فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
۱۳۲-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانیُ حل مسیله شناختی-اجتماعی بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه ار نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمونُ پس آزمون و دوره پیگیری بود. ۴۰ دانش آموز با ناتوانی یادگیری ۸ تا ۱۲ ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانی و جل مساله شناختی-اجتماعی طی ۸ جلسه یک ساعته به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پزسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکارن(۱۹۹۷) در مراحل پیش آزمونُ پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چنمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آموزشهای بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانی و حل مساله شناختی- اجتماعی باعث کاهش معنی دار فرسودگی تحصیلی گردید. با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مساله شناختی-اجتماعی بود. نتیجه گیری: برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی-اجتماعی بندورا برای طراحی بسته های آموزشی بهره میگیرند تاثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین استفاده از نتایج پژوهش در طراجی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی موثر می باشد.
اثربخشی بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نقص توجه همراه با بیش فعالی و بهبود ادراک زمان در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نشانه های بیش فعالی و ادراک زمان در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی انجام شد. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 دانش آموز دارای اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان مدارس مقطع ابتدایی شهر خورموج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (میانگین سن=01/9 و انحراف معیار=67/0) و کنترل (میانگین سن=20/9 و انحراف معیار=91/0) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 20 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش نرم افزار کاپتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. تمام شرکت کنندگان قبل و بعد از درمان مقیاس تشخیصی اختلال بیش فعالی- کم توجهی کودکان کانرز (فرم والد و فرم معلم)، نرم افزار ادراک زمان، و نرم افزار IVA سنجش شدند. یافته ها : نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که انجام بازی های شناختی رایانه ای بر کاهش نقص توجه و بهبود ادراک زمان کوتاه تأثیر معنادار دارد؛ اما بر نشانه های بیش فعالی/تکانش گری و ادراک زمان بلند اثر معناداری نداشت. نتیجه گیری : این پژوهش نشان داد که از بازی های شناختی رایانه ای می توان به عنوان ابزاری برای کاهش نشانه های کمبود توجه و بهبود ادراک زمان استفاده کرد.
بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان در بستر تکالیف شناختی رایانه یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : ناتوانایی های یﺎدﮔیﺮی، ازجمله اﺧﺘﻼل های ﺷایع و ﺷﺎیﺪ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕیﺰﺗﺮیﻦ حیطه های آموزش وپرورش هر کشوری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکالیف شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کودکان 7 تا 9 ساله مبتلابه نارساخوانی شهر مشهد بودند که با استفاده از ابزارهای تشخیصی (ملاک های DSM - V و آزمون خواندن) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تکالیف شناختی رایانه یار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به وسیله آزمون های مداد کاغذی (آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و عملکردی (آزمون برج هانوی، تکلیف برو/ نرو، خرده آزمون تشابهات و خرده آزمون فراخنای ارقام) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه آزمایش (10 n= ) در مقایسه با گروه گواه (10 n= ) در مرحله پس آزمون نمرات بالاتری در خواندن (001/ 0 p< )؛ فراخنای ارقام مستقیم (01/ 0 P= )، فراخنای ارقام معکوس (03/ 0 P= ) ، تشابهات (01/ 0 p< ) و نمرات پایین تری در حرکت (01/ 0 P= )، زمان (001/ 0 P= )، خطای ارائه (001/ 0 P= )، خطای حذف (001/ 0 P= ) و زمان واکنش (001/ 0 P= ) داشتند. نتیجه گیری : تکالیف شناختی رایانه یار تأثیر مثبتی بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال خواندن دارند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی بر کاهش رفتارهای قلدری و افزایش همدلی دانش آموزان قلدر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
118-105
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی بر کاهش رفتارهای قلدری و افزایش همدلی دانش آموزان قلدر دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 97-98 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از مقیاس قلدری ایلی نوی ( IBS ) انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های همدلی پایه ( BES ) و قلدری ایلی نوی ( IBS ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS 26 انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی منجر به تفاوت معنادار بین گروه ها در رفتارهای قلدری به میزان 51 درصد و همدلی به میزان 56 درصد شده است (05/0 p< ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان مطرح کرد مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی بر کاهش رفتارهای قلدری و افزایش همدلی دانش آموزان قلدر دوره متوسطه اول مؤثر است.
تجربه های سرپرستان کودکان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ادراک تجربیات والدین کودکان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی در مدارس ویژه بود تا با تکیه بر شناسایی مشکلات آموزشی، بتوان نسبت به کاهش عوامل زمینه ساز در مدارس مبادرت کرد. روش تحقیق حاضر در قالب تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است و از این رو از بین والدین کودکان با نیازهای ویژه تا نائل شدن به حد اشباع اطلاعات، 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفتگوها با استفاده از روش کلایزی تجزیه و تحلیل شد، یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد که عوامل ایجاد کننده مشکلات آموزشی این گروه از دانش آموزان در مدارس ویژه را می توان در 4 مضمون کلی مشکلات ناظر به کیفیت معلم، برنامه درسی، فضای آموزشی و امکانات و کادر اجرایی تقسیم بندی کرد. پژوهش حاضر نشان داد که با بررسی تجارب والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزشی می توان تا حد امکان بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد و محیطی غنی برای کسب مهارتهای آنان فراهم نمود. در فرجام مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاسمی روبه افزایش است و مطالعه علمی آن جهت شناخت بیشتر این بیماری غیر واگیر و به کارگیری مؤثرترین مداخلات درمانی اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی شهر کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری 317 بیمار تالاسمی بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفره) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1980) بود که اعتبار آن با دیدگاه صاحب نظران و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ(90/0) حاصل شدند. برای تحلیل داده ها نیز از آماره توصیفی و استنباطی تحلیل کواریانس با نرم افزار Spss24 استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت مداخله درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش،گروه آزمایش دوم تحت مداخله درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج حاکی از این بود که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روان شناختی بیماران تالاسمی مؤثرند(05/0>P). همچنین بیمارانی که تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بودند نسبت به درمان شناختی رفتاری، بهزیستی روان شناختی بالاتری از خود نشان دادند(05/0>P). نتایج نشان داد برای افزایش کیفیت روحیات روان شناختی بیماران تالاسمی، مداخله درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به درمان شناختی- رفتاری اثربخش تر است.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به سندرم داون، تجارب فرزندپروری دشواری دارند و در معرض سطوح بالای استرس و پیامدهای روانی و جسمانی آن قرار می گیرند. برنامه های آموزشی ویژه این مادران می تواند به آنها در مواجهه بهتر با دشواریها کمک نماید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و جسمانی مادران کودکان با سندرم داون انجام شد. این پژوهش با رویکرد کمی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمام مادران دانش آموزان با سندرم داون مدارس استثنایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند.30 نفر از مادران این کودکان که دارای نمره بالاتر از 22 در پرسشنامه سلامت عمومی بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و گروه گواه جایگزین شدند. مادران در گروه آزمایش، 8 جلسه دوساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت نموده و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش مقیاسهای رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افسردگی – شادکامی و علائم جسمانی بودند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش معنادار بهزیستی جسمانی و روانشناختی مادران دارای کودک مبتلا به سندرم داون می شود(p <0/05). بنابراین این برنامه برای مادران کودکان سندرم داون برنامه مداخله ای مناسبی بوده و می تواند در مراکز درمانی و مدارس ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر برنامه های منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تاثیر برنامه های منتخب تمرینی بر سرعت عکس العمل ساده و انتخابی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی را بررسی می کند. تحقیق حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است؛ جامعه آماری آن تمام دانش آموزان دختر 10 تا 14 ساله شهر ارومیه با تشخیص اختلال DCD در مدرسه استثنائی بودند. از بین آنها 30 دانش آموز به صورت تصادفی ساده (باملاحظه کردن معیارهای ورود به تحقیق) انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل اندازه گیری سرعت عکس العمل از طریق دستگاه سنجش سرعت عکس العمل ساخت شرکت ساتراپ بود؛ در این تحقیق سرعت عکس العمل ساده دیداری، انتخابی و ساده شنیداری در دو مرحله از آزمودنی ها گرفته شد. روش انجام پژوهش بدین صورت بود که بعد از گردآوری داده های مربوط به پیش آزمون، گروه تجربی، با توجه به پروتکل تمرینی منتخب، در 12 جلسه تمرین یک ساعته شرکت کردند. بعد از انجام تمرین، مجددا آزمون های مورد نظر از هر دو گروه تکرار گردید. برای تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، واریانس) و استنباطی (شاپیرو-ویلکز و تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. یافته ها نشان داد تمرین های منتخب به مدت 12 جلسه باعث بهبود معنادار در سرعت عکس العمل ساده ٴ دیداری (811/3=F، 035/0=P)؛ انتخابی دیداری (126/4=F، 027/0=P)؛ و ساده ی شنیداری (380/4=F، 023/0=P) شدند. نتیجه ای که از تحقیق حاضر گرفته می شود این است که برنامه های تمرینی منخب بر سرعت عکس العمل ساده وانتخابی دیداری و ساده شنیداری در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
ارائه الگوی مدل علّی درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی ازطریق ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
179 - 210
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. پژوهش از نوع رابطه ی- علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 300نفر( 140 پسر تیزهوش و 160 دختر تیزهوش)انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس(2001)، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری چون، ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار spss، نسخه18 و Amos نسخه 18 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد الگوی حاضر ادراک از جّو مدرسه در جامعه پژوهش معتبر است ( (RMSEA=0/08. در تمام مسیرهای مستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با مولفه های ادراک از جّو مدرسه بجز مسیر مستقیم درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مسیرهای غیرمستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری ادراک از جّو مدرسه تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی می باشد. براساس نتایج می توان گفت برای افزایش احتمال عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش باید به درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و ادارک از جّو مدرسه آنها توجه شود.
بررسی اثر نوروفیدبک بر همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان بیش فعال(ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) الگوی پایدار کاهش توجه، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی است که کنش فرد را در خانه و جامعه مختل می سازد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثر درمان نوروفیدبک بر همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (ADHD) بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و طرح پژوهشی شبه آزمایشی و یک کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل کلیه نوجوانان بیش فعال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر واقع در شهر تهران بود. نمونه آماری به صورت در دسترس هدفمند 16 نفر به انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه نوروفیدبک وگروه گواه هشت نفره جایگزین شدند. درمان نوروفیدبک براساس پروتکل آلفا/ تتا طی هشت هفته و هر هفته دو جلسه (30 دقیقه) که در مجموع به مدت 16 جلسه اجرا شد. ابزار این تحقیق پرسشنامه تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی-کم توجهی بزرگسالان کانرز، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس خودسنجی همدلی شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین، فراوانی و انحراف معیار و در بخش تحلیل آمار استنباطی، برای آزمون سؤال ها و تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. نتایج نشان داد که همدلی شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بین گروه نوروفیدبک و گروه گواه در پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معنی داری وجود داشت که ثبات قابل توجهی برای این درمان در مرحله پیگیری مشاهده شد(05/0p<). باتوجه به نتایج، توصیه می شود اصول و مفاهیم درمان نوروفیدبک که در واقع تأیید میزان تأثیر آن در جامعه ایرانی است، برای مشاوران مدارس و خانواده در حد یک مأموریت آموزشی و تکلیف اجرایی در نظر گرفته شود و در کارگروه های تخصصی و کارگاه های آموزشی و جلسات توانمندسازی، تحلیل و تفسیر شده تا با یادگیری آن بتوانند در جهت کمک به دانش آموزان بیش فعال و خانواده های آنان مورداستفاده قرار دهند.
اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
اثربخشی الگوی آموزشی تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان مبتلا به دیابت نو ع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به بیماری دیابت، شرایط ناتوان کننده ای را تجربه می کنند، این شرایط به گونه ای است که سلامت روان کودک مبتلا به دیابت را تهدید می کند. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانههای نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی بود. این پژوهش از نظر روش شناسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز درمانی گابریک و کلینیک های دیابت شهر تهران در سال 1399-1398 بود که از این جامعه نمونه ای به حجم 44 نفر (24 نفر در گروه آزمایش و 19 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. الگو آموزشی پس از اجرای پیش آزمون برای کودکان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه اجرا گردید. گروه کنترل آموزش روان شناختی خاصی دریافت نکرد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین بر بهزیستی روانی کودکان دیابتی تاثیر معنادار دارد (05/0p <). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت الگوی آموزش تعاملی مبتنی بر رسانه های نوین می توان به عنوان روش مداخله ای کودکان مبتلا به دیابت در کنار درمان دارویی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر تمرین های شناختی و حرکتی کنسول های Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تمرینات شناختی و حرکتی Wii بر کارکردهای اجرایی کودکان کم توجه/بیش فعال انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر 8 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعال شهر مشهد بود. از جامعه مذکور، نمونه ای به حجم 27 نفر از بین مراجعه کنندگان به مرکز رشد آوند که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند ،انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل، قرار گرفتند. تمرینات گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت اجرا شد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، توسط آزمون های بلوک های تپنده کورسی، آزمون برو/نرو و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. از نرم افزار R جهت تحلیل داده ها و از آزمون تحلیل کواریانس یکراهه و تحلیل کواریانس چندمتغیری برای بررسی تفاوت بین میانگین دو گروه استفاده شد. یافته های این تحقیق حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایشی در متغیرهای حافظه کاری و متغیر بازداری پاسخ، در مرحله پس آزمون بود. در متغیر برنامه ریزی و حل مسئله، فقط در مولفه امتیاز کلی، بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت اما در مولفه های مرتبط با زمان و سرعت برنامه ریزی، هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0p>). نتایج این تحقیق، پیشتهاد می کند که بازی های شناختی-حرکتی Wii می تواند به عنوان روشی آسان، کم هزینه و جذاب به بهبود کارکردهای اجرایی کودکان کم توجه/بیش فعال کمک کند.
مقایسه اثربخشی روش دُر و روش ترکیبی(آموزش مستقیم وآگاهی واج شناختی)بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روش شناسی:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسه ی 60دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی)در اکثر مولفه های خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی های ریتمیک و گروهی بر مهارت های حرکتی درشت و تعامل اجتماعی کودکان اتیسم بود.. آزمودنیها، 21 کودک با میانگین سنی (80/2 ± 04/9) مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در شهرستان ارومیه بودند که بر اساس نتایج پیش آزمون به صورت تصادفی در سه گروه تمرین بازی های گروهی،بازی های ریتمیک و گروه کنترل قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی و پرسشنامه گارس انجام گرفت. آزمودنیهای هرسه گروه پس از پیش آزمون شامل اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی و تکمیل پرسشنامه توسط مراقبین کودک(والدین،مربیان) به مدت 24 جلسه در برنامه بازی های گروهی و ریتمیک شرکت کردند.گروه کنترل بدون برنامه بازی خاصی به فعالیت های روزانه خود پرداختند. یک روز بعد از پایان جلسه 24، از آزمودنیهای هر سه گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد و پرسشنامه گارس نیز توسط مراقبین کودکان تکمیل شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس عاملی (3 گروه × 2 زمان) ، تحلیل واریانس یک راهه وt وابسته در سطح معنی داری(p≤0/05 )نشان داد تمرین، اثر معناداری بر امتیاز مهارت های درشت سه گروه با برتری گروه بازی های ریتمیک و نیز بر امتیازات تعامل اجتماعی بین گروه های بازی های ریتمیک و گروهی با گروه کنترل داشت.این یافته ها تاییدی بر نقش بازی و بخصوص همراه شدن با موسیقی در افزایش انگیزه و علاقه در کودکان و در نهایت بهبود مهارت های حرکتی و اجتماعی کودکان طیف اتیسم بود.
اثربخشی بازی درمانی بر کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی بر کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی- حرکتی مقطع ابتدایی شهر اراک بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان دارای اختلالات حسی و حرکتی 8 تا 11 ساله شهر اراک که در سال تحصیلی 98-1397 خدمات آموزشی و توانبخشی دریافت می کردند، تشکیل می دهند (150= N ). برای نمونه گیری 26 نفر از دانش آموزان دارای اختلالات حسی و حرکتی که به روش نمونه گیری تصادفی ساده با توجه به ملاک های ورود و خروج به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایش تحت مداخله هشت جلسه ای بازی درمانی به شیوه جلسه های گروهی 70 دقیقه ای هفتگی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ استفاده شد. برای انجام تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بازی درمانی می تواند موجب کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش هوش هیجانی کودکان دارای اختلال حسی- حرکتی شود (001/0 ≥ P ). نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه پیشگیری و بهبود هوش هیجانی و کاهش اضطراب اجتماعی کودکان کم توان جسمی - حرکتی دارد.
اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلال یادگیری ویژه : یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری ویزه ، اختلالی است که توانایی فهمیدن، یا استفاده کردن از زبان نوشتاری، انجام دادن محاسبات ریاضی هماهنگ کردن حرکات یا توجه مستقیم را تحت تاثیر قرار می دهد. مداخلات و روش های آموزشی و درمانی مختلفی که برای درمان و بهبود اختلال یادگیری خاص به کار گرفته شده است؛ گاه اثربخشی مناسبی از خود نشان داده و در برخی موارد اثربخشی کافی نداشته و یا نتایج متناقض بوده است. بنابراین به منظور ترکیب نتایج تحقیقات قبلی و حل تناقضات و نیز دست یابی به نتیجه گیری کلی استفاده از فراتحلیل لازم به نظر می رسد. روش: جهت نیل به اهداف پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل، از نتایج کمی 128 پژوهش منتخب، که با توجه به ملاک های ورود و خروج و بهره گیری از کلیدواژه های تعیین شده از طریق دانشگاه های معتبر سراسر کشور و بانک های اطلاعاتی مختلف کشور به دست آمده بود، استفاده گردید و درمجموع 623 اندازه اثر اولیه به دست آمده و با نرم افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلالات یادگیری 1.13، و پس از تفکیک به متغیرهای پیامد چندگانه مقدار اندازه اثر ترکیبی برای اختلال خواندن 0/80، اختلال نوشتن 0/94، اختلال ریاضی 1.05 می باشد که تمامی این اندازه اثرها معنی دار می باشد(0/001≤P). نتیجه گیری: مقادیر اندازه های اثر ترکیبی را بر اساس ملاک کوهن نشان گر اثربخشی در حد بالای مداخلات آموزشی و درمانی می باشند. همچنین این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده از مداخلات مختلف جهت بهبود اختلال یادگیری ویژه را به دنبال دارد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر توانمندی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر توانمندی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس (MS) بود. روش: در این پژوهش روش مداخله ای نیمه آزمایشی با استفاده از گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بیمارستان های تخصصی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمایش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا گردید وگروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. برای ارزیابی توانمندی خانواده ها از پرسشنامه توانمندسازی خانواده (FES) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر توانمندسازی خانواده های دارای عضو مبتلا به بیماری MS به طور معناداری اثربخش بوده است (sig <0/05). نتیجه گیری: بنابراین با به کارگیری درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می توان توانمندی خانواده های دارای فرزندان مبتلا به بیماری های خاص را بهبود بخشید.
ارتباط صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان: نقش میانجی سبک-های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان با نقش میانجی سبک های فرزندپروری بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97- 96 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ایی از میان جامعه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرشت و منش کلونینجر، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک های فرزندپروری می تواند ارتباط میان صفات سرشتی مادران و نشانه های اختلال بیش فعالی- نقص توجه فرزندان را میانجی گری کند. نوجویی بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه در این رابطه نقش میانجی داشت (32/0 =β، 01/0> P ). آسیب پرهیزی بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه نقش میانجی داشت (34/0 =β، 01/0> P ). پشتکار بر نشانگان ADHD اثر غیر مستقیم و سبک فرزندپروری مقتدرانه در این رابطه نقش میانجی داشت (37/0 =β، 01/0> P ). نتیجه گیری: مادران با صفات سرشتی آسیب زا، در تعامل والد- کودک سبک فرزندپروری غیر مقتدرانه را از خود نشان می دهند که نشانگان ADHD در فرزندان را سبب می شود.
پیش بینی تعامل مادر - کودک بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران دارای کودک با کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی تعامل مادر-کودک بر اساس ویژگی شخصیتی و سبک مقابله ای در مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود. روش: پژوهش پیش رو از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 209 نفر از مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود که به صورت طبقه ای از چهار ناحیه آموزش و پرورش شهرستان کرج در سال تحصیلی 96-97 انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985) و تعامل مادر-کودک رابرت (1961) و سبک مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988)، و جهت تحلیل داده ها از شاخص آماری پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد ویژگی شخصیت و سبک های مقابله ای توان پیش بینی تعامل مادر-کودک را ندارند. همچنین میان برخی از خرده مقیاس های متغیر ویژگی شخصیتی و تعامل مادر کودک رابطه معناداری وجود دارد (05/0p›). میان خرده مقیاس پذیرش با خرده مقیاس های انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و مستقیم و میان خرده مقیاس های حمایت، سهل گیرانه و طرد با خرده مقیاس های روان نژندگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیری و مسئولیت پذیری رابطه معکوس و منفی وجود دارد. میان خرده مقیاس های متغیر راهبردهای مقابله ای و تعامل مادر-کودک رابطه معناداری (05/0p›) وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت برای پیش بینی کیفیت تعامل مادر-کودک با کم توانی هوشی ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران، نقش چندانی نداشته و متغیرهای دیگری این ارتباط را تبیین می کنند.