۱.
کلیدواژهها:
الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی 5E شایستگی تحصیلی شیفتگی تحصیلی
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی 5E بر شایستگی تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی (نیمه تجربی) با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوره دوم شهر ماکو در سالتحصیلی 99-1398 بود که 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مقیاس ارزیابی شایستگی تحصیلی (ACES) دی پرنا و الیوت (1999) و مقیاس شیفتگی مارتین و جکسون (2008) فرم کوتاه (FSS) استفاده شد. گروه آزمایش طی 7 جلسه به روش الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) در نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی بر بهبود شایستگی تحصیلی (با ضریب ایتای 5/26%) و شیفتگی تحصیلی (با ضریب ایتای 1/33%) دانش آموزان اثر مثبت دارد. در مجموع، نتایج این پژوهش برتری آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی (5E) در افزایش شایستگی تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان را نسبت به روش سنتی نشان داد.
۲.
کلیدواژهها:
آموزش فراگیر دانش معلمان دانش آموزان با نیازهای ویژه
آموزش فراگیر با حضور دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس عادی در راستای عدالت آموزشی، برای موفقیت نیازمند شرایطی است که یکی از این الزامات، دانش معلمان درباره این گروه از دانش آموزان و داشتن آمادگی برای پذیرش آنها در کلاس خود است. در پژوهش توصیفی - پیمایشی حاضر، پرسشنامه ای برگرفته از خرده مقیاس "میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیاز ویژه و آموزش فراگیر" پرسشنامه ی نگرش سنجی استفاده شد. خرده مقیاس ذکر شده به صورت یک پرسشنامه طراحی و پس از اجرای مقدماتی، در میان 107 نفر از معلمان ابتدایی شهر بیجار که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند توزیع گردید. و میزان دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه، آموزش فراگیر و آمادگی آنها برای پذیرش این دانش آموزان در کلاس بررسی شد. یافته ها نشان دادند که معلمان حاضر در نمونه، در این زمینه دانش کافی نداشتند و با توجه به نتایج آزمون t تک نمونه ای، دانش معلمان به طور معناداری پایین تر از میانگین فرضی بود و اکثر آنها آمادگی تدریس در یک محیط فراگیر را نداشتند. بنابراین برای بهبود این وضعیت توصیه می شود که معلمان داوطلب برای آموزش فراگیر شناسایی و پس از گذراندن دوره های آموزشی مناسب، در این جهت به کار گرفته شوند.
۳.
کلیدواژهها:
برنامه درسی سازنده گرایی عملکرد تحصیلی علوم تجربی
هدف از این پژوهش ترکیبی دو مرحله ای اکتشافی متوالی، طراحی برنامه درسی سازنده گرا و تأثیر آن بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی بود. در مرحله اول با رویکرد کیفی و با واکاوی متون مختلف، به روش تحلیل مضمون داده ها استخراج شد سپس جهت ساخت شبکه مضامین و مدل برنامه درسی سازنده گرا با خبرگان و اساتید حوزه برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. مضمون های احصایی از داده های کیفی به صورت یک مدل آموزشی ارائه گردید. در مرحله دوم به روش آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقایسه شد. جامعه آماری در بخش کمی تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه ششم ابتدایی شهرستان صحنه بود که به صورت خوشه ای چند مرحله ای دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آزمون محقق ساخته جهت سنجش عملکرد تحصیلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره(یا یک راهه) نشان داد که برنامه درسی سازنده گرا موجب بهبود عملکرد یادگیرندگان در ابعاد محتوایی، شناختی و تحقیق علمی می شود.
۴.
کلیدواژهها:
طنز طنز آموزشی مرور توصیفی
هدف از پژوهش حاضر، ارائه خلاصه ای از تحقیقات در مورد طنز و پیامدهای آن در کلاس درس است. روش تحقیق این مقاله کیفی و به روش مرور توصیفی است. در این تحلیل مقالات کمی و کیفی مرتبط، با محوریت طنز آموزشی که در 6 سال اخیر در پایگاه های علمی خارجی مانند الزویر، اسپرینگر، اریک، ساینس دایرکت و پایگاه های داخلی سید و دانش لینک به چاپ رسیده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش ابتدا 35 مقاله شناسایی شد اما در ادامه با توجه به کیفیت و ارتباط مقالات با موضوع طنز در آموزش در مجموع 16 مطالعه به همراه نام محقق، نوع مطالعه، تعدادنمونه، محل پژوهش، سال و یافته ها در تحلیل نهایی قرارگرفت. در مجموع طنز آموزشی پیامدهای مثبت، منفی و چالش هایی را به همراه دارد. پیامدهای مثبت طنز در آموزش در سه مؤلفه اصلی روانشناختی، فیزیولوژیکی و اجتماعی خلاصه شد. علاوه بر نکات مثبت، طنز در آموزش می تواند با پیامدهایی منفی مانند حواسپرتی دانش آموزان و عدم انتقال مفاهیم اصلی همراه گردد. همچنین اگر توهین آمیز یا پرخاشگرانه محسوب شود باعث کاهش احساس تعلق و احساس اضطراب و ملالت در دانش آموزان می شود. بنابراین هنگام استفاده از طنز در کلاس باید جنبه های مثبت و منفی آن را در نظر بگیرند.
۵.
کلیدواژهها:
آموزش مجازی چالش ها یادگیری الکترونیکی کرونا
هدف از این پژوهش شناسایی مشکلات و چالش های آموزش مجازی در دوران شیوع کرونا در مقطع ابتدایی است. پژوهش حاضر، کیفی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع پدیدارشناسی اکتشافی است. جامعه هدف پژوهش شامل کلیه خانواده های دانش آموزان مقطع ابتدایی ساکن شهرستان اردکان بود که در سال تحصیلی 1400-99 دارای حداقل یک دانش آموز در این مقطع بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه پیدا کرد که در نهایت نمونه به 10 نفر رسید. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون کدگذاری شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مشکلات آموزش مجازی در حوزه های «آموزش»، «معلم و مدرسه»، «والدین»، «دانش آموزان» و «زیرساخت های آموزش مجازی» شناسایی شد. نتایج نشان داد که مشکلات آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا، نه تنها متفاوت از مشکلات آموزش حضوری است؛ بلکه، به دلیل عدم آمادگی خانواده ها برای مواجهه با این مشکلات، گستردگی بیشتری نیز نسبت به آموزش های مجازی پیش از این دارند. با درنظر گرفتن این مشکلات، می توان جهت فراهم کردن زیرساخت های آموزش مجازی و پایه ریزی بستر فرهنگی برای پذیرش آن اقدام کرد به طوری که در آموزش های مجازی بعد از دوران پاندمی نیز مفید واقع شود.
۶.
کلیدواژهها:
روش تدریس همیاری آزمایشگاهی پیشرفت تحصیلی علوم تجربی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش تدریس همیاری با روش تدریس آزمایشگاهی بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و شاخص های شناختی فراگیران اجرا شد.روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه های مقایسه است. جامعه آماری این تحقیق را 1560 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان خوی که در سال تحصیلی1399-1398 مشغول به تحصیل بوده اند تشکیل می دهد.برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است که 60 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش آزمون های پیشرفت تحصیلی محقق ساخته از تمام مطالب کتاب درسی علوم پایه پنجم (پیش آزمون) با پایایی 73/0 به روش کودر ریچاردسون 21 و مطالب تدریس شده از کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم(پس آزمون) با پایایی 75/0 به روش کودر ریچاردسون21 است. یادداری، درک و کاربست مطالب آموخته شده به عنوان شاخص های شناختی در نظر گرفته شدند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که استفاده از روش تدریس همیاری در مقایسه با روش تدریس آزمایشگاهی تأثیر برتر معناداری بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی شاخص های درک(25/7=F و 05/0≥P) و کاربست(71/34=F و 05/0≥P) دارد ولی بر دانش(46/0=F و 05/0≤P) تفاوتی مشاهده نشد