فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
روح زنده دکارت در دنیای مدرن: بررسی نسبت تجدد و مدرنیته با تفکر و فلسفه غرب
حوزههای تخصصی:
اگر چه عالم مدرن و متجدد در عصر حاضر به اوج بالندگی و گسترش خود رسیده است (که بعید نیست اوج آن نقطه شروع زوال آن باشد) اما نمی توان ذات و ماهیت این دنیای جدید را بیارتباط با سیر تاریخی اندیشه و تفکر در مغرب زمین دانست. عالمی با این ویژگیها و با این وسعت بعید است که به یکباره و دفعتا ایجاد شده باشد. میتوان تجلیات تفاوت ها در نوع نگاه به خدا و هستی و انسان را در تحولات اجتماعی و تمدنی مشاهده کرد. برای گفتگو پیرامون رابطه عالم مدرن با سیر تفکر مغرب زمین خدمت دکتر صانعی دره بیدی در دانشگاه شهید بهشتی(ره) رسیدیم. ایشان از سال ٦٤ تاکنون مدرس فلسفه غرب در دانشگاه شهید بهشتی هستند. اگرچه در این گفتگو بصورت اجمالی به متفکرانی همچون افلاطون، ارسطو، بیکن، دکارت، هیوم، لایب نیتس، و کانت اشاره میشود، اما بحث عمدتا بر محور تأثیرات تفکر دکارت بر جامعه غربی پیش میرود. البته که این امر بیوجه نمینماید، چرا که دکارت را پدر مدرنیته لقب داده اند.
نقدهای هیوم بر تقریر مبتنی بر تمثیل دلیل نظم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
تجربه گرایی هیوم و تأثیرآن برآموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل دو جنبه از تجربهگرایی هیوم یعنی اصالت حس و علیت انکاری، روشن شده است که پیامد پایبندی به این نظریه در عین تناقض درونی آن، حسن و قبح افعال و حقایق را صرفاً یک امر اعتباری و قراردادی جلوه خواهد داد و به طور طبیعی آنها را به نسبیت و بیثباتی خواهد کشاند. همچنین پیامد دیگر، انحصار معرفت در مشاهدات حسی نادیده و کنار گذاشتن خداباوری و دینمداری است. در پایان این جستار با توجه به خلط هیوم میان عادت و قانون علیت، نگاهی خواهد شد به حقیقت علیت در نگاه حکمای معاصر اسلامی.
سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه تعریفی از کنش سیاسی و سوژه سیاسی آن، برای سیاستی رهایی بخش، دغدغه بسیاری از اندیشمندان سیاسی بوده است. در این میان اندیشه چپ از این دغدغه بی بهره نمانده است، و حتا شاید بیش از بقیه نحله ها بدان پرداخته است. در این مقاله کوشیده ایم تا بر اندیشه برخی از چهره های شاخص چپ نو، به ویژه آلن بدیو و ژاک رانسیر، تأمل کنیم، متفکرانی که با تفاوت هایی از آرای ژاک لاکان تأثیر پذیرفته اند. در این مسیر تلاش آنها را در صورت-بندی تعریفی متفاوت، و بنابر ادعا، جهانشمول از کنش و کنش گر سیاسی دنبال کنیم. در این مقاله خواهیم دید که آیا این اندیشمندان در رسیدن به تعریفی نو، و بنابر تعریف، «رهایی بخش» از کنش و سوژه آن به توفیق رسیده اند و طرحی نو در اندیشه سیاسی درانداخته اند یا صرفاً با تکرار همان مضامین در هیئتی به ظاهر متفاوت، همان نسخه های کلاسیک را از نو تجویز کرده اند.
نقد حکم زیباشناختی کانت
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
حوزههای تخصصی:
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارائه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده؛ و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است؛ از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارائه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می-داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارائه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
برون شدن از نتایج مشکل آفرین رویکرد کانت به مسئله وجود در پرتو حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
دین انسانی یا انسان دینی
حوزههای تخصصی:
محوریترین مسأله در ادیان آسمانی رابطه انسان و خدا یا دین و انسان است. وجه غالب در جهانبینی دینی آن است که دین برای انسان آمده و آنچه خواسته شده «انسانِ دینی» است. سیطره نگرش انسان محوری در غرب برخی متفکران را بر آن داشت که «دینِ انسانی» را به جای «انسان دینی» مطرح کنند. دغدغه اصلی آنان این بود که اگر دین، انسانی نباشد و اقتضائات، امیال و گرایشهای آدمی را مد نظر قرار ندهد و فقط تعالیمی از بالا به قامت روح و اندیشه او پوشانده شود، از خود تهی و بیگانه خواهد شد و لذا بر وصف انسانی بودن دین تأکید کردند. مهمترین شاخصههای انسانی بودن یک حقیقت تکیه بر امیال اصیل انسانی از قبیل عقلانیت و حقیقتجویی، زیباییدوستی، نیکیطلبی، میل به جاودانگی و کرامت و شرافت است.
دین اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی، علاوه بر اینکه انسان را دینی خواسته است، انسانی هم هست. مقاله با تکیه بر دو محور، یکی فطرت و ابتنای اسلام بر آن و دیگری جامعیت و فراگیری همه جانبه اسلام، به اثبات این وصف متعالی میپردازد که دین انسانی یا انسان دینی منفصله مانعة الجمع نیست.
نگاهی به زبان عارفان از چشم اندازهای معرفت شناسی و زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزة فرهنگ و تمدّن اسلامی، به واسطة تعدّد و تنوع نظام ها و مکاتب شناختی، زبان های گوناگونی مجال ظهور یافته است. به نظر میرسد زبان عرفانی تفاوتی فاحش و ماهوی با زبان سایر حوزه های معرفتی دارد. آگاهی نسبت به این امر کم و بیش در آثار گذشتگان وجود داشته است، به صورتیکه آن را «زبان اهل راز» خوانده اند. اما امروزه توجه به رمز و رازهای این زبان براساس پیشرفت های معرفت بشری در شاخه های گوناگونی چون فلسفة زبان، زبان شناسی و... امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. محور عمدة این نوشتار وابستگی زبان به شرایط تجربی هر زندگی و نوع نگاه به هستی است که رنگ و بوی ویژة خود را به زبان میبخشد و زبان عالم و عابد و عارف را از هم جدا میسازد. تجربة جهان با حواس باطنی، گسستن از عقل و قوة نطق و اراده، برخورد عاطفی با هستی و زندگی در زمان حال، شاخصه های زیست عرفانی است که لاجرم نشانه شناسی زبان عرفانی، رابطة لفظ و معنا در زبان عرفانی و معنیشناسی زبان عرفانی را از لونی دیگر میسازد.
لزوم توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت
حوزههای تخصصی:
«عدالت» صفت نیکویی است که موصوفهای متعددی به آن تعلق می گیرند. این موصوفها به سه دسته ی کلی شخص انسانی، وضع اجتماعی و جامعه قابل تقسیم هستند. هر یک از این موصوفها دارای شرایط و ویژگیهای خاصی هستند که بر اساس آنها نمی توان هر تعریفی از عدالت را برای آنها به کار برد. هدف از نگارش این مقاله تبیین این مدعاست که توجه به موصوف عدالت در تعریف عدالت امری ابتدایی و ضروری است و توجه نکردن به این موضوع عدالت را در مقام تبیین، نظریه پردازی و اجرا با ابهامات زیادی مواجه خواهد کرد . برای این منظور نویسنده ابتدا با یک تقسیم بندی کلی به تشریح موصوفهای عدالت می پردازد و سپس با بیان برخی از مهمترین تعریفهای عدالت سعی می کند که با ذکر مثالهایی امکان تعلق یا عدم امکان تعلق هر تعریف را به موصوفهای مختلف بررسی کند..
شاه آرمانی در ایران باستان و شهر زیبای افلاطون مطالعه موردی: کوروش کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه اخلاق و عدالت آموزشی با پرهیز از فریبکاری علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اخلاق در تحصیل علم و دانش از دیرباز محور توجه بوده، به ترتیبی که می توان گفت در کنار پشتکار و تلاش، رعایت اصول اخلاقی و انسانی نیز از ضروریات مطرح در علم و تحصیل هستند. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اخلاق و عدالت آموزشی با تعهد و فریبکاری علمی در دانشجویان است.روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای شهر اصفهان بودند که از بین آنها 396 نفر به شیوه نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده که همگی ساخته خود پژوهشگر بودند، شامل پرسشنامه اخلاق تحصیلی (با 8 سوال)، پرسشنامه عدالت آموزشی (شامل دو خرده مقیاس عدالت و بی عدالتی با 28 سوال) و دو پرسشنامه تعهد و فریبکاری تحصیلی هر یک با 8 سوال بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین اخلاق تحصیلی با عدالت آموزشی رابطه مثبت، اما با بی عدالتی آموزشی و فریبکاری رابطه منفی معنادار وجود دارد. عدالت آموزشی نیز با فریبکاری، رابطه منفی و معنادار دارد. شواهد حاصل از تحلیل رگرسیون واسطه ای نشان داد که اخلاق تحصیلی، واسطه رابطه بین بی عدالتی آموزشی با فریبکاری است.نتیجه گیری: شواهد حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در حضور اخلاق تحصیلی، تاثیر بی عدالتی آموزشی بر فریبکاری در دانشجویان تضعیف می شود. این نقش تضعیف کننده اخلاق تحصیلی بر فریبکاری از زمره موضوعاتی است که باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد.
بداهت همه تصورات، نظریه ای قابل دفاع(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امکان فراگیری دانش از مسائل بسیار مهم معرفت شناسی است، از این رو همواره به عنوان موضوعی مهم، برای عالمان و اندیشمندان مطرح بوده است. اگر چه مسئله امکانِ فراگیری دانش از سوی اندیشمندان مسلمان، هرگز با انکار کلی روبه رو نشده است، اما گروهی از آنان در پاره ای از دانش ها، بر محال بودن یادگیری پای فشرده و آشکارا به تبیین آن پرداخته اند. آنچه پیش رو است، گذر دفاع گونه ای است از نظریه ای که بر اساس آن، امکان یادگیری در تصورات با تردید روبه رو شده است. نظریه بالا از آنِِِِِِِِِ فخر رازی، امام المشککین است. وی بر آن است که تصورات، امکان اکتساب ندارند؛ از این رو تمام تصورات را بدیهی می شمارد. نظریه فخررازی در میان اندیشمندانِ پس از خود، پذیرفته نشده و مورد طرد و انکار قرار گرفته است. مقاله پیش رو با تأیید این نظریه و رد ایرادهای وارد بر آن، با ارائه دلایل و نشانه های دیگر و با در نظر گرفتن پیامد یا پیامدهای چنین نظری در اثبات ناممکن بودن اکتساب تصورات کوشیده است.