فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب متوسطه اول و دوم بر اساس توجه به مشارکت سیاسی و دینی (مطالعه موردی: کتب مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت از نوع کیفی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کتاب های درسی دوره اول و دوم متوسطه بود. کتاب های مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوا است که روایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب پایایی مرکب 78/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و همچینی آزمون خی دو، آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که در مولفه مشارکت سیاسی، بیشترین فراوانی مربوط به شرکت در راهپیمایی ها با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به گرامیداشت مناسبت های انقلابی و مذهبی و عضویت در نهادهای سیاسی با 0 مورد است. در مولفه مشارکت دینی، بیشترین فراوانی مربوط به هزینه کردن در مراسمات مذهبی با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به نماز جمعه، مراسم شب های احیا، اعیاد مذهبی، مراسم اعتکاف، برگزاری مراسم دینی در منزل، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت خمس و زکات و جهاد با 0 مورد می باشد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان توجه به مولفه های مشارکت سیاسی و دینی در کتب مورد مطالعه وجود ندارد
بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
13-40
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی بود. به این منظور، از روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های جامع سطح اول شهر تهران، در سال تحصیلی 1400-1399 برابر با 4211 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای، 352 نفر از آن ها مورد پژوهش قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی فرزانه و همکاران (2022) استفاده شد که روایی آن با استفاده از روش های روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (a= 0.98) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و تحلیل واریانس یک راهه، در نرم افزار Spss استفاده گردید. یافته ها نشان داد که، وضعیت شایستگی های اعضای هیأت علمی به صورت کلی بالاتر از متوسط قرار دارد و در بین دانشگاه های جامع سطح یک شهر تهران، از حیث وضعیت شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل ها در خصوص هر یک از مولفه های الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی نیز انجام شد که بیانگر تفاوت میان دانشگاه ها در برخی از مولفه ها بود. در مجموع نتایج گویای این است که ، حتی دانشگاه های سطح اول کشور نیز از حیث برخی از مولفه های اساسی موردنظر دانشگاه کلاس جهانی فاصله قابل توجهی تا وضعیت ایده آل دارند؛ و این مهم توجه دوچندان سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام آموزش عالی کشور را می طلبد.
بررسی رابطه بین روش تدریس، انگیزش و یادگیری دانشجویان (مقایسه ای بین دانشجویان مهندسی و غیرمهندسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۹
91 - 109
حوزههای تخصصی:
یادگیری و انگیزش دانشجویان همواره از موضوعات مهم در آموزش عالی بوده اند و عوامل مؤثر بر آنها به شیوه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس بر انگیزش و یادگیری دانشجویان انجام شده است. تحقیق به صورت پیمایشی و در بین دانشجویان دانشگاه زنجان انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه به صورت حضوری و برخط جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart PLS 3 استفاده شد. یافته ها نشان داد در کل، رابطه معناداری بین متغیرها وجود دارد ولی این همبستگی در دانشکده های علوم و کشاورزی معنادار نبود. همچنین روش تدریس تأثیر معناداری بر انگیزش و یادگیری دانشجویان داشت. به علاوه، انگیزش نقش میانجی را در رابطه بین روش تدریس و یادگیری دانشجویان ایفا می کرد. نتایج آزمون میانگین نشان داد که تفاوت معناداری در متغیرهای پژوهش در بین دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد. به علاوه، مدل تحقیق در بین دانشجویان دانشکده های مهندسی با دانشکده های علوم انسانی و علوم، تنها در یک مسیر (تأثیر روش تدریس بر انگیزش) تفاوت معناداری داشت
The Future of Robotics in Special Needs Education
حوزههای تخصصی:
The integration of robotics in education has garnered increasing attention, particularly in the realm of special needs education. As technology evolves, so does its potential to enhance learning experiences for students with disabilities. This letter explores the current state and future prospects of using robotics in special needs education, drawing on recent research to highlight both the challenges and opportunities. The future of robotics in special needs education holds immense promise. By enhancing academic skills, boosting motivation and engagement, and supporting social and emotional development, robotics can significantly improve the educational experiences of students with disabilities. However, to realize this potential, it is essential to address the challenges related to design, accessibility, and educator training. Continued research and innovation will be crucial in ensuring that robotics can serve as an effective tool in special needs education, providing tailored support that meets the diverse needs of all students.
Social Development in Gifted Children: Challenges and Opportunities
حوزههای تخصصی:
Gifted children, recognized for their exceptional intellectual abilities and advanced cognitive skills, often face unique challenges and opportunities in their social development. This letter aims to shed light on these complexities, exploring the factors that influence the social skills of gifted children and suggesting strategies for supporting their social growth. Continued research is vital to understand better the social development of gifted children and the effectiveness of various interventions. Studies focusing on diverse populations and contexts can provide insights into how different factors influence social outcomes. By building a robust evidence base, educators, parents, and policymakers can develop more effective strategies to support the social development of gifted children. The social development of gifted children is a multifaceted issue that requires a nuanced understanding of their unique challenges and opportunities. While gifted children may face difficulties in peer acceptance and social-emotional adjustment, they also possess advanced social skills and problem-solving abilities that can be harnessed to promote positive social interactions. Educators and parents play a crucial role in providing the support and interventions needed to nurture these skills. By adopting an equity-focused approach and implementing innovative strategies, we can ensure that gifted children thrive both socially and academically.
جستاری آسیب شناسانه بر روش های آموزشگری دروس دینی از منظر روانشناسی آموزش
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب های روش های آموزشگری دروس دینی از دیدگاه روان شناسی تربیتی است. این پژوهشِ کیفی، با روش تحقیق نظرورزی انجام شده است. برای تحلیل یافته ها، از روش تحلیل استنباطی استفاده شده و سپس با اتکاء به نظریات و یافته های پژوهشی در روانشناسی تربیتی، هر یک از مقولات، مورد نظرورزی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که روش های آسیب زا در آموزشگری دروس دینی عبارتند از: آموزشِ معلم محور، اتکای افراطی به روش تدریس سخنرانی، تدریس انفرادی، ضعف در دانش محتوایی، کمبود دانش پداگوژی محتوا، حافظه محوری، ضعف در مدیریت کلاسی، آرایش کلاسی سنّتی و استفاده نکردن از فناوری های نوین آموزشی. نتایج حاصل از تحقیق نمایانگر آن است که برای بهبود کیفیت آموزشگری علوم دینی، بهتر است از روش های نوین مثل آموزش یادگیرنده محور، بحث های گروهی، فعالیت های جمعیِ پروژه مدار و تدریس مشارکتی استفاده شود.
بررسی رابطه ی اختلالات بالینی و سبک های فرزندپروری با وابستگی به بازی های کامپیوتری در دانش آموزان متوسطه ی اول شهر نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی اختلالات بالینی و سبک های فرزندپروری با وابستگی به بازی های کامپیوتری در دانش آموزان متوسطه ی اول شهر نی ریز بود. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب شیوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول شهرستان نی ریز (990 نفر) در سال 1403-1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون SCL-90-R، پرسشنامه ی سبک های فرزندپروری دیانا بامریند (1971) و پرسشنامه ی وابستگی به بازی های رایانه ای آنتوران (2008) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین اختلالات بالینی با وابستگی دانش آموزان به بازی های کامپیوتری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سبک های فرزندپروری قاطعانه با وابستگی دانش آموزان به بازی های کامپیوتری رابطه ی منفی و معنی دار و بین سبک های فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه با وابستگی دانش آموزان به بازی های کامپیوتری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین شکایت جسمانی، اضطراب، روان رنجوری و توافق پذیری به عنوان قوی ترین متغیرها برای پیش بینی وابستگی دانش آموزان به بازی های کامپیوتری بودند.
تأثیر روش ایده جویی اسکمپر بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش ایده جویی اسکمپر (روشی برای افزایش خلاقیت) بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان پسر کلاس چهارم ابتدایی شهر یزد صورت گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی است و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل همه دانش آموزان پسر کلاس چهارم ابتدایی شهر یزد با تعداد 6173 نفر بود که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه حاضر 58 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با تعداد برابر قرار گرفتند. قبل از انجام طرح آزمایشی، هر دو گروه آزمون خلاقیت تصویری تورنس فرم الف (TTCT) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (AMT) را انجام دادند و نتایج نشان داد قبل از شروع مداخله، خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری ندارد. هر دو گروه به پیش آزمون ها پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت آموزش روش ایده جویی اسکمپر قرار گرفت. در نهایت، هر دو گروه مجدداً به آزمون ها پاسخ دادند (پس آزمون). داده ها با استفاده از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1977) جمع آوری شد و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که تفاوت معناداری در پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در میانگین انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن (پشتکار، اعتماد به نفس، سخت کوشی و انعطاف پذیری) وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آموزش روش اسکمپر بر انگیزه پیشرفت و مؤلفه های آن در دانش آموزان مؤثر است.
ارائه مدل پارادایمی دو سوتوانی سازمانی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمی دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران به روش کیفی انجام شد . مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و کارشناسان نظام آموزشی ومدیریت آموزشی در کشور بوده است . بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ونمونه گیری نظری (به منظور رسیدن به اشباع نظری ) و با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش وپرورش و مدیریت آموزشی در کشور مصاحبه انجام شد . یافته های پژوهش بیانگر این بود که توسعه محیط رقابتی و تطور مفهوم بالندگی به عنوان عوامل علی مطرح هستند که بر دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران تأثیر گذاشته و به عبارت دیگر ضرورت دوسوتوانی را توجیه می کنند . وجود رهبران به عنوان استراتژیست تغییر ، فقدان انگیزش در حوزه ی نوآوری ، فقدان دسترسی مستقل به منابع و ساختار غیرقابل انعطاف جزء عوامل زمینه ای شناخته شد . همچنین عواملی مانند جهانی شدن و بینش سازمانی بر راهبردهای تحقق دوسوتوانی که شامل افزایش پهنای باند فردی وسازمانی ، توسعه فراموشی سازمانی و توسعه بازاریابی وجذب مخاطب بوده ، تأثیرگذارند . در صورت تحقق دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزشی می توان شاهد پیامدهایی چون بقای سازمانی ، ارتقای سطح رضایت و توسعه ی پایدار بود .
تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر ارتقای امید تحصیلی و بهبود انگیزش در دانش آموزان دختر متوسطه ی اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
269 - 286
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از مشکلات و مسائل تحصیلی مانند کم علاقگی به یادگیری، افت تحصیلی و افزایش ترک تحصیل به انگیزش تحصیلی و نبودن امید تحصیلی مربوط می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر ارتقای امید و بهبود انگیزش در دانش آموزان است. تحقیق حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مجتمع آموزشی دخترانه ستوده در سال تحصیلی 1399-1398 در تهران بودند که بهطور تصادفی، تعداد 20 دانش آموز در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی عبدخدایی، سیف، کریمی و بیابانگرد (1387) و پرسشنامه امید تحصیلی کمپیل و کاون (2001) با 9 سؤال و نیز بسته آموزشی ذهن آگاهی در هشت جلسه 2 ساعته بود و در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. داده ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر امید تحصیلی و ارتقای انگیزش تحصیلی تأثیر مثبت و معناداری داشته است. بر اساس نتایج این پژوهش، استفاده از آموزش ذهن آگاهی برای بهبود ارتقای امید و بهبود انگیزش در دانش آموزان توصیه می شود.
تحلیلی از برنامه درسی مالی در نظام آموزش و پرورش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
35 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش حاضرمعرفی جایگاه سواد مالی در نظام آموزش و پرورش می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی به روش مروری سیستماتیک آمیخته است. پژوهش منتشر شده بدین گونه بوده است که برای جمع آوری این اطلاعات از پایگاه اطلاعاتی مگ ایران، نورمگز، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، ایرانداک، google scholor، since direct ،springer و در مجلات و فصلنامه بررسی درسی ، برنامه درسی مالی ، مؤلفه های برنامه درسی مالی ، سواد مالی ،سواد اقتصادی و ترکیبی دربازه زمانی بین سال 2017 تا 2020میلادی مورد جستجو قرارگرفت . با روش نمونه گیری هدفمند ، از میان 172مقاله و پایان نامه مورد بررسی شده 24 مقاله مرتبط با موضوع انتخاب شدند . سپس باتوجه به مولفه های برنامه درسی مالی در نظام آموزش و پرورش از مقاله های مرتبط استخراج و در قالب ساختاری تنظیم شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه به نقش سواد مالی و اقتصادی در دنیای امروز تأکید بیشتر بر مؤلفه های سواد مالی و اقتصادی در محتوای کتب درسی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد و رویکرد های فعال تدریس در آموزش این مفاهیم مورد انتظار است. معلم نقش راهنما و تسهیل گر دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد.
اثربخشی مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلیه والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی از آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1401 بود که تعداد آن ها به طور تقریبی برابر با 1460 نفر بود. حجم نمونه نیز در این پژوهش نیز تعداد 30 نفر از والدین دانش آموزان که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اضطراب بک (1990)، تفکر انتقادی کالیفرنیا (1997) و پروتکل مهارت آموزش سواد رسانه ای بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از طریق آخرین نسخه نرم افزار 26SPSS انجام شد. در این تحقیق از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اثربخش است، با توجه به اندازه اثر، مهارت آموزش سواد رسانه ای بر تفکر انتقادی تاثیر بیشتری نسبت به اضطراب والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی دارد.
پیشبینی درگیری تحصیلی و خوشبینی تحصیلی بر اساس ویژگی های شخصیت تاریک(ماکیاولیسم، خودشیفته، پسیکوپات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
56 - 67
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش ویژگی های شخصیت به عنوان یکی از مهم ترین آیتم ها در موفقیت، پیشرفت و افت تحصیلی دانش آموزان به حساب می آید. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی درگیریتحصیلی، خوشبینی تحصیلی، بر اساس ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، خودشیفته، جامعه ستیز) در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. جامعه ی مورد پژوهش را کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) دوره متوسطه دوم (پایه ی دهم، یازده و دوازدهم) منطقه 18 شهر تهران تشکیل می دهند (8244 نفر) که در سال 1402-1401 به تحصیل اشتغال داشتند. بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه برابر با 368 نفر (202 دختر، 166پسر) براساس روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس پرسشنامه ی درگیری تحصیلی آپلتون و همکاران، خوشبینی تحصیلی دانش آموز (شان- موران، بانکول، میشل و مور) و شخصیت تاریک (جونسون و وبستر) توسط هر آزمودنی تکمیل گشت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون معناداری ضرایب همبستگی، و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها نشان داد که بین درگیری تحصیلی، خوشبینی تحصیلی با ویژگی های شخصیت تاریک همبستگی منفی و معنا داری وجود داشت (به ترتیب 754/0-، 779/0-)، به همین ترتیب نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولیسم، پسیکوپات، خودشیفته) می تواند متغیرهای درگیری، خوشبینی را در سطح 95% پیش بینی کند و جهت رابطه به صورت معکوس می باشد، لذا می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولیسسم، پسیکوپات، خودشیفته) روی متغیرهای تحصیلی ذکرشده تأثیرگذار می باشد
نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
214 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوم شهر بابل می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 50 معلم و 336 دانش آموز به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه؛ تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش (Esterank et al, 2018)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Fam & Taylor, 1999)، و پرسشنامه رضایت تحصیلی (Diener, et al., 1985) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرکز بر آموزش(۰۱/۰>p، ۴۵۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۲۴۱/0=β)، معلمان در کلاس بر عملکرد تحصیلی تأثیر مثبت دارد. هم چنین نتایج نشان داد که رضایت تحصیلی دانش آموزان در تأثیر تمرکز بر آموزش (۰۱/۰>p، ۱۳۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۱۴۳/0=β) بر عملکرد تحصیلی نقش میانجی دارد. بنابراین معلمان می توانند با تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش، میزان آموزش و یادگیری را به حداکثر برسانند تا از این طریق میزان موفقیت و رضایت تحصیلی دانش آموز در کلاس ها بیشتر شود.
بررسی پدیده های فیزیک از دیدگاه قرآن و تبیین روش های برتر آموزش فیزیک با الگوگیری از آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ق رآن مجید با آن که بیشتر در صدد بیان مسائل هدایت جامعه به تکامل روحی و معنوی می باشد، با این همه نه تنها با مباحث علمی و یافته های قطعی و حقیقی تعارضی ندارد، بلکه حاوی گزاره هایی از علوم و نکات علمی می باشد که به وضوح قابل برداشت است و با تازه ترین قوانین و نظریات اثبات شده علمی هماهنگی دارد؛ برای نمونه، می توان به مواردی همچون زوجیت اشیاء، قانون ترمودینامیک، جهان موازی، تنیدگی کوانتمی و سیاه چاله های فضایی اشاره نمود. در طول تاریخ ، همواره منبعی مطئن و زلال برای دانشمندان اسلامی بوده است شناسایی مباحث فیزیک و شیوه های برتر تدریس آن با الگوگیری از آیات قرآن، به بالندگی هرچه بهتر اساتید دانشگاه و معلمان آموزش و پرورش کمک می نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که برخی از مباحث فیزیک و روش تدریس آن قابل الگوگیری از قرآن می باشد و اندیشمندان اسلامی با تدبر در آیات نورانی قرآن می توانند به اکتشاف مسایل جدیدتری از علوم دست یابند. در این تحقیق، سعی شده است ابتدا مباحث فیزیک که همخوانی با قرآن دارد، ذکر گردد، سپس روش های برتر تدریس آن با الگوگیری از آیات قرآن استخراج گردد.
تأثیر شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی با نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی با نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است. روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر شاهرود تشکیل داده اند که تعداد کل جامعه حدود 17 هزار نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 302 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا و بامریند (1973)، پرسشنامه اختلال اضطراب جدایی (SASC) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1999) بهره گرفته شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت آزمون فرضیات پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد، دلبستگی ناایمن بر اضطراب جدایی دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در ارتباط بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و اضطراب جدایی نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: کودکانی که در معرض اختلال اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن هستند نیاز به حمایت های روانشناختی بیشتری داشته و لازم است جهت برخورد مناسب با این کودکان مهارت های لازم به والدین آنها آموزش داده شود.
ارزیابی الگوی توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی مراکز پژوهش سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی الگوی توسعه مشارکت معلمان و دانش آموزان در فعالیت های پژوهشی مراکز پژوهش سرای دانش آموزی است. روش پژوهش حاضر، کمی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی، مدیران مدارس، مدیران پژوهش سرا، کارشناسان پژوهش سرای و کارشناسان پارک علم و فناوری به تعداد 250 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی حجم نمونه 110 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بر اساس متون پیشینه و مصاحبه های بخش کیفی پژوهش بود. پایایی و روایی در PLS در دو بخش مدل های اندازه گیری و ساختاری مدل ارزیابی شد. همچنین، از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart- PLS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد ضریب مسیر تاثیر عوامل زمینه ای بر راهبردها(24/0)، شرایط علی بر راهبردها(44/0)، عوامل مداخله گر بر راهبردها(32/0) و تاثیر راهبردها بر پیامدها(73/0) بود. همچنین، شاخص قدرت پیش بین Q2 برای متغیرهای وابسته راهبردها (0.429)، پیامدها (0.412) در سطح بسیار مطلوبی قرار داشته و شاخص ضریب تعیین مدل برای متغیرهای راهبردها (0.754) و پیامدها (0.534) نیز در سطح بالا برآورد شده است. شاخص برازش GOF نیز برابر با 0.573 شد که قدرت کلی مدل را نشان می دهد. می توان نتیجه پرفت الگوی پیشنهادی دارای برازش مناسبی است و می تواند مورذد توجه برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش کشور قرار گیرد.
طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد و ارزیابی کارایی آن بر استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و تعیین اعتبار و کارایی آن بر میزان استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی آنان انجام گرفته است. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام گرفت. ابتدا بسته آموزش پذیرش و تعهد با اتکا بر شش فرایند هسته ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و نتایج بخش پدیدارشناسی پژوهش طراحی شد. پس از اعتباریابی با استفاده از روایی صوری و ضریب روایی محتوایی، طی طرح A-B با آزمودنی های مختلف، 3 نفر دانش آموز با اختلال یادگیری ویژه، با اسپسیفایر خواندن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کارایی بسته آموزش پذیرش و تعهد در سه مرحله (خط پایه، 8 جلسه درمان و پیگیری)، با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی ساموئلز، فرسودگی مربوط به مدرسه و استرس تحصیلی گادزلا مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دیداری داده ها نشان داد که برنامه «آموزش پذیرش و تعهد» از اعتبار کافی برخوردار است. زیرا روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید شد و روایی محتوایی 83/0 محاسبه شد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه طراحی شده بر کاهش استرس و فرسودگی تحصیلی و بر افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. و این اثربخشی در مرحله پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق و اثربخشی آن بر متغیرهای تحصیلی مختلف در گروه دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، این پژوهش زمینه را برای بررسی اثربخشی این برنامه بر سایر متغیرهای روان شناختی در گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای خاص فراهم می کند.
مقایسه میزان اثربخشی آموزش زیست شناسی به روش کلاس معکوس در دانش آموزان دختر مدارس تیزهوشان و عادی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
51 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش به روش کلاس معکوس بر میزان یادگیری و انگیزش درس زیست شناسی است. نمونه آماری شامل 86 دانش آموز دختر شهرستان آمل در سال تحصیلی 1398-1399، در چهار کلاس توسط یک دبیر در دو دبیرستان عادی و تیزهوشان به صورت سنتی و کلاس معکوس با روش شبه آزمایشی تحت آموزش قرار گرفتند. تحلیل داده های حاصل از آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه انگیزش با آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزارSPSS انجام شد. یافته ها نشان داد گروه های آزمایش و گواه در همه متغیرهای مورد مقایسه دارای تفاوت معنی دار می باشند، اما در گروه های آزمایش تغییر محسوس تری مشاهده شده است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت بین گروه آزمایش و گروه گواه، از نظر انگیزه و پیشرفت تحصیلی تفاوت معنى دارى وجود دارد. کلاس معکوس موجب تقویت همکاری های گروهی و یادگیری عمیق مفاهیم می شود. از بررسی پرسشنامه والدین مشخص شد آنان نسبت به این روش تمایل دارند ولی بعضی عوامل از موانع به شمار می روند. همچنین میزان اثربخشی این روش در مدارس عادی بیشتر از تیزهوشان بود که ممکن است به علت انتظارات خانواده و عوامل آموزشی در مدارس تیزهوشان ، تمایل دانش آموزان به کاربرد شیوه های نوین را کاسته باشد.
شناسایی دلایل احساس خستگی و کسالت در دانشجومعلمان طی آموزش های مجازی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی دلایل ایجاد احساس خستگی و کسالت در دانشجومعلمان طی آموزش های مجازی درسال تحصیلی 1400-1399 بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد بررسی دانشجومعلمان پردیس شهیدهاشمی نژاد مشهد (1180 نفر) بودند که تعداد 25 نفر از آنها با روش هدفمند و مبتنی برملاک به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه ساختارنایافته بود. متن مصاحبه ها در سه گام تجزیه و تحلیل شد و اعتبار آنها توسط دوکدگذار دیگر بررسی شد. یافته ها منتهی به شناسایی 2 مضمون فراگیر، 5 مضمون سازمان دهنده و 14 مضمون پایه شد. نتایج پژوهش نشان داد که تقریبا همه مشارکت کننده ها احساس خستگی و کسالت را طی آموزش های مجازی در دوره کرونا، به میزان زیادی تجربه کرده اند. همچنین برای آموزش موثر دانشجومعلمان در فضای مجازی، برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان، نیازمند بازنگری جدی از نظر محتوا-حجم، زمان آموزش، شیوه تدریس و نیز ارزشیابی اساتید است.