مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
نارسا خوانی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تاثیر برنامه درسی ویژه ارتقاء در سطح خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه سوم ابتدایی بوده است. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بوده است .جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان نارساخوان پایه سوم ابتدایی شهر یاسوج تشکیل داده اند. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان پایه سوم ابتدایی بوده است و آزمودنیها بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند، تعداد آزمودنیها در هر گروه برابر 15 نفربوده است. برای تشخیص نارساخوانی آزمودنیها، از آزمون هوشی ریون، آزمون بندرگشتالت، چک لیست نارساخوانی و همچنین از آزمون تشخیصی سطح اصفهان بعنوان ابزاری جهت مقایسه نمرات خواندن دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردیده است. بطور کلی نتایج پژوهش نشان داده است که برنامه درسی ارتقاء سطح خواندن توانسته با آموزش مهارتهای مربوط به خواندن در کلیه این مهارتها موثر بوده و باعث کاهش معنیدار نمرات خطای دانش آموزان نارساخوان در کلیه مهارتهای خواندن مورد بررسی و افزایش مهارت خواندن آنها گردد. نتیجه کلی این که آموزش خرده مهارت های خواندن به روش تعاملی باعث تسهیل یادگیری خواندن می شود. زیرا خرده مهارت هایی که رشد نکرده اند مانع رشد مهارت های دیگر می شوند
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی مبتنی بر رایانه و تمرین های عملی عصب روان شناختی بر بهبود حافظه کاری و توجه پیوسته دانش آموزان نارساخوان بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع نارساخوانی شهرهای آمل و محمودآباد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به مراکز اختلال یادگیری ارجاع داده شده بودند. تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و با آزمون های تشخیصی هوش ریون و آزمون خواندن و نارساخوانی نما انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروههای آزمایشی به مدت 14 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از نسخه رایانه ای آزمون حافظه کاری ان- بک و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه ای بر روی میزان پاسخ های صحیح در توجه پیوسته و میزان پاسخ های صحیح و زمان واکنش در حافظه کاری اثربخشی بیشتری (05/0P < ) نسبت به روش تمرین های عملی دارد. این نتایج بیان می کنند که توان بخشی شناختی به کمک رایانه با جذابیت های بصری و صوتی و ایجاد فرصت های متناسب با سطح پیشرفت کودک، می تواند شرایط مناسب تری را برای بهبود نقایص کارکردهای عالی ذهن افراد مبتلا به اختلال یادگیری خواندن فراهم کند.
اثربخشی آموزش توانایی های شناختی برحافظه کاری کلامی و غیر کلامی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش توانایی های شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول برحافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 97 – 1396 است که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک نارساخوان تشخیص داده شده بودند، از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه نوین هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه و روش تحلیل داده ها اندازه گیری مکرر ترکیبی بود. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه بر روی متغیرهای مقیاس کلی حافظه کاری کلامی و غیرکلامی در گروه های آزمایشی و گواه دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن – کارول در تقویت حافظه کاری دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی ، موثر بوده است. می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن توانایی های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با مشخصه نارساخوانی می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
تاثیر هوش هیجانی بر کاهش مشکلات درون نمود دانش آموزان پایه هفتم نارسا خوان شهرستان البرز
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی نوعی اختلال یادگیری است که در آن فرد در مورد مهارت های نوشتن مشکل پیدا می کند. این اختلال به هوشبهر و محیط آموزشی مربوط نمی شود. اگر بهنگام تشخیص داده شود، قابل درمان است. نارسا خوانی اساساً عبارت است از اینکه توانایی شخص در خواندن، نوشتن یا ریاضیات با در نظر گرفتن سن تقویمی، هوش اندازه گیری شده و تحصیلات مناسب با سن وی، به میزان قابل ملاحظه ای پایین تر از حد مورد انتظار باشد. این مشکل بر پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های زندگی روزمره که به این مهارت ها نیاز دارد، تأثیر می گذارد. از ویژگی های دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می توان به این موارد اشاره کرد که آنها معمولاً هوش بالای متوسط دارند و فاقد ضایعات بیولوژیک بارز هستند و مشکلات حاد روانی و اجتماعی ندارند اما در شرایط یکسان آموزشی عملکرد ضعیف تر دارند، هدف این تحقیق تعیین نمودن میزان نقش هوش هیجانی بر مسائل و مشکلات درون نمود فراگیران پایه هفتم نارساخوان بود. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان و فراگیران پسر نارساخوان شهرستان البرز بود که از میان آنها 40 دانش آموز 11 تا 13 ساله که دارای سابقه نارسا خوانی بودند به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه آخنباخ و رسکورلا و پرسشنامه هوش هیجانی شات بود. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس داده ها تحلیل شد، نتایج نشان داد که هوش هیجانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری افزایش، و مشکلات درون نمود این گروه کاهش یافته است،آموزش هوش هیجانی می تواند در افزایش هوش هیجانی و کاهش مشکلات درون نمود موثر باشد. لذا پیشنهاد می شود با آموزش هوش هیجانی و استفاده از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره نوجوانان نارساخوان، مشکلات درون نمود آنها را کاهش دهند.
تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
مقایسه اثربخشی روش دُر و روش ترکیبی(آموزش مستقیم وآگاهی واج شناختی)بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روش شناسی:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسه ی 60دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی)در اکثر مولفه های خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.