فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
بررسی و مقایسه آراء معتزله و لایب نیتس در مسأله عدل الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده نظریه عدل الهی در اسلام با فرقه کلامی معتزله شناخته می شود . این گروه به همراه فرقه کلامی امامیه به عدلیه نیز معروفند. مهم ترین نظریات این گروه دفاع از اراده ی آزاد در خدا وانسان ، حسن وقبح ذاتی افعال، نفی شر وظلم از ساحت الهی ، نفی اراده گزافی از خداوند، وجوب نظام اصلح و موارد دیگری است که مقدمه اثبات عدل الهی قرار می گیرند. بر طبق نظر معتزله اعلام اینکه خدا عادل است مرادف با این است که بگوئیم او نه بد است ونه بد را انتخاب می کند. تمام اعمال خدا خیر است . خدا باید بهترین حالت ممکن را برای مخلوقاتش فراهم کند. از طرف دیگرلایب نیتس در غرب با کتاب عدل الهی (تئودیسه) به دنبال توجیه عدالت الهی است . نظریات او هم در این قسمت به معتزله بسیار نزدیک است. در مورد اراده آزاد واختیار او به مشابهت خدا وانسان نظر دارد. عقیده به حسن وقبح ذاتی افعال ، نفی اراده گزافی از خدا، بهترین جهان ممکن ونظام خوش بینی از جمله نظراتی است که او در آثار خود بیان می کند. در این مقاله به مقایسه این دو طرز تفکر پرداخته می شود
نظریة جنگ عادلانه در فلسفة سیاسی سنت اگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم جنگ عادلانه و نسبت آن با الهیات مسیحی، بیش تر از شانزده قرن است که در کانون بحث های فلسفة سیاسی در جهان مسیحیت قرار دارد، نظریة جنگ عادلانه از مهم ترین نظریه های روابط بین الملل و فلسفة سیاسی پیرامون صلح است که آگوستین (354 م) آن را طرح و بسط داده است. آگوستین جنگ را در صورتی عادلانه می داند که صادرکنندة جنگ دارای مشروعیت الهی بوده و هدفش از این کار اجرای عدالت و برپایی جامعة توحیدی و صلح باشد، به نظر آگوستین، نظریة جنگ عادلانه دارای سه ویژگی اساسی است: 1. اخلاق (فضیلت) و عدالت؛ 2. قوانین (طبیعی و زمانی)؛ 3. مشترک المنافع.
همین سه نکته، مهم ترین دستاورد نظریة جنگ عادلانه است؛ از طرفی وی محور اساسی جنگ عادلانه را گناه قرار می دهد و بیان می کند که برای رهایی از زندگی مادی و شکل گیری زندگی معنوی جنگ عادلانه شکل می گیرد. آگوستین کوشیده است تا بر اساس مباحث دینی، تعریفی متفاوت از عدالت ارائه کند و بر اساس آن دیدگاهی متفاوت با فلاسفة گذشتة خود از عدالت که صورتی زمینی داشت ارائه کند و تفسیری روشن از جامعة معنوی و آرمان شهر خود بر اساس ادلة دینی و طبیعی ارائه کند. نظریة جنگ عادلانه به لحاظ ساختار منطقی ای که دارد، از طرفی با نظریة جنگ عادلانه در نزد فلاسفة کلاسیک و از طرف دیگر با نظریة جنگ مقدس نزد فلاسفة قرون وسطی هم خوانی دارد
حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
تبیین اختیار انسان بر اساس چیستی نفس یا ذهن در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
شواهد روان شناختی و عصب شناختی بر تجلی نقصان ادراک خود و دیگران در غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور افراد از خود و نحوه ادراک خود، بر برداشت آنها از دیگران بسیار اثرگذار است. در مطالعه حاضر، متون رشته های روان شناسی و عصب شناسی مورد بررسی قرار گرفته و غیبت بر اساس خود طرح واره، تأیید خویشتن و اثر برتر از میانگین و نقش آنها در ادراک دیگران تشریح شده است. سپس ارتباط این سازه با رفتار غیبت کردن بیان شده و غیبت با مبانی عصبی شبکه نورون های آینه ای و تقلید تبیین شده است. بر اساس یافته های این پژوهش با کمک مطالعات مداخله ای آتی می توان از طریق کسب آگاهی دقیق از نقاط قوت و ضعف خود و همچنین با استفاده از سیستم عصبی بازدارنده تقلید، از بروز غیبت پیشگیری نمود.
تحلیل معرفت شناختی نظریه وحدت متعالی ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در دین پژوهی تطبیقی و نیز در فلسفه دین و الهیات جدید، مسئله نسبت میان ادیان است. از سویی تعدد و تنوع ادیان و از سوی دیگر جهانی شدنِ ناشی از دنیای متجدد، با افزایش توجه و نگاه پیروان ادیان به یکدیگر، دیدگاه هایی همچون حصرگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی را در باب نسبت ادیان به بار آورده است. در این میان، فریتیوف شوان و دیگر سنت گرایان به نظریه »وحدت متعالی ادیان» قائل اند. بنابر این دیدگاه، وحدتی حقیقی در ادیان وجود دارد که درونی و متعالی است. شوان با تأکید بر منشأ الهی دین و با تمایز نهادن میان ظاهر و باطنِ دین یا شریعت و طریقت، و با بهره مندی از مفاهیم و کلیدهای راهگشایی همچون مطلق و نسبی، در بینش و نگرشی مابعدالطبیعی، تنوع ادیان را ناشی از گوناگونی وحی ها، متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های بشری می داند. از نظر او، کثرت صور قدسی مانع وحدت حقیقی ادیان در بالاترین مراتب وجود نیست و هرچند بیشتر انسان ها – که اهل ظاهرند، نمی توانند این وحدت بَرین را فهم کنند، عارفان اهل باطن، با شهود عقلانی و تحقّق پذیری معنوی ناشی از تمییز مابعدالطبیعی و تمرکز بر حقایق عقلانی و معنوی، به دریافت وحدت درونی و متعالی ادیان نائل می شوند.
تعریف فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروژة منطق گرایی در ریاضیات: از بولتزانو تا راسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزة منطق گرایی عبارت است از فروکاستن مفاهیم و قضایای ریاضی به مفاهیم و قضایای منطقی. این آموزه که یکی از مکاتب مهم فلسفة ریاضی است، را نخستین بار برنارد بولتزانو صورت بندی کرد و سپس گوتلپ فرگه سعی کرد با ارائة نسخة جدیدی از منطق آن را ادامه دهد. درنهایت این آموزه را به صورت پروژه ای، برتراند راسل و آلفرد نورث وایتهد عملی کردند. در این مقاله نخست تلاش خواهم کرد چگونگی تحول و تکوین این پروژه را از بولتزانو تا راسل بررسی کنم. سپس با بررسی ضعف ها و قوت های آن، سعی خواهم کرد به این پرسش پاسخ دهم که آیا برنامة منطق گرایی رضایت بخش بود؟
بررسی و مقایسه ی نظریه ی صدق و توجیه معرفت و جایگاه خدا در آن در نظام معرفت شناختی فیلسوفان صدرایی و دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
فیلسوفان حکمت متعالیه از میان نظریه های صدق، به مطابقت معتقدند. آنان گزاره ای را صادق می شمارند که با عالم واقع، اعم از ذهن و عین، و به عبارتی با نفس الامر مطابق باشد. در میان فیلسوفان دکارتی، تنها اسپینوزا از نظریه ی مطابقت دفاع می کند و سایر دکارتیان ملاک صدق را وضوح و تمایز می دانند. در باب توجیه معرفت، معرفت شناسان نظریه های توجیه را در دو قالب درون گرایی و برون گرایی تقسیم می کنند. فیلسوفان صدرایی و دکارتی، هر دو به درون گرایی معتقدند، با این تفاوت که صدراییان صرفاً از نظریه ی مبناگرایی، چونان ملاک توجیه نام می برند.
با تمام این اوصاف، فیلسوفان دکارتی از جایگاه والای خدا در توجیه و صدق معرفت نام می برند و فیلسوفان حکمت متعالیه نیز نقش برجسته ای را در معرفت شناسی خویش برای خداوند قائل هستند. چنان که دکارت وجود خداوند و فریبکار نبودن او را ملاک توجیه معرفت می داند و ملاصدرا نیز الهام و اشراق خداوند را یقینی ترینِ معارف انسان می داند. نویسندگان در این مقاله تلاش دارند تا نظریه ی صدق و توجیه معرفت را در معرفت شناسیِ این دو گروه از فیلسوفان، با نگاه مقایسه ای، تبیین و تشریح نمایند و وجوه اختلاف و اشتراک آنان را نمایان سازند.
نقد دیدگاه هوبرت دریفوس مبنی بر تقدم هایدگر بر کوهن در طرح علم هنجاری و انقلاب های علمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد اثبات این مطلب است که بر خلاف ادعای هوبرت دریفوس مبنی بر تقدم هایدگر بر کوهن در طرح ایده علم هنجاری و انقلاب های علمی، هیچ رابطه ای میان دیدگاه فلسفی هایدگر در باب علم مدرن و فلسفه علم کوهن وجود ندارد و بنابراین، نوبت به سخن گفتن از تقدم هایدگر بر کوهن در مباحثی که مطرح شد نمی رسد. برای نیل به این مقصود، ابتدا دیدگاه هایدگر درباره ماهیت علم مدرن را مطرح می کنیم. سپس به تبیین و نقد دیدگاه دریفوس درباره تقدم هایدگر بر کوهن در بحث از علم هنجاری می پرداز یم. بعد از آن، نظر دریفوس در باب تقدم هایدگر بر کوهن در طرح ایده ی انقلاب علمی را نقد و بررسی می کنیم و در پایان نتیجه گیری حاصل از مطالب مطروحه را بیان می نماییم.
وفای خلاق مارسل: روشی برای تغییر جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر رفتارهای مشاهده پذیر برایند طرز تفکری است که در پس زمینة آن ها قرار دارد، بدیهی است که هر تلاشی برای تصحیح رفتار، منوط به تغییر دیدگاه خواهد بود. با پذیرش این فرض، حل معضلات فردی و اجتماعی جوامع متجدد نیازمند بازنگری در نگاهی است که زیربنای کل متشکلی است که تفکر مدرن نامیده می شود.
گابریل مارسل برای این تغییر و اصلاح، آموزة «وفای خلاق» را پیش می نهد. وی درنظر دارد با تحول در روابط انسانی بر مبنای تجربه ای که در همة افراد مشترک است معنای راستین ارزش و حقیقت را به زندگی انسان بازگردانده و با تغییر در حیات فردی انسان، ساختارهای روبنایی جامعه را نیز دگرگون سازد
فلسفه عرفان در ترازوی نقد تحلیل و نقد کتاب عرفان و فلسفه اثر والتر استیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه تفکرِ عقلی روش مند و نظام مند درباره هر موضوعی است. یکی از موضوعات مورد علاقه فیلسوفان در طول تاریخ، عرفان یا تجربه عرفانی بوده است. عرفا در فرهنگ ها و سنت های گوناگون مدعی راه یافتن به باطن عالم و اسرار هستی بوده اند. برخی عارفان یافته های خود در تجربه های عرفانی را بیان کرده، تصویر خود از جهان و انسان را عرضه داشته اند. اینجاست که فیلسوفان وارد معرکه می شوند و به کنجکاوی و کاوش در چیستی عرفان و تجربه عرفانی و بررسی دعاوی عرفا و مبانی و نتایج آن پرداخته اند. از این حوزه از معرفت می توان با عنوان «فلسفه عرفان» یاد کرد. یکی از نقاط عطف در مباحث فلسفه عرفان، کتاب عرفان و فلسفه والتر استیس است. در این کتاب از مهم ترین مباحث فلسفه عرفان در حوزه های معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی بحث شده است. نظر به جایگاه این اثر و تأثیرگذاری آن در ایران و جهان، معرفی، تحلیل، نقد و بررسی تطبیقی آن اهمیت اساسی دارد. از آنجا که فلسفه عرفان رشته ای نوپا در جامعة ماست و مباحث آن منقح نشده و متون کافی در این زمینه تولید نشده است، نوشتار حاضر می تواند از گام های نخستین در شکل گیری و رشد این حوزه معرفتی باشد.
تحلیل و بررسی اصطلاح سنت در نظر سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم بنیادهای فکری یک اندیشه، کلید فهم آن است. «Tradition / سنت» محوریترین اصل فکری مکتباندیشگی سنت گرایی است. به نظر میرسد این اصل به نحو روشن و خالی از تعقید، دست کم به زبان فارسی، بیان نشده و ازاین رو نیازمند ایضاحی کامل است و این جستار بدین منظور انجام شده است. عنصر اصلی در معنای لغوی «tradition» انتقال و در معنای لغوی سنت، راه و روش است؛ اما انتقال و روش با هم ملازم اند؛ زیرا سنت به لحاظ عرفی، راه و روش یا آداب و عاداتی است که در یک اجتماع نسل به نسلانتقال یافته، از آنها پیروی میشود. با بررسی آثار مختلف سنت گرایانمیتوان چهار معنا برای «Tradition / سنت»یافت: حقایق الوهی مطلق بیصورت و فرازمان و نیز تعین و تجسم صوری آن حقایق در آموزه ها، آیین ها، شعایر، مناسک، نمادها و اسطوره ها که در طول زمان انتقال مییابند تا در دسترس نسل های متمادی بشری قرار گیرند. نفس فرآیند زنده و پویای انتقال سنت و طریق و مجرای خاص آن، دو معنای دیگر سنت در نظر سنت گرایان است.
مسئله جبر و اختیار در رویکرد های میانه گرای غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جبر و اختیار از مسائل بنیادین تاریخ اندیشه بشری، و محل مواجهه آرا متنوع و بعضاً متضاد انواع مکاتب جبرگرا، اختیارگرا و سازگارگرا بوده و هست. آنچه در پیش رو دارید، حاصل بررسی و تأملی در اهم رویکرد های جبرستیز نیم قرن اخیر فلاسفه غربی و نیز راهبرد خاص ملاصدرا در عالم اسلامی به منظور دفاع از اختیار است؛ این رویکرد ها تلاش می کنند تا با بررسی و تأمل مجدد پیرامون معنا و لوازم جبر و اختیار به بازخوانی مسئله و حل آن بپردازند.
بررسی تأثیر دیدگاه های انسان شناسی اسلامی و غربی بر نظام ارزشی سازمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به تعداد مکاتب موجود در جهان دربارة انسان نظریه وجود دارد؛ به هر اندازه این نگاه ها به انسان متفاوت باشند، علوم انسانی نیز متفاوت خواهد بود. این نوشتار به دنبال مطالعه تطبیقی انسان شناسی از ابعاد گوناگون انسان همانند آفرینش، ماهیت، هدف از زندگی و طبیعت انسان از دیدگاه اسلام و اندیشوران مغرب زمین و تأثیر آن بر حوزه های گوناگون مدیریتی سازمان هاست. روش تحقیق، کتابخانه ای و رویکرد توصیفی- مقایسه ای است که در پی پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر چگونگی تأثیر انسان شناسی بر نظام ارزشی سازمان می باشد. این تحقیق از طریق ریشه یابی مبانی نظام ارزشی سازمان در حوزه های گوناگون مدیریتی، به این نتیجه دست یافت که تمایز نظام های ارزشی سازمان در جوامع اسلامی و غیر اسلامی، ریشه در نظام ارزشی متمایز این جوامع و در نهایت، نوع نگاه به انسان و ابعاد انسان شناسی دارد. می توان گفت: انسان شناسی دینی منبع اصلی مدیریت سازمان و نظام ارزشی حاکم بر آن در جوامع اسلامی است.
اصل عدم قطعیت در تصویر فلسفی و الهیاتی
حوزههای تخصصی:
اصل عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ با رویکرد حاکمیت قانون احتمال در جهان در یک نگاه فلسفی و الهیاتی مسائل مهمی را پیش روی ما می نهد. از جمله آن که اولاً رابطه آن با قانون علّیت بر چه نحو است؟ ثانیاً چه تعاملی میان عدم قطعیت و مسائل کلامی ای همچون وجود خدا و اختیار وجود دارد؟ آیا نظریه مذکور توانایی اثبات چنین مسائلی را دارا می باشد یا به عکس، آن ها را رد می کند؟ در این بررسی آنچه به طور کلی بدست می آید، آن است که نظریه عدم قطعیت هایزنبرگ، علیت را مردود شناخته و البته به شیوه خودش یعنی با دادن نگاهی فروتنانه در تفاسیر علمی و روشن کردن این که با وجود عدم موجبیت در رفتار پدیده های عالم، تکیه بر نظریات علمی در توجیه آنها عمل ناقصی است؛ پای خدا را با کارکرد آفریننده و مهار کننده عدم تعیّن ها به میان می کشد. و همچنین طبق این نظریه در جایی که عدم قطعیت حاکم است، جا برای اختیار و اراده باز می شود. در پایان نویسنده در بیان موضع خود با نقد نظریه عدم قطعیت، از حاکمیت قانون علیت در عالم، سخن گفته و نشان داده که آن به هیچ روی منافاتی با مسئله اعتقاد به خدا و اختیار نخواهد داشت.