مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
پژوهش مورد منفرد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دختران فراری عمدتاً در مؤلفه ی هوش هیجانی و برقراری ارتباطات اجتماعی مناسب ضعیف هستند . مداخلات متعددی برای بهبود هوش هیجانی و به تبع آن ارتباطات اجتماعی مناسب وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان کارایی آموزش خودکارآمدی بر بهبود روابط اجتماعی دختران فراری شهر اصفهان است.
روش: آزمودنیهای این پژوهش دو دختر فراری ساکن در مرکز ارشاد بهزیستی شهر اصفهان بودند که به تشخیص مسئولان مرکز دارای روابط اجتماعی مختل بودند . برای سنجش میزان ر فتارهای اجتماعی مثبت از روش شاهد - مدار استفاده شد؛ به این صورت که چک لیست رفتارهای اجتماعی مثبت در اختیار مربیان ش یفت قرار گرفت و آنها رفتارهای مورد نظر را مشاهده است فاده شده است . در این روش پژوهشی پس از A-B و ثبت می کردند. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفر ادی، آموزش خودکارآمدی به آزمودنی ها ارائه گردید و هر دو آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی در پی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخ ص های آما ر توصیفی و تحلیل دیداری، %100 برای هر دو آزمودنی). PND مداخله ی مورد نظر در مورد هر دو آزمودنی اثربخش بوده است
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان م یدهد که با افزایش خودکارآمدی، روابط اجتماعی مثبت افراد بهبود پیدا می کند. بنابراین آموزش خودکارآمدی در این پژوهش موجب افزایش تعاملات مثبت اجتماعی در دختران فراری شده است.
کلیدواژگان: خودکارآمدی، روابط اجتماعی،
اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش شذت علائم افسردگی و اختلال شخصیت وسواسی-جبری: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طرحواره درمانی که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه است که عمدتاً بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های درمان شناختی- رفتاری کلاسیک برای درمان اختلالات منش شناختی بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری و افسردگی در یک مورد مبتلا به شخصیت وسواسی- جبری بود. روش: شرکت کننده این پژوهش یک زن مجرد 32 ساله مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته SCID برای اختلالات محور یک و دو تشخیص داده شد. برای سنجش علائم شخصیت وسواسی- جبری از پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری مارتوکویچ و برای سنجش علائم افسردگی از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B استفاده شد. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و 16 جلسه طرحواره درمانی برای این بیمار اجرا شد. دو جلسه پیگیری، یک ماه و دو ماه بعد از جلسه شانزدهم اجرا گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها بر اساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در کاهش افسردگی و علائم شخصیت وسواسی شرکت کننده مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه همسو با پژوهش های قبلی نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش علائم افسردگی و شخصیت وسواسی- جبری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری می شود.
تأثیر تمرین مقاومتی بلندمدت بر عوامل رشدی و انسولین پلاسمایی دو بیمار مبتلا به سوختگی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت ماه تمرین مقاومتی بر سطوحIGF1 , GH و انسولین پلاسمای افراد با سوختگی شدید بود. روش پژوهش از نوع مورد منفرد با طرح خط پایه چندگانه شرکت کنندگان بود. آزمودنی های این پژوهش دو زن با سوختگی شدید با میانگین سنی 20 تا30 سال در بیمارستان سوانح و سوختگی بودند، که پس از تعیین خط پایه، طی هشت ماه مداخله انفرادی، تمرینات مقاومتی را انجام دادند و یک ماه پس از پایان مداخله به مدت دو ماه پی درپی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. نمونه های خونی به صورت ناشتا و 24 ساعت پس از تمرینات در پایان هر ماه گرفته شد. تحلیل دیداری، تمرینات مقاومتی در هر دو آزمودنی موجب تغییر در PND (75 درصد برای آزمودنی اول در GH و 5/87 درصد برای آزمودنی دوم) و PND در ( IGF1برای هر دو آزمودنی100 درصد) و PND (انسولین آزمودنی اول 5/62 درصد و در آزمودنی دوم50 درصد) شد. به نظر می رسد تمرین مقاومتی طولانی مدت موجب افزایش هورمون ها و عامل رشدی در افراد با سوختگی شدید شده و در نتیجه موجب تسریع در بهبود جراحت ها شود.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران بر افسردگی کودکان مبتلا به شکاف لب و کام: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
67-89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) به مادران بر افسردگی کودکان مبتلا به شکاف لب و کام بود. روش پژوهش مورد منفرد و به صورت مداخله انفرادی بوده است. تعداد افراد جامعه 65 نفر از کودکان مبتلا به شکاف لب و کام استان اصفهان بود. در این پژوهش مهارت های فرزندپروری اکت به مادران 5 کودک مبتلا به شکاف لب و کام آموزش داده شد. کودکان مورد مطالعه در غربال گری صورت گرفته حد نصاب نمره را کسب کرده بودند. پس از سه جلسه خط پایه برای هر کودک، مادران در 8 جلسه درمانی انفرادی آموزش فرزندپروری اکت شرکت نمودند و بعد از هر جلسه افسردگی کودکان مورد سنجش قرار گرفت. سه جلسه پیگیری 15 روزه، یک و سه ماهه جهت آزمون سطح افسردگی کودکان برگزار گردید. ابزار سنجش افسردگی کودکان کواکس (1981) بود. یافته ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شد. مداخله مورد نظر در متغیر افسردگی اثربخش بوده است. با توجه به نتایج، می توان آموزش فرزندپروری اکت به مادران را روش مؤثری برای کاهش افسردگی کودکان دچار شکاف لب و کام در نظر گرفت و با مداخله به هنگام افسردگی آن ها را بهبود بخشید.
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت(به مادران) بر کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه
حوزههای تخصصی:
درمان مبتنی بر شفقت که توسط گیلبرت و همکارانش(2009) به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه از دسته درمان های موج سوم می باشد که عمدتاً براساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های مایندفولنس برای درمان اختلالات بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت (به مادران) در کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه برکودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه بود. شرکت کنندگان این پژوهش دو زن 35ساله و یک زن33 ساله و متاهل بودند که با استفاده از مصاحبه بالینی و معرفی کودکان شان از طرف روانپزشک برای درمان مبتنی بر شفقت در نظر گرفته شدند. برای سنجش علایم بیش فعالی- نقص توجه از پرسشنامه SNAP-IV استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A_B استفاده شد. در این روش پژوهشی، پس از سه جلسه خط پایه، مداخله از طریق 15 جلسه یک ساعته درمان مبتنی بر شفقت برای دو آزمودنی(مادر) اول و 15 ساعت( 7 جلسه دوساعته و یک جلسه یک ساعته) برای آزمودنی(مادر) سه اجرا شد. دو هفته و یک ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه، مداخله در نافرمانی مقابله ای و نقص توجه و تا حدودی بیش فعالی- تکانشگری تاثیرگذار بوده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش شفقت به مادران بر کاهش نافرمانی مقابله ای کودکان و نقص توجه و بیش فعالی-تکانشگری آنان موثر است.
اثربخشی مداخله سوگ بیمارگون بر نشانگان سوگ بیمارگون: پژوهش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
135-155
حوزههای تخصصی:
مداخله سوگ بیمارگون، درمان نوینی برای اختلال سوگ بیمارگون است که درمان شناختی - رفتاری، درمان میان فردی، آموزش شفقت بر خود و مصاحبه انگیزشی را در بر می گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله سوگ بیمارگون بر نشانگان سوگ بیمارگون بود. این پژوهش در قالب یک طرح تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه اجرا شد. نمونه این پژوهش شامل چهار خانم (42-20 ساله) مبتلا به اختلال سوگ بیمارگون بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه نشانگان سوگ بیمارگون پریگرسون و جاکوبس در جلسات خط پایه، در جلسات 4، 8 و 12 مداخله و در جلسات پیگیری استفاده شد. بازبینی دیداری نمودارها و شاخص آمار توصیفی، کاهش معناداری را در نمرات نشانگان سوگ شرکت کنندگان نشان داد. این یافته های مقدماتی از نقش مداخله سوگ بیمارگون در کاهش نشانه های سوگ افراد مبتلا به اختلال سوگ بیمارگون حمایت می کند.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتقادهنده هوش هیجانی بر رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتقا دهنده هوش هیجانی بر بهبود رشد اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی شهر اصفهان بود. روش: شرکت کنندگان این پژوهش چهار کودک مبتلابه فلج مغزی مشغول به تحصیل در مرکز گوهر دانش آموزش و پرورش شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این کودکان براساس پرونده موجود در مدرسه دارای اختلال فلج مغزی و هوش نرمال بودند. برای سنجش میزان رشد اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی واینلند استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. در این روش پژوهشی پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 10 جلسه مداخله انفرادی، آموزش هوش هیجانی به آزمودنی ها ارائه گردید و هر چهار آزمودنی دو هفته پس از پایان مداخله به مدت دو هفته متوالی تحت موقعیت خط پایه دوم قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار داده ها نشان داد که براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری مداخله مورد نظر در مورد هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100 درصد برای هر چهار آزمودنی). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آموزش هوش هیجانی می تواند روابط اجتماعی کودکان مبتلابه فلج مغزی را بهبود بخشد و استفاده از این آموزش برای افراد دارای کم توانی از جمله فلج مغزی می تواند مفید باشد.
اثربخشی برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
149 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین بود. روش: روش پژوهشی مورد منفرد (A-B) و جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان دختر طلاق شهر بومهن بود که از میان آنها سه کودک از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه 31 سؤالی محقق ساخته ادراک کودکان از طلاق والدین (CPPDQ) استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوایی و صوری مورد تأیید متخصصان قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرانباخ برای کل پرسشنامه 86/0 گزارش شده است. پس از یک جلسه خط پایه برای هر کودک برنامه مداخله ای به هر یک از کودکان، به صورت انفرادی در 8 جلسه هفتگی هر جلسه 45 دقیقه ارائه و ادراک کودکان بعد از هر جلسه، و در مرحله پیگیری مجددأ اندازه گیری، و داده ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برای هر سه آزمودنی میانگین، میانه، روند و درصد غیرهمپوشی داده های مداخله بر ادراک شرکت کنندگان مؤثر بود و برنامه مداخله ای کودکان طلاق در افزایش احساسات و نگرش مثبت، کاهش احساسات منفی نسبت به طلاق والدین، بهبود روابط با والدین و همسالان و افزایش احساس شایستگی در کودکان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج، برنامه مداخله ای کودکان طلاق را می توان به عنوان روشی مؤثر برای بهبود ادراک کودکان در واکنش به طلاق والدین شان تلقی کرد و در مراکز مشاوره و آموزشی می توان از آن استفاده کرد.
تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر رضایت زناشویی و بد تنظیمی هیجانی زوجین ناهمساز: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
505 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تاثیر درمان طرحواره محور بر رضایت زناشویی و دشواری در تنظیم هیجانی، زوجین ناهمساز بود. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های از نوع مورد منفرد با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری در برگیرنده، کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به کلینیک مشاوره و روان درمانی پارسای شهر بندرترکمن در سه ماهه دوم سال 1400 بود که از میان آن ها و با به کارگیری نمونه گیری هدفمند 3زوج (زن و شوهر) انتخاب شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک (فرم محقق ساخته)، پرسشنامه رضایت زناشویی (MSS) اُلسون و همکاران(1987) و پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی (DERS) گراتز و رومر (2004) انجام شد. آزمودنی ها در یک گروه هر کدام 12 جلسه و هر هفته دو جلسه و به مدت 90 دقیقه برنامه های درمانی تعیین شده را دریافت کردند. یافته ها: یافته های پژوهش طی تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری نشان داد، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه مداخله در افزایش نمرات کل رضایت زناشویی و کاهش نمرات مؤلفه های بدتنظیمی هیجانی بجز مؤلفه ی دشواری رفتار هدفمند در روش طرح واره درمانی معنادار(05/0p<) بوده است. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش بیانگر آن است که طرحواره درمانی بر افزایش رضایت زناشویی و نیزکاهش بدتنظیمی هیجانی زوجین متعارض و ناهمساز مؤثر بوده و از آن می توان در مراکز درمانی جهت ارتقای کارکرد خانوادگی و زناشویی استفاده کرد.