فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار می گیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران می تواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون انجام شد. این پژوهش با رویکرد کمی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمام مادران دانش آموزان با سندرم داون مدارس استثنایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند.30 نفر از مادران این کودکان که دارای نمره بالاتر از 22 در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین شدند. مادران در گروه آزمایش، 8 جلسه دوساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت نموده و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افسردگی – شادکامی و علائم جسمانی بودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش معنادار بهزیستی جسمانی و روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به سندرم داون می شود(p <0/05). بنابراین این برنامه برای مادران کودکان سندرم داون برنامه مداخله ای مناسبی بوده و می تواند در مراکز درمانی و مدارس ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
پیشگیری و مراقبت از افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیوع ویروس کرونا یا همان بیماری کووید ۱۹ در سال ۲0۱۹ ، افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار داده است و اطلاعات کافی برای کمک به افراد مختلف در مقابل این بیماری وجود ندارد. تأثیر این ویروس در افراد مختلف متفاوت است و برخی افراد در برابر آن آسیب پذیری بالاتری دارند. از جمله این افراد می توان به افراد با ناتوانی اشاره کرد، زیرا دارای مشکلات اساسی در سلامتی هستند. به همین دلیل ضروری است که مشکلات، چالش ها و راهکارهای مراقبت از این افراد در برابر این بیماری مورد بررسی قرار گیرد تا اطلاعات ضروری برای مراقبت از آنها در اختیار والدین، مراقبان، مربیان و معلمان شان قرار گیرد. در مقاله حاضر که از نوع توصیفی و مروری است پس از بیان مقدمه ای کوتاه، دلایل خطر بالای این بیماری برای افراد با ناتوانی، مشکلات و چالش های افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا و مشکلات خانواده های دارای فرد با ناتوانی بیان می شود و در ادامه، راهبردهای کاهش خطر ابتلا به ویروس کرونا و راهبردهای مراقبت از افراد با ناتوانی در زمان شیوع بیماری ارایه می شود. نتیجه گیری: به طور کلی با توجه به عدم اطمینان و نبودن روش های مطمئن برای درمان کووید ۱۹ برای رفع نیازهای افراد با ناتوانی در زمان شیوع ویروس کرونا اقداماتی از قبیل استفاده از آموزش عمومی و رایگان توسط معلمان و مربیان به صورت مجازی، دسترسی به بیمه های درمانی مناسب برای این افراد در این شرایط، حمایت های مالی و مشاوره روان شناختی برای این افراد و خانواده های شان و گسترش زیر ساخت های فناوری و ابزار ارتباطی بسیار ضروری است.
بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
۱۲۶-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ی ک مطالعه نیم ه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون همراه با گمارش تصادفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1398-1399 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 26 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 13 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد مشکلات عصب روان شناختی کانرز (2004) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاوم (۲۰۰۱) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله تئوری انتخاب را در 12 جلسه یک ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت نکردند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در سطح معنا داری 005/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمره های مشکلات عصب روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری پیدا کرده است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، آموزش تئوری انتخاب می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان قلدر دارای اختلال بیش فعالی مورد توجه قرار گیرد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های نوین مانند شبکه های اجتماعی مجازی در محیط های یادگیری علاوه بر تأثیر بر یادگیری، باعث ارائه راهکارهایی گردیده که تا قبل از آن به سختی قابل اجرا بود. این مهم در حوزه افراد با نیازهای ویژه از اهمیت دوچندانی برخوردار است. این تحقیق باهدف بررسی اثر شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان یک رسانه غنی ساز در مهارت های ارتباطی دانش آموزان با آسیب شنوایی و همچنین معرفی تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و جامعه آماری تمام دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم در شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 که در مدارس دانش آموزان با آسیب شنوایی ثبت نام کردند، بود. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه مولد نام با روایی و پایایی تأییدشده بود و از روش تحلیل شبکه های اجتماعی جهت تحلیل و بررسی داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد میزان ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی بعد از حضور و فعالیت آموزشی در شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنی داری دارد (65/5 =t، 05/0>P). لذا شبکه های اجتماعی مجازی می توانند تأثیر مثبتی برافزایش تعامل و ارتباط تحصیلی دانش آموزان با آسیب شنوایی داشته باشند.
نامه به سردبیر: دویست و پنجاه اصطلاح رایج در روان شناسی کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان معاصر با انفجار دانش و انتشارات روبروست و پیشرفت های علمی، شتابی برق آسا به خود گرفته است و هر روز شاهد شکل گیری رشته علمی جدیدی در عرصه دانش بشری هستیم. شایان ذکر است که واژگان و اصطلاحات هر علمی ارکان اصلی آن علم به شمار می آیند و وجود اصطلاحات علمی به هیچ روی امر تازه ای نیست و همه دانش ها در سراسر قرون و اعصار، اصطلاحات ویژه خود را داشته اند و امروز نیز چنین است. از این رو، اهمیت و ضرورت شناخت واژگان و اصطلاحات علمی بر هیچ کس پوشیده نیست و بدون دسترسی به آنها نمی توان آن علم را شناخت، فهمید و ارتباط علمی برقرار کرد. جای شگفتی نیست که سخن عالمانه ارسطو که گفت: "اگر می خواهید با من سخن بگویید مفاهیم و اصطلاحات خود را تعریف کنید" هنوز از اهمیت خاصی برخوردار است و بدون آشنایی به مفاهیم و اصطلاحات نمی توان در قلمرو دانش خاصی به تبادل فکر و تفهیم و تفاهم پرداخت. هر علمی اصطلاحات و مفاهیم خاص خود را دارد که در غالب موارد در فرهنگ های عمومی یافت نمی شود و باید به فرهنگ های تخصصی مراجعه کرد. اما مشکلی که در حال حاضر نویسندگان، مترجمان و دانشجویان با آن روبرو هستند، امر گزینش واژه ها و برابرنهاده های فارسی برای اصطلاحات و مفاهیم علمی گوناگون است.
آموزش درخواست اطلاعات با استفاده از واژه استفهامی «کدام؟» به کودکان با اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، رویه ای متشکل از ارزیابی فعالیت های موردعلاقه ی کودکان، تقویت این فعالیت ها، فعالیت های تثبیت کننده ی شرطی خلاقانه و پیامدها برای پاسخ های درست و نادرست، با هدف آموزش درخواست اطلاعات با استفاده از واژه ی «کدام؟» به کودکان با اختلالات طیف اتیسم بررسی شد. از طرح چند خط پایه ی تعدیل یافته برای آموزش به سه شرکت کننده با اختلالات طیف اتیسم استفاده شد. یافته ها نشان داد که همه ی کودکان یاد گرفتند تا با استفاده از واژه ی «کدام؟» دریافت اطلاعات را درخواست کنند. تعمیم آموزش به محیط طبیعی، به فعالیت جدید و به محتوای جدید مشاهده شد. این یافته ها در طول زمان حفظ شدند و ادامه یافتند.
تأثیر تلفیقی آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی ، روش های تغییر رفتار به والدین، و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تلفیق آموزش های کنش های اجرایی به کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان بر بهبود رابطه با والدین این کودکان بود. جامعه آماری پژوهش تمام پسران دارای علائم اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی 6 تا 9 سال شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 30 دانش آموز که بر اساس پرسشنامه و مصاحبه بالینی، تشخیص اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی دریافت کردند، انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (سادوک و سادوک ، 2005) و مقیاس رابطه والد فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1983) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تلفیق آموزش های کنش های اجرایی، روش های تغییر رفتار به والدین و مهارت های ارتباطی به همسالان، بر بهبود رابطه با والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی اثر معنی داری دارد. فراهم کردن بستر مناسب از طریق آموزش خانواده و همسالان و آموزش همزمان به کودکان به موثر بودن این تلفیق کمک کرده است. بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از روش های چندوجهی با تاکید بر سطوح مختلف والدین و همسالان استفاده شود.
کاربرد فناوری ردیابی چشم برای غربالگری و توان بخشی کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیابی چشم، فناوری اندازه گیری حرکات چشم، هنگام نگاه کردن به نقطه موردنظر است. در فرآیند ردیابی چشم، مدت زمان نگاه به یک موقعیت خاص، توالی مشاهدات و نیز نقاط مورد توجه، پردازش می شوند و حرکات چشم با عناوینی مانند؛ تثبیت، پرش و ... مشخص می گردند. اطلاعات مربوط به چگونگی حرکات چشم در یک لحظه ی خاص، کاربردهای بالقوه ی بسیاری در زمینه ی آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر با مرور مقالات مربوط به حوزه ی ردیابی چشم، به این کاربردها پرداخته است. نتایج، گویای آن است که از فناوری ردیابی چشم می توان برای غربالگری به هنگام نارساخوانی و اختلال طیف اُتیسم و نیز تشخیص دقیق اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی استفاده کرد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت توانمندی های دیداری کودکان با نیازهای ویژه ی ذهنی، بهبود گفتارخوانی کودکان آسیب دیده ی شنوایی، تقویت توانایی های ارتباطی کودکان چند معلولیتی و بهبود بازداری شناختی کودکان با اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی به کمک این فناوری امکان پذیر است. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده ی آن است که فناوری ردیابی چشم، نه تنها برای تشخیص به هنگام بعضی از اختلالات شناختی مناسب است بلکه از این فناوری می توان برای توان بخشی دانش آموزان آسیب دیده نیز استفاده کرد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش علائم افسردگݡ مزمن در مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدین کودکان با اختلال طیف اُتیسم با چالش های خاص و منحصر به فردی در زندگی در زمینه های فرزندپروری، مسائل خانوادگی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی مواجه می شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش علائم افسردگی مزمن مادران این کودکان می باشد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم شهر گرگان در سال 1397 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر ) 15 نفر گروه آزمایشی( و ) 15 نفر گروه گواه( به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایشی طی 8 جلسه به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در فهرست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی ) 1995 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش طرح واره درمانی در کاهش افسردگی مزمن مادران کودکان اُتیستیک تأثیر معنادار داشت ) 000 / .)p ≥ 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتیجه گرفته می شود که جهت درمان افسردگی مزمن مادران دارای کودک با اختلال طیف اُتیسم می توان از طرح واره درمانی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش کارکرد اجرایی خودتنظیمی بر حافظه فعال دانش آموزان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
۱۴۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش کارکرد اجرایی خودتنظیمی بر حافظه فعال دانش آموزان مضطرب است. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل دانش آموزان مضطرب دبستان شهید کاظمی شهر تهران است. سی نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (پانزده نفر) و گروه آزمایش (پانزده نفر) قرار گرفتند. از مقیاس اضطراب اسپنس (۱۹۹۷) و آزمون حافظه فعال حاف بک ارجمندنیا (۱۳۹۶) استفاده شده است. گروه آزمایش ده جلسه کارکرد اجرایی خودتنظیمی (هر جلسه به مدت شصت دقیقه) را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام دوره برای هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که کارکرد اجرایی خودتنظیمی اثر معناداری در بهبود مؤلفه های حافظه فعال شامل حلقه واج شناختی، صفحه دیداری- فضایی و مجری مرکزی دانش آموزان مضطرب دارد (01/0p≤).نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کارکرد اجرایی خودتنظیمی می تواند به مؤلفه های حافظه فعال شامل حلقه واج شناختی، صفحه دیداری- فضایی و مجری مرکزی دانش آموزان مضطرب کمک کند.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتقادهنده هوش هیجانی بر رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتقا دهنده هوش هیجانی بر بهبود رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی شهر اصفهان بود. روش: شرکت کنندگان این پژوهش چهار کودک مبتلابه فلج مغزی مشغول به تحصیل در مرکز گوهر دانش آموزش و پرورش شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این کودکان براساس پرونده موجود در مدرسه دارای اختلال فلج مغزی و هوش نرمال بودند. برای سنجش میزان رشد اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی واینلند استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. در این روش پژوهشی پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 10 جلسه مداخله انفرادی، آموزش هوش هیجانی به آزمودنی ها ارائه گردید و هر چهار آزمودنی دو هفته پس از پایان مداخله به مدت دو هفته متوالی تحت موقعیت خط پایه دوم قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار داده ها نشان داد که براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری مداخله مورد نظر در مورد هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100 درصد برای هر چهار آزمودنی). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آموزش هوش هیجانی می تواند روابط اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی را بهبود بخشد و استفاده از این آموزش برای افراد دارای کم توانی از جمله فلج مغزی می تواند مفید باشد.
تأثیر آموزش مفاهیم ریاضی بر افزایش مهارت های ریاضی کودکان و دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم با روش تحلیل کاربردی رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محدودیت های موجود در حیطه ی شناسایی راهبردهای مؤثر به منظور رفع مشکلات ریاضی در کوکان و دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم و مشکلاتی که ا کثر آنان در مهارت های مرتبط با ریاضی با آن روبه رو هستند، لزوم پژوهش و افزایش توجه به این حیطه را روشن می کند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم پایه ای ریاضی بر افزایش مهارت های ریاضی کودکان و دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم با روش تحلیل کاربردی رفتار بود. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و در زمره ی طرح های شبه آزمایشی تک موردی )از نوع طرح AB ( قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان با اخت الل طیف اُتیسم با عملکرد بالای آموزشگاه کودکان استثنایی نیمروز واقع در منطقه 2 شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 3 دانش آموز با اخت الل طیف اُتیسم با عملکرد بالا انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه گارز، آزمون کی مت و برگه ثبت داده ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: 13 جلسه مداخله صورت گرفت که پس از آن در 1 جلسه فراوانی متغیرها ثبت شد. نتایج نشان داد که مهارت های ریاضی در هر یک از آزمودنی ها بعد از مداخله، افزایش یافت. دو هفته پس از آخرین جلسه مداخله، 2 جلسه ی پیگیری نیز در نظر گرفته شد که روند کاهش متغیرها را نشان داد. نتیجه گیری: در آموزش ریاضی براساس روش تحلیل کاربردی رفتار این امکان فراهم می شود که مفاهیم ریاضی به صورت خُرد خُرد آموزش داده شود. در این روش، استفاده از تقویت کننده ها و کارت های آموزشی باعث می شود که روند آموزش مفاهیم ریاضی جذاب تر شده و کمتر خسته کننده باشند، تا به مرور زمان مهارت های ریاضی افزایش یابد.
مقایسه اثربخشی روش دُر و روش ترکیبی(آموزش مستقیم وآگاهی واج شناختی)بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روش شناسی:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسه ی 60دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی)در اکثر مولفه های خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
مقایسه اثر اسنارک (تداعی عدد- مکان) در نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی، نقص توجه و نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثر اسنارک و بررسی بازنمایی عدد- مکان در نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلال بیش فعالی، اختلال نقص توجه و نوجوانان بدون اختلال طراحی و انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری نوجوانان 10 تا 15 ساله شهر تهران و گروه نمونه شامل 30 فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی، 30 فرد مبتلا به اختلال نقص توجه و30 نوجوان بدون اختلال بودند که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. همه این افراد تکلیف بزرگی اعداد (جورجز، 2017) را اجرا کردند و به آن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر اسنارک در نوجوانان عادی و مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه وجود دارد، به صورتی که بیشترین مقدار اسنارک در افراد مبتلا به بیش فعالی و کمترین مقدار مربوط به افراد عادی است. این اثر به شکل بازنمایی اعداد کوچک در سمت راست و بازنمایی اعداد بزرگ در سمت چپ دیده می شود. همچنین گروه سالم بیش ترین پاسخ های صحیح و گروه دارای نقص توجه، کمترین تعداد پاسخ های صحیح را داده اند. زمان واکنش گروه نقص توجه نیز بیش ترین و زمان واکنش گروه بیش فعال کمترین مقدار بوده است. نتیجه گیری: این نتایج نخست مشخص می کند که اثر اسنارک معکوس در فارسی زبانان ایرانی وجود دارد و همچنین نشان دهنده بزرگ تر بودن اثر اسنارک در افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه است.
اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه (کم توان ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش شهروندی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه (کم توان ذهنی) بوده است. آموزش شهروندی، دانش، مهارت و ادراک دانش آموزان را تجهیز نموده و نقش مؤثر ی در زندگی عمومی آن ها دارد. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل صاحبنظران و متخصصان برنامه ریزی درسی ویژه و کارشناسان سازمان استثنایی است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 24 نفر از خبرگان در این بخش شرکت کردند. از آنجایی که جامعه آماری 182 نفر (کارشناسان و مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی) و نمونه براساس جدول کوکران با خطای 0.1 تعداد 79 نفر محاسبه شده است. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی به روش تحلیل داده بنیاد به شناسایی شاخص های پژوهش مبادرت ورزیده و جهت اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMARTPLS استفاده شد. یافته ها: بر اساس آن ارتباط خطی میان مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها مشخص شد. نتیجه گیری: نتایج ارائه شده در این پژوهش نشان می دهد مهم ترین نتایج به دست آمده از مصاحبه ها بر محتوای آموزش شهروندی و روش های آموزش تأکید داشتند. در خصوص روش های تدریس و آموزش نیز، بر تشکیل گروه های غیررسمی و نظارت بر فعالیت گروه ها، یادگیری در عمل و روش های تدریس شاگرد محور و مشارکتی تأکید شده است.
فراگیرسازی اجتماعی افراد کم توان دهنی: ارائه مدل بوم شناختی شبکه های اجتماعی و مشارکت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیرسازی اجتماعی برای افراد کم توان ذهنی، خانواده ها، ارائه دهندگان خدمات، برنامه ریزان و سیاست گذاران از اهمیت به سزایی برخوردار است. با توجه به اهمیت فراگیرسازی اجتماعی، هنوز مفهوم ابهام برانگیزی است که سبب همپوشی و تعارض در تعریف آن شده است. قوانین و سیاست ها از فراگیرسازی کامل و موثر افراد کم توان ذهنی و مشارکت آن ها در محله حمایت می کنند. با این حال، مفهوم فراگیرسازی اجتماعی مبهم باقی مانده است و تعریف های گوناگون و مغایری در پژوهش ها و کتاب ها وجود دارد. تعریف جامع فراگیرسازی اجتماعی بر تعامل بین دو حوزه اصلی زندگی اشاره دارد؛ روابط میان فردی و مشارکت محلی. در سال های اخیر، یک مدل بوم شناختی از فراگیرسازی اجتماعی پیشنهاد شده است که عوامل فردی، بین فردی، سازمانی، محلی و اجتماعی - سیاسی را دربرمی گیرد. چهار حوزه از طریق پژوهش های جدید شناسایی شده است که در پیشبرد مدل فراگیرسازی اجتماعی نقش دارد: اجرای سازمانی فراگیرسازی اجتماعی، فراگیرسازی اجتماعی افراد کم توان ذهنی برای زندگی با اعضای خانواده خویش، فراگیرسازی اجتماعی افراد در طیف گسترده تری از ناتوانی ها و نقش بالقوه سازمان های خودحمایتگر در توسعه فراگیرسازی اجتماعی.
تجربه های زیسته دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه از بافت تحصیلی: رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه های زیسته دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه از بافت تحصیلی آنان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در تبریز بودند که به روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از 14 دانش آموز دارای ملاک های ورود به پژوهش گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی اسمیت استفاده شد که در آن 3 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی از داده ها استخراج شد. یافته ها: براساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها مضامین اصلی و فرعی این پژوهش عبارت هستند از پاسخ های هیجانی (استرس، تنش، خشم، احساس حقارت، احساس تنهایی، خستگی هیجانی، نگرانی و خودسرزنشگری)، پاسخ های روانی تحصیلی (استقلال نداشتن در انجام تکالیف، بی ارزش جلوه دادن درس و تحصیل، پنهان کاری تحصیلی، پرخاشگری، درماندگی آموخته، ترس از امتحان، عزت نفس پایین و اعتماد به نفس پایین) و پاسخ های اجتماعی (خجالت کشیدن، احساس طرد شدن از جانب همسالان و معلمان و انزوا). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای پژوهش های بیشتر در حوزه مداخله های مربوط به اختلال یادگیری ویژه خواهد بود زیرا یافته های حاصل، طراحی و ارزیابی اثربخشی روش های درمانی را می طلبد که بتواند ابعاد مختلف مشکلات این گروه از دانش آموزان را پوشش دهد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر میزان تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان 6 12 ساله ی با اختلال طیف اتیسم در سال 1398 بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم در شهر اندیمشک بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی شاخص تنیدگی والدگری )آبیدین، 1995 ( و سخت رویی روان شناختی )کوباسا، مدی و کوهن، 1982 ( بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. این جلسه ها به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که برنامه طرح واره درمانی موجب کاهش تنیدگی والدگری و افزایش سخت رویی روان شناختی مادران شده است ) 001 / .)P< 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی، یک درمان مؤثر برای کاهش تنیدگی والدگری و ارتقاء سخت رویی روان شناختی و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد می باشد.
رابطه ابرازگری هیجان با سازگاری و دلزدگی زناشویی و مقایسه آن میان زوج های نابینا و زوج های بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه ابرازگری هیجان (مثبت و منفی) با سازگاری و دلزدگی زناشویی و مقایسه آنها در زوج های نابینا و زوج های بینا در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش همبستگی و علّی مقایسه ای بود. نمونه ای متشکل از 180 زوج (90زوج نابینا و 90 زوج بینا)به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. داده های گردآمده، با استفاده از مقیاس دلزدگی پاینز، سازگاری زناشویی لاک و والاس و ابرازگری هیجان کینگ و اموز، به روش رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندراهه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ابرازگری مثبت هیجان با سازگاری زناشویی، و ابرازگری منفی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار دارند(01/0p <). میانگین ابرازگری هیجان سازگاری و دلزدگی زناشویی در زوج های نابینا و زوج های بینا به طور معناداری متفاوت است و زوج های نابینا از ابرازگری مثبت و سازگاری کمتر و ابرازگری منفی و دلزدگی زناشویی بالاتری نسبت به زوج های بینا برخوردارند. . با توجه به پیچیدگی روابط زناشویی امروزی و توقعات رو به افزایش افراد از یک رابطه دوجانبه در جامعه مدرن، این مسائل در زندگی زناشویی، زوج های نابینا را نیز دگیر کرده است، از این رو باید درگام نخست زمینه مهارتمندی نابینایان جهت کسب استقلال و همسرگزینی آگاهانه و درگام بعدی در بهبود روند زندگی مشترک این گروه در جامعه تدابیر لازم اندیشیده شود