فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
175 - 185
حوزههای تخصصی:
This study examines the pragmatic strategies employed by Arab and Western politicians in shaping public opinion regarding the Israeli-Palestinian conflict. By analyzing political speeches and media statements, the research reveals a distinct contrast in rhetorical approaches between the two groups. Arab politicians predominantly use emotionally charged language and accusatory rhetoric, framing Israel as the aggressor and appealing to cultural and ideological sentiments that resonate with their domestic audiences. In contrast, Western politicians adopt a more neutral, diplomatic tone, focusing on cooperation and peaceful negotiations to navigate complex geopolitical interests. The findings confirm that these divergent strategies significantly influence public sentiment, with Arab leaders mobilizing strong support for Palestine, while Western leaders attempt to maintain international alliances by promoting balance and compromise. This study contributes to the fields of political pragmatics, cross-cultural communication, and conflict resolution by highlighting the role of language in shaping public perceptions and policy decisions. The research emphasizes the need for policymakers to consider cultural differences in political communication, offering an understanding to develop more effective communication strategies for international diplomacy. This study examines the pragmatic strategies employed by Arab and Western politicians in shaping public opinion regarding the Israeli-Palestinian conflict. By analyzing political speeches and media statements, the research reveals a distinct contrast in rhetorical approaches between the two groups.
اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بسیاری از فرایندها، هر دو نیمکره راست و چپ مغز نقش دارند. توجه به توانمندی های هر دو نیمکره مغز می تواند، موجب رویکردی مغزمحور شود. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام گرفته است.روش :روش انجام این تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت است از؛ دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، در سال تحصیلی 1403-1402 که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از دو مدرسه 20 دانش آموز، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد؛ سپس گروه آزمایش دوره آموزشی «استفاده از دو نیمکره مغز» را دریافت کردند(8 جلسه 70 دقیقه ای؛ هر هفته دو جلسه). پس از اتمام دوره آموزشی برای گروه آزمایش، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه مهارت ارتباطی بارتون(1990)، سازگاری اجتماعی دخانچی(1377) و مهارت تمرکز سواری و اورک(1394) بود. در نهایت داده های جمع آوری شده از هر دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و (تحلیل کواریانس و پیش فرض های آن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کواریانس چندمتغیری(مانکوا) نشان داد، آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، تأثیر مثبت و معناداری داشته است(05/0>p). نتیجه گیری: بنابراین اقداماتی که منجر به فعالیت دو نیمکره مغز می شود، می تواند بر موفقیت دانش آموزان تأثیرگذار باشد، در نتیجه پیشنهاد می شود، معلمان دوره ابتدایی، فرایند آموزش مباحث مختلف را به گونه ای اجرا نمایند که هر دو نیمکره مغز در دانش آموزان فعال شود.
واکاوی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی مبتنی بر رویکرد دانش آموز محور: سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رویکرد دانش آموز محوری در برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی باید برای فرد فرد دانش آموزان اهداف خاص و منحصر به فردی تدوین تا نیازهای ویژه هر یک از آنها برطرف شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع سنتزپژوهی انجام شد. منابع مورد مطالعه، شامل پژوهش های علمی معتبر در این زمینه بود که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی براساس معیارهای ورودی تعداد 1896 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت براساس معیارهای خروجی 23 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه از سیاهه ی طراحی شده توسط پژوهشگر استفاده شد. با توجه به الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس اطلاعات به دست آمده کدگذاری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: ویژگی های مؤلفه های برنامه درسی ریاضی دانش آموزان با آسیب بینایی با رویکرد دانش آموز محور براساس عناصر دهگانه ا کر ارائه شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی ریاضی با رویکرد دانش آموز محور برنامه ای مرتبط با نیازها، علایق و توانایی های دانش آموزان با آسیب بینایی است که به تجربیات قبلی مرتبط با زندگی واقعی آنها توجه می کند. در این برنامه درسی؛ مشارکت در یادگیری، داشتن مهارت های لازم معلم در آموزش ویژه برای یادگیری ریاضی و برجسته سازی لمسی دارای اهمیت است.
اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لاگ بر بهبود حافظه دیداری-فضایی دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن یکی از انواع اختلال های یادگیری خاص است که می تواند با نارسایی در کارکردهای اجرایی بویژه حافظه دیداری-فضایی همراه باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لاگ بر بهبود حافظه دیداری-ف ضایی دا نش آموزان با ا ختلال خوا ندن انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پایه دوم تا پنجم با اختلال خواندن شهر تهران تشکیل می دادند که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار سنجش حافظه دیداری-فضایی استفاده شد. گروه آزمایشی برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ را در 15 جلسه 40 دقیقه ای به صورت هفته ایی 2 بار دریا فت کرد ا ما گروه گواه آموزش م عمول خود را در مدر سه ادا مه داد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، برنامه توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ تأثیر معناداری در بهبود حافظه دیداری-فضایی گروه آزمایشی داشت ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد توان بخشی شناختی مبتنی بر نرم افزار کاپتان لا گ می تواند روش مداخله ای مناسبی در بهبود حافظه دیداری-فضایی این دانش آموزان باشد.
نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت از زندگی در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت از زندگی در مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری که فرزندانشان تحت آموزش در مرا کز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش شهرستان رشت در سال 1402 بودند. 225 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته، مقیاس سبک های دلبستگی کالینز ) 1996 (، مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران ) 1985 ( و مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون ) 2003 ( بود. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: رابطه معنا داری بین 4 متغیر سبک ایمن، سبک اجتنابی، سبک اضطرابی/ دوسوگرا و تاب آوری با متغیر وابسته رضایت از زندگی مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نقش میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت از زندگی و در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و رضایت از زندگی تأیید شد ) 05 / p>0 (؛ میانجی تاب آوری در رابطه سبک دلبستگی ایمن و رضایت از زندگی تأیید نشد ) 05 / p<0 (. متغیرهای مستقل و میانجی توانستند 59 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کنند. نتیجه گیری: متخصصان می توانند با بهره مندی از توانائی تاب آوری در درمان مادران با سبک های دلبستگی ناایمن که دارای فرزند با اختلال یادگیری هستند، گام مهمی در جهت اصلاح و افزایش رضایت از زندگی آنان بردارند.
آزمون مدل ساختاری عمر ازدواج و ادراک حمایت اجتماعی با انسجام خود مادران کودکان معلول جسمی حرکتی شهر سبزوار: نقش میانجی باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرانه باورهای مذهبی در رابطه عمر ازدواج و حمایت اجتماعی با ان سجام خود در مادران دارای کودک معلول ج سمی حرکتی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی در تیرماه 1401 بود که از بین آنها 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، فرم کوتاه پرسشنامه انسجام آنتونووسکی ) 1993 (، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت، دالم، زیمت و فارلی ) 1988 (، مقیاس باورهای مذهبی خدایاری فرد، فقیهی، غباری بناب، شکوهی یکتا و به پژوه ) 1388 ( و اطلاعات جمعیت شناختی عمر ازدواج بود. نتایج: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه های حمایت اجتماعی با انسجام خود رابطه معنا داری دارند p-value>0/05( (؛ ولیکن رابطه عمر ازدواج با انسجام خود مادران کودکان معلول معنا دار نبود ) 05 / p-value<0 (؛ نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد، باورهای مذهبی در رابطه حمایت اجتماعی با انسجام خود نقش میانجی گرانه دارد p-value>0/01( (؛ ولیکن باورهای مذهبی در رابطه عمر ازدواج با انسجام خود نقش میانجی گرانه ندارد ) 05 / .)p-value<0 نتیجه گیری: با استفاده از نتایج پژوهش حاضر اینگونه نتیجه گیری می شود که استفاده از رویکردهای درمانی همچون معنویت درما نی، باور های مذه بی مادران را تقو یت و به بود بخش یده و در نها یت ان سجام خود آ نان ن یز به بود می یا بد.
تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ورود به دوران بلوغ و تحولات در پی آن برای دانش آموزان کم توان ذهنی که دارای محدودیت هایی در یادگیری هستند، می تواند برای خود و خانواده آنان سخت و طاقت فرسا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین پدیدارشناسی چالش های دوران بلوغ دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. روش: روش بررسی براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دانش آموزان دخترکم توان ذهنی در مدارس استثنایی در شهر قم بود. نمونه مورد پژوهش شامل 13 نفر از مادران دانش آموزان دختر کم توان ذهنی که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند و رعایت اصول اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حا کی از استخراج 3 مضمون اصلی و 8 مضمون فرعی بود. مضمون های اصلی عبارت بودند از: چالش فردمحور )مقاومت در برابر تغییرات بلوغ، تغییرات خلقی در دوران بلوغ، تغییرات جسمانی دوران بلوغ، تقید به مسائل مذهبی، استقلال یا وابستگی به والدین(؛ چالش خانواده محور )فرسودگی والدین، نحوه آ گاهی دادن به دانش آموز درخصوص بلوغ(؛ و چالش تحصیلی )اختلال در فرایند درسی( بودند که در پژوهش به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد که رسیدگی به مشکلات و چالش های دانش آموزان دختر کم توانی ذهنی و خانواده آنان در دوران بلوغ ضروری می باشد و از این رو ارائه خدمات حمایتی و آموزشی برای آنان می تواند از مشکلاتشان بکاهد.
Designing and validating a model of reflective skills for Iranian EFL teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۱ , ۲۰۲۵
105 - 139
حوزههای تخصصی:
This study aimed to develop and validate a model of reflective skills for Iranian EFL teachers to help them acquire reflective skills. Accordingly, an exploratory sequential mixed-methods design was used in two phases. In the qualitative phase, 50 EFL teachers were recruited based on available sampling method from different private language institutes of Fars Province, Iran to participate in semi-structured interviews. The interview data were analyzed following open, axial, and selective coding procedures and the results were used to develop a reflective skills questionnaire. The quantitative phase involved 300 EFL teachers who were selected through available sampling to complete the researcher-made questionnaire. The process of quantitative data analysis was conducted through Cronbach’s Alpha test, exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA). According to the results, a model of reflective skills for Iranian EFL teachers was designed consisting of three main components including social skills, pedagogical skills, and transformative skills, with twelve sub-components. The findings offer some implications for policymakers, teacher trainers, and other stakeholders in charge of training and recruiting EFL teachers.
Chat-GPT in Learning Environment in an Iranian EFL Context: EFL Learners` Perception(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
187 - 198
حوزههای تخصصی:
based on the peculiarities of developing AI technology, learning English among EFL learners has become easier and the significance of studying the way English skills interact with AI technology such as Chat-GPT, and EFL learners’ internal and social factors have become highly important. Social factors include may greatly affect the problem-solving skills of the students. It might also lead to a decline in students' writing skills as they rely on the model to generate content rather than developing their own communication abilities. Social factors might include issues related to job or individual growth. Adopting a transformative learning ground, the present study attempted to use a qualitative-method approach to investigate how EFL learners experience AI, on one hand, and how they perceive Chat-GPT in this process through understanding changes in their job, attitudes toward themselves and etc, on the other hand. This study is based on a detailed investigation of the learning experiences of 46 Iranian EFL learners (intermediate and upper intermediate level) from Qom and Tehran provinces; selected based on convenience sampling procedure. Semi-structured interviews were used as the primary data collection method. Thematic analysis was used to analyze the recorded and transcribed data and theme extraction, which combined with an abductive approach helped derive broader meaning. The results indicated an overall positive perception of Chat-GPT among the participants
نقش استفاده از بازهای رایانه ای بر رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ تعیین نقش استفاده از بازی های رایانه ای بر رشد اخلاقی دانش آموزان است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان شاغل به تحصیل دوره دوم ابتدایی ناحیه 4 استان قم در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دهند که و از بین آن ها 36 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (18 نفر شامل 9 پسر و 9 دختر) و کنترل (18 نفر شامل 9 پسر و 9 دختر) قرار گرفتند. گروه نمونه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه های رشد اخلاقی Manavipour (2021)پاسخ دادند. بازی ماینکرافت نیز به صورت گروهی، آنلاین و در ساعت مشخصی توسط دانش آموزان به مدت 20 روز انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و ابزار spss استفاده شده است. نتایج نشان داد استفاده از بازی های رایانه ای در رشد اخلاقی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0> P استفاده از بازی های رایانه ای در ابعاد رشد اخلاقی (اخلاق اجتماعی، اخلاق پس عرفی، اخلاق عرفی و اخلاق پیش عرفی) دانش آموزان تأثیر داشت (001/0> P باتوجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در مدارس به نقش بازی های رایانه ای در رشد اخلاقی کودکان توجه شود.
شخصی سازی محیط یادگیری الکترونیکی بر اساس خودکارآمدی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شخصی سازی محیط یادگیری الکترونیکی بر اساس خودکارآمدی دانشجویان کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد واحد الکترونیکی می باشد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل دانشجویان دختر و پسر دوره های آموزشی واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکی تهران در سال تحصیلی 1402-1403 می باشد، که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش عملکرد سامانه طراحی شده، عملکرد تحصیلی و میزان استفاده از سامانه در دو گروه شاهد و آزمون، پیش و پس از شخصی سازی مقایسه گردیده است. با توجه به اینکه روش اصلی سنجش خودکارآمدی، استفاده از پرسشنامه است لیکن در این پژوهش از روشی ضمنی برای شناسایی خود کارآمدی تحصیلی یادگیرنده استفاده شده است. این تحقیق در قالب سیستم توصیه گر فازی در بطن سامانه آموزشیار هوشمند در یک نیمسال تحصیلی بر روی تعدادی از دانشجویان دوره های آموزش الکترونیکی در دو مرحله اجرا شد؛ بدین ترتیب که در گام اول و بر روی نیمی از درس پارها از توصیه های مبتنی بر سبک یادگیری و در گام بعد و بر روی نیمه دوم درس پارها، از هم افزایی توصیه های مبتنی بر سبک یادگیری و سبک شناختی با هم استفاده شد. نمونه مورد بررسی شامل30 نفر با میانگین سنی56/23 سال بوده است. ارزیابی محیط شخصی شده نشان می دهد که درنظرگرفتن ویژگی های کاربردی در مدل یادگیرنده و ارائه درس پا رها و توصیه های متناسب با این ویژگی ها، به پیشرفت تحصیلی75% از یادگیرندگان منجر شده و رضایت تحصیلی آنان را به دنبال داشته است. در تمامی مراحل ارائه دروس، توانمندی یادگیرندگان بر اساس نظریه پرسش -پاسخ فازی پایش و ارزیابی گردید. استفاده از این روش سبب شخصی تر شدن توصیه های آموزشی و در نتیجه علاقه-مندی افراد به ادامه کار با سامانه پیشنهادی، کاهش میزان ارجاع های غیر ضروری و کاهش زمان یادگیری شده است.
عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی، با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای است.
روش : پژوهش از نوع کاربردی و روش آن آمیخته(کمّی و کیفی) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان است. نمونه گیری در بخش کیفی، از روش گلوله برفی با شناسایی خبرگان از 30 خبره و استاد مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمّی، با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری، تعداد 300 معلّم ابتدایی و 25 استاد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، در بخش کیفی شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقّق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در بخش کیفی از تحلیل آمیخته و در بخش کمّی از تحلیل تأییدی، استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، در بخش کیفی 6 عامل عوامل فرهنگی_اجتماعی، مهارت های مبتنی بر فنّاوری، رویکردها و راهبردهای آموزشی، دانش و آگاهی، ویژگی های روانی_شخصیّتی و زیرساخت ها و برنامه ریزی آموزشی بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، تأثیرگذار بودند و در بخش کمّی از دیدگاه خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان، وضعیّت مؤلفه های مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، در سطح مطلوبی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر خبرگان، متخصصان و اساتید دانشگاه فرهنگیان، مهارت های مبتنی بر فناوری در وضعیت موجود از بالاترین کیفیت برخوردار است، در حالی که ویژگی های روانی-شخصیتی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تحلیل برنامه آموزشی و روش ارزشیابی دروس دین و زندگی و قرآن از دیدگاه معلمان دوره اول و دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۹۸-۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل برنامه آموزشی دروس دین و زندگی و قرآن با تأکید بر روش ارزشیابی و شیوه برگزاری کلاس از دیدگاه دبیران این دروس است. روش پژوهش توصیفی، از نوع زمینه یابی است. جامعه پژوهش شامل همه دبیران دروس دین و زندگی و قرآن دوره اول و دوم متوسطه شهرستان کرمانشاه بود که از میان آنها 97 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون تی) و نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته ها حکایت از این دارند که روش ارزشیابی این دروس قابل تغییر است و بهترین روش ارزشیابی به صورت شفاهی و توصیفی، کیفی و کمی، کمی و کتبی است. همچنین معلمان با ارزشیابی صرفاً کمی به صورت نمره برای دروس دین و زندگی و قرآن نظر موافقی ندارند. امکان تغییر برنامه کلاسی و شیوه برگزاری این دروس وجود دارد. بهترین و مؤثرترین شکل برگزاری دروس دین و زندگی و قرآن به ترتیب به صورت ملاقات با شخصیتهای مذهبی/ دعوت از قاریان مطرح قرآن، بازدید از مساجد و مراکز مذهبی، برگزاری در نمازخانه و برگزاری در کلاس است. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در دو عنصر روش ارزشیابی و شکل برگزاری کلاس دروس دین و زندگی و قرآن تجدیدنظر صورت گیرد. این امر ضمن آنکه کلاسها را جذاب تر و دلنشین تر می کند، سبب افزایش تأثیرگذاری آنها برای دانش آموزان می شود، چرا که اجبار و سختگیری با روحیه و اساس دین مبین اسلام همخوانی ندارد. پیامد چنین تغییراتی در برنامه آموزشی، سبب گرایش مثبت و بیشتر دانش آموزان به دروس دین و زندگی و اخلاق مداری خواهد شد.
بررسی و مقایسه ی عملکرد تحصیلی دانشجویان پزشکی سهمیه ای و غیر سهمیه ای در مقطع دکترای حرفه ای دانشگاه علوم پزشکی دزفول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه در کنکور سراسری به منظور رعایت عدالت آموزشی سهمیه بندی برقرار شده است. از طرفی رسالت دانشگاه ها نیز تربیت نیروی انسانی حرفه ای مورد نیاز جامعه جهت ارتقای دانش می باشد لذا هدف از این مطالعه بررسی نقش سهمیه ی قبولی، بر عملکرد تحصیلی دانشجویان پزشکی می باشد. روش ها اطلاعات مربوط به تعداد واحدهای گذرانده، تعداد واحدهای مردودی، معدل نیمسال های اول تا هفتم و معدل مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی و کارورزی از پرونده ی آموزشی دانشجویان پزشکی ورودی1391 تا 1398 دانشگاه علوم پزشکی دزفول، استخراج گردید. دانشجویان به گروه های سهمیه ای و غیر سهمیه ای تقسیم شده و متغیرهای بالا برای آن ها مقایسه گردید. یافته ها نتایج این مطالعه نشان دهنده ی اختلاف معنی دار در تعداد واحدهای گذرانده، معدل نیمسال دوم و معدل دوره ی کارآموزی دانشجویان دو گروه بود. که این اختلاف به نفع دانشجویان غیرسهمیه ای بوده است. میان معدل دیپلم، معدل دوره ی علوم پایه، معدل دوره ی فیزیوپاتولوژی و معدل دوره ی کارورزی دانشجویان و معدل نیمسال اول و نیمسال های سوم تا هفتم دانشجویان اختلاف معنی داری یافت نشد. نتیجه گیری به نظر می رسد با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، تفاوت دانشجویان سهمیه ای و غیرسهمیه ای در عملکرد تحصیلی فقط مربوط به ورود به دوره های جدید حین تحصیل می باشد که نیازمند فراهم سازی امکانات آموزشی و رفاهی لازم، قبل از ورود به این دوره ها می باشد.
تجارب زیسته متخصصان حوزه کاشت حلزون شنوایی از بکارگیری راهبردهای آموزشی مبتنی بر استعاره در درک زمان کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از فرایندهای شناختی آمیخته با مهارت های زبانی، آموزش و درک مفهوم زمان است. هدف از این مطالعه دسترسی به تجربیات زیسته متخصصان حوزه کاشت حلزون شنوایی در خصوص بکارگیری راهبردهای آموزشی استعاره ها برای درک مقوله زمان در حین فرآیند آموزش به کودکان بود. روش ها: این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های عمیق نیمه ساختمند بود. نمونه از بین متخصصان حوزه کاشت حلزون شنوایی بر اساس معیارهای ورود به صورت هدفمند و براساس معیار اشباع نظری انتخاب شد. در یک دوره پنج هفته ای به شرکت کنندگان بسته آموزش استعاری مبتنی بر دادگان رئیسی و همکاران(1400) آموزش داده شد، سپس از شرکت کنندگان خواسته شد تا به مدت سه ماه این بسته آموزشی را برروی کودکان دارای کاشت حلزون شنوایی اجرا کنند. بعد از اتمام آموزش، جهت بررسی تجربه دوره آموزشی، از شرکت کنندگان مصاحبه ای به عمل آمد و با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون، مصاحبه ها تحلیل گردید. در نهایت، در یک جلسه بحث گروهی متمرکز آنلاین توافق نهایی متخصصان برروی مقولات به دست آمد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی هفت مقوله به دست آمد که در نهایت به صورت سه مقوله اصلی: تجربه متخصصان از ارتقای مهارت های کلامی-زبانی، تجربه متخصصان از تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری زمان و تجربه متخصصان از تغییر در راهبردهای آموزشی به وسیله استعاره های زمان بود. همچنین نه مقوله فرعی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: مطالعه تجارب متخصصان نشان داد که مشکلات زبانی در کودکان کاشت حلزون شنوایی از طریق آموزش مبتنی بر استعاره کاسته می شود، همچنین به موازات آن، ادراک استعاری زمان در این کودکان تسهیل می گردد.
مدلیابی الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان برای آموزش در فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای پیچیده و پرشتاب امروز، روش های سنتی آموزشی کند هستند و نیاز به استفاده از فناوری های نوین در آموزش وجود دارد. همچنین، انتشار ویروس کرونا، آموزش به اجباری شدن آموزش در فضای مجازی کمک کرد. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی صلاحیت های حرفه ای معلمان برای آموزش در فضای مجازی دوره متوسطه اول بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل شامل تمام معلمان دوره متوسطه اول استان گلستان بود که تعداد آنها حدود 750 نفر بود. نمونه بر اساس جدول رجسی و مورگان 148 نفر برآورد گردید که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس نتایج مرحله کیفی، تهیه شده بود. دادهها با استفاده از نرم افزار smart PLS و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بنابر یافته های تحقیق، 89 مفهوم، 18 زیرمقوله و 7 مقوله اصلی مورد تأیید قرار گرفت که مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، مدیریت کلاس مجازی، اخلاق آموزش مجازی، مهارت های عمومی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و منش معلمی معتبر بود. نتیجه گیری: بنابراین، باید در گزینش معلمان این صلاحیت ها در نظر گرفته شود و تلاش شود تا معلمانی که در حال تدریس هستند این صلاحیت ها را در خود به وجود بیاورند.
Barriers and Facilitators to Using VR-Based Therapy for Emotional Regulation in Youth with Exceptional Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the barriers and facilitators influencing the implementation of virtual reality (VR)-based therapy for emotional regulation in youth with exceptional needs. A qualitative research design was employed using semi-structured interviews with 23 purposefully selected participants, including special education teachers, therapists, caregivers, and VR developers, all based in Minnesota, USA. Participants were selected based on their direct involvement with VR therapy programs for youth with neurodevelopmental or emotional regulation challenges. Interviews were conducted until theoretical saturation was reached. Data were transcribed verbatim and analyzed using thematic analysis in NVivo 14, following Braun and Clarke’s six-phase framework. The analysis revealed two main thematic categories: facilitators and barriers. Facilitators included seven subthemes: technological appeal, personalization, therapist control, motivation and engagement, institutional support, caregiver involvement, and observable emotional gains. Barriers were categorized into seven subthemes as well: accessibility and equity issues, sensory limitations, stakeholder resistance, cultural irrelevance, technical difficulties, ethical and privacy concerns, and lack of standardized guidelines. Participants reported that immersive features, real-time therapist adjustments, and family buy-in enhanced VR’s therapeutic effectiveness. Conversely, cost constraints, lack of culturally appropriate content, and technical or ethical challenges hindered adoption. Quotes from stakeholders enriched the thematic interpretation and contextualized the results. VR-based therapy shows promising potential in enhancing emotional regulation among youth with exceptional needs due to its immersive, customizable, and engaging design. However, successful implementation depends on addressing contextual challenges, including accessibility, technical infrastructure, and cultural inclusivity. Stakeholder collaboration and the development of standardized protocols are essential to scale VR interventions in educational and clinical contexts.
Cultural Influences in Political Discourse: A Comparative Study of U.S. Presidents and European Leaders(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
123 - 134
حوزههای تخصصی:
The aim of this research paper is to explore how the rhetorical means employed by the United States of America are produced in cultural, historical, and political contexts. The public speeches will be delivered by the Presidents of the United States and other European leaders during the tenure of 2017-2024. The aim of this paper is to determine the extent to which cultural norms, political institutions, and historical backgrounds mold leadership engagement strategies of leaders from both regions through an analysis of a large corpus of political speeches. Importantly, the results show significant differences in political rhetoric styles, especially regarding individualism, power distance, and uncertainty avoidance. These are represented through the use of the Critical Discourse Analysis framework, Aristotle's Three Appeals, and Hofstede's Cultural Dimensions Theory. Based on the data analysis, it would appear that the United States of America. Generally speaking, presidents have a predisposition to utilize direct and forceful forms of communication, which must be that of American culture concerning individualism and leadership. Whereas in American politics, leaders do follow the straight and often inflexible line, in Europe, politicians are more diplomatic and multilateral, their approach emphasizing collective decision-making and cultural coherence.
How Explicit Argumentative Training Improves EFL Students’ Argumentative Performance in English and Persian: Insights from Iranian IELTS Candidates(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
107 - 122
حوزههای تخصصی:
The study on second language (L2) argumentative writing has explored various surfaces and dimensions of learner behavior and presentation, although fewer studies have studied effective pedagogical strategies to boost students’ argumentative skills. The current study mentions the gap by exploring the effect of explicit argumentative instruction on the writing abilities of 30 Iranian IELTS candidates, according to CEFR ranging from B1 to B2, in an English Language Institute in Karaj - Iran in both Persian and English, the former their native language and the latter their foreign language . As a set of authentic IELTS Task 2 prompts were used and taken from the language learners, the study analyzed 180 argumentative essays, both in English and Persian, written by the participants prior, while and after instruction. The outcomes had shown noteworthy enhancement in the students’ English argumentative performance, with the recurrent use of argumentation key elements such as ‘claim’, ‘data’, and the ‘counterarguments’. Though, less emphasis was put on advanced argumentative structures such as ‘counterclaims’ and ‘rebuttals’. The results suggest that structured pedagogy in teaching argumentation can positively influence learners’ proficiency in both first language (L1) and second language (L2) writing. The insinuations for teaching argumentative writing in multilingual contexts will be further discussed.
The Effect of Educational Computer Games on Students' Accuracy and Concentration
حوزههای تخصصی:
Background and Objective: It should be noted that the effect of educational computer games on the accuracy and concentration of students depends on several factors, including the type of game, content, design, and duration of use. This research was conducted to investigate the effect of educational computer games on the accuracy and concentration of eighth-grade female students in Kerman. Methods: Quasi-experimental research method and pre-test-post-test design with a control group were used. The statistical population of the research was all female students in the eighth grade of secondary school in Kerman City in the academic year 2022-2023 and a sample of 80 people was selected in the form of two classes of 40 people from the society by multi-stage cluster sampling method. Two Toulouse and Pieron accuracy questionnaires (1911) and Savary & Oraki concentration questionnaires (2015) were used to collect pre-test-post-test information and computer game software was used as an experimental practice. Results:Data analysis was also done with the statistical method of analysis of covariance and using SPSS19 software. The results showed that computer educational games have been effective in improving the accuracy and concentration of students in the experimental group compared to the control group. Conclusion: Therefore, due to the flexibility of the structure of educational computer games and their non-linear organization, the motivational features of computer games and the benefit of learning rules and principles such as immediate reinforcement, they can contribute to increasing concentration and accuracy.