مطالب مرتبط با کلیدواژه

حساسیت به پاداش


۱.

نقش تکانشگری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری میان افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری حساسیت به پاداش بی لذتی سندرم نقص پاداش مغز اختلال شخصیت مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۴۳۱
اهداف هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تکانش گری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری افراد دارای اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. مواد و روش   ها روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-96 بود که براساس روش پژوهش، 200 نفر در مرحله اول ( به صورت غربالگری) و بر اساس فرمول فیدل و تاباخنیک و 80 نفر در مرحله دوم (به صورت نمونه گیری هدفمند) انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه میلون-3، برای غربالگری افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی در مرحله اول پژوهش تکلیف رایانه ای خطرپذیری بادکنکی برای سنجش متغیر تکانش گری و متغیر حساسیت به پاداش، مقیاس لذت اسنس و همیلتون برای سنجش متغیر بی لذتی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل ممیز و نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته   ها نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر تکانش گری با ضریب 61/0بیشترین نقش را در کل تابع تشخیص دارد. همچنین متغیر حساسیت به پاداش با ضریب 47/0 در مرتبه دوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. متغیر بی لذتی نیز با ضریب 42/0 – در مرتبه سوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. نتیجه   گیری سندرم نقص پاداش مغز می تواند عامل زیربنایی در آسیب شناسی نشانه های تکانش گری و بی لذتی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی باشد؛ چراکه نقص در سیستم پاداش مغز نوعی محرومیت از مکانیزم های حسی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی است. این امر باعث بی لذتی و کم انگیختگی و درنهایت تکانش گری در این افراد می شود.
۲.

آزمون مدل فراتشخیصیِ مبتنی بر نظریه لینچ، در رابطه با افسردگی در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل آسیب شناسی لینچ افسردگی حساسیت به تهدید حساسیت به پاداش کمال گرایی والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۴۸۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیب شناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین با میانجی گری بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربه ی زمانی لذّت، خرده مقیاس های کمال گرایی ناسازگارانه، مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، پرسشنامه ی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامه ی مشکلات بین فردی، مقیاس امنیت و لذّت اجتماعی و پرسشنامه ی افسردگی بک بود. یافته های مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطه ای بیش کنترل گری و پیوند اجتماعی را تأیید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمال گرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابله ای بیش کنترل گرانه می شود؛ بیش کنترل گری نیز به نوبه ی خود به اختلال در پیوند اجتماعی می انجامد و از این طریق به افسردگی منجر می شود. بر این اساس، یافته های مطالعه ی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیب شناسی افسردگی حمایت می کند.
۳.

نقش سیستم پاداش مغز در اضافه وزن و چاقی: بررسی نقش واسطه گری غذا خوردن هیجانی در رابطه ی بین حساسیت به پاداش و اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی اضافه وزن حساسیت به پاداش غذا خوردن هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۲۹۶
مقدمه: شیوع چاقی در سطح جهانی در حال افزایش است. از میان عوامل مختلف تاثیر گذار، حساسیت به پاداش به عنوان یک ویژگی شخصیتی روان- بیولوژیکی که ریشه در مسیرهای دوپامینی دارد، می تواند عامل مهمی در زمینه عادات غذایی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی حساسیت به پاداش با اضافه وزن و چاقی و بررسی نقش واسطه گری غذاخوردن هیجانی در این میان می باشد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دبیرستان های غیر انتفاعی شهر رشت بودند. اعضای نمونه شامل 650 دانش آموز  دختر و پسر ( 400 نفر دختر و 250 نفر پسر) بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده در این پژوهش، ترازوی اندازه گیری وزن، مقیاس حساسیت به پاداش و مقیاس غذاخوردن هیجانی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حساسیت بالا به پاداش با اضافه وزن رابطه ی مثبت و معنادار دارد و غذا خوردن هیجانی نقش میانجیگری در رابطه ی آن دو دارد. همچنین حساسیت پایین به پاداش رابطه ی مثبت و معناداری با چاقی داشت. نتیجه گیری: پژوهش تایید کننده ی نقش نظام پاداش مغز در میزان وزن می باشد.
۴.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش- تجدید نظر و تصریح شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حساسیت به تنبیه حساسیت به پاداش روان سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۹ تعداد دانلود : ۵۳۸
زمینه و هدف: نظریه حساسیت به تقویت در حیطه های مختلفی نظیر شخصیت، هیجان و آسیب شناسی روانی اهمیت و کاربرد دارد. پرسشنامه تجدیدنظر و تصریح شده حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش به منظور سنجش این نظریه و مرتفع ساختن مشکلات ابزارهای قبلی، ساخته شد. پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی SPSRQ-RC در جامعه ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد در نیم سال اول تحصیلی 96-1395 بودند که از بین آن ها 485 نفر، به عنوان نمونه پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تجدیدنظر و تصریح شده حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش (Sensitivity to Punishment and Sensitivity to Reward Questionnaire-Revised and Clarified یا SPSRQ-RC)، مقیاس سیستم بازداری رفتاری/ فعال سازی رفتاری (Behavioral Inhibition System/Behavioral Activation scale یا BIS/BAS Scale)، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه (Positive Affect and Negative Affect Schedule یا PANAS) منفی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از ضریب Cronbach , s alpha و ضریب همبستگی Pearson، ضریب باز آزمایی، تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی، تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: تحلیل مؤلفه های اصلی با روش چرخش واریماکس، منجر به استخراج دو عامل زیر بنایی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش برای SPSRQ-RC شد. مدل دو عاملی شناسایی شده 51/38 درصد از واریانس داده ها را تبیین کرد. ده ماده از SPSRQ-RC بر روی عامل اول یعنی حساسیت به تنبیه و ده ماده بر روی عامل دوم یعنی حساسیت به پاداش دارای بار معنی دار بودند. شاخص های مدل تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل دو عاملی از برازش مطلوبی برخودار است. کلیه ماده های مربوط به هر یک از عوامل حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش دارای بار عاملی بالایی بودند و ساختار عاملی SPSRQ-RC را تائید کردند. نتایج بررسی اعتبار SPSRQ-RC با استفاده از روش های همسانی درونی و بازآزمایی نشان داد این ابزار از اعتبار مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج نشان داد SPSRQ-RC از روایی همگرا و افتراقی مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: SPSRQ-RC از ویژگی های روان سنجی مطلوبی در جامعه ایرانی برخوردار است و ارزیابی مناسب تری برای سنجش نظریه حساسیت به تقویت فراهم می کند.
۵.

مدل فراتشخیصی اضطراب و افسردگی در جمعیت غیربالینی: نقش میانجی بیش کنترل گری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی حساسیت به پاداش حساسیت به تهدید بیش کنترل گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۴۰۸
هدف این پژوهش بررسی مدلی فراتشخیصی برای تبیین همبودی اضطراب و افسردگی براساس نقش بیش کنترل گری، حساسیت به پاداش و حساسیت به تهدید بود. شرکت کنندگان 586 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در ایران بودند. داده ها با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی، پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم، مقیاس بازداری و فعال سازی رفتاری، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست جمع آوری شد. برازش مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری بررسی شد. براساس این مدل، حساسیت به پاداش با میانجی گری بیش کنترل گری بر اضطراب و افسردگی به ترتیب با ضرایب استاندارد 29 /0 - و 36 /0 - اثر می گذارد. همچنین حساسیت به تهدید با ضرایب استاندارد 31 /0 ، و 39 /0 به ترتیب بر اضطراب و افسردگی با میانجی گری بیش کنترل گری اثر دارد. یافته های این پژوهش چهارچوب مناسبی را برای تبیین اضطراب و افسردگی ارائه می دهند. حساسیت به پاداش پایین و حساسیت به تهدید بالا از طریق سازه بیش کنترل گری، همبودی اضطراب و افسردگی را پیش بینی می کنند. این یافته ها می تواند برای فهم علت شناسی اختلالات هیجانی همبود، توسعه مداخلات درمانی و پیشگیری از اختلالات هیجانی همبود، مفید باشند.
۶.

پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس حساسیت به پاداش و تنبیه: نقش میانجی تکانشگری و نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

۷.

پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی و کندگامی شناختی: نقش میانجی حساسیت به پاداش و تنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی توجه - فزون کنشی کندگامی شناختی حساسیت به پاداش حساسیت به تنبیه سانحه پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۷۶
زمینه و هدف: حوادث چه به صورت عمدی و چه به صورت غیرعمدی یکی از مهم ترین علل وقوع میلیون ها مرگ و ناتوانی کودکان در سراسر جهان به شمار می آیند و بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی درمانی جوامع تحمیل می کنند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با میانجی گری حساسیت به پاداش و تنبیه انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی و با روش همبستگی انجام شد. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 ، تعداد 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی رفتار (سوانسون، نولان و پلهام، 1980)، پرسشنامه کندگامی شناختی (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009)، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، 2002) و پرسشنامه سنجش سوانح (پترسون، سالدانا و هیبلوم، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS20 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کاهش نشانه های کندگامی شناختی، میزان حوادث غیرعمدی در بین کودکان افزایش می یابد. همچنین حساسیت به پاداش و تنبیه می تواند در رابطه بین اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با سانحه پذیری، نقش میانجی ایفا کند (0/05p<) نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت بالا به تنبیه سبب محافظت افراد از سوانح غیرعمد می شود؛ زیرا سانحه دیدن نوعی تنبیه محسوب شده و کودکان با درجات بالای نشانه های کندگامی شناختی به دلیل حساسیت بالای تنبیه، خود را درگیر کارهای خطرناک و ریسک پذیر نمی کنند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. در حالی که کودکان با نشانه های بالای نارسایی توجه- فزون کنشی به دلیل حساسیت بالا به پاداش همواره به دنیال خطر و هیجان بوده و بنابراین سانحه پذیری بالاتری دارند.
۸.

الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه حساسیت به پاداش کنترل بازداری عود اختلال مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۴۱
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری عود افراد دارای اختلال مصرف مواد بر اساس سوگیری توجه و حساسیت به پاداش با نقش میانجی کنترل بازداری بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد (مت آمفتامین) در حال ترک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل در سال 1398 بود. 172 نفر از افراد مصرف کننده مت آمفتامین با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پیش بینی عود و حساسیت به پاداش و همچنین آزمون های دات پروب و برو/نرو را پاسخ دادند. همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ روش های مورد استفاده برای تحلیل داده ها بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش ارتباطلات مثبت و یا منفی معناداری وجود داشت. نتایج برازش مدل فرضی پژوهش را تایید کرد. نتایج نشان داد سوگیری توجه و حساسیت به پاداش تاثیرات مستقیم معناداری و همچنین تاثیرات غیر مستقیم معناداری از طریق کنترل بازداری بر عود داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل بازداری با تعدیل سوگیری توجه و حساسیت به پاداش موجب کاهش عود در افراد مصرف کننده مواد می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود که متخصصان حوزه اعتیاد از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های درمانی خود استفاده نمایند.
۹.

مقایسه اثربخشی موقعیت انگیزشی فعال و غیرفعال ایجاد شده توسط همسال بر ریسک پذیری و حساسیت به پاداش نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأثیر همسالان ارتباط مجازی نوجوانی ریسک پذیری حساسیت به پاداش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۶
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیرپذیری تشویق آشکار و ناآشکار ایجاد شده توسط همسال مجازی بر حساسیت به پاداش و ریسک پذیری نوجوانان است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر و پسر 13 تا 17ساله ا ی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دبیرستانی در شهر ساری مشغول به تحصیل بودند، بود . از جامعه مورد مطالعه 150 دختر و 150 پسر به شیوه هدفمند انتخاب و آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز و همکاران، 2002) را به تنهایی به اتمام رساندند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه ذیل قرار گرفتند و برای بار دوم این آزمون را به اتمام رساندند؛ ولی این بار با حضور مجازی یک همسال ناآشنا آزمون را انجام دادند. سه گروه مورد نظر شامل 1)موقعیت انگیزشی آشکار 2)موقعیت انگیزشی ناآشکار 3)گروه کنترل بودند. آزمودنی هایی که در دو گروه انگیزشی آشکار و تاآشکار بودند، همچنان که آزمون خطرپذیری بادکنکی را به انجام می رساندند در معرض موقعیت انگیزشی قرار گرفتند ولی گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت . تحلیل داده ها به روش کوواریانس نشان داد همسالانی که در گروه انگیزشی ناآشکار بودند نسبت به گروه انگیزشی آشکار و کنترل، ریسک پذیری و حساسیت به پاداش بیشتری نشان دادند (05/0 p < ) . همچنین یافته ها نشان دادند تفاوت جنسیتی بین دو گروه ناآشکار و آشکار که تحت تأثیر جنسیت مورد بررسی قرار گرفته بود مشاهده نشد (05/0 < p ) . بنابراین به مشاوران مدارس پیشنهاد می شود که ریسک پذیری در دختران را دست کم نگیرند و مداخلات آموزشی با تمرکز بر تأثیر تشویق ناآشکار در برنامه نوجوانان گنجانده شود.
۱۰.

مقایسه حساسیت به پاداش و تنبیه، بازداری پاسخ و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و اختلال کندگامی شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نارسایی توجه / بیش فعالی کندگامی شناختی حساسیت به پاداش حساسیت به تنبیه بازداری پاسخ توجه پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۸۵
اهداف: مطالعات اخیر اختلالی به نام کندگامی شناختی را شناسایی کرده اند که در مشکلات توجه با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی شباهت هایی دارد و به همین دلیل افراد مبتلا اغلب به اشتباه برچسب ADHD می خورند. همچنین مشکلات توجه سبب نقص در کارکردهای اجرایی می شود که اغلب مدار اجرایی گرم و مدار اجرایی سرد را درگیر می کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه حساسیت به پاداش و تنبیه، بازداری پاسخ و توجه پایدار در کودکان مبتلا به ADHD و SCT بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بوده و نمونه مورد نظر 100 نفر (50 نفر مبتلا به ADHD و 50 نفر مبتلا به SCT از کودکان پسر مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بودند که به شیوه غربالگری و با استفاده از مقیاس درجه بندی رفتار کودکان و مقیاس SCT انتخاب شدند. سپس آزمون خطرپذیری بادکنکی و آزمون عملکرد پیوسته روی افراد نمونه اجرا شد. درنهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS 20 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد کودکان مبتلا به ADHD در حساسیت به پاداش و کودکان مبتلا به SCT در حساسیت به تنبیه نمره بالاتری دارند. از طرفی کودکان مبتلا به ADHD در بازداری پاسخ و کودکان مبتلا به SCT در توجه پایدار نقص دارند (0001/P<0). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی در مدار اجرایی گرم و کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی در مدار اجرایی سرد مشکل دارند.
۱۱.

مقایسه اثربخشی دو روش دستکاری انگیزشی و نوروفیدبک بر حساسیت به پاداش، کاهش ارزش تأخیری و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ADHD حساسیت به پاداش کاهش ارزش تأخیری تکانشگری نوروفیدبک دستکاری انگیزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۰۸
اهداف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی دو روش دستکاری انگیزشی و نوروفیدبک بر حساسیت به پاداش، کاهش ارزش تأخیری و تکانشگری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون ، پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به اختلال ADHD بودند. برای نمونه گیری در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه بر اساس هدف و روش پژوهش90 نفر انتخاب شد. در این مطالعه نوروفیدبک و دستکاری انگیزشی به عنوان مداخله بر روی گروه آزمایش پیاده شد که هر کدام 12 جلسه و هر جلسه به مدت 45 دقیقه انجام شد. از آزمون خطرپذیری بادکنکی وکاهش ارزش تأخیری برای گرداوری داده ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد و داده ها با استفاده از روش آماری مانکووا در SPSS نسخه 23 تحلیل شد. یافته ها: با کنترل اثرات پیش آزمون بر پس آزمون تفاوت میان گروه ها در پس آزمون از لحاظ آماری در بین متغیرهای تکانشگری و کاهش ارزش تأخیری در سطح P< 0/01و در بین متغیر حساسیت به پاداش در سطح P<0/05 معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد روش نوروفیدبک (4/66= M) نسبت به روش دستکاری انگیزشی (2/31=M) در مقایسه با گروه کنترل بر پردازش پاداش تأثیر بیشتری داشته است که در سطح P<0/01 معنادار است. اما میزان تفاوت میانگین دستکاری انگیزشی (2/31=M) در مقایسه با گروه کنترل معنادار نیست. نتیجه گیری: فعال سازی ارادی مناطق دوپامینرژیک مغز به وسیله نوروفیدبک و دستکاری انگیزشی منجر به کنترل درون زای دوپامین در این ساختارها می شود و این امر می تواند منتهی به موفقیت در تنظیم مقررات یا کنترل مهاری وکاهش اعمال تکانشی شود.
۱۲.

مدل یابی علی بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک بر اساس حساسیت به پاداش با نقش میانجی آشفتگی خواب و بینش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی خواب اختلال دوقطبی نوع یک بینش شناختی حساسیت به پاداش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۰۸
مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل یابی علی بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک بر اساس حساسیت به پاداش و با نقش میانجی آشفتگی خواب و بینش شناختی انجام شد. این مطالعه ی مقطعی با روش نمونه گیری در دسترس روی 126 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک در فاز شیدایی که در بازه زمانی مهر سال 1399 تا اردیبهشت سال 1400 به کلینیک های روانپزشکی استان یزد مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد نمونه 30 روز پس از پر کردن پرسشنامه ها و سنجش اولیه، مورد سنجش مجدد شدت مانیا قرار گرفتند. برای سنجش افراد از پرسشنامه محقق ساخته، مقیاس برداشت کلی بالینی برای اختلال دوقطبی، مقیاس درجه بندی مانیای یانگ، آزمون یادگیری کلامی شنیداری هیجانی، آزمون حافظه ی کاری دانیمن و کارپنتر و مقیاس حساسیت به پاداش و تنبیه استفاده شد. داده ها با مدل معادلات ساختاری و با نرم افزار Smartpls-3 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مقدار آماره t برای کلیه مسیر ها بجز مسیر حساسیت به پاداش به بینش شناختی و مسیر بینش شناختی به بهبودی از اختلال، بالاتر از 96/1 بوده و در نتیجه در سطح اطمینان 95% معنادار می باشند. میتوان نتیجه گیری کرد حساسیت به پاداش به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تاثیر بر آشفتگی خواب) می تواند بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک تاثیرگذار باشد. با این حال حساسیت به پاداش از طریق بینش شناختی بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک تاثیر ندارد.
۱۳.

نقش میانجی گر حساسیت به پاداش در روابط سوگیری حافظه ای مرتبط با مانیا و حافظه کاری بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت به پاداش سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا حافظه کاری اختلال دوقطبی نوع یک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجیگر حساسیت به پاداش در روابط سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا و حافظهی کاری بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک است. روش: این مطالعهی مقطعی با روش نمونهگیری در دسترس روی 126 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک در فاز شیدایی که به مطبهای روانپزشکی مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد نمونه 30 روز پس از پر کردن پرسشنامهها و سنجش اولیه، مورد سنجش مجدد شدت مانیا قرار گرفتند. برای سنجش افراد از پرسشنامه محقق ساخته، مقیاس برداشت کلی بالینی برای اختلال دوقطبی، مقیاس درجه بندی مانیای یانگ، آزمون یادگیری کلامی شنیداری هیجانی، آزمون حافظه ی کاری دانیمن و کارپنتر و مقیاس حساسیت به پاداش و تنبیه استفاده شد. دادهها با مدل معادلات ساختاری و با نرمافزار Smartpls-3 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان میدهند سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار ندارد ولی بر حساسیت به پاداش تاثیر مثبت و معنیدار دارد. همچنین حافظهی کاری بر حساسیت به پاداش تاثیر معنیدار ندارد ولی بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار و مثبت دارد. حساسیت به پاداش، تحت تاثیر سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار و منفی دارد. نتیجه گیری: میتوان با راهکارهایی در جهت کاهش حساسیت به پاداش و افزایش حافظهی کاری برای بهبود اختلال دوقطبی نوع یک سود جست. واژه های کلیدی: حساسیت به پاداش، سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا، حافظه کاری، اختلال دوقطبی نوع یک
۱۴.

ارزیابی اضطراب حالت-صفت و دشواری در تنظیم هیجان: بر اساس ابعاد شخصیتی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب حالت - صفت دشواری در تنظیم هیجان حساسیت به تنبیه حساسیت به پاداش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۴
هدف پژوهش حاضر بررسیاضطراب حالت-صفت و دشواری در تنظیم هیجان بر اساس ابعاد شخصیتی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش بود. به همین منظور، از جامعه دانشجویان پسر دانشگاه ارومیه بر اساس نمرات انتهایی توزیع در پرسش نامه حساسیت به پاداش و تنبیه چهار گروه دارای فعالیت بالای سیستم حساسیت به تنبیه، فعالیت پایین سیستم حساسیت به تنبیه، فعالیت بالای سیستم حساسیت به پاداش و فعالیت پایین سیستم حساسیت به پاداش انتخاب شدند. سپس هر گروه به صورت انفرادی در مقیاس اضطراب حالت-صفت و دشواری در تنظیم هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین چهار گروه بر اساس ابعاد اضطراب حالت-صفت و دشواری در تنظیم هیجان تفاوت معنی داری وجود دارد. به نظر می رسد فعالیت بالای سیستم حساسیت به تنبیه با تجربه بیشتر اضطراب و دشواری در تنظیم هیجان مرتبط است.