مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
واقعیت درمانی گروهی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:پژوهش حاضر با هدف تعین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی گلاسر بر میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در سال 1391 در مرکز بهزیستی شهر همدان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش گمارش شدند. پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق معلوم کرد که روش مشاوره گروهی با تأکید بر واقعیت درمانی گلاسر باعث افزایش میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی شد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره ی متوسطه شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر جهت بررسی تأثیر مشاوره ی گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر سبک های هویت (اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم، تعهد) دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی ناحیه تبادکان مشهد انجام شده است. 14 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه تبادکان مشهد به همراه مادرانشان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بعد از اجرای پیش آزمون بر روی همه دانش آموزان، گروه مداخله با رویکرد واقعیت درمانی تحت مشاوره قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان بر روی هر دو گروه پس آزمون اجرا گردید. داده های حاصل که با استفاده از کوواریانس چند متغیری تحلیل گردید نشان داد که در مقایسه دو گروه واقعیت درمانی و کنترل در سبک های اطلاعاتی (03/0p= ) و مقیاس تعهد (009/0(p= تفاوت معنادارمی باشد؛ اما در سبک هنجاری (25/0p= ) و سبک اجتنابی (15/0p= ) تفاوت معنادار نیست. یافته ها حاکی از آن است که روش مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی در افزایش سبک های هویت نوجوانان دختر مؤثر است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روا ن شناختی زنان سرپرست خانوار با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش- پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: برای اجرای این پژوهش ۳۰ زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان ورامین را با استفاده از اصل نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی بر مبنای الگوی گلاسر(۱۹۶۵) شرکت کرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، در طی مدت مذکور هیچگونه مداخله رسمی که بر بهزیستی روانشناختی اثر داشته باشد را دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(۱۹۸۹) استفاده گردید. داده با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶ برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود تقاوت معنادار در میانگین دو گروه به نفع گروه آزمایشی بود (P>۰.۰۱). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تاثیر مثبت گذاشته است.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی بر بهبود علائم خلقی در بیماران معتاد می باشد. روش: این تحقیق بر روی جامعه بیماران معتاد شهرستان مهاباد انجام گرفت. به شیوه نمونه گیری داوطلبانه تعداد 30 نفر انتخاب شدند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. جهت مقایسه دو رویکرد واقعیت درمانی گروهی و دارو درمانی، گروه ها در معرض واقعیت درمانی گروهی و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسش نامه DASS-21 در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد علائم خلقی در گروه تحت تاثیر واقعیت درمانی گروهی نسبت به گروه تحت تاثیر دارودرمانی به طور معناداری از بهبود بیشتری بر خوردار بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی مناسب در درمان علائم خلقی معتادان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب در تغییر نگرش بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون
حوزه های تخصصی:
امروزه مسأله وابستگی و گرایش به مواد اعتیادآور، به مهم ترین بحران جوامع تبدیل شده است. وابستگی به مواد یک بیماری زیستی، روان شناختی و اجتماعی است که عوارض جسمانی و روانی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر تغییر نگرش بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون نسبت به سوءمصرف به مواد مخدر بود. نوع پژوهش کاربردی و طرح پژوهش یک طرح شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد در شهر مشهد بود که در پاییز سال 1394 به کلینیک های ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش40 نفر بود. شرکت کنندگان به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه قرار گرفتند. گروه درمان به مدت 10جلسه هفتگی مداخله درمان واقعیت درمانی گروهی را دریافت کرد. داده ها با پرسشنامه نگرش سنج به مواد مخدرگردآوری شد و با روش آماری کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به تغییر نگرش بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون نسبت به سوءمصرف مواد مخدر در هر سه مقیاس اثرات، مصرف و خطرات شده است. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی گروهی در تغییر نگرش بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون نسبت به مواد مخدر مؤثر بوده است. با استفاده از این روش درمانی می توان نگرش منفی تری در سوءمصرف کنندگان به مواد مخدر (افیونی) نسبت به اثرات، مصرف و خطرات مواد مخدر بوجود آورد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.
اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی و کنترل خشم زنان سرپرست خانوارکمیته امداد تبریز
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
10 - 18
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با نام اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر شادکامی و کنترل خشم زنان سرپرست خانوار کمیته امداد تبریز و با هدف سنجش تاثیر این روش درمانی بر افزایش شادکامی و کنترل خشم اجرا گردید. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل عملی گردید. جامعه آماری در این مطالعه 120 نفر از زنانی بودند که سرپرست خانوار بودند و از بین آنان 30 نفر در قالب نمونه آماری با توجه به نمرات پیش آزمون انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین تصادفی شدند. جهت به دست آوردن داده های لازم مقیاس شادکامی آکسفورد نسخه 1989 و پرسشنامه خشم ویلیامز و همکاران نسخه 1996 استفاده شد. داده های به دست آمده به روش کوواریانس و با استفاده از بسته آماری spss24 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی با 95 درصد اطمینان باعث کاهش معنی دار میزان خشم در بین زنان سرپرست خانواده گردید؛ هم چنین این نتیجه به دست آمد که واقعیت درمانی گروهی با 99 درصد اطمینان باعث افزایش معنی دار میزان شادکامی زنان سرپرست خانواده گردید. بر این اساس نتیجه گیری می شود که برای افزایش شادکامی و کاهش میزان خشم زنان می توان از این روش درمانی بهره برداری لازم به عمل آورد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب کودکان کار
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری و اضطراب، عوامل مهمی برای مشکلات خطرساز در آینده مانند بزهکاری کودکان است و بر اساس پژوهش ها کودکان کار دارای پرخاشگری و اضطراب بالایی هستند. هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب کودکان کار بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان وابسته به کانون فرهنگی-حمایتی کودکان کار (کوشا) شهر تهران در سال 1398 به تعداد 100 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 6 دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرخاشگری آیزنگ (EPI) و همکاران (1975) و سیاهه اضطراب بِک (BAI) بِک، اپستین، براون و استر (1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری باعث کاهش پرخاشگری و اضطراب در کودکان کار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که واقعیت درمانی گروهی به کاررفته در این پژوهش می تواند مشکلات هیجانی (پرخاشگری و اضطراب) کودکان کار را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از واقعیت درمانی گروهی در کنار سایر روش های آموزشی برای کاهش پرخاشگری و بهبود اضطراب در کودکان کار توصیه می گردد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
189 - 202
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع دو یکی از شایع ترین بیماری های متابولیک مزمن و پیشرونده در دنیا است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابت نوع دو انجام شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو شهر یزد در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 22 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 11 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری پایدار مانده است (001/0>p) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش مشکلات روانشناختی افراد دیابت نوع دو موردتوجه قرار گیرد.
تأثیر واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر بی سرپرست و بدسرپرست
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و مشکلات فراوان این کودکان، توجه به عوامل ارتقاء پیشرفت آموزشی در این کودکان ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را همه دختران 11 تا 13 ساله ساکن مرکز نگهداری دختران بی سرپرست و بدسرپرست سازمان بهزیستی استان قزوین در سال 1397 تشکیل داند. از میان آن ها 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) گمارش شدند. گ روه آزمای ش در 8 جلس ه 90 دقیقه ای به صورت گروهی (هر هفته یک جلسه) تح ت آم وزش واقعیت درمان ی گروه ی گلاسر (2001) ق رار گرفتن د، درحالی که گ روه گواه هی چ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و سرزندگی آموزشی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با گواه اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای خودتنظیمی (45/134 F= ، 001/0 =P و 89/0 = η2 ) و سرزندگی آموزشی (86/617 F= ، 001/0 =P و 61/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش می توان از واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی مناسب و کارآمد جهت ارتقاء خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان بهره برد.
تأثیر واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر اختلال اضطراب اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر اضطراب اجتماعی دانشجویان بود. بدین منظور از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. تعداد 40 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد با توجه به سطوح بالای اضطراب و ملاک های ورود و خروج، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش، 11 جلسه واقعیت درمانی گروهی (90 دقیقه ای- هفته ای یک جلسه) دریافت کرد. تمرکز بر جنبه های مختلف اضطراب اجتماعی و توانبخشی این افرادبرای بهبود موقعیت شان بود (توضیح رفتارهایاضطرابی به عنوان یک انتخاب درونی، توضیح مسئولانه بودن و واقع گرا بودن درخصوص رفتار کارآمد وافزایش مسئوولیت پذیری در قبال انتخاب رفتارها). اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه پیش و پس از درمان و همچنین 3 ماه بعد از اتمام دوره ی درمان، مقیاس اضطراب اجتماعی (SPIN) را تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب موجب کاهش اضطراب در دانشجویان گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان از واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب، برای کاهش اضطراب اجتماعی در مبتلایان به این اختلال استفاده نمود.
اثربخشی مقایسه ای مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی بر هویت زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
93 - 113
حوزه های تخصصی:
ژوهش حاضر به منظور مقایسه ی اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس دو رویکرد واقعیت درمانی و فمینیستی بر تغییر هویت زنان سرپرست خانوار صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) و استفاده از دو گروه کنترل و شاهد بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) در شهر تهران بود که با روش نمونه گیری تصادفی، زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) منطقه ی 5 انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه بومی بحران هویت (ICQ) بوده است که از بین 80 نفر زن سرپرست خانوار، 42 نفر با روش همتاسازی هویت به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه قرار گرفتند. 14 نفر در گروه آزمایش با رویکرد واقعیت درمانی، 14 نفر در گروه آزمایش با رویکرد فمینیستی (1 نفر ریزش مشاهده شد) و 14 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. جلسات مشاوره گروهی برای گروه واقعیت درمانی 9 جلسه و برای گروه مشاوره فمینیستی 10 جلسه تعیین و برگزار شد. پس از جمع آوری داده ها به منظور بررسی تأثیر مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه اجرا و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو نوع مشاوره گروهی واقعیت درمانی و فمینیستی بر تغییر هویت زنان سرپرست خانوار تأثیرگذار بوده است، ولی تفاوت معناداری بین اثر بخشی این دو رویکرد مشاهده نشد.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
396 - 419
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی و درمان شناختی رفتاری گروهی بر افسردگی و سازگاری زنان پس از عمل سقط جنین اجرا گردید. روش پژوهش : روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل زنان پس از عمل سقط جنین مراجعه کننده به پزشک زنان، در یکی از کلینیک های زنان و زایمان در شهرک غرب تهران بودند که پس از تشخیص (دریافت استعلام درمان)؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 45 نفر انتخاب شدند و با استفاده از روش کاملاً تصادفی در 3 گروه 15 نفرِ تقسیم و در 3 گروه آزمایش اول (15)، آزمایش دوم (15) و گواه (15) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های افسردگی و سازگاری بود که توسط زنان تکمیل شد. مداخله های آموزشی با اهداف از پیش تعیین شده برای زنان به اجرا گذاشته شد و 50 روز بعد پرسشنامه ها مجدداً اجرا و تکمیل و تحلیل داده ها انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی از نظر اثربخشی بر افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). میانگین نمرات تمامی مؤلفه های سازگاری در هر دو گروه آزمایش از گروه گواه به طور معناداری بیشتر شده است (05/0>P). همچنین بین دو گروه آزمایشی درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی گروهی ازنظر اثربخشی بر سازگاری در تمامی مؤلفه ها به جز مؤلفه سازگاری در خانه تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که روش درمان شناختی-رفتاری نسبت به واقعیت درمانی تأثیر بهتری بر افسردگی و سازگاری داشته و باعث بهبود بهتری در آنان شده است.