مطالب مرتبط با کلیدواژه

زن قهرمان


۱.

تلاقی اسطوره و تاریخ در قصه عامیانه حُسن آرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه «حسن آرا» محمدریاض زن قهرمان اسطوره شناسی داستان عامیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸
داستان های عامیانه بخش مهمی از ادب عامه ایرانی را شامل می شوند. دقت نظر در این قبیل قصه ها صرف نظر از جنبه ادبی آن، دریچه ای به شناخت جهان پر رمز و راز فرهنگ مردم در گذشته های دوردست می گشاید. قصه «حُسن آرا» تک نسخه ای است از داستانی عامیانه که به احتمال فراوان در عصر صفویه فردی به نام محمد ریاض آن را نوشته است. این نسخه در گنجینه نسخ خطی دانشگاه لایپزیک نگهداری می شود. قصه «حُسن آرا» سرگذشت توانگرزاده ای به نام «حسن آرا» را روایت می کند که با چهار زن پیوند ازدواج می بندد. این چهار زن، نماد جنس زن در چهار دوره پیشاتاریخی و تاریخی ایران بزرگ به شمار می آیند. از این میان، دو زن دارای کارکرد و دلالت اسطوره ای و دو زن دیگر دلالت تاریخی دارند. نوشتار پیش رو می کوشد با تحلیل متن داستان، هم نگاهی به سیمای زنان چهارگانه قصه بیندازد و هم نمادهای اساطیری و تاریخی درپیوسته با خوارزم را به کمک نشانه های درون متنی و برون متنی بازشناساند. هدف کلی ما نشان دادن یکپارچگی فرهنگی ایران و سرزمین های فرارود در گذشته های دوردست است.
۲.

خوانش تطبیقی سیمای زن قهرمان بر بنیاد نظریه لرد راگلن، خوانش اسطوره بنیاد دو روایت «تیامات-مردوک» و «ارنواز، شهناز-فریدون»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن قهرمان الهه آب تیامات شهناز ارنواز راگلن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۸
تحلیل اسطوره شناختی خویشکاری های قهرمانان در داستان ها، بیانگر حقایق تازه ای درباره ی نهاد بشر و علایق و آرزوهای وی است. زن قهرمان در قالب نمود اساطیری آن یکی از مهم ترین انواع شناخت اساطیری در جوامع کهن مادر تبار است که ارزش شایانی در پژوهش های تاریخی، ادبی، روانشناختی و اسطوره بنیاد دارد. در این جستار اهمیت زن و نقش ویژه او در شکل گیری روایت های اسطوره و هم چنین پیوند آن با سازه های طبیعت آغاز یعنی آب، خاک، گیاهان و درختان... نقد و بررسی می شود. هدف این پژوهش بررسی، نقد و تحلیل اسطوره گرای زن قهرمان در دو روایت اسطوره ای تیامات و مردوک وشهنواز و ارنواز و فریدون با تکیه بر نظریه راگلن می باشد. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند تا با شیوه نقد اسطوره گرا وتفسیر تطبیقی کهن الگوی زن قهرمان در دو روایت اساطیری «تیامات – مردوک» و «شهناز -ارنواز و فریدون» بپردازند و هم چنین به پیوند مشترک این دو روایت با سازه های طبیعت اشاره نمایند. برآیندنهایی پژوهش حاضرتاکید کننده این باور است که هر دو روایت در یک خویشکاری بنیادین با آب، به عنوان اساسی ترین عنصر هستی پیوند خورده اند. در هردو روایت زن قهرمانان: تیامات در اساطیر میان رودان و شهناز و ارنواز در اساطیر ایران همان خدا بانوان آب و در حقیقت مادران ازلی هستند که آفرینش همه جانداران از آن ها صورت می پذیرد. نقش خدای نرینه در قالب فریدون و مردوک نمودی کم رنگ تر دارد. آنچه در هر دو روایت ملموس و و قابل مشاهده می باشد؛ این است که ژرف ساخت هر دو روایت رهاسازی آب و فزون ساخت فراوانی و باروری در دو سرزمین ایران و میانرودان است