فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مزایا و معایب رویکردهای فردی و گروهی در راهنمایی پایان نامه های دکتری و مقایسه آن بین دانشجویان سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه اصفهان است. رویکرد تحقیق ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی است. در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 27 نفر از مدیران، معاونان و اعضای هیأت علمی، داده ها با روش نمونه گیری زنجیره ای گردآوری شده است. یافته ها برای شناسایی مزایا و معایب ازنظر متخصصان و ساخت ابزار کمّی به کار رفته است. در بخش کمّی، با روش زمینه یابی، پرسش نامه محقق ساخته بین دانشجویان دکتری در سه گروه علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. یافته های کیفی نشان داد که در مجموع، متخصصان معتقدند که هر دو رویکرد دارای مزایا و معایبی است که هر یک با توجه به ماهیت رشته و موقعیت مورد نظر استفاده می شود؛ اما با توجه به شرایط علمی در دنیای امروز، رویکردهای گروهی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. نتایج در بخش کمّی نشان داد که دانشجویان با مزایای رویکردهای گروهی بیش تر موافق بودند و معایب آن را به مراتب کمتر از مزایایش می دانستند. نتایج آزمون های تعقیبی، بیانگر وجود اختلاف بین گروه های علوم پایه و فنی و مهندسی با علوم انسانی در برخی از معایب و مزایای رویکردهاست. در گروه های علوم انسانی به دلیل ماهیت بیش تر انفرادی پژوهش های صورت گرفته، دانشجویان شناخت کمّی از رویکردهای گروهی داشتند و توجه چندانی به آن نشان ندادند.
اثر بخشی آموزش برنامه مهارتهای مقابله با استرس مبتنی بر رویکرد شناختی – رفتاری بر استرس شغلی و سبک های پاسخ به استرس پرستاران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
32 - 18
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه پرستاری از جمله استرس زا ترین مشاغل است که با سلامت جان انسانها سر و کار دارد و طراحی و بررسی اثربخشی برنامه های آموزشی در این افراد از اهمیت بالایی برخوردار است. این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری بر استرس شغلی و سبک های پاسخ به استرس پرستاران انجام شد. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان میلاد شهر تهران بود. بدین منظور 40 نفر از میان پرستاران شاغل به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. جلسات آموزشی مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. گروه های آزمایش و کنترل در مقطع (پیش آزمون- پس آزمون) با استفاده از مقیاس های استاندارد استرس شغلی پرستاران (ENSS) و پاسخ به استرس (SRI) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد برنامه آموزشی میتواند به طور اثربخشی میزان استرس شغلی را کاهش دهد و پاسخ به استرس را تغییر دهد (P=0.05). بنابراین بر اساس یافته های این تحقیق پیشنهاد میشود که برنامه های آموزشی تدوین و در فواصل مشخصی برای پرستاران تکرار و وضعیت سلامت و استرس آنها در بازه های زمانی مختلف بررسی و ارزیابی شود.
تأثیر محرک های نشانه ای فراشناختی و هیجانی بر صحت نظارت، صحت تنظیم و انواع بار شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محرک های نشانه ای فراشناختی و هیجانی بر صحت نظارت، صحت تنظیم و انواع بار شناختی دانش آموزان بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 64 دانش آموز دختر پایه ی هفتم با انتساب تصادفی به سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. در پیش آزمون، تمام شرکت کنندگان پس از مطالعه ی متن امتحانی، نمره ی خود را در امتحان پیش بینی کرده، پاراگراف هایی که نیازمند مطالعه ی مجدد بودند را مشخص کرده، و به پرسشنامه ی بار شناختی پاسخ دادند. سپس آزمونی از محتوای متن مطالعه شده گرفته شد تا صحت پیش بینی های شرکت کنندگان مشخص شود. در پس آزمون نیز روند کار به همین ترتیب بود با این تفاوت که پس از مطالعه ی متن امتحانی، گروه های آزمایش، نشانه های نظارتی تشخیصی اعم از فراشناختی و هیجانی را دریافت کردند. به این صورت که گروه آزمایش اول، نشانه های نظارتی فراشناختی را در قالب سؤالات تحریک کننده دریافت کرد (محرک های نشانه ای فراشناختی)، گروه آزمایش دوم به تفکر درباره ی هیجانات معرفتی خود برانگیخته شد (محرک های نشانه ای هیجانی) و گروه آزمایش سوم نیز هر دو نوع محرک نشانه ای را دریافت کرد. اما گروه کنترل هیچ محرک نشانه ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات صحت نظارت، صحت تنظیم و بار مطلوب گروه های آزمایش، نسبت به گروه کنترل در پس آزمون، به طور معنی داری بالاتر بود. اما به لحاظ بار شناختی درون زاد تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین نمره ی بار برون زاد در گروه محرک های نشانه ای فراشناختی به طور معنی داری با گروه کنترل و گروه محرک های نشانه ای هیجانی تفاوت داشت. به نظر می رسد ارائه ی محرک های نشانه ای، با فراهم کردن نشانه های مقتضی به دانش آموزان، ظرفیت حافظه ی کاری آن ها را به یادگیری اختصاص داده و ارزیابی شان را از یادگیری خود واقعیت می بخشد.
نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده در دلزدگی زناشویی زنان متاهل شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
43 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده برای دلزدگی زناشویی در زوجین متأهل شهر تهران انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی متأهلین مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 3، 18، 8، 2 و7 شهرداری تهران که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در تابستان و پاییز 1394 بود. نمونه مورد مطالعه شامل225 نفر (119 زن و 106مرد) و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است؛ رابطه ی کارکرد خانواده با دلزدگی زناشویی معکوس و معنادار می باشد. در این میان متغیر کارکرد خانواده و مؤلفه های حل مشکل، کنترل رفتار و عملکرد کلی از کارکرد خانواده عوامل اصلی در تبیین واریانس دلزدگی زناشویی هستند و 48/0 از واریانس و تغییرات دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺆیﺪ ایﻦ اﺳﺖ که هر چه زوجین دارای کارکرد خانواده در سطح بالاتری باشد احتمال عدم دلزدگی زناشویی بالاتر است.
بررسی ویژگی های روش های تدریس در برنامه درسی ملی علوم دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران و انگلستان: یک مطالعه تطبیقی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
66 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ویژگی های روش های تدریس در برنامه درسی ملی علوم دوره ابتدایی ایران و انگلستان بود. روش پژوهش کیفی و از نوع سنتزپژوهی(مطالعه اسنادی و پدیدارشناسی)است. جامعه پژوهش شامل اسناد و متون علمی در حوزه روش تدریس برنامه درسی علوم دوره ابتدایی و هم چنین آموزگاران دوره ابتدایی بود. جهت اطمینان و اعتبار بخشی به دقت و صحت داده ها از روش خود بازبینی محقق و تکنیک کنترل اعضا استفاده شد.یافته های به دست آمده نشان داد که استفاده از روش های تدریس نوآورانه در برنامه علوم دوره ابتدایی نظام آموزشی انگلستان مبتنی بر ویژگی های نظریه سازنده گرایی مانند حل مساله آموزی، یادگیری اصیل و یادگیری موقعیتی است. در نظام آموزشی ایران هم فعالیت هایی در این راستا صورت گرفته و شرایط جدید متناسب با برنامه درسی ملی مانند رویکرد تماتیک از طریق روش های تدریس اجرا می شود، ولی عدم تطابق با شرایط واقعی آموزش و وانمودسازی حقایق یادگیری برای دانش آموزان به دلیل نبود ذهنیت سازی و بسترهای زیربنایی آن، نقش این مولفه از برنامه درسی را در تحقق اهداف آموزش، کم رنگ کرده است. نتایج نشان می دهد که پیاده سازی مطلوب روش های تدریس علوم در محیط های آموزشی باید بر مبنای شاخص های توسعه پذیری موضوعات علمی مانند ماهیت یادگیری و پژوهش باشد. از طرفی روش های تدریس در چارچوب الگوهای آموزشی، کنش مستمری با مبانی نظریه های یادگیری داشته باشند تا بتوانند اثربخشی خود بر معناسازی مفاهیم علمی را گسترش دهند.
تحلیل محتوای کتاب فارسی هفتم از حیث توجه به مسئولیت پذیری و خودباوری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه هفتم از منظر توجه به دو مقوله مسئولیت پذیری و خودباوری است. جامعه آماری این پژوهش کل کتاب فارسی پایه هفتم است و کل جامعه به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. تحلیل محتوای پژوهش حاضر، به صورت کمی و کیفی با روش کدگذاری قیاسی و طبقه بندی داده ها انجام گرفته و واحد تحلیل آن سطر بوده است. برای رسیدن به پایایی، بخش هایی از کتاب توسط دو کدگذار، کدگذاری گردید و روایی آن هم با درگیری طولانی مدت پژوهشگر با پژوهش صورت پذیرفت. در این پژوهش مشخص شد که کم تر از نیمی از کتاب به مسئولیت پذیری و خودباوری توجه کرده است که البته از بین این دو مقوله مسئولیت پذیری مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. از بین ریزمؤلفه های مسئولیت پذیری، به وظیفه شناسی بیش ترین و به بهانه نیاوردن کم ترین توجه صورت گرفته است و در بین ریزمؤلفه های خودباوری، به مثبت اندیشی بیش ترین و به حس رضایت از خود، کم ترین میزان توجه شده است.
چرایی عزت نفس در کودکان و نوجوانان و راه های تقویت آن
حوزههای تخصصی:
مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی، از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکر و بهداشت روانی، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی، فرد دارد. مقاله ی حاضر ضمن پرداختن به این موضوع روش هایی را برای کمک به تحول و شکل گیری عزت نفس کودکان و نیز کودکان دارای نیازهای ویژه ارائه کرده است، کمبود عزت نفس از عوامل مهمی است که به شدت زندگی هر فردی را تحت تاثیر خود قرار می دهد . اگر بخواهیم زندگی فرد را از همان ابتدا بررسی کنیم خواهیم دید که دوران کودکی نقش مهمی را در زندگی آتی فرد ایفا می کند. عزّت نفس کودک حاصل ارزیابی ای است که او از خود دارد. او باید احساس یک فرد شایسته را داشته باشد. بدون تردید نوجوانانی که دارای احساس خود ارزشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان می دهند و نیز از ویژگی های صاحبان تفکر واگرا و افراد خلاق، داشتن اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی بسیار بالاست لذا پرورش احساس عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف خانواده و دست اندرکاران تعلیم و تربیت است که دراین ارتباط بیشترین نقش بر عهده الگوی رفتار است.
تحلیلی بر عوامل سوق دهنده دانشگاه ها بر مسوولیت پذیری اجتماعی: رهیافتی جهت نیل به رسالت دانشگاه های نسل چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل سوق دهنده نظام دانشگاهی بر مسوولیت پذیری اجتماعی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی در شمال غرب کشور بودند که از بین آن ها 10 نفر در فرایند نظردهی و تایید یافته های کیفی پژوهش انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل 1100 نفر اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی شمال غرب کشور بودند که 259 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها متون، اسناد و پرسشنامه بود. روایی و اعتبار بخش کیفی بر اساس نظر خبرگان تایید گردید و روایی سازه و همگرای پرسشنامه نیز با تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین جهت برآورد پایایی پرسشنامه از آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوای کیفی با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل های کیفی و کمی منجر به شناسایی ۳۷ شاخص و پنج عامل گردید که به ترتیب پنج عامل سازمانی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به عنوان عوامل مؤثر بر مسوولیت پذیری اجتماعی نظام دانشگاهی شناسایی شدند.
سیمای دو همسایه در آیینه تاریخ: مروری انتقادی بر جایگاه و روایت تاریخ عثمانی در آموزش رسمی تاریخ در ایران
حوزههای تخصصی:
پیشینه اشتراکات و پیوندهای فرهنگی ایران و آسیای صغیر به روزگار کهن می رسد. رفت و آمد پیوسته مردمان دو سرزمین و دادوستد اندیشه و فرهنگ بر بستر تجارت روندی طبیعی در روزگاری بود که هنوز مرزهای مدرن و موانع جدید شکل نگرفته بود. این تعاملات فکری و فرهنگی در دوره صفوی و تحت تأثیر برآمدن این دولت شیعی در برابر دولت سنی عثمانی تا اندازه ای به محاق رفت. اما حضور و فعالیت ایرانیان در آسیای صغیر متوقف نشد و مهاجرت و پناهندگی طیفی از هنرمندان و اهل ادب ایرانی به عثمانی و گرایش سلاطین عثمانی به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی پیوندهای دیرینه را در میانه ی منازعات سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک حفظ کرد. ایران و عثمانی در اوج اختلافات مذهبی و کمابیش همزمان با منازعاتی مشابه در اروپا، چند سال زودتر از اروپاییان به مصالحه و دیپلماسی روی آوردند و معاهده ذهاب(1049/1639) راه را برای تداوم مناسبات دو دولت بر بستر گفتگو و دیپلماسی هموار کرد. این معاهده بنیانی فراهم آورد تا پس از سقوط صفویه و بالا گرفتن اختلافات، بار دیگر نادرشاه به زبانی دیگر آن را در مذاکرات نجف احیا کند و در دوره قاجاریه نیز دو دولت در برابر تهدیدی که از جانب استعمار غربی و روس متوجه شان بود به هم نزدیک شوند. در دوره قاجاریه و به تناسب روند شتابناک نوسازی غرب گرا در عثمانی، نمایندگانی از هیئت حاکمه چون امیرکبیر و سپهسالار و هم طیفی از روشنفکران منتقد ایرانی که استانبول را پناهی برای انتشار اندیشه های اصلاح خواهانه خود یافتند، در جهت أخذ یک الگوی اصلاح و نوسازی متناسب و پیشنهاد آن به دولت ایران گام برداشتند. پژوهش حاضر بر محور این پرسش نگارش یافته است که جایگاه عثمانی شناسی و ترکیه شناسی در متون درسی تاریخ چگونه است؟ بررسی متون درسی تاریخ در سطح مدارس و دانشگاه حاکی از آن است که این موضوع در کتب تاریخ مدارس، عمدتاً به برخی مسائل سیاسی و رویارویی های نظامی بر محور دوره صفویه و یا قاجاریه فروکاسته شده است. وانگهی، تعریف این «شناخت» در رشته دانشگاهی تاریخ هم وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد. کمیت و کیفیت ارائه این شناخت در رشته تاریخ حکایت از آن دارد که شناخت از تاریخ عثمانی و ترکیه جدید هنوز بر محوری سنتی و بر مدار نگرشی ارائه شده است که رویکرد علمی و روشمند بر آن حاکم نیست. در حالی که مناسبات دو دولت افزون بر بعد سیاسی و نظامی، دارای بعد پررنگ فرهنگی و فکری است، اما در آموزش تاریخ عملاً این بعد نادیده گرفته شده است. این در حالی است که مطالعه تجربه تاریخی دو کشور ایران و ترکیه و مشخصاً تجربه گذار آنان به تجدد، می تواند الگوی مناسبی برای فهم بهتر سرشت تحولات معاصر این دو بستر و مقوله تجدد در جهان اسلام پیش رو نهد. فروکاستن مناسبات ایران و عثمانی به مسائل سیاسی و نظامی و تقلیل تجربه تجدد در دو کشور به افراد- همچون رضاشاه و آتاترک- حکایت از عدم شناخت چیستی تحولات عثمانی و ترکیه جدید دارد که همچنان در ایران گرفتار خوانشی سطحی است
یادگیری مبتنی برکندوکاو (IBL) الگویی جهانی در آموزش مجازی نور
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی یادگیری مبتنی برکندوکاو (IBL) به عنوان الگویی جهانی در آموزش مجازی، بر افزایش یادگیری دانش آموزان پایه هشتم از مفاهیم مربوط به نور است. شیوه این مطالعه به صورت کمی و از نوع شبه آزمایشی تک گروهی است. جامعه آماری تحقیق تمام دانش آموزان پایه هشتم شهرستان رباط کریم در سال تحصیلی 1400-1399 است. انتخاب نمونه به صورت تصادفی و خوشه ای، یک کلاس 30 نفری از دانش آموزان پایه هشتم از یک مدرسه دولتی است. عملکرد دانش آموزان به کمک آزمون محقق ساخته با روایی و پایایی مناسب در طرح پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شده است. نتایج از لحاظ شاخص های آماری توصیفی مانند جدول میانگین نمرات و همچنین آزمون پارامتریک t برای گروه های همبسته نشان می دهند که الگوی یادگیری مبتنی برکندوکاو (IBL) یادگیری دانش آموزان را به صورت چشمگیری افزایش می دهد و از طرفی وابستگی صرف به حضور فیزیکی معلم و حتی جزوه معلم را کاهش می دهد. در این الگو گاهی تدریس فقط با یک سؤال آغاز می گردد و ذهن دانش آموزان برای پاسخ به آن سؤال فعال می گردد و یادگیری از همین نقطه شروع می شود. در ایام بیماری ناشی از ویروس کرونا که دانش آموزان در منزل هستند، ذهنی فعال و کنجکاو خواهند داشت به طوری که دانش آموزان می توانند در مورد مفاهیم مربوط به نور با اعتماد به نفس صحبت کنند، توضیح دهند و حتی مفاهیم مربوط به نور را به مفاهیم دیگر بسط و تعمیم دهند.
رابطه ساختاری باورهای تحصیلی ریاضی با اضطراب ریاضی: نقش میانجی سرسختی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
104 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سرسختی تحصیلی در رابطه بین باورهای تحصیلی ریاضی با اضطراب ریاضی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 2710 دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه پایه نهم مدارس دولتی منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. در این پژوهش 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش خوشه ای دو مرحله ای دانش آموزان انتخاب شدند، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب ریاضی پلیک و پارکر (1982)، پرسشنامه باورهای تحصیلی ریاضی لدر و فورگز (2002)، پرسشنامه سرسختی تحصیلی بنشیک و همکاران (2005) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات رگرسیونی ساختاری با نرم افزار SPSS18 و AMOS23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای تحصیلی ریاضی و سرسختی تحصیلی بر اضطراب ریاضی در دانش آموزان اثر مستقیم دارند. همچنین باورهای تحصیلی ریاضی بر اضطراب ریاضی با میانجیگری سرسختی تحصیلی در دانش آموزان اثر معنی داری دارد. به طور کلی مدل پژوهش تایید شد. پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل شناختی در تبیین اضطراب ریاضی است.
پیامدهای طنز در آموزش: مروری بر پیامد های مثبت، منفی و چالش های آن در کلاس
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
50 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائه خلاصه ای از تحقیقات در مورد طنز و پیامدهای آن در کلاس درس است. روش تحقیق این مقاله کیفی و به روش مرور توصیفی است. در این تحلیل مقالات کمی و کیفی مرتبط، با محوریت طنز آموزشی که در 6 سال اخیر در پایگاه های علمی خارجی مانند الزویر، اسپرینگر، اریک، ساینس دایرکت و پایگاه های داخلی سید و دانش لینک به چاپ رسیده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش ابتدا 35 مقاله شناسایی شد اما در ادامه با توجه به کیفیت و ارتباط مقالات با موضوع طنز در آموزش در مجموع 16 مطالعه به همراه نام محقق، نوع مطالعه، تعدادنمونه، محل پژوهش، سال و یافته ها در تحلیل نهایی قرارگرفت. در مجموع طنز آموزشی پیامدهای مثبت، منفی و چالش هایی را به همراه دارد. پیامدهای مثبت طنز در آموزش در سه مؤلفه اصلی روانشناختی، فیزیولوژیکی و اجتماعی خلاصه شد. علاوه بر نکات مثبت، طنز در آموزش می تواند با پیامدهایی منفی مانند حواسپرتی دانش آموزان و عدم انتقال مفاهیم اصلی همراه گردد. همچنین اگر توهین آمیز یا پرخاشگرانه محسوب شود باعث کاهش احساس تعلق و احساس اضطراب و ملالت در دانش آموزان می شود. بنابراین هنگام استفاده از طنز در کلاس باید جنبه های مثبت و منفی آن را در نظر بگیرند.
طراحی مدل بهینه مولفه های مدیریت و توسعه استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین سرمایه هر سازمانی، سرمایه های انسانی آن است، مدیریت استعداد نیز اصلی ترین بخش مدیریت سرمایه های انسانی می باشد. با مدیریت صحیح این سرمایه ها سازمان ها می توانند به اهداف خود برسند. پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل مطلوب مولفه های مدیریت و توسعه استعداد در شرکت نفت بوده است. روش پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمقی با 14 نفر از خبرگان شرکت نفت که با استفاده ازروش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، گردآوری و به اشباع نظری رسیده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون، از نوع شبکه مضامین استفاده شده است. به منظور اعتبار سنجی مضامین از دو روش ارزیابی اعتبار به شیوه ارتباطی و نیز گروه متمرکز و جهت پایایی سنجی از قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدل مطلوب مولفه های مدیریت و توسعه استعدادها از 3 گام مقدماتی، اجرایی و تکمیلی براساس هشت مضمون سازمان یافته اصلی: استعداداندیشی، استعداد یابی، استعداد سنجی،استعداد پروری، استعداد گماری، استعداد سالاری، استعداد داری و استعداد سپاری تشکیل شده است.
بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب ناشی از کرونا در زنان متاهل شهر رودهن
حوزههای تخصصی:
اضطراب در مورد ویروس کرونا توجه تمام دنیا را به خود معطوف کرده است. اضطراب کرونا می تواند بر رفتار اثر بگذارد و رفتار نیز خود ممکن است باعث بیماری یا تشدید بیماریهای دیگر شود، بنابراین تغییرات رفتاری ناشی از موقعیت های اضطراب آور کرونا، شرایط را برای همه افراد سخت می کند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب ناشی از کرونا در زنان متاهل است. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به دو پایگاه بهداشتی شهر رودهن با میانگین سنی (52/2 ± 14/37 سال) در سال ۱400 بودند. در ابتدا پرسشنامه اضطراب کرونایی بر روی تمامی زنان اجرا و از بین آنهایی که تمرات بالاتری در اضطراب کسب کردند تعداد ۳۰ نفر انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آنلاین مداخله آموزش ذهن آگاهی اقتباس از کابا تزین (۲۰۰۳) قرار گرفتند؛ اما در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی باقی ماندند پرسشنامه مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه استاندارد اضطراب کرونا علیپور و همکاران (2020) می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ها، داده ها وارد نرم افزار SPSS25 شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت آزمون فرضیه ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تاثیر معکوس و معناداری بر اضطراب به وجود آمده ناشی از ویروس کرونا در زنان متاهل دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و اضطراب یک مداخله رفتاری است که بر مبنای توجه و تمرکز به خود استوار می باشد.
ارائه الگویی برای ارتقای مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان در انواع محیط های یادگیری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مهر ۱۴۰۰ شماره ۴۰
138 - 117
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه الگویی برای ارتقای مهارت های تفکر دانش آموزان در انواع محیط های یادگیری در شهر اهواز با بهره گیری از روش پژوهش آمیخته تدوین شده است در بخش کمی با بهره گیری از پرسشنامه استاندارد مهارت های تفکر انتقادی کالفرنیا فرم ب (CCTST) که شامل 34 سوال چند گزینه ای است. و در بخش کیفی با روش داده بنیاد الگوی پارادایمی مهارت های تفکر دانش آموزان با استفاده از مصاحبه با افراد متخصص استخراج گردید. روایی سوالات مصاحبه بر اساس روایی صوری و محتوای و تایید 10معلم با سابقه مدیریت و تدریس و هچنین چند خبره دانشگاهی تعیین گردید. و برای اعتبار داده های مصاحبه از روش ملاک ارزیابی یک مطالعه به روش گراندد تئوری، در تحقیق حاضر از روش زاویه بندی (اجماع/ مثلث سازی) یعنی مصاحبه، تحلیل اسناد و مشاهدات محقق استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که نمره تفکر انتقادی جامعه مورد پژوهش 17.7 از 34 است. و کمترین نمره مرتبط با سوالات بخش تحلیلی هستند که نشان از ضعف تفکر تحلیلی انتقادی به مسائل می باشد. مقایسه وضع موجود و مطلوب نشان می دهد بین تفکر انتقادی دانش آموزان از وضعیت مطلوب و وضعیت موجود فاصله زیادی وجود دارد.عدد وضع مطلوب بیانگر دو برابر بودن نسبت به عدد وضع موجود می باشد.
بررسی ارتباط بین برنامه ریزی مسیر شغلی و صلاحیت های حرفه ای(آموزشی و پژوهشی) معلمان اصفهان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین برنامه ریزی مسیر شغلی و ابعاد صلاحیتهای حرفه ای(آموزشی و پژوهشی) در میان معلمان اصفهان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده، جامعه آماری شامل 1969 نفر از معلمان ناحیه های 1، 3 و 4 اصفهان بود که تعداد 170 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول حجم نمونه کرجسی و مورگان و به صورت نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد برنامه ریزی مسیر شغلی بر پایه مدل شاین و پرسشنامه صلاحیتهای حرفه ای بر پایه دیدگاه بویر وهمکاران(1994) استفاده شد. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفا کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 40 نفری، پرسشنامه برنامه ریزی مسیر شغلی 881%=α و پرسشنامه ابعاد شناختی توانمندسازی 862%=α بدست آمد. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که:1- بین تمام مولفه های برنامه ریزی مسیر شغلی و کل ابعاد صلاحیتهای حرفه ای رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. 2- مولفه های های شایستگی فنی – کارکردی، خودمختاری، امنیت و ثبات، خلاقیت و کارآفرینی، خدمت و از خود گذشتگی ایثار، چالش محض و سبک زندگی می توانند به طور مثبت و معنی دار ابعاد صلاحیتهای حرفه ای پژوهش، انتشار دانش(تدریس، تلفیق دانش و کاربرد دانش را پیش بینی کنند.
تحلیل پدیدارشناسانه معلمان ابتدایی (دانشجویان ارشد برنامه درسی) از کاربرد رویکرد تلفیقی در تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
264 - 286
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه معلمان ابتدایی از برنامه درسی تلفیقی (درهم تنیده، یکپارچه) انجام شد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ طرح پژوهش، کیفی است. مشارکت کنندگان، معلمان ابتدایی مشغول به تحصیل در کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه الزهراء بودند که تجربه برنامه درسی تلفیقی در طول تدریس داشته اند. روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی توصیفی هوسرلی و از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری معیار استفاده شد. معیار انتخاب نمونه، معلمان ابتدایی شاغل و دارای تجربه برنامه درسی تلفیقی بود. نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. برای اعتباربخشی به داده ها و نتایج به دست آمده از پژوهش، بعد از انجام مصاحبه و پیاده سازی آن، داده ها و تفسیر از آنها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند، قرار گرفت تا آنان صحت داده ها و تفسیر آنها را تأیید کنند. هم زمان با گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل آنها شروع شد. اطلاعات بر اساس مدل کلایزی تجزیه وتحلیل شدند. یافته های تحقیق دربرگیرنده چهار مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی است که مضامین اصلی شامل: مفهوم شناسی برنامه درسی تلفیقی، دلایل روی آوردن به برنامه درسی تلفیقی، نقش معلمان در برنامه درسی تلفیقی و پیامدهای به کارگیری برنامه درسی تلفیقی بود و مورد تحلیل کیفی قرار گرفت. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی تلفیقی ازنظر معلمان دارای تعاریف مختلف، اما همسو باهم است و نقش معلمان در این برنامه راهنما و تسهیلگر و برنامه ریز و طراح حرفه ای است که هرکدام از آنها دلایل مختلفی برای روی آوردن به این برنامه دارند. همچنین، به کارگیری این برنامه دارای نتایج بسیار مفیدی برای معلمان و دانش آموزان است. علاوه بر این، پیشرفت جامعه و نسل جدید و آشنایی آنان با تکنولوژی سبب شده است که روش های سنتی دیگر پاسخگو نباشند.
طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله تحلیلی- استنباطی حاضر به دنبال طراحی الگوی برنامه درسی هویت دینی در دوره اول متوسطه بود. جامعه پژوهشی شامل متن کامل ترجمه تفسیر المیزان بود که با توجه به منطق انتخاب آن از نمونه گیری صرف نظر شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت دینی فرهنگ عینیت یافته اسلامی در وجود انسان است که اگر بخواهیم برای آن الگوی برنامه درسی طراحی کنیم اهدافش شامل سه نوع بینشی (شناخت دایره هستی و پدیدآور، شناخت مقصد و سرانجام، شناخت راه و راهبران زندگی، شناخت خویشتنِ خویش)، گرایشی و کنشی، محتوایش تابع سازمان دهی درهم تنیده/مارپیچی می باشد. "توجه دادن به نشانه های ربوبیت خداوند در آفاق و منظومه هستی، دعوت به تأمل در خود، تبیین، استدلال و احتجاج، استفهام، مشاهده، تمثیل، تذکر و عمل معلم" هم ازجمله روش های یاددهی-یادگیری مورد تأکید در الگو هستند. رویکرد کلی ارزشیابی نیز "فرایندی" است که با در نظر گرفتن استلزامات دینی و نوع نگاه ویژه به نیت، همت و زحمات دانش آموز و همچنین بهره گیری از سه ضلع معلم، دانش آموز و والدین نارسایی های احتمالی را مشخص می کند و بیشتر در خدمت یادگیری می باشد.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
223 - 256
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به طراحی الگوی مطلوب ارتقای مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان را 15 نفر از صاحب نظران آموزش ابتدایی تشکیل می دهند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، برای تحلیل داده ها، از تحلیل محتوای کیفی از نوع تفسیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان ابتدایی، در قالب سه زمینه کلی دانش، نگرش و توانش، و توسط چهار عنصر هدف، محتوا، روش و ارزشیابی انجام می گیرد. بر این اساس، دانش، نگرش و توانش در یک ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و همچنین عناصر اشاره شده برنامه درسی مهارت های زندگی در یک ارتباط چرخه ای قرار دارند که از هدف شروع شده و به ارزشیابی ختم می شوند و نتایج حاصل از ارزشیابی به صورت بازخورد به تدوین و بازنگری اهداف می انجامد. همچنین الگوی طراحی شده نشان می دهد که دوره ابتدایی، دوره پایه ریزی ساختار -شخصیتی، شکل گیری رشد عقلانی، اجتماعی و عاطفی و شخصیت آدمی و توسعه مهارت های بنیادی و حرکتی است، بنابراین لازم است به برنامه درسی مهارت های زندگی، ابعاد دانش، نگرش و مهارت به موازات هم و به طور یکسان مورد توجه قرار گیرند.
تأثیر آموزش چندرسانه ای و ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش ترکیبی و چندرسانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای بود بدین صورت که از بین دانش آموزان شهرستان آق قلا دانش آموزان دوره دوم به تعداد 60 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به صورت همگن ازنظر معدل و نمره ریاضی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی پیشرفت تحصیلی فام تیلور (1994) با 48 گویه است؛ که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد که نشان از پایایی خوب پرسشنامه دارد و روایی آن نیز به کمک استادان و متخصصان حوزه علوم تربیتی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار spss نسخه 26 در دو قسمت تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد فراوانی) و تحلیل استنباطی (کولموگروف اسمیرنف و کواریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترکیبی و چندرسانه ای تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد (00/0>p). بنابراین می توان بیان کرد که آموزش ترکیبی و چندرسانه ای سبب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می گردد.