فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
77 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سربازان وظیفه نیروی انتظامی شهر بوکان در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد داوطلب واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی معنادار بود (01/0>p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه است. بنابراین به کارگیری این روش درمانی به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های مداخله ای می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان شود.
تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
167 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژهش حاضر، تدوین و تعیین اثربخشی بسته آموزش سواد رسانه ای به نوجوانان ایرانی مقیم شهر دوحه قطر بود. روش: به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردی و برای اجرای آن از روش سه مطالعه متوالی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دوحه است که در سال تحصیلی 99 - 98 مشغول به تحصیل بودند. برای این منظور ابتدا براساس نمره کسب شده در پیش آزمون به روش همتاسازی، دانش آموزان را به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم نموده، سپس بسته آموزشی تهیه شده توسط محقق طی یک نیم سال تحصیلی در کلاس های موردنظر اجرا و تأثیر این آموزش در محدوده پیش آزمون و پس آزمون ارزش یابی و گزارش گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سواد رسانه استفاده و روایی و پایایی آن ها تأیید شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام و در سطح آمار استنباطی، از آزمون های تحلیل واریانس تک متغیره با گروه کنترل ( Ancova) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مداخله بسته آموزشی سواد رسانه بر سواد رسانه ای دانش آموزان تأیید شده است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش سواد رسانه ای به طور معناداری بر کاهش قلدری- قربانی سایبری اثربخش است. نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان گران، مشاوران، معلمان و سازمان ها می توانند از نتایج پژوهش حاضر برای کاهش آسیب های ناشی از فضای مجازی در نوجوان استفاده کنند.
بررسی مقدماتی درمان اختلالات روانی از منظر قرآن مجید با تأملی بر سوره مبارکه «ق»
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 139
حوزههای تخصصی:
ماهیت زندگی انسان به دلیل وجود مشکلات و ناگواری های اجتناب ناپذیر، از دردهای جسمانی و روانی جدا نیست. هدف روان درمانی کمک به انسان ها برای مواجهه با مسائل زندگی بدون رنج و عذاب است. بر این اساس هدف از این پژوهش آن است که با استفاده از آموزه های قرآن مجید به عنوان منبعی وحیانی برای شناخت انسان و مسائل پیرامون او، گامی در جهت کشف مؤلفه های مؤثر در درمان آسیب ها و اختلالات روانی برداشته شود. ازجمله مفاهیم نزدیک به این هدف در آیات قرآن، ذکر است که به وجهی از «خود» اشاره دارد که به پروردگارش متصل است. بنابراین برای مطالعه و استخراج الگوی تغییر، برای مواجهه با آسیب های روانی به مطالعه این مفهوم و نقش آن در ایجاد احساسات مطلوب در انسان نیاز است. برای دستیابی به این هدف پژوهش حاضر با روش کیفی و به شیوه تدبر سوره ای با محوریت سوره مبارکه «ق» انجام شد. یافته ها نشان داد عمده ترین اشکالی که در حوزه انسان وجود دارد، عدم توجه او به سیر تحول و رشد خودش است؛ یعنی فراموش می کند قرار است مسیری را طی کند تا در دنیا در مقامی استقرار پیدا کند و در آخرت نیز در آن مقام به فعلیت برسد و بر اساس آن زندگی دائمی اش را ادامه دهد؛ بنابراین مقصد اصلی درمان، قراردادن انسان در وضعیت هوشیارانه نسبت به آنچه در درون خود و روابط و پیرامونش اتفاق می افتد و خروج از غفلت و بی خبری نسبت به حقایق جاری در این ها است که با عنوان ذکر از آن یاد می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از سوره ق، عوامل تقویت کننده این ذکر در انسان عبارت بودند از: انابه و توجه دائم به مقاصد الهی، خوف از وعید و قانون گرا بودن، داشتن خشیت و درک عظمت و موانع تحقق این ذکر نیز عبارتند از: سرگردانی و آشفتگی (در امر مریج بودن)، گیرندگی در جهت سوء و آسیب و ظهور صفات منفی (اثر فعال نشدن ذکر). همچنین این سوره اصلی ترین و مهم ترین فرآیند تحقق ذکر را توان شهادت معرفی می کند و از آن جایی که این توان، هم لازمه و هم نتیجه تحقق ذکر است، به نظر می رسد تقویت آن یکی از مهم ترین مسیرهای درمان اختلالات روانی و خروج انسان از رنج و عذاب به حساب بیاید.
عوامل آسیب زای امنیت روانی خانواده؛ یک مرور سیستماتیک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امنیت روانی خانواده یکی از مفاهیم اساسی در حوزه مطالعات خانواده است که در سال های گذشته مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این حوزه بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل آسیب زای امنیت روانی خانواده است. روش مطالعه مروری نظام مند بود و منابع و پژوهش های مرتبط از سال 1390 تا 1403 از پایگاه های گوگل اسکالر، نورمگز، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی استخراج شد. از 457 منبع، آن دسته از منابع که منطبق با معیارهای پژوهش و کلیدواژه های اصلی آن بودند (امنیت روانی، امنیت خانواده و امنیت روانی در خانواده) و منابع بررسی کننده این رابطه وارد مطالعه شدند و پس از کنارگذاشتن منابع نامرتبط، دوازده منبع مرتبط شناخته شد. نتایج پژوهش ها نشان می دهد عواملی مانند «تجارب سوء دوران کودکی»، «احساس تنهایی اعضای خانواده»، «انجام ندادن اعمال مذهبی و نبود معنویت در فضای خانواده»، «ساختارهای نادرست در خانواده»، «بحران های طبیعی و اجتماعی»، «فقدان معنای زندگی»، «وابستگی بیمارگون و عدم استقلال فردی اعضای خانواده»، «نارضایتی زناشویی» و «نبود مهارت های ارتباطی در بین اعضای خانواده» به امنیت روانی خانواده آسیب می رساند. نتایج این مطالعه نیز برای مدیران مدارس، مسئولان سلامت و بهداشت و سیاست گذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان طی دوران کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی در معلمان یک پدیده روان شناختی مزمن خستگی و بی علاقگی است که دوران همه گیری کرونا از نظر فشردگی برنامه های آموزشی ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشد. از جمله عواملی که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود و می تواند نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داشته باشد، تاب آوری و بهزیستی روانشناختی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک بندرعباس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به دلیل تعطیلی مدارس پرسش نامه ها از طریق شبکه های مجازی با توزیع لینک آنلاین در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی، مقیاس تاب آوری و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر پیش بین، یعنی تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با متغیر ملاک (فرسودگی شغلی معلمان) رابطه منفی و معنی داری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان تاب آوری و بهزیستی روانشناختی بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 پایین تر خواهد بود.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.
نقش واسطه ای خشنودی شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهزیستی ذهنی از جمله عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان کارکنان در هر سازمانی به شمار می رود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان شاغل در مدارس منطقه 12 شهر تهران در سال 1400 بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 234 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه ارزش های فعال در عمل پترسون و سلیگمن، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو و رضایت شغلی دانت استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم فضیلت های انسانی و تعالی به صورت مثبت و اثر مستقیم عدالت به صورت منفی بر رضایت شغلی معنی دار است و اثر مستقیم فضیلت خرد، شجاعت و اعتدال بر بهزیستی ذهنی معنی دار است. اثر مستقیم رضایت شغلی به بهزیستی ذهنی به صورت مثبت معنی دار است. هم چنین نقش وسطه ای رضایت شغلی در رابطه نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی در معلمان تایید شد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش نقاط قوت شخصیت می تواند به عنوان یک برنامه آموزش خودآگاهی مورد توجه مدیران و مشاوران شاغل در آموزش و پرورش قرار گیرد.
بررسی مقایسه ای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز و همسران افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با همسران افراد عادی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه های آن، از نوع علّی مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه همسران جانبازان و افراد عادی است. با تکیه بر روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 100 نفر از همسران جانبازان و نیز تعداد 100 نفر از همسران افراد عادی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی بزرگسالان، پرسش نامه نگرانی پن استیت و مقیاس دل زدگی زناشویی (CBM) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین متغیرهای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به طوری که میزان استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز بیشتر از افراد عادی است. براساس یافته ها چنین استنباط می شود که برای ارتقای سلامت روان شناختی کلی خانواده های جانبازان، توجه به سلامت روان شناختی همسران جانبازان، اهمیت بسیاری دارد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در زنان و مردان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
179 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی بسته آموزشی مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در زنان و مردان با اختلالات خلقی(افسردگی) بوده است. روش : این پژوهش، کاربردی و از نوع تحقیقات کمی، نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری، مردان و زنان 25- 35 ساله از پرسنل و خانواده های پرسنل نظامی در تهران، متأهل، با تحصیلات دانشگاهی که به دلیل علایم افسردگی به کلینیک روان شناسی مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین از روش نمونه گیری در دسترس و جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی بار-آن (رون بارون، 1980) و افسردگی بک (آرون بک 1961-1996) و نیز از برنامه آموزش مدیریت حافظه هیجانی که بر اساس مرور منابع تدوین شده بود استفاده گردید. برای بررسی تأثیر متغیر مستقل بر وابسته از تحلیل کواریانس و جهت بررسی پایداری اثربخشی برنامه آموزشی در دوره پیگیری 90 روزه، از آزمون t هم بسته با سطح معنی دار 01/0=α و محاسبات آماری از spss استفاده شد. نتایج: اثر بخشی آموزش مدیریت حافظه هیجانی بر هوش هیجانی در مردان و زنان تفاوت معناداری داشته است. بحث: این آموزش بر مقیاس های خودآگاهی هیجانی، خوش بینی، انعطاف پذیری و همدلی در زنان بیشتر و در مقیاس های واقع گرایی و کنترل تکانه در مردان بیشتر بوده، لذا این آموزش با ارتقای هوش هیجانی تأثیر مثبتی در کاهش اختلالات خلقی(افسردگی) داشته است.
دینداری و تاب آوری؛ نقش واسطه ای امیدواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین نقش واسطه ای امیدواری، در رابطه دینداری با تاب آوری انجام گردید. برای دستیابی به این هدف، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 375 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RIS-25)، پرسش نامه امیدواری اسنایدر و سنجش نگرش های مذهبی گلاک و استارک استفاده شد و داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و22 AMOS، از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها، نقش واسطه ای امیدواری را در ارتباط دینداری با تاب آوری تأیید کرد. همچنین نشان داد که بین امیدواری و تاب آوری، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، دینداری و امیدواری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با هم دارند و براساس نتایج این پژوهش بین تاب آوری و دینداری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش میزان دینداری در افراد، تاب آوری در آنها افزایش پیدا می کند. بر این اساس برای افزایش تاب آوری افراد از طریق دینداری، بهتر است از مؤلفه امیدواری، که در محتواهای دینی وجود دارد، بهره برد.
نقش زهد در کوچک سازی تنیدگی حاصل از سختی ها بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تنیدگی یکی از نخستین تنش های روانی است که افراد در معرض رنج های طبیعی و حوادث ناگوار، آن را تجربه می کنند. از جمله واکنش های شناختی منفی در مقابله با این رنج ها، «بزرگ سازی» آن است. هدف این پژوهش تبیین نقش زهد در کوچک سازی تنیدگی حاصل از رنج بر اساس آیات و روایات بود. بدین منظور، از دو روش فهم عمومی متون دینی با رویکرد روان شناختی و فهمِ روان شناختی متونِ دینی استفاده شد. بر این اساس، به ترتیب، خانواده حدیث، اطمینان از صدور و اعتبار احادیث، لغت شناسی زهد، مفهوم شناسی آن مبتنی بر آیات و منابع روایی، و سرانجام چرایی و چگونگی نقش زهد در کوچک سازی سختی ها با تأکید بر تنیدگی ناشی از این بلایا و رنج ها بررسی شد. یافته ها نشان داد روایات مورد استناد، از اعتبار سند و منبع مناسبی برخوردارند. نتایج مفهوم شناسی زهد حاکی از آن بود که زهد از 10 مؤلفه، شامل شناخت حقایق و باطن، باور به فناپذیری دنیا، ظرفیت تمایز و تشخیص، خودمهارگی، دلبستگی خداسو، آینده نگری آخرت سو، جهت دهی تمایلات و خواسته ها، آرامش، بردباری و روابط اجتماعی همدلانه تشکیل شده است. چگونگی تأثیر زهد در سبک سازی رنج، با الگوی «دلبستگی خداسو» تبیین شد که این مدل خود از دو خُرده سیستم «معرفت» و «مهار» تشکیل شده است.
تأثیر آموزش گروهی مثبت نگری بر بهزیستی روانی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگری بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانی در زنان متأهل بسیجی شهرستان آران و بیدگل انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. تعداد 28 زن متأهل به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 14نفری آزمایش و 14 نفری کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی بود. آموزش گروهی مثبت نگری برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته به اجرا گذاشته شد و در پایان مداخلات آموزشی و بعد از سه ماه در مرحله پیگیری، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش ارزیابی شدند. داده ها ازطریق تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مثبت نگری بر نمرات رضایت زناشویی زنان متأهل تأثیر مثبت داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است؛ اما آموزش مثبت نگری بر نمرات بهزیستی روانی زنان متأهل تأثیر نداشته است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود درمانگران در مراکز مشاوره ازدواج، از این برنامه آموزشی برای بهبود رضایت زناشویی مراجعان بهره ببرند.
اثربخشی کرامت درمانی به شیوه آنلاین در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک طراحی و اجرا شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روان شناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقه ای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامت درمانی در کاهش پریشانی روان شناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود روان سرطان شناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامت درمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان های متاستاتیک استفاده کنند.
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزههای تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
10-22
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف مانند ویروس کرونا افزایش تاب آوری است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی بود.
الگوی میانجیگری ذهن آگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی: یک رویکرد میانجیگری تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بهزیستی روانشناختی بر سلامت روانی و جسمانی افراد و اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، این مطالعه به بررسی نقش میانجیگری ذهن آگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی پرداخته است. همچنین، در این مطالعه نقش جنسیت در تعامل بین ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در بستر اینترنت انجام شد و تحلیل ها از نوع تحلیل رگرسیون تعدیلگری بود. نمونه ای شامل 412 بزرگسال علاوه بر ارائه اطلاعات جمعیت شناختی شامل سن و جنسیت، سه پرسشنامه شامل مقیاس احساس تنهایی، نسخه کوتاه بهزیستی روانشناختی و مقیاس ذهن آگاهی را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند 48% از واریانس بهزیستی روانشناختی در مدل ارئه شده تبیین می شود. تمامی اثرات مستقیم شامل اثر احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، اثر احساس تنهایی بر ذهن آگاهی و اثر مستقیم ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی معنادار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی ازطریق ذهن آگاهی معنادار بود. به عبارتی، ذهن آگاهی نقش میانجیگری در تأثیر بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی دارد. احساس تنهایی با کاهش ذهن آگاهی به کاهش بهزیستی روانشناختی افراد منجر می شود. نتایج نقش تعدیل گری جنسیت در اثر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند؛ به طوری که تأثیر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی در میان زنان شدت بیشتری داشت. یافته های این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی قابل بهره وری است .
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا در میان سربازان پدافند هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه علّیِ بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا و میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در بین سربازان پدافند هوایی شهر بندرعباس بود. روش اجرا: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که به مدل یابی روابط ساختاری و مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی مربوط می شود. نمونه آماری شامل 196 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)؛ اضطراب وجودی توسط گود و گود (1974)؛ تحمل پریشانی توسط سیمونز و گاهر (2015) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاراان (1398) استفاده شد. با کمک نرم افزار آماری SPSS-27 و3 Smart PLS - و روش های آماری ضریب تعیین، ضریب رگرسیون و شاخص های برازش مدل، داده ها تحلیل شدند. یافته ها: داده ها از نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط میان اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا حمایت کرد. مقادیر بتا در ضرایب مسیر رابطه علّی و معنادار میان متغیر را نشان داد و با توجه به میزان 405 /0 =GoF برازش قوی مدل در بعد کلی را می توان استنباط نمود. نتیجه گیری: بنابراین، پیشنهاد می شود کارگاه ها و دوره های آموزشی در خصوص شناخت اضطراب وجودی و تقویت تحمل پریشانی سربازان برگزار شود تا از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی به کاهش اضطراب بیماری کرونا آنان کمک نماید.
Effectiveness of Problem Solving Training on Happiness and Rational Coping Style of Addicts to Methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
27 - 36
حوزههای تخصصی:
A B S T R A C T Objective: Depressive mood along with boredom and unhappiness is one of the main consequences of addiction treatment and investigating the reduction strategies is of absolute and sheer necessity. The present research aims to investigate the effectiveness of problem solving training program in happiness and coping style of individuals suffering from drug abuse. Methods: Therefore, in a semi-experimental study, the addicted individuals having low rate of happiness (N=36) were selected through random cluster multi-stratified sampling and assigned into the experimental and control groups. Both groups were measured by Oxford Happiness Inventory and Coping Styles Questionnaire and the experimental group underwent problem solving skills training. Results: the results of covariance analysis, Pearson correlation coefficient, variance analysis with repeated measure and t-test indicated that, happiness level (Eta square=.24) and coping style (Eta square=.31) of the experimental group has increased and there is between-group difference in three stages of intervention at 99% of significant level. It can also be concluded that, there is significant relationship between rational coping style (.57), detached coping style (.47) and the increase of happiness in subjects. Moreover, there is significant and negative relationship between emotional coping style (-.41), avoidance coping style (-.35) and the decrease of happiness among the subjects. Increased rate of happiness and rational coping skills were observed in the experimental group. The more the individual uses rational and detached styles, the more his/her happiness is and the more s/he uses emotional and avoidance coping styles, the less her/his happiness is.
تأثیر آموزش مهارت های مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انباشت فشارهای های روانی متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی در زندگی نوجوانان، می تواند منجر به شکل گیری آسیب های روانی و اجتماعی گردد. این مسئله لزوم توجه به پژوهش در زمینه روش های مقابله متناسب با فرهنگ دینی و اجتماعی را برجسته می کند. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله دینی بر سلامت روان و تنظیم شناختی هیجان در دختران نوجوان است. طرح پژوهش از نوع «نیمه آزمایشی» بوده و جامعه آماری 45 تن از دختران نوجوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش هستند که براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از یک جلسه مصاحبه تشخیصی و توجیهی، پیش آزمون (مقیاس سلامت روان و نظم جویی شناختی هیجان) اجرا گردید. پس از بررسی نتایج آزمون ها، 24 تن که کمترین نمرات را داشتند، در 2 گروه 12 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگذاری شدند. برای گروه آزمایش آموزش هشت جلسه مهارت های مقابله دینی اجرا گردید. سپس برای مقایسه اثر این مداخله، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیری با 90/0 معناداری آموزش را بر عامل های تنظیم شناختی هیجان نشان می دهد. همچنین در متغیر سلامت روان تأثیرگذاری با 81/0 نشان می دهد که آموزش مقابله دینی بر نشانگان سلامت روان موجب بهبود عملکرد شده است.
تأثیر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، آشفتگی های روان شناختی و ادراک بیماری پس از جراحی بای پس عروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بیماری قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که تحت تأثیر آشفتگی های هیجانی قرار دارد، تعدیل این هیجان ها در بهبودی وضعیت بیمار نقش اساسی دارد، هدف از این پژوهش بررسی اثر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران جراحی بای پس عروق کرونری بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون−پس آزمون با پیگیری یک ماهه و سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیمارانی بودند که جراحی پیوند عروق کرونر داشتند و به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. سی نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه 21DASS−، کیت کورتیزول بزاقی و ادراک بیماری IPQ−R بود. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای در معرض متغیر مستقل (مداخله چندبعدی معنوی) قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین میانگین مقیاس های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ادراک بیماری (168/211F=، 001/0>p)، کورتیزول بزاقی (436/89F=، 001/0>p)، استرس (196/251 F=،001/0>p)، اضطراب (896/209F=، 001/0>p) و افسردگی (042/143F=، 001/0>p) تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران مؤثر بوده است.