مطالب مرتبط با کلیدواژه

مادران کودکان فلج مغزی


۱.

بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس مادران دارای کودک فلج مغزی (CP)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عزت نفس واقعیت درمانی گروهی مادران کودکان فلج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۰ تعداد دانلود : ۷۶۷
زمینه و هدف:پژوهش حاضر با هدف تعین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی گلاسر بر میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در سال 1391 در مرکز بهزیستی شهر همدان انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش گمارش شدند. پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتیجه تحقیق معلوم کرد که روش مشاوره گروهی با تأکید بر واقعیت درمانی گلاسر باعث افزایش میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی شد.
۲.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و خودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادران کودکان فلج مغزی درمان شناختی– رفتاری تنظیم شناختی هیجانی خودکارآمدی عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۳
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون با پرسشنامه های نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2009) و خودکارآمدی عمومی شوارتز (1981) انجام و گروه آزمایش تحت درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. گروه گواه فاقد مداخله بودند پس از این مرحله و بعد از اجرای یک پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش میانگین گروه آزمایش در متغیر خودکارآمدی و تمامی راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان بوده و از طرفی افزایش نمره خودکارآمدی عمومی و راهبرد تنظیم هیجان مثبت و کاهش نمره راهبرد تنظیم هیجان منفی مادران را در پی داشت . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و افزایش خودکارآمدی شده و این امر می تواند با آگاهی دادن و کمک به بازسازی شناختی، کنترل هیجانات مثبت را جایگزین هیجانات منفی کرده و سبب کاهش آسیب روانی مادران شود.