فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۲۱ تا ۹٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
59-77
حوزههای تخصصی:
تطرق هذا البحث إلى سیمیائیة المکان فی روایة البئر لإبراهیم الکونی، وهو کاتب وروائی وصحفی ولد فی غدامس بلیبیا. اهتم فی کثیر من روایاته بالمکان ودلالاته النفسیة والاجتماعیة والسیاسیة، کما اهتم بالمکان فی روایاته خاصة البئر إذ عالج قضایا تتعلق بأبناء صحراء لیبیا الکبیرة عامة وقبیلته المسماة بالطوارق خاصة. تمت هذه المقالة فی محورین: المحور النظری والمحور التطبیقی وفقا للمنهج الوصفی والتحلیلی. فبدایة تطرق إلى تعریف السیمیائیة والمکان وتبیین أهمیتهما، ثم فی القسم التطبیقی قامت المقالة بدراسة المکان وکشف دلالاته الاجتماعیة والسیاسیة والنفسیة المختلفة حسب منهج بیرس السیمیائیة الذی ینطوی على: الرمز، والمؤشر، والأیقونة. وفی نهایة المطاف توصلت المقالة إلى النتائج التالیة: اضطلع المکان بدور مهم فی روایة البئر فلم یکن مجرد دیکور خشبی لکی تتمسرح علیه سائر عناصر الروایة السردیة، وإنما احتوى على معان نفسیة، واجتماعیة، وسیاسیة متعددة. انقسم المکان حسب تأثره من شخصیات الروایة إلى أنواع مختلفة، منها: المکان اللامحدود، والمکان الألیف، ومکان الاتصال، والمکان العالی، والمکان المشکلی، والمکان الذاکراتی، والمکان الحربی، والمکان الاجتماعی.
تحلیل طنزپردازی در حماسه های مضحک منظوم از منظر ناسازگاری ها (با تکیه بر موش و گربه، مزعفر و بغرا، صوف و کمخا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
77-100
حوزههای تخصصی:
طنز در متعالی ترین شکل خود، نوعی نقد جامعه شناسانه است و به موازات آن، ماهیت نقد، امکانات تازه ای را کشف می کند و به مفاهیم هیئت تازه می بخشد. حماسه های مضحک، از خلاقانه ترین اشکال طنز و حاصل تلفیق گفتمان های طنز و حماسه اند که در تاریک ترین دوره سیاسی ایران تولد یافته اند. مردمی که «جنگ» را در هجوم، قتل و غارت مغول و تیموری، به بدترین شکل تجربه کرده اند، روح عصیانگرشان آنان را برآن می دارد تا به هر شیوه ممکن، ماهیت نبرد را به چالش بکشند و چه قالبی مطمئن تر از طنز و شخصیت های مضحک؟ مهم ترین حماسه های مضحک منظوم ادبیات فارسی پیش از مشروط عبارت اند از: موش و گربه، مزعفر و بغرا و صوف و کمخا. این آثار، از لحاظ به کارگیری سازوکارهای حماسی بسیار غنی تر از حماسه های مضحک پس از مشروطه اند، تقابل دوگونه گفتمان در آن ها وضوح بیشتری دارد و از جهت ویژگی های اصلی این نوع ادبی، از اصالت ویژه ای برخوردارند و با بررسی آن ها می توان به اصلی ترین شگردهای تلفیق گفتمان های طنز و حماسه راه برد؛ زیربنای شکل گیری هر طنزی، عنصر «ناسازگاری» است و بهترین روش شناخت کیفیت آثار طنز، بررسی شگردهای ناسازگاری در آن هاست. مهم ترین عناصر طنزساز در این آثار، برآمده از ناسازگاری «گفتمانی» و «معنایی» ست. انتقاد در ناسازگاری گفتمانی، در دو کارکرد: نقد قدرت حاکمه و ارزش های اجتماعی در نوسان است و در این بخش، طنزپردازان به شرح نمادینی از اوضاع جامعه و بیان اصلی ترین نیازهای جامعه خود می پردازند و با ایجاد ناسازگاری معنایی با نقد ضد قهرمان و رذایل موجود در اجتماع، عوامل عدم پیشرفت جامعه را به مخاطب یادآور می شوند.
نگاهی تازه به جایگاه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینان او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
127-140
حوزههای تخصصی:
آغاز سرایش شعر فارسی و تعیین نخستین شاعر تاریخ ادبیات فارسی یکی از مهمترین مباحثی است که به دلیل وجود آرا و اقوال مختلف در هاله ای از ابهام باقی مانده است. مطابق با نظر برخی از پژوهشگران، یعقوب لیث صفاری به عنوان احیاگر شعر فارسی از زبان عربی بی بهره بوده است و جانشینان وی نیز راه او را در بی اعتنایی به زبان و ادب عربی پیموده اند. مقاله حاضر در نظر دارد با هدف تبیین جایگاه زبان و ادبیات عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینانش، بر اساس منابع کتابخانه ای با روش توصیفی- تحلیلی، دلایلی را بر عربی دانستن یعقوب و جانشینانش ذکر کند و به روشنگری درباره وضعیت زبان و ادبیات عربی در آن دوران بپردازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سلسله صفاریان؛ به ویژه در قرن چهارم هجری از شعر عربی رویگردان نبوده؛ بلکه دوست دار آن نیز بوده است و آنچه در مورد یعقوب لیث، مؤسس این سلسله، مبنی بر بی بهره بودن وی از زبان عربی و احیاگری شعر فارسی آمده، بی پایه و اساس و ریشه گرفته از کتاب تاریخ سیستان است.
حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابن عربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوسته ای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق ، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمی گذارد؟ آیا می توان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همه وجود ، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینه قلب و ذهنِ انسان نقش می بندد ؟ پژوهشگر کنجکاو می تواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشه هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسان گرایی (اومانیسم) را بازجوید . بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است ، مقصود اصلی این مقاله بوده است . از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابن عربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است . مبنای این تبیین ، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیه فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است . از جمع گفته های ابن عربی و شارحانش برمی آید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسان ها نگاه می کنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات می نگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند می بینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار می کند و موجب می شود که عشق و محبّتی را نسبت به همه هستی در خود بپروراند.
نقش عشق در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه مولانا(با تأکید بر مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
«مثنوی معنوی» مولوی ، متضمّن عمیق ترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده است. دو مبحث «عشق» و «فنا» از جمله آن مفاهیمی هستند که مولانا در «مثنوی» به آن ها پرداخته است. نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانه ای، با هدف بررسی دو مقوله «عشق» و «فنا» با تکیه بر دیدگاه مولانا در «مثنوی معنوی»، نخست به توصیف عشق و فنا، و سپس به تبیین و تحلیل این دو مقوله و یاری گریِ «عشق» به سالکِ عارف در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه عرفانی مولانا در «مثنوی معنوی» خواهد پرداخت.
توظیف عناصر السرد فی قصیده «الأطلال» لإبراهیم ناجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
27 - 50
حوزههای تخصصی:
اهتمّت الدراسات النقدیه الحدیثه بالسرد وما یرتبط به لما له من أهمیه کبیره فی دراسه النص الإبداعیه، فکأنّه الطریقه التی یختارها الروائی أو القاص لیقدّم الحدیث إلی المتلقی. السرد أداه من أدوات التعبیر الإنسانی وهو الطریقه التی یتخذها السارد فی الإخبار عن أحداث فی قصه ما، وهناک السرد فی المدوّنات الشعریه علی مرّ العصور ولذلک یمکن إعتبار الشعر أحد الفنون التی وظّفت السرد من خلال عملیه القص. قمنا فی دراستنا هذه بملائمه أهم عناصر السرد فی قصیده إبراهیم ناجی الطویله المعنونه ب «الأطلال» وهی المشهد(الزمان والمکان)، الشخصیه والخطه. نظم الشاعر هذه القصیده عقب الإنکسار فی الحبّ وعبّر فیها عن آلامه طیله ثبات الحبّ عنده. تهدف هذه المقاله ضمن الإستعانه بالمنهج الوصفی- التحلیلی أن تتوقف علی تمحیص البناء السردی فی هذه القصیده. أهمّ ما توصّلنا فی دراستنا هذه هو أنّ الشاعر إنقسم قصیدته إلی عده مقاطع بغیه التسهیل فی التعبیر عمّا یعانیه، کما تمثّل نمطا شعوریا فی التحدّث عن الأحداث الماضیه واعتمد فی بیان الأحداث علی الحوار الداخلی الذی یسمّی بالمونوج الدرامی وهو یتّصل بالعالم الباطنی للإنسان ویظهر بشکل إستفسارات داخلیه تثیر المعانی العمیقه، غیر أنّ للإسترجاع التمهیدی والإستباق دور هام فی القصیده لأجل التواصل مع القارئ أو لإنشاء التمهید أو التوطئه لأحداث لاحقه أو سابقه.
أبوالعلاء المعری بین أبیقور وشوبنهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
51 - 67
حوزههای تخصصی:
أبوالعلاء المعری شخصیه عبقریه فی تاریخ الأدب العربی الذی سلطت الضوء إلیه أفکار وأنظار کثیر من النقاد طول القرون. المعری یتعبد العقل وفی جدال دائم مع غریزته فتوجد صفات فی تفکیره وشخصیته التی تجعلنا أن نوازن بینه وبین بعض من الفلاسفه للثقافات الأخری. فأبیقور فیلسوف فی یونان القدیم الذی له مشابهات للمعری فی التفکیر والعیش. و شوبنهور فیلسوف ألمانی الذی کان یعیش فی القرنین 18 و19 من المیلاد وکان من رواد الفلسفات المعاصره. أیضاً له مشابهات کثیره بشاعرنا الفیلسوف المعری . فمن خصائصهم المشترکه الإعتماد علی العقل، وعدم الرغبه فی الزواج والنسل، وحبهم بالنسبه إلی الوحده والإنفراد والعزله عن المجتمع. فهذه الدراسه تهدف إلی تبیین مشابهات هذه الفلاسفه الثلاثه.
مفهوم شناسی تطبیقی حزن در آینه چکامه های احمد مطر و نصرالله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد مطر، از شاعران معاصر عراقی و نصرالله مردانی، شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است. این دو شاعر با توجه به شرایط خفقان آور و نابسامان جامعه، حزن و اندوه مردم را با بیان خویش به تصویر کشیده اند؛ مطر، با رعایت جانب ادب، توانسته حقایق تلخ روزگار خویش را آشکارتر سازد و برخلاف مردانی، شعر خود را تنها برای مبارزه با حکومت به کار گیرد و حس مخالفت مردم ضد اوضاع نابسامان را بیشتر برانگیزد. مردانی نیز توانسته با نوآوری های خود، افق های تازه ای را پیش روی شاعران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بگشاید و سروده های پایداری او مورد توجه همگان قرار گیرد. این پژوهش بر بنیان مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی و با تکیه بر دیوان های دو شاعر به بررسی و تحلیل اشعار حزن آلود آنان همت گماشته است. نگارندگان در این پژوهش بر آن بوده اند تا مفهوم حزن را در اشعار مطر و مردانی که تصویرگر چهره خونین و ویران میهن این دو شاعر در بحبوحه جنگ و هجوم متجاوزان است، مورد بررسی قرار دهند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که دو شاعر در توصیف حزن و اندوه ناشی از ستم دشمنان بیدادگر خویش توفیق یافته اند و به نیکی تصویر مظلومیت میهن خویش را در مقابل متجاوز پدیدار ساخته اند؛ نگارندگان در بخش پایانی جستار حاضر کوشیده اند تا مشابهت ها و تفاوت های اشعار حزن آلود دو شاعر را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
تحلیل گفتمان جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی پرداخته است. هدف از تحقیق کیفی حاضر دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های ترکی است. جامعه آماری این مطالعه ١٦٦ ضرب المثل ترکی با موضوعیت زن است که به شیوه هدفمند از کتاب های ترکی حکمت لی مثل لر (سرودلیر، ١٣٩٣) و برگزیده اصطلاحات و ضرب المثل های ترکی قشقایی (استوار، ١٣٩٢) جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهد که تقریباً تعداد بازنمایی های مثبت و منفی از زن در ضرب المثل های ترکی به یک میزان است؛ اما در بیشتر موارد تصویری که از زن ارایه می شود، تصویری خنثی و عاری از هرگونه ارزش گذاری است. تبعیض و نابرابری جنسیتی در ضرب المثل های ترکی به ندرت دیده می شود. قدرت نه تنها بین زن و مرد؛ بلکه بین زنان نیز براساس نقشی که در خانواده ایفا می کنند، تقسیم شده است.
بررسی طرح شناختی افسانه های عامیانه آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع مختلف ادبیات فولکلوریک، افسانه های آذربایجان به این دلیل که جزء کهن ترین این داستان ها و از دید مضمون جزء پرمحتواترین داستان ها است، در جهان جایگاه ویژه ای دارند. وسعت اطلاعات، تنوع موضوعات و قدمت تاریخی ارایه شده در این داستان ها، آذربایجان را به عنوان یکی از مهم ترین کانون های آفرینش و تأثیرگذار قصه های عامیانه در جهان معرفی کرده است. بررسی طرح شناختی افسانه های آذربایجان کمک قابل توجهی است جهت پی بردن به اعتقادات، باورها، آداب و رسوم مردم آذربایجان. اعتقادات و باورهایی که سرشار از اتفاقات جادویی شگفت انگیز هستند، که با دخالت موجوداتی نظیر دیو و پریزاد و... رخ می دهد. بنابراین شایان ذکر است که قصه های عامیانه در ادبیات فولکلوریک مردم آذربایجان با همه ی گوناگونی و تنوع ظاهری دارای جنبه های مشترک و یکسانی هستند. این مقاله برآن است که پیرنگ سی افسانه ی آذربایجان را مورد مطالعه قراردهد و به بررسی وتحلیل وضعیت های آغازین، میانه و پایانی قصه های عامیانه ی آذربایجان بپردازد، که در پی آن، این نتایج حاصل گردیدکه، در قصه های عامیانه ی آذربایجان اساس آفرینش بر ارایه ی پیام های اخلاقی بنا نهاده شده است. درون مایه ی این افسانه ها، بیشتر در راه آموزش اخلاق و عشق به زندگی است و آنچه پیرنگ این قصه ها را قوت می بخشد شگفت آوری آن ها در جذب مخاطبانشان است.
مبانی نظری عشق عرفانی در سوانح العشاق احمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مفاهیم مورد تأکید در عرفان اسلامی، مفهوم عشق است، به ویژه در جریان عرفان عاشقانه و جمال گرا. این جریان که از رویکردهای بسیار مهم در تصوف و عرفان اسلامی است، پیش از احمد غزالی هم وجود داشت اما غزالی کسی بود که به آن تشخص و رسمیت بخشید. با بررسی آثار احمد غزالی، به ویژه اولین کتاب فارسی مستقل در موضوع عشق، یعنی سوانح العشاق در می یابیم که جریان عرفان عاشقانه چه در بعد نظری و چه در بعد عملی و سلوکی، دارای اصول و ویژگی هایی است که کمتر بدان توجه شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به موضوع استخراج و تبیین مبانی نظری احمد غزالی در موضوع عشق عرفانی اختصاص دارد. دست آورد این کار، یازده اصل نظری مستخرج از آرای خواجه احمد غزالی است. با تبیین این اصول و ویژگی ها در آثار احمد غزالی و رویکردهای خاصی که این جریان داشته است، می توان دریافت که چگونه او توانسته است آن را به صورت یک جریان و ساحت مستقل و شکوفا رواج دهد. بازشناسی اصول نظری عرفان عاشقانه همچنین می تواند به ترسیم نظام فکری و نظری کاملاً متفاوتی برای صوفیانِ رسمیِ دارای سلسله در نظام های سنتیِ خانقاهی، در برابر عرفان نظری ابن عربی و شارحانش یاری نماید.
عیاری و شاطری، در سندی بسیار کُهَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نثرالدرّ نام کتاب مهمی است از ابوسعد منصوربن حسین آبی که در دهه آغازین سده پنجم هجری نوشته شده است. این کتاب، نوعی سفینه یا آنتولوژی است مشتمل بر هفت فصل در مورد مسائل مختلف که به کار همه صنوف، اعم از دبیران و خطیبان و شاعران و ندیمان و حتی و شاهان و رعایا می آید. فصلِ سوم کتاب، دوازده باب دارد که هر بابی به منزله گزیده ای است از سخنان و حکایات و نوادرِ مربوط به یکی از مشاهیر یا گروهی از طبقات ویژه. نویسنده در باب دوازدهم، از فصل سوم کتاب، به کلام شاطران (شُطّار) می پردازد. این بحث چون تا به حال مورد توجه کسی قرارنگرفته به عنوان یکی از اسناد مهم فتوت قبل از سده هفتم که متون عیاری و فتوت نامه ها زیاد می شود، حائز اهمیت است؛ ازاین رو ترجمه آن در ذیل این مقاله آورده می شود. در پایان هم بر اساس همین متن، ویژگی های عمده عیاران و عیاری که اساساً با رنگ و بوی ایرانی و با خلق و خوی متفاوت و عادت شکن بوده اند، به عنوان نتیجه فهرست شده است.
ادب دادوری در حکایت های منظوم و منثور ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
127 - 162
حوزههای تخصصی:
منصب قضاوت یکی از مناصب اجتماعی مهم، حساس و ارزنده است که بر عهده قاضی گذاشته شده و بزرگان دین و بلندپایگان عرصه ادبیات فارسی، شرایطی دقیق را برای آن قائل شده اند. در این مقاله کوشش شده است با بهره گیری از برخی متون ادبی همچون بوستان و گلستان سعدی، مثنوی معنوی مولوی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه سنایی، دیوان پروین اعتصامی، سیاست نامه ( سیرالملوک )، چهارمقاله ، روضه خلد ، لطایف الطوایف و نصیحه الملوک ، جایگاه قضاوت و موقعیت قاضیان و تأثیر آنان بر جامعه پیرامونشان مشخص و روشن گردد و تعریفی صحیح از یک قاضی ذی صلاح که متّصف به اوصافی چون امانتداری، پرهیز از هوای نفس و آراسته به زیورهای اخلاقی، دوری از رشوه ستانی و... است به مخاطبان ارائه دهد. روش کار در این پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس منابع کتابخانه ای بوده است؛ به گونه ای که در ابتدا متون مذکور خوانده شده، سپس حکایت های قضاوت استخراج گردیده و با توجه به قرابت موضوعی دسته بندی شده اند. بر اساس پژوهش به عمل آمده مشخص شده است به طور میانگین میزان 873/3درصد از حکایت های متون مورد بررسی، به آداب و اخلاق قاضیان پرداخته است. در این میان کتاب های سیاست نامه ، لطایف الطوایف و گلستان سعدی بخش بیشتری از حکایت های خود را به این موضوع اختصاص داده اند. همچنین 25/81درصد آموزه ها به اخلاق اجتماعی قاضیان و تنها 75/18درصد آن به اخلاق فردی آن ها پرداخته است؛ از این میان بوستان سعدی، دیوان پروین اعتصامی، چهارمقاله و نصیحه الملوک غزالی بیشترین سهم استفاده از اخلاق اجتماعی، و مثنوی معنوی و لطایف الطوایف بیشترین سهم استفاده از اخلاق فردی را دارند.
تحلیل و تفسیر داستان دزآشوب بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ علوی یکی از بزرگترین داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و گسترش آن در ادبیات معاصر نقش بسزایی دارد. او در داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه می پردازد و همین داستا ن ها ما را با جامعه ای که علوی در آن می زیسته، آشنا می کند. یکی از داستان های او دزآشوب نام دارد. در این پژوهش تلاش بر این است تا به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای جامعه شناسی محتوا این داستان مورد بررسی قرار گیرد. این جستار نشان می دهد که گرچه با تحول جامعه، دختران روستایی با رفتن به شهر قادر به ادامه درس خواندن هستند اما تفاوت بین امکانات جامعه شهری و روستایی و فرهنگ متفاوت این دو جامعه باعث می شود که بسیاری از دختران در فرهنگ جامعه شهری حل شوند و دیگر به روستای خود باز نگردند.
تحلیل جامعه شناختی رمان «سهم من» با تکیه بر نظریات «لوسین گلدمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «سهم من» اثر پرینوش صنیعی در زمره پرفروش ترین رمان های 14سال اخیر ایران است که در سال 82 توسط انتشارات روزبهان به چاپ رسید. این رمان با داستان پردازی زیبا علاوه بر نمایاندن شرایط و اوضاع اجتماعی دهه 40و پس از آن، به توصیف جایگاه زن در آن دوران می پردازد .در این مقاله سعی گردیده است به این مسئله پاسخ داده شود که چگونه عوامل سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی سبب نگارش این رمان شده است؟ با توجه به اینکه در جامعه شناسی ادبیات به جهت مفهوم نمودن پیوند های متن ادبی و جامعه، به بررسی رابطه اثر ادبی و ساختارهای سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی می پردازد .از این روی در مقاله حاضر تلاش گردیده است بر اساس نظریه «ساخت گرای تکوینی لوسین گلدمن»این اهداف روشن گردد که مفاهیم و موضوعات مربوط به پدیده های اجتماعی در رمان«سهم من» و تاثیر وقایع و اوضاع جامعه بر این رمان؛ همچنین جایگاه زن و نقش او در جامعه چگونه در این اثر ادبی نمود دارد. در این تحلیل،اثر در دو مرحله دریافت و تشریح که در مرحله دریافت بر اساس تحلیل شخصیت ها و در مرحله تشریح بر اساس تحلیل جامعه مورد بررسی قرار می گیرد.از آنجا که ساختار اجتماعی رمان نیز کاملا منطبق بر ساختار اجتماعی جامعه است،بسیاری از مولفه های این روش بر آن قابل انطباق است.
تحلیل و بررسی کنایه در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از مهمترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در میان مردم و از زندگی آنان پدید می آید و با زندگی پیوندی ناگسستنی دارد.کنایات میراثی گرانبها از بیان غیر مستقیم اندیشه است که از آغاز تا کنون سینه به سینه منتقل گشته است .از این روی کنایه،در افواه و نوشته های ادبی ملت ها،کاربردی فراوان دارد.شاعران نیز از دیرباز بدان توجه داشته و از آن استفاده کرده اند .به جرات می توان گفت شاعری نیست که در اثرش از این ابزار بیان غیر مستقیم،استفاده نکرده باشد. از آنجا که کنایه ،ساختی انعطاف پذیر در زبان فارسی است و در زیر لایه ی ظاهری و لفظی آن، زمینه ای فرهنگی قرار گرفته از این روی نقش اساسی در بیان غیر مستقیم مطالب ونظریات شاعر بر عهده دارد.این مقاله بر آن است تا با بررسی کنایه های منظومه ی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی نشان دهد که این شاعر پارسی گوی تا چه اندازه با به کارگیری کنایه ،زبان خود را از ابتذال و تکرار مصون داشته و تا چه میزان اندیشه های خود را در آن ریخته و از میان انواع کنایه ،به کدام نوع توجه خاصی داشته است.بررسی ها نشان داد که کاربرد کنایه های مردمی و زبانی در این منظومه،بیشتر از کنایات ابداعی است و هدف شاعر از آوردن کنایه،علاوه بر زیبایی و تاثیر بیشترکلام ،جلوگیری از ملال خواننده در شنیدن سخنان بی پرده و صریح با منطقی عادی است .
تحلیل و بررسی دلالت های ضمنی رمان تنگسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۵۵-۷۳
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی یکی از نظریه های خوانشِ متون ادبی است. این دانش به مطالعه نظام مندِ علل و عواملی می پردازد که در فرآیندِ تولید و تفسیر نشانه ها دخیل اند. یکی از مباحث مطرح شده در نشانه شناسی، دلالت ضمنی نشانه هاست که به بررسی معانی تلویحی و غیرمستقیم نشانه می پردازد. تنگسیر یکی از موفق ترین رمان های ادبیات معاصرِ ایران است. در این رمان بخش بزرگی از وقایع، شخصیت ها، کنش ها، صحنه ها و نام ها، علاوه بر معنای صریح و مستقیم خود، معانی ضمنی و غیرمستقیمی نیز دربردارند که با واکاوی آنها می توان به لایه های زیرین متن دست یافت و سویه های پنهان آن را آشکار کرد. در این نوشتار، کوشیده ایم به بررسی دلالت های ضمنی این رمان بپردازیم. برای این منظور، ابتدا نشانه شناسی و مبحث دلالت های ضمنی به اختصار معرفی شده و سپس دلالت های ضمنی رمان تنگسیر، در سه دسته دلالت های ضداستعماری، جامعه شناختی و اسطوره ای، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دلالت های ضمنی ضداستعماری این رمان، بیشتر به توطئه ها و دسیسه های استعمارگران انگلیسی در منطقه جنوبِ ایران اشاره می کند. دلالت های ضمنی جامعه شناختی رمان، جامعه ای را به تصویر می کشد که در آن فقر و فلاکت و ستمگری و ستم پذیری به اوج رسیده است و دلالت های ضمنی اسطوره ای رمان نیز رسم قربانی کردن گاو در آیین میترائیسم و کهن الگوی گذر از آب در اساطیر را تداعی می کند.
قرض گیریِ فعل «است» و گونه های آن در گویش عربی سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۲۳۱-۲۵۲
حوزههای تخصصی:
قرض گیری فرآیندی زبانی است که در زبان شناسیِ درزمانی بررسی می شود. در این فرآیند، زبان عناصری را از زبان دیگر قرض می گیرد. این فرآیند معمولاً در مناطقی رخ می دهد که دو زبان با یکدیگر برخورد می کنند و به مدت طولانی تماس دارند. یکی از مناطق ایران که چنین موقعیتی دارد، جنوب خراسان است. در این منطقه، عرب هایی زندگی می کنند که احتمالاً تاریخ مهاجرت آنها به قرون نخست اسلامی بازمی گردد. در این مقاله به بررسی فرآیند قرض گیری فعل «است» و گونه های آن در روستای عرب نشین سراب می پردازیم. فعل اسنادی فارسی به سه صورت est (با تحول آوایی، صرفی و معنایی)، hast (بدون تحول) و mest (به مثابه اسم فاعل) در این گویش کاربرد دارد. در گویش عربی سراب، فعل «است» و گونه های آن در سه وجه اخباری، التزامی و امری به کار می رود. کاربرد شناسه های عربی در ساختار فعلِ «است» در این گویش و ساخت فارسی آن تفاوت دارد.
بررسی مضامین خطبه سیاسی انوشروان و مقایسه آن با نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
71 - 91
حوزههای تخصصی:
یکی از خطبه هایی که در مطالعات ایران شناسی مورد غفلت قرار گرفته، خطبه ای سیاسی است که انوشروان در سال های پایانی حکومت خود، پس از استقرار صلح و آرامش، بیان کرده است. این خطبه، بخش های مختلفی دارد که محور اصلی آن، «مبارزه با هواهای نفسانی» یا «جهاد اکبر» است که در تعالیم اسلامی بسیار مورد توجّه قرار گرفته است. مصادیق هوای نفسانی که انوشروان آن ها را عامل تزلزل حکومت می داند، عبارت ند از: سخن چینی، حسادت، تفرقه، ظلم و ستم و برای اشاره به خطر نفس از تعابیری چون «أعدی عدوّکم»، «أکبر أعداکم» و «عدوّکم الباطن» یاد می کند. در مقابل اموری مانند رعیّت دوستی، وحدت و اتّحاد، توجّه به نیازمندان، احترام به همسایگان، دوستی و محبّت، پایبندی به عهد و پیمان و... را موجب استحکام حکومت ها می داند. هدف از پژوهش حاضر، معرّفی این خطبه و بررسی توصیفی - تحلیلی مضامین مشترک آن با نهج البلاغه است.
تلاقی اسطوره و تاریخ در قصه عامیانه حُسن آرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامیانه بخش مهمی از ادب عامه ایرانی را شامل می شوند. دقت نظر در این قبیل قصه ها صرف نظر از جنبه ادبی آن، دریچه ای به شناخت جهان پر رمز و راز فرهنگ مردم در گذشته های دوردست می گشاید. قصه «حُسن آرا» تک نسخه ای است از داستانی عامیانه که به احتمال فراوان در عصر صفویه فردی به نام محمد ریاض آن را نوشته است. این نسخه در گنجینه نسخ خطی دانشگاه لایپزیک نگهداری می شود. قصه «حُسن آرا» سرگذشت توانگرزاده ای به نام «حسن آرا» را روایت می کند که با چهار زن پیوند ازدواج می بندد. این چهار زن، نماد جنس زن در چهار دوره پیشاتاریخی و تاریخی ایران بزرگ به شمار می آیند. از این میان، دو زن دارای کارکرد و دلالت اسطوره ای و دو زن دیگر دلالت تاریخی دارند. نوشتار پیش رو می کوشد با تحلیل متن داستان، هم نگاهی به سیمای زنان چهارگانه قصه بیندازد و هم نمادهای اساطیری و تاریخی درپیوسته با خوارزم را به کمک نشانه های درون متنی و برون متنی بازشناساند. هدف کلی ما نشان دادن یکپارچگی فرهنگی ایران و سرزمین های فرارود در گذشته های دوردست است.