فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۸۱ تا ۹٬۵۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
7 - 26
حوزههای تخصصی:
بیشتر مکاتب عرفانی جهان سعی بر آن دارند تا با شیوه ها و روش هایی، سالک و نوآموز را از هستی روزمره و دنیوی جدا سازند و به سرمنشأ نیروی حقیقی عالم و دنیای پررمزوراز جهان مینوی هدایت کنند. شمنیسم یکی از آن مکاتب عرفانی است که با آیین ها و اعمالی خاص، سالک را به خلسگی و بی خویشی می کشاند و بدین واسطه و از طریق یاری جستن از دنیای ارواح و عالم خدایان، موجب اعمالی خارق عادت می شود. آیین ها و آداب شمنی، شباهت بسیار زیادی به آداب متصوفه اسلامی دارد و موجب شده که حتی برخی بر این باور باشند که تصوف اسلامی تحت تأثیر شمنیسم بوده است. نگارندگان در این جستار به بررسی بعضی از این شباهت ها، از جمله موضوع خلسگی و بی خویشی، اهمیت به موسیقی و پایکوبی، عروج و صعود سالک، پرواز جادویی، ریاضت های عرفانی، کرامت و موضوع نوزایی می پردازند و آنان را واکاوی می کنند.
بازتاب ایران باستان در شعر حافظ شیرازی
حوزههای تخصصی:
حافظ نام ها، ترکیبات و اصطلاحات خاص ایران باستان را بارها در غزل های خود به کار برده است، ترکیبات و نام هایی چون جام جهان بین، پیر مغان، جام کیخسرو، جام جم و غیره. حافظ پژوهان بارها درباره ی این ترکیبات و نام ها سخن رانده و هر یک بنا به فراخور دیدگاهشان آن ها را تفسیر و تحلیل کرده اند. نگارنده این ترکیبات خاص را اسطوره سازی های حافظ می دانم و بر این باورم که حافظ با ابداع ترکیبات نو و معنابخشی تازه و بدیع به برخی از ترکیبات باستانی، دست به اسطوره سازی زده و شاعری اسطوره ساز است. بسیاری از شاعران پیش از او اسطوره پردازی کرده اند. بدین معنی که برخی از درونمایه های باستانی و اساطیری را در شعر خود اورده اند. اما اسطوره سازی چیزی غیر از اسطوره پردازی است و حافظ برپایه ی اسطوره های باستانی اسطوره-های خود را ساخته است.
کاوشی در تطابق آرای کلامی ِشمس تبریزی و محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلم مشهور سده پنجم هجری دیده می شود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعه آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطه ای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصی می دانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضه راهی میانه، برای بر پا سازی شالوده نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیتِ رؤیت، راهی میانه دو حوزه افراط گرایانه حشویه و تفریط گونه معتزله را تبیین کرده اند.
مقایسه الگوی وزن در غزل معاصر و الگوی خانلری از وزن غزل فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی تحول غزل معاصر، تغییر نسبی دایره عروضی و ورود وزن های تازه به این قالب است. با این حال در پژوهش ها، تنها به بررسی وزن های تازه برخی از شاعران بسنده شده و الگوی وزنی غزل معاصر استخراج و تحلیل نشده است. در این مقاله به روش تحلیلی- تطبیقی، ابتدا وزن بیش از 2500 غزل از ده شاعر برجسته معاصر استخراج و با الگوی خانلری از وزن های غزل مقایسه شده است. همچنین میزان سنت گرایی شاعران در پیروی از الگوی وزن کهن و نوآوری آنان در استفاده از وزن های تازه، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که از میان بیست وزن اصلی غزل، سیزده وزن همچنان از وزن های اصلی اند و وزن هایی دیگر به این الگو اضافه شده است؛ هر چند بسامد سرودن غزل بر اساس الگوی خانلری، در کل پانزده درصد کمتر از معدل غزل فارسی است. همچنین در غزل معاصر از وزن های کوتاه کاسته و بر وزن های متوسط، بلند و دولختی افزوده شده است. البته وزن های متوسط، بیشترین بسامد را در غزل معاصر دارد. از شاعران معاصر، بهبهانی و منزوی بیشترین نوآوری و الگوشکنی را در وزن غزل داشته اند و عارف قزوینی، رهی معیری، شهریار و مردانی، بیشترین انطباق را با سنت های عروضی نشان داده اند و محمدعلی بهمنی، عماد خراسانی، فرخی یزدی و ابتهاج، در حد فاصل نوآوری و سنت قرار گرفته اند.
بررسی جایگاه نحوی بند متممی در زبان فارسی بر پایة نظریة دستور وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وابسته سازی متممی فرایندی است که در آن فعل به جای یکی از وابسته های اجباری خود، بند متممی می پذیرد و حذف آن بند، جمله را غیر دستوری می کند. فعل های متمم پذیر به لحاظ ساختاری، شامل فعل های ساده (مانند دانستن و گفتن)، پیشوندی (مانند واگذاشتن) و مرکب (مانند رقم زدن و آگاه کردن) هستند. پیکرة پژوهش حاضر مشتمل بر هزار جملة فارسی از کاربرد فعل های مورد پژوهش از متون داستانی فارسی معاصر است. دستور وابستگی یکی از نظریه های صورتگراست که به بررسی روابط میان هسته و وابسته و ساخت های نحوی زبان ها می پردازد. ساخت های نحوی زبان فارسی نشان می-دهد که برخی از افعال فارسی با یک جمله وارة متممی به کار می روند؛ یعنی شرط پذیرفتن بند متممی، از ویژگی های کاربردی خاص فعل جملة پایه است. پژوهش حاضر می کوشد توصیفی دقیق از بند متممی در زبان فارسی به دست دهد. در این مقاله، فرایند وابسته سازی در ساختمان جملة مرکب که در آن یک بند وابستة متممی به جملة پایه وابسته می شود، مورد بررسی قرار می گیرد . می توان گفت که این مقولة زبانی که با صورت های تصریف شدة فعل ساخته می شود، اغلب در جایگاه نحوی یکی از وابسته های اجباری فعل (نظیر: فاعل و مفعول و مفعول حرف اضافه ای) بند متممی قرار می گیرد.
بررسی و مقایسه ساختاری دو غزل از حافظ و نشاط اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
147 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ساختاری یک غزل از حافظ و دیگری از نشاط اصفهانی پرداخته است، که غزل نشاط به تقلید از غزل حافظ سروده شده است. بررسی ساختاری از رویکردهای جدید در نقد ادبی است که همگام با پیشرفت های زبان شناسی نوین ظهور یافت، این رویکرد متاثرازدیدگاه های ساختارگرای قرن بیستم (پراگ) و مبتنی بر این اصل است که برای نقد و بررسی ساختاری یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی کرد و هدف آن ، تعیین تناسب اجزا با کل سازه های متن است. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر منتقد در بیان شاعر می شود. این پژوهش به منظور بررسی ساختاری و با شیوه تحلیل مقایسه ای در جهت این امر که؛از لحاظ ساختار و ارتباط عناصر کدام غزل منسجم تر از دیگری است؟پس از اشاره به تعاریف ساختار، مکتب ساختار گرا و ارائه ویژگی های ساختاری، به تحلیل اجزای هر دو متن از لحاظ توازن ها و قاعده کاهی ها، تناسب میان اجزاء و محتوا پرداخته است. تحلیل ها حاکی از آن است که هر دو شاعر بین عناصر صوری و معنایی شعر برای انتقال پیام، ارتباط برقرار کرده اند، اما میزان تناسب در غزل حافظ، به دلیل هنجار گریزی ها و قاعده کاهی های آوایی، واژگانی و بلاغی نمود بیشتری دارد.
ظرفیت ها و محدودیت های اسطوره پردازی در رمان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
243 - 280
حوزههای تخصصی:
اسطوره و اسطوره پردازی از تمهیداتی اساسی است که مناسبت قابل توجهی با پدیده جنگ دارد و نویسندگان جنگ با توسل بدان می توانند آثار ادبی ماندگاری خلق کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ظرفیت ها و محدودیت های اسطوره پردازی در رمان های جنگ بررسی شده است. نگارندگان با تأمل در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، روان شناختی، فرهنگی و... مسلط در دوران جنگ، به کشف و واکاوی بسترها و موانع اسطوره پردازی در رمان های جنگ پرداخته اند. مطالعات انجام شده نشان می دهد، ظرفیت هایی مانند تأثیرپذیری و الگوبرداری جنگ از انقلاب اسلامی و تأثیر انقلاب در به کارگیری اسطوره ، تأثیر دین در خلق و بازپیدایی اسطوره ها، شباهت ساختار روایت انقلاب و جنگ با ساختار کلان پایه اسطوره ایرانی؛ یعنی تقابل خیر و شر و...، می توانستند محل توجه نویسندگان برای خلق رمان های اسطوره ای ماندگار باشند؛ از سوی دیگر، محدودیت هایی مثل نگاه تک ساحتی و احساس استغنای بسیاری از نویسندگان نسبت به شناخت اساطیر ایران و اساطیر دیگر ملل، و همچنین عواملی از این دست، در گرایش نویسندگان جنگ به اسطوره موانعی به وجود آورده است.
خوانش تطبیقی تحول ویژگیها و کنشهای ایزد مهر در ریگ ودا و اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهر از دیرینه ترین شخصیّت های اسطوره ای، دینی و فرهنگی اقوام هند و آریایی است. این ایزد نمودی از باورهای مشترک خدایانی است که قبل از مهاجرت اقوام هند و اروپایی و بسیار پیشتر از ظهور زرتشت شکل گرفته اند. متون دینی و سرودهای مقدّس هند و ایران، نمایانگر اندیشه ها و باورهای مذهبی این دو سرزمین در هزاره های پیش از میلاد است. ایزد مهر هم یکی از ایزدان و شخصیّت های مشترک در این دو قوم کهن است که پس از جدایی، جایگاه ویژه خود را نزد هر دو حفظ کرده است. پژوهش حاضر می کوشد ایزد مهر را با تکیه بر کهن ترین جامعه آماری دو قوم هند و ایرانی مطالعه کند و با استناد مستقیم به ریگ ودا و اوستا در پی آن است تا نقش بافت فکری – فرهنگی این اقوام را در تعیین کنش ها و ویژگی های همسان و متفاوت چهره اسطوره-ای مهر بکاود. یافته ها نشان می دهند که کنش ها و ویژگی های مشترک ایزد مهر ریشه در روزگار یگانگی این اقوام دارد و منشأ تفاوت های این چهره اسطوره ای را باید در شاخه ایرانی و پس از جدایی فیزیکی و معنوی از شاخه هندی جست. بنابراین پس از جدایی اقوام، تفاوت های فکری و فرهنگی در شخصیت های اسطوره ای مشترک هم نمایان می شود. این ویژگی ها وکنش های متفاوت، تحت تأثیر بافت فرهنگی و عوامل اجتماعی به وجود آمده و یا متحوّل شدند.
بررسی کلان گفتمان مشروطیت در خاطرات حاج سیاح (دوران خوف و وحشت) بر اساس نظریه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اثر، متناسب با موضوع خود حاوی کلان گفتمان ها و خرده گفتمان هایی است که عناصر زبانی و معنایی در خدمت تبیین و تفسیر آنها به کار گرفته می شود. خاطرات حاج سیاح محلاتی ، از جمله آثار برجسته در دوره قاجار است که در بخش قابل ملاحظه ای از آن به یکی از رویدادهای سیاسی-اجتماعی زمان، یعنی مشروطیت پرداخته شده و قرار داشتن مؤلف در جبهه مشروطه طلبان، این صبغه را پررنگ تر ساخته است. بررسی کلان گفتمان مشروطیت در این اثر بر اساس الگوی نسبتاً جامع فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، نماینده نگرش مثبت نویسنده به مسئله مشروطیت و به کارگیری عناصر زبانی و واژگانی، دستوری و بیانی و... در موافقت با این رویداد است. در جبهه مخالف مشروطه خواهان، مخالفان آن قرار دارند که دقیقاً روی دیگر سکه را می نمایانند و برخورد انتقادی نویسنده در سه ساحت توصیف، تفسیر و تبیین با آن ها این امر را برجسته تر می کند.
مقایسه مضامین مشترک سیمای پیامبر(ص) در نسج البرده عباس پورعباسی طائی و أریج البرده مصطفی غافلی
حوزههای تخصصی:
مدح پیامبر(ص) در ادبیات عربی از بسامد والایی برخوردار بوده و از همان اوان اسلام شکل یافته است. أعشی و کعب بن زهیر نخستین شاعرانی هستند که به این موضوع پرداخته و پس از آنها شاعرانی چون حسان بن ثابت، عبدالله بن رواحه و نابغه جعدی و تنی دیگر راه آنها را در این وادی پیمودند. در قرن هفتم مدح پیامبر(ص) با سبک و شیوه جدید و تحت عنوان بدیعیات و با پیشگامی بوصیری در قصیده برده، استمرار و تداوم یافت. در ایران و به ویژه خوزستان نیز سرودن بدیعیات رواج یافت. استاد عباس پور عباسی طائی و مصطفی غافلی، دو تن از شاعران این خطه هستند که به ترتیب نسج البرده و أریج البرده را در مدح پیامبر(ص) سروده اند. دستاورد این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد اصالت تشابه به وارسی مضامین مشترک سیمای پیامبر(ص) در دو قصیده مذکور می پردازد، حاکی از آن است که برده های طائی و غافلی در مضامینی همچون بیان اشتیاق دو شاعر به ساحت مقدس پیامبر(ص)، ذکر ویژگی های فردی و اجتماعی و ذکر نشانه های میلاد و نبوت ایشان مشترک بوده و بسامد والای اشتراک آنها در موضوعاتی چون رؤیاپردازی های شاعر با یاد و خاطره پیامبر(ص)، نجواهای شاعرانه با آن وجود پاک، ذکر حسن و زیباروئی، خلق و خوی نیک، فضایل و مناقب، رهبری و هدایت، رویدادهای تاریخی میلاد پیامبر(ص)، شواهد و قرائن بعثت و ذکر مقام نبوت جلوه گر گشته است. از دیگر نتایج به دست آمده این پژوهش می-توان به حضور والای آرایه های مراعات نظیر، تضاد، تشبیه، تشخیص و تلمیح در برده های طائی و غافلی اشاره نمود.
بررسی و تحلیل نمادشناسی نگاره های هفت خان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
211 - 234
حوزههای تخصصی:
نمادگرایی در تفکرات و رؤیاهای نژادهای مختلف بشری وجود دارد و انسان را به گستره تفکر بدون گفتار رهنمون می کند. <em>شاهنامه</em> از دیرباز مورد توجه مردم ایران زمین بوده است که با توجه به بافت داستانی این اثر، ارتباط نزدیکی با آن برقرار می کردند. در دوره صفویه، نقالان در قهوه خانه ها، داستان های <em>شاهنامه</em> را با پرده خوانی و آرایش صحنه ها برای سرگرمی شرح می دادند. این پژوهش به بررسی و رمزگشایی نمادها در نگاره های مربوط به هفت خان رستم در <em>شاهنامه</em> فردوسی می پردازد. رستم برای نجات کیکاوس و تشرف به پایگاه قهرمانی، آزمون هفت خان را پشت سر می گذارد. هر خان نمادی از تقابل با موجودات نهفته در ناخودآگاه بشری است که وی را در رسیدن به کمال با دشواری روبه رو می کند. رستم در خان اول با شیر (نماد غرور و نیروی اهریمنی)، در خان دوم با تشنگی و گرما (نماد قدرت بدون شکل و روح و نیز انگیزه پنهان و ناشناخته آن)، در خان سوم با اژدها (نماد خشکسالی)، در خان چهارم با زن جادوگر (نماد آنیمای منفی)، در خان پنجم با اولاد دیو (نماد نگهبان آستانه)، در خان ششم با ارژنگ دیو (نماد یاریگر ضدقهرمان) و در خان هفتم با دیو سپید (نماد مرگ و خون او نماد زندگی بخشی) روبه رو می شود. هدف این پژوهش، تحلیل نمادها در نگاره های مصور مربوط به هفت خان رستم در <em>شاهنامه </em>فردوسی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است. نتیجه آن نیز این است که در همه نگاره ها، نمادهای موجود در داستان هفت خان رستم در <em>شاهنامه</em>، در تصاویر ارائه شده اند و رابطه بین تصویر و متن اصلی را برای مخاطب معنادار کرده است.
تحلیل ابعاد مختلف کهن الگوی آنیموس در افسانه های ایرانی (با تکیه بر کتاب فرهنگ افسانه های مردم ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
196 - 173
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابعاد مختلف کهن الگوی آنیموس در افسانه های ایرانی سنجیده شده است. نتایج این نوشتار نشان می دهد که نیروی مردانه و مذکر در مسیر سفر زن قهرمان نقش مؤثر و حیاتی در رسیدن او به هدف نهایی دارد و با نمادهای ظاهری مانند «دزد» و «تبهکار» و یا مفاهیمی مانند «پوشیدن لباس مردانه»، «انتخاب نام مردانه» و «کنش های مردانه» تکرار شده است. این کهن الگو در روایت های ایرانی، صفاتی نیز مانند میل به خشونت، لجام گسیختگی، حسادت، آرزوی مرگ دیگران، جنگاوری و شجاعت، گفتار حکمیانه و... دارد.
بررسی و مقایسه موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
محمود دولت آبادی از نویسندگان پر آوازه معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداخته است و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیت های طنز آمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویر ها، تصور ها و مفاهیم است که می تواند آمیزه ای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار باشد. در تحقیق حاضر تلاش می شود تا شگردهای ایجاد موقعیت های طنز آمیز در داستان ها و نمایشنامه های دولت آبادی با تکیه بر دو اثر داستانی و دو اثر نمایشی، بررسی و مقایسه شوند. با تفحص در موقعیت های موجود در چهار اثر می بینیم که عامل کلیدی ایجاد موقعیت های طنز آمیز در شبکه ارتباطی بین آنها آن-هاست که علاوه بر خنده انگیزی با ظرافت سیستم فرهنگی یا سیاسی جامعه را به سخره می گیرند. مهمترین موضوعاتی که نویسنده در قالب موقعیت های طنز آمیز به آنها توجه دارد عبارتنداز: معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بی-عدالتی و وجود فساد در بین ارگان های مختلف اداری.
تحلیل و تفسیر داستان دزآشوب بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ علوی یکی از بزرگترین داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و گسترش آن در ادبیات معاصر نقش بسزایی دارد. او در داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه می پردازد و همین داستا ن ها ما را با جامعه ای که علوی در آن می زیسته، آشنا می کند. یکی از داستان های او دزآشوب نام دارد. در این پژوهش تلاش بر این است تا به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای جامعه شناسی محتوا این داستان مورد بررسی قرار گیرد. این جستار نشان می دهد که گرچه با تحول جامعه، دختران روستایی با رفتن به شهر قادر به ادامه درس خواندن هستند اما تفاوت بین امکانات جامعه شهری و روستایی و فرهنگ متفاوت این دو جامعه باعث می شود که بسیاری از دختران در فرهنگ جامعه شهری حل شوند و دیگر به روستای خود باز نگردند.
تحلیل و بررسی کنایه در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از مهمترین و زیباترین مباحث علم بیان است که در میان مردم و از زندگی آنان پدید می آید و با زندگی پیوندی ناگسستنی دارد.کنایات میراثی گرانبها از بیان غیر مستقیم اندیشه است که از آغاز تا کنون سینه به سینه منتقل گشته است .از این روی کنایه،در افواه و نوشته های ادبی ملت ها،کاربردی فراوان دارد.شاعران نیز از دیرباز بدان توجه داشته و از آن استفاده کرده اند .به جرات می توان گفت شاعری نیست که در اثرش از این ابزار بیان غیر مستقیم،استفاده نکرده باشد. از آنجا که کنایه ،ساختی انعطاف پذیر در زبان فارسی است و در زیر لایه ی ظاهری و لفظی آن، زمینه ای فرهنگی قرار گرفته از این روی نقش اساسی در بیان غیر مستقیم مطالب ونظریات شاعر بر عهده دارد.این مقاله بر آن است تا با بررسی کنایه های منظومه ی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی نشان دهد که این شاعر پارسی گوی تا چه اندازه با به کارگیری کنایه ،زبان خود را از ابتذال و تکرار مصون داشته و تا چه میزان اندیشه های خود را در آن ریخته و از میان انواع کنایه ،به کدام نوع توجه خاصی داشته است.بررسی ها نشان داد که کاربرد کنایه های مردمی و زبانی در این منظومه،بیشتر از کنایات ابداعی است و هدف شاعر از آوردن کنایه،علاوه بر زیبایی و تاثیر بیشترکلام ،جلوگیری از ملال خواننده در شنیدن سخنان بی پرده و صریح با منطقی عادی است .
عبرتهای عاشورایی در ادب آیینی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از مهمترین وقایع زنده و پویای تاریخ اسلام است. بسیاری از شاعران و سخنوران در سرودههای خود با تأثیر از آن، جانهای تشنه مشتاقان و طالبان حق را سیراب نموده-اند؛ بهطوریکه امروز ما با اقبال گسترده شاعران در ادبیات عاشورایی مواجه هستیم. با توجه به اینکه نهضت عاشورا بر مبنای اختلاف در دو نگرش حق و باطل شکل گرفته است؛ بنابراین ماهیت این واقعه تبیین مرز خوبیها و بدیهاست و نشان از رویارویی چهره حسینی در مقابل چهره یزیدی دارد. شاعر معاصر که شاعری آگاه و ژرفبین است و زوایای این نگرشها از نگاه تیزبین او مغفول نمانده است، به درستی سعی در بیان اثبات حقطلبی حسین)ع( و دنیاطلبی یزید در شعر عاشورایی دارد. مقاله حاضر به بررسی مفاهیم مثبت و منفی در دو جبهه حق و باطل میپردازد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست .پرکاربردترین مضمون عبرتهای عاشورایی شهادت-طلبی، بصیرت، عدالت و احیای دین است که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر شاعران مورد مطالعه داشتهاست و اسرافیلی، ژولیده، حسینی، حمیدزاده و باقری بیشترین میزان عبرتهای عاشورایی را در شعر خود به کار بردهاند.
بازتاب شرایط جنگ سرد در رمان پاورقی «من جاسوس شوروی در ایران بودم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ سرد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 م آغاز شد و تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه نود ادامه داشت. در مورد ایران نیز بحران آذربایجان رابطه ایران و آمریکا را وارد مرحله تازه ای کرد، به گونه ای که اهمیت استراتژیک ایران به عنوان بخشی از کشورهای «حلقه شمالی» برای ایالات متحده به اثبات رسید. از شهریور 1320 تا مرداد 1332 چهار گفتمان اصلی در ایران وجود داشت: پادشاهی، مارکسیستی، اسلامی، و ملیت گرایی. در این دوره مطبوعات از آزادی فراوانی برخوردار بودند و رمان پاورقی فارسی نیز پر رونق بود. در این مقاله، براساس رویکرد تحلیل گفتمانی لاکلائو و موفه، رمانی از هفته نامه تهران مصور ، با عنوان من جاسوس شوروی در ایران بودم بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد گفتمان مفصل بندی شده در این رمان با گفتمان پادشاهی همسانی کامل دارد. روایت راوی آشکارا به بُعدهای گفتمان شوروی یعنی رفاه و عدالت و آزادی حمله می کند و این سه را در جریان روایت چونان دال های شناوری در نظر می گیرد تا در گفتمان خود مفصل بندی کند. بُعد دیگر این گفتمان، یعنی انترناسیونالیسم، که در تضاد آشکار با ناسیونالیسم راوی است، نیز در این رمان کاملاً انکار می شود. درنتیجه این رمان در قالب شرایط جنگ سرد و تأثیر آن بر ایران آن سال ها قابل تحلیل است.
تاریخ جهانگشا به مثابه گفتمان قدرت چنگیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۷۵-۹۳
حوزههای تخصصی:
گفتمان قدرت چنگیز در بستر اجتماعی و سیاسی خاصی صورت بندی شد که اگرچه مفصل بندی آن در سده هفتم هجری انجام شد، ریشه های آن را باید ماقبل حیات گفتمانی آن جست وجو کرد، یعنی در دوره سلجوقیان، به ویژه در حمله غزها به خراسان و دوره خوارزمشاهیان. در این جستار به بررسی چگونگی تکوین و چیرگی گفتمان قدرت چنگیز بربنیادِ روایت جوینی در تاریخ جهانگشا می پردازیم. برای تحصیل این مهم از میان رهیافت های مختلف، رویکرد گفتمان لاکلا و موف با توجه به مبانی و اصول آن کارآمدترین روش برای بررسی تکوین و تطور گفتمان است. از دیرباز، همواره ارتباط میان صاحبان قدرت با نویسندگان در کانون اهمیت بوده است. عطاملک جوینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جوینی در جایگاه ناظر و مورخ دربار مغول فجایع مغول را ثبت کرد، اما در این راه ناگزیر بود، در کنار بیان دَدمنشی ها، به دربار مغول نیز وفادار بماند. مسئله اصلی این است که جوینی در پرداخت شخصیتِ محوری متن، چنگیز، رفتاری متفاوت با دیگر مورخان به ویژه بیهقی در پیش گرفته است. کار اصلی مورخ انتخاب روایتی خاص از میان روایت هاست. روش روایت پردازی جوینی برای تثبیت معنای موردنظرش چه بوده است؟ آنچه از این تاریخ برمی آید قدرت بی بدیل چنگیز در مناطق تحت امر اوست که صدای متفاوتی از این رویداد هولناک از تاریخ جهانگشا به گوش می رسد. درنهایت، به این نتیجه می رسیم که طبق نظریه یادشده، متن تاریخ جهانگشا دارای یک نظام معنایی هم سو است و این قابلیت در آن وجود دارد تا معنا در آن تثبیت شود. مجموعه این نظام هماهنگ برای تعدیل و توجیه خشونت ناشی از قدرت چنگیز پیش می رود.
هنجارگریزی های محمدعلی بهمنی در قالب سنتی غزل و تجربه قالب های نوین شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
101-118
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های فرم شعر قالب آن است که در کنار عناصر دیگری چون زبان، تصویر، موسیقی و محتوا مجموعاً ساختار کلی شعر را تشکیل می دهد. هنجارشکنی و ساختارگریزی شاعر در هر یک از حیطه های یادشده می تواند به نوآوری در ساختار شعر منجر شود و بنا بر قوت و ضعف آن، شعر را دارای سبک شخصی گرداند، اقدامی که معمولاً شاعران در مسیر آن گام برمی دارند اما معدودی از آنان بدین مقصود دست می یابند. محمدعلی بهمنی ازجمله شاعرانی است که تلاش کرده است با بهره گیری از انواع نوآوری ها و ساختارشکنی ها در ارکان تشکیل دهنده شعر، زبان شعری خود را به آفاق سبک فردی و شخصی نزدیک گرداند. یکی از جلوه های این نوآوری، آشنایی زدایی و ساختارشکنی بهمنی در قالب های سنتی شعر، به ویژه غزل و نیز تجربه موفق قالب های شعری جدید است. او کوشیده است تا از این طریق به غزل امروز حیاتی تازه بخشد و شعر را از رکود و ایستایی خارج سازد. سرودن غزل هایی با ساختار روایی، نمایشنامه ای و نیمایی، فصل بندی در غزل، استفاده از ساختار شعرهای دیداری مانند کانکریت و شعر توگراف، طبع آزمایی در قالب های شعری بسیار کوتاه مانند ترانک، شعرک و هایکو، سرایش شعرهای بلند منظومه مانند، آغاز ناگهان و پایان ناتمام در شعر و .... ازجمله تجربه های موفق بهمنی برای ایجاد تحول و نوآوری در حیطه شعر به ویژه غزل است.
طبقه بندی اوزان شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
119-134
حوزههای تخصصی:
وزن شعر فارسی از نوع وزن های کمی- هجایی است که تنها با تکیه بر این خاصیت، بیش از 400 وزن 1 مطبوع خلق کرده است. دسته بندی «اوزان شعر فارسی» از مقوله هایی است که هنوز به صورت کامل از قوانین دست وپاگیر سنتی رهایی نیافته است. عروض جدید با کسانی چون خانلری، فرزاد و الول ساتن گام هایی در این زمینه برداشت؛ اما اشتباهات زیاد در کار هرکدام از این افراد و نداشتن قواعدی روشن و علمی نتوانست عروض سنتی را یکسره به دور افکند. پس از سال ها، اخیراً ابوالحسن نجفی توانسته است نتایج تحقیقات چندساله خود را، که بعضاً به صورت مقاله هم درآمده است، در قالب روشی برای طبقه بندی وزن شعر فارسی تبیین کند؛ که البته بی نقص هم نبوده است. این پژوهش برآن است تا با بهره گیری از ایده نجفی، ضمن رفع نواقص کار ایشان، برای سایر اوزان باقاعده (که از نظر نجفی نامطبوع شناخته شده است) نیز روشی را بیان کند.