فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۲۱ تا ۹٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
35 - 42
حوزههای تخصصی:
شمس قیس رازی با اثر گرانقدر خویش، <em>المعجم فی معاییر اشعار العجم</em>، از بزرگ ترین منتقدان و ادبای ایرانی بعد از حمله خانمان سوز مغول است. او در این اثر دیدگاه های انتقادی خود را در زمینه وزن، قافیه، الفاظ و واژگان در شعر و تناسب و هماهنگی ارکان شعر بیان کرده است. در این مقاله، دیدگاه های او را درباره این عناصر زیبایی شناسانه شعر، آورده و درباره اهمیّت هر کدام از این عناصر از دیدگاه او در شعر بحث شده است. همچنین، آنچه او از این لحاظ درباره برخی از شاعران هم عصر خود و دیگر شاعران اظهار کرده در این مقال گنجانده شده است. شمس قیس در اثر خود تلاش کرده است تا پویندگان راه شعر و شاعری را با شیوه های صحیح کاربرد وزن و قافیه در شعر، آشنا و معیار و ملاک ثابتی برای تأثیرگذاری و زیبایی بیشتر شعر ارائه کند. این معیار و ملاک از دیدگاه او جز هماهنگی وزن با موسیقی و محتوای شعر نیست. دیدگاه او به سبب شناخت عمیقی که از علم عروض و وزن و قافیه در شعر فارسی داشته حایز اهمیت است. از همین رو، اثر او برای شناخت عروض سنّتی و نقد شعر در زمره مفیدترین آثار قرار دارد.
La traversée de Montherlant dans l’univers de Khayyâm ou le croisement de deux visions du monde différentes?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans <em>De Sa'di à Aragon</em>, ouvrage consacré à étudier l’influence de la poésie persane sur la littérature française, en insistant sur l’admiration de Henri de Montherlant pour Khayyâm et en mettant en clarté quelques thèmes communs dans l’œuvre de ces deux écrivains, Hadidi parle du cheminement du romancier français sur les traces du poète persan. Lisant cet aperçu, une question nous vient à l’esprit: étant donné que ces écrivains appartiennent à deux contextes sociaux absolument différents, pouvons-nous les intégrer dans une même famille intellectuelle? Dans cet article, après avoir exprimé les <em>Quatrains</em> de Khayyâm et quelques romans de Montherlant, nous cherchons à mener une étude comparative pour voir si ces deux auteurs, abordant les thèmes de l’angoisse existentielle de l’homme et la quête du plaisir, convergent vers les mêmes points. Ensuite, nous nous penchons sur leur situation sociale et les discours contre ou pour lesquels ils prennent position, pour observer que les points de convergence reconnus informent d’une parenté remarquable entre ces deux écrivains.
از البرز تا قاف: بررسی تطبیقی دو رشته کوه اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"البرز" و "قاف" دو رشته کوه اسطوره ای در باور جمعی اقوام ایرانی و عربی است که در روایت های اسطوره ای به سه طریق به کار رفته اند: گاه مستقل از یکدیگر، گاه به صورت این همانی (یکسان پنداری) و در برخی موارد هم یکی را نتیجه دیگری پنداشته اند. البرز اساطیری ریشه در ایران باستان دارد و با مسائل دینی زرتشتی درآمیخته است و قاف، اسطوره ای مربوط به دوره اسلامی است و صبغه عربی آن غالب است. با توجّه به ویژگی های مشابه و مشترکی که این کوه ها با یکدیگر دارند و در برخی منابع دوره اسلامی نیز بعضاً به جای یکدیگر به کار رفته اند، نوشتار حاضر در واقع، تحقیقی است انتقادی پیرامون ساختارها و کارکردهای این دو رشته کوه اساطیری. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آیا اسطوره قاف در دوره اسلامی، دگردیسی همان البرز اساطیری ایرانی است؟ یا اینکه هر کدام از این کوه ها هویّت و ساختار اسطوره ای مستقلّ و متفاوتی دارند؟ فرضیه ما این است که اسطوره قاف در منابع دوره اسلامی، طرح و الگویی از اسطوره ایرانی البرز باشد. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی ویژگی های مشترک این رشته کوه های اساطیری است تا از این رهگذر، همانندی های موجود و علّت یکسان پنداری آن ها مشخص شود.
الصور الشعریه ومصادرها فی غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
90 - 85
حوزههای تخصصی:
تمیّزت الصور الشعریه بألوان ومظاهر شتى فی ظلّ العصور الأدبیه المختلفه. وتلک الصور الشعریه التی تتجلى فی الأشعار ما هی إلا ولیده سببین رئیسین: 1- المجتمع والظروف السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه السائده آنذاک. 2- أفکار الشاعر ومخیّلته. أما الصور الشعریه فی أشعار بیدل فإنها ذات أفق خیالی واسع. وعلى ما یبدو إن الشاعر کان یمزج بین التجربتین الحسیه والخیالیه معاً حیث یعجز القارئ عن الحصول على المعنى المقصود والدلاله الموحیه والصریحه لتلک الصوره، ما یمکن القول إن الجانب المعرفی والثقافی لدى القارئ هو ما یعینه فی إدراک المفاهیم الشعریه. تناول البحث دراسه منشأ الصور الشعریه ونوعیتها فی شعر بیدل دهلوی، معتمداً على مصادر المکتبات، متوصلاً إلى أن الصوره الشعریه التی تکوّنت لدى الشاعر تختلف عن صور الشعر الکلاسیکی الفارسی من حیث المبدأ والمنشأ، ذلک لأن مبدأ الصور الشعریه فی الأشعار الکلاسیکیه مستوحى من عناصر وأشیاء محسوسه قریبه من الفهم والإدراک، بینما الصور الشعریه التی تجلّت فی شعر بیدل نشأت من خلال الأفکار الفلسفیه والصوفیه التی تتجسد فی لغه خاصه بها. وهذه اللغه تعرف ب "لغه الرؤیا" وهی لغه تتسم بالتعقید والغموض وفی النهایه تسبب تضییقا فی تحدید الصوره المعینه للمعنى المقصود.
بازخوانی آیین سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) (بر مبنای تحلیل نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی و اثری از «حسین زنده رودی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین داستان های سوگ در اساطیر ایران، سوگ سیاوش و آیین های همراه آن است. سرگذشت سیاوش در بسیاری از متون کهن ایرانی آمده و بخش مهمی از شاهنامه را نیز به خود اختصاص داده است. رد پای بسیاری از آیین های کهن در سوگ سیاوش قابل تشخیص است. مطالعه حاضر سعی دارد با بررسی آیین سوگ سیاوش و مقایسه آن با روایت تعزیه امام حسین(ع)، به این نکته بپردازد که چگونه و چرا در تفکر اسطوره ای ایرانی، شخصیتی زمینی به موجودی آسمانی و مثالی تبدیل می شود و این امر در آیین سوگ او و توسط سوگواران و اعمال آنها تکرار و بازتولید می شود. در کمبود منابع تاریخی مکتوب درباره فرهنگ و هنر ایران، یکی از مهم ترین شیوه ها در بازخوانی اسطوره و آیین، بهره گرفتن از منابع تصویری است. بدین منظور در مقاله حاضر ضمن بهره گیری از شاهنامه و متون تاریخی دیگر، از نگاره های سوگ به دست آمده از آسیای مرکزی و مقایسه آن با نقاشی ای از «حسین زنده رودی» استفاده شده است. مسئله اصلی این پژوهش پی گیری تداوم اسطوره سیاوش و نماد ها و نشانه های آیینی آن در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و چرایی این تداوم و همسانی نشانه های آیینی در دو مراسم مختلف است. بدین منظور به بازشناسی شباهت های موجود در آیین سوگواری امام حسین(ع) و سوگ سیاوش در اثر زنده رودی با نگاهی به نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که زنده رودی در اثرش در به تصویر کشیدن همة صحنه های سوگواری امام حسین(ع)، اگر چه در ظاهر گویی شهادت امام حسین(ع) را نشان می دهد، اما به واقع به بازنمایی الگو و نمونه ای ازلی، یعنی مرگ و شهادت و تکرار آیین ها و مراسم همراه آن در روزگاری تاریخی می پردازد. بعلاوه شباهت های زیادی از جمله رنگ سیاه، اسب سیاه، شیون و گریه بر پیکر قهرمان شهید و ... میان سوگ سیاوش و عزاداری امام حسین (ع) وجود دارد. برای رسیدن به این نتایج با استفاده از منابع مکتوب و تصویری و البته اولویت دادن بر نوعی خوانش تصویری- شمایل شناسه به مطالعه این امر پرداخته شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است.
خوابنامه به مثابه یک ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی نمایشنامه افول نوشته اکبر رادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد تصحیح کتاب کلیات نظام قاری (به تصحیح رحیم طاهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود بن امیر احمد نظام قاری از نقیضه سرایان دورة تیموری است. قاری به تقلید از دیوان اطعمهکتابی به نظم و نثر فراهم آورد که مبنای آن البسه بود. دربارة قاری اطلاع بسیاری در دست نیست. اصلی ترین منبع برای شناخت قاری کتاب اوست؛ از این رو گام نخست در شناخت او فراهم آوردن متنی تصحیح شده از این اثر است. تصحیح این کتاب با دشواری هایی روبروست؛ نبودن نسخه ای تصحیح شده از آن و واژه ها و ترکیب های پیچیده و ناآشنا از این جمله است. نخستین بار میرزا حبیب و سپس رحیم طاهر کتاب قاری را تصحیح کردند. تصحیح میرزا حبیب افزون بر امتیاز مقدم بودن، با وجود دشواری های کار تصحیح در روزگار او، تصحیح دقیقی است. متن تصحیح شدة طاهر نویافته هایی دارد که بر ارزش این تصحیح می افزاید؛ اما نادرستی و خطاهایی نیز در آن وجود دارد. در این مقاله برخی از این خطاها برپایة تحلیل های درون متنی و شگردهای فن تصحیح و نیز منابع برون متنی تصحیح می شود. نویسندة این جستار برخی از دشواری های متن را با تحلیل های درون متنی گشوده است و برپایة آن به یافته هایی دربارة قاری، زندگی و جایگاه ادبی او در روزگار خود، اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و تازه های زبانی در آن عصر دست یافت؛ نگارنده همچنین برخی از ممدوحان قاری و اعلام انسانی و جغرافیایی را برپایة منابع برون متنی و استفاده از فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، عربی و ترکی، منابع حدیثی و نیز جست وجو در تذکره ها، سفرنامه ها، منابع تاریخی، متون جغرافیایی شناسایی کرد. افزون بر این، شماری از اصطلاحات ناشناختة حوزة البسه (بَتّ، بُرُنجُک، صوف مربّع، صوف قُبرُسی، داریه، فرّاء، قَرساق، کلاه شلغمی و مُشَرَّف) با کمک این منابع به طور گسترده شرح شد. آشنایی با این اعلام و اصطلاحات، برخی از ابهامات متن و دشواری های آن را از بین برد.
بررسی الگوی نجات در روایتی تعلیمی از اسرارنامه بر اساس نظریه تقابل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی سرشار از حکایت های واقعی یا ساختگی است که شاعران و نویسندگان برای بیان مفاهیم اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و... از آن سود جسته اند. اسرارنامه عطار نیشابوری از جمله آثاری است که در آن، روایت های تمثیلی در انتقال اندیشه های تعلیمی شاعر اهمیت ویژه ای دارند. تمثیل ها علاوه بر کاربرد تعلیمی و سرگرم کنندگی، ایجاد التذاذ ادبی در مخاطب و...، ابزاری برای تبلیغ گفتمان عرفانی نیز به شمار می آیند. بنابراین در گفتمان عرفانی، حکایت پردازی وسیله ای است برای تولید معنا به شکلی تلویحی و ضمنی. الگوی دوبنی شیوه متداول قصه های کهن برای بیان مقصود است و نظام تقابل های زبانی از مهم ترین عوامل شکل گیری معنا در حکایت های دوقطبی است که قصه پرداز با قرار دادن کنشگرهای روایت در جایگاه تقابلی با همدیگر، به تولید معنا می پردازد. ساختار برخی حکایت ها در اسرار نامه از روبه روی هم قرار گرفتن نفس و جان شکل می گیرد. حکایت «آن روباه که در چاه افتاده بود...» یکی از تمثیل های جذاب در بیان رهایی از عالم ظلمانی یا غلبه بر نفس است. این نوشتار با استفاده از روشتوصیفی تحلیلی بر اساس نظریه تقابل ها به تفسیر نشانه ها در حکایت مذکور می پردازد. بهره گیری از تقابل های دوتایی در مطالعه متون مختلف نشان می دهد که چگونه واژه ها و عبارت های معمولی می توانند به گونه ای به کار روند که نوع خاصی از تفکر و رفتار را تعلیم دهند یا تثبیت کنند. عطار با استفاده از تمثیل، گستره سخن را افزایش می دهد و می کوشد در مخاطبان خود، شناخت و باور پدید آورد یا حداقل آن ها را متقاعد سازد که از خطرات نفس بپرهیزند.
دقوقی در مثنوی و بلیک در ازدواج بهشت و جهنم (دو مکاشفه با توجه به محتوای حکیمانه و نظریه گادامر و الیوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محم د م ولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پن داره م انا ) (Memorable Fancy در کت اب ه م چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گیورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسایل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
پاره ها و نکته ها
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
151-160
حوزههای تخصصی:
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجله «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنی و اخلاقی نقد، ضروری است.
تأملی در متن دیوان ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه عبارات استعاری مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس می-پردازد. تحلیل عبارات استعاری حیوانات، بر اساس چهارچوب لیکاف و جانسون انجام شده است. بر اساس این دیدگاه شناختی، استعاره فقط به یک آرایه ی ادبی به عنوان یکی از صور کلام اطلاق نمی شود، بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی بشر محسوب شده تا جایی که استعاره های مفهومی یکی از راه های اساسی در درک افراد از مفاهیم در نظر گرفته می شود. مقاله حاضر در پی یافتن تفاوت هایی است که در به کار گیری استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در مورد نیروی خودی و نیروی دشمن وجود دارد. مسئله دیگری که پیش روی این تحقیق است، بررسی فرهنگی هر یک از این عبارات استعاری می باشد. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. داده های این مقاله از 30 کتاب برگزیده جشنواره دفاع مقدس با قالب داستان گرفته شده است. نتایج و یافته های این تحلیل نشان می-دهد که حوزه حیوانات به عنوان حوزه مبدأ، یکی از پرکاربردترین حوزه های استعاری می -باشد و بیشترین تعداد اسامی حیواناتی که بالاترین درجه ی توهین و حیوانیت را به همراه دارند، برای اشاره به نیروی دشمن استفاده شده است. اما برای اشاره به نیروهای خودی از تعداد کمی از اسامی حیوانات استفاده شده و این اسامی دارای بار معنایی مثبت می باشند.
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
نقش روش های ارتباطی و ساختار محور در کتاب چهارم مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی
حوزههای تخصصی:
روش ارائه محتوا نقش مهمی را در موفقیت نظام آموزشی ایفا می کند. معمولا به دست آوردن نتیجه مطلوب در کمترین زمان و با بهینه ترین هزینه و با بهترین روش، سه شاخصه منطقی آموزشگاه های زبان برای آموزش زبان است. استفاده از روش های آموزشی پیشرفته در دنیا یکی از نکات مهمی است که هر روند آموزشی را می تواند در زمان و کیفیت سرعت ببخشد؛ البته لازمه این امر تدوین متون و محتواهای آموزشی متناسب با ساختار اجرایی این روش هاست. در این مقاله بر آنیم که روش آموزشی کتاب چهارم مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی جامعه المصطفی(ص) قم و تطبیق آن با روش های قدیمی و جدید را بررسی کنیم. بررسی ها نشان می دهد که محتوای روش تدریس این کتاب از جهت اصول روشی، با شیوه های پیشرفته آموزشی که رویکردی ارتباطی دارند هم خوانی نداشته و بیشتر براساس اصول و فنون روش های قدیمی تر مانند دستور ترجمه نگاشته و تدریس می شود. در تدریس براساس این روش، درصدی از نتیجه به تقویت مهارت خواندن می انجامد و پیشرفت خاصی در مهارتهای سه گانه دیگر دیده نمی شود. البته تقویت در سه مهارت دیگر بیشتر به وسیله حضور زبان آموز در محیط و همچنین تمرین روزانه در کلاس های شفاهی صورت می گیرد، ولی به هر حال این جبران کاستی به وسیله محتوایی غیر از کتاب آموزشی صورت می پذیرد و نقص کتاب آموزشی را جبران نمی کند.
بررسی نسبت عقل با عشق در غزل های عطّار، بر اساس نظریه استعاره شناختی و نگاشت «عشق به مثابه سفر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
185 - 217
حوزههای تخصصی:
رابطه عقل با عشق در مباحث عرفانی، از دیرباز مورد توجّه عارفان و پژوهشگران عرفان بوده است. این رابطه را می توان حاصل اوج گیری مقابله تفکّر عرفانی با تفکّر فلسفی، طرد فلسفه مشّاء و نفی تکیه بر عقل در درک حقیقت در قرن پنجم دانست که در شعر عرفانی در قالب استعاره های مختلف و به دو صورت تقابل و تداوم مطرح شده است. در برخی موارد عقل به عنوان رهزن و حریفِ همیشه سر برافراشته، در مقابل عشق تصویر شده و در برخی دیگر عقل به عنوان راهبر در مسیر پرخطر عشق تا رسیدن به حقیقت مطرح است. نظریه معاصر استعاره مفهومی به جنبه های معرفت شناختی کاربرد استعاره نظر دارد؛ تحلیل استعاره های مربوط به عشق و عقل براساس این نظریه می تواند جنبه های معرفتی اندیشه عطّار را درباره نسبت این دو مؤلّفه پرتکرار در غزل های او را روشن کند. عطّار نیشابوری عشق را تجربه سفر در مسیری به سوی معشوق در نظر گرفته و در طیّ این مسیر به مراحل و منازلی قائل است که عقل یکی از آنهاست. از این منظر، عقل به خودی خود تقابلی با مفهوم عشق ندارد و طیّ این مسیر بدون درک این منزل و گذر از آن ناممکن است. بررسی استعاره های کلان عقل و عشق در غزل های عطّار، دسته بندی مضمونی آنها و محور قرار دادن نگاشت مفهومی «عشق، به مثابه سفر» از منظر شناختی بیانگر آن است که در نگاه عطّار عقل و عشق متباین نیستند بلکه در امتداد دیگر قرار دارند.
بررسی تطبیقی شکرگزاری در قرآن کریم و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
205 - 213
حوزههای تخصصی:
مباحث بین رشته ای مثل قرآن و ادبیات باید به عنوان یکی از فعالیت های قرآن پژوهی و راهی برای نشر فرهنگ اسلامی، مورد توجه قرار گیرد. شکرگزاری یکی از فضائل اخلاقی است و در هر دو فرهنگ اسلامی و فارسی، انسان به شکر خداوند بسیار سفارش شده است. به طوری که در قرآن، این فضیلت اخلاقی در کنار صفاتی چون مطیع اوامر الهی بودن آمده و سعدی نیز در بوستان خود بابی مستقل را به شکر بر عافیت اختصاص داده است که دلیلی بر اهمیت این مقوله در فرهنگ اسلامی و ادب فارسی می باشد. در این مقاله فضیلت شکرگزاری به عنوان پلی ارتباطی بین فرهنگ اسلامی و ادب فارسی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سعدی با تأسی به قرآن، پیوندی ظریف و محکم بین این دو فرهنگ برقرار کرده است که منجر به اعتلای ادب این مرز و بوم شده است.
تطبیق مفهوم نمادین باران در دو شعر از شاکر السیاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
57 - 78
حوزههای تخصصی:
باران در اشعار شاملو و سیاب سمبلی اجتماعی است. باران در این اشعار دربردارنده مفاهیمی مانند غم و شادی، امید و ناامیدی است. بکارگیری اسطوره تموز در شعر «المطر»(باران) سیاب و زبان عامیانه در منظومه «بارون» شاملو ، اشتراک مضامین اجتماعی این دو شاعر بیانی واضح و روشن را برای شاعر و مخاطب تصویرسازی می کند. این پژوهش بر اساس روش کتابخانه ای نگارش یافته است. با بررسی اشعار «بارون» و «مرغ باران» شاملو و «انشوده المطر» سیاب به الگوهای یکسان تأثیرگذار در شعر دو شاعر دسترسی می یابیم و به تبیین اختلاف دیدگاه های ارزشی و بخشی از جهان بینی دو شاعر نسبت به نماد باران آگاهی کسب کنیم. سطح نظری تحقیق که شامل متغیر علّی و سطح عملیاتی که متغیر معلولی است را مشخص کرده و با بررسی اشعار دو شاعر بسامد واژه باران را استخراج کرده ایم. در انتها مفاهیم نمادین، شباهت ها و تفاوت ها را مشخص نموده ایم. این پژوهش کوششی است تطبیقی در نحوه بازیابی دیدگاه بدر شاکر سیاب و احمد شاملو در بیان مفاهیم نمادین باران.