کودکان استثنایی (پژوهش در حیطه کودکان استثنایی)

کودکان استثنایی (پژوهش در حیطه کودکان استثنایی)

کودکان استثنایی سال بیستم پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 77) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آموزش مبتنی بر فناوری و تاثیر آن بر انگیزش پیشرفت تحصیلی، یادگیری، و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری انگیزش پیشرفت تحصیلی یادگیری یادداری زبان انگلیسی کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۵۲
هدف از پژوهش بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر فناوری بر انگیزش پیشرفت تحصیلی، یادگیری، و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی در درس زبان انگلیسی بود. این پژوهش یک پژوهش کاربردی بود که به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی استان کرمان بودند که در سال تحصیلی 98-1397 در پایه هفتم مشغول به تحصیل بودند. از میان آنها تعداد 28 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی یک ماه در کنار آموزش سنتی معلم، از آموزش آنلاین و آفلاین نیز بهره مند شدند اما گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی انگیزش پیشرفت تحصیلی ولایتی (1395)، آزمون محقق ساخته یادگیری و آزمون محقق ساخته یادداری بود که برای هر دو گروه یکبار قبل از شروع کار و یکبار پس از پایان کار انجام شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل های آماری نشان دادند آموزش مبتنی بر فناوری به طور معناداری موجب افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش و همچنین بهبود و رشد یادگیری و تداوم یادداری آنها در درس زبان انگلیسی شده است.
۲.

مقایسه اثربخشی مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل رفتار کاربردی نوروفیدبک مهارت های شناختی اجتماعی فعالیت های روزمره اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۹۰
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی و مقایسه مداخله با روش تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال اتیسم بود. روش: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-12 ساله مرکز توان بخشی کودکان مبتلابه طیف اتیسم با نیازهای ویژه شهر اردبیل در سال 97 بودند؛ که 45 شرکت کننده به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه مداخله تحلیل رفتار کاربردی و نوروفیدبک و یک گروه کنترل 15 نفره تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش دامنه اتیسم (1999)، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان (1969)، پرسشنامهسنجش مهارت های اجتماعی استون و همکاران (2010) و مقیاس فعالیت های روزمره زندگی وایزمن (2013)استفاده شد. علاوه بر برنامه های آموزشی مرکز، مداخلات دو گروه به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه 45 دقیقه ای و 2 بار در هفته اجرا شد. گروه کنترل صرفاً برنامه روتین مرکز را دریافت کرد. داده ها با نرم افزار اس پی اس اس 21 و آزمون آماری اون، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات ABA و نوروفیدبک بر ارتقای مهارت های شناختی، اجتماعی و فعالیت های روزمره زندگی در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم تأثیر داشته اند و همچنین مداخله ABA نسبت به نوروفیدبک در همه این متغیرها بیشتر از نوروفیدبک بوده است. بنابراین نتیجه گیری: این یافته ها تأییدی بر نقش مداخلات ABA و نوروفیدبک در درمان برخی مشکلات و مهارت های کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود.
۳.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر ادراک خود و ابراز وجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابراز وجود ادراک خود تنظیم هیجانی نارسایی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۷۰
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر ادراک خود و ابراز وجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با نارسایی یادگیری شهر اهواز در سال تحصیلی 98-97 و نمونه پژوهش 30 نفر از این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ادراک خود (هارتر، 1985) و پرسشنامه ابراز وجود (تامپسون و برنبام، 2011) استفاده شد. آموزش تنظیم هیجانی به مدت هشت جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل، مداخله ای در این زمینه دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای ابراز وجود و ادراک خود تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). بنابراین آموزش تنظیم هیجانی منجر به بهبود ادراک خود و ابرازوجود دانش آموزان با نارسایی یادگیری می شود.
۴.

اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای بر شدت علایم کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نقص توجه/ فزون کنشی توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
هدف: امروزه درمان های زودهنگام و قطعی اختلال نقص توجه/ فزون کنشی به عنوان شایع ترین اختلال عصب-رشدی بدلیل اثرات مخرب تحولی آن، به سمت درمان های مبتنی براستفاده از تکنولوژی های رایانه ای گسترش پیدا کرده اند. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای بر شدت اختلال نقص توجه/ فزون کنشی بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی شهرستان شیراز در زمستان سال 1397 بود که 32 دانش آموز مبتلا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. پرسش نامه های کانرز والدینی و ویرایش چهارم مقیاس توانایی و مشکلات سوانسون، نولان و پله ام(SDQ) به وسیله والدین و معلمان تکمیل گردید. کودکان به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم و پیش آزمون به وسیله آزمون عملکرد پیوسته(CPT) در مورد آنان انجام شد. گروه آزمایش توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای را به صورت سه بار در هفته و به مدت یک ماه و در مجموع 12 جلسه دریافت کردند. پس آزمون و پیگیری 45 روزه توسط والدین، معلمان و کودکان انجام شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. یافته ها: نشان داد تفاوت معناداری در گروه آزمایش پس از اعمال مداخله در شدت علایم این اختلال نسبت به گروه گواه وجود دارد. همچنین توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای بر شاخص های تکانشگری، فزون کنشی، نشانه های هیجانی، مشکلات با همتایان و رفتار مطلوب اجتماعی این کودکان در پس آزمون و پیگیری 45 روزه تاثیر معنادار داشته و تنها در کاهش علایم بیماری های روان تنی این کودکان در هر دو مرحله تاثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: می توان گفت توانبخشی شناختی مبتنی بر بازی های رایانه ای درمانی مؤثر و پایدار در درمان شدت اختلال نقص توجه/ فزون کنشی است.
۵.

مهدکودک تلفیقی بستری برای تعامل کودکان با اختلال های جسمی- حرکتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهدکودک تلفیقی اصل عادی سازی آموزش فراگیر کودکان مبتلا به اختلالات جسمی - حرکتی و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۸۳
بی شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران خردسالی و اوایل کودکی است. در این دوران کودکان مفاهیم پایه و برخی از هنجارها و باورهای اجتماعی را می آموزند. به همین جهت بهره مندی از آموزش و پرورش مناسب مطابق با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی برای تمامی کودکان در سطوح مختلف توانایی ضروری است و حق طبیعی تمامی کودکان بهره مندی از موقعیت های ایمن با کمترین محدودیت می باشد؛ محیط های که صرفا به دلیل عدم توانایی کودکان در زمینه ای خاص سبب محرومیت آنها از حضور در کنار سایر همسالان نگردد و از به حاشیه رانده شدن این کودکان جلوگیری نماید. در این راستا مقاله حاضر با هدف ایجاد محیط تلفیقی – پرورشی برای کودکان در دوران پیش از دبستان با مطالعه موردی تلفیق کودکان مبتلا به اختلالات جسمی- حرکتی و عادی شکل گرفت و به شناخت و بررسی ویژگی-های کالبدی محیط تلفیقی - پرورشی به منظور استفاده فعال کودکان مورد بحث، پرداخته است. در این راستا روش توصیفی- تبیینی (از نوع پیمایشی) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح نظری و میدانی مشخص ساخت، مهدکودک تلفیقی مناسب ترین محیط برای شکل گیری محیط تلفیقی - پرورشی بوده و نتایج پژوهش مبین آن است که سه کارکرد اصلی محیط مذبور ارتقای سطح سلامت، ا سطح تعاملات و سطح دانش و مهارت های کودکان می باشد. به طور کلی مهمترین ویژگی محیط کالبدی مهدتلفیقی، تناسب محیط کالبدی با نیازها، خواسته ها و توانایی کلیه کودکان استفاده کننده می باشد.
۶.

تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری مثبت بر نیمرخ ارتباط مادران و کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه فرزندپروری مثبت نیمرخ ارتباط کودک ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۹۰
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری مثبت بر نیمرخ ارتباط مادر با کودک ناشنوا انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. 40 نفر از مادران دانش آموزان ناشنوا که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از مدارس استثنایی شهرستان های تهران انتخاب شده بودند در این پژوهش شرکت داشتند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش گواه 20 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزش فرزندپروری را در 16 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که به گروه های کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار این پژوهش مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش و گواه حداقل در یکی از خرده مقیاس های رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری دارند. نتایج نهایی تحلیل کوواریانس چندمتغیری حاکی از آن بود که برنامه آموزش فرزندپروری بر نیمرخ ارتباط مادر با کودک ناشنوا اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش مهارت های فرزندپروری منجر به بهبود نیمرخ ارتباط والدین با کودک می شود، برنامه ریزی جهت آموزش فرزندپروری مثبت اهمیت ویژه ای دارد.
۷.

تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس الگوی ویلیام رومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا الگوی ویلیام رومی کتاب فارسی کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۷۲۳
تحلیل محتوا ازجمله روش های ضروری، برای برنامه ریزان درسی جهت شناخت پاره ای از مشکلات تحصیلی و یادگیری دانش آموزان، رفع نواقص و کاستی ها و گنجاندن اصولی مفاهیم برنامه درسی است.هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. از جامعه فوق 50% از متن، تصاویر و پرسش های هر کتاب، به عنوان نمونه، به ترتیب برای تحلیل محتوای متن، تصاویر و پرسش ها، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تعیین میزان درگیری دانش آموز با محتوا از الگوی ویلیام رومی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان درگیری دانش آموز با متن، در پایه چهارم، پنجم و ششم به ترتیب (0، 0 و 005/0)؛ میزان درگیری دانش آموز با تصویر به ترتیب (45/1، 17/0 و 5/0)؛ و میزان درگیری دانش آموز با پرسش ها به ترتیب (49/0، 58/0و 1/1) بود. درمجموع می توان نتیجه گرفت که کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی دانش آموزان کم توان ذهنی از لحاظ متن جزء کتاب های غیرفعال و از لحاظ پرسش ها جزء کتاب های فعال محسوب می شوند. از لحاظ تصاویر کتاب های پایه چهارم و پنجم غیرفعال و کتاب پایه ششم فعال است.
۸.

اثربخشی الگوی عصب روان شناختی خلاق سازی ذهن بر بهبود کارکردهای ادراکی-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه کودکان حساب نارسا پایه اول تا پنجم دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی عصب روانشناختی خلاق سازی ذهن دیداری حرکتی بینایی فضایی حافظه حساب نارسا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف : پژوهش حاضر به منظور ارزیابی اثربخشی الگوی عصب روانشناختی خلاق سازی ذهن بر بهبود کارکردهای ادراکی-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه در کودکان دارای اختلال یادگیری حساب نارسا بود. روش : طرح پژوهش، نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل 204 نفر از کودکان پایه اول تا ششم دارای اختلال یادگیری حساب نارسا بود که در سال تحصیلی 97-98 در شهرستان بندرانزلی مشغول به تحصیل بودند. ابتدا تعداد 30 نفر از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری حساب نارسا(که با استفاده از تست وکسلر و ریاضیات کی مت تشخیص داده شدند) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، سپس پرسشنامه های ادراکی-حرکتی کراتی، آزمون دیداری-فضایی بلوک های کرسی و آزمون حافظه ی آلووی بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از آن، الگوی عصب روان شناسی خلاق سازی ذهن، بر روی گروه آزمایش طی 12 جلسه ی دو ساعته اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : میانگین گروه ها نشان داد کارکرد ادراکی-حرکتی، کارکرد بینایی فضایی و کارکرد حافظه گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به صورت معنی داری افزایش یافته است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی عصب روانشناختی خلاق سازی ذهن می تواند در بهبود کارکردهای دیداری-حرکتی، بینایی-فضایی و حافظه موثر است
۹.

کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری از راه آموزش بازآموزی اسنادی، تنظیم هیجانی و حل مسئله شناختی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناتوانی یادگیری بازآموزی اسنادی تنظیم هیجانی حل مسئله ی شناختی-اجتماعی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانیُ حل مسیله شناختی-اجتماعی بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه ار نوع نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمونُ پس آزمون و دوره پیگیری بود. ۴۰ دانش آموز با ناتوانی یادگیری ۸ تا ۱۲ ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی و یک گروه شاهد قرار گرفتند. آموزش های بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانی و جل مساله شناختی-اجتماعی طی ۸ جلسه یک ساعته به سه گروه آزمایش ارایه گردید. از پزسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکارن(۱۹۹۷) در مراحل پیش آزمونُ پس آزمون و پیگیری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چنمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آموزشهای بازآموزی اسنادیُ تنظیم هیجانی و حل مساله شناختی- اجتماعی باعث کاهش معنی دار فرسودگی تحصیلی گردید. با این تفاوت که برنامه آموزشی بازآموزی اسنادی در کاهش فرسودگی تحصیلی موفق تر از برنامه های آموزشی تنظیم هیجانی و حل مساله شناختی-اجتماعی بود. نتیجه گیری: برنامه های آموزشی که از رویکرد شناختی-اجتماعی بندورا برای طراحی بسته های آموزشی بهره میگیرند تاثیرات معنی دار بیشتری دارند. بنابراین استفاده از نتایج پژوهش در طراجی برنامه های آموزشی پیشگیرانه و بهبود دستاوردهای آموزشی موثر می باشد.
۱۰.

مقایسه توانایی بازشناسی هیجان چهره در افراد ناشنوا، کم شنوا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی هیجان ناشنوا کم شنوا شادی ترس غم و خشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۰
زمینه وهدف: مطالعات مختلف نشان می دهد که کودکان کم شنوا و ناشنوا در مقایسه با کودکان عادی مشکلاتی را در زمینه ابعادرشدهیجانی مثل بازشناسی هیجان و بیان چهره ای و درک هیجان نشان می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه بازشناسی توانایی هیجان در دانش آموزان عادی، نیمه شنوا وناشنوا 14-20 در شهر مشهد می باشد. نمونه و روش نمونه گیری : جهت انجام این پژوهش از جامعه آماری ذکرشده، به صورت کلی 105 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. که تعداد دانش آموز دختر و پسرعادی 35 نفر، تعداد دانش آموز دختر و پسر ناشنوا 35 نفر و تعداد دختر و پسر کم شنوا 35 نفر می باشند. ابزار پژوهش: درپژوهش حاضر ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه چهره شناسی بنتون(1990) می باشد که در اختیار دانش آموزان دختر و پسر عادی و کم شنوا و ناشنوا قرار گرفت. در این مطالعه نسخه ی تغییر یافته ی آزمون بازشناسی چهره ی بنتون استفاده شده است که شامل28 کارت می باشد. که نمره کلی بازشناسی هیجانی فرد را مشخص می نماید. یافته ها: طبق تجزیه و تحلیل داده ها یافته ها مبنی برآن می باشد که بین هیجان های دانش آموزان عادی ناشنواو کم شنوا تفاوت معنادارآماری وجود دارد میانگین نمره کل بازشناسی هیجان در گروه عادی (31/20) به گونه ای معناداراز میانگین نمره کل بازشناسی هیجان در گروه کم شنوا (86/16) و گروه ناشنوا (23/15) بالاتر است.بنابراین فرضیه اصلی تایید می گردد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت هیجانات دانش آموزان ناشنوا و کم شنوا پایین تراز دانش آموزان عادی می باشد تنها در مولفه شادی بین دانش آموزان عادی و کم شنوا تفاوت معنی داری ملاحظه نگردید

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵