فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
21-32
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: عوامل و زمینه های بسیاری در شکل گیری استرس دوران دانشجویی نقش دارند که از مهم ترین آنها نگرش های مذهبی و سرسختی روان شناختی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نگرش های مذهبی و سرسختی روان شناختی به عنوان پیش بین های استرس دوران دانشجویی دانشجویان دانشگاه بجنورد است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه بجنورد در نیمسال دوم سال تحصیلی 95 - 96 است که از بین آنان 170 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله یی انتخاب و مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سرسختی روان شناختی اهواز، پرسش نامه ی نگرش سنج مذهبی و فهرست استرس دوران دانشجویی؛ و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد ضریب همبستگی بین نگرش های مذهبی (526/0-=r) و سرسختی روان شناختی (457/0-=r) با استرس دوران دانشجویی معنی دار است (05/0p<). تحلیل رگرسیون با روش گام به گام نیز نشان داد به ترتیب متغیّرهای سرسختی روان شناختی و نگرش های مذهبی می توانند استرس دوران دانشجویی را پیش بینی کنند (241/0R 2 = و 04/0 > P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان استرس دوران دانشجویی را از طریق نگرش های مذهبی و سرسختی روان شناختی پیش بینی کرد. ازاین رو، در نظر گرفتن این دو متغیّر در برنامه های آموزش مدیریت استرس دانشجویان توصیه می شود. Rahimi Pordanjani T, Mohamadzade EbrahimiA, DoostkamZ. Religious Attitudes and Psychological Hardiness as Predictors of Stress in Students’ Life. J Res Relig Health. 2018; 4(4):21- 32.DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.17334
پیش بینی وسواس و فوبیا در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران: نقش مفهوم خدا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
59-68
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مفهوم خدا که از طریق فرهنگ زبانی و کلامی به انسان ها انتقال می یابد و برداشت انسان ها را از خداوند مشخص می کند با سلامت روان شناختی افراد ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی وسواس و فوبیا بر اساس مفهوم خدا در دانشجویان است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل همه ی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری سهمی، تعداد 367 نفر از آنان انتخاب شدند و مقیاس مفهوم سازی فرد از خدا (GCS) و مقیاس های وسواس و فوبیا در فهرست نشانه های مرضی (R90SCL - ) بر روی آنان اجرا شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که میزان وسواس و فوبیا را می توان از روی مفهوم خدا در دانشجویان پیش بینی کرد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد دانشجویان پسری که مفهوم مثبتی از خدا داشتند دارای فوبیای کمتر (05/0P< و 24=r)؛ و دانشجویان دختری که مفهوم مثبتی از خدا داشتند دارای وسواس کمتری بودند (05/0P< و 28=r). نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که وسواس و فوبیای دانشجویان تابعی از کیفیت و چگونگی مفهوم خدا است. Haddadi kuhsar AA, Ghobari Bonab B. Predicting Obsessive-compulsive behavior and Phobic Anxiety among Students of Medical Sciences: The role of the Concept of God. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 59- 68. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.12673
مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم انجام شد. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و با استفاده از این روش تعداد 40 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم، در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه درد مک گیل و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد ناگویی خلقی و ادراک درد به طور معناداری در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم تفاوت معناداری دارد. شدت ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید بیشتر از تب فامیلی مدیترانه ای است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اختلال در ناگویی خلقی و ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید و تب فامیلی مدیترانه ای می تواند در تشدید این اختلال ها یا فرآیند درمان شان اثرگذار باشد.
بررسی رابطه بین «سبک زندگی اسلامی» با «رضایت زناشویی» با واسطه گری «خوش بینی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین «سبک زندگی اسلامی» با «رضایت زناشویی» با واسطه گری «خوش بینی» است. روشِ آن، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری اش، کارکنان متاهل دولت تعیین شد، بطوری که 214 نفر از کارمندان متاهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن در شهر تهران بصورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رضامندی همسران (افروز)، پرسشنامه خوش بینی اسلامی (نوری) و پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی (حیرت و همکاران) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری (01/0>P) وجود دارد، بطوری که سبک زندگی اسلامی اثر مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی دارد (05/0>P). همچنین مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی با واسطه گری خوش بینی بر رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خوش بینی، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خوش بینی و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند.
نقش میانجی شفقت خود در تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین نقش میانجی شفقت خود در تأثیر ویژگی های شخصیتی بر عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان دختر شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع علّی بود. بدین منظور از بین کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های استان اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) که در نیمسال دوم تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 378 نفر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو کاستا و مک کری، شفقت خود نف، شادمانی ذهنی لپر و لیبومیرسکی، خوش بینی شییر و کارور، خردمندی آردلت و عاطفه مثبت واتسون، کلارک و تلگن پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که شفقت خود، نقش میانجی در تأثیر ویژگی های شخصیتی روان نژندی و برونگرایی بر عملکردهای روانشناختی مثبت دارد. نتایج این پژوهش می تواند به مدیران دانشگاهها در پیشبرد برنامه های آموزشی در راستای افزایش شفقت خود و عملکردهای روانشناختی مثبت در دانشجویان و بهبود عملکرد تحصیلی آنان، کمک کند.
The Effect of Coping Therapy on Immunological Indicators in Patients with Coronary Heart Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The studies since the second half of the 20th century have revealed the effect of stress on the heart and vessels with mediating neurological indicators and techniques of dysfunctional coping techniques. They also have shown that stress management and the improvement of coping techniques improve the indicators. The present study examined the appraisal of the effect of coping-therapy on cortisol, Interleukin 6 (IL-6) and Interleukin 1β (IL-1β) in comparison with the control group. The study was a quasi-experimental research with pre-test and post-test design conducted on 44 patients (randomly assigned into two experimental and control groups) suffering from coronary heart disease who were hospitalized in Shahid Rajaei Heart Hospital in Tehran in 2011. The experimental group was treated with coping-therapy, and the immunological indicators of both groups were measured using ELISA at the beginning, the fourth, the eighth, (immediately after the end of treatment), the tenth, and the fourteenth weeks. The collected data were analyzed using repeated measures ANOVA by SPSS version 17. The gender and education of the sample was controlled statistically. The results revealed that coping-therapy could significantly decrease cortisol, IL-6, IL-1β from the eighth to the end of the fourteenth week (follow-up). Considering the cognitive limitations of the present study, one can conclude that coping-therapy may decrease the negative effects of stress on immunological indicators through improving dysfunctional techniques to effective ones, and in this way, reveal the positive effects on health.
Questions of Self-regulation and Affect: Affectivity, Locomotion, Assessment, and Psychological Well-Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The affectivity system is a complex dynamic system, thus, it needs to be seen as a whole-system unit that is best studied by analyzing four profiles: self-destructive (low positive affect, high negative affect), low affective (low positive affect, low negative affect), high affective (high positive affect, high negative affect), and self-fulfilling (high positive affect, low negative affect). Our purpose was to examine individual differences in psychological well-being and self-regulatory strategies (assessment/locomotion). Additionally, we investigated if the effect of psychological well-being on self-regulatory strategies was moderated by the individual’s type of profile. Method: Participants (N = 567) answered the Positive Affect Negative Affect Schedule, Ryff’s Scales of Psychological Well-being, and the Regulatory Mode Questionnaire. We conducted a Multivariate Analysis of Variance using age as covariate and Structural Equation Modeling in a multi-group for moderation analysis. Result: Individuals with a self-fulfilling profile scored highest in all psychological well-being constructs and locomotion and lowest in assessment. Nevertheless, matched comparisons showed that increases in certain psychological resources might lead to profile changes. Moreover, while some psychological well-being constructs (e.g., self-acceptance) had an effect of self-regulatory mode independently of the individual’s profile, other constructs’ (e.g., personal growth) effect on self-regulation was moderated by the person’s unique type of profile. Conclusions: Although only theoretical, these results give an idea of how leaps/changes might be extreme (i.e., from one profile at the extreme of the model to the other extreme), while other might be serial (i.e., from one profile to another depending on matching affective dimensions).
تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی: یک مطالعه فراتحلیل
حوزههای تخصصی:
کار و خانواده اجزای اساسی زندگی هر فرد هستند و هر کدام بخشی از هویت و رفتار فرد را شکل می دهند. فرد در اجرای الزامات نقش این دو بخش ممکن است دچار تعارض شود. پژوهش های مختلفی در مورد تأثیر تعارض کار-خانواده بر فرسودگی شغلی، استرس شغلی و ترک شغل کارکنان انجام شده اند و ضرایب همبستگی متفاوتی به دست داده اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر ترکیب نتایج این پژوهش ها با استفاده از تکنیک فراتحلیل بود. در این فراتحلیل، ۱۵ پژوهش واجد شرایط که طی سال های ۱۳۹۰ تا 1395 انجام شدند، با استفاده از نرم افزار CMA2 مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش های منتخب ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلچ و تعارض کار-خانواده گرین هاوس و بیوتل بودند. نتایج ارزیابی آماری حاکی از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی برد. اندازه اثر ترکیبی ثابت و تصادفی متغیر تعارض کار-خانواده بر متغیر فرسودگی شغلی در حد نسبتاً قوی و به ترتیب به میزان 0.694 و 0.704 به دست آمد.
مراقبت مذهبی روحانی بر بالین بیماران و تأثیر آن بر افسردگی و اضطراب بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
45-55
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماران بستری به علت ترس از عمل جراحی یا علائم ناتوان کننده ی بیماری و مرگ دچار اضطراب و افسردگی می شوند که می تواند عملکرد آنها را مختل کند. مراقبت مذهبی روحانیون با هدف برآوردن نیازهای مذهبی بیماران می تواند موجب افزایش توانایی آنان برای مقابله با بیماری شود. ازاین رو، پژوهشگران بر آن شدند برنامه ی مراقبت مذهبیی تدوین کنند که فرد روحانی آن را بر بالین بیمار اجرا کند، تا اثربخشی برنامه را در افسردگی و اضطراب بیماران بستری ارزیابی کنند. روش کار: در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی با گروه کنترل، 142 بیمار بستری در بیمارستان نکویی شهر قم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و سطح افسردگی و اضطراب بیمارستانی را تکمیل کردند. پس از آن روحانی همکار برنامه ی مراقبت مذهبی را بر بالین بیماران گروه آزمون اجرا کرد و دو گروه پس از مداخله پیگیری شدند. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه بر این، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: آزمون آنکووا نشان داد که مداخله ی صورت گرفته مؤثر بود و دو گروه بعد از مداخله از نظر نمره ی کلی اضطراب و افسردگی بیمارستانی و حیطه های آن (اضطراب - افسردگی) (001/0p< و 75/35F=)، با هم تفاوت آماری معنی داری داشتند. آزمون تی زوجی نیز نشان داد که در گروه مداخله اضطراب و افسردگی بیمارستانی بعد از مداخله به طور معنی داری کاهش پیدا کرده بود (001/0p=)؛ درحالی که در گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (10/0P= و 48/0P=). نتیجه گیری: حضور افرادی نظیر روحانی متعهد و آشنا به مسائل درمانی در کنار افراد دیگر؛ و دادن مراقبت مذهبی می تواند موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران شود و نقش بسزایی در کاهش آلام و تقویت روحیه ی بیماران و بهبودی آنان داشته باشد.
نقش میانجی مالکیت روانشناختی مثبت در تأثیرگذاری جوّ توسعه منابع انسانی بر رفتار تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مالکیت روانشناختی مثبت در تأثیرگذاری جوّ توسعه منابع انسانی بر رفتار تسهیم دانش انجام شد. کارکنان شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که نمونه تصادفی ساده با حجم 264 نفر از آنها انتخاب شد. برای سنجش جوّ توسعه منابع انسانی از مقیاس ارائه شده رائو و آبراهام استفاده شد که سه بعد جوّ حمایتی توسعه منابع انسانی، مکانیسم های توسعه منابع انسانی و مؤلفه های فرهنگی هفت گانه توسعه منابع انسانی را مشخص کرد. تسهیم دانش با استفاده از مقیاس ارائه شده ون دن هوف و ون وینن سنجیده شد که لین آن را تعدیل کرد. برای سنجش مالکیت روانشناختی مثبت نیز از پرسشنامه مالکیت روانشناختی ون داین و پیرس استفاده شد. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش ضمن تأیید برازش مطلوب مدل پژوهش نشان دادند جوّ توسعه منابع انسانی تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتار تسهیم دانش دارد و مالکیت روانشناختی مثبت نیز در این رابطه نقش میانجی دارد؛ بنابراین، تأکید بر مؤلفه های هر یک از ابعاد جوّ توسعه منابع انسانی می تواند موجب شکل گیری احساس مالکیت روانشناختی مثبت در کارکنان شود و درنهایت رفتارهای مثبت گرایانه سازمانی ازجمله رفتار تسهیم دانش را تقویت کند.
نگرش و عملکرد معلمان ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی: مطالعه ای با رویکرد نظریه ی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام ها، نشانه ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید ها و نبایدها، قصدهای کوتاه مدت و دراز مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه با معلمان جمع آوری گردید و تحلیل ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده ی این دو رویکرد، ایجاد چشم انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت پذیری فردی همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس نگرش به دین و اضطراب مرگ در مردان سالمند مرکز نگهداری نیمه وقت شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
54-68
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به نقش مهم و روزافزون بهزیستی سالمندان، بررسی نقش متغیّرهای مختلف در بهزیستی ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بهزیستی روان شناختی با دین داری و اضطراب مرگ در سالمندان مرد صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 700 مرد سالمند سراهای نگهداری نیمه وقت سالمندان شهر کرمانشاه است، که 200 نفر از آنان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ی بهزیستی روان شناختی ریف، مقیاس نگرش مسلمانان به دین وایلد و جوزف و پرسش نامه ی اضطراب مرگ تمپلر بود. معیارهای ورود به پژوهش نیز شامل کسب نمره ی بالای 22 در آزمون وضعیت روانی، داشتن سن حداقل 60 سال، داشتن تحصیلات راهنمایی یا بالاتر و داشتن حداقل درآمد ماهیانه برای گذراندن زندگی بود. افرادی که دارای این شرایط نبودند از مطالعه خارج شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی با دین داری (39/0 = r) رابطه ی مثبت و با اضطراب مرگ (19/0- = r) رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب اهمیت؛ نگرش اسلامی، اضطراب مرگ و مناسک اسلامی به طور معناداری قادر به پیش بینی 22 درصد از بهزیستی روان شناختی در سالمندان بودند (001/0P<). نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نقش دین داری در زندگی و به کارگیری راهبردهایی که موجب کاهش اضطراب مرگ می شود، می توان بهزیستی روان شناختی را در سالمندان افزایش داد.
تاثیر مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه های فیزیولوژیک استرس می تواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجهه درمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که روش مواجهه درمانی روایتی می تواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر کاهش افسردگی زنان خانه دار بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان خانه دار شهرستان کرمان بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش شفقت با رویکرد یکپارچه توحیدی در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افسردگی زنان خانه دار مؤثر بوده و باعث کاهش افسردگی در زنان شده است.
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
21 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس بر روی وضعیت جسمانی و روانی بسیاری از بیماران تاثیر بسزایی دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علی مقایسه ای بوده است. در این پژوهش تعداد 200 نفر از فرد مبتلا به اسکلروز چندگانه و 200 نفر فرد سالم به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه های این پژوهش در سال 96-97 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چند وجهی حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس خود- دلسوزی بود. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد سالم از لحاظ حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی تفاوت معنادار وجود دارد، نتیجه گیری: افراد مبتلا به بیماری اسکلروز چندگانه به از حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی برای سازگاری بیشتر با بیماری استفاده می کنند.
مدل سازی دینامیکی اثربخشی درمان های شناختی رفتاری موج سوم و داروهای ضدافسردگی بر اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی دوره های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال افسردگی اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی که این نسبت برای دوره های مزمن تا 24 ماه طول می کشد. هدف این پژوهش، مدل سازی دینامیکی نحوه ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال افسردگی است، نحوه ی تأثیر درمان ها، بر روی دوره های افسردگی بیماران، در بازه ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل سازی شد. دوره های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد افسردگی نظیر ایمی پرامین ویا معادل آن و درمان به روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه آگاهی و رفتار درمانی دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته ها نشان داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال افسردگی اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد افسردگی 71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد افسردگی و رفتار درمانی دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل سازی دینامیکی نشان داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می دهد.
پیش بینی اضطراب سلامت بر پایه ی اجتناب تجربی و حساس بودن به علائم اضطراب در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان 388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه حساس بودن به علائم اضطراب ، پرسش نامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسش نامه اضطراب سلامت استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش بینی است. این متغیرها می توانند 24 درصد از پراکندگی های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش بینی اضطراب سلامت را داراد و می توان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می توان اضطراب سلامت را کاهش داد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
44-58
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعارض های زناشویی به دلیل اختلاف زوجین در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، رفتار غیرمسئولانه و تناقض در خواسته ها به وجود می آید. سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارهای انطباقی فراگرفته به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی؛ که غالباً مستلزم اصلاح تکانه ها، هیجان ها و نگرش ها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زوج های مراجعه کننده به درمانگاه خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 تشکیل می دهند که از بین آنان 40 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در گروه های زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی و کنترل (هر یک 2 نفر) قرار گرفتند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش 10 جلسه رویکرد هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی (هر جلسه 90 دقیقه)، به صورت هفته یی یک جلسه برگزار شد. به منظور جمع آوری داده ها نیز از مقیاس سازگاری اجتماعی بل (BAI) و پرسش نامه ی تعارض های زناشویی (MCQ) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : یافته ها نشان داد که آموزش زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری اجتماعی زوجین (34/0)، سازگاری عاطفی (59/0) و سازگاری شغلی (24/0) اثر معناداری داشت (05/0 > P). همچنین این تغییرات برای زیرمقیاس های کاهش همکاری، کاهش رابطه ی جنسی، افزایش جلب حمایت فرزندان، کاهش رابطه ی فردی با خویشاوندان همسر، کاهش ارتباط مؤثر و جدا کردن امور مالی به ترتیب 37/0، 25/0، 15/0، 48/0، 43/0 و 17/0؛ و در سطح 05/0 > P معنادار بود. نتیجه گیری: دین داری در خانواده و روابط زوجین، اعمال و مراسم های مذهبی و پایبندی به باورها و ارزش های دینی از تضاد در گرایش های فردی و تعارض های زناشویی ممانعت می کند و موجب حرکت به سوی الگوهای رفتاری مشترک و سازگاری اجتماعی در خانواده می شود. Shamsipour H, Norouzi Kouhdasht R, Mohammadi H, Azari E, Norouzi M. The Effect of Emotion-focused Couple Therapy Based on Religious Teachings on Social Compatibility and Marital Conflicts. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 44- 58. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16720
The Mediation Role of Physical Activity Level on Quality of Working Life and Memory Self-Efficacy Beliefs in Staff with Different Circadian Rhythms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to compare quality of working life and memory self-efficacy beliefs in people with different circadian rhythms and physical activity levels. Materials and methods: The study took a causal-comparative method. Subjects consisted of 149 fixed and rotating shift employees, working in health enters and hospitals that were participated based on inclusion criteria. The subjects completed demographic, international physical activity, quality of working life and memory self-efficacy questionnaires. All data were analyzed using two-way ANOVA and Bonferroni post hoc test. Result:The results show that the quality of working life and memory self-efficacy are different in fixed and rotating shift employees at three levels of high, medium and low physical activity. Employees with fixed shift and high and medium physical activity level have higher quality of working life and memory self-efficacy than other employees. Moreover, quality of work life of fixed shift employees with medium and low physical activity is better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low physical activity, and quality of working life of rotating shift employees with high physical activity levels were significantly better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low levels of physical activity (PConclusion: Choosing active lifestyle is recommended to fixed and rotating hospital employees in order to avoid reduction of quality of working life and memory self-efficacy.
نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی نزاکتی سازمانی با قصد تسهیم دانش
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش انجام گرفت. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان اداره آب منطقه ای فارس در شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از روش Smart PLS 2 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش رابطه منفی و معنی دار با انحرافات بین فردی رابطه مثبت دارد. نتایج همچنین رابطه منفی انحرافات بین فردی را با قصد تسهیم دانش تأیید کرد. نقش واسطه ای انحرافات بین فردی در رابطه بی تمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش مورد حمایت واقع نشد.