فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۵۰-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، نقد و مقایسه انسان فرهیخته سند تحول از منظر ابن سینا بوده و برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش تطبیقی بهره گرفته شده است. مبانی فلسفی تربیت و ویژگیهای هر دو دیدگاه درباره انسان فرهیخته به طور تفصیلی و در قالب عناوین متعدد مطرح شده و مورد مقایسه قرارگرفته است. بررسی مواضع خلاف و وفاق نشان داد که مبانی فلسفی تربیت در هر دو دیدگاه با توجه به دین اسلام شکل گرفته است، در نتیجه در هر دو دیدگاه بنیانهای نظری در تربیت انسان فرهیخته آموزه های دینی و قرآنی است. بررسی مبانی فلسفی تربیت در هر دو نظام تربیتی نشان داد که تصویر انسان فرهیخته را نمی توان تنها ذیل مبحث مبانی انسان شناسی مشاهده کرد. در هر دو دیدگاه، هدف غایی از تربیت انسان فرهیخته رسیدن به قرب الهی ذکر شده است. از وجوه اشتراک انسان فرهیخته سینوی و سند تحول می توان به ویژگیهایی همچون نگرش غیرابزاری به دانش، حرفه گرایی و اجتماعی بودن اشاره کرد و همین طور از وجوه افتراق آنها ویژگیهایی همچون تعقل، اراده و اختیار و ابعاد تربیت قابل ذکر است. در نظام تربیتی سینوی تربیت عرفانی نقشی برجسته دارد. با توجه به امکان به کارگیری آرای ابن سینا در مورد انسان فرهیخته در نظام آموزشی ضروری است که در بازنگری و اصلاح مبانی نظری سند تحول نقاط اشتراک مورد توجه قرار گیرد.
طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
114 - 137
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگی های ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای اکتشاف مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. یافته ها: پس از انجام مصاحبه های کیفی و کدگذاری ها، مقوله های کلی، مقوله های فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد.نتایج: مدیران وزارت آموزش و پرورش و تمامی ذینفعان مدارس با توجه به عوامل علی و شرایط زمینه ای و مداخله ای و اتخاذ راهبرد هایی در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، توسعه مدیریت دانش و یادگیری، یادگیری تیمی و مشارکتی، شبکه ارتباطات یادگیری و مدرسه خودارزیاب، مسئول و پاسخگو می توانند از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهره مند شوند.
بررسی رابطه سختکوشی تحصیلی علمی و تصورات از یادگیری با نقش میانجی خودکارآمدی یادگیری علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
139 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سختکوشی تحصیلی علمی و تصورات از یادگیری با نقش میانجی خودکارآمدی یادگیری علوم در بین دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد انجام شد.روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 357 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سختکوشی تحصیلی علمی (وانگ و تسای، 2016)، خودکارآمدی یادگیری علوم (لین و تسای، 2013) و تصورات از یادگیری (لی و جانسون و تسای، 2008)، استفاده شد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد خودکارآمدی یادگیری علوم بر تصورات از یادگیری و سختکوشی تحصیلی علمی بر خودکارآمدی یادگیری علوم و تصورات از یادگیری اثر مستقیم دارد؛ همچنین، سختکوشی تحصیلی علمی بر تصورات از یادگیری از طریق خودکارآمدی یادگیری علوم تاثیر غیرمستقیمی داشته است. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج پژوهش حاضر نقش متغیرهای انگیزشی و شناختی را در تبیین تصورات از یادگیری مورد تائید قرار داد که دربر دارنده تلویحات سودمندی برای فرآیند یادگیری علمی است.
بررسی رابطه جوخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گیری نقش ذهن آگاهی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است و همه ارکان علمی در راستای بهبود و اثر بخشی آن تلاش های بسیاری را صورت داده اند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بررسی رابطه جو خانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گری نقش ذهن آگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 707 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های جوخانواده هیل برن، سرمایه روان شناختی لوتاز و همکاران، ذهن آگاهی براون و ریان) و اشتیاق تحصیلی فدریکز و همکاران، را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری داده ها، مدل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و جوّخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنی دار (001/0) و مثبت دارد. همچنین جو خانواده و سرمایه روان شناختی از طریق ذهن آگاهی بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. یافته ها نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جوّخانواده، سرمایه روان شناختی و ذهن آگاهی، می توان افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان را انتظار داشت. با توجه به اینکه ذهن آگاهی می تواند محصول نهایی جو خانواده و سرمایه روان شناختی باشد، آگاهی والدین از این مهم، سمت و سوی این متغیرها به اهمیت تحصیل و اشتیاق تحصیلی را تقویت می کند
مفردات الأصوات في القرآن الکریم بین العلم و اللغة
حوزههای تخصصی:
هناک تناسق بین العلم و القرآن طالما وجدناه على مرّ العصور و من خلال هذا الاتفاق فی ما بینهما یثبت القرآن اعجازه للبشریه کافه و اوجه اعجازه الجانب العلمی و اللغوی و یتضح ذلک فی الاصوات التی ذکرت فی القرآن و کما بیّن العلم لنا أنّ للاصوات طاقات و امواج و ذبذبات تسبب الارتعاش و کما لها قوه لم یتجاهلها القرآن و و قد ذکر فی مواضع کثیره تقسیماتا دقیقه تلفت النظر على الامعان بها ، نسعی فی هذا المقال أن نطبق بین العلم و اللغه و أن نقوم بدارسه المواضیع العلمیّه التی أشار الیها الدکتور علی منصور الکیالی فی کتابه" القرآن علم و بیان "و تطبیقها مع اللغه حسب اراء اللغویین حول هذه الاسماء ، و جهدنا أن نقوم بإیضاح عن الصوت بصوره عامه و الصوت عند الانسان و جهاز النطق و السمع لدیه لأنّ شده الاصوات لدى الانسان یربطها التناسق السمعی و کیفیه مرور هذه الاصوات من خلالها. و قد ذکر القرآن الکریم مفردات کالرِّکز و الهَمسِ و النّجوى و الصّیحَه و الرَّجفَه و الصّاخّه و لکل منها طاقتها و قدرتها و مستواها و هذا الاکمال بین العلم و اللغه یثبته القرآن بجداره و ذکر کل کلمه بمکانها حسب قدرتها و طاقتها التی توجدها لدى السمع.
مطالعه اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر توجه انتخابی، ادراک فضایی و استدلال ریاضی در کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
235 - 258
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عملکرد تحصیلی کودکان دچار اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زمینه ریاضی و حیطه های مربوط به ریاضی تحت تأثیر اختلال ایشان قرار می گیرد و امروزه روش آموزشی خودتنظیمی برای رفع مشکلات این کودکان تجویز می شود، لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر توجه انتخابی، ادراک فضایی و استدلال ریاضی در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1401 صورت گرفت. روش پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده های گردآوری شده، کمّی و مبتنی بر رویکرد شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری متشکل از تمامی کودکان پسر مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی سنین 9 تا 12 سال (سال چهارم تا ششم) در شهر کرج بوده که در بازه زمانی 4 ماهه اول سال 1401 به مراکز مشاوره و یا روان پزشکی مراجعه داشتند و درنهایت به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 30 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آموزش خودتنظیمی و گواه تقسیم شدند. ب رای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خرده آزمون پردازش دیداری-فضایی از هوش آزمای نوین تهران-استانفورد-بینه، نسخه پنجم، آزمون توجه انتخابی و خرده آزمون استدلال ریاضی هوش آزمای نوین تهران-استانفورد-بینه، نسخه پنجم استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش در 10 جلسه (45 دقیقه ای و 2 بار در هفت ه) آموزش داده شد و گروه کنترل در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره) با نرم افزار SPSS-24 و AMOS- 21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودتنظیمی تنها بر روی استدلال ریاضی کودکان تأثیر داشته است. بر این اساس مهارت خودتنظیمی را می توان در دنیای واقعی به کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی آموزش داد تا این کودکان را برای ورود به دنیای اجتماعی واقعی، پیچیده و نامتجانس خارج از مدرسه آماده شوند.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ناحیه ۱ شهر اهواز که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. از بین جامعه آماری مذکور، تعداد ۲۸ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۴ نفر) و کنترل (۱۴ نفر) گمارده شدند. برنامه آموزش تفکر انتقادی به مدت ۱۲ جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر تغییر هیجان های تحصیلی و تقویت بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود. به عبارت دیگر آموزش تفکر انتقادی سبب کاهش هیجان های تحصیلی منفی، افزایش هیجان های مثبت و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی، رویکردی مفید و سازنده در جهت بهبود و تقویت بسیاری از متغیرهای تحصیلی همچون هیجان های مثبت تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است.
الگوی جاری آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم در دوره ابتدایی (ارائه الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
41 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود آموزش قرآن کریم در دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی آموزش قرآن کریم در مقطع ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با دوازده نفر از معلمان مقطع ابتدایی، هشت نفر از دانش آموزان، پنج نفر از والدین دانش آموزان، شهر زاهدان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. برای بررسی اصالت و اطمینان پذیری از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه آموزش قرآن کریم به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (نگاه غیر کارشناسی به برنامه درسی قرآن کریم)، عوامل زمینه ای (عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط تسهیل گر(حمایت بُعد رفتاری)، شرایط محدودکننده (چالش های درون سازمانی و برون سازمانی)، راهبردها (بهسازی سازمانی و فرآیند آموزشی) و پیامد (بی انگیزگی و عدم یادگیری مهارت قرآنی) سازمان یافت.
واکاوی ساحت های تربیت اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری در کتاب «عربی» پایه هشتم
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به عنوان نقشه راه، عرصه های مهم توسعه از جمله اقتصادی، علمی، اجتماعی و فرهنگی را در تعلیم و تربیت در برمی گیرد. این سند برای تحقق حیات طیبه، ساحت-های ششگانه تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی؛ زیبایی شناختی و هنری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ و علمی و فناوری را تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه به ساحت های تربیتی اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری را در کتاب عربی پایه هشتم بررسی می کند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مؤلفان کم و بیش، به این دو ساحت توجه داشته اند. در ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای، مطالبی پیرامون مشاغل و تأثیرگذاری و اهمیت آنها در قالب گفتگو در متن و تمرین و در 6 مؤلفه آمده است که متربی را برای آینده و انتخاب حرفه مناسب با توانایی آماده می کند. در ساحت تربیت علمی و فناوری هم، مصداق هایی در قالب 9 مؤلفه مطرح شده که بیشتر عبارات، کارگاه ترجمه است و توجه و اهتمام بیشتر مؤلفان را در رسیدن به هدف این ساحت و پرورش تفکر و خلاقیت متربیان می طلبد.
رابطه سبک های دلبستگی و سبک هویت با گرایش به پذیرش اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هویت با پذیرش اجتماعی در دانش اموزان نوجوان انجام شد. جهت انجام پزوهش 122 نفر از نوجوانان شهر خرمدره بصورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه به پرسشنامه های پرسشنامه دلبستگی (RAAS)، پرسشنامه هویت شخصی، پرسشنامه پذیرش اجتماعی پاسخ دادند. داده ها بوسیله آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین پذیرش اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک های اضطرابی و اجتنابی دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد (01/0P<). بین هویت و پذیرش اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد (01/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی به همراه هویت می توانند 51٪ واریانس پذیرش اجتماعی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت از جمله متغیرهای مرتبط و پیش بینی کننده پذیرش اجتماعی سبک های دلبستگی و هویت می باشد.
غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در درس شیمی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دهم دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها با روش نمونه گیری در دسترس، 80 نفر انتخاب و به طور تصادفی در ﮔﺮوه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 6 جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) براساس محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار درس شیمی را آموزش دیدند. گروه کنترل نیز به شیوه متداول کلاسی آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و آزمون محقق ساخته درس شیمی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده آن بود که محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار در درس شیمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است؛ بنابراین با توجه به این یافته نتیجه گرفته می شود که چنانچه از فناوری در برنامه درسی شیمی به صورت هدفمند و هوشمندانه استفاده شود، نقش مهمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دارد؛ درنتیجه پیشنهاد می شود، از رویکردهای مبتنی بر فناوری به عنوان روشی فعال و نوین آموزشی در برنامه درسی مدارس استفاده شود.
تأملی بر الگوهای برنامه درسی مونته سوری، والدورف و بانک استریت در سه محور؛ عاملیت کودک، ارزشیابی و محیط یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی الگوهای مونته سوری، والدورف، و بانک استریت در سه محور؛ نگاه به کودک و عاملیت او، ارزشیابی کودکان، و کیفیت محیط آموزشی، با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی است. یافته های این تحقیق در محور نخست در هر سه الگو بیانگر منحصربه فردبودن، توانمندی، عاملیت، و شایستگی کودک در ساخت و انتقال معانی، تأکید بر شنیدن صدای کودک و تعقیب آن توسط مربیان و بزرگسالان، توجه نسبی به صلاحیت کودکان جهت تصمیم گیری و اقدام در امور مربوط به خودشان است. در محور دوم نیز تا حد قابل توجهی به رفاه کودک و نیز مشارکت فعال وی در نظارت بر یادگیری خود و دستاوردهایش تأکید می شود و از این حیث، فرایند ارزشیابی در راستای توسعه حس عاملیت کودکان قراردارد. طبق محورم سوم نیز محیط عنصری کلیدی در کیفیت رشد و یادگیری کودکان، و تا حدودی در راستای توسعه حس عاملیت کودکان قراردارد.
نگاهی تحلیلی انتقادی به برنامه درسی اسلامی صورت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از دیدگاه های برنامه درسی اسلامی که توسط رورنانی هاشیم مطرح شده، توصیف، تحلیل و نقد شده است. در تحلیل اندیشه های او معلوم شد که وی برنامه درسی را مترادف با سند مکتوب و به مثابه نظام مدنظر داشته و در علم دینی تحت تأثیر اندیشه عطاس، علمی را دینی می داند که از عناصر غربی پاک و با ارزش های اسلامی جایگزین شود. او در برنامه درسی اسلامی بر مشحون کردن اهداف و محتوا از ارزش های اسلامی تأکید ویژه ای دارد. از مهمترین انتقادات به اندیشه های وی، نبود تبیین نظری مبانی فلسفی و روش شناختی، تلقی صورت گرایانه از اسلامی سازی، و غفلت از برنامه درسی به مثابه حوزه مطالعاتی و قبول بسترهای معرفتی موجود غربی برای آن می باشد. از اینرو، نیاز مهم امروز این حوزه، فراتر رفتن از مواجهه منفعلانه است که بنا را بر اقتباس، تهذیب و تکمیل صورت گرایانه دانش غربی موجود قرار می دهند و روی آوردن به دیدگاه های واکنشی و فراکنشی که در پی ارائه صورت بندی های نظری جدید و توسعه مرزهای دانش برنامه درسی از منظر اسلامی هستند، از ضرورت برخوردار است.
طراحی چارچوب برنامه درسی آموزش میان فرهنگی برای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی آموزش میان فرهنگی برای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. میدان پژوهش متخصصان برنامه درسی، متخصصان علوم اجتماعی بودند که با حضور 18 مشارکت کننده به روش هدفمند و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های لازم با روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. برای اعتباربخشی چارچوب از گروه های کانونی با بهره گیری از نظرات خبرگان بهره برداری شده است. تحلیل عمیق مصاحبه ها به شناسایی و دسته بندی ویژگی های عناصر برنامه درسی آموزش میان فرهنگی منتج شد. مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی آموزش میان فرهنگی در سه بعد اساسی (شناختی، عاطفی/ نگرشی و مهارتی) تأکید دارد. در بخش محتوای آموزشی مواردی از جمله ترویج احترام به ارزش ها و تفاوت ها، تأکید بر حفظ و انتقال میراث فرهنگی، ضررت تأکید بر پرهیز از نژادپرستی، انطباق با هویت تاریخی محلی اقوام مختلف، توجه به انسجام ملی و قومی، توجه به تکثرفرهنگی، توجه به آموزش زبان های بومی و محلی، توجه به پرورش خودآگاهی فرهنگی، ترویج عدالت و برابری، توجه به ادیان مختلف آسمانی، پذیرش تفاوت ها. در بخش روش های یاددهی یادگیری، ایفای نقش، روش نمایشی، روش پروژه، روش تدریس همیاری، روش تدریس گردش علمی، روش تکیه سازی، روش بارش مغز، روش حل مسئله، روش محاکم قضائی و در نهایت، عنصر ارزشیابی در قالب آزمون عملکردی، ارزشیابی مشاهده ای، ارزشیابی شفاهی، آزمون مداد کاغذی، تکالیف مهارت محور،خودسنجی، و همسال سنجی شناسایی شدند.
تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، بعد از مفهوم شناسی عدالت، به تبیین مؤلفه های مفهومی آن مانند ابعاد و سطوح عدالت پرداخته است. سپس این مفهوم را در بستر مهم ترین موقعیت های کابردی حرفه معلمی و روابط گوناگون درون فردی و میان فردی مدرسه تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش اهمیت آن را به عنوان فراگیرترین اصل اخلاقی در موقعیت های حرفه ای معلمی نشان می دهد و نقش آفرینی آن را در سطح گسترده ای از موقعیت ها، اعم از موقعیت های درون کلاسی و برون کلاسی و در روابط گوناگون: معلم با خود، معلم با دانش آموزان، معلم با همکاران، معلم با والدین و همچنین در حوزه وسیع تر عدالت سازمانی اثبات می کند. بر این اساس، شناخت ابعاد و سطوح مختلف عدالت و آگاهی از موقعیت هایی که عدالت آموزشی و تربیتی باید در آن جریان یابد، نقش موثری در بهبود روابط درون فردی و میان فردی در مدرسه داشته و بسترساز شکل گیری معلم اثربخش، تدریس اثربخش و مدرسه اثربخش خواهد بود.
The impact of reflective learning on EFL learners’ self-regulation: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۳ , ۲۰۲۳
1 - 31
حوزههای تخصصی:
Self-regulation equips learners with the expertise to continue and improve their studies throughout their life span. The current study investigated the impact of reflective learning using Kolb’s cyclical stages on EFL learners’ self-regulation. The participants were 61 Iranian EFL learners from two intact university classes randomly assigned to the Reflective (n=30) and Non-reflective (n=31) groups. During an eight-week instruction, the Reflective group experienced reflective practices, and the Non-reflective group was exposed to traditional teaching. The data were collected through Seker’s (2016) Self-Regulated Questionnaire, administered before and after the treatment and participants’ think-aloud protocols. The quantitative data analysis using ANCOVA and MANOVA revealed that the Reflective group significantly outperformed the Non-reflective group in all self-regulated learning components except for external and metacognitive self-regulation subscales. The protocol data analysis substantiated the quantitative findings, indicating that reflective learning significantly improved learners’ self-regulated skills. The results offer significant implications for language instructors and language learners.
Weaving reflexivity and revealing of the self in online foreign language practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
IntroductionIn the context of collaborative online foreign language practice, we look at how metacognition and revealing of the self combine when the full potential of the digital tools are put to use. We present a qualitative study of a corpus of written contributions by English as a foreign language distance French learners and look into a model for teaching and learning in which emotions are integrated. We study how expression of emotion and commenting on learning are combined in the learners’ discourse. We thus give insight into the meeting point of technology on the one hand and learning and teaching strategies on the other hand, and detail diverse appropriation regimes within a community of trust (Privas-Bréauté & Rémon, 2018).
بررسی میزان رضایت مندی دانش آموزان از آموزش های مجازی از دیدگاه آموزگاران مدارس ابتدایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
179-187
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش آنلاین (مجازی) اضطراری در سراسر جهان به دلیل بیماری همه گیر کروناویروس 2019 (COVID-19) پذیرفته شده است. تحقیقات قبلی در مورد یادگیری آنلاین عمدتاً بر درک والدین، معلمان و دانش آموزان در آموزش عالی متمرکز بود، در حالی که دیدگاه های مربوط به آموزش مجازی آموزگاران مدارس ابتدایی به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق: این مطالعه به بررسی رضایت دانش آموزان از آموزش مجازی در طول COVID-19 از دیدگاه آموزگاران مدارس ابتدایی استان اصفهان پرداخته است. یک حجم نمونه مناسب به میزان 614 آموزگار مدارس ابتدایی استان اصفهان، در یک نظرسنجی آنلاین ناشناس را از تاریخ مرداد تا شهریور 1401 تکمیل کردند. روش بررسی ازطریق آمار توصیفی به انجام رسیده است. ایزار این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته با 20 گویه بوده است که براساس مطالعات مشابه تهیه شده و روایی آن با نظر خبرگان تایید گردیده است. نتایج: نتایج نشان داد که بیشتر پاسخ دهندگان میزان استقبال دانش آموزان از سیستم شاد و آموزش مجازی (آنلاین) را درحد متوسط (39%) برآورد نموده اند. پس از آن، به ترتیب بیشترین برآوردها به گزینه های خیلی زیاد (26%)، زیاد (17%)، خیلی کم (12%) و کم (6%) تعلق داشته اند
باورهای تربیتی معلمان و نقش آن در اقدامات تدریس آنان و عملکرد ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
209 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی باورهای تربیتی معلمان و نقش آنان در اقدامات تدریس و عملکرد ریاضی دانش آموزان اجرا شد. بدین منظور از طریق تحلیل ثانویه داده های مطالعه تیمز 2019، داده های 220 معلم و نتایج عملکرد ریاضی 5890 دانش آموز پایه هشتم بررسی شد. از سؤالات ملی پرسشنامه معلم ریاضی در زمینه باور در مورد ریاضی و باورهای تربیتی معلم، هفت عامل استخراج و با کاربرد مقیاس سازی راش، نمرات مقیاسی برای هر یک از عامل ها تولید شد. به همراه این سؤالات، سه مقیاس اقدامات تدریس شامل فعالیت های تدریس، درخواست از دانش آموزان حین تدریس و سنجش از دانش آموزان به همراه نمرات عملکرد ریاضی دانش آموزان استفاده شدند. نمرات مقیاسی برای شناسایی باورهای معلمان با استفاده از تحلیل کلاس مکنون به کار برده شدند. نتایج نشان داد که سه باور تربیتیِ غالب معلمان سازنده گرایی، انتقال مستقیم و مخلوط است که به ترتیب 5/48، 5/20 و 9/30 درصد از معلمان با آن باور دارند. هم چنین، مقایسه اقدامات تدریس میان این سه گروه نشان داد، معلمان با باور انتقال مستقیم کمترین و معلمان سازنده گرا بیشترین فعالیت های تدریس را گزارش دادند. در فعالیت سنجش از دانش آموزان، معلمان با باور مخلوط بیشترین میزان را گزارش دادند، ولی در متغیر درخواست از دانش آموزان تفاوتی بین معلمانِ سازنده گرا و معلمان با باور مخلوط وجود نداشت. در بررسی نهایی، تفاوتی در عملکرد ریاضی دانش آموزان این سه گروه از معلمان دیده نشد. نتایج نشان دادند که هنوز بخش زیادی از معلمان به باورهای جدیدتر تدریس گرایش ندارند؛ با این حال، تغییر باورهای آنان به ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان منجر نمی شود.
بازنمایی تجارب زیسته اساتید دانشگاه از چالش های آموزش مجازی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران از تدریس مجازی در دوره کرونا صورت گرفت. روش تحقیق حاضر با توجه به هدف از نوع مطالعات کاربردی و بر اساس رویکرد از نوع مطالعات کیفی بر اساس روش پدیدارشناسی بود. جامعه ی مورد مطالعه را کلیه اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران که دارای سابقه ی آموزش تدریس مجازی بودند را شامل شد. در این پژوهش جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که برای تعیین حجم نمونه پژوهشگر با تعداد 20 نفر به سطح اشباع نظری دست یافت. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است که پایایی ابزار از روش پایایی بین دو کدگذار به دست آمد که قابلیت اعتماد کدگذاری تائید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری بر اساس تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد که موانع و مشکلات تدریس مجازی اساتید دانشگاه علامه طباطبائی تهران شامل ضعف در یادگیرنده، ضعف آموزش دهنده، ضعف محتوا ، ضعف امکانات آموزشی، ضعف زمان آموزش و ضعف ارزشیابی و بازخورد بود. بر اساس نتایج به دست آمده بیشتر مشکلات دوره های مواجه شده با شکست، مربوط به حیطه ی اجرایی است و مدیران دانشگاه باید توجه خود را به بخش اجرایی معطوف نمایند تا موانع یادگیری در مرحله ی اول و انتقال یادگیری در مرحله ی بعد برطرف شود.