مطالب مرتبط با کلیدواژه

گابریل مارسل


۱.

وفای خلاق مارسل: روشی برای تغییر جهان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت کارکرد ارزش گابریل مارسل انتزاع وفای خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۶۵۷
اگر رفتارهای مشاهده پذیر برایند طرز تفکری است که در پس زمینة آن ها قرار دارد، بدیهی است که هر تلاشی برای تصحیح رفتار، منوط به تغییر دیدگاه خواهد بود. با پذیرش این فرض، حل معضلات فردی و اجتماعی جوامع متجدد نیازمند بازنگری در نگاهی است که زیربنای کل متشکلی است که تفکر مدرن نامیده می شود. گابریل مارسل برای این تغییر و اصلاح، آموزة «وفای خلاق» را پیش می نهد. وی درنظر دارد با تحول در روابط انسانی بر مبنای تجربه ای که در همة افراد مشترک است معنای راستین ارزش و حقیقت را به زندگی انسان بازگردانده و با تغییر در حیات فردی انسان، ساختارهای روبنایی جامعه را نیز دگرگون سازد
۲.

تعقّل و اندیشیدن در باب مسائل ایمانی: مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی گابریل مارسل عقل تعقل اندیشیدن اندیشه اولیه اندیشه ثانویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۳ تعداد دانلود : ۳۹۶
در این مقاله قصد داریم تا جایگاه تعقّل و اندیشیدن درباب مسائل ایمانی را از دیدگاه علامه طباطبایی و گابریل مارسل بکاویم . جایگاه و کارکرد عقل در مسائل ایمانی همواره مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است و نقشی سرنوشت ساز در تعیین مسیر الهیات داشته است . علامه طباطبایی و گابریل مارسل نیز توجه ویژه ای به مسائل ایمانی و تعقّل و جایگاهِ آن در مورد این مسائل داشته اند . مارسل، در مواجهه با پیچیدگی های مسائلِ ایمانی به نقد نوع اندیشیدن در مورد این مسائل می پردازد و نوع جدیدی از اندیشیدن را مطرح می کند که جزئی و شخصی است و برای درک حقایق ایمانی کارساز است . از نظر مارسل، تفاوت میان مسائل ایمانی و منطقی ماهوی است و اندیشه انتزاعی ویژه مسائل منطقی است ، اما علامه طباطبایی با مستقل دانستن عقل در درک حقایق ، قلمرو این اندیشه را بسیار گسترده تعریف می کند؛ به طوری که اندیشه ایمانی ذیل اندیشه عقلی قرار می گیرد . ایشان با ذاتی و قطعی دانستن حجیّت عقل ، منزلت عقل را بسیار والا برمی شمارند و بر خلاف مارسل ، قائل اند که تفاوت مذهب و فلسفه ، روشی است و این دو هدفِ مشترکی را دنبال می کنند که همان درکِ حقایق است . روشِ این مقاله ، بیان دیدگاه این دو فیلسوف، در این زمینه و سپس مقایسه آنها با یک دیگر است .
۳.

تحلیل عشق و پیامدهای معرفت شناسانه آن در اندیشه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفا شناسی عشق راز دیگری سوژه ابژه گابریل مارسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۳
عشق یکی از واژه های مهمی است که در اخلاق، فلسفه و عرفان و مکاتب مختلف فلسفی از جمله اگزیستانسیالیسم، مورد بحث قرار گرفته است. گابریل مارسل (1889-1973م)، فیلسوف فرانسوی قرن بیستم در تاملات فلسفی خویش با تفکیک «مساله» از «راز»، عشق را از مصادیق راز به شمار آورده است. از نظر وی «راز» امری است که نمی توان آن را از راه روش های رایج در علوم و در قلمرو تفکر اولیه حل و فصل کرد، بلکه باید اذعان کرد که آن را باید در حوزه تفکر ثانویه مورد تامل قرار داد. همچنین از دیدگاه مارسل راز عشق به ساحت «بودن» متعلق است، نه به قلمرو «داشتن». در این مقاله به روشی توصیفی- تحلیلی، سعی کرده ایم خطوط کلی اندیشه او را در این باب بیان کرده و لوازم معرفت شناختی آن را از منظر روابط انسانی و پذیرش وجود دیگران در شبکه عاشقانه میان انسان ها و پذیرش وجود موجودی متعالی در عشق به ماوراءالطبیعه، نفی شکاکیت، اثبات وجود جهان، کنار نهادن ذهنیت باوری و سوبژکتیویسم دکارتی مورد بحث قرار دهیم.
۴.

مقایسه ی رابطه ی عقل جزوی و کلّی از دیدگاه مولانا با تفکّر اوّلیه و ثانویه از دیدگاه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل جزوی عقل کلی تفکّر اوّلیه تفکّر ثانویه مولانا گابریل مارسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۸۵
توجه به انواع و مراتب عقل، به عنوان ابزار شناخت در فلسفه و عرفان از قرن ها پیش مطرح بوده است. در این میان مولانا نیز بر جایگاه و اهمّیت عقل و تمایز انواع آن تأکید داشته است. با دقت در مثنوی می توان دریافت که عقل جزوی و کلّی، شباهت های قابل تأمّلی با تفکّر اوّلیه و ثانویه ،که گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی مطرح کرده است، دارند. مارسل دو سنخ تفکّر را از هم متمایز می کند؛ یکی تفکّر اوّلیه که ناظر به مسائل است و دیگری تفکّر ثانویه که ناظر به رازهاست. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی-مقایسه ای انجام شده و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مولانا و مارسل از دو دریچه متفاوت یعنی اولی عرفانی و دومی فلسفی، دریافته اند که حقایق ماورائی را از طریق تجربه و شهود واز طریق مواجهه می توان دریافت که در نهایت با معرفتی حیرت زا کشف می شوند. همچنین تقسیمات دو سنخی برای معرفت، آثار و نتایج اخلاقی دارد که البته هدف مارسل،کارکردهای اخلاقی و معنوی آنها مورد نظر بوده، ولی هدف مولانا رسیدن و پیوستن به حقیقت و اصل وجود است و عمل اخلاقی در مسیر معرفت به امور ماورائی، وسیله ای برای نیل به این حقیقت است. مولانا و مارسل در این تقسیم بندی ها، فلاسفه را به جهت استفاده از ابزار مادی درفهم امور ماورائی، مورد نقد قرار داده اند؛ با این حال در مورد امور ماورائی مولانا معتقد است، مسیر طریقت باید به مدد یک پیر واصل طی شود اما چنین مسئله ای در تفکر مارسل که فیلسوف است، مشاهده نمی شود.