فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاشت حلزونی در کودکان دچار افت شنوایی عمیق، نه تنها خود آن ها بلکه والدین و به ویژه مادر را نیز درگیر می کند. بررسی تجارب زیسته مادران بعد از جراحی کاشت حلزونی فرزندان، احساسات و نگرش های آن ها نسبت به مسایل و نیازهای بعد از جراحی را برای مراقبت و آموزش فرزندان انعکاس می دهد که تاکنون موردمطالعه قرار نگرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، کشف، شناسایی و تبیین تجارب مادران کودکان دچار افت شنوایی عمیق بعد از کاشت حلزونی بود.
روش: در این پژوهش پدیدارشناختی 11مادر به روش نمونه گیری هدفمند از مرکز توانبخشی شنوایی اردبیل در سال1393 انتخاب شدند. اطلاعات به روش مصاحبه عمیق جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت انجام شد.
یافته ها: از یافته های پژوهش حاضر 7مضمون اصلی با عنوان «مشغولیت»، «مواجهه»، «امیدواری»، «سخت گیری»، «پذیرش»، «سازگاری» و «آینده نگری» و تعدادی مضمون فرعی استنتاج شد.
نتیجه گیری: این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را برای پیشبرد منابع حمایتی کاشت حلزونی کودکان در جهت تامین سلامت روان مادران فراهم آورد.
مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده بود. پژوهش حاضر به روش علی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش مراکز استعدادهای درخشان و دانش آموزان دختر تیزهوش مدارس تلفیقی بود که در سال تحصیلی 93-92 در شهر رشت مشغول به تحصیل بودند، که از بین آنها نمونه ای به حجم 180نفر(90 نفر دانش آموز تیزهوش از مرکز جداسازی شده و 90 دانش آموز تیزهوش از مدارس تلفیقی) بودند. روش نمونه گیری در مدارس جداسازی شده به شیوه هدفمند و در مدارس تلفیقی از طریق نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس حرمت خود کوپر اسمیت، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ ویرایش 28 سؤالی، و پرسش نامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده از نظر سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بدین صورت که سلامت عمومی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده است(01/0>P) و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی است(01/0>P).
اثربخشی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نارساخوان پسر پایه پنجم مقطع ابتدائی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر یزد که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 30 دانش آموز نارساخوان با تائید متخصصان مرکز اختلال یادگیری با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، چک لیست تشخیص نارساخوان و پرسشنامه عصب شناختی کولیج بود. آموزش خودگردانی یادگیری در نهایت طی ۱4 جلسه 45 دقیقه ای به تواتر هفته ای دوبار بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی و بازداری) دانش آموزان نارساخوان مؤثر است. در نتیجه می توان از آموزش خودگردانی یادگیری برای بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد.
ارزشیابی برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی در مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت برنامهدرسی دوره پیشدبستانی دانشآموزان کمتوانذهنی در مراکز استثنایی استان آذربایجانغربی در سال تحصیلی 1391-90بود. رروش پژوهش روش ارزشیابی یا پژوهش ارزیابانه بود. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان، معلمان و دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی بودند. به علت تعداد کم از سرشماری استفاده و نمونه دانش آموزان بر اساس جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، سیاهه و نمرات آمادگی تکمیلی دانش آموزان استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت سازماندهی محیط آموزشی و مواد آموزشی دانش آموزان از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران مطلوب و از نظر کارشناسان نامطلوب می باشد. وضعیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان نیز از نظر همه گروه ها مطلوب، فرآیند تدریس معلم در محیط های یاددهی و یادگیری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر کارشناسان نامطلوب بود. وضعیت تحقق اهداف رشد و تحول شناختی از نظر مدیران مطلوب، از نظر کارشناسان، معلمان و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نامطلوب بود. سرانجام وضعیت تحقق اهداف رشد و تحول جسمی و حرکتی از نظر مدیران و کارشناسان نامطلوب و از نظر معلمان و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی مطلوب بود. جهت تحلیل نتایج به دست آمده از یافتههای حاصل از ابزار تکمیلی (تحلیل پاسخ سوال های باز پاسخ از مدیران، معلمان و کارشناسان) نیز استفاده شد.
مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهرهای بوشهر و برازجان و کلیه دانش آموزان عادی دختر و پسر پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهرهای بوشهر و برازجان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند به منظور انجام این پژوهش، 78 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از میان آن ها تعداد 50 دانش آموز پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون هوش وکسلر کودکان، آزمون خواندن، آزمون ADHDو آزمون اختلال سلوک) به صورت تصادفی برگزیده شدند و 50 دانش آموز عادی نیز به روش تصادفی مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو گروه پرسش نامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان بیرماهر و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی تفاوت معنی دار وجود دارد. بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اضطراب تعمیم یافته، اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی و هراس/ جسمانی شکل تفاوت معنی دار به دست آمد (001/0 ≤ P). نتیجه گیری :بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که در طراحی و برنامه ریزی مداخله های درمانی برای دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می بایست وضعیت طیف اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی آنان در نظر گرفته شود تا بتوان کارآیی این مداخلات را افزایش داد.
پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه:با وجود انبوه مقاله های موجود پیرامون کودکان آسیب دیده شنوایی، مقالات معدودی به طور ویژه به خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی پرداخته اند. هدف مقاله حاضر، بررسی پیامدهای داشتن خواهر یا برادر با آسیب شنوایی است.
روش: در این مقاله، به پژوهش های مرتبط انجام یافته و منتشرشده در بانک های اطلاعاتی و نیز کتاب های معتبر، پرداخته شده است.
یافته ها: منابع یافت شده، در دامنه زمانی سال 1976 تا 2015 قرار دارند. بررسی پژوهش ها حاکی از یافته های متناقض درمورد خواهران و برادران کودکان آسیب دیده شنوایی بوده است.
نتیجه گیری: پژوهشگران پیامدهای داشتن خواهر یا برادر آسیب دیده شنوایی را به صورت طیفی که از یک سو مثبت و از سوی دیگر منفی بود، نشان داده اند.
مقایسه کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوای ورزشکار و غیرورزشکار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوای ورزشکار و غیرورزشکار شهر تهران انجام گرفت. روش: نوع تحقیق، علی- مقایسه ای و به روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان ناشنوای دختر مقطع متوسطه شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل 51 دانش آموز ناشنوای ورزشکار و 52 دانش آموز ناشنوای غیرورزشکار بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از مدارس شهر تهران انتخاب شدند. برای ابزار تحقیق از پرسش نامه ویژگی های فردی، پرسش نامه کیفیت زندگی، پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه عزت نفس کوپراسمیت استفاده شد. یافته ها: نتایج با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، t تک نمونه ای و t مستقل نشان داد که بین کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوای ورزشکار مقطع متوسطه شهر تهران با دختران ناشنوای غیرورزشکار مقطع متوسطه شهر تهران تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری:این مطالعه نشان داد که میانگین نمره های کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوایی که ورزشکار هستند، در مقایسه با دختران ناشنوای غیر ورزشکار بیشتر است و این امر بیانگر تأثیر ورزش و فعالیت های بدنی منظم در کیفیت زندگی، شادکامی و عزت نفس دختران ناشنوا است. بنابراین انجام ورزش مستمر برای این دانش آموزان توصیه می شود.
تحلیل انسجام در متون کتاب های فارسی دبستان دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس مدل هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله در نظر دارد تا وقوع انواع ابزارهای انسجام واژگانی را در کلیه کتاب های فارسی مقطع دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی در سال تحصیلی 1392-1391 را بررسی کند. روش: روشی که برای تحلیل متون به کار رفته است، بر اساس مدلی است که توسط هلیدی و حسن (1976) پیشنهاد شده است. داده های این تحقیق یعنی متون، از کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی گرفته شده اند. مقطع دبستان برای دانش آموزان کم توان ذهنی در کل 6 پایه دارد که برای هر پایه، یک کتاب فارسی تدوین شده است. در پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تاوکندال استفاده شده است. یافته ها: با افزایش سطح پایه تحصیلی، تغییری در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی از نظر انواع انسجام واژگانی دیده می شود که از لحاظ معناداری با هم فرق دارند. نتیجه گیری: تغییری که همگام با افزایش سطح پایه تحصیلی در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی صورت می گیرد، در مورد مقوله های کلمه مکرر، فراشمول و همنشینی معنادار نیست، اما در مورد مقوله های دیگر از جمله اسم عام و ترادف معنادار است، بدین صورت که با افزایش سطح پایه تحصیلی، بسامد وقوع ابزارهای ترادف و اسم عام در متون افزایش می یابد، اما بسامد وقوع کلمه مکرر، همنشینی و فراشمول، تغییر معناداری پیدا نمی کند.
اثربخشی برنامه نرم افزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینهو هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه نرم افزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری (اختلال خواندن) (Dyslexia) انجام گردید. مواد و روش ها:این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و با دو گروه شاهد و آزمایش و پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. افراد گروه آزمایش در ده جلسه تحت مداخله آموزشی به وسیله نرم افزار توکا قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه را کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی ناحیه دو شهر اصفهان با طیف سنی 7 تا 8 سال تشکیل داد که بر اساس نظریه کارشناس مشاور آموزش و پرورش، واجد مشکل یادگیری تشخیص داده شدند. با توافق والدین، 20 دانش آموز به شیوه در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل آزمون هوش Wechsler کودکان (Wechsler Intelligence Scale for Children یا WISC) و آزمون سنجش پیشرفت خواندن بود. در راستای اهداف پژوهش و بررسی پیشرفت دو گروه شاهد و آزمایش و مقایسه نمرات دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری به همراه آزمون کرویت Mauchly و همسانی واریانس ها استفاده گردید. یافته ها:آموزش برنامه نرم افزاری توکا، بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری مؤثر است (001/0 > P). نتیجه گیری:با توجه به تأثیر استفاده از نرم افزار توکا در افزایش تمیز و حافظه شنیداری و دیداری کودکان و این که کودکان دارای مشکلات یادگیری اغلب در حافظه مشکل دارند، پیشنهاد می گردد که روزانه بین 15 تا 20 دقیقه از برنامه های آموزشی این نرم افزار در جهت تقویت حافظه استفاده شود.
طراحی نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های زبان بیانی، درکی وگفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف : هدف از پژوهش حاضر ، طراحی نرم افزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور و ارزیابی اثر بخشی آن بر مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری در دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون، پیگیری با گروه آزمایش و کنترل است.20 دانش آموز آهسته گام با نشانگان داون به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.اجرای تست هوشی وکسلر و آزمون TOLD و آزمون درک واژگان تصویری پی بادی بر دانش آموزان در پیش آزمون و اجرای آزمون TOLD در پس آزمون و یک ماه ونیم بعد در مرحله پیگیری صورت گرفت. یافته ها با روش تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها:یافته ها درباره مهارت های زبان بیانی، درکی و زبان گفتاری تفاوت معنی داری را بین میانگین گروه های آزمایش وکنترل، با برتری نمرات گروه آزمایش نشان داد و این تفاوت در مرحله پیگیری پایدار ماند. نتیجه گیری: نرم آفزار آموزش خواندن کاربردی خانواده محور برافزایش مهارت های زبان بیانی،درکی و زبان گفتاری دانش آموزان آهسته گام با نشانگان داون مؤثر بود و این اثر پایدار ماند.توجه به آموزش توسط فناوری های نوین در قالب نرم آفزارهابرای کودک با نشانگان داون به ویژه با تکیه مشارکت خانواده ضروری به نظر می رسد . نرم آفزارآموزش خواندن کاربردی خانواده محور می تواندبرای کودک ،خانواده ها و مربیان در جهت آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله ی بهنگام خانواده- محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تولد کودک دارای ناتوانی، والدین با چالش های بسیاری مواجه می شوند. به طور کلی والدین کودکان با ناتوانی در مقایسه با والدین کودکان عادی استرس بیشتری دارند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله بهنگام خانواده-محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 32 مادر بودند که از میان همه ی مادران کودکان با آسیب شنوایی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه نشانگان استرس خدایاری فرد و پرند(1385) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات نشانگان استرس و خرده مقیاس های آن ( نشانه های جسمی، نشانه های عاطفی، نشانه های شناختی و نشانه های رفتاری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است (05/0P < ).
نتیجه گیری: در واقع یافته ها نشان دهنده این بود که مداخله بهنگام خانواده-محور سبب بهبود نشانگان استرس در مادران کودکان با آسیب شنوایی شده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمّل ناکامی و نگرشهای ناکارآمد مادران دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای دانش آموز کم توان ذهنی دختر یا پسر در مدارس ابتداییِ ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی بودند. نمونه ی پژوهش شامل 32 نفر از مادران دارای دانش آموز با کم توانی ذهنی بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 16 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد را در جلسات گروهی که شامل 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه ی آخر و 45 روز بعد از طریق پرسشنامه ی تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تک متغیره و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد تاثیر دارد. نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تحمل ناکامی و نگرش های ناکارآمد مادران را تعدیل کند و روش مناسبی برای کاهش مشکلات مادران دارای کودکان کم توان ذهنی باشد.
ارزشیابی از فرآیند یاددهی- یادگیری، سازماندهی، تحقق اهداف و محتوای برنامه درسی دوره ی پیش دبستانی کم توان ذهنی: مدل هاموند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از برنامه درسی دوره پیش دبستانی دانش آموزان کم توان ذهنی صورت گرفت. روش تحقیق ارزشیابانه و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان مراکز استثنایی استان آذربایجان غربی و مشاهده گران از این مراکز بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و معلمان به صورت سرشماری و برای اولیای دانش آموزان، خوشه ای چندمرحله ای و مشاهده گر برای هر مرکز دو نفر بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک متغیره) استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه، چک لیست، سؤالات بازپاسخ و نمرات دانش آموزان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت سازماندهی منابع انسانی از نظر مدیران، معلمان و مشاهده گران و اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت محتوای برنامه درسی دانش آموزان از نظر تمام گروه ها مطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس به صورت تئوری از نظر مدیران و معلمان مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد. کیفیت فرآیند تدریس در بخش عملی از نظر تمامی گروه های شرکت کننده مطلوب می باشد. کیفیت تحقق اهداف حیطه رشد اجتماعی- هیجانی از نظر مدیران و معلمان مطلوب و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نسبتاً مطلوب و از نظر اولیا نامطلوب می باشد و در نهایت کیفیت تحقق اهداف حیطه زبان، برقراری ارتباط و سوادآموزی از نظر مدیران و اولیا نامطلوب، از نظر معلمان مطلوب، و ارزیابی دفترچه های ارزشیابی نوآموزان نسبتاً مطلوب می باشد. در قسمت بحث و نتیجه گیری به تبیین نتایج و ارائه پیشنهاداتی، پرداخته شد.
مداخله های کاردرمانی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه دارای آسیب هایی در یک یا چند حوزه از فرآیندهای درکی شده اند که موجب بروز اختلال هایی در فهمیدن یا به کارگیری زبان، صحبت کردن یا نوشتن آن ها می شود. این ناتوانی در مهارت های تحصیلی از قبیل خواندن، گوش کردن، فکرکردن، صحبت کردن، نوشتن، هجی کردن و محاسبات ریاضی اثر گذاشته و موفقیت آن ها را در این حوزه ها کاهش می دهد. به همراه معلم، کاردرمانی، گفتاردرمانی و روان شناسی می تواند هر یک در جنبه ای ویژه به دانش آموز کمک کنند.
رابطه الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 50 دانش آموز با اختلال اوتیسم پس از بررسی ملاک های ورودی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش الگوهای پردازش حسی از نیمرخ حسی دان فرم مدرسه و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از سیاهه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای استنباط از داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان پیشنهاد کرد که از مداخله های پردازش حسی بهنگام برای بهبود کارکردهای اجرایی استفاده شود.
برازش نقش واسطه ای گفتار با خود در پیش بینی خودتنظیمی رفتاری بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن در کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی خودتنظیمی رفتاری کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن؛ نقش واسطه ای گفتار با خود است. در این مطالعه همبستگی، 114 کودک کاشت حلزون شده با دامنه سنی 7-3 سال که حداقل یک سال از برنامه کاشت حلزون آن گذشته است بصورت روش در دسترس انتخاب شدند. آزمون رشد زبان (نیوکامل و هامیل، 1997)، مصاحبه اختلال در دلبستگی (اسمایک و زینه، 1999)، مشاهده ساختارمند خودتنظیمی ( پونیتز و همکاران، 2008) بر روی کودک، و مقیاس ساختارمند گفتار با خود (امرایی، حسن زاده، 1394) بروی مادران آنها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رشد زبان (37/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (41/0-= b، 01/0>P) 49/0 واریانس گفتار با خود را پیش بینی می کنند. همچنین رشد زبان (25/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (43/0-=b، 01/0>P) با میانجیگری گفتار با خود (19/0=b، 01/0>P) توانایی پیش بینی 58/0 از پراکندگی و واریانس خودتنظیمی رفتاری را دارند. پژوهش حاکی از داشتن نقش واسطه ای برای گفتار با خود برای رشد زبان و دلبستگی ایمن است که این امر در درجه اول نقش والدگری و دلبستگی را د ر رشد زبان و از طرف دیگر خودتنظیمی نشان می دهد و می تواند در راستای کاهش مشکلات رفتاری توجه به فاکتورهای والد محوری و زبان محوری در برنامه های پیشگیری و توانبخشی مورد تاکید قرار گیرند.
مقایسة باورهای انگیزشی، مهارتهای فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان تیزهوش و عادی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی بین دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی همتای تیزهوشان در پایة سوم راهنمایی شهر اصفهان است. نمونة بررسی شده شامل60 دانش آموز تیزهوش است که با روش تصادفی ساده از مدرسة تیزهوشان و 60 دانش آموز عادی که به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از مدارس عادی و همتای تیزهوشان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامة اطلاعات فردی و پرسشنامة راهبردهای انگیزش برای یادگیری (MSLQ) بوده است. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی، از لحاظ باورهای انگیزشی در سطح (01/0p<)، مهارت های فراشناختی در سطح (01/0p<) و یادگیری خودتنظیمی در سطح (05/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دانش آموزان عادی از لحاظ باورهای انگیزشی، مهارت های فراشناختی و یادگیری خودتنظیمی، میانگین بیشتری نسبت به دانش آموزان تیزهوش به ددست آورده اند .
مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش-آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در دوره اول و دوم دبیرستان است. روش: روش این پژوهش از نوع ارزشیابی بود که در آن نمونه ای شامل 39 کلاس درس از ده مجتمع آموزشی در دو دوره اول و دوم دبیرستان و در سه گروه از دانش آموزان با نیازهای ویژه یعنی اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی انتخاب شدند. شیوه انتخاب گروه کم توان ذهنی به صورت تصادفی و شیوه انتخاب دو گروه دانش آموزان بااختلال اتیسم و چندمعلولیتی به صورت تمام شماری بود. 52 دبیر در دوره اول دبیرستان و 48 دبیر در دوره دوم دبیرستان با استفاده از روش مصاحبه که توسط همکاران و آزمونگران طرح استفاده شد فهرست وارسی های مربوط به محتوای آموزش حرفه ای دوره اول و دوم دبیرستان را تکمیل نمودند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که حدود 83 درصد کارگاه ها، 5 کارگاه از شش کارگاه کپسول آتش نشانی نداشته اند . میانگین نمره تناسب محتوای برنامه برای سه گروه دانش آموزان دارای اتیسم، کم توان ذهنی و چند معلولیتی دوره اول دبیرستان به ترتیب برابر با 17/50، 57/58 و 08/50 ، و در دوره دوم دبیرستان به ترتیب 59، 62/48 و 22/54 بوده است. در زمینه ارزشیابی نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول دبیرستان میانگین گروه های دانش آموزان با اختلال اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی به ترتیب 68، 91 و 88 ، در دروس مهارتی دوره دوم دبیرستان به ترتیب حدود 75، 91 و 97 و در دروس نظری دوره دوم دبیرستان حدود 83، 91 و 80 است. نتیجه گیری:در دوره اول دبیرستان از امکانات کارگاهی به طور مستقیم استفاده نمی شود و در دوره دوم دبیرستان بسیاری از تجهیزات وجود ندارد. در مورد محتوای آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج نزدیک به میانگین است و برای بهبود محتوا لازم است اصلاحاتی صورت گیرد. در مورد نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج بالاتر از میانگین است ولی باز هم می توان برای بهبود وضعیت اصلاحاتی اعمال نمود. در ضمن تفاوتی بین گروه های اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در اکثر اهداف مشاهده نشد و تنها در دوره دوم دبیرستان وضعیت ارائه آموزش گروه کم توان ذهنی و چندمعلولیتی مناسبتر از گروه اتیسم است.