مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
ادراک خود
حوزه های تخصصی:
"حقیق حاضر تحت عنوان بررسی تحولی ادراک خود در کودکان ونوجوانان در شهرستان بیرجند بر روی کودکان دختر و پسر 5/9 – 5/10 ساله و نوجوانان دختر و پسر 5/16 – 5/17 ساله انجام شد. ابزار اندازهگیری مصاحبه به روش پیشنهادی دیمون و هارت بود. 50 کودک دختر و پسر و 50 نوجوان دختر و پسر نمونه این تحقیق را تشکیل میدادند. چگونگی روند تحول ادراک خود از کودکی به نوجوانی و نقش جنسیت در ادراک خود مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام مصاحبهها و کدگذاری آنها، نتایج استخراج شده نشان دهنده این بودند که نوجوانان دختر در بیان خود کاملاً بر مسائل اجتماعی تأکید داشتند و جو اجتماعی برای آنها از جایگاه خاصی برخوردار بود. دختران از نظر کاربرد طرحوارههای ادراک خود تحول یافتگی بیشتری را نشان دادند. استدلال هایی که کودکان و نوجوانان برای بیان ادراک خود به کار بردند نشان داد که کودکان بیشتر بر طرحوارههای فیزیکی و فعال و نوجوانان بر طرحوارههای اجتماعی وروانی تأکید داشتند. نقش جنسیت در تحول ادراک خود بین کودکان و نوجوانان به وضوح مشخص نیست، ولی با رشد یافتن کودکان تفاوتهای جنسیتی در ادراک خود کمتر نمود پیدا میکنند.
"
بررسی مقایسه ای رابطة شاخصه های تربیت اخلاقی (داوری اخلاقی و رفتار اخلاقی) با مؤلفه های ادراک خود در نوجوانان عادی و دارای مشکل رفتاری
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطة ادراک خود، داوری اخلاقی و رفتار اخلاقی و مقایسة آنها در میان دو گروه از نوجوانان عادی و دارای مشکل رفتاری می باشد؛ بدین منظور تعداد بیست نفر از نوجوانان عادی (پسر) و بیست نفر از نوجوانان (پسر) دارای مشکل رفتاری به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای از دو مقطع راهنمایی و متوسطة چهار ناحیة آموزش و پرورش شهر قم، انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش مصاحبة بالینی و نیز تطبیق ملاک های تشخیصی اختلال رفتاری بر اساس معیارهای DSM/IV جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری Uمان ـ ویتنی، t (مستقل) و مجذور کای نشان داد که میان آزمودنی های دو گروه از نظر میزان استفاده از طرحواره های ادراک خود به گونة موضوع تفاوت معناداری وجود دارد. گروه عادی بیشتر از طرحواره اجتماعی و گروه دارای مشکل رفتاری بیشتر از طرحواره فعّال استفاده می کنند؛ همچنین، گروه عادی از نظر سطح تحوّلی ادراک خود به گونة موضوع در سطح سه و گروه دیگر در سطح دو قرار دارند. از نظر سطوح تحولی مؤلفه های خود به گونة فاعل، گروه عادی در سطح دو و گروه دیگر در سطح یک قرار دارند. مقایسه های بین گروهی به لحاظ سطوح تحوّل داوری اخلاقی نیز نشان داد که گروه عادی در یک سطح بالاتر از گروه دارای مشکل رفتاری قرار دارند و از این لحاظ تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد. نتیجة کلّی اینکه فرضیة وجود ارتباط میان سطوح داوری اخلاقی و رفتار اخلاقی شواهد تأییدکننده ای در پژوهش حاضر کسب کرده است، اما تأیید روابط احتمالی میان ادراک فرد از خویشتن و رفتار اخلاقی، و به تعبیر دیگر میانجی گیری ادراک خود بین تحول داوری اخلاقی و رفتار اخلاقی، نیاز به پژوهش های دیگری دارد.
شواهد روان شناختی و عصب شناختی بر تجلی نقصان ادراک خود و دیگران در غیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور افراد از خود و نحوه ادراک خود، بر برداشت آنها از دیگران بسیار اثرگذار است. در مطالعه حاضر، متون رشته های روان شناسی و عصب شناسی مورد بررسی قرار گرفته و غیبت بر اساس خود طرح واره، تأیید خویشتن و اثر برتر از میانگین و نقش آنها در ادراک دیگران تشریح شده است. سپس ارتباط این سازه با رفتار غیبت کردن بیان شده و غیبت با مبانی عصبی شبکه نورون های آینه ای و تقلید تبیین شده است. بر اساس یافته های این پژوهش با کمک مطالعات مداخله ای آتی می توان از طریق کسب آگاهی دقیق از نقاط قوت و ضعف خود و همچنین با استفاده از سیستم عصبی بازدارنده تقلید، از بروز غیبت پیشگیری نمود.
مقایسه ادراک خود، خود-تنظیمی هیجانی و سبک های دلبستگی افراد وابسته به مواد مخدر و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرمقایسه ادراک خود، خود- تنظیمی وسبک های دلبستگی افراد وابسته به مواد مخدر با افراد بهنجار می باشد. روش: روش تحقیق مطالعه حاضر علًی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی شهرستان نیر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش را 60 شرکت کننده وابسته به مواد و بهنجار تشکیل می دادند که هر گروه شامل 30 نفر بوده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراک خود، پرسشنامه خود-تنظیمی و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد بهنجار میانگین نمرات ادراک خود پایین تر و خود-تنظیمی کمتری دارند و نیز سبک دلبستگی آن ها در مقایسه با افراد بهنجار بیشتر ناایمن است. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از آن است که احتمالاٌ ادراک خود و خود-تنظیمی پایین و سبک های دلبستگی ناایمن از عوامل خطرزا برای گرایش افراد به سوی مواد محسوب می شوند.
مقایسه ترازهای تحوّلی ادراک خود در نوجوانان زورگو و همتایان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
105-123
حوزه های تخصصی:
در ﮔﺴﺘﺮه ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی رﻓﺘﺎری، ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺤﻮﻟﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ در رﻓﺘﺎرﻫﺎی زورﮔﻮیﺎ نه، ﻣﻄﻤﺢ ﻧﻈﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺎ وﺟﻮد ایﻦ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﺗﺤﻮل ادراک ﺧﻮد در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن زورﮔﻮ و ﻫﻤﺘﺎیﺎن ﺑﻬﻨﺠﺎر ﺻﻮرت ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺎ ﻫﺪف ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺗﺮازﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﯽ ادراک ﺧﻮد ﻋﯿﻨﯽ (مفعوﻟﯽ) و ذﻫﻨﯽ (ﻓﺎﻋﻠﯽ) در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن زورﮔﻮ و ﻫﻤﺘﺎیﺎن ﺑﻬﻨﺠﺎر ﺗﺤﻘﻖ یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در یﮏ ﻃﺮح ﻋﻠّﯽ ﻣﻘﺎیﺴﻪ ای، 120 ﻧﻔﺮ از ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺧﻮﺷﻪ ای ﭼﻨﺪﻣﺮﺣﻠﻪ ای ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ سرند ﮐﺮدن اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی زورﮔﻮیﯽ اﻟﻮیﻮس (1996)، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ادراک ﺧﻮدﻧﺎﻣﮕﺬاری ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺑﺮای ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ آﻣﺎری ﺑﺎ آزمون ﺧﯽ دو، ﺣﺎﮐﯽ از آن ﺑﻮد ﮐﻪ در ﻗﻠﻤﺮو ادراک ﺧﻮد ﻣﻔﻌﻮﻟﯽ رﺟﻮع ﺑﻪ روان ﺑﻨﻪ ﻫﺎی ﻓﯿﺰیﮑﯽ و فعال در نوﺟﻮاﻧﺎن زورﮔﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ(0/01> P و 60/94= X2 ) در ادراک ﺧﻮد ﻓﺎﻋﻠﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﺮازﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﯽ ﺗﺪاوم(35/43= x2 ) ،تمایز(43/42=x2)، و اراده (9/08= X2 ) در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﻬﻨﺠﺎر ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎ ن ﺑﻮده اﻧﺪ(0/01> P ). اﺳﺘﻠﺰام ﻫﺎی ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از ﻟﺤﺎظ ﻧﻘﺶ ﺗﺤﻮل ادراک ﺧﻮد در ﺑﺮوز رﻓﺘﺎرﻫﺎی زورگویﯽ از یﮏ ﺳﻮ و ﻃﺮح ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻣﺪاﺧﻠﻪ ای ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻮﻟﯽ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از ﺳﻮی دیگر مدﻧﻈﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
رابطه بین ادراک از محیط کلاس و تحصیل گریزی دانش آموزان: نقش واسطه ای ادراک خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
109-125
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری ادراک خود (ادراک کنترل و همانندسازی با مدرسه) در رابطه بین ادراک از محیط کلاس و تحصیل گریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسه گریزی) دانش آموزان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کلاس دهم شهر تهران است. مشارکت کنندگان شامل 661 دانش آموز کلاس دهم دبیرستان ها و هنرستان های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ادراک از محیط کلاس (فراسر و همکاران، 1996) مقیاس ادراک خود (فال و روبرتز، 2012) و مقیاس تحصیل گریزی (خرمایی، 1393) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد ادراک از محیط کلاس بر ادراک خود (همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل) دانش آموزان به صورت مثبت و معنی دار اثرگذار است و بر تحصیل گریزی (بیزاری از تحصیل و مدرسه گریزی) نیز به صورت منفی و معنی دار اثر دارد. ادراک از محیط کلاس همچنین با واسطه گری همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل توانست به طور غیرمستقیم تحصیل گریزی را پیش بینی کند. همچنین نتایج نشان داد افزایش ادراک از محیط کلاس در دانش آموزان از طریق همانندسازی با مدرسه و ادراک کنترل، موجبات کاهش تحصیل گریزی دانش آموزان می شود. بنابراین طراحی فضاهای آموزشی مناسب و تعلیم کادر آموزشی در جهت رشد ادارک خود دانش آموزان به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی تحصیلی امری ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر ادراک خود و ابراز وجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر ادراک خود و ابراز وجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با نارسایی یادگیری شهر اهواز در سال تحصیلی 98-97 و نمونه پژوهش 30 نفر از این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ادراک خود (هارتر، 1985) و پرسشنامه ابراز وجود (تامپسون و برنبام، 2011) استفاده شد. آموزش تنظیم هیجانی به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل، مداخله ای در این زمینه دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای ابراز وجود و ادراک خود تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). بنابراین آموزش تنظیم هیجانی منجر به بهبود ادراک خود و ابرازوجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری می شود.
سطوح "ادراک خود" در کودکان: آیا وضعیت شغلی و تحصیلات مادر، نگرش نسبت به خود را در پسرانشان تعیین می کند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف سنجش سطوح ادراک خود عینی در کودکان پسر و نیز بررسی رابطه میان سطوح ادراک با وضعیت شغلی و میزان تحصیلات مادر انجام گرفت. بدین منظور، دانش آموزان پسر شهرستان شهریار در سه رده سنی 7 و 8 سال، 9 و10سال و 11 و 12سال از طبقه اقتصادی بالا بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردیده و مورد سنجش و مصاحبه با مصاحبه نیمه ساختاریافته دیمون و هارت قرار گرفتند. پس از جمع آوری پاسخها، داده ها با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل شده نشان دادند که میان سطوح مختلف ادراک خودعینی با سن کودکان رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد به این معنا که با افزایش سن، سطح ادراک از خود در کودکان نیز بالاتر می رود (296/0= r ، 0001/0= p ). همچنین نتایج پژوهش نشان دادند که سطوح تحولی ادراک خود عینی با سطح تحصیلات مادر در هیچ رده سنی رابطه معنادار ندارد. و نیز میان سطوح ادراک خود عینی و وضعیت شغلی مادران رابطه معناداری در هیچکدام از رده های سنی کودکان یافت نشد. از این |ژوهش می توان نتیجه گرفت که نه وضعیت شغلی و نه میزان تحصیلات مادر، نگرش نسبت به خود را در پسرانشان تعیین نمی کند.
ادراک خود در مراجعان ایرانی با سابقه ای از ترومای پیچیده: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
1 - 34
حوزه های تخصصی:
سابقه ی ترومای پیچیده در کودکی می تواند به تأثیرات روان شناختی قابل توجهی در بزرگسالی منجر شود که یکی از مهم ترین آن ها ادراک-های ناسازگارانه از خود است. هدف مطالعه ی حاضر، فراهم کردن درکی عمیق از چگونگی ادراک خود در مراجعان بزرگسال ایرانی است که سابقه ای از ترومای پیچیده در کودکی داشته اند. روش پژوهش، پدیدارشناسی تفسیری است که یک روش کیفی است. برای این منظور، 12 مراجع (8 زن و 4 مرد) با سابقه ای از ترومای پیچیده (غفلت هیجانی و فیزیکی و سوءرفتار هیجانی، فیزیکی و جنسی) که به دو کلینیک روان شناسی در تهران مراجعه کرده بودند با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. دو مؤلفه ی اصلی به نام های درک مرکزی از خود و راهبردهای مقابله ای استخراج شد. درک مرکزی از خود، شامل دو طبقه ی اصلی شرم ناسازگارانه و ترس ناسازگارانه بود؛ و راهبردهای مقابله ای، شامل پنج طبقه اصلی اجتناب، برگرداندن خشم نسبت به خود و رفتارهای جبرانی بود. یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
رابطه ادراک خود و عزتنفس با تابآوری همسران جانبازان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران در سال 1399 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 700 نفر از همسران جانبازان مراجعه کننده به مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثار واقع در منطقه 5 شهرداری تهران در سال 1399 می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر به دست آمده و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه خودپنداره راجرز و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) به دست آمد. با توجه به انتشار ویروس کووید 19 این پرسشنامه ها در شبکه های مجازی (گروه مشاوره آنلاین مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثارگر، واتساپ و تلگرام) بارگزاری و نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون چندمتغیره) با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میان مولفه های ادراک خود و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد همچنین بین مولفه های عزت نفس و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان بر اساس ادراک خود و اضطراب مرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
34 - 44
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی با این مفهوم که سلامت مثبت چیزی فراتر از فقدان بیماری است که در تمام دوران زندگی و به خصوص دوران سالمندی مطرح است. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان بر اساس ادراک خود و اضطراب مرگ است. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان بستری در آسایشگاه و سالمندان در منزل شهر تهران در سال 1398 بود. تعداد افراد نمونه جمعاً 400 سالمند بود که با روش خوشه ای انتخاب شدند. بدین صورت که از بین مراکز نگهداری سالمندان و سرای محلات ابتدا 5 مرکز نگهداری سالمندان و 5 سرای محله از مناطق 2 و 3 و 5 شهر تهران به تصادف انتخاب شدند و سپس از هر مرکز و سرا 40 سالمند به تصادف انتخاب و پرسشنامه ها روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس خودهای سه گانه (1991) بودند. داده های پژوهش با روش رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد عوامل خود جسمانی و خود معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی مثبت معنادار دارند و مثبت بودن این ضرایب درواقع نشان دهنده این است که با افزایش این عوامل، میزان بهزیستی روان شناختی افزایش می یابد. همچنین اضطراب مرگ با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی معنادار دارد. مورد تأیید بود (p<0.05, β=-0.39) نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از معناداری مدل رگرسیون بود. بر این اساس در مراکز نگهداری سالمندان، برای افزایش سطح بهزیستی روان شناختی و ارتقای سلامت سالمندان توجه به پیشایندهای ادراک خود و اضطراب مرگ ضروری است.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
297-312
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان می تواند آثاری طولانی مدت بر کنش وری رفتاری، جسمانی، و شناختی آنها داشته باشد و به تجربه شکست و احساس ناشایستگی در دوران تحصیل منجر شود. استمرار این وضعیت بر ادراک کودک از خود به عنوان فردی فعال، هوشیار، و با اراده، تأثیر نامطلوب گذاشته و مشکلات او را دوچندان می کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر شیراز سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه60 دقیقه ای تحت قصه درمانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه ادراک خود هارتر (1989) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که قصه درمانی بر ادراک خود (0/001 > p ) مؤثر بوده و به افزایش این مؤلفه در دانش آموزان منجر می شود. همچنین، قصه درمانی بر مشکلات رفتاری و مؤلفه های آن (ترس و نارسایی توجه) (0/01> p ) مؤثر بوده و باعث کاهش این مؤلفه ها در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به کارگیری قصه درمانی باعث کاهش ترس و مشکلات مربوط به نارسایی توجه و در نهایت بهبود ارتباط کودک با اطرافیان شده و در نتیجه میزان ادراک خود آنها افزایش پیدا می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که از قصه درمانی برای بهبود مشکلات رفتاری کودکان و ارتقای اعتماد به خود و ادراک خود آنها استفاده شود.
رابطه فرایندهای تحصیلی معطوف به خود و عملکرد تحصیلی: پژوهشی مروری
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی فرایندهای تحصیلی معطوف به خود (با تاکید بر رویکرد شناختی- اجتماعی) و بررسی رابطه متقایل آنها با عملکرد تحصیلی و ارائه مدلی مناسب در این زمینه است. بدین منظور از روش پژوهش مروری استفاده گردید. مطالعه تا حد اشباع نظری و با بررسی 36 متن علمی به شیوه ای نظام مند صورت گرفت. مطالعات انجام شده، ضمن تایید مبتنی بودن فرایندهای تحصیلی بر ادراک افراد از "خود" نشان داد که بین این فرایندها رابطه متقابل برقرار بوده و این روابط نشان می دهد در آموزش یادگیرندگان، تأکید و مداخلات در آموزش هریک از مؤلفه ها، بر سایر مؤلفه ها اثر گذاشته و رابطه ای متقابل بین عملکرد تحصیلی و ادراک از خود و نیز فرایندهای تحصیلی وابسته به آن وجود دارد. در پایان مدل نظری مناسب پیرامون روابط میان فرایند های تحصیلی معطوف به خود ارائه گردید. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، به نظر می رسد گنجاندن آموزش فرایندهای تحصیلی معطوف به خود در فهرست برنامه های آموزشی مدارس و دانشگاه ها و تغییر ساختار برنامه درسی و آموزشی آنها در این راستا، زمینه تعالی و پیشرفت هرچه بیشتر فراگیران را فراهم خواهد نمود.
بررسی درک دختران از دخترانگی و تبیین آن در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی (با تأکید بر بند 5 و 12 سیاست های کلی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک دختران از دخترانگی همان هویت گره خورده با جنسیت دختران می باشد که معمولاً توصیف آن در هر نظام تحلیل اجتماعی بدون توجه به ساخت منحصر به فردش به گونه ای متفاوت و حتی متناقض تفسیر و تعبیر می شود و نیاز به تبیین آن در نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی می باشد. هدف از پژوهش حاضر تشریح درک دختران از دخترانگی و به تبع آن رسیدن به نقاط و نکات تحلیلی درخور توجهی در حوزه تحلیل اجتماعی خواهد بود که زمینه تأمل جدی و ارائه پیشنهادهایی در حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی اجتماعی با محوریت بندهای 5 و12 سیاست های کلی خانواده را فراهم می سازد. به منظور انجام پژوهش و فراخور موضوع و مقتضیات، جهت شفاف سازی توصیف تجربه زیسته دخترانگی روشی کیفی با راهبرد منتسب به روش پژوهش پدیدارشناسی انتخاب شد. توصیف درک دختران از دخترانگی نشان داد که این دختران و درکشان از دخترانگی، صرفاً معلول شرایط ساختاری یا کاستی های نهادی نیست بلکه آنها به جهت حضور در فضاهای سیال هویت ساز، بازاندیشانه هویت شخصی و به تبع آن هویت اجتماعیشان را بازسازی می کنند. توجه نظام تحلیل اجتماعی و سیاست گذاری فرهنگی و اجتماعی به همه ابعاد تحول رخ داده می تواند ما را با ظرفیت های جدی نسل دختران جوان و نوجوان امروز بیشتر آشنا کند.