and reading motivation are essential for personal growth, academic success, and overall well-being. Developing these skills can positively impact individuals' lives in various ways. Thus, this investigation aimed to examine the influence of massed and spaced instructions on the reading comprehension and reading motivation of Iranian EFL students. The researchers selected 150 Iranian participants from 300 based on their Oxford Quick Placement Test (OQPT) performance. The selected intermediate participants were randomly assigned into two experimental groups (massed and spaced) and one control group. The participants were given a reading comprehension pretest and post-test and a reading motivation questionnaire before and after the treatment. Three groups were provided with instruction on reading skills by English texts and new words from American English File 3. The massed group received a 90-minute session for each text, whereas the spaced group received three 30-minute sessions; the first session lasted 30 minutes, followed by two more sessions, each lasting 30 minutes, scheduled two days apart. The results of data analysis utilizing one-way ANOVA showed a considerable difference between the post-tests of the spaced and massed groups compared to the control group. The findings demonstrated that the spaced group outperformed the massed and control groups (p < .05) in terms of reading comprehension and reading motivation. The results have some pedagogical implications for English instructors, learners, and curriculum developers.
سیر آینده حاکمیت فناوری در آموزش عالی ایران: رویکردی فراترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های آینده پژوهی حکمرانی فناوری در آموزش عالی ایران مبتنی بر روش فراترکیب است. این پژوهش از نظر نوع داده کیفی، با رویکرد استقرایی و به روش فراترکیب و با استفاده از الگوی سندلوسکی و باروست انجام شده است. ازاین رو جامعه مورد بررسی پژوهش ۵۰ مقاله چاپ شده معتبر داخلی بوده است که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲ در مجلات علمی و همایش های معتبر داخلی چاپ شده اند. واحد تحلیل باتوجه به مقیاس دقت، اصالت و نو بودن پژوهش ها ۲۰ مقاله انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل کیفی استفاده شده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته ۸۹ کد حاصل شد که در قالب چهار مضمون اصلی آینده فناوری، فناوری در آموزش عالی ایران، آینده پژوهی آموزش عالی و چیستی آینده پژوهی سازمان دهی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که پژوهش های داخلی در آینده پژوهی فناوری در آموزش عالی بر مؤلفه فرا دانشگاهی متمرکز هستند که مرتبط با حضور دانشگاه در فضای متاورس است و نیز مؤلفه تغییرات آموزش عالی در همه جوانب است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تحقیقات آینده پژوهی فناوری آموزش عالی ایران، الزامات بیرونی و داخلی را برای آینده مشخص می کند. از نظر بیرونی، این الزامات شامل دگرگونی هایی در حاکمیت، زیرساخت ها، نرم افزار، فناوری و دنیای طبیعی است. در الزامات درونی آن ها شامل چالش های درون دانشگاهی، استقلال دانشگاه، گسترش دسترسی و کیفیت و مشارکت ذی نفعان می شوند. به طور قابل توجهی، این تحلیل تمرکز بر مؤلفه برون دانشگاهی، از جمله حضور دانشگاه ها در متاورس و نیاز به تغییرات جامع را برجسته می کند.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارزیابی عملکرد سازمانی با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی ارائه شده است. امروزه به دلیل رشد و پیشرفت سریع تکنولوژی، سازمان هایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند تمامی فعالیت های خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند. دانشگاه ها نیز از این مسأله مستثنی نیستند و باید جهت رقابت با سایر دانشگاه ها بتوانند عملکرد خود را بر پایه خلاقیت و نوآوری ترسیم کنند.روش شناسی پژوهش: . پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به سبک داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش را اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (دارای حداقل 5 سال سابقه خدمت و حداقل مدرک دکتری) تشکیل می داد که حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 12 نفر و به صورت هدفمند قضاوتی انتخاب گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. اعتبار مطالعه در این پژوهش از منابع مختلفی همچون اساتید حوزه مدیریت، بررسی ادبیات پژوهشی و به کارگیری بیش از یک پژوهشگر و همچنین برای بررسی پایایی پژوهش نیز از ضریب پایایی هولستی استفاده شده است.یافته ها: . بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، 247 کد در مرحله کدگذاری باز به دست آمد که پس از حذف کدهای مشابه به 112 کد پایه کاهش یافت که در نهایت این کدها در 33 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدها و مقوله های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل؛ شرایط علی(تشویق منابع انسانی، کار تیمی، حمایت از تغییرات، حمایت از آزاداندیشی، و تأمین مالی)؛ شرایط زمینه ای(فرهنگ خلاق و نوآور، منابع انسانی خلاق و نوآور، مدیریت دانش، حمایت مدیران،وجود قوانین خلاقانه و نوآورانه)؛ مقوله محوری(عملکرد سازمانی، کارایی، بهره وری، خلاقیت و نوآوری)؛ عوامل مداخله گر(جغرافیای دانشگاه، رتبه دانشگاه، تعداد دانشجویان، دوره های تحصیلی، رشته های تحصیلی،درجه علمی اساتید، دسترسی آسان، هزینه کم، شانس بالای اشتغال بعد از فراغت از تحصیل)؛ راهبردها(نظارت و ارزیابی، پذیرش تغییر، مسئولیت پذیری، فرهنگ یادگیری، تمرکززدایی در سازمان، مدیریت استعداد، برنامه ریزی)؛ و پیامدها قرار گرفتندبحث و نتیجه گیری: پیامدهای ارزیابی عملکرد با رویکرد خلاقیت و نوآوری در آموزش عالی می تواند شامل؛ ارتقای جایگاه دانشگاه در سطح ملی و بینالمللی، افزایش کارایی، افزایش بهرهوری، ارائه خدمات به صنایع، تأمین نیازهای جامعه و ... باشد.
نقش احساس تعلق به مدرسه در رابطه تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
72 - 57
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد تعامل معلم-دانش آموز بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش آموز بر احساس تعلق به مدرسه تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می توان گفت که تعامل معلم-دانش آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و مؤثر بر تاب آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.