فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
193 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که بشر همواره در دوره های مختلف زندگی به آن پرداخته، مفهوم سبک زندگی است. سبک زندگی عبارت است از فرهنگ غالبی که افراد، قالب زندگیشان را بر آن مبنا پایه گذاری کرده و دستاوردهایی در طول زندگی از این نوع شیوه به دست می آورند. لذا دستیابی به سالم ترین سبک از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آن جایی که قرآن از جانب خدای عزیز حکیم نازل شده و قطعاً در بردارنده محکماتی در این موضوع است، هدف از این مقاله بررسی این مفهوم در قرآن کریم بود. در این مقاله از روش تدبر واژه ای و سوره ای توأمان استفاده شده است. طی بررسی های به عمل آمده در سوره مبارکه جاثیه، نزدیک ترین واژه به سبک زندگی، واژه شریعت بود. خداوند ذیل آیه 18 این سوره اشاره به این مسئله دارد که شریعت اسلام مسیرهای روشنی را جهت تشخیص راه های دستیابی به حیات طیبه در دنیا و سعادت زندگی آخرت در اختیار انسان قرار داده است. به این ترتیب برمبنای نوع گرایش انسان ها به شریعت در سوره، ویژگی های دو گروه مؤمنین و کافرین موردبررسی قرار گرفت که از جمع بندی آن ها، سبک زندگی مؤمنانه (شاکرانه) و کافرانه (متکبرانه) استخراج شدند. نتایج نشان می دهند که سبک زندگی این دو گروه در هیچ فرآیندی چه در زندگی دنیا و چه در آخرت با هم همسویی ندارند. ویژگی های قالب سبک زندگی مؤمنانه، یقین، ذکر، تفکر، تعقل، شکر، غفران و محو اثر عملکرد متکبرین بود. هم چنین ازجمله دستاوردهای این نوع سبک زندگی می توان به دریافت بصیرت، هدایت و داخل شدن به جریان رحمت الهی، دریافت رزق طیب و فضل الهی، قرار گرفتن ذیل ولایت خدا و درنهایت رسیدن به فوز مبین اشاره کرد. ویژگی های قالب زندگی کافرین نیز عبارت بودند از استکبار، اثم و تأخیر در عمل خیر، ادبیات استهزاآمیز و غفلت. هم چنین نتایج و دستاوردهای این سبک، محرومیت از جریان رحمت الهی، بی اثر شدن اندوخته ها و اعمال دنیایی، بروز اختلاف در بین اقوام، ابتلا به افاک اثیم، خوردن مهر بر سمع، قلب و غشاوه بر بصر، خسارت و گرفتار انواع عذاب شدن است.
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر براساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که افراد با آن مواجه هستند، موضوع مقاومت در برابر تغییر می باشد که زندگی افراد را تحت الشعاع قرار داده و بر جنبه های مختلف آن اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقاومت در برابر تغییر بر اساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارمندان مرد نیروی انتظامی منطقه 11 شهر تهران در پاییز 1400 می باشد که به روش در دسترس تعداد 167 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسش نامه های مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) و انعطاف پذیری شناختی (CFI) می باشد. داده ها با کمک آزمون های رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی ناایمن- اجتنابی و ناایمن- دوسوگرا پیش بینی کننده مقاومت در برابر تغییر می باشند. همچنین براساس آزمون همبستگی پیرسون، بین مقاومت در برابر تغییر با سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی، سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو شناخت و شناسایی عوامل و محرک های موثر بر مقاومت در برابر تغییر می تواند موجب یافتن راه حل های جدید برای درمان و مهم تر از آن پیشگیری شود.
Psychological Distress Based on Cognitive, Metacognitive, and Meta-Emotional Components in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
Introduction: the role of cognitive, metacognitive and metaemotional factors in psychological distress has been clearly confirmed. The current research study aims to examine a psychological distress model based on intolerance of uncertainty and emotional schemas of cancer patients with the mediating role of metacognitive beliefs and cognitive avoidance. Method: regarding the methodology, the present study relies on correlation and structural equation modeling. The study sample included 300 cancer patients who visited various hospitals in Tehran and completed the questionnaires of uncertainty intolerance, stress, depression and anxiety, emotional schemas, metacognitive beliefs, and cognitive avoidance. Results: findings demonstrated that the proposed model has appropriate fitness among cancer patients. Also, the relationship between mediating variables and endogenous and exogenous variables is significant. The variables under investigation explained 46 percent of psychological distress variance in the patients. Conclusion: Psychological distress in cancer patients is affected by interaction of excessive emotional states, intolerance of uncertainty, such as metacognitive beliefs and emotional schemas.
تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
163 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر بود . روش: روش تحقیق در این مطالعه ترکیبى (کیفى و کمى) بود که در آن داده های کمی نقش تکمیلی برای داده های کیفی داشتند. جامعه مورد پژوهش در این مطالعه افرادی بودند که در دوران همه گیری ویروس کرونا سبک زندگی قرنطینه را برگزیدند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و حجم نمونه 474 نفر (309 زن و 165 مرد) بود. در بخش کیفى داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی و کدگذاری گردید. در بخش کمی برای توصیف داده ها از نرم افزار spss - 21 استفاده شد و نتایج بر اساس نظریه نیازهای پنج گانه گلاسر کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق حاضر 63 فعالیت استخراج شدند که در میان افراد در زمان قرنطینه شیوع بیشتری داشتند؛ افراد از طریق این فعالیت ها می توانستند تمام نیازهای خود را برطرف کرده و از این طریق موجب ایجاد هیجانات مثبت در خود شوند. تحلیل استنباطی یافته های این پژوهش نشان داد که، در همه فعالیت های انجام شده در سطوح نیاز به بقا، عشق و آزادی بین زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود داشت و در میان تمامی نیازها، در نیاز به قدرت و آزادی بین گروه های سنی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که افراد می بایست ضمن رعایت پروتکل های بهداشتی روزانه فعالیت هایی انجام دهند که برطرف کننده نیاز های پنجگانه شان باشد و از این طریق به هیجانات مثبت دست پیدا کرده و از هیجانات منفی جلوگیری کنند.
اثر افزایشی ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و کاهش شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و ترکیب آن با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل تمام بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که از این جامعه، با توجه به ملاک های ورود و خروج از تحقیق، 45 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه پس خوراند زیستی و 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گروه آزمایشی دوم، فقط مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009) بود. یافته ها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخلات، مؤثر واقع شده بودند؛ اما ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی، اثربخشی بیشتر و پایدارتری داشت . نتیجه گیری: این دو درمان، بخصوص به صورت ترکیبی، می تواند به عنوان روشی کارآمد در بیماران پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی رهبری افسران صف به منظور کاهش اختلالات روان شناختی و فرار از خدمت سربازان (پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی رهبری افسران صف به منظور کاهش فرار از خدمت و دو اختلال پرخاش گری و احساس افسردگی سربازان است. برای نیل به این هدف، از پژوهش آمیخته (اکتشافی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان، افسران صف و سربازان است که در بخش کیفی به طور هدف مند با 17 نفر از آن ها مصاحبه شد و در بخش کمی، 280 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه مهارتهای رهبری، که براساس یافته های کیفی تهیه شده و پرسش نامه های پرخاش گری باس و پری (1992)، افسردگی بک (1961) و فرار از خدمت احمدی (1398) جمع آوری شدند. تحلیل داده های کیفی با تکنیک تحلیل موضوعی (تم) انجام شد. به منظور تحلیل داده های کمّی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. پژوهش، الگوی رهبری افسران صف را در چهار بُعد نگرش رهبری (احترام و تکریم افراد)، رفتار رهبری (وقت گذاشتن، عدالت، حمایت گری و قدرشناسی)، صفات رهبری (ظاهر، دیسیپلین، شخصیت، تجربه، تخصص، مهارت کلامی و هوش هیجانی) و درنهایت اقتضائات رهبری (درک تفاوتهای فردی و درنظرداشتن شرایط هر موقعیت) شناسایی کرده و نشان داد نگرش، رفتار، صفات و اقتضائات رهبری به طور معناداری، باعث کاهش فرار از خدمت و دو اختلال پرخاش گری و احساس افسردگی سربازان در مراکز آموزش سربازی می شود.
طراحی و اعتبارسنجی مقیاس طیب سخن مبتنی بر منابع قرآنی و دینی
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
45 - 65
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط با کودک و تأثیرگذاری بر او به صورتی که اصل ارتباط مستمر حفظ شود حائز اهمیت است. برقراری ارتباط مستمر با استفاده از ابزارهای مختلف کلامی و حسی می تواند اثرات مطلوبی را در رشد تفکر، ایجاد عاطفه، پاشیده شدن بذر ایمان و اعتماد به والدین برجای بگذارد و مفهوم اعتماد و ولایت به والدین را در سنین بعد برای کودک تثبیت کند. بر اساس ساختاری که خداوند در لوح وجودی انسان قرار داده و همچنین قدرت دریافت و انتقال کلام می توان کلام را عامل ثبت حقایق در وجود انسان و نیز انتقال آن دانست. به همین دلیل در هر آموزشی در هر مقطع از دوران زندگی انسان، نقش کلام نقشی برجسته و ضروری است. بر این اساس هرقدر به این نقش توجه بیشتری شود امر آموزش سریع تر و بهتر صورت می گیرد. با عنایت به اثر فراوان کلام در تربیت و آموزش فرزند، هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی مقیاس طیب سخن مبتنی بر منابع قرآنی و دینی بوده است. با توجه به ساخت مقیاس از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. با استفاده از منابع و کتب مرتبط دینی و قرآن در ابتدا مضامین مرتبط استخراج و سپس به طراحی گویه ها پرداخته شد که پس از بررسی توسط متخصصین مسلط بر این حیطه درنهایت 26 گویه طراحی شد. بررسی روایی مقیاس از طریق ارزیابی روایی محتوایی، روایی ملاک و روایی صوری موردبررسی قرار گرفت. جهت تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های حاصل از تحلیل های آماری نشان داد که روایی صوری و محتوایی و ملاک مقیاس طیب سخن قابل قبول است. محاسبه شاخص آلفای کرونباخ نیز بیان گر این موضوع است که مقیاس ساخته شده از اعتبار بالایی برخوردار است. درمجموع با توجه به نتایج حاصل از روایی و پایایی مقیاس طیب سخن می توان بیان کرد مقیاس طیب سخن ابزاری روا و پایا برای سنجش ابعاد مختلف کلام است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های هوش هیجانی مبتنی بر منابع اسلامی
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
177 - 191
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی یک عنصر بنیادین از رفتار انسان است که جدا از هوش شناختی عمل می کند. این هوش، با تعادل برقرار کردن بین احساسات و عقل، می تواند انسان را به حداکثر کامیابی برساند. هدف از پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های هوش هیجانی از منابع اسلامی است. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری تحقیق منابع اسلامی شامل قران، نهج البلاغه و کتب روایی است. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که مؤلفه های هوش هیجانی در آموزه های دینی مشاهده می شود و در واقع اسلام با ارائه راهبردهای تربیتی و اخلاقی نظیر خودشناسی، متواضع بودن، کظم غیظ، داشتن آرامش، حسن معاشرت، شرح صدر، خودمدیریتی، حفظ اعتدال، حفظ شأن و زبان، انعطاف پذیری و بهزیستی سعی بر تربیت مؤمنانی با هوش هیجانی بالا نموده است. در نهایت به نظر می رسد لازم است برای گسترش هوش هیجانی، آموزه های قرآن و زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را که یک مجموعه نمونه از مدیریت هیجانات در سراسر زندگی است مورد استفاده قرار داد و بر آموزش آن به دیگران به ویژه دانش آموزان، مربیان، والدین، مشاورین و روان شناسان همت گماشت.
بررسی تطبیقی ساختار وجودی انسان در حکمت صدرایی و «معنادرمانی» فرانکل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان علم روان شناسی و فلسفه در اینکه انسان دارای یک بُعد است و تنها بدن یا روح دارد یا دوبعدی و یا سه بعدی است، اختلاف نظر دارند. در این میان صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل (پیشرو مکتب معنادرمانی) انسان را دارای ابعادی سه گانه می دانند. صدرالمتألهین به سه بُعد بدن، نفس و عقل، و فرانکل به سه بُعد بدن، روان و روح قائل است. هدف از این تحقیق توصیف دقیق تر ساختار وجودی انسان به منظور تبیین بهتر پدیده های انسانی است تا گامی در جهت تحقق روان شناسی اسلامی باشد. این پژوهش با روش «توصیفی تحلیلی» به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته و کوشیده است از روش «تطبیقی فراتاریخی» بهره ببرد. از یافته های این پژوهش آن است که دیدگاه صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل در مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی تفاوت های زیادی دارند. این دو دیدگاه در اصول شباهت هایی دارند؛ مانند اصل «هدفمندی انسان». از سوی دیگر تفاوت هایی نیز دارند؛ ازجمله اعتقاد به هدفمندی خدا و جهان از نظر صدرالمتألهین و انکار آن از سوی فرانکل. در ساختار وجودی انسان بیشترین شباهت در بُعد بدن و بیشترین تفاوت در بُعد روان و نفس بین این دو دیدگاه وجود دارد. صدرا نفس را جوهر و فرانکل عرض می داند. در بُعد سوم، یعنی روح یا عقل پنج وجه شباهت و پنج وجه تفاوت بین این دو نظریه وجود دارد. دیدگاه صدرا در تبیین ساختار وجودی انسان موفق تر است و به عقل و نقل نزدیک تر. اعتقاد به ابعاد سه گانه انسانی تأثیری مستقیم در مشاوره و درمان دارد.
اثربخشی درمان خاطره پردازی انسجامی بر فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
111 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خاطره پردازی انسجامی بر فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان با حداقل 30 ماه سابقه جبهه در استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه رزمندگان استان مازندران با حداقل 30 ماه سابقه ی حضور در 8 سال دفاع مقدس هستند. انتخاب نمونه ها ابتدا از طریق روش نمونه گیری از نوع غیرتصادفی در دسترس انجام شده است. سپس در ادامه ی کار برای تقسیم نمونه ها در گروه های مختلف از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده کردیم. بدین صورت که ابتدا 24 رزمنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله به صورت هفتگی در 9 جلسه ی 90 دقیقه ای با موضوعات خاص هر جلسه برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (کوواریانس و آزمون تی با نمونه های مستقل) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در هر دو متغیر، تفاوت بین دو گروه معنادار بوده و درمان خاطره پردازی انسجامی به طور معناداری منجر به کاهش فرانگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رزمندگان مورد نظر شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مداخله های خاص خاطره پردازی می تواند مؤثر باشد و به عنوان درمان کمکی در کنار درمان های دیگر استفاده شود.
بازنمایی ادراک دانشجویان دختر از مصادیق رفتاری «معاشرت نیکو با همسر»: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115-132
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مصادیق «معاشرت نیکو با همسر» از نگاه دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد است. بدین منظور از پژوهش کیفی و روش «پدیدارشناسی توصیفی» استفاده شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش، تعداد 29 تن از دانشجویان دختر دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1397 1398 بودند که به روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شدند. گذراندن درس «خانواده در اسلام و آشنایی با مفاهیم آن» نیز ملاک ورود به پژوهش در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. رمزنگاری (کدبرداری) و تحلیل داده ها با روش کولایزی انجام شد و 150 جمله مهم استخراج شده از مصاحبه ها براساس شباهت معنایی در 29 زیرمضمون (خوشه معنایی) جای گرفت و در نهایت نیز معانی مرتبط با یکدیگر تحت عنوان 9 مضمون (درون مایه) دسته بندی شد که عبارتند از: پذیرش بدون قید و شرط همسر به عنوان یک انسان آزاد، القای احساس امنیت به همسر در طول زندگی مشترک، مسئولیت پذیری در قبال تأمین آرامش و آسایش خانواده، پاسخ گویی به نیاز همسر درخصوص عشق و تعلق در عمل و رفتار، تلاش برای تقویت رابطه صمیمانه با خانواده همسر، پختگی شخصیتی، احترام به همسر و قدردانی از زحمات او، برخورداری از روحیه گذشت و فداکاری، و خوش خلقی. مردان با استفاده از این خصوصیات می توانند به دستور قرآن مبنی بر «معاشرت نیکو با همسر» عمل کرده، زندگی رضایت بخشی برای خود و همسرشان رقم بزنند.
تدوین مدل مفهومی قدردانی مبتنی بر مؤلفه های شکر اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تاریخچه ایده ها و نظریه ها، مفهوم «قدردانی» عمری طولانی اما در تاریخچه روان شناسی، گذشت ه ای نسبتاً کوتاه دارد. بر اساس منابع اسلامی، قدردانی به عنوان واکنش برتر به خوبی های دیگران و معیار انسانیت و جدایی از مرز حیوانیت معرفی شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قدردانی مبتنی بر مفهوم «شکر» اسلامی است که با روش تحلیل محتوای کیفی متون دینی، منابع اسلامی بررسی و مؤلفه های قدردانی، از آن استخراج شد. روایی محتوای داده ها با استفاده از ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) بررسی و با اعتبار بالا تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که قدردانی دارای دو مؤلفه درونی و بیرونی است؛ مؤلفه درونی آن شناختی عاطفی و مؤلفه بیرونی آن کلامی و رفتاری است که با استفاده از آن می توان روابط بینِ فردی را تقویت کرد.
مروری نظام مند بر پژوهش های قراردادهای روان شناختی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرارداد روان شناختی به عنوان باور و ادارک کارکنان در مورد شرایط و ضوابط یک توافق مبادله متقابل بین آن ها و طرف دیگر تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر ارائه یک نمای جامع و واضح از پژوهش های قراردادهای روان شناختی و پیشنهاد مسیرهای پژوهشی برای پژوهشگران آتی جهت پر کردن شکاف های پژوهشی می باشد. جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی معتبر بین المللی و داخلی در آذرماه 1400 انجام شد. با پیروی از پروتکل های ابزار پیشنهادی برای بررسی مرور نظام مند و معیارهای ورود و خروج درنهایت 22 مقاله وارد تحلیل بخش کیفی شدند. قراردادهای روان شناختی پرستاران را می توان به سه مضمون کلی تقسیم کرد. مضمون اول بر فرایند شکل گیری و توسعه قرارداد روان شناختی متمرکز است. مضمون دوم، بر شناسایی محتوا و ماهیت این قراردادها متمرکز است. مضمون سوم، بر فرایند تحقق و نقض قرارداد روان شناختی متمرکز است. نتایج نشان می دهد که باوجود علاقه و فعالیت روبه رشد تحقیقات منتشرشده درمورد پرستاران و قراردادهای روان شناختی، و علی رغم تشخیص این موضوع که مفهوم قراردادهای روان شناختی یک چارچوب نظری ارزشمند برای کمک به درک تجربیات پرستاران و چگونگی مدیریت بهتر بیمارستان هاست، هنوز اطلاعات زیادی در رابطه با قراردادهای روان شناختی پرستاران وجود دارد که پژوهشگران باید آن ها را مورد مطالعه قرار دهند.
اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طلاق یکی از استرس زاترین اتفافات زندگی است، به گونه ای که بعد از تجربه مرگ عزیزان، دومین منبع استرس در زندگی و یکی از سخت ترین تجربه های فرد در زندگی به شمار می رود. یکی از درمان های روان شناختی که برای زنان در آستانه طلاق طراحی شده، «روان درمانی معنوی مذهبی» است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق است. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون است که با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش را تمام زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه طلاق شهر بندرعباس در نیمه اول سال 1398 تشکیل می دهند که از میان آنها با استفاده از روش «نمونه گیری در دسترس» 30 تن انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه برنامه «روان درمانی معنوی مذهبی» را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه «سازگاری زناشویی» گراهام اسپانیز (1976) و مقیاس «طرحواره های هیجانی» لیهی استفاده شد. داده ها با روش آماری «تحلیل کواریانس» تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد: زنان در آستانه طلاق گروه آزمایش نسبت به زنان در آستانه طلاق گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری زناشویی و طرحواره های هیجانی سازگار بیشتر و طرحواره های هیجانی ناسازگار کمتری داشتند و فرضیه پژوهش مبنی بر تأثیر «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق تأیید گردید (01/0>P). می توان نتیجه گرفت که «روان درمانی معنوی مذهبی» بر طرحواره های هیجانی و سازگاری زناشویی زنان در آستانه طلاق تأثیر دارد.
پیش بینی عملکرد مهارتی افسران پلیس زن براساس خودکارآمدی؛ بررسی نقش میانجی انتظارِ موفقیت و مدیریت هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
93 - 122
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی به عنوان یک اعتقاد فردی، می تواند الگوهای فکری، هیجانی و رفتاری فرد را به شدت متاأثر سازد. همچنین انتظار از خود برای کسب نتایج مطلوب و مدیریت هدف، می توانند بر عملکرد تأثیر بگذارند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر خودکارآمدی با نقش میانجی انتظارِ کسب موفقیت و مدیریت هدف بر عملکرد مهارتی افسران پلیسِ زن شرکت کننده در مسابقات مهارت های پلیسی سال 1398 بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را همه شرکت کنندگان در اولین دوره مسابقات مهارتی زنان پلیس به تعداد 79 نفر تشکیل دادند که به صورت تمام شمار به وسیله پرسش نامه های روا و پایا [آلفای کرونباخ مدیریت هدف (773/0)؛ خودکارآمدی (748/0)؛ انتظار از خود (759/0) و کل پرسش نامه (833/0)] مورد پرسش قرار گرفتند و داده های 71 پرسش نامه جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و Smart Pls3 و آزمون های کلموگروف- اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل شدند. پژوهش نشان داد که خودکارآمدی افراد، تأثیر مثبت و معناداری (05/0P<) بر عملکرد مهارتی زنان پلیس در اجرای مهارت های پلیسی دارد. همچنین، خودکارآمدی از طریق انتظار از خود و مدیریت هدف، تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری (05/0P<) بر عملکرد مهارتی دارد. از آنجا که به اعتقاد باندورا، خودکارآمدی حداقل به چهار شیوه قابل افزایش است و مدیریت هدف نیز قابل یادگیری است، نتایج پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزی در راستای بهبود مهارت مدیریت هدف و افزایش خودکارآمدی افسران پلیس برای اجرای مهارت های پلیسی باشد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی (ORTO-15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آماده سازی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی و ارزیابی ویژگی های روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامه های آزمون نگرش به خوردن و بهزیستی روان شناختی اجرا شد. روایی مقیاس از طریق روایی سازه، روایی همگرا و واگرا بررسی شد و برای سنجش اعتبار آن از روش محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود سه عامل شناختی، هیجانی و بالینی بود و نتایج تحلیل عامل تاییدی دلالت بر نیکویی برازش و مطلوب بودن مدل به دست آمده داشت. همبستگی های معنادار بین عوامل به دست آمده با مقیاس های نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس سالم خواری عصبی را تأیید کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و عامل های آن در دامنه 69/0 تا 73/0، اعتبار مرکب عوامل در دامنه 78/0 تا 82/0 به دست آمد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی ساختاری سه عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش های روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.
کارآمدی مداخله آموزشی الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی پسران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کارآمدی مداخله آموزشی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی پسران نوجوان انجام شده است. بدین منظور، برای بررسی کارآمدی مداخله آموزشی الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی پسران نوجوان از طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و نمونه سه نفره استفاده شد. یافته ها نشان داد هر سه مُراجع با شروع مداخله، روند افزایشی و رو به بهبودی را در مقیاس اضطراب کتل و در مقیاس سلامت روانی نشان دادند. میزان داده غیرهمپوش برای مُراجع سوم و میزان داده غیرهمپوش برای مُراجع اول و دوم در مقیاس اضطراب کتل نشان داد که مداخله آموزشی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی پسران نوجوان از کارآمدی و اثربخشی نسبی برخوردار است. بخش چشمگیری از تغییرات به وجودآمده در دوره پیگیری یک ماهه و سه ماهه ادامه پیدا کرد. نتایج این پژوهش نشان داد مداخله آموزشی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی، روشی مؤثر در کاهش اضطراب و افزایش سلامت روانی نوجوانان است.
اثربخشی مداخله مثبت نگر بر باورهای انگیزشی دانش آموزان دارای افت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات نظام های آموزشی، افت تحصیلی است که آثار ناگواری از لحاظ مالی و نگرشی بر نظام آموزشی، خانواده و دانش آموزان به جای می گذارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله مثبت نگر بر باورهای انگیزشی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دارای افت عملکرد تحصیلی انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر دارای افت تحصیلی مدارس شهر دزفول در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه استفاده شده، راهبردهای خودانگیخته یادگیری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین گروههای آزمایش و کنترل ازنظر باورهای انگیزشی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، مداخله مثبت نگر باعث افزایش خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی و کاهش اضطراب امتحان در مراحل پس آزمون و پیگیری شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر، مداخله مثبت نگر به عنوان یک روش کارا برای افزایش خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و کاهش اضطراب امتحان که همگی از زیرمؤلفه های باورهای انگیزشی هستند، در دانش آموزان دارای افت تحصیلی پیشنهاد می شود.
رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده؛ نقش تعدیل کننده هوش هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149-165
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیرگذار بر کارآمدی خانواده، این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده هوش هیجانی، در رابطه هوش معنوی و کارآمدی خانواده و به روش توصیفی از نوع همبستگی سامان گرفت. جامعه آماری، تمام دانش پژوهان دختر و پسر جامعه المصطفی العالمیه بوده است که 120 نفر از آنان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه هوش معنوی (SISRI)، هوش هیجانی (CSE) و کارآمدی خانواده (S.FEQI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تفکیکی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت، و بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده تنها در زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد که هوش هیجانی رابطه بین زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، از هوش معنوی و کارآمدی خانواده را تعدیل می کند. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده، یک رابطه خطی ساده نیست و هوش هیجانی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد.
تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با رویکرد اسلامی در مواجهه با بیماری های فراگیر مانند کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
114-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: کرونا تغییرات مهمی در زندگی افراد ایجاد کرده و آسیب پذیری آنان را نسبت به افسردگی و اضطراب افزایش داده است. هوش معنوی مهارت به کارگیری منابع معنوی در جهت سازگاری با شرایط است و آسیب پذیری افراد را کاهش می دهد. هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی هوش معنوی با توجه به آموزه های اسلامی و روان شناسی در مواجهه با بیماری های فراگیر بود.