فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
اثربخشی حضور ذهن بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله به روش ذهن آگاهی بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش مادران دارای فرزند بیش فعال مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه 21 شهرداری شهر تهران بود. نمونه مورد مطالعه شامل 24 مادر بود که به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. از مقیاس سنجش اختلال نقص توجه-بیش فعالی و مقیاس دلزدگی زناشویی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته ذهن آگاهی را به صورت هفتگی دریافت کردند، گروه کنترل هیج مداخله مشخصی را دریافت نکردند. در پایان، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند (پس آزمون). داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری بر دلزدگی زناشویی و مولفه های آن در مادران دارای کودکان بیش فعال مؤثر بوده و مادران در گروه آزمایشی کاهش معناداری را در دلزدگی زناشویی نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان روش مداخله ای ذهن آگاهی را به عنوان یک روش موثر در کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی و افزایش سطح سلامت این مادران و خانواده به عنوان یک سیستم، پیشنهاد داد.
اثربخشی درمان تعامل والد کودک بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران بر میزان کاهش علائم نافرمانی مقابله ای در کودکان پیش دبستانی بود.
روش: جامعه آماری شامل همه کودکان سنین 4 تا 7 ساله تحت آموزش در مهد کودک های خصوصی زیر نظر سازمان بهزیستی مشهد بود. آزمودنی ها شامل 30 کودک دارای اختلال نافرمانی مقابله ای و مادران آنها بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه مقایسه) جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش در 7 جلسه درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک شرکت نموده و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان تعامل والد- کودک، در شدت علائم نافرمانی مقابله ای در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران، می تواند علائم نافرمانی مقابله ای کودک را کاهش دهد.
سازمان شخصیت افراد با نشانه های وسواس، افسردگی، افسردگی همراه با وسواس و به هنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسة سازمان شخصیت (نوروتیک، مرزی و سایکوتیک) گروه های غیر بالینی با نشانه های اختلالات وسواس- اجباری، افسردگی، افسردگی - وسواس- اجباری و افراد بهنجار انجام شد. به این منظور، نمونه های این پژوهش متشکل از 60 نفر با نشانه های اختلال وسواس- اجباری، 60 نفر با نشانه های افسردگی، 60 نفر با نشانه های افسردگی- وسواس- اجباری و 60 نفر به هنجار، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این تحقیق به ابزارهایی مانند سیاهة سازمان شخصیت کرنبرگ، پرسشنامة افسردگی بک 2 و پرسشنامة وسواس- اجباری مادزلی پاسخ دادند. نهایتاً داده ها با روش های آماری از قبیل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس یک راهه، کراسکال والیس، آزمون توکی و یومن ویتنی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اگر چه هر 4 گروه در سطح نوروتیک سازمان شخصیت قرار گرفتند، اما نمرات افراد با نشانه های وسواس، افسردگی، افسردگی - وسواس، در ابعاد سازمان شخصیت به طور معناداری بیشتر از افراد بهنجار بود. این یافته ها، اطلاعات بیشتری را پیرامون اختلال وسواس و افسردگی فراهم نموده که می توانند در جهت تشخیص، تبیین نشانه ها، تشخیص افتراقی و برنامه ریزی طرح درمان، مفید واقع شوند.
مقایسه عوامل بالینی، خانوادگی، شخصیتی و تربیتی در مصرف کنندگان/عدم مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه عوامل بالینی، خانوادگی، شخصیتی و تربیتی در مصرف کنندگان و عدم مصرف کنندگان شیشه بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری تمامی نوجوانان و جوانان 15 تا 29 سال بودند. تعداد300 نفر از نوجوانان و جوانان معتاد به مصرف شیشه که به کانون اصلاح و تربیت، پزشک قانونی و مراکز درمانی و ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند و 300 نفراز نوجوانان و جوانانی که شیشه مصرف نمی کردند، به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 و پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد نوجوانان و جوانان مصرف کننده شیشه نسبت به نوجوانان و جوانانی که شیشه مصرف نمی کنند، دارای علائم بالینی اند، کنترل و محبت در خانواده های آن ها کمتر بوده، از لحاظ شخصیتی نیز هیجان پذیر، پرخاشگر و مضطرب هستند و مسوولیت پذیری در آن ها کمتر است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق تلویحات کاربردی در خدمات مشاوره بالینی و آموزش خانواده ها دارد.
مقایسه ویژگی های زیستی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی در مناطق شهری و روستایی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به علل و عوامل احتمالی مؤثر در تولد کودکان استثنایی در خانواده هایی با بیش از یک فرزند استثنایی، به مقایسه ویژگی های زیستی والدین خویشاوند و غیرخویشاوند در مناطق شهری و روستایی اهواز پرداخته است. پژوهش از نوع «علی – مقایسه ای» پس رویدادی به شمار می رود. جامعه پژوهشی، شامل تمامی والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی مناطق شهری و روستایی اهواز می باشد. از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، 94 نفر از والدین با بیش از یک فرزند استثنایی، در دو گروه خویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی (58 نفر) و والدین غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی (36 نفر) به عنوان نمونه اصلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، از بین سایر متغیرهای زیستی، دو گروه خویشاوند و غیرخویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی در میانگین سن کنونی مادر، سن کنونی پدر و سن حین ازدواج مادر، تفاوت معنادار دارند. به طوری که میانگین سن مادران و پدران و سن حین ازدواج مادران خویشاوند با بیش از یک فرزند استثنایی به طور معناداری کمتر از گروه غیرخویشاوند بود.
مقایسه ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش خودپنداره و سازگاری عاطفی و اجتماعی در افراد خودشیفته بود. طرح پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده های دانشگاه تهران 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، مقیاس شخصیت خودشیفته (راسکین و هال، 1988،1979)، مقیاس خودپنداره راجرز(1957)و پرسشنامه سنجش سازگاری بل (1961) بود که همه افراد نمونه به آن پاسخ دادند. بعد از جمع آوری اطلاعات افراد نمونه به دو گروه مساوی از پسران و دختران با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه تقسیم شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون خی دو پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد خودپنداره در دو گروه افراد با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه، تفاوت معناداری دارد. بدین معنی که افراد خودشیفته سازگار، خودپنداره مثبت و افراد خودشیفته ناسازگار خودپنداره منفی تری دارند. مدل رگرسیون خطی نشان داد که خودپنداره در پیش بینی خودشیفتگی مؤثر است. بدین معنی که تغییر در خودپنداره افراد تغییر در خودشیفتگی را به دنبال دارد. برای بررسی رابطه خودپنداره با سازگاری عاطفی و اجتماعی، نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که رابطه مثبت بین این متغیرها وجود دارد. نتایج آزمون خی دو پیرسون برای بررسی تفاوت سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه نشان م دهد که سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه بیش تر از خودشیفتگی ناسازگارانه است. همچنین نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که بین دو گروه دختران و پسران در میزان خودپنداره و خودشیفتگی ناسازگارانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
رابطه بین مؤلفه های تنظیم شناختی- هیجانی و اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش تنظیم شناختی- هیجانی در کنترل هیجانات مثبت و منفی، این پژوهش با هدف بررسی رابطه مؤلفه های تنظیم شناختی- هیجانی با اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوه حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن همبستگی بود.240 نفر (83 پسر و 154 دختر) از کودکان و نوجوانان شهر اصفهان پرسشنامه ی نسخه تجدیدنظریافته ی غربال اضطراب مرتبط با اختلالات هیجانی کودکان و پرسشنامه ی تنظیم شناختی– هیجانی را تکمیل کردند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد.داده ها به وسیله تحلیل های همبستگی چندگانه و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:یافته ها نشان داد که بین اکثر متغیرهای تظیم شناختی- هیجانی با اختلالات اضطرابی رابطه معنی داری وجود دارد.همچنین یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که فاجعه سازی و نشخوار فکری با همدیگر 18 درصد از واریانس نمره کلی اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان را تبیین می کند.
بحث و نتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی و اختلالات اضطرابی رابطه وجود دارد و بعضی از راهبردهای نادرست می تواند در اختلالات اضطرابی دخیل باشد.
تاثیر درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود معتادان جنسی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود معتادان جنسی زن بود. جامعه آماری تمامی معتادان جنسی زن استان فارس در سال1390 بودند. حجم نمونه 5 زن دارای اعتیاد جنسی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پژوهش به صورت تک آزمودنی و با استفاده از روش خط پایه چندگانه اجرا گردید. داده ها از پرسشنامه اعتیاد جنسی کارنز گردآوری گردید. نتایج نشان دهنده تایید فرضیه بود .بدین معنا که در شاخص بهبودی در متغیر اعتیاد جنسی سیر نزولی منحنی به نسبت خط پایه درمان مشاهده گردید. با توجه به مبانی نظری اعتیاد جنسی که آزارهای جنسی دوران کودکی زمینه ساز مهمی برای این اختلال می باشد. هم چنین وجود علائم مشابه و رابطه مثبت بین آسیب های وابسته به اعتیاد جنسی با نشانه های استرس پس آسیبی و مشکلات شناختی و تاثیر مثبت درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود این افراد و نتایج حاصل از این پژوهش می توان برای درمان معتادان جنسی از روش درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد استفاده نمود.
فراتحلیل اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری در درمان سوءمصرف مواد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه افزایش استفاده از شیوه های گروه درمانی در درمان سوءمصرف مواد، تاکنون یک مطالعه ی علمی نظام مند مقالات و ترکیب نتایج مختلف پیرامون آن صورت نگرفته است.هدف از این فراتحلیل، بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر ترک سوءمصرف مواد و رفتارهای روانی وابسته به آن بود. از روش فراتحلیل برای بررسی 10 مورد از 32 پژوهش که از نظر روش-شناختی مورد قبول بودند، استفاده شد. با استفاده از میانگین، اندازه ی اثر روش-درمانی مذکور مورد مقایسه قرار گرفت. اندازه ی اثر مداخلات رفتاری-شناختی که از 47/0 تا 83/0 میزان در نوسان بود، اثربخشی این روش درمانی را در مورد سوءمصرف مواد موثر نشان داد. این میزان بر اساس جدول کوهن بالا بود. همسو با سایر تحقیقات آزمایشی و همبستگی، مداخلات رفتاری شناختی بر ترک و پیشگیری از عود سوءمصرف مواد و نشانه های روانی چون اضطراب و افسردگی بسیار موثر است.
اضطراب کتابخانه ای در میان دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز برمبنای ویژگی های زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: همبستگی میان ویژگی های زمینه ای مانند جنسیت، رشته و ترم تحصیلی و میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز در ابعاد هشت گانه اضطراب کتابخانه ای (دسترسی به منابع، دسترسی به خدمات، فرایند جست وجوی اطلاعات، تجهیزات مکانیکی، استفاده از کتابخانه، سواد کتابخانه ای، کارکنان کتابخانه و ساختمان کتابخانه) بررسی شده است. روش/ رویکرد پژوهش: نسخه اصلاح شده مقیاس اضطراب کتابخانه ای چندبُعدی ون کمپن را 123 دانشجو برای این مطالعه پیمایشی تکمیل کرده اند. یافته ها: 79 درصد از پاسخ گویان سطوح متوسط و بالای اضطراب را تجربه می کنند. دانشجویان کتابداری و اطلاع رسانی کمترین، و دانشجویان رشته های کودکان استثنایی و تربیت بدنی بیشترین میزان اضطراب را در اکثر ابعاد نشان داده اند. اضطراب کتابخانه ای مردان در تمامی ابعاد آن بالاتر از زنان بود. بیشترین میزان اضطراب کتابخانه ای را دانشجویان ترم دوم و کمترین میزان اضطراب را دانشجویان ترم سوم نشان داده اند. در ابعاد هشت گانه اضطراب کتابخانه ای، اضطراب دسترسی به خدمات بیشترین، و اضطراب همکاری کارکنان کتابخانه کمترین میانگین را نشان داده است. نتیجه گیری: اضطراب کتابخانه ای عارضه ای جدّی در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز است.
زیر گونه های اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ارتباط آن با اضطراب و همبودی آن با سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی زیرگونه های اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ارتباط آن با اضطراب و همبودی آن با سوء مصرف مواد بود. روش: طرح این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه مورد بررسی 90 نفر با اختلال شخصیت ضد اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از زندان مرکزی و مراکز ترک اعتیاد شهرستان سمنان گزینش شدند. برای تعیین افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی از پرسشنامه چند محوری میلون 3 و مصاحبه بالینی برای اختلالات محور دو استفاده شد. اضطراب افراد نیز با آزمون اضطراب کتل اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون نسبت یک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اختلال شخصیت ضد اجتماعی با اضطراب مرتبط است و سوء مصرف مواد همبودی دارد، همچنین دو نوع زیرگونه از اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد یک نوع با و یک نوع بدون همراهی اضطراب. نتیجه گیری: به دلیل همبودی اختلال شخصیت ضد اجتماعی با سوء مصرف مواد و ارتباط آن با اضطراب و وجود دو زیرگونه اختلال شخصیت ضد اجتماعی (با و بدون همراهی اضطراب)، نتایج پژوهش حاضر بر لزوم مداخلات درمانی متفاوت برای دو زیرگونه اختلال شخصیت ضد اجتماعی تأکید دارد.
مقایسه کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طی دهه های اخیر نقصان کارکردهای اجرایی به عنوان یکی از فرضیات سبب شناختی در طیف گسترده ای از اختلالات اضطرابی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و همتایان بهنجار آن ها بود. روش: در یک مطالعه مقطعی، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- جبری با 46 فرد سالم به روش نمونه گیری در دسترس مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بوده و از آزمون های رنگ- واژه استروپ، استروپ هیجانی، دسته بندی کارت های ویسکانسین و عملکرد مداوم برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در آزمون استروپ، گروه مبتلا به اختلال وسواسی- جبری به طور معناداری واکنش کندتری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که دو گروه در زمان واکنش آزمون استروپ هیجانی به لحاظ آماری تفاوت معنادار دارند و نتایج بیانگر بیشتر بودن تعداد پاسخ های درست در گروه افراد سالم می باشد. در آزمون عملکرد مداوم، خطای ارتکاب در گروه مبتلا به اختلال وسواسی- جبری به طور معناداری بیشتر از گروه مقایسه بود؛ اما دو گروه در زمان واکنش و خطای حذف مشابه بودند. در آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، گروه مقایسه در خطای درجاماندگی و تعداد پاسخ های صحیح، عملکرد بهتری داشتند. نتیجه گیری: اختلال وسواسی- جبری، می تواند به صورت نوعی کژکاری در کارکردهای اجرایی در نظر گرفته شود. یافته های مطالعه حاضر در زمینه نقصان توانایی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری در عملکردهای اجرایی همچون توجه و تصمیم گیری قابل بحث است.
سامانه فعال ساز مغزی و سامانه مهاری مغزی در اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع گسترده اختلال شخصیت مرزی و پیامدهای مخرب اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی آن، لزوم توجه بیشتر به این اختلال و عوامل زمینه ساز آن را برجسته می نماید. هدف پژوهش حاضر، بررسی سیستم های مغزی رفتاری بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و وجوه تمایز این سیستم ها در افراد بیمار با افراد عادی بود.
مواد و روش ها: بدین منظور 30 فرد بیمار که با تشخیص اختلال شخصیت مرزی در بیمارستان رازی تبریز بستری بودند، پرسش نامه BIS/BAS Carver و White را تکمیل نمودند. گروه شاهد شامل 30 فرد فاقد سابقه تشخیص روان پزشکی بود.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که دو گروه مورد مطالعه در متغیرهای سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعال ساز رفتاری و خرده مقیاس جستجوی لذت تفاوت معنی دار با یکدیگر دارد (01/0 < P). در این میان عامل جستجوی لذت با مقدار Wilk's Lambda (42/0) و سیستم فعال ساز رفتاری با Wilk's Lambda (53/0) در تمایزگذاری دو گروه نقش قابل توجهی داشت.
نتیجه گیری: فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری زمینه ساز اضطراب دایمی و احساسات منفی تجربه شده در فرد بود و فعالیت بالای سیستم فعال ساز رفتاری می تواند عامل زیربنایی تکانشگری باشد که از مؤلفه های هسته ای اختلال شخصیت مرزی است. این مطالعه هماهنگ با سایر مطالعات مبتنی بر بررسی چگونگی تأثیر عوامل زیستی- عصبی در بروز اختلال شخصیت مرزی می تواند راه گشای فهم دقیق تر این اختلال و به پیرو آن ایجاد راه کارهای مناسب جهت پیش بینی احتمال بروز بیماری و پیش گیری های نخستین و نیز گسترش روش های درمانی مؤثرتر باشد.
شیوع اختلال وسواسی-جبری در بین زنان 20 تا 40 ساله ی شهرستان اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوعاختلال وسواسی-جبری به عنوان بیماری پنهاننسبت به سایر اختلالات روانی در جمعیت عمومی به خوبی اثبات نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی شیوع این اختلال و زیرمجموعههای آن و ارتباط آن با برخی از ویژگیهای جمعیتشناختی در بین زنان 20 تا 40 سالهی شهرستان اردبیل بود.
روشکار: در این مطالعهی توصیفیمقطعی در پاییز 1389 با استفاده از نمونهگیری خوشهای از بین زنان 20 تا 40 سالهی شهرستان اردبیل، 1790 زن انتخاب و پرسشنامهی اختلال وسواسی-جبری را تکمیل کردند. بعد از جداسازی پرسشنامههای ناقص، دادههای 1557 نفر تحلیل شده و از زنانی که یک انحراف معیار بالاتر از میانگین کسب کرده بودند، مصاحبهی تشخیصی به عمل آمد. دادهها با استفاده از فراوانی، درصد و آزمون کروسکال-والیس تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که شیوع وسواس فکری و عملی در بین زنان 37/9 درصد میباشد. بیشترین فراوانی وسواس به ترتیب مربوط به وسواس فکری، نظم و ترتیب، شستشو و شک و تردید و کمترین فراوانی مربوط به وسواس احتکار بود. همچنین زنان خانهدار، بیکار و کمسواد، نمرات بالایی در پرسشنامهی اختلال وسواسی-جبری داشتند.
نتیجهگیری: میزان شیوع اختلال وسواسی-جبری در بین زنان 20 تا 40 سالهی شهرستان اردبیل، بالاتر از میزان شیوع گزارش شده در داخل و خارج کشور میباشد که لزوم توجه به این امر را آشکار میسازد.
ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فرایندهای شناختی در تنظیم هیجان و رفتار، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد انجام شد. روش: روش این پژوهش همبستگی بود. تمامی افراد دارای وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه می کردند جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 120 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسشنامه های جمعیت شناختی، نظم جویی شناختی هیجان، کنترل هوشمند، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با ملالت خویشتن و ملالت دیگران رابطه مثبت دارد، ولع مصرف نیز با ملالت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی، کنترل توجه و کنترل هوشمند رابطه منفی و با ملالت دیگران رابطه مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند 44 درصد واریانس شدت وابستگی و 57 درصد از واریانس ولع مصرف را تبیین می کنند. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کنند که شدت وابستگی و ولع مصرف مواد به وسیله تفاوت های فردی در نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند پیش بینی می شوند.
اثربخشی مدیریت استرس بر افسردگی، اضطراب و استرس مبتلایان به سرگیجه روان تنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: مداخلات روان شناختی می تواند به واسطه بهبود وضعیت روانی، اجتماعی و خانوادگی سهم به سزایی در کاهش علایم بیماران مبتلا به سرگیجه ی روان تنی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بوده است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه درسال 1390 در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه اصفهان انجام شده است. نمونه شامل 28 بیمار زن مبتلا به سرگیجه روان تنی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (14 نفر) و گواه (14نفر) گمارده شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه DASS (مقیاس اضطراب استرس افسردگی) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه ی2ساعته و به مدت5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات اضطراب، استرس و افسردگی در گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه گواه در دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثر بخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، استرس و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرگیجه روان تنی بود.
آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی بر اساس وجود مشکلاتی در توجه، بازداری، مهار تکانشگری و سطح فعالیت تعریف می گردد. بر اساس نتایج پژوهش ها، کودکان مبتلا به این اختلال در حیطه های مهمی مانند حافظه کاری و کنش های اجرایی که در تحول بعدی فرد بسیار مهم می باشند، دارای ضعف هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کرده و مطابق با آن تغییر دهد. اغلب اوقات مشکلات کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در کنش-های اجرایی در تمامی حیطه های تحصیلی، اجتماعی و رفتاری او تبلور می یابد. بنابراین کودکان مبتلا به این اختلال بر اساس گزارش همسالان، والدین و معلمان دارای مشکلات عمیق در برقراری روابط با همسالان هستند. شواهد حاکی از آن است که این مشکلات اجتماعی از دوره کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی ادامه دارد. این یافته در هر دو جنس و در هر شکل از اختلال صادق است. به طور کلی درک قابلیت اجتماعی کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیش فعالی به بررسی برخی از جنبه های تحولی مانند تصور از خود، کنش های اجرایی و حافظه کاری در آنها بستگی دارد. همچنین بررسی ریخت های مختلف این اختلال حاکی از آن است که کودکان با ریخت غلبه بر نارسایی توجه در مقایسه با ریخت ترکیبی اختلال، کمتر پرخاشگر بوده و از گوشه گیری بیشتری برخوردار هستند و در نتیجه به میزان بیشتری توسط همسالان مورد بی توجهی و غفلت قرار می گیرند. بدین ترتیب مقاله حاضر ضمن توصیف اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی از بعد کنش وری اجتماعی سعی بر آن دارد تا روش های خاص سنجش و عوامل ایجاد کننده نارسایی اجتماعی در کودکان مبتلا به این اختلال را به تفصیل مورد بحث قرار دهد و در نهایت رویکردهای خاص آموزش مهارت های اجتماعی را به این کودکان بیان کند.
اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مداخلات روانشناختی می تواند به واسطه ایجاد تغییرات جسمانی، روانی و اجتماعی سهم بسزایی در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری همراه با گروه گواه انجام شده است. آزمودنی های پژوهش شامل 36 نفر از معتادان به مواد افیونی شهر تهران بود که به منظور ترک اعتیاد به مرکز ملی مطالعات اعتیاد مراجعه کرده و تحت درمان نگهدارنده با متادون بودند. روش نمونه گیری قضاوتی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. درمان شناختی رفتاری طی 8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی کلی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معناداری را نشان داد، اما در مرحله پیگیری تغییر ایجاد شده معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که مداخله اخیر در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان با متادون در کوتاه مدت اثر بخش بوده اما در طولانی مدت تاثیر چندانی در کیفیت زندگی نداشته است.