مطالب مرتبط با کلیدواژه

درخودماندگی


۱.

بررسی تأثیر تقلید حرکتی غیر گفتاری بر توانایی نامیدن در کودکان مبتلا به درخودماندگی(اوتیسم)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: گفتار تقلید درخودماندگی نامیدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۱۳
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تقلید حرکتی غیر گفتاری با توانایی نامیدن و تأثیر تمرینات تقلید حرکتی غیر گفتاری بر افزایش توانایی نامیدن در کودکان مبتلا به درخودماندگی (اوتیسم) است. روش بررسی: در مرحله نخست این مطالعه که به روش مقایسه ای صورت پذیرفت، 22 کودک درخودمانده و 22 کودک سالم با نمونه گیری در دسترس انتخاب و توانایی نامیدن و تقلید حرکتی غیر گفتاری آنها مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت. در مرحله دوم، مطالعه به صورت تجربی و مداخله ای صورت گرفت. کودکان درخودمانده به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. سپس کودکان گروه آزمایش به مدت 60 روز، روزانه یک ساعت تحت تمرین تقلید غیر گفتاری قرار گرفتند. در این مدت گروه کنترل از آموزشهای معمول قبلی بهره گرفتند. قبل و بعد از مداخله، توانایی نامیدن در دو گروه با استفاده از آزمون نامیدن سنجیده شد. در تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و بررسی ضریب همبستگی بهره گرفته شد. یافته ها: تفاوت معناداری در توانایی نامیدن کودکان درخودمانده و سالم دیده شد. همچنین یافته ها حاکی است بین توانایی نامیدن و توانایی تقلید کلامی در کودکان درخودمانده همبستگی مثبت وجود دارد. به علاوه، داده ها حاکی از وجود تفاوت معنادار بین توانایی نامیدن دو گروه آزمایشی و کنترل پس از انجام مداخله می باشد. نتیجه گیری: بین توانایی نامیدن و تقلید حرکتی غیر گفتاری همبستگی مثبت و قوی وجود دارد و انجام تمرینات تقلید حرکتی غیرگفتاری به افزایش توانایی نامیدن در کودکان درخودمانده منجر می گردد
۲.

رابطه ی بین منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده بر مادران کودکان درخودمانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: منبع کنترل خودپنداره تنش درخودماندگی مادران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۸۴ تعداد دانلود : ۸۵۹
مقدمه:پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه­ی منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده بر مادران کودکان درخودمانده، انجام گرفت. روش­کار: این پژوهش توصیفی همبستگی در سال 1390، بر روی 42 نفر از مادران کودکان درخودمانده که به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت داشتند و در مراکز اختلال درخودماندگی نور هدایت، آوا و تبسم شهرستان مشهد انجام شد. به منظور اندازه­گیری منبع کنترل از مقیاس کنترل درونی-بیرونی راتر و برای اندازه­گیری خودپنداره از مقیاس خودپنداره­ی بک و برای اندازه­گیری تنش ادراک شده از مقیاس تنش ادراک شده استفاده شد.تحلیل داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS و با ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته­ها:بین منبع کنترل درونی با تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (05/0P<) و بین منبع کنترل بیرونی و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود ندارد (05/0P>)، هم­چنین میان خودپنداره و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده نیز رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (05/0P<). نتیجه­گیری: منبع کنترل با خودپنداره و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی­داری دارد.
۳.

مشکلات ارتباطی کودکان درخودمانده و اثربخشی روش ارتباطی مبادله تصویر (پکس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی مشکلات ارتباطی روش های ارتباطی مکمل و جایگزین روش ارتباطی مبادله تصویر (پکس).

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۸ تعداد دانلود : ۵۸۰
پژوهش های مختلف نشان داده است که با وجود تمام فعالیت های انجام شده تقریباً 50 درصد از کودکان درخودمانده گفتار کاربردی را به دست نمی آورند. در مورد این افراد لزوم استفاده از روش های ارتباطی مکمل و جایگزین احساس می شود. یکی از برنامه های ارتباطی که برای آموزش کودکان درخودمانده استفاده می شود روش ارتباطی مبادله تصویر (PECS) است. این مقاله به بررسی پژوهش های منتشر شده در زمینه روش ارتباطی مبادله تصویر می پردازد.
۴.

تاثیر روش آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان درخودماندگی آموزش تقلید متقابل نشانگان درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۶ تعداد دانلود : ۳۸۲
هدف پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با اختلال درخودماندگی بود. بدین منظوربا استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 کودک با اختلال درخودماندگی( 30 تا 54 ماهه ) از یک مرکز توانبخشی و نگه داری کودکان درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایش آموزش تقلید متقابل را طی70جلسه( 3روز در هفته و هر جلسه 20 دقیقه ای )دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون گارز به عنوان پیش آ زمون و پس آ زمون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش تقلید متقابل بر بهبود نشانگان کودکان با درخودماندگی گروه آزمایش تاثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت روش آموزش تقلید متقابل منجر به بهبود نشانگان(تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارکلیشه ای) در کودکان درخودمانده می شود. به بیان دیگر مداخله رفتاری طبیعی به عنوان یک درمان انتخابی جدید و بالقوه مهم برای کودکان درخودمانده موثر است.
۵.

نیازسنجی حمایت اجتماعی مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی نیازسنجی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۵۴۸
اختلال درخودماندگی، اختلالی است که بر دامنه وسیعی از حیطه های رشدی کودک اثر نامطلوب می گذارد و علاوه بر خود فرد، اطرافیان نیز به میزان زیادی درگیر مشکلات متعدد رفتاری کودک می شوند. از این رو، ارایه خدمات توان بخشی و حمایتی می تواند در کاهش این بار سنگینی که بر دوش والدین است، تا حدودی موثر باشد. بررسی حاضر نیازهای مادران کودکان درخودمانده به حمایت اجتماعی و توان بخشی فرزندانشان را مورد سنجش قرار داد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان درخودمانده در مرکز توان بخشی به آرا وابسته به دانشگاه شهید بهشتی بود. نمونه مورد مطالعه شامل بیست و هفت نفر از مادران کودکان درخودمانده بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نیازهای خانوادگی محقق ساخته بود که با استفاده از پرسشنامه نیازهای خانوادگی سیکلوس و کرنز (2006) طراحی شده بود و توسط مادران تکمیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بیشترین نیاز مادران به داشتن اطلاعات درباره فرایند آموزش و مشارکت در برنامه های آموزشی و درمانی فرزندشان بود. بیشترین مشکلات کنونی کودکان درخودمانده در حیطه های گفتاری، ارتباط اجتماعی و مسائل عاطفی و بیشترین مسائل کودکان در سال گذشته در مشکلات رفتاری، مسائل عاطفی و توجه و تمرکز بوده است. همچنین بیشترین مسائل مادران در سال گذشته، مسائل خانوادگی و شغلی بوده است. به این ترتیب، مادران این گونه کودکان نیاز بالایی به حمایت اجتماعی و توان بخشی اجتماعی کودک خود دارند و این موضوع ضرورت برنامه ریزی برای آموزش خانواده و طرح ریزی برنامه های حمایتی و آموزشی مناسب را نشان می دهد.
۶.

تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی هیجان های بنیادی آموزش جلوه های چهره ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
تعداد بازدید : ۱۲۳۳ تعداد دانلود : ۶۷۶
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقه ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد .برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید. نتیجه گیری: آموزش ها توانستند پاسخ های صحیح شرکت کنندگان را در بازشناسی هیجان ها به ویژه هیجان های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می شود که آموزش هیجان ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید.
۷.

بررسی تأثیر تحریک سیستم نورون های آینه ای بر رشد مهارت درک دستوری کودکان اوتیستیک 5 تا 8 ساله دختر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی اوتیسم سیستم نورون های آینه ای تقلید حرکات قصدمند تقلید کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۱ تعداد دانلود : ۸۲۶
این پژوهش، از نوع نیمه تجربی، کاربردی و به صورت انتخاب نمونه در دسترس، انجام شد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق تقلید حرکات قصدمند تقلید کلامی با رشد مهارت درک دستوری کودکان اوتیستیک است. به همین منظور ابتدا یک مدل کاربردی برای توانبخشی آزمودنی ها بر مبنای تحریک سیستم نورون های آینه ای با استفاده از تقلید حرکات قصدمند و تقلید کلامی، توسط محققین طراحی شد. سپس به کمک روش آموزش TPR یک پژوهش آزمایشی در 12 جلسه روی یک دختر 7 ساله اوتیستیک اجراشد و نتایج مثبتی مشاهده شد. پس از مشاهده نتایج مثبت، 5 دختر اوتیستیک پنج تا هشت ساله انتخاب شدند؛ و 42 جلسه در طی 14 هفته تحت آموزش، قرارگرفتند. رشد مهارت درک دستوری پیش و پس از مداخله با آزمون TOLD نسخه P3ارزیابی شد. هر آزمودنی به عنوان شاهد یا کنترل خودش در قبل و بعد از مداخله، تحت بررسی قرارگرفت. ضمنا پس از گذشت دو ماه توقف دوره، کلیه آزمودنی ها، مجددا مورد بررسی قرار گرفتند و نهایتا پایداری نتایج بررسی شد. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS به کمک آزمون تی زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که تفاوت معنی داری میان نمرات پیش آزمون و پس آزمون مهارت درک دستوری ( 0.003p=) وجوددارد( فرض0.05 p
۸.

پیش بینی رضایت زناشویی مادران و پدران کودکان دچار درخودماندگی با ویژگی های شخصیتی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی رضایت زناشویی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۴۵
دشواری و فشار روانی برآمده از مراقبت کودکان دچار درخودماندگی، بسته به عوامل شخصیتی مراقب، در رابطه میان فردی او اثر می گذارد. ازاین رو پژوهش با هدف پیش بینی رضایت زناشویی مادران و پدران کودکان دچار درخودماندگی با ویژگی های شخصیتی آن ها به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی است و با بکار بستن روش همبستگی انجام داده شد. جامعه آماری آن دربرگیرنده همه مادران و پدران  دارای کودکان دانش آموز مقطع پیش دبستان و دبستان دچار درخودماندگی در مدارس استثنایی شهر مشهد درسال تحصیلی 94 93 بوده است. با به کارگیری فرمول کوکران و با روش نمونه گیری گیری در دسترس تعداد 95 زوج از میان والدین این کودکان به عنوان نمونه پژوهش گزینش شدند. داده ها با ابزارهای سنجه رضایت مندی زوجین افروز و پرسشنامه پنج عاملی نئو گرداوری شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون رگرسیون به انجام رسید. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی می توانند با ضریب تعیین 29/0 در سطح 01/0 رضایت زناشویی مادران و با ضریب تعیین 26/0 در سطح 01/0 رضایت زناشویی پدران را پیش بینی کنند. با توجه به توان پیش بینی رضایت زناشویی بر پایه ویژگی های شخصیتی مادران و پدران دارای کودکان دچار درخودماندگی به مشاورین و درمانگران خانواده پیشنهاد می گردد در کار با مادران و پدران آن ها به نقش ویژگی های شخصیتی توجه داشته باشند
۹.

اثربخشی آموزش روان شناسی وحدت مدار بر سلامت روانی مادران کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی وحدت مدار کلایزی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۰۵
روان شناسی وحدت مدار رویکرد نوینی در حوزۀ علوم روان شناختی کشور و استوار بر فلسفۀ وحدت وجود، اصول روان شناختی همگرا با این دیدگاه فلسفی و ارزش های ایرانی- اسلامی است. بررسی کیفی اثربخشی مداخلات رویکرد روان شناسی وحدت مدار در گسترش مدل درمانی آن سودمند است، ازاین رو پژوهش با هدف تحلیل دیدگاه مادران کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی دربارۀ اثربخشی آموزش روان شناسی وحدت مدار به انجام رسیده است. نمونۀ در دسترسی از مادران تهرانی دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی عضو مرکز آموزشی- درمانی کودکان اُتیستیک به آرا در هشت جلسۀ آموزش روان ش ناسی وحدت مدار شرکت کردند. پس از به پایان رساندن جلسه ها دیدگ اه آن ها به دگرگونی های برآمده از حضورشان در جلسه ها از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته ای که به دست متخصصین روان شناسی بالینی طراحی و راستی آزمایی شده بود ثبت شد. تحلیل درون مایه مصاحبه ها با روش کیفی پدیدارشناسی توصیفی کُلایزی ( Colaizzi ) انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشانگر اثربخشی قابل توجه آموزش روان شناسی وحدت مدار بر سلامت روانی مادران کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی بود؛ تحول ارزش های انسان دوستانه، افزایش بهزیستی روانی، بردباری، هم دلی، تحقق خویش و حضور وحدت یافته متأثر از شرکت آن ها در جلسه های آموزش روان شناسی وحدت مدار بوده است.
۱۰.

اثربخشی درمان تعامل والد- کودک بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان دچار درخودماندگی با کنش وری بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی درمان تعاملی خودکارآمدی کنشوری بالا کودکان والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۴۳۳
هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر احتمالی درمان تعامل والد-کودک بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان درخودمانده با کنشوری بالا بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح تک آزمودنی و نمونه گیری به شیوه در دسترس بود. پنج زوج مادر-کودک از «مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک» انتخاب شدند و حدود 17 هفته «درمان تعامل والد- کودک» آیبرگ (1999) را دریافت کردند. مادران «مقیاس خودکارآمدی والدگری در مداخله زودهنگام» گیموند، ویلکاکس و لاموری (2008) را در خط پایه، بین دو مرحله درمان، یک هفته پس از درمان و دو مرحله پیگیری تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش خودکارآمدی والدگری چهار مادر به میزان کم تا متوسط (از 49/0 تا 50 درصد) و کاهش 49/5 درصدی اندازه اثر در نفر پنجم بود. با این همه، میزان رضایت مادران از درمان بسیار بالا بین 80 تا 88 درصد بود. آیبرگ « درمان تعامل والد-کودک » انتخاب شدند و حدود 17 هفته « توانبخشی اختلالات اتیستیک گیموند، « مقیاس خودکارآمدی والدگری در مداخله زودهنگام » 1999 ) را دریافت کردند. مادران )ویلکاکس و لاموری ( 2008 ) را در خط پایه، بین دو مرحله درمان، یک هفته پس از درمان و دو مرحله نتیجه گیری: درمان تعامل والد-کودک اجمالاً باعث بهبود ضعیف تا متوسط خودکارآمدی والدگری مادران کودکان دچار درخودماندگی با کنشوری بالا میشود. با توجه به تأثیرگذاری محدود این درمان بر خودکارآمدی والدگری، لازم است در آینده به برنامه های آموزش والدین با جهت گیری اولیه در این زمینه و بررسی آثار چنین مداخله هایی در گروه مادران کودکان دچار اختلالهای طیف درخودماندگی توجه بیشتری شود.
۱۱.

پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم: طراحی و بررسی ویژگیهای روانسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرسشنامه تحلیل عاملی درخودماندگی روان سنجی نشانگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۰۵
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی ابزاری بومی برای سنجش نشانگان گستره درخودماندگی و تعیین ویژگیهای روان سنجی آن بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات آزمونسازی و همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاههای شهید بهشتی و تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 382 نفر از آنها و نیز 32 نفر از والدین کودکان درخودمانده مراجعهکننده به درمانگاههای توانبخشی درخودماندگی طراحی و همزمان آزمو نهای « پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم » . شهر تهران انتخاب شد ذهنخوانی از طریق صدا و تصاویر چشم اجرا شد. تحلیل عاملی اکتشافی، روایی هم زمان با آزمون های ذهنخوانی، روایی افتراقی بین والدین کودکان درخودمانده و همتایان عادی آنها و افتراق دو جنس محاسبه، و برای تعیین پایایی درونی گویهها از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها: تحلیل عاملی هفت عاملِ مهارتهای زبانی، ارتباطی، اجتماعی، علایق گسترده، کلنگری، همدلی و درک تلویحی را ارائه نمود. همبستگی بین پرسشنامه و آزمونهای ذهنخوانی معنیدار بود. والدین کودکان درخودمانده نسبت به همتایان دارای کودک طبیعی، و مردان در مقایسه با زنان نمرههای بالاتری کسب کردند. آلفای 0 بود. نتیجهگیری: پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم برای ارزیابی نشانگان / کرونباخ پرسشنامه 718 گستره درخودماندگی مناسب و پایایی آزمون نیز مطلوب است و نیز قابلیت افتراق والدین کودکان درخودمانده را از افراد عادی و افتراق دو جنس از یکدیگر را دارد.
۱۲.

مؤلفه های موثر در درمان کودکان دچار درخودماندگی از منظر والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی درمان عامل والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۷۸
هدف: هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر در درمان درخودماندگی از منظر والدین بود. روش: روش مطالعه از نوع کیفی و جامعه آماری، والدین 150 کودک دچار درخودماندگی دو مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک-تهران اتیسم و به آرا در سنین دو تا هشت سال در زمان اجرای پژوهش بود. نمونه گیری به صورت در دسترس تا جایی ادامه یافت که داده جدیدی اضافه نشود و به اشباع برسد و اشباع مورد نظر با انتخاب 30 والد (28 مادر و 2 پدر) اتفاق افتاد. برای گردآوری اطلاعات از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و داده ها با شیوه تحلیل محتوا تحلیل شد. یافته ها: پس از تحلیل، یازده عامل به دست آمد که به ترتیب شامل والد-کودک، محیط خانواده، عامل های ثابت، ویژگی شخصیتی، ژنتیک، درمان، ویژگی کودک، دانش خانواده درباره درخودماندگی، والد-والد، آسیب شناسی روانی و عوامل فراخانواده بود . نتیجه گیری: از میان عامل های مطرح شده، عامل های ثابت، و همچنین ویژگی های کودک و درمان، قابل دستکاری در برنامه های درمانی والد محور نیستند و باید به عنوان متغیرهای همتاسازی گروه های مقایسه در نظر گرفته شوند. سایر عامل ها در طراحی برنامه های خانواده محور باید مد نظر قرار گیرد
۱۳.

اثربخشی مداخله روانشناسی وحدت مدار بر تنیدگی و رابطه مادر- کودک مادران کودکان اُتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنیدگی درخودماندگی رابطه مادر کودک روانشناسی وحدت مدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۳
این پژوهش اثر شرکت در جلسه های آموزش مفاهیم روان شناسی وحدت مدار بر تنیدگی و رابطه مادر- کودک مادران کودکان اُتیستیک را بررسی می کند. روش: روش نیمه آزمایشی و طرح پیش-آزمون- پس آزمون با گروه گواه در این پژوهش بکار بسته شد. جامعه آماری پژوهش، 35 نفر از مادران تهرانی دارای کودکان اُتیستیک مراجعه کننده به مرکز آموزشی- توانبخشی کودکان اُتیستیک (به آرا) در سال 1393 بوده است. از میان این نمونه در دسترس، 16 نفر داوطلب به عنوان نمونه تحقیق در پژوهش، در دو گروه آزمایش وگواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش در هشت جلسه مداخله روانشناسی وحدت مدار شرکت نموده و هشت جلسه تمرین در منزل را تجربه کردند و اعضای گروه گواه در لیست انتظار برای مداخلات آتی قرار گرفتند. پرسشنامه تنیدگی ادراک شده (PSS)، کوهن، کامارک و مرملستین (1983)، و مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک(MCRE) ، راس (1961) ابزارهای این پژوهش بود، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون غیرپارامتریک یومن ویتنی استفاده شد. ...
۱۴.

اثربخشی روش یکپارچگی حسی در کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی یکپارچگی حسی رفتارهای کلیشه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۵۹۴
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روش یکپارچگی حسی بر کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان درخودمانده بود. 20 کودک درخودمانده با دامنه سنی 8 سال و دو ماه الی 14 سال از مرکز کودکان درخودمانده اردیبهشت اصفهان با روش نمونه برداری هدفمند، انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش، 11 جلسه درمانگری یکپارچگی حسی را دریافت کردند. طرح پژوهش تحقیق از نوع شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تجدیدنظرشده رفتارهای تکراری (بودفیش و دیگران، 2000) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند روش یکپارچگی حسی، رفتارهای کلیشه ای، وسواسی، آیینی، یکنواختی، محدود و خودآزاری کودکان درخودمانده را کاهش می دهد. با توجه به یافته های مذکور پیشنهاد می شود اثربخشی روش یکپارچگی حسی برای درمان ناتوانی های دیگر این کودکان مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: درخودماندگی، یکپارچگی حسی، رفتارهای کلیشه ای
۱۵.

تحول هیجانی کودکان درخودمانده بر اساس مدل تحولی تفاوت های فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول هیجانی مدل تحولی مبتنی بر تفاوت های فردی درخودماندگی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۳۱۷
این پژوهش به منظور شناخت تحول هیجانی کودکان مبتلا به طیف درخودماندگی بر اساس مدل تحولی مبتنی بر تفاوت های فردی انجام شد. بدین منظور 30 کودک مبتلا به طیف درخودماندگی از سه مرکز درخودماندگی به شیوه نمونه برداری غیرتصادفی و 30 کودک عادی به شیوه تصادفی در تهران انتخاب شدند و در نهایت برای مقایسه تحول هیجانی دو گروه، به مادران آن ها پرسشنامه تحول هیجانی کارکردی (گرین اسپن، 2001) داده شد. والدین دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، سنی و تحصیلات همتا شدند. یافته ها نشان داد تحول هیجانی کودکان عادی و درخودمانده در سنین پایین تر (5/3 -0 سالگی) در هر شش مرحله تحول هیجانی یعنی خودنظم جویی و علاقه به دنیا، صمیمیت، ارتباط دو جانبه، ارتباط پیچیده، باورهای هیجانی، تفکر هیجانی و منطقی تفاوت معنادار با یکدیگر دارد، اما در سن کنونی، در چهار مرحله اول تحول هیجانی تفاوت معنادار بین دو گروه مشاهده نشد، فقط در مهارت های پنجم و ششم، کودکان عادی تحول هیجانی بالاتری از کودکان مبتلا به درخودماندگی داشتند. پایین تر بودن تحول هیجانی در کودکان مبتلا به درخودماندگی در مراحل پنجم و ششم، ممکن است به دلیل نارسایی پردازش حسی، زبانی و بینایی درخودمانده ها باشد.
۱۶.

مقایسه موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان مبتلا به کم توانی ذهنی، درخودماندگی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان کم توان ذهنی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۲۶۵
نتایج مطالعات مختلف حاکی از آن است که کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی و طیف درخودماندگی در رویارویی با موقعیت های اجتماعی مختلف، مشکلات عمده ای را تجربه می کنند، با این حال تفاوت های ظریف بین این کودکان با همسالان بهنجار در واکنش به شرایط اجتماعی مختلف کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان مبتلا به کم توانی ذهنی، درخودماندگی و بهنجار انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ای است که طی آن 149 نفر دانش آموز مبتلا به کم توانی ذهنی و درخودماندگی شهرستان رشت به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همچنین 100 نفر دانش آموز با هوش متوسط به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طبقه بندی موقعیت های اجتماعی مشکل ساز (داج، 1990) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه ها از نظر موقعیت های اجتماعی مشکل ساز تفاوت معناداری دارند (001/0 p< )؛ بدین معنا که کودکان مبتلا به درخودماندگی و کم توانی ذهنی در موقعیت های ورود به گروه همسالان، پاسخ به تحریک شدن، پاسخ به شکست، پاسخ به موفقیت، انتظارات اجتماعی، و همچنین انتظارات معلم به صورت معناداری دارای مشکلات بیشتری از کودکان بهنجار هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر کودکان بهنجار، کم توان ذهنی و درخودمانده واکنش های متفاوتی در موقعیت های اجتماعی مختلف از خود نشان می دهند که می تواند در برنامه ریزی های جامع و منظم برای این کودکان مورد توجه قرار گیرد.
۱۷.

واکاوی عوامل مؤثر بر سازگاری والدین دارای کودک مبتلا به درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی سازگاری مطالعه داده - بنیاد والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمینه: اگرچه توجه به نیازهای روانی و اجتماعی خانواده های دارای فرزند مبتلا به درخودماندگی به عنوان یکی از اهداف مراکز سلامت است و برخی مطالعات طی مصاحبه های ساختارمند با مادران دارای فرزند درخودمانده ابعاد سازگاری آن ها را شناسایی کرده اند، با این حال مطالعه ای که به صورت عمیق به شناسایی مؤلفه های سازگاری زوجین با فرزند درخودمانده بپردازند وجود ندارد. هدف: هدف مطالعه حاضر واکاوی و شناسایی الگوهای مختلف سازگاری زوجین دارای کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی بود. روش: روش مطالعه حاضر کیفی بر اساس رویکرد داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق استفاده شد و بر اساس فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، کدهای استخراج شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه زوجین دارای کودک درخودمانده در شهر تهران بودند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس سطح اشباع نظری، تعداد 15 نفر از این زوجین به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، 6 مقوله محوری نقش دین / معنویت با مقوله های اصلی (باورها و آموزه های دینی و اعتقاد به مشیت الهی)، ویژگی های شخصیتی با مقوله های اصلی (توانمندی های روانشناختی، پذیرش بنیادین، معنای زندگی)، افزایش دانش و آگاهی با مقوله های اصلی (نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی در آگاه سازی والدین، دریافت آموزش و یادگیری، توانبخشی و درمان کودک)، فشار اجتماعی با مقوله های اصلی (فشار قانون و الزامات و محدودیت های اجتماعی) و ملاحظات سبک زندگی با مقوله های اصلی (ایجاد تغییر در نحوه زندگی متناسب با شرایط پیش آمده، گذر زمان) در فرآیند سازگاری والدین با کودکان اتیسم تأثیرگذارند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر، اطلاعات جدیدی در رابطه با عوامل تأثیرگذار در زمینه سازگاری والدین با کودکان مبتلا به درخودماندگی به دست می دهد که می تواند در مداخلات درمانی و فرآیند سازگاری و مواجه والدین با مشکلات مربوط به کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی مورد توجه قرار گیرد.
۱۸.

ویژگی منظر شفابخش از حیث بهره مندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی

کلیدواژه‌ها: کودکان اوتیسم درخودماندگی منظر شفابخش طراحی چند حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۹۷
کودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقه ای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگی های آن هاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیط های بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری به ویژه فضاهای سبز نقش آفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابل بحث و حائز اهمیت است که می تواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگی های این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارک های شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهره مندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقه بندی مصاحبه های صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان می توان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهره مندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد می تواند در صورت بهره مندی از فضایی قابل کنترل و رعایت مؤلفه های کالبدی نه تنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد.
۱۹.

تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و آزمون اثر آن بر رابطه مادر و کودک برای خانواده های دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی دست نامه راهنمای هنر درمانی مادرمحور هنر درمانی رابطه مادر و کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
اختلالات طیف درخودماندگی به عنوان یکی از وخیم ترین و پیچیده ترین اختلالات روان شناختی کودکان شناخته شده است که با مشکلاتی چون نقص کیفی در روابط اجتماعی، کلامی و رفتارها، حرکات تکراری، کلیشه ای و محدود همراه است. این مشکلات در روند ارتباط و تعاملات این کودکان با سایرین و اعضای خانواده به خصوص مادران آن ها اثر منفی و آسیب زایی دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و چگونگی اثربخشی آن بر رابطه مادر و کودک انجام گرفته است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کرده اند، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله به مقیاس  رابطه مادر و کودک پیانتا  (Pianta, 1992) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها نشان داد که دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور به طور معناداری رابطه مثبت مادر و کودک را در گروه آزمایش افزایش داده است؛ افزایش صمیمیت  (F=8.49,sig<0.001) کاهش تعارض (F=47.52,sig<0.001) و کاهش وابستگی (F=13.29,sig<0.001). به عبارت دیگر تعارض و وابستگی در رابطه مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی کاهش و نزدیکی افزایش یافته است. درنتیجه اثربخشی دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور مورد تائید است.