فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۲۱ تا ۹٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمثیل در تشریح مفاهیم ثقیل برای مخاطبان عام نقشی اساسی دارد. از این رو، در متون دینی و اخلاقی که عموم مردم را خطاب قرار می دهند، منعکس شده است. در مقاله حاضر، با بهره مندی از روش توصیفی و تکنیک تحلیل محتوا، تمثیل های به کاررفته در اندرزنامه های پهلوی، بر اساس محتوا دسته بندی و نقش آن در بازنمایی اهمیت خودسازی در رشد معنوی آدمی بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مؤلفان اندرزنامه ها با استفاده از تمثیل، موفق به ساده کردن مفاهیم پیچیده و غامض معرفتی، عینیت بخشی به مسائل انتزاعیِ شناختی، انتقاد از پیش الگوهای رفتاری و فکری، ارائه و بازتعریف مدل های جایگزین سبک زندگی و تسهیل در فرآیند ارتباط مخاطب با نویسنده و متن تولیدی شده اند. همچنین، مشخص شد که بر اساس محتوا، تمثیل ها به انواع: «اخلاقی و تعلیمی»، «دینی» و «حکمی و فلسفی» تقسیم می شوند. اجزاء تمثیلی در این متون نیز، غالباً غیرانسانی (شامل عناصر طبیعت، اجرام آسمانی و موجودات خیالی) هستند.
کتاب شناسی حافظ در سال 1396
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های معنایی «رند» در آثار شاعران عارف (سنایی، عطار،سعدی، خواجوی کرمانی، حافظ)
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
99 - 115
حوزههای تخصصی:
«رند» از جمله واژه های است که در ادبیات عرفانی کاربرد زیادی دارد؛ تاکنون شعرا و نویسندگان زیادی در این زمینه تفحص کرده اند. این واژه ، در میان شاعرانِ عارف به گونه متفاوتی به کار رفته است. گاهی به صورت منفی و بعضاً به شکل مثبت از آن استفاده شده است. رند به معنی ، عاشق پیشه ، مخالف زهد و زاهد و نام وننگ ، سرخوردگی و نفرت از نام و ننگ ، زیرک ، بی قید و بند و لاابالی در میان اشعار شاعران به کار رفته است. هدف از این جستار نشان دادن کاربردِ «رند» در میان شاعران بزرگی چون «سنایی» ،«عطار» ،« خاوجوی کرمانی» و « سعدی» و « حافظ » و بررسی دگرگونیِ مفهومِ رند در ادبیاتِ عرفانی است. طبق بررسی در این مقاله واژه رند در دوره دوم در متون فارسی بار مثبتی به خود می گیرد و شخصیتی مثل انسان کامل، با صفاتی چون عاشقی ، دردنوشی و وارستگی به خود می گیرد در «گلستان» و «بوستان» سعدی رند چهره منفی دارداما در غزلیات چهره عاشقانه دارد.عطار رند را مفلس و باده نوش می داند . در دوره سوم رند مفهوم منفی دارد. پس از حافظ رند، به فرصت طلب، حقه باز و فریبکار اطلاق می شد.این جستار سیر دگرگونی «رند » را از دیدگاه برخی از شاعران عارف مورد بررسی قرار می دهد.
طبقه بندی اوزان شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119-134
حوزههای تخصصی:
وزن شعر فارسی از نوع وزن های کمی- هجایی است که تنها با تکیه بر این خاصیت، بیش از 400 وزن 1 مطبوع خلق کرده است. دسته بندی «اوزان شعر فارسی» از مقوله هایی است که هنوز به صورت کامل از قوانین دست وپاگیر سنتی رهایی نیافته است. عروض جدید با کسانی چون خانلری، فرزاد و الول ساتن گام هایی در این زمینه برداشت؛ اما اشتباهات زیاد در کار هرکدام از این افراد و نداشتن قواعدی روشن و علمی نتوانست عروض سنتی را یکسره به دور افکند. پس از سال ها، اخیراً ابوالحسن نجفی توانسته است نتایج تحقیقات چندساله خود را، که بعضاً به صورت مقاله هم درآمده است، در قالب روشی برای طبقه بندی وزن شعر فارسی تبیین کند؛ که البته بی نقص هم نبوده است. این پژوهش برآن است تا با بهره گیری از ایده نجفی، ضمن رفع نواقص کار ایشان، برای سایر اوزان باقاعده (که از نظر نجفی نامطبوع شناخته شده است) نیز روشی را بیان کند.
تحلیل گفتمان انتقادی کیهان بچه ها در مواجهه با پدیده اجتماعی و سیاسی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش نشریه های کودکان و نوجوانان در ایران به دوران مشروطه باز می گردد. این نشریه ها از راه اشنا کردن مخاطبان با چگونگی زندگی و اموزش کودکان در کشورهای پیشرفته غربی ، نگاه سنجشی به زندگی خود و دیگران را در کودکان تقویت می کرد. بخش بزرگی از ادبیات داستانی این نشریات از منابع خارجی گزینش و ترجمه می شد و پرکتیس های گفتمانی ان ها از جمله کیهان بچه ها در ارتباط با ساختارهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و بویژه منا سبات قدرت و سلطه شکل می گرفت و با تغییر این مناسبات تغیر شکل می داد . براین بنیاد این پژوهش در نظر دارد با تحلیل انتقادی متن مجله کیهان بچه های منتشر شده در بازه زمانی 5 سال قبل پدیده اجتماعی و سیاسی انقلاب اسلامی و 5 سال بعد ان به عنوان یک پرکتیس گفتمانی در ساحتی سنجشی نسبت به چگونگی تولید این اثر ،چگونگی مصرف ان ، چیستی نظم گفتمانی حاکم بر اثر و چگونگی فعال شدن گفتمان ها به شکل متن به جهت دستیابی به تفسیر خاص و تقویت ان در دو برهه زمانی یاد شده و ابعاد تاثیرپذیری و یا شاید تاثیرگذاری این اثر در رخداد اجتماعی و سیاسی انقلاب در سطح جامعه و گفتمان های حاکم در ان ، بصیرتی به دست اورد.
بلاغت وصل و فصل در آیات قرآن از منظر تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
علم معانی یکی از شاخه های علوم بلاغی است و به عنوان یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح کلام خدا به شمار می رود. فصل و وصل از مهم ترین بخش های علم معانی و از مباحث عمده ی علم بلاغت است که تأثیر بسزایی در بیان معنا و مفهوم آیات قرآن دارد. علامه طباطبایی از مفسران بزرگ معاصر، در تفسیر گرانسنگ المیزان به بلاغت جملات نیز توجه داشته است؛ تأثیر ارتباط جملات یا عدم ارتباط آنها در معنای کلام در بخش وصل و فصل از موارد مورد توجه علامه طباطبایی بوده است. از این منظر، تفسیر المیزان معانی و اغراض ویژه ای از کلام الهی را دربردارد که با توجه به این اغراض، جایگاه علم معانی در باب فصل و وصل تبیین می گردد. این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی نگاه علامه طباطبایی را به وصل و فصل در قرآن و تأثیر آن در معنا و مفهوم آیات بررسی می کند. علامه طباطبایی علاوه بر اشاره به برخی جایگاه های مواضع وصل و فصل، با نگاهی نو در مواردی از جمله؛ مقام تعدید و شمارش، تأکید بر تغایر مفهوم دو جمله، امر ناگهانی و غیر منتظره، فصل در آیات را بیان نموده و تحلیل معنایی کرده است.
بررسی الگوهای روایت در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی فرمانروای ملک سخن است، چراکه علاوه بر گلستان و بوستان در غزلسرایی نیز جزء سرآمدان شعر فارسی است. آشنایی سعدی با حکایت پردازی سبب شده است که بعضی از غزل های او رنگی روایی به خود بگیرند. این مقاله بر آن است که ساختار غزل های روایی سعدی را مورد بررسی قرار دهد و الگوهای روایتگری او را نشان دهد. این پژوهش - که با رویکرد روایت شناسانه اجرا شده است- نشان می دهد که الگوهای غزلیات روایی سعدی شامل توصیف، حکایت و خطاب است که الگوی خطاب به معشوق و تک گویی بیرونی، نسبت به گفت وگو با غیر بیشترین کاربرد را دارد. وصف الحال، توصیف یار و وصف خوشی وصل و غم هجران نیز در غزل های او از جایگاه ویژه ای برخوردارند. سعدی در برخی دیگر از غزلیات خود با زاویه دید سوم شخص به بیان رویداد یا حادثه ای می پردازد که البته این حوادث نیز حول محور عشق و عاشقی می چرخد. برخی از عناصر روایی غزل های سعدی مانند شخصیت پردازی و درونمایه نیز در مقایسه با عناصری همچون صحنه پردازی (مکان و زمان) جلوه بیشتری دارند. این پژوهش همچنین بیانگر آن است که توجه سعدی به روایتگری موجب انسجام بخشی غزل های او در محور عمودی شده و گاه به نمایشی کردن غزل ها کمک کرده است.
پی شیران گرفتن و ران گوران خوردن (جست وجویی در پیشینه و کاربرد یکی از مثل های کهن ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«پی شیران گرفتن و ران گوران خوردن» از مثل های بسیار کهن ایرانی است که در منابع اولیه امثال و حکم عربی هم صورت هایی از آن آمده و اتفاقاً مفهوم آن با عبارتی از قرآن کریم نیز قابل تطبیق است. این مثل امروزه چندان کاربردی ندارد؛ اما در گذشته در بسیاری از متون، به تناسب موضوع و در زمینه های مختلف به کار رفته است. ما با جست وجو انواع کاربرد آن را در متون فارسی قرن چهارم بدین سو شناسایی کرده ایم. مثل دیگری با عناصر «شیر» و «ران گور» در متون فارسی یافته ایم که معنی و مفهوم آن با معنی و مفهوم این مثل تفاوت دارد. در بخش دیگر مقاله، مثلی با محوریت «کلاغ» معرفی کرده ایم که مفهوم آن در تقابل با این مثل است.
بررسی طرح شناختی افسانه های عامیانه آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع مختلف ادبیات فولکلوریک، افسانه های آذربایجان به این دلیل که جزء کهن ترین این داستان ها و از دید مضمون جزء پرمحتواترین داستان ها است، در جهان جایگاه ویژه ای دارند. وسعت اطلاعات، تنوع موضوعات و قدمت تاریخی ارایه شده در این داستان ها، آذربایجان را به عنوان یکی از مهم ترین کانون های آفرینش و تأثیرگذار قصه های عامیانه در جهان معرفی کرده است. بررسی طرح شناختی افسانه های آذربایجان کمک قابل توجهی است جهت پی بردن به اعتقادات، باورها، آداب و رسوم مردم آذربایجان. اعتقادات و باورهایی که سرشار از اتفاقات جادویی شگفت انگیز هستند، که با دخالت موجوداتی نظیر دیو و پریزاد و... رخ می دهد. بنابراین شایان ذکر است که قصه های عامیانه در ادبیات فولکلوریک مردم آذربایجان با همه ی گوناگونی و تنوع ظاهری دارای جنبه های مشترک و یکسانی هستند. این مقاله برآن است که پیرنگ سی افسانه ی آذربایجان را مورد مطالعه قراردهد و به بررسی وتحلیل وضعیت های آغازین، میانه و پایانی قصه های عامیانه ی آذربایجان بپردازد، که در پی آن، این نتایج حاصل گردیدکه، در قصه های عامیانه ی آذربایجان اساس آفرینش بر ارایه ی پیام های اخلاقی بنا نهاده شده است. درون مایه ی این افسانه ها، بیشتر در راه آموزش اخلاق و عشق به زندگی است و آنچه پیرنگ این قصه ها را قوت می بخشد شگفت آوری آن ها در جذب مخاطبانشان است.
بررسی استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه عبارات استعاری مبتنی بر نام حیوانات در ادبیات دفاع مقدس می-پردازد. تحلیل عبارات استعاری حیوانات، بر اساس چهارچوب لیکاف و جانسون انجام شده است. بر اساس این دیدگاه شناختی، استعاره فقط به یک آرایه ی ادبی به عنوان یکی از صور کلام اطلاق نمی شود، بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی بشر محسوب شده تا جایی که استعاره های مفهومی یکی از راه های اساسی در درک افراد از مفاهیم در نظر گرفته می شود. مقاله حاضر در پی یافتن تفاوت هایی است که در به کار گیری استعاره های مبتنی بر نام حیوانات در مورد نیروی خودی و نیروی دشمن وجود دارد. مسئله دیگری که پیش روی این تحقیق است، بررسی فرهنگی هر یک از این عبارات استعاری می باشد. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. داده های این مقاله از 30 کتاب برگزیده جشنواره دفاع مقدس با قالب داستان گرفته شده است. نتایج و یافته های این تحلیل نشان می-دهد که حوزه حیوانات به عنوان حوزه مبدأ، یکی از پرکاربردترین حوزه های استعاری می -باشد و بیشترین تعداد اسامی حیواناتی که بالاترین درجه ی توهین و حیوانیت را به همراه دارند، برای اشاره به نیروی دشمن استفاده شده است. اما برای اشاره به نیروهای خودی از تعداد کمی از اسامی حیوانات استفاده شده و این اسامی دارای بار معنایی مثبت می باشند.
عناصر داستانی خاطره نوشته های دفاع مقدس با تأکیدبر اثر دختر شینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
214-191
حوزههای تخصصی:
خاطره نویسی ژانری است که در طول تاریخ ادب فارسی نسبت به قصه و داستان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران و توجه یکباره بسیاری از رزمندگان به ثبت خاطرات خود از دوران دفاع مقدس، این ژانر جانی تازه یافته است. حجم زیاد آثار چاپ شده در این ژانر اقتضا می کند تا پژوهشگران با موازین علمی به بررسی چیستی این نوع ادبی بپردازند. خاطره نوشته ماهیتی دوگانه دارد که بخشی از آن برگرفته از تاریخ و بخش دیگر آن مربوط به داستان است. هر خاطره نوشته با توجه به شگردهایی که در آن به کار رفته، به یکی از این دو ژانر گرایش دارد. یکی از ملاک هایی که می تواند گرایش داستانی خاطره نوشته ها را اثبات کند، تحلیل عناصر داستانی در آن است. این مقاله با بررسی عناصر مشترک میان خاطره نوشته و داستان، از جمله «پیرنگ»، «روایت»، «گفتگو» و «شخصیت» در اثر روایی دختر شینا ، شباهت این اثر با ژانر داستان را اثبات کرده است.
بررسی شگردهای خوانش انتقادی در کتاب های تصویری داستانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری قدرت افرینندگان اثار ادبی ویژه ی کودکان و نوجوانان با مخاطبان خود از یک سو و پذیرش ناگزیری اغشته بودن متن های کودکان و نوجوانان به ایدیولوژی ازسوی دیگر، منتقدان و نظریه پردازان ادبیات کودک را به این بحث کشانده است که باید خوانندگان کم سال را از حضور و چگونگی حضور ایدیولوژی در متن اگاه کرد تا خواننده به جای پذیرش یک سویه به خواننده ی کنشگر متن تبدیل شود و بدین وسیله، خود را از فشار ایدیولوژی کتاب برهاند. سخنان نودلمن (۲۰۰۰) پیرامون تاثیر فاصله گذاری بر مخاطب، مگیلیس (۲۰۰۹) در اهمیت و کارکرد چندصدایی، استیونز (۲۰۱۱) درباره ی نقش گفت وگومندی نمونه هایی از ادعای یادشده اند. ضمن تاکید بر نقش مابان و اموزگاران، می توان انتظار داشت که مؤلفان اثار، راه خوانش انتقادی را بر خواننده باز گذارند. برخی کتاب های تصویری داستانی که در دهه های اخیر در ایران منتشر شده است، نشان از توجه بعضی پدیداورندگان این اثار به چنین رویکردی دارد. مقاله ی حاضر، به دنبال کشف شگردهایی است که افرینندگان کتاب های تصویری داستانی ایران، جهت گسترش توانایی خوانش انتقادی خوانندگان کم سال خویش به کار می گیرند. این پژوهش از نوع کیفی، روش داده یابی اسنادی و روش داده کاوی، تحلیل محتوا به روش استقرایی است. تحلیل های این پژوهش نشان می دهد که هر دو نمونه ی پژوهش، در این مسیر گام برداشته اند؛ اما امکان خوانش انتقادی در ان ها به صورت کامل فراهم نیامده است.
بررسی فرایند فردیت در داستان کبوتر سفید کنار اینه از احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هایی که برای کودکان نوشته می شوند سرشار از نمادهایی است که اگر به خوبی رمزگشایی و تبیین شوند می توانند ما را در رسیدن به درکی متفاوت و گاه عمیق تر از داستان هدایت کند. از رویکردهایی که راه منتقد را برای بررسی لایه های ژرف تر اثر باز می گذارند می توان به نقد کهن الگویی یونگ اشاره کرد. یونگ با تبیین واژه های به کارفته در اثر به عنوان نمادهای ناخوداگاه جمعی انسان، به تحلیل و بررسی افرینش های ادبی می پردازد. در این پژوهش سعی شده است تا داستان کبوتر سفید کنار اینه از احمدرضا احمدی با رویکرد نقد کهن الگویی یونگ و در سه سطح موقعیت های کهن الگویی، نمادهای کهن الگویی و شخصیت های کهن الگویی بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که این داستان با دربرداشتن سه سطح فوق در پی رسیدن و رسانیدن کودک به فردیت است. به عبارت دیگر در این داستان کودک با اغاز و به پایان بردن سفری که بی شباهت به گذر از معصومیت و کسب تجربه و رسیدن به معصومیتی نظام مند نیست، فرایند فردیت خویش را کامل می کند و به وحدت خوداگاهی و ناخوداگاهی می رسد.
شیوه برخورد فردوسی با نظام اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی در روایت شاهنامه با یک مسیله مهم مواجه شده است؛ آن هم طرز تلقی عصر وی از اساطیر است. گویی عصری که فردوسی در آن می زیست یکی از شکوفاترین دوران خردورزی در ایران زمین محسوب می شود. با این تصور، شیوه مواجهه فردوسی با اساطیری که یکسره از بند قواعد خرد آزاد و رها هستند چگونه می توانست صورت گرفته باشد. بدیهی است که فردوسی در گرانیگاه دو دنیای متفاوت از هم واقع شده بود: دنیای بیرونی خردورز قرن چهارم و دنیای درونی خردگریز اساطیر. گره زدن این دو دنیا به یکدیگر کار سترگی است که می بایست در شاهنامه صورت پذیرفته باشد. این پژوهش به این مسیله می پردازد که شاهنامه چه امکانات و شیوه هایی را برای برخورد با نظام اساطیری به کار بسته است. به همین منظور پس از تفکیک اشکال متفاوت تفسیر اسطوره ها به تفسیر تمثیلی، تفسیر نام گرایانه، تفسیر اوهمریستی، و تفسیر فیزیکی با بررسی متن شاهنامه به صورت استقرای ناقص می کوشیم پاسخی درخور برای این پرسش فراهم آوریم.
دو مضمون از توصیف واقعی معشوق در غزل منزوی، بهبهانی و بهمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر غزل فارسی نشان می دهد که غزل بیش تر متکی بر خیال پردازی و مضمون آفرینی درباره عشق بوده و اغلب غزل سرایان به جای توصیف احوال و تجربیات عاشقانه، با تخیل و ممارست در شاعری، مضمون پردازی -کرده اند، اما در دوره معاصر، برخی ازغزل سرایان کمابیش به توصیف واقعی حالات عاشقانه خود پرداخته اند. سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی از جمله غزل سرایان نوگرای معاصر هستند که به نظر می آید مضامینی را در غزل خود جاری ساخته اند که رنگ و بویی از واقعیت عشق و زندگی دارد. در این تحقیق با بررسی دو مضمون "دست" و "صدا"، در غزل سه شاعر نام برده، با روش توصیفی و تحلیلی، روشن می گردد که غزل-سرای معاصر در پردازش مضمون عاشقانه به گونه ای کار کرده است که غزل عاشقانه را از اوج خیال پردازی، به سطح واقعیت های زندگی و نیازهای انسانی نزدیک ساخته است. بررسی غزل های سه شاعر معاصر نشان داد که دو مضمون "دست" و "صدا"، از اصلی ترین مضمون هایی است که نشان می دهد غزل سرایان سنتی پرداز معاصر بر آن شده اند ، در توصیف احوال عاشق و معشوق، به تدریج از کلیشه ها دور شوند و به بیان احساسات واقعی خود بپردازند. مضمون "دست" نشان دهندهء رابطه و نیاز عاطفی میان عاشق و معشوق و "صدا" نشان دهندهء همدلی و همفکری میان عاشق و معشوق است.
Marcel et Swann « Utilisent » les Femmes et « Pratiquent » le Monde(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Eric Landowski a distingué les deux formes possibles de la quête du bonheur correspondant à deux formes différentes du goût, à savoir, « le goût de plaisir », et « le goût de plaire ». Quant au « goût de plaisir » il faut distinguer deux conceptions du plaisir : la première fonde la jouissance du sujet sur le rapport unilatéral de la « possession » des éléments du monde et des gens, et la deuxième met l’accent sur la relation de réciprocité interactionnelle. En ce qui concerne la question du sens, qui n’est pour Landowski que la résultante ou le produit de l’interaction du sujet avec les éléments du monde et cela en en faisant « usage », il distingue deux formes d’interaction que l’une revoie à l’idée d’ « utilisation » et l’autre à celle de « pratique ». Le premier objectif de cet article est de montrer que l’idée d’ « utilisation » correspond à la première conception du plaisir et celle de « pratique » à la deuxième. Le deuxième objectif de l’article est de montrer que les deux conceptions du mot d’usage, l’ « utilisation », et la « pratique », l’une fondée sur le rapport unilatéral, fonctionnel et utilitaire du sujet avec le monde, et l’autre basée sur l’interaction esthésique et dynamique avec le monde, servent à différencier les styles de vie et la manière d’agir de Marcel et de Swann, les deux protagonistes de Proust, face aux femmes et aux éléments du monde qui les entourent.
تجلّی پایداری حضرت زینب (السّلام الله علیها) در ادبیات عاشورایی (مورد پژوهانه: ده جلد ادب الطّف)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ حماسه عاشورا، حضرت زینب (س) به عنوان سفیر افتخار آمیز کربلا با خطبه های آتشین و کوبنده در برابر دشمنان اسلام شناخته شده است. وصف پایداری حضرت زینب (س) از موضوعات مهمی است که در کانون توجه شاعران فراوانی قرار گرفته است. از جمله، برخی از شاعرانی هستند که در مجموعه ده جلدی کتاب «أدب الطّف» تألیف جواد شبر نام و اشعار عاشورایی آنها گرد آوری شده است. از این رو، مقاله حاضر با نگاه توصیفی- تحلیلی به بررسی اشعار شاعران نامبرده پرداخته و به این مهم ره یافته که شاعران مورد پژوهش، در خلال وصف ویژگی های حضرت زینب (س) همچون صبر و پایداری، عفّت و پاکدامنی و نیابت از امام حسین (ع) و صیانت از اسلام، به ترسیم حوادث و روی داده در کربلا، سوگواری بر شهدای کربلا، بزرگداشت مقام و منزلت ایشان، بیان شکنجه ها و آزار و اذیّت هایی که کودکان و زنان اهل بیت (علیهم السّلام) در دوران اسارت متحمل شدند و هتک حرمتی که به آنها شد،دادخواهی حضرت زینب (س) از جد بزرگوار (ص) و پدر گرامی شان امام علی (ع) و بیان تنهایی و نداشتن پناهگاه پس از برادر بزرگوارشاین (ع)، پرداخته اند.
نقطه و دایره در ادبیات عرفانی فارسی مطابق با مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
163 - 182
حوزههای تخصصی:
محیی الدین بن عربی با نگاه رمزی و استعاری خود به عناصر طبیعی و هندسی، زمینه ساز ظهور استعاره های وحدت وجودی در ادب فارسی شد. استعاره های دوگانه او که غالباً به ظهور کثرت از وحدت اشاره دارد، پس از وی به آثار شاعران و ادیبان عارف فارسی زبان راه یافت. نقطه و دایره یکی از این استعاره های دوگانه است که به تقابل و عینیت توأمان حق و خلق اشاره دارد. به این استعاره در آثار ابن عربی از وجوه گوناگون پرداخته می شود و ویژگی های متفاوتی از رابطه نقطه وحدت با دایره کثرت تبیین می گردد. گاه از ارتباط نقطه احدیت با نقاط محیط دایره ممکنات از طریق شعاع های اسماء الهی سخن می رود، زمانی به حلقوی بودن ساختار دایره و یکسان بودن ابتدا و انتهای آن در معنی قوس نزول و صعود اشاره می شود و گاهی ضمن کاربرد استعاره نقطه آتش گردان، تجدد امثال تبیین می گردد. این نوع نگاه، پس از ابن عربی درآثار ادیبان عارفی نظیر حمویه، عراقی، نسفی، شبستری، مغربی، نعمت الله ولی، داعی شیرازی و نیز شارحان فصوص الحکم گاه به همان شکل مستعمل و گاه همراه با وجوه شباهت جدید به کار رفته است. روش تحقیق، کتابخانه ای و برمبنای آثار شاعران و نویسندگان یادشده بوده است.
بازتاب فرهنگ و ادبیات دفاع مقدّس در شعر زنان استان خوزستان (با تکیه بر اشعار: پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 49
حوزههای تخصصی:
دفاع مقدّس و ادبیات آن، در نگاه شعرا تصویری روشن و گویا از رنج ها، آسیب ها و رشادت های مردم این مرز و بوم داشته است. خوزستان از دیرباز مهد تولّد شاعران بزرگی بوده است که جمعی از آنان به تبع پیشامد ها و تأثیرات جنگ درباره رشادت های رزمندگان، تحریک مردم برای حضور در جبهه ها، انعکاس احوال مردم آن دوران و درون مایه های دیگر مرتبط با جنگ اشعاری سروده اند. در این پژوهش، شعر سه نفر از شاعران زن خوزستان (پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری) در سه حوزه زبان، شکل و محتوا با محوریت دفاع مقدّس بررسی می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرّفی شعرای شاخص زن استان خوزستان، بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی آثار شعرای مورد بحث و بازتاب عاطفی و احساسی دفاع مقدّس در شعر آنان است. بر اساس نتایج این پژوهش، شعر پروانه نجاتی جولانگاه ایدئولوژی اوست. پایبندی سرسختانه او به ایدئولوژی و نزدیکی زبان شاعر به رخدادهای هشت سال دفاع مقدّس، تفسیر شعر او را بر مبنای واقعیتی که باز می نماید، پذیرفتنی می کند. انتخاب زبان ویژه، بیان کوبنده و تصویرپردازی موفق نجومی به شعر او در حوزه دفاع مقدّس هویت می بخشد. می توان گفت که مفاخری به لحاظ درون مایه شعری، ایستادگی در برابر هجوم دشمنان و حفظ استقلال کشور را از دستاوردهای ارزشمند دفاع مقدّس می داند.
مقایسه تطبیقی تصویر پردازی های حماسی در دیوان متنبی و عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
1 - 25
حوزههای تخصصی:
سعی این پژوهش بر آن است تا تصویرپردازی های حماسی دیوان متنبی و عنصری را در قصایدی که به صورت ویژه به شرح جنگ ها و لشکرکشی های سیف الدوله و محمود غزنوی، پرداخته است، مورد بررسی قرار دهد و با تجزیه و تحلیل موضوعات مشترک به کار رفته در تصویرهای حماسی دو شاعر و بررسی تأثیر صبغه اقلیمی بر خلق این تصویرها به این پرسش اساسی پاسخ-دهد که هر یک از این دو شاعر برای خلق تصویرهای حماسی از چه تکنیک هایی استفاده کرده اند وکاربرد این تکنیک ها در نهایت چه تأثیری بر سطحی یا عمیق بودن تصاویر گذاشته است؟ در این تحقیق قصایدی انتخاب شده است که اختصاصا به شرح جنگ های سیف الدوله و متنبی می پردازند و بعضی از آنها فهرستی از جنگ های این دو پادشاه هستند. شیوه ارائه مطالب در این تحقیق، تحلیلی است و پژوهش در پایان به این نتیجه دست می یابد که مشترکات زیادی در موضوعات و تکنیک های تصویر-پردازی حماسی دو شاعر دیده می شود. <br /> براساس این پژوهش عنصری با تأثیرپذیری از متنبی، در بیشتر موضوعاتی که متنبی تصویر پردازی کرده، نمونه هایی خوب از قصاید حماسی را به ادب فارسی تقدیم کرده است. اما شیوه عنصری در خلق تصاویر حماسی یعنی به کارگیری تکنیک هایی چون استفاده از اوزان مناسب حماسه، واژگان و ترکیبات حماسی، تشبیهات و استعاره هایی با مضامین حماسی و استفاده از قصاید مقتضب که به حماسی تر کردن فضای قصاید او کمک می کند، سبب می شود که بتوان ادعا کرد هرچندتصویر های متنبی از نظر تازگی، تنوع، پیچیدگی و پویایی، بر تصویر های عنصری برتری دارند، اما تصاویر عنصری از نظر به کار گیری مجموعه عناصر حماسی برای ایجاد لحن حماسی قصاید، در جایگاه بالاتری قرار دارند. همچنین نشان دادن سطحی بودن تصاویر حماسی دو شاعر و دور بودن از تراکم و تو در تویی تصاویر از آن گونه که منجر به پیچیدگی و دور خیالی شعر می شود، برآیند دیگر این پژوهش است.