فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
133 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ارتباط میان عزت نفس و عملکرد اختلال بدریخت انگاری بدن متکی بر این موضوع است که عزت نفس می تواند برای افراد، احساساتِ همراه با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه عزت نفس آشکار و ناآشکار در افراد متقاضی عمل جراحی بینی با افراد عادی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی عمل جراحی بینی مراجعه کننده به مراکز زیبایی شهر رشت در فصل بهار 1397و زنان عادی بود. از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس 70 نفر از زنان و دختران متقاضی عمل جراحی بینی و 70 زن و دختر عادی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس ترجیح حروف الفبای نام (IPT) بود. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که توانایی زنان متقاضی عمل جراحی بینی در عزت نفس آشکار و ناآشکار ضعیف تر از زنان عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین زنان و دختران متقاضی جراحی بینی از لحاظ عزت نفس آشکار و ناآشکار تفاوت معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: پایین بودن عزت نفس در افراد می تواند یکی از علل گرایش افراد به انجام جراحی های زیبایی باشد، بنابراین با بهبود عزت نفس می توان از گرایش به جراحی های زیبایی در جامعه کاست
مطالعه کیفی: کاوشی در تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان درباره بیماری و پیامدهایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125-138
حوزههای تخصصی:
سرطان در کودکان ، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6. نگاه کودک به روند بیماری.
نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ارزش های شخصی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت در جمعیت دانشجویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود که 358 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران، خوارزمی و شهیدبهشتی با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استفاده نادرست از اینترنت، پرسشنامه زندگی ارزشمند و عامل روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش بسیار مطلوبی دارد و ارزش های شخصی نقش میانجی کاملی در ارتباط بین روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت ایفا می کند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که روان رنجورخویی به ترتیب از طریق ارزش های روابط خانوادگی، روابط عاطفی، معنویت-مذهب، سلامت جسمی، روابط اجتماعی و یادگیری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر استفاده آسیب زا از اینترنت دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که ارزش های شخصی در ارتباط بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش میانجی کامل ایفا می کنند و در حضور ارزش های شخصی رابطه مستقیم روان رنجورخویی با استفاده آسیب زا از اینترنت معنادار نبود .
مقایسه و اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی با مداخله شناختی-رفتاری بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت جنسیتی/ ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان در نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی در دختران نوجوان اصفهان بود. طرح این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 دانش آموز دختر 16 تا 18 ساله مدارس مقطع متوسطه دوم اصفهان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه هویت جنسی و مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آلفای کرانباخ، پایایی بازآزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و روایی همزمان استفاده شد. پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 0/92 و 0/93 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی با استفاده از هردو شیوه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود چهار عامل در این مقیاس بود که این عوامل در مجموع 63/44 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد الگوی چهار عاملی این مقیاس دارای برازندگی مناسبی است. ضرایب همبستگی نشان داد که روایی همزمان مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی، با دیگر ابزارهای مذکور در حد مطلوبی بود. نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس 27 سوالی نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آرتریت روماتویید یک بیماری خودایمنی التهابی مزمن پیش رونده است که میزان شیوع آن در جهان 5/0 تا 4/2 درصد برآورد شده است. در این مطالعه تاثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از پیشرفت بیماری و پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید مورد بررسی قرار گرفت. روش: این مطالعه نیمه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی، با 30 نفر بیمار مبتلا به آرتریت روماتویید که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند، انجام شد. مداخله به صورت گروهی و هفتگی به مدت یک و نیم ساعت در گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه پریشانی روان شناختی (DASS) و ترس از پیشرفت بیماری جمع آوری شدند. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-21 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد در دو گروه میانگین افسردگی و استرس از پیشرفت بیماری دارای تفاوت معنادار (05/0P>) و اضطراب بدون تفاوت بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد تفاوت میانگین بین نمره های استرس، افسردگی و ترس از پیشرفت بیماری در مراحل پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: یافته ها بیانگر تاثیر آموزش تعهد و پذیرش بر پریشانی روان شناختی و ترس از پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید بود؛ بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای بهبود زندگی این بیماران استفاده کرد.
The effectiveness of the schema therapy on depression and relapse in Heroin-dependent individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to determine the effectiveness of schema therapy on depression and relapse in heroin-dependent men. Method: This research was a semi-experimental study with pretest-posttest design with control group. To perform this research among people who referedto Tehran addiction treatment clinic in October to February 2017, 40 referees were selected and randomly assigned to experimental (20) and control groups (20). In this study, the experimental group received the Yang Scheme Program for 10 sessions of 90 minutes, while the control group was on the waiting list for the treatment. Participants completed a Beck Depression Inventory and a urine test to measure the substance in the pre-test and post-test phases. Analysis of covariance was used to analyze the data. Results: The results showed that in the post-test stage, schema therapy could significantly reduce depression and relapse rate in heroin- dependent men compared to control group. Conclusion: Schema therapy as a leading method in the field of cognitive-behavioral therapy has therapeutic benefits for heroin addicts and is effective in reducing the relaps problem.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی به شیوه ی گروهی، بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب در افراد چاق: نقش تعدیل گر تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر کاهش خوردن هیجانی و اضطراب، با توجه به نقش تعدیل گر تکانش گری در افراد چاق، بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 فرد چاق از مراجعان کلینیک جویندگان سلامت، کلینیک سبحانی، و کلینیک روشا در مشهد، به صورت داوطلبانه و مطابق معیارهای ورود، انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان خوردن هیجانیF(1,15)=5/89, P≤ 0/05)) و سطح اضطراب F(1,17)=6/87, P≤0/05)) افراد گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، کاهش یافته بود همچنین مشخص شد که تکانش گری، در تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خوردن هیجانی، نقش تعدیل گر ندارد. نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی روشی مؤثر بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب است، و لذا شیوه ای برای کمک به کنترل وزن می باشد.
تأثیر یک جلسه تمرین پیلاتس بر احساسات مثبت زنان چاق: بررسی تعامل انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین برای پیش بینی احساسات مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزش برای فعالیت های مختلف قویاٌ تحت تأثیر ادراکات خودمختاری فرد نسبت به آن فعالیت ها قرار می گیرد. هدف از این پژوهش، مطالعه ارتباط بین انگیزش موقعیتی و شدت ادراک شده تمرین در زنان چاق برای پیش بینی تغییر در احساس مثبت ناشی از یک جلسه تمرین پیلاتس بود. روش: در پژوهش شبه تجربی حاضر، 17 زن چاق با میانگین وزن، 0/10 ± 4/87، سن، 0/10±1/39 و شاخص توده بدن، 4/3 ± 9/35 به طور داوطلبانه شرکت کردند. شرکت کنندگان قبل از انجام برنامه تمرینی به پرسش نامه احساسات مثبت و مقیاس انگیزش موقعیتی پاسخ دادند. سپس به تمرین پیلاتس پرداخته و بلافاصله بعد از انجام تمرین، مجدداً پرسشنامه احساسات مثبت را تکمیل کردند. شدت تمرین توسط مقیاس میزان فشار ادراک شده، بعد از تمرین سنجیده شد. داده ها از طریق آزمون تی زوجی و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین احساس مثبت قبل و بعد از تمرین بود (5 0/0 ≥P). تجزیه و تحلیل رگرسیون بازگوکننده پیشی بینی معنادار احساسات مثبت توسط تعامل انگیزش درونی و میزان شدت ادراک شده و همچنین تعامل شان با عامل تنظیم شناسایی شده (05/0≥P) بود. نتیجه گیری: یافته های حاضر نشان داد انگیزش درونی به عنوان عامل قوی برای انجام پیش بینی احساسات مثیت در زنان چاق است. بنابراین، تقویت انگیزش درونی در زنان چاق جهت انجام فعالیت بدنی و حصول احساس مثبت ناشی از آن توصیه می شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
52 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر کاهش علائم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلا به اختلال عملکردی گوارش در شهر رشت بودند که به کلینیک های درمانی مراجعه کردند. برای نمونه پژوهش، 32 بیمار مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر براساس ملاک های تشخیصی Rome-II، به صورت نمونه گیری دردسترس توسط متخصصان گوارش انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی (16 بیمار) و کنترل (16 بیمار) قرار گرفتند. شرکت کننده های دو گروه قبل از مداخله، در پایان مداخله (دو ماه پس از شروع آموزش) و دو ماه بعد در مرحله ی پیگیری مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت تشخیص گذاری و ارزیابی علائم جسمی اختلال نشانگان روده تحریک پذیر از ملاک تشخیصی Rome-II و جهت ارزیابی علائم روان شناختی از فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معنی داری یافت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی به بهبود میزان و شدت علائم بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر کمک می نماید.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
102-112
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است . از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا به پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافته های پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفه های اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عامل ها عبارت اند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی درباره ی روابط مهم، آشفتگی های خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامه ی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود . یافته های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان گروهی بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی می تواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل می دهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعه کننده فوق بودند که به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تاب آوری کانور و اضطراب مرگ. داده ها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و می توانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
اثربخشی آموزش ایمن سازی درمقابل استرس بر احساس عاملیت و میانگین هفتگی قند خون ناشتا در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به تعیین اثربخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر احساس عاملیت ومیانگین هفتگی قند خون ناشتا بیماران دیابتی پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل 2450 نفر بیماران دیابتی درمانگاه ام البنین اصفهان بود که از میان آن ها 17زن و9مرد به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10زن و4مرد)و گواه (5زن و7مرد)جایگزین شدند .هر دو گروه پرسشنامه های محقق ساخته میانگین هفتگی قند خون بیماران دیابتی و احساس عاملیت را قبل وبعد ازمداخله تکمیل کردند . گروه ازمایش آموزش ایمن سازی در مقابل استرس را طی6 جلسه90 دقیقه ای بصورت هفتگی دریافت کرد ولی گروه گواه تحت این مداخله قرار نگرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مذکور موجب افزایش معناداری (pنتیجه گیری: : آموزش ایمن سازی در مقابل استرس می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای کاهش میانگین هفتگی قند خون ناشتا و بهبود احساس عاملیت بیماران دیابتی به کار رود .
اثر بخشی برنامه ی ضد قلدری آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبودتنظیم شناختی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه ی آموزش مدیریت والدین و بررسی اثربخشی آن بر قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی مدارس ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 97-96 و نمونه ی آماری یکی از مدارس ناحیه ی 12 شهر کرج بود که به روش خوشه ای تک مرحله ای تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد با استفاده از مقیاس قلدر- قربانی کالیفرنیا و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجانی گرانفسکی(فرم کودک) از میان دانش آموزان پایه ی چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر از دانش آموزانی که قربانی قلدری شده بودند گزینش شدند، سپس والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. والدین گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای(یک جلسه در هفته) آموزش مدیریت والدین قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های قلدر- قربانی کالیفرنیا و تنظیم هیجانی گرانفسکی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات افراد گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در مؤلفه های قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی دار وجود داشت و آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان تأثیر معناداری داشته است .این مطالعه نشان داد که الگوی آموزش مدیریت والدین در کاهش قربانی شدن و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان از اثربخشی لازم برخوردار است.
روابط ساختاری دلسوزی به خود ، انعطاف پذیری شناختی و علائم اختلال استرس پس آسیبی در قربانیان حوادث آسیب زا در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام افرادی که در نیمه دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین )، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان غرب بودند . نمونه مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین افراد آسیب دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی ، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد . نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی را تأیید می کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف پذیری شناختی یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
سنجش درد ذهنی: ویژگی های روان سنجی و تحلیل عامل تأییدی پرسشنامه چندبعدی درد ذهنی (OMMP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
146 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از این رو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های درد ذهنی و اضطراب و افسردگی و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین مؤلفه های درد ذهنی و شفقت به خود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 6 عامل را شناسایی کرد که در مجموع این شش عامل 40/66 درصد از واریانس درد ذهنی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 44 گویه را در شش عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه درد ذهنی 966/0 و برای عامل پوچی و بی ارزشی 952/0، عامل سردرگمی و آشفتگی هیجانی 893/0، عامل فقدان کنترل 877/0، عامل تغییرناپذیری 872/0، عامل فاصله گیری اجتماعی/ از خود بیگانگی 869/0 و عامل ترس از تنهایی 617/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه درد ذهنی در دانشجویان، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (SDTP) بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای تشخیص پزشکی سرطان و مراجعه کننده به مرکز پرتو درمانی بیمارستان امام رضا شهر کرمانشاه در سال 1395 بود که از بین آن ها 30نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های امید اشنایدر و شادکامی آکسفورد در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و پس از درمان درمان نشان اد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امیدواری (9 93/88 =(27 و 1)F؛ 006/0P=) و شادکامی ( 23/89 =(27 و 1) F؛ 01/0P=)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاص از پژوهش می توان بیان داشت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش سطح امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی می گردد و می-توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.