فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ریچارد بیتس استاد آموزش در دانشکده آموزش دانشگاه دیکین استرالیا است. او در در زمینه های رهبری آموزشی، آموزش معلمان و آموزش بین المللی، با تأکید بر مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و آموزش، مشغول به پژوهش و تدریس است. بخشی از کارهای او در جامعه شناسی جدید آموزش و پرورش و رویکرد فرهنگی به مدیریت و رهبری آموزشی موثر بوده است. از جمله انتشارات مهم او می توان به کتاب راهنمای آموزش معلمان: جهانی شدن، استانداردها و حرفه ای گری در دوران تغییر (با تونی تاونزند، انتشارات اشپرینگر، ۲۰۰۷) و ابعاد زیبایی شناختی مدیریت و رهبری آموزشی (با ایگنی سمیر، انتشارات روتلج، ۲۰۰۶) اشاره کرد. متن حاضر معرفی یکی از نوشته های مهم بیتس است که بدون تردید یک خط سیر تحلیلی جامع اما فشرده از تاریخ تحولات دانش مدیریت و رهبری آموزشی را روایت کرده است. حجم منابع استنادی، همراه با روایت دقیق رویدادها و صاحب نظران سهیم در این رویدادها، مقاله بیتس را تبدیل به یک منبع مهم و خواندنی در حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی کرده است. در گزارش حاضر تلاش شده است تا ساختار کلی متن اصلی مقاله ریچار بیتس حفظ گردد.
شناسایی روش های رایج آموزش انشانویسی و تحلیل وضعیت توانایی انشانویسی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: نوشتن یکی از مهارت های اصلی است که دانش آموزان را در یادگیری بهتر دروس و برقراری ارتباط با دیگران یاری می کند. این مهارت باعث می گردد تا دانش آموزان افکار، اندیشه ها و احساسات خود را به نحو موثری بیان نمایند. لذا در دوره ابتدایی بحث انشانویسی، بندنویسی و تقویت مهارت های نوشتن مورد توجه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های رایج آموزش انشانویسی و تحلیل وضعیت توانایی انشانویسی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش ها : پژوهش حاضر کاربردی از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی منابع و مقالات معتبر و مصاحبه با معلمان ابتدایی و در بخش کمی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر تهران بودند. نمونه مورد مطالعه نیز با استفاده از روش تصادفی 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه ششم منطقه یک تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشت برداری و مصاحبه بود و در بخش کمی چک لیست ارزیابی انشانویسی بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روش های آموزش انشانویسی در دوره ابتدایی شامل روش تقلیدی، بازسازی، تولیدی، زبان ساز، سنتی، الگویی، فرایندی، ترکیبی، ارتباطی و تلفیقی و خلاقانه معمول است. همچنین یافته های بخش کمی نشان داد که وضعیت مهارت های انشانویسی دانش آموزان ابتدایی کمتر از حد میانگین (14/64) است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند برای معلمان دوره ابتدایی راهگشا باشد. نتیجه گیری: این پژوهش بیانگر این است که برای بهبود وضعیت مهارت های انشانویسی، نیاز است که نظام آموزشی و تدریس در این زمینه متحول شود و رویکردهای فعال و دانش آموز محور در کلاس های درس تجلیل و اجرا شوند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایۀ ششم شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل بودند. حجم نمونه 40 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، این تعداد دانش آموز از دو کلاس 20نفری پایه ششم شهرستان اردبیل انتخاب شدند. دانش آموزان یک کلاس به عنوان گروه کنترل و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایش تعیین شدند. متغیر مستقل آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای (4C-ID) بود و متغیرهای وابسته یادگیری معنادار و تفکر انتقادی بودند. به منظور اندازه گیری یادگیری معنادار از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد. پایایی، پایایی ترکیبی، روایی سازه و تحلیل عامل تأییدی این پرسشنامه بررسی و همگی تأیید شدند. برای سنجش تفکر انتقادی نیز از پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد که دریکوندی (1393) ضریب اعتبار این مقیاس را 91/0 گزارش کرده بود. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل اثربخش بود و این آموزش توانست 67 درصد یادگیری معنادار و 77 درصد تفکر انتقادی را پیش بینی کند (05/0sig<). در نهایت، می توان گفت با استفاده از آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (4C-ID)، یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم به طرزی معنادار افزایش پیدا کرده است و این نتیجه ممکن است تلویحات آموزشی زیادی برای آموزش و پرورش داشته باشد.
بازنمایی تجربۀ زیستۀۀ معلمان از کار راهۀ شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کارراهه شغلی وسیله ای است که از طریق آن یک سازمان می تواند بهره وری فعلی کارکنان خود را تداوم بخشیده یا افزایش دهد و در تمام این مدت آنان را برای دنیای در حال تغییر آماده سازد. در این پژوهش تلاش شده تا ادراک معلمان نسبت به کارراهه شغلی در حرفه معلمی مورد کنکاش قرار گیرد و به سؤالات پژوهش پاسخ داده شوند. این مقاله با روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. در پژوهش حاضر اطلاعات از 18 نفر که اکثر آن ها در حرفه معلمی مشغول به کار بودند، به دست آمد که با مصاحبه با این افراد با رسیدن به اشباع نظری نتایج به دست آمد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه است و از تحلیل مضمون برای تحلیل یافته ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که معلمان کارراهه شغلی را به عنوان راهی برای غنی سازی شغلی و مدیریت مسیر شغلی درک کردند. پیچیدگی مدیریت کارراهه شغلی و کمبود توجه به شغل معلمی ازجمله مسائل مهم در مسیر کارراهه شغلی معلمان بود. همچنین پویایی جامعه فرهنگیان، غنی سازی شغلی و اثربخشی سازمانی از تأثیرات توجه به کارراهه شغلی معلمان در آموزش وپرورش است. در مجموع نشان داده شد که کارراهه شغلی امری مهم و نیازمند توجه بیشتر است.
رهیافتی سیستماتیک از تحولات نوین رویکردهای برنامه ریزی درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مطالعه رویکردهای برنامه ریزی درسی کمک می کند تا برنامه ریزان آموزشی برنامه ها را مؤثرتر طراحی کرده و به نیازهای دانش آموزان پاسخ دهند.هدف این پژوهش بررسی تحولات نوین رویکردهای برنامه درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت است.روش ها : برای این منظور از روش سیستماتیک استفاده شده است.نمونه پژوهش منابع مرتبط مربوط به موضوع پژوهش بودند که بهترین اطلاعات را در اختیار پژوهشگر و در راستای سوال پژوهش قرار می دادند. پس از مطالعه منابع، پژوهشگر اطلاعات را تحلیل کرده، آنها را با توجه بر نقش اثرگذار و اثرپذیر آنها در حوزه های مرتبط طبقه بندی کرده است. این طبقه ها در عناوینی چون اصول و ایدئولوژی هایی در پایه گذاری برنامه ریزی درسی نوین تحولات ،نظریه ها و مدل ها ، تغییرات در سیاست گذاری آموزشی، نوع رویکردهای برنامه ریزی نوین و اصول و الگوهای تدریس برخاسته از آن، تحولات رخ داده در ارزیابی و ستجش و تدریس و آموزش منبعث از این تغییرات و چالش های پیش روی این تغییرات تقسیم شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادکارکرد رویکردهای برنامه ریزی درسی با توجه به بستر تاریخی فرهنگی و اجتماعی بوده است و رویکردهای نوین برنامه ریزی درسی به سمت یک رویکرد پاسخگو محور در بستر جامعه حرکت کرده است.نتیجه گیری: : برای پاسخگویی به تغییرات جدید در حوزه آموزش و پرورش، باید برنامه ریزی درسی را به گونه ای تغییر داد تا با نیازهای جدید جامعه سازگار باشد. به همین دلیل، نیاز به همکاری بین مدارس، دانشگاه ها، سازمان های آموزشی و دولت وجود دارد تا بتوان به بهبود آموزش و پرورش در کشورمان دست یافت.
پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ادراک ازکلاس آنلاین، هیجان های کلاسی و خودکارآمدی رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن و درک متن یکی از مهارت های مهم زبان که برای فهم معنا و افکار موجود در متن بکار می رود. توجه به این مهارت در دروس متون ادبی معاصر یکی از مهم ترین موضوعات حوزه ی آموزش زبان به شمار می رود. استفاده از روش های صحیح تدریس می تواند در تقویت مهارت درک متن ادبی نقش بسزایی داشته باشد. با این وجود ملاحظه می شود که متون ادبی با روش های قدیمی تدریس می شوند و بسیاری از استادان از راهبردهای جدید و مناسب تدریس این متون استفاده نمی کنند. این امر سبب شده است که دانشجویان چندان نتوانند در دست یابی به مهم ترین اهداف متون ادبی موفق باشند.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی رویکردهای آموزش و مهارت های درک متون ادبی عربی معاصر و همچنین به ارائه راه کارهای مناسب تدریس می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد اساتید رشته زبان و ادبیات عربی به میزان کم از روش تدریس مناسب و نوین برای درک و فهم متون ادبی استفاده می کنند. از آنجایی که انتخاب روش تدریس در فرایند تدریس از اهمیت ویژه ای برخوردار است، ضروری است که اساتید متون ادبی توجه بیشتری به انتخاب آن داشته باشند. مشاهده می شود که اساتید غالباَ از روش سخنرانی برای تدریس متون ادبی استفاده می کنند که در مقایسه با سایر راهبردها، روشی سنتی محسوب می شود، اما از راهبردهای همچون بحث گروهی، بارش مغزی، حل مسئله و یادگیری مشارکتی که راهبردهای جدیدی هستند به ندرت استفاده می کنند.
ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی ادراک معلمان از چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی در کلاس درس بود. پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی دوره دوم شهرستان تربت حیدریه و روش نمونه گیری، هدفمند بود. با 12 نفر از جامعه پژوهش در سال تحصیلی 403-1402 بر اساس اشباع نظری داده مصاحبه شد. برای حصول اطمینان از روایی پژوهش از راهبردهای بررسی توسط اعضا و کسب اطلاع از همگنان و به منظور تحلیل داده ها از روش کلایزی و کدگذاری، مقوله بندی و استخراج مضمون های اصلی استفاده شد. بر مبنای نتایج، 162 مفهوم و 34 مقوله حاصل شدند که در پنج مضمون مربوط به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی با عناوین «شایستگی حرفه ای ناکافی معلم»، «کاستی های دانش آموزی»، «معضلات فیزیکی و انسانی مدرسه»، «فرهنگ آموزشی نامتناسب والدین» و «محدودیت و ضعف در امور سازمانی» دسته بندی شدند. کاربست و توجه به چالش های تدریس یادگیری خودتنظیمی که در پژوهش حاضر مطرح شد به افزایش آگاهی معلمان، مدیران و مسئولان آموزش وپرورش از این سازه مهم منجر خواهد شد و راه برای طراحی مداخلات و برنامه ریزی مؤثر به منظور بهبود کیفیت آموزش و توسعه یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان که متغیری اساسی در موفقیت تحصیلی و یادگیری مادام العمر است، هموارتر خواهد کرد.
اثربخشی برنامه آموزش فلسفه در حلقه های کندوکاو بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
119 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رسالت اصلی نظان تعلیم و تربیت ایجاد بستری مناسب برای شناسایی استعدادهای دانش-آموزان و کمک در جهت بروز آنها و شکوفایی استعدادها با توجه به تفاوت های فردی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو به عنوان یک روش تدریس بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با بهره گیری از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جمعیت مورد مطالعه، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم بخش سنگر از توابع شهرستان رشت در سال تحصیلی1402-1401 بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و تعداد نمونه 40 نفر بود که به صورت تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006) استفاده شد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو در درس تفکر و پژوهش قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو بر سرزندگی تحصیلی دانش-آموزان تاثیر مثبت داشته است (001/0P<).نتیجه گیری: به نظر می رسد یادگیری تکنیک های آموزش فلسفه که به طور مثبتی با باورها، هیجان ها و رفتارهای مربوط به پیشرفت مرتبط است منجر به ایجاد یک جو عاطفی مثبت در موقعیت های یادگیری و در نهایت سبب سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان می شود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده استفاده از روش تدریس فلسفه ورزی در حلقه های کندوکاو برای بهبود سرزندگی تحصیلی توصیه می شود.
Structural Analysis of Students’ Health Literacy Based on Hidden Curriculum, Teaching Effectiveness and Teachers’ Health Literacy Through the Mediation of Academic Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۴, Winter ۲۰۲۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
Health literacy of students plays a key role in ensuring their health. The present study aims to structurally analyze students’ health literacy based on hidden curriculum, teaching effectiveness, and teachers’ health literacy through the mediation of academic performance. The research method is descriptive-correlational type of structural equation model. The statistical population includes all 12th grade students (N=6940) of female high schools of all 5 districts, who have passed health course as well as all of the health course teachers (N=131) who are teaching in these schools. Using Krejcie and Morgan Table and by applying proportional stratified random sampling, the sample size of students was 365 and the sample size of health teachers based on the schools of the selected students was 100. The data of the present study were collected using three questionnaires of health literacy, teaching effectiveness, hidden curriculum and the final scores of students. Validity and reliability of questionnaires were examined and confirmed to be higher than 0.7. The results of structural equations modelling by PLS software showed that health literacy of students based on hidden curriculum, teaching effectiveness and health literacy of teachers through the mediation of academic performance of 12th grade in female high schools of Tabriz is predictable (p<0.01).schools and teachers have the main role and responsibility of promoting health literacy in students, and providing appropriate curricula to promote health literacy will lead to the improvement of health behaviors in students.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین هوش هیجانی با مشکلات رفتاری عاطفی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
303 - 332
حوزههای تخصصی:
ناتوانی یادگیری شامل مشکلاتی در زمینه خواندن، نوشتن، گوش دادن، حل مسائل ریاضی و درک یا کاربرد زبان گفتاری است که موانع قابل توجهی را برای دانش آموزان ایجاد می کند و موجب مشکلاتی در مسائل تحصیلی و عملکرد شناختی می شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه حساسیت به طرد با مشکلات رفتاری عاطفی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری با نقش میانجی تنظیم هیجان انجام شد. این مطالعه ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها (طرح تحقیق) از پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در مراکز اختلال یادگیری شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 282 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مشکلات رفتاری عاطفی راتر (1975)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) و خودکارآمدی شرر و مادکس (1982) استفاده شد. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS27 و نرم افزار Lisrel 8.8 انجام شدند. یافته ها نشان داد که هوش هیجانی و خودکارآمدی بر مشکلات رفتاری عاطفی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری اثر منفی معنادار دارند. همچنین خودکارآمدی توانست میانجی روابط بین متغیرهای پژوهش باشد؛ بنابراین متغیر هوش هیجانی علاوه براثر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی نیز بر مشکلات رفتاری عاطفی تأثیر می گذارند. (01/0>P). با توجه به یافته های پژوهش، در مراکز مشاوره و کلینیک های روان شناسی می توان در مورد تنظیم و کنترل هیجانات و خودکارآمدی درزمینه هوش هیجانی باهدف برقراری تعاملات سازنده با دیگران در کودکان با ناتوانی یادگیری به والدین و معلمان آموزش های لازم ارائه شود.
تأثیر آموزش مجازی زبان انگلیسی بر انگیزش یادگیری زبان و علائم نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان دچار اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
183 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مجازی زبان انگلیسی بر انگیزش یادگیری زبان و علائم نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان دچار اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و به لحاظ ماهیت داده ها کمی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه نهم مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز روان درمانی مناطق 1 تا5 تهران تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود به تحقیق 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هر جلسه 60 دقیقه تحت آموزش مجازی زبان انگلیسی از طریق پلتفرم ادوبی کانکت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجی گاردنر و لامبرت(1959) و پرسشنامه اختلال کمبود توجه سوانسون و نولان پلهام(1980) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره(مانکوا) و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که در گروه آزمایش تغییر معناداری در انگیزش یادگیری زبان(P=0/001 و F=18/18) و علائم نقص توجه/بیش فعالی(P=0/01 و F=7/34) نسبت به گروه کنترل به وجود آمده است. بر اساس داده های حاصل از پژوهش میتوان نتیجه گرفت برنامه آموزش مجازی زبان انگلیسی بر افزایش انگیزش یادگیری زبان و بهبود علائم نقص توجه/بیش فعالی در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی موثر است.
«به صلح مجالی دهید»: سفر از رؤیای جان لنون به رئالیسم سیاسی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحول جنبش های صلح و خود مفهوم صلح از منظر جنبش اعتراضی جان لنون و یوکو اونو [با عنوان] «به صلح مجالی دهید» (۱۹۶۹) می پردازد و نسبت آن با سیاست جهانی معاصر را بررسی می کند. این مقاله استدلال می کند که چشم انداز ایده آلیستی درباره صلح که لنون و جنبش ضدجنگ آن را تبلیغ می کنند، تحت تأثیر واقعیت های «صلح آمریکایی» (پکس آمریکانا) دچار دگرگونی بنیادینی شده است؛ جایی که صلح دیگر از هژمونی و قدرت نظامی ایالات متحده جدایی پذیر نیست. امروزه، چشم انداز صلح مشروط به همسویی با منافع راهبردی ایالات متحده است و از طریق سیستمی پیچیده از حدود ۷۵۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان، تحریم های اقتصادی و جنگ های نیابتی محافظت می گردد. شعار ساده انگارانه ضدجنگِ «به صلح مجالی دهید،»، اکنون جای خود را به محاسبات پیچیده تری داده است: «صلح برای چه کسی، تحت چه شرایطی و به چه بهایی؟». این دگرگونی نه تنها نشان دهنده ساده انگاری جنبش های صلح پیشین است، بلکه تغییر بنیادی در چگونگی مفهوم پردازی و پیگیری صلح در عصری را بازتاب می دهد که تعارض با سیستم های قدرت اقتصادی و سیاسی تنیده شده است.
موانع ارزشیابی کیفی- توصیفی در بستر مجازی از نظر معلمان و دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
85 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل موانع اجرایی ارزشیابی کیفی- توصیفی در بستر مجازی از نظر معلمان و دانش آموزان دوره ابتدایی و با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفته است. میدان پژوهش حاضر کلیه معلمان و دانش آموزان دوره ابتدایی منطقه 18 شهر تهران بودند که تعداد بیست نفر از هر گروه با روش نمونه گیری هدفمند و با به کارگیری راهبرد ملاکی، در دسترس (آسان) و گلوله برفی انتخاب شد و مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها با راهبرد هفت مرحله ای کلایزی به شناسایی چهار مضمون اصلی و 16 زیرمضمون برای گروه معلمان و چهار مضمون اصلی و 12 زیرمضمون برای گروه دانش آموزان منجر گردید. نتایج نشان می دهد که امر ارزشیابی توصیفی در آموزش مجازی از نگاه ذینفعان با موانع جدی روبه رو می باشد.
Effect of Performance Assessment on Iraqi EFL Learners’ Writing Competence Motivation for Writing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
43 - 56
حوزههای تخصصی:
This study investigates the impact of performance assessment on the writing competence and motivation for writing among Iraqi EFL learners. In light of the limitations of traditional assessment methods, which often fail to accurately reflect students' abilities and can induce anxiety, this research explores the effectiveness of performance-based assessments as a more engaging and authentic alternative. A total of 41 intermediate-level students from an Iraqi university participated in the study, divided into an experimental group that engaged in performance assessments through dialogue journals and a control group that followed traditional writing tasks. Pre-tests and post-tests were administered to evaluate writing competence, alongside an Academic Writing Motivation Questionnaire to assess changes in motivation levels. The results indicated that performance assessment significantly enhanced both writing proficiency and motivation for writing among the experimental group compared to the control group. This study underscores the importance of innovative assessment strategies in fostering a more effective and motivating learning environment for EFL learners. Performance Assessment, Writing Competence, Writing Motivation, Writing Proficiency
تدوین بسته ی آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تعیین اثربخشی آن بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی فرزندان با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده هدف این مطالعه بود که به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 42 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول دبیرستان و مادران آن ها با توجه به هدف مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند. مادران گروه آزمایش، مداخلات آموزشی را بر اساس بسته ی آموزشی تدوین شده طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. قبل از شروع فرایند مطالعه و پس از پایان جلسات آموزشی، خودکارآمدی دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی بندورا موردسنجش قرار گرفت. پکیج آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای/ اسنادی به روش سنتز پژوهی تدوین و روایی آن به روش روایی محتوایی، مدل لاوشه (1975)، نظر جمعی گروه خبرگان تعیین شد. CVI محاسبه شده بین 9/0 تا 1 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتبار بسته ی آموزشی است. نتایج نشان داد که مداخلات آموزشی روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده بر خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است ( ). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک فن های مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان استفاده کرد.
ﺗﺄﺛیﺮآﻣﻮزش کﺎرآﻓﺮیﻨی ﺑﺮ ﻧیﺎز ﺑﺎزار کﺎر و ﺧﻮداﺷﺘﻐﺎﻟیﻣﻬﺎرت آﻣﻮزانﻣﺮاکﺰ آﻣﻮزش ﻓﻨی و ﺣﺮﻓﻪای ﺷﻬﺮ ﺷیﺮاز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر نیاز بازار کار و خوداشتغالی مهارت آموزان مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهر شیراز انجام شد. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گرده آوری داده ها نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل مهارت آموزان مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهر شیراز می باشد که از این بین 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه نیاز بازار کار اجتهادی و بهروزی (1385) و خواشتغالی دکر و کالو (2012) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (کولموگروف اسمیرنوف، آزمون لوین، تحلیل کوواریانس) با نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کارآفرینی بر نیاز بازار کار و خوداشتغالی مهارت آموزان تاثیر معناداری دارد. آموزش کارآفرینی بر نیازهای فنی، شناختی، شخصیتی، ارتباطی و مدیریتی مهارت آموزان تاثیر معناداری دارد. آموزش کارآفرینی بر توانایی تشخیص ایده ها، قصد خوداشتغالی، توانایی اداره کسب و کار، اختصاص وقت آزاد برای بررسی و برنامه ریزی کسب و کار مهارت آموزان تاثیر معناداری دارد. بحث و نتیجه گیری: یافته ها می تواند راهکارهایی برای بهبود عملکرد سازمانی ارایه دهد و نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مدیران، سیاستگزاران، کارآفرینان، مربیان و مهارت آموزان قرار گیرد.
تدوین مدل ساختاری پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری جوّ عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
29 - 43
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش این پژوهش، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان بروجن در سال تحصیلی 1403-1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ا ی 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس جوّ عاطفی خانواده (هیل برن، 1964)، پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (اسکاوفیلی و همکاران، 2002)، آزمون تفکر خلاق عابدی (1363) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مفروض از برازش خوبی برخوردار است و متغیرهای جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج همچنین نشان داد که متغیرهای کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی ارتباط معناداری با جوّ عاطفی خانواده دارند؛ بنابراین و با توجه به نتایج هرچه جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی در میان دانش آموزان بهبود یابد میزان پیشرفت تحصیلی نیز ارتقا می یابد.
تحلیل و طبقه بندى تغییرات معنایى واژگان دخیل عربى در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.
Evolving Towards Efficiency: A Narrative inquiry of a School Principal's Experiences in a High-poverty Environment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
37 - 50
حوزههای تخصصی:
This study aims to represent how a primary school principal evolved into an effective educational leadership, focusing on their personal and professional background along with the distinctive features of the school and local community. A qualitative approach and narrative inquiry method were used. Initially, in-depth and semi-structured interviews lasting 12 hours were conducted with the principal. Data analysis was performed using Lichman’s model (2013). To validate the narratives, in-depth and semi-structured interviews were conducted with five teachers who had worked under the principal's management and were selected through purposive (criterion-based) sampling. Additionally, self-reflection notes were prepared during the research process. The principal's journey towards efficiency was divided into four episodes: the character formation period, facing discrimination, conflicts and grief, building professional identity, and role modeling. According to the data analysis results, themes of encountering discrimination, economic poverty, and the local community's perception of disadvantaged schools were continuously repeated in the principal's narratives. Based on the narratives, three strategies - managing interactions, continuous professional development, and vision setting - played a crucial role in the principal's evolution towards efficiency. According to the findings, it is recommended that principals of high-poverty schools address teachers' educational deficiencies in the form of suggestions and gradually increase delegation of authority and trust in their measures to ensure improved performance quality. In addition, the principal, by requiring teachers to daily note the challenges and issues faced by students and to identify major and common challenges, aimed to prioritize these challenges and take necessary actions.