مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
اختلالات یادگیری خاص
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص: آزمون مفهوم منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص شهر کهره در سال تحصیلی 1398-1397 تعداد 34 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش ای تحت آموزش روش تدریس سکوسازی قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو(2011) و مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم وکسلر(2003) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ کﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش-آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، آموزش روش تدریس سکوسازی بر توانمندی های شناختی دانش آموزان مبتلا اختلالات یادگیری خاص را تأیید کرد.
تأثیر آموزش مهارت های حرکتی بر توانمندی های شناختی و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص
حوزه های تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی تأثیر آموزش مهارت های حرکتی بر توانمندی های شناختی و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از ﺑیﻦ کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص مراجعه کننده مرکز روزبه شهر تهران در سال 1397 تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های حرکتی قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو (2011)، مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم وکسلر (2003) و کارکردهای اجرایی جیویا، ایسکویت، گوی و کنورثی (2000) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ کﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد تجزیه وتحلیل ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش مهارت های حرکتی بر توانمندی های شناختی و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، آموزش مهارت های حرکتی بر توانمندی های شناختی و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص را تائید کرد.
تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر، بررسی تنظیم شناختی هیجان و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (ریاضی، خواندن و نوشتن) بود. از میان جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (۷ تا ۱۲ سال) از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ شهر همدان و اراک، ۱۲۰ کودک (۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری خواندن، ۳۰ نفر مبتلا به اختلال یادگیری نوشتن و ۳۰ نفر کودک بودن اختلال یادگیری به روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند. از ابزارهای فهرست اختلال های خواندان،آزمون ریاضی ایران کی مت، پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه والدین و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان نسخه کودکان برای ارزیابی آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه گروه دارای اختلالات یادگیری در مقایسه با گروه بهنجار، با تفاوت معناداری از میزان کمتر راهبرهای مثبت تنظیم هیجان و میزان بیشتر راهبرهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری برخوردار بودند، همچنین نتایج نشان داد که اختلال خواندن در مقایسه با دو گروه اختلالات ریاضی و نوشتن از میزان بیشتر راهبردهای منفی تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری همراه بود. یافته های این مطالعه شواهدی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری فراهم می کند. بنابراین لازم است در جهت بهبود و اصلاح این مشکلات برنامه ریزی های لازم صورت گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
257 - 280
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغزمحور و آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 45 از آنان در سه گروه آموزش یادگیری مغزمحور (15 نفر)، گروه کارکردهای اجرایی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش یادگیری مغز محور(8 جلسه 60 دقیقه ای) آموزش کارکردهای اجرایی (20 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی دریافت نکردند. از پرسشنامه اختلالات یادگیری کلورادو توسط ویلکات، بوادا، ریدل، چابیلداس، دفریس و پنینگتون (2011) و فراحافظه اثنی عشری، حسینچاری، جوکار، فولادچنگ و خرمایی (1397) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که هر دو مداخله آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی به کار رفته در این پژوهش می توانند عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص را بهبود بخشند، اما آموزش یادگیری مغزمحور دارای تأثیر بیشتری بر بهبود عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص بود. بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش یادگیری مغزمحور و کارکردهای اجرایی مداخلات مؤثری در بهبود عملکرد فراحافظه کودکان مبتلا اختلالات یادگیری خاص دارند اما تأثیر یادگیری مغزمحور ببیشتر بود.
اثر بخشی اجرای روش بازی درمانی و خرده فعالیت در بهبود و تقویت املای «پوریا»
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
120 - 131
آموزش املا مستلزم خرده مهارت ها و توانایی های بسیار است که متناسب با آسیب به هر یک از این خرده مهارت ها، یک نوع غلط املایی در فراگیر شکل می گیرد؛ می توان به خطاهایی از نوع حافظه بینایی، حافظه توالی بینایی، حساسیت شنوایی، آموزشی، دقت، حافظه شنوایی و نارسانویسی اشاره کرد؛ به همین دلیل آموزش و یادگیری املا چندان آسان نیست. پژوهش حاضر در سال تحصیلی 1401-1400 در مرکز اختلالات یادگیری و دبستان قائم کرمانشاه و در پایه سوم انجام شده است. هدف پژوهش، بررسی راه های تقویت املای «پوریا» دانش آموز کلاس سوم ابتدایی و ارائه روش های مناسب برای بهبود و حل مشکلات ضعف املا وی است. روش تحقیق کیفی و از نوع آموزش پژوهی و از نظر هدف کاربردی است. جهت رسیدن به هدف پژوهش، پس از بررسی و اعتباربخشی، راه حل ها به صورت موقت تعیین و اجرا شدند برای گردآوری داده ها از مشاهده، دفتر املا و پوشه کار دانش آموز و مطالعه کتب، مقالات و مجلات مختلف استفاده شده است. نتایج نشان داد که با استفاده از فلش کارت تصویری، املای تقویت حافظه، استفاده از املا همراه بازی و آزمون-مطالعه-آزمون، املای دانش آموز به طور قابل توجهی بهبود یافت و علاقه به درس املا در او نسبت به قبل از اجرای طرح، بیشتر شده است.
مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز و توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست کودکان با ناتوانی های یادگیری خاص 7 تا 13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۰۰-۱۵۸۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های پیشین به بررسی اثربخشی توا ن بخشی شناختی و درمان های عصبی بر طیف گسترده ای از اختلالات از جمله ناتوانی یادگیری پرداخته اند. مرور مطالعات انجام شده حاکی از آن است پژوهش های اندکی به بررسی مقایسه ای توانبخشی شناختی و درمان های عصبی بر ناتوانی های یادگیری جهت انتخاب بهترین روش درمانی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحریک الکتریکی مغز و توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست کودکان با ناتوانی یادگیری خاص (نارساخوان) 7 تا ۱3 ساله انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص در مناطق 7 و 10 شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه آماری پژوهش از 3 گروه شرکت کننده، شامل 2 گروه آزمایش 15 نفری و یک گروه گواه 15 نفری تشکیل شدند که به صورت در دسترس انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل آزمون ارزیابی هماهنگی چشم و دست (فرناندس و همکاران، 2013)، دستگاه tdcs و برنامه توان بخشی شناختی (ماگیو، 2019) بود. دستورالعمل آموزش توان بخشی شناختی مشتمل بر 21 جلسه 60 دقیقه ای بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی LSD و نرم افزار spss24 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد اثربخشی توان بخشی شناختی بر هماهنگی چشم و دست دانش آموزان نارساخوان بیشتر از اثربخشی با روش تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه بوده است (05/0 >P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در انتخاب گزینه های درمانی مناسب به درمانگرانی که با کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری کار می کنند، کمک کند. همچنین نتایج مطالعه حاضر می تواند کاربردهای مؤثر درمان های شناختی را بیش از پیش در اختیار متخصصان قرار دهد.
اثربخشی آموزش خود تعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان پسر دارای اختلالات یادگیری خاص بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 بود که نمونه ای به حجم 30 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم به روش نمونه گیری در دسترس و پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه، در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011)، پرسشنامه عصب شناختی کولیج (2002) و آزمون استروپ کلاسیک رایدلی (1953) بود. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش خودتعلیمی کلامی دریافت و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد آموزش خودتعلیمی کلامی بر بهبود کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی در همه مراحل آزمون استروپ کلاسیک اثر مثبت دارد (01/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده، به روشنی معلوم می شود که بکارگیری روش آموزش خودتعلیمی کلامی برای حل مشکلات مزبوط به کارکردهای اجرایی و مهارگری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مفید و موثر است و می توان از این روش در در بین دانش آموزان بهره برد.
فراتحلیل اثربخشی مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
53 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات انجام شده بر پردازش سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه های کارشناسی ارشد، دکتری و تحقیقات چاپ شده در زمینه مداخلات در مجلات و کنفرانس های علمی تخصصی ایران شامل (Noormags, SID ,Magiran, irandoc, Civilica) بودند که در طی ده سال گذشته (1400- 1390) در زمینه مداخله های آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص که حجم نمونه مناسبی داشته و از نظر روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری و روش نمونه گیری شرایط لازم را داشته اند. بدین جهت 6 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. جست و جو در پایگاه های علمی با استفاده از کلیدواژه های؛ سرعت خواندن، درک خواندن، صحت خواندن، سرعت ردیابی خواندن با محوریت مداخلات آموزشی انجام شده در زمینه اختلالات یادگیری، انجام شد. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. مراحل اجرای این فراتحلیل براساس مراحل فراتحلیل هویت و کرامر بود. نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات آموزشی انجام شده بر سرعت خواندن دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری خاص دانش آموزان 51/0 بود. مهم ترین نکته این است که مداخلات توانبخشی شناختی- رایانه ای و تمرین های عملی عصب روان شناختی بیشتر مورد توجه پژوهشگران بود.
درمان اختلالات یادگیری دیکته نویسی با کمک توانبخشی گروهی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 20
حوزه های تخصصی:
اخیرا مساله اختلالات ویژه یادگیری به طور چشمگیری مورد توجه متخصصان و دست اندرکاران آموزشی قرار گرفته است. یکی از مشکلات اساسی معلمان در کلاس، حضور دانش آموزانی است که عقب ماندگی ذهنی و مشکلات جسمی ندارند، اما اختلال یا تاخیر در رشد یک یاچند فرایند اساسی و پایه شامل گفتار، خواندن، نوشتن، حساب و. . . باعث ضعف در رفتارهای اجتماعی و عاطفی و در نتیجه مشکلات جدی در یادگیری و فعالیت های تحصیلی آنان می شود. این مقاله با هدف تعیین اثر توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شده است. روش پژوهش از نظر کنترل متغیرها، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعد از یکماه می باشد. نمونه شامل ۳۰دانش آموز در دو گروه آزمایش و کنترل بود. برای جمع آوری داده ها از تست وکسلر جهت تشخیص اختلال یادگیری، از نمونه دیکته و فراوانی غلط های دیکته و چک لیست های معلم ساخته برای تشخیص اختلال دیکته، از پرسشنامه یکپارچگی حسی- حرکتی(لینکن-اوزرتسکی) و آزمون سرند برای تشخیص مشکلات یکپارچگی حسی- حرکتی استفاده شد. تمرین های گروهی یکپارچگی حسی مثل ادراک دیداری فضایی، تقویت مهارت های ظریف و درشت، جهت یابی و ... باعث برطرف شدن ضعف دیکته نویسی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد، که باعث معناداری نتایج قیاس پیش آزمون و پس آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانبخشی گروهی مبتنی بر یکپارچگی حسی بر مشکلات دیکته نویسی این گروه از دانش آموزان اثربخش بوده و به دست اندرکارن توصیه می گردد از این روش استفاده نمایند.