فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت تدریس معلمان پذیرا و رابط آموزش فراگیر دانش آموزان با نیاز ویژه در مدارس عادی در سطح کشور انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- پیمایشی با رویکرد آمیخته و از نوع ارزیابانه می باشد. نمونه گیری در این پژوهش، نخست به شیوه خوشه ای چند مرحله ای از بین استان های کشور به صورت ملاکی، 5 استان معرف انتخاب شد و سپس از این استان ها ، 15 مدرسه پشتیبان و 75 مدرسه پذیرا انتخاب شدند. حجم نمونه منطبق بر جامعه در بخش کمّی شامل 1132= n تن از والدین بود که فرزندان دارای نیازهای ویژه در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم داشتند که طرح فراگیرسازی تحصیل می کردند. ابزار بخش کمی پرسشنامه پژوهشگر ساخته کیفیت تدریس معلم بود. در بخش کیفی با 27 نفر از والدین و 14 نفر از کارشناسان استانی (سنجش، مشاوره و فراگیرسازی) مصاحبه نیمه ساختاریافته تا اشباع نظری داده ها انجام گرفت. داده های حاصل از پیاده سازی محتوای مصاحبه ها در بخش کیفی با روش اشتراوس و کوربین تحلیل و کدگذاری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر والدین، کیفیت تدریس معلمان رابط و پذیرا به سمت مثبت و به نسبت مطلوب گرایش دارد اما با سطح قابل قبول و مطلوب فاصله دارد. بین سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم در هر چهار مؤلفه کیفیت تدریس، یعنی پذیرش و انگیزه های معلمی (001/0> p،76/28= F)، انجام تدریس (001/0> p،26/26= F)، ارزشیابی تدریس (001/0> p،17/40= F) و روابط بین فردی (001/0> p،43/25= F) تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد در هر چهار مؤلفه کیفیت تدریس معلمان، میانگین نمره های دوره ابتدایی به طور معناداری از دوره های متوسطه اول و دوم بیشتر بوده و اما بین نمره های دو گروه متوسطه اول و دوم تفاوت معناداری وجود نداشته است. نتیجه گیری: شفافیت نداشتن در وظایف معلمان رابط، برخورد سلیقه ای با دانش آموز فراگیر، کمبود معلم رابط، نداشتن اطلاعات کافی و نبود برنامه مدون در مدارس عادی از عوامل عدم رضایت خانواده ها و تلاش و پیگیری های بی وقفه و کیفیت بالای تدریس برخی معلمان رابط و پذیرا به صورت حضوری و مجازی، ارائه خدمات رایگان و حتی خصوصی از طرف برخی معلمان رابط به عنوان عوامل رضایت خانواده ها بوده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر فیلیال تراپی همراه با بازی های رایانه ای بر اختلال استرس پس از سانحه در کودکان 10-8 سال زلزله دیده استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
49 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف اثر بخشی درمان فیلیال تراپی به همراه بازی های رایانه ای برکاهش میزان علائم اختلال استرس پس از در کودکان -١٠ ٨ سال زلزله ١ سانحه ٢ دیده استان کرمانشاه بود. فیلیالتراپی نوعی روش بازی درمانی خانواده محور است که از بازی به عنوان وسیله ای برای کمک به والدین و کودکان استفاده میکند تا بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، روی مشکلات شان کار و روابط شان را قوی تر کنند (اوکانور١٩٩٧،). روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله و ساکن مناطق مختلف زلزله زده استان کرمانشاه، درنیمه اول سال ١٣٩٧ بودند. از میان آنها ٢٤ نفر که دارای تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بودند، به روش نمونه گیری دردسترس وارد پژوهش شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل، اختصاص یافتند. گروه آزمایش، ٨ جلسه فیلیالتراپی همراه با بازی های رایانه ای دریافت کردند؛ در حالی که افراد گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه بود (ودرز، هومن، هوسکا و کین ١٩٩٤؛ گودرزی، ١٣٨٢). یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، درمان فیلیالتراپی به همراه بازی های رایانه ای درکاهش شدت علائم اختلال استرس پس از سانحه در کودکان مذکور، در تمامی ابعاد به طور معنی داری مؤثر بوده است (٠/٠٥>P). نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر، میتوان نتیجه گرفت فیلیالتراپی به همراه بازیهای رایانهای به مثابه یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در این کودکان میباشد. با وجود این، تعمیم این تاثیر به پژوهش های بیشتری نیاز دارد.
اثربخشی آموزش استعاره های زبان فارسی با روش بسته آموزشی الکترونیکی بر مهارت خودآ گاهی در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناشنوایی نوعی اختلال حسی عصبی است که با اختلالات مختلف در زمینه تکامل احساسی، اجتماعی و شناختی در ارتباط است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش بسته آموزشی الکترونیکی بر مهارت خود آ گاهی در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان با آسیب شنوایی پایه نهم دوره اول متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه )هر گروه 15 نفر ( جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت های خودآ گاهی کوپر، استفاده شد. گروه آزمایشی تحت آموزش استعاره های زبان فارسی با روش الکترونیکی ) 8 جلسه( قرار گرفت، گروه گواه، مداخله ای به جز آموزش های رسمی مدرسه دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش استعاره های زبان فارسی با کاربست روش الکترونیکی بر مهارت خودآ گاهی دانش آموزان با آسیب شنوایی اثربخش بود. با توجه به اهمیت آموزش زبان فارسی به دانش آموزان با آسیب شنوایی برای آموزش استعاره های زبان فارسی لازم است از روش های متنوعی استفاده شود و چنین روش هایی به عنوان آموزش مکمل در مدارس توصیه می شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر بااختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اختلال نارساخوانی که به عنوان اختلال خواندن نیز شناخته می شود، نوعی اختلال یادگیری است که فرد با وجود هوش عادی در خواندن مشکل دارد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری تعداد ۲۴ دانش آموز با اختلال نارساخوانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همگی به روش نمونه گیری تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۲ نفر ( و گواه ) ۱۲ نفر ( جای داده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش هوش موفق قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ) 2004( و پرسشنامه حسین چاری و دهقانی زاده ) 1391 ( بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تقویت تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) ۰۱ / .)p>۰ بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که از آموزش مبتنی بر هوش موفق در جهت بهبود و تقویت متغیرهای تحصیلی چون: تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی استفاده شود.
طراحی برنامه آموزش توجه مستقیم و بررسی اثربخشی آن بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۱۶-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانش آموزان با اختلال ریاضی با وجود توانایی در بسیاری از زمینه ها، دچار مشکلاتی در زمینه توجه هستند. مشکلات توجه در زمینه های مختلف، آثار جبران ناپذیری بر عملکرد دانش آموزان با اختلال ریاضی می گذارد و مانع پیشرفت تحصیلی آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش توجه مستقیم بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 30 دانش آموز با اختلال ریاضی به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای، برنامه آموزش توجه مستقیم را دریافت کرد. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد پیوسته بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش توجه مستقیم بر توجه پایدار، انتخابی و انتقالی دانش آموزان با اختلال ریاضی اثربخش است (001/0=P) و تأثیر این شیوه مداخله بعد از پیگیری دو ماهه، پایدار است. نتیجه گیری: از لحاظ کاربردی با توجه به اثربخش بودن تمرین های برنامه آموزش توجه مستقیم بر کاهش مشکلات توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی، این برنامه به عنوان یکی از راهبردهای اساسی مداخله های شناختی به معلمان و متخصصان اختلال یادگیری توصیه می شود.
مقایسه ابعاد تفکر آینده نگر در کودکان با و بدون اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت شناسایی تفکر آینده نگر در کودکان دچار اختلال یادگیری برای ارائه آموزش های مناسب به آنان، هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تفکر آینده نگر در بین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و کودکان عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر، روش علّی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دارای اختلال یادگیری در پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 1402-1401 شهرستان بهبهان و 80 کودک به عنوان نمونه انتخاب شدند (40 نفر عادی و 40 نفر مبتلا به اختلال یادگیری) برای گردآوری داده ها از مقیاس تفکر آینده نگر کودکان مازاچووسکای و مهی (2020) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد کودکان دارای اختلال یادگیری در میانگین نمره های پس انداز و صرفه جویی (312/68F=)، حافظه آینده نگر (644/60F=)، آینده نگری رویدادی (914/111F=)، برنامه ریزی (481/112F=) و به تأخیر انداختن لذت (536/29F=) با گروه عادی تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کودکان دارای اختلال یادگیری دچار ضعف در ابعاد تفکر آینده نگر هستند که به آموزش و تقویت شدن در این زمینه نیاز دارند.
اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: ناتوانی یادگیری ازجمله مسائلی است که به واسطه رشد روانشناسی در دهه های اخیر، موردتوجه فراوان قرارگرفته است و افراد مبتلابه ناتوانی یادگیری با مجموعه ای از واکنش های منفی اجتماعی روبه رو می شوند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص مراجعه کننده به مرکز تخصصی وابسته به آموزش و پرورش شهرستان های اردبیل و گرمی بود. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری خاص بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکلات یادگیری (LDQ)، خودکنترلی تانچی و همکاران و اضطراب اجتماعی لاجرسا استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای درمان کوتاه مدت روابط بین فردی کلرمن و همکاران را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارائه نشد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره به وسیله نرم افزار spss27 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان کوتاه مدت روابط بین فردی موجب بهبود خود کنترلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص شده است (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از آموزش درمان روابط بین فردی برای ارتقاء خود کنترلی، اضطراب اجتماعی، سلامت روانی و کاهش علائم اختلال و مشکلات هیجانی-رفتاری دانش آموزان دارای اختلال ناتوانی یادگیری استفاده کرد. کلیدواژه: درمان بین فردی، خودکنترلی، اضطراب اجتماعی، ناتوانی یادگیری خاص
واکاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف وا کاوی تجربه زیسته معلمان دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم از آموزش مجازی دوران کرونا انجام شد. روش: این پژوهش در پارادایم )مدل( تفسیرگرایی و به شیوه کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان منطقه 6 مدارس اُُتیسم شهر تهران در سال تحصیلی 1402 - 1401 بود که تجربه تدریس به دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم در دوران کرونا را داشتند. برای انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و معیاری استفاده شد. در راستای هدف پژوهش، در مرحله اول با 20 نفر از معلمان منطقه 6 مصاحبه انجام و اشباع نظری حاصل شد. در ادامه، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و با توجه به شرایط افراد در 3 قالب حضوری، تلفنی و برخط به صورت پرسش های بازپاسخ انجام شد. در این پژوهش برای شناسایی، تحلیل و گزارش نتایج داده های کیفی حاصل از مصاحبه، از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، از دیدگاه مشارکت کنندگان در پژوهش، تجربه زیسته آموزش مجازی دارای 4 زیرمقوله شامل تدریس، استرس شغلی، مشکلات فناورانه و سبک ارتباطی بود. همچنین فرصت های آموزش مجازی در دوران کرونا دارای 5 مقوله، شامل: گسترش مهارت فناورانه، توسعه مهارت تدریس برخط، فرا گیر شدن آموزش مجازی، تقویت زیرساخت آموزش مجازی و به صرفه بودن در هزینه های جانبی بود. همچنین چالش های آموزش مجازی در دوران کرونا شامل: 5 مقوله مشکلات ارتباطی، مشکلات آموزشی و تدریس، بی توجهی والدین، ضعف تجهیزات و امکانات و افت توجه دانش آموزان بود. نتیجه گیری: آموزش مجازی برای دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم دارای فرصت های مناسبی بود. از آن جاییکه سبک یادگیری این افراد دیداری محور می باشد و راهبردهای آموزشی مبتنی بر تدریس مجازی می تواند از این نوع سبک پشتیبانی نماید، از این رو، پیشنهاد می شود زیرساخت های برگزاری آموزش مجازی برای این افراد تقویت شود و از ظرفیت های راهبردهای آموزشی مبتنی بر فناوری برای غنی سازی فرایند یادگیری دانش آموزان با اختلال طیف اُُتیسم استفاده شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر بود. روش : روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 180 نفر بود. نمونه آماری تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه نمونه با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) غربالگری شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حساسیت بین فردی بایس و پارکر(1989)، تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر(2005)، همدلی مهرابیان(1389) جمع آوری شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیره و تک متغیره در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی و تحمل پریشانی هیجانی اثربخش بوده اما بر همدلی تأثیرگذار نبود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی و سلامت روانی دانش آموزان پرخاشگر را بهبود بخشد و به کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی آنها کمک کند.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.
اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
43 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی مداخله بازشناسی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای انجام پذیرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل نابرابر و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. از بین این کودکان نمونه ای شامل 30 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL، 1991)، پرسشنامه خود تنظیمی هیجانی (تحصیلی زیمرمن و پونز، 1986) و پرسشنامه همدلی کودکان و نوجوانان (اورگاوو و همکاران، 2017) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخله ای بازشناسی هیجانی بر بهبود خودتنظیمی و همدلی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. (01/0P<). شواهد به دست آمده نشان می دهد که مداخله بازشناسی هیجانی در افزایش خود تنظیمی هیجانی و همدلی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است.
بررسی اختلالات اعتیادی ناشنوایان و کم شنوایان: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
145 - 186
حوزههای تخصصی:
در جامعه ناشنوایان و کم شنوایان باتوجه به محدودیت های ارتباطی، احتمال ابتلا به اختلالات سلامت روان بیشتر است، این محدودیت ارتباطی و انزوا احتمال ابتلا به اختلالات اعتیادی را بیشتر می کند، همچنین منابع پژوهشی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی بسیار محدود و کمبود آن احساس می شود؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی مرور سیستماتیک انواع اختلالات اعتیادی در جامعه کم شنوایان و ناشنوایان بود. جامعه آماری، انواع اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی که طی 11 سال اخیر (1390-1401) در منابع فارسی و 18 سال اخیر (2005-2023) در منابع انگلیسی، در قالب مقالات چاپ شده در مجلات علمی - پژوهشی انجام شد. به منظور یافتن مقالات فارسی جستجوی اینترنتی کلیدواژه های: اعتیاد و ناشنوایان، الکل و ناشنوایان، مصرف مواد و ناشنوایان، سیگار و ناشنوایان، شبکه های اجتماعی و ناشنوایان در پایگاه های داخلی: بانک اطلاعات نشریات کشور مگ ایران، سیلویکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، صورت گرفت. برای مقالات انگلیسی پایگاه های خارجی، ساینس دایرکت، IEEE PubMed، Springer، PsychInfo و Web of Science موردبررسی قرار گرفت. پس از بررسی مقالات 100 مقاله انگلیسی و فارسی انتخاب شد. نتایج بررسی نشان داد، بیشترین فراوانی اختلالات اعتیادی در افراد با آسیب شنوایی مربوط به مصرف مواد (66/41 درصد)، مصرف سیگار (25 درصد) و مصرف الکل (83/20 درصد) است. دراین بین اعتیاد به شبکه های مجازی (5/12 درصد) کمترین فراوانی به خود اختصاص داده است. باتوجه به نتایج این پژوهش ضرورت پیشگیری و آموزش فراگیر مهارت های ارتباطی برای جامعه ناشنوایان و کم شنوایان ضروری است.
اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز
تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر
انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد.
مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی
کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه
کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر (
به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب
مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی
کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه
23 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و
به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک
جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضرب آهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
111 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی بر ضربآهنگ شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی پایه اول، دوم و سوم ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش شهر سمنان در سال تحصیلی -١٤٠١ ١٤٠٠ بودند. تعداد ٤٥ دانش آموز ٨ تا ١٠ ساله با نارساخوانی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ١٥ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش مدت ٨ جلسه ٦٠ دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. دروه پیگیری پس از گذشت ٣ ماه انجام شد. ابزار سنجش چک لیست نشانه های ضرب آهنگ شناختی کند (SCT )بود. داده ها با استفاده از روش آنوای دو عاملی آمیخته توسط نرم افزار -26SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نمره ضرب آهنگ شناختی کند بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری دارد (٠/٠٥>P). بر اساس نتایج، هر دو مداخله اثربخش بوده، پایداری اثر داشتند، اما میزان تاثیر آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله بیشتر از گروه مداخله ی یکپارچگی حسی و حرکتی بود. نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله و مداخله ی یکپارچگی حسی_حرکتی میتوانند به عنوان مداخله ای سودمند برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و ضرب آهنگ شناختی کند در مدارس ابتدایی و مراکز مشکلات یادگیری استفاده شوند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب و تنیدگی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب جدایی کودکان به عنوان یکی از اختلال های شایع دوران کودکی و نوجوانی می تواند منجر به از دست دادن سلامت روان و پریشانی روان شناختی مادران شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران کودکان با اختلال اضطراب جدایی در سال 1401 - 1400 در شهر قائم شهر انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل مادران کودکان دختر با اختلال اضطراب جدایی و نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از آنها بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به تصادف در 2 گروه آزمایشی و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی درمانی شفقت ورزی به صورت گروهی شرکت داده شدند ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. هر 2 گروه در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه افسردگی، اضطراب، و تنیدگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت اثرات مثبت معناداری بر نمره افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران داشته، بدین ترتیب که در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، نمرات افسردگی، اضطراب، و تنیدگی به طور معناداری کاهش یافته است ) 001 / .)p>0 نتیجه گیری: بنابراین، با توجه به نتایج مثبتی که شفقت ورزی در کاهش افسردگی، اضطراب، و تنیدگی مادران دارد و می تواند با بهبود رابطه والد کودک، نقش مؤثری در کاهش اضطراب این کودکان نیز داشته باشد، می ت
تعیین اثربخشی مداخله ذهن آگاهی کودک محور برکارکردهای اجرایی و دشواری تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ذهن آگاهی کودک محور بر کارکردهای اجرایی و دشواری تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کودکان دختر دارای اضطراب اجتماعی (10 و 11سال ) مراجعه کننده به مراکز روان شناسی و مشاوره شهر مشهد در سال 1400 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 38 دانش آموز دختر که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله های درمانی 10 جلسه ای مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم دریافت کردند. این در حالی است که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکردند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر ( 2004) و فرم طولانی پرسشنامه نقایص کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان توسط بارکلی (2012) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری پیاپی نشان داد که اثربخشی برنامه مداخله ذهن آگاهی کودک محور بر کارکردهای اجرایی (001/0≥p) و تنظیم هیجان (001/0≥p) در دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی اثر داشته است و این تأثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش درمانی کارآمد برای بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری میان پکیج های آموزشی استفاده شده در پژوهش بر متغیر ها وجود ندارد (45/0P: 57/0:F)؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری هر دو روش مداخله برای دانش آموزان دارای مشکلات خواندن اثربخش است.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات رفتاری به رفتارهایی اشاره دارد که به طور افراطی بروز می کنند، مزمن هستند، قابل پذیرش
نیستند و علت آنها انتظارهای اجتماعی و فرهنگی نمی باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای
تنظیم شناختی هیجان بر بهبود همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود.
روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت
بود از تمامی دانش آموزان پسر ۱۵ - ۱۳ ساله دوره متوسطه اول با اختلال رفتاری شهر زابل در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ . از
میان جامعه آماری تعداد ۲۶ دانش آموز با اختلال رفتاری به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و در قالب 2 گروه آزمایشی
) ۱۳ نفر ( و گواه ) ۱۳ نفر ( گمارش شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۵۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم
شناختی هیجان قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه همدلی بارون-کوهن و ویلرایت، مقیاس
قُلدری ایلی نویز و پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر )مقیاس معلم( استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل
کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بهبود همدلی
و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری مؤثر است ) ۰۱ / .)p>۰
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت: از جمله رویکرد آموزشی مفید در جهت بهبود
همدلی و کاهش قُلدری دانش آموزان با اختلال رفتاری، آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است.
سنتزپژوهی شاخص ها و مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فناوری اطلاعات و ارتباطات )“فاوا”( نقش مهمی در پیشبرد اهداف آموزشی دارد. جهت پیشبرد اهداف آموزشی دانش آموزان با آسیب شنوایی، این مهم، بسیار مورد توجه است. هدف پژوهش حاضر شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش 186 مقاله در مورد شاخص ها و مؤلفه های کاربرد “فاوا” در برنامه درسی فرا گیران با آسیب شنوایی که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 35 مقاله است که این تعداد براساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کُدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات ) 2012 ( استفاده شد و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. یافته ها: پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها، مؤلفه ها و شاخص های الگوی برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی در 6 بُعد، 25 محور و 85 مقوله شامل اهداف کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی کودکان کم شنوا و ناشنوا، اصول کابردی “فاوا”، روش ها، زمینه های کاربرد “فاوا”، ویژگی برنامه و چالش ها مورد سازماندهی قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت جهت کاربرد “فاوا” برای فرا گیران با آسیب شنوایی توجه به ابعاد فردی، سازمانی و برنامه ای باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و عادی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری و عادی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. که از این جامعه با استفاده از نمونه گیری هدفمند، نمونه ای با حجم 34 نفر (17 دانش آموز مبتلا به ناتوانی یادگیری خاص و 17 دانش آموز عادی) برای هر گروه انتخاب شدند. گروه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری توسط معلم و توسط یک متخصص روان شناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص تشخیص دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی انزوای اجتماعی آشر و همکاران (1984) و پرسشنامه ی بهزیستی کودکان استرلینگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کواریانس به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص و دانش آموزان عادی تفاوت معنی دار دارد (05/0P<).بنابراین می توان گفت دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص نیازمند دریافت مداخلات موثر جهت بهبود انزوای اجتماعی و بهزیستی روانی می باشند.