فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بر اختلال وحشتزدگی و اضطراب مرگ و مقایسه آن با مداخله شناختی-رفتاری بود. جامعه آماری شامل بیماران زن مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال 98-97 (زمستان 97 بهار 98) شهر قم بود که جهت درمان به یکی از مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی و روانپزشکی مراجعه نمودند. با توجه به محدودیت جامعه آماری، نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مراجعین علاوه بر تشخیص روانپزشک توسط پژوهشگر مصاحبه بالینی شدند و در گروه اول آزمایشی 10 نفر، گروه دوم آزمایشی 11 نفر و در گروه گواه 9 نفر با پژوهشگر همکاری نمودند. به منظور رعایت اصول اخلاقی، همه شرکت کنندگان، رضایت داوطلبانه جهت شرکت در طرح پژوهشی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری داشتند. ابزار مورد استفاده عبارت بود از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه حساسیت اضطرابی، مداخله شناختی-رفتاری و مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین نمره اضطراب مرگ و علائم وحشتزدگی هم در پس آزمون و هم در پیگیری در گروه مداخله مبتنی بر مرگ آگاهی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و گروه کنترل پایین تر است و این اثر معنادار بود. با توجه به یافته ها می توان این گونه نتیجه گرفت که لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با مداخلات روانشناختی مؤثر؛ کاهش یا برطرف شود تا درمان اختلال وحشتزدگی آن ها اثربخشی بیشتری داشته و از عود مجدد جلوگیری شود
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت جنسیتی/ ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان در نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی در دختران نوجوان اصفهان بود. طرح این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 دانش آموز دختر 16 تا 18 ساله مدارس مقطع متوسطه دوم اصفهان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه هویت جنسی و مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آلفای کرانباخ، پایایی بازآزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و روایی همزمان استفاده شد. پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 0/92 و 0/93 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی با استفاده از هردو شیوه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود چهار عامل در این مقیاس بود که این عوامل در مجموع 63/44 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد الگوی چهار عاملی این مقیاس دارای برازندگی مناسبی است. ضرایب همبستگی نشان داد که روایی همزمان مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی، با دیگر ابزارهای مذکور در حد مطلوبی بود. نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس 27 سوالی نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی-انگیزشی-مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزه ی بیماران برای مراقبت از خود توصیه می شود. این پژوهش نیز در همین راستا با هدف بررسی اثر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی - مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبه آزمایشی با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» و جامعه ی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر یزد می باشد. نمونه ی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی کیفیت زندگی می باشد. داده ها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزه ی بیمار و همچنین مهارت های رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، می توان از طریق کاربرد مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارت های رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
The effectiveness of the schema therapy on depression and relapse in Heroin-dependent individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to determine the effectiveness of schema therapy on depression and relapse in heroin-dependent men. Method: This research was a semi-experimental study with pretest-posttest design with control group. To perform this research among people who referedto Tehran addiction treatment clinic in October to February 2017, 40 referees were selected and randomly assigned to experimental (20) and control groups (20). In this study, the experimental group received the Yang Scheme Program for 10 sessions of 90 minutes, while the control group was on the waiting list for the treatment. Participants completed a Beck Depression Inventory and a urine test to measure the substance in the pre-test and post-test phases. Analysis of covariance was used to analyze the data. Results: The results showed that in the post-test stage, schema therapy could significantly reduce depression and relapse rate in heroin- dependent men compared to control group. Conclusion: Schema therapy as a leading method in the field of cognitive-behavioral therapy has therapeutic benefits for heroin addicts and is effective in reducing the relaps problem.
The Effectiveness of Emotional Regulation and Coping Therapy Training on life style in Adolescent at Risk of Drug Abuse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objectives: The purpose of this study was to determine the effectiveness of emotional regulation and coping therapy training on life style in adolescent at risk of drug abuse. Method: The present study was a quasi-experimental research with two experimental and one control groups. The statistical population of this study consisted of all 577 boy students in secondary high schools(the second period) in Kish Island, in 2017-18, and finally 45 students were selected based on entry criteria and randomly divided to 3 groups (emotional regulation training group, coping therapy training group and one control group). The research tools consisted of who quality of life questionnaire. Data were analyzed using covariance analysis. Results: The results showed that emotional regulation and coping therapy training programs had a positive effect on life style and these changes have been steady to the stage of follow-up. Conclusion: It is recommended to use emotion regulation and coping therapy programs to increase life style in adolescents
مطالعه کیفی: کاوشی در تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان درباره بیماری و پیامدهایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125-138
حوزههای تخصصی:
سرطان در کودکان ، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6. نگاه کودک به روند بیماری.
پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله با استرس در بیماران تحت همودیالیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان با همودیالیز اثرات گسترده و همه جانبه ای بر بیماران دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. به این منظور از بین کلیه بیماران مراجعه کننده به مراکز دیالیز شهر کرج در سال 1397 تعداد 219 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای و رشد پس از سانحه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد که تنها راهبرد مسئلهمدار (97/5,t=001/0p<)، سهم معناداری در پیشبینی رشد پس از سانحه دارد و راهبردهای هیجانمدار و اجتنابی سهم معناداری در تبیین رشد پس از سانحه ندارند.ضریب استانداردشده ی بتا نشان میدهد که راهبرد مسئله مدار 446/0 در پیشبینی رشد پس از سانحه سهم داشته است . نتیجه گیری: بیمارانی که از سبک مقابله مسئله محور استفاده می کنند، کنترل بیشتری بر شرایط استرس زا داشته و به احتمال بالاتری به رشد پس از سانحه می رسند.
نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی(مطالعه موردی؛ کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی در کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز انجام پذیرفت. روش: پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستان کلیوی امیرالمومنین شهر تبریز(N=250) می باشد از این تعداد و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 100(55 مرد و 45 زن) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون، پرسشنامه 5عامل شخصیتی نئو و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر، سی کرست و پندر تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و مطابق با یافته های پژوهش، ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی از جمله روان رنجوری (583/0)؛ برون گرایی (404/0-)؛ دلپذیربودن(186/0-)؛ تجربه پذیری(383/0-)؛ با وجدان بودن(213/0-) و سبک زندگی سلامت محور(472/0-) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و اثر سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی به صورت مستقیم بوده و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت به عنوان متغیر میانجی اثرغیرمستقیمی در این ارتباط به وجود آورده است.
The comparison of the motivation and personality risk profile in different substance use(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
89 - 100
حوزههای تخصصی:
Objective: This study investigates the different motives and substance use risk profile in opium and methamphetamine use. Method: The statistical sample includes Seventy-eight individuals with substance use history referred to drop-in center (DIC) that completed research instruments including demographic information (researcher-made questionnaire), substance use motives (Hecimovic, Barrett, Darredeau, and Stewart, 2014), and substance use risk profile scale (Woicik et al., 2009). Multivariate analysis of variance utilized for data analysis based on SPSS-24. Results: The results of the MANOVA indicated that availability, relaxation, enjoying, and sexual motives are significantly higher in individuals using methamphetamine. Also, the results of the substance use risk profile represent that there are significant differences in anxiety sensitivity, sensation-seeking, and impulsivity in opium and methamphetamine use. Conclusions: Findings indicate the important role of motives and substance use risk profile in the tendency to the different types of substances. These various motives and personality risk factors should be considered in educational settings and psychological treatment for different types of substance use, especially opiate or stimulating substances.
بررسی مدل ساختاری اختلال واژینیسموس بر اساس متغیرهای سازگاری زناشویی، خود ابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی و سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانه های اختلال واژینیسموس را پیش بینی می کرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبک های تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.
بررسی اثربخشی معنادرمانی بر کاهش ولع و پیشگیری از بازگشت زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
56 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی را بر کاهش ولع و پیشگیری از بازگشت زنان وابسته به مواد، بررسی می کند. روش:در یک پژوهش نیمه آزمایشی 25 زن مصرف کننده مواد با تشخیص اختلال وابستگی به مواد مخدر که دوره سم زدایی را با موفقیت در مرکز درمان اجتماع مدار بانوان (TC) تهران به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12نفر) و گواه (13نفر) تقسیم شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنیها توسط مقیاس پیشگیری از بازگشت گورسکی (1989) و مقیاس کاهش ولع فرانکن و همکاران (2002) و نیز آزمایش ادرار پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون های آماری نشان داد که در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه در ولع مصرف و بازگشت به مواد وجود دارد ولی این تفاوت در مرحله پیگیری ثبات نداشت. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که معنا درمانی در کاهش ولع مصرف و پیشگیری از بازگشت به اعتیاد موثر است.
مقایسه ویژگیهای شخصیتی و حساسیت پذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و حساسیت پذیری به اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس است. روش : طرح پژوهشی علّی- مقایسه ای و نمونه گیری در دسترس، تعداد 130 نفر افراد با پسوریازیس و 130 نفر بدون پسوریازیس انتخاب شدند. کلیّه ی آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO-FFI) و شاخص حساسیت پذیری به اضطراب (ASI-3، تیلور و همکاران، 2007) و اطلاعات جمعیت شناختی در یک جلسه پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی افراد با بیماری پسوریازیس در مقیاس «گشودگی به تجربه» با افراد بدون بیماری پسوریازیس متفاوت است و میانگین نمرات حساسیت پذیری به اضطراب افراد با پسوریازیس به طور معنادار) 05/0 (p< بیشتر از افراد بدون پسوریازیس است. نتیجهگیری: به نظر می رسد هم ماهیت بیماری پسوریازیس و هم تجربه سطوح بالاتر اضطراب و استرس در افراد مبتلا در مقایسه با افراد بدون پسوریازیس، حساسیت پذیری به اضطراب و گشودگی به تجربه را به واسطه ی فعال سازی چرخه استرس تحت تأثیر قرار می دهد.
Effectiveness of Acceptance & Commitment Therapy on Quality of Life in Elderly People with Age- Related Macular Degeneration Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The goal of the present research is to determine the degree of the efficiency of group approach of ACT on the life quality of elderly people suffering from ARMD. Method: The research is a semi experimental study with the pre, post-test and experimental and control groups. The research population was the aging men and women suffering from ARMD selected from Karaj Nour-e-Didegan Ophtalmology Clinic. The sample of the research was 28 people were chosen through random sampling method and divided into two experimental and control groups. The program of approaching based upon therapy through ACT in the collective form within 8 sessions of 120 minutes. Results: The results were analyzed by studying the ANOVA with repeated measure and LSD and the result showed a significant meaning of the efficiency of ACT on sub scales of the life quality, physical sanity and psycho sanity. But no significant meaning was achieved to affirm the efficiency of ACT upon the environmental sanity. These effects did not persist on the process of follow- up. Conclusion: With regard to the research findings, one can employ ACT to improve life quality of the aged people who suffer from ARMD.
روابط ساختاری دلسوزی به خود ، انعطاف پذیری شناختی و علائم اختلال استرس پس آسیبی در قربانیان حوادث آسیب زا در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام افرادی که در نیمه دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین )، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان غرب بودند . نمونه مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین افراد آسیب دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی ، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد . نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی را تأیید می کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف پذیری شناختی یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند منفی کندال و هولون و شدت بیخوابی مورین 42 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از بیخوابی و افکار خودآیند منفی در رنج بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 7 جلسه (هفته ای یک بار) فنونIRRT را بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کرد. گروه آزمایشی دوم 8 جلسه (هفته ای یک بار) فنون MBSR را بر اساس بسته آموزشی کابات-زین دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT و MBSR ، مجدداً افکار خودآیند منفی و بیخوابی اعضای هر سه گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و بیخوابی در هر سه گروه تفاوت معنادار را نشان داد. همچنین IRRT در کاهش افکار خودآیند منفی مؤثرتر از MBSR بوده است. اما در مورد بیخوابی بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بطور کلی این پژوهش حاکی از این است، روش IRRT و MBSR را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و بیخوابی زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد.
اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی به شیوه ی گروهی، بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب در افراد چاق: نقش تعدیل گر تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر کاهش خوردن هیجانی و اضطراب، با توجه به نقش تعدیل گر تکانش گری در افراد چاق، بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 فرد چاق از مراجعان کلینیک جویندگان سلامت، کلینیک سبحانی، و کلینیک روشا در مشهد، به صورت داوطلبانه و مطابق معیارهای ورود، انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان خوردن هیجانیF(1,15)=5/89, P≤ 0/05)) و سطح اضطراب F(1,17)=6/87, P≤0/05)) افراد گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، کاهش یافته بود همچنین مشخص شد که تکانش گری، در تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خوردن هیجانی، نقش تعدیل گر ندارد. نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی روشی مؤثر بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب است، و لذا شیوه ای برای کمک به کنترل وزن می باشد.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (SDTP) بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای تشخیص پزشکی سرطان و مراجعه کننده به مرکز پرتو درمانی بیمارستان امام رضا شهر کرمانشاه در سال 1395 بود که از بین آن ها 30نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های امید اشنایدر و شادکامی آکسفورد در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و پس از درمان درمان نشان اد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امیدواری (9 93/88 =(27 و 1)F؛ 006/0P=) و شادکامی ( 23/89 =(27 و 1) F؛ 01/0P=)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاص از پژوهش می توان بیان داشت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش سطح امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی می گردد و می-توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
سنجش درد ذهنی: ویژگی های روان سنجی و تحلیل عامل تأییدی پرسشنامه چندبعدی درد ذهنی (OMMP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
146 - 172
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد روانشناختی یک تجربه ذهنی است که ارزیابی منفی از خود را در بر دارد و از این رو، برای سنجش آن باید از ابزارهای خودگزارشی استفاده کرد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه درد ذهنی بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و AMOS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های درد ذهنی و اضطراب و افسردگی و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). همچنین بین مؤلفه های درد ذهنی و شفقت به خود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0≥P). نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 6 عامل را شناسایی کرد که در مجموع این شش عامل 40/66 درصد از واریانس درد ذهنی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 44 گویه را در شش عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه درد ذهنی 966/0 و برای عامل پوچی و بی ارزشی 952/0، عامل سردرگمی و آشفتگی هیجانی 893/0، عامل فقدان کنترل 877/0، عامل تغییرناپذیری 872/0، عامل فاصله گیری اجتماعی/ از خود بیگانگی 869/0 و عامل ترس از تنهایی 617/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه درد ذهنی در دانشجویان، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
اثر بخشی برنامه ی ضد قلدری آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبودتنظیم شناختی هیجانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه ی آموزش مدیریت والدین و بررسی اثربخشی آن بر قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجانی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه ی مدارس ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 97-96 و نمونه ی آماری یکی از مدارس ناحیه ی 12 شهر کرج بود که به روش خوشه ای تک مرحله ای تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد با استفاده از مقیاس قلدر- قربانی کالیفرنیا و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجانی گرانفسکی(فرم کودک) از میان دانش آموزان پایه ی چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر از دانش آموزانی که قربانی قلدری شده بودند گزینش شدند، سپس والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. والدین گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای(یک جلسه در هفته) آموزش مدیریت والدین قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های قلدر- قربانی کالیفرنیا و تنظیم هیجانی گرانفسکی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات افراد گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در مؤلفه های قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی دار وجود داشت و آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان تأثیر معناداری داشته است .این مطالعه نشان داد که الگوی آموزش مدیریت والدین در کاهش قربانی شدن و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان از اثربخشی لازم برخوردار است.