فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۸۱ تا ۸٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
لوکاچ فیلسوف، نظریه پرداز و منتقد ادبی برجسته دوران معاصر در آثار خود به تفصیل به صورت های گوناگون ادبی پرداخته و ویژگی ها و ساز و کارهای آن ها را بیان نموده است؛ به همین جهت لوکاچ را می توان فیلسوف و نظریه پرداز صورت های ادبی دانست. حماسه و رمان دو صورت ادبی مورد مطالعه وی است که در آثار خود از آن ها بحث نموده و ویژگی ها و بنیان های شکل گیری آن ها را بیان کرده است. یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه لوکاچ ارتباط ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی می باشد و طبق این دیدگاه هر جامعه ای صورت ادبی خاص خود را خلق می کند. لوکاچ حماسه را صورت ادبی دوران باستان و رمان را صورت ادبی دوران معاصر می داند و بر این مبنا ویژگی ها و تفاوت های آن ها را بیان می کند. در این راستا تأکید پژوهش حاضر و نقطه عزیمت آن بازخوانی آراء لوکاچ در خصوص حماسه و رمان و مطالعه تطبیقی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز این دو صورت ادبی و ویژگی های آن ها می باشد. بنابراین برای نیل به این اهداف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و اطلاعات این جستار به شیوه کتابخانه ای اسنادی گردآوری شده اند.
تحلیل ساخت و معنا در مصباح الهدایه و نسبت آن با گفتمان عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
205 - 171
حوزههای تخصصی:
سخن کاوی و تحلیل گفتمان به تجزیه و تحلیل پیوندهای درونی متن که ساختار آن را تشکیل می دهد، می پردازد. در درک این پیوندهای درونی، تحلیل ساختار و هماهنگی معنایی اجزا و عناصر متن ضروری است؛ زیرا منجر به خوانش عمیق اثر ادبی می شود. برای رسیدن به این هدف نگارندگان به بررسی ساخت متنی مصباح الهدایه که از جمله متن های ادبی گفتمان مدار برجسته قرن هشتم ه.ق و نثر آن آراسته به گفتمان عرفانی است، در دو مقوله ساخت مبتدا- خبری و انسجام پرداخته اند. در مبحث ساخت مبتدا- خبری نشان داده اند که ساختار به کارگیری اطّلاعات در این کتاب دارای انعطاف پذیری زیادی نیست؛ امّا فضای حاکم بر آن فضای حرکت و سلوک است. پیام اصلی نویسنده کتاب نیز این است که دینداری – یعنی همان اصل اساسی- ای که برای سلامت جامعه قرن هشتم -که دچار انحطاط اخلاقی و فساد شده و از دین فاصله گرفته- از ضروریّات است. در مبحث انسجام نیز به بررسی متن در سه بخش دستوری، واژگانی و پیوندی پرداخته شده؛ در بخش دستوری کارکردهای انسجام عبارتند از ارجاع، جانشینی و حذف که کاربرد فراون آن در متن باعث جلوگیری از ملالت و دلزدگی در خواننده و همچنین ترغیب وی برای خواندن متن شده است. در بخش انسجام واژگانی نیز تکرار و هم آیی که نقش مهمّی در القای معانی، زیبایی آفرینی، تأثیرپذیری بیشتر و همچنین یکپارچگی معنای متن و زنجیره انسجامی آن دارند، تبیین گشته اند. در مبحث عناصر پیوندی ادوات پیوندی بین جملات متن در عوامل ربط افزایشی، سببی، تقابلی و زمانی تشریح شده است و در نهایت این نتایج به دست آمده که بسامد مؤلّفه های افزایشی و سببی بیشتر از سایر عوامل پیوندی کاربرد دارد که این خود می تواند به دلیل تأثیرپذیری از موضوع مورد بحث و همچنین اقناع مخاطبان باشد. روش کار در این مقاله دستور کار مایکل هالیدی و رقیّه حسن است.
بررسی مقایسه ای آرایه حس آمیزی در شعر احمد بخیت و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
119 - 131
حوزههای تخصصی:
حس آمیزی یک تکنیک بلاغی و هنری است که با بسط و غنی سازی تصویر شعری از راه انتقال حواس پنج گانه از حسی به حس دیگر دامنه خیال پردازی شاعر را گسترش می دهد و منجر به آفرینش تصاویری بدیع متفاوت و تأثیرگذار می شود. حس آمیزی به عنوان آرایه ای ادبی، تکینیکی است از چندین صنعت، که هم از شاخه های علم بیان و هم از تقسیم بندی های علم بدیع محسوب می گردد. تلفیق حواس در خلق تصاویر منحصربه فرد ادبی و انتقال بی نظیر جو شعر در هنگام خوانش نقش بسزایی دارد. این آرایه به سبب بالا بردن سطح لذت ادبی از راه جلب توجه مخاطب و انتقال دقیق حس درونی به او و درگیر کردنش با تجربه روحی شاعر، در ادبیات فارسی و عربی به ویژه نزد شاعران معاصر از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با توجه به حجم بالای استخدام این آرایه در شعر معاصر عربی و فارسی با روش توصیفی- تحلیلی و با آوردن نمونه های شعری مقایسه، به بررسی و تحلیل این پدیده و میزان بکارگیری آن در شعر احمد بخیت شاعر مصری و نادر نادرپور می پردازد. ملاحظه می شود که هر دو شاعر برای گسترش خیال خواننده و افزایش التذاذ ادبی ایشان و بدیع نمودن تصاویر شعری و انتقال موفق حس درونی و روح شعر به خواننده از تکنیک حس آمیزی استفاده کرده اند. طبق تحلیل نمونه های شعری می توان گفت که بکارگیری این آرایه در شعر دو شاعر، تصویرآفرینی ناب، انتقال معنی و تأثیر بر مخاطب را نیرو بخشیده و زیبایی شعرشان را دوچندان نموده است.
«گیله مرد» بزرگ علوی: علیه ایدئولوژی یا ابزاری ایدئولوژیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
39-61
حوزههای تخصصی:
در اقدامی بحث برانگیز، لویی آلتوسر ادبیات را در زمره ابزاری می داند که به وسیله آن ایدئولوژی حاکم اشاعه پیدا می کند. با وجود این، آیا آثاری را که به وضوح ابزارهای حکومتی را تبیین می کنند، می توان در این دسته بندی جای داد؟ داستان کوتاه «گیله مرد» نوشته بزرگ علوی به افشای اعمال قدرت نظام حاکم در قبال شخصیتی می پردازد که قواعد نظم طبقاتی را زیر پا گذاشته است. حضور پررنگ ابزارهای سرکوبگر حکومتی، و تاحدی ابزارهای ایدئولوژیک، در طول داستان نشان دهنده وقوف نویسنده به کارکردهای این اسباب و وسایل در تبدیل افراد به سوژه مورد نظر سیستم است که احتمالاً این تصویرگری حاکی از تمایل او به تشریح این کارکردها برای مخاطبان خود است. این ادعا از این جهت قابل طرح است که علوی در سیاست چپ گرا بوده و در بیان نابسامانی های اجتماعی، واقع گرایی از سبک های نوشتار اوست. در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا داستان «گیله مرد» علوی تولیدی فرهنگی است که پایه های ایدئولوژی حاکم را به لرزه درمی آورد یا اینکه درنهایت خودِ داستان به ابزاری ایدئولوژیک تبدیل می شود و در خدمت نظام حاکم درمی آید. درحالی که پژوهش حاضر از طریق ارجاع به کتاب لنین و فلسفه و مقاله «سخنی درباب هنر» پاسخی آلتوسری به این سؤال می دهد، از طریق دیدگاه «زیبایی شناسی دریافت» کاستی های رویکرد آلتوسری را نیز تبیین می کند.
بررسی تطبیقی جلوه های آسمان و اجرام آسمانی در شعر بحتری و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
93 - 113
حوزههای تخصصی:
آسمان و اجرام وابسته به آن مانند ماه، خورشید و ستارگان از دیرباز جلوه های گوناگون و تعیین کننده معنایی و تصویری در شعر کهن و معاصر فارسی و عربی داشته اند. بررسی این جلوه ها نقش مهمی در ورود به دنیای ذهنی شاعران و شناختن اندیشه ها و عواطف آنان دارد؛ ضمن اینکه، خواننده را با شگردها و ظرایف بلاغی به کار گرفته شده توسط هر شاعر بیش تر آشنا می سازد. بر این اساس و با توجه به همین اهمیت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای معنایی و تصویری آسمان و اجرام مربوط به آن را در اشعار دو شاعر بزرگ کلاسیک بررسی کند و به پُر نمودترین شباهت ها و تفاوت های شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، بحتری شاعر پرآوازه عرب در قرن سوم و دیگری خاقانی شروانی ، شاعر برجسته قرن ششم در ایران می باشد. این دو شاعر توجهی بارز وتعیین کننده به آسمان، خورشید، ماه و ستارگان داشته اند و تصاویری که از این عناصر مربوط به طبیعت ساخته اند، سزاوار بررسی است.
خصلت زیرکانه سعدی
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
11 - 27
حوزههای تخصصی:
سعدی شیرازی در مقایسه با شاعران و نویسندگان دیگر، یک ویژگی منحصر به فرد دارد که او را از بقیه جدا و ممتاز می سازد. این ویژگی عبارت از نگاه واقع گرا وآگاهانه ای است به دنیا که سعدی آن را در گلستان به نمایش می گذارد. نگاه سعدی در گلستان به دنیای خود از نوع زمینی و واقعی آن است نه از نوع نگاه های دنیاگریزانه ی دینی و عرفانی که آن را عملاً گذرگاهی تنگ و تاریک و پر خطر می بینند که باید چشم ها را به آن بست و با بی اعتنایی از آن گذشت. نویسنده در این نوشته می کوشد برخلاف تصور کسانی که دوست دارند سعدی را فقط به عنوان یک عارف یا یک واعظ دینی بشناسند، چهره ی دیگری از او را که با دنیای حقیقی او در ارتباط است و به قدر کافی زمینی هم می باشد به تصویر بکشد. تیپ شناسی افراد انسانی در گلستان، توجه به مقتضیّات طبع بشری، حسّ دنیاخواهانه، توصیف جزئیّات زندگی، (= واقعه گویی)، طنز و مطایبه گویی، تجربه گرایی در اخلاق و مسائل اجتماعی و نیز بحث حضور عقل معاش از جمله مواردی است که در این مقاله برآن ها تأکید شده است.
کاربستِ الگوی معناکاوی کریستوا در خوانشِ شعری از رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
277 - 302
حوزههای تخصصی:
کریستوا از مهم ترین پژوهش گران در حوزه نشانه شناسی به شمار می رود. نشانه شناسیِ کریستوا تحت عنوان معناکاوی شناخته می شود. معناکاوی علاوه بر بررسی شبکه های دلالتی، به شبکه های غیردلالتیِ رانه محور نیز توجه دارد. به همین دلیل، در معناکاوی با دو وجه روبه رو هستیم: وجه نمادین و وجه ایمایی. وجه نمادین اساساً متوجهِ زبان، دلالت و قراردادهای اجتماعی است، اما وجه ایمایی متوجهِ رانه ها، سائق ها و عواطفی است که به نحوی وارد زبان شده اند. از آنجایی که به زعم کریستوا، شعر نوعی عصیان در برابرِ زبان است و بدین ترتیب امکانِ جریان یافتنِ وجه ایمایی را در بسترِ زبان فراهم می آورد، در پژوهش حاضر کوشیده شده است، شعری از رضا براهنی، به طور موردی، بر اساس الگوی وی بررسی شود. این بررسی نشان می دهد وجه ایمایی از طریقِ شگردهایی مانند اصوات مستقل، بی معنایی، قطع و سکوت، تکرار، وزن، هم آوایی و هم معنایی در بستر زبان پدیدار می شود. کاربستِ این الگو در زمینه شعرپژوهی از اهمیّت ویژه ای در نقد عملی برخوردار است.
دراسه آثار الواقعیه الإنتقادیه فی شعر مجید البرغوثی للمقاومه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
67 - 82
حوزههای تخصصی:
الواقعیه فی الحقیقه إستعراض الحیاه الحقیقیه للمجتمع البشری ومعالجه الحقائق والقضایا الموجوده فی المجتمع. فی العصر الحاضر یتطرق الکثیر من الشعراء والکتاب إلی خلق الأعمال الأدبیه فی مجال الواقعیه الإنتقادیه لأجل عدوان الصهیونی ونهب الدول العربیه الإسلامیه من قبل أعداء لدودین مثل الولایات المتحده والکیان الصهیونی الغاصب. وهذه القضیه ظهرت ظهورا رائعا فی الأدب العربی المعاصر بعد قضیه فلسطین وأثرت علی الشعراء المعاصره بشکل ملحوظ. مجید البرغوثی (1947م) من هذه الشعراء المعاصره الفلسطینیه الذی تعرّف علی الثقافه واللغه الغربیه وللواقعیه الإنتقادیه آثار بارزه فی أشعاره. نحن فی هذا البحث نرید أن ندرس آثار الواقعیه الإنتقادیه- الإجتماعیه وتحلیل المقاومه ومکافحه الظلم فی أشعار هذا الشاعر الفلسطینی عن طریق المنهج الوصفی- التحلیلی. والنتیجه تحکی بأن الشاعر قد تطرّق إلی دراسه عوامل مثل الإنتقاد عن إیدیولوجیات الغرب السیاسیه والصدمه الإقتصادیه وفقر فلسطین ومعاناه النازحین والسجناء وقضیه الفلسطینیین وحقوقهم ومنزله النساء وتعظیم القاده الدینیه و... بأسلوب واقعی فی المستویات السیاسیه والتاریخیه والإجتماعیه والثقافیه.
بیست و پنج بیت نویافته از همام تبریزی در سفینه یحیی توفیق (مورّخ 754 ق.) و جُنگ شماره 534 کتابخانه مجلس (سده 10 ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
215 - 226
حوزههای تخصصی:
اغلب سفینه ها، بیاض ها و جُنگ های شعری، به دلیل دربرداشتن آگاهی های ارزشمند و ابیات منتخب، از منابع جنبی مهم در تصحیح انتقادی آثار منظوم و نیز پژوهش های شعرشناسی به شمار می آیند. یکی از این جُنگ ها، دست نویسی از سفینه منظوم سعدالدّین الهی متعلّق به سده دهم هجری است که به واقع تحریر سوّم و نهایی از دو سفینه یحیی توفیق (مورّخ 754 ق.) و جُنگ گنج بخش (به احتمال بسیار متعلّق به اواخر قرن هشتم هجری) به شمار می رود. نگارندگان در این نوشتار، بیست و پنج بیت نویافته از همام تبریزی را که از بررسی تحریر اوّل و سوّم این سفینه به دست آمده، ارائه داده اند که تا امروز در دیگر منابع و به نام او نیامده است (در متن با حروف درشت/پر برجسته شده). گذشته از یک بیت که به قطع از همام نیست، و تک بیتی که به احتمال در شمار مفردات و یک رباعی و نیز تک بیتی که شاید از یک رباعی دیوان همام باشد، بیست و دو بیت در شمار غزلیّات بازمانده از همام است.
مقایسه تحلیلی تأثیر اندیشه زیبایی شناسی ابوسعید ابی الخیر بر عطار و مولوی در داستان پیر نوازنده
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی از نظر تنوع موضوعات دارای شاهکارهای شگفتی در حوزه نظم و نثر است که همواره مورد توجه پژوهشگران و منتقدان قرار گرفته است؛ به علاوه هر یک از این شاهکارها را می توان با دامنه های متفاوت هنری، علمی و ... نیز پیوند زد. مطالعه حاضر به کاوش در خصوص داستان زیبای پیر طنبورزنِ شیخ ابوسعید ابی الخیر می پردازد که مورد نظر شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) قرار گرفته و تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی بر اساس تحلیل بینا متنی و ارتباط قیاسی به بررسی سه موضوع ذیل بپردازد: تأثیرپذیری دو شاعر متأخر از ابوسعید ابی الخیر در زیر شاخه ادب غنایی، در مقوله ادبیت متن توجه به نحوه ساختار موسیقی به عنوان دامنه هنریِ مورد نظرِ سه شاعر و عارف برجسته ایران و جهان و در نهایت بیان مختصر داستان و سیر تحول آن از دیدگاه صوری و معنایی با ارائه وجه تمایز و افتراق داستان ها. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تمایز زبانی خاصی در داستان ها وجود ندارد و هر سه شاعر به بهترین وجهی دقایق و ظرایف عرفانی را بیان کرده اند.
انعکاس عناصر برجسته تابو و توتم در منطق الطیر عطار
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
29 - 59
حوزههای تخصصی:
فصل مشترک تابو و توتم احترام و تقدس برای هر چیز یا شی است که اقوام، قبایل، طبقه یا افراد خاصی را شامل می شود تا جایی که این احترام و تقدس منجر شود که انجام دادن یا ندادن آن ممنوع و ناپسند به شمار آید؛ البته با این تفاوت عمده که تابو -در شرایط کنونی در تمام طبقات جوامع بشری حضور دارد- هم معنای مقدس و پاک و هم نامقدس و ناپاک را در بر دارد و در کل نوعی ممنوعیت را می رساند؛ هر تابویی به مثابه (ورود ممنوعی) است که شکستن حریم آن مؤاخذه بشری یا آسمانی را در پی دارد. با توجه به این حقیقت مهم که « تابو»ها هنجارها، رفتارها و گفتارهای معینی هستند که بر اساس ارزش های خاصی پذیرفته و توسط اجتماع یا گروه خاصی پایه ریزی شده اند که تخطی از آن ها دشوار یا ناممکن بوده یا خواهد بود؛ با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع بررسی موردی و تحلیلی سعی شده است در پژوهش پیش روی ابتدا اصطلاحات و اصول پرکاربردی تابو و توتم مطرح گردد و در گام بعد با محدود کردن معنای تابو در ممنوعیت مقدسات و منهیات دینی به بررسی و تحلیل دقیق مقدسات و نامقدسات در ادیان مختلف و ارائه نمونه هایی از تابو با توجه به بیان بزرگان عرفان، در منطق الطیر عطار پرداخته شده است.
رمانتیسم و بازتاب آن در شعر احمد شاملو
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
105 - 122
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم یکی از مکاتب ادبی مؤثر برافکار، عقاید و ایده های اجتماعی و سیاسی ادیبان و شاعران معاصرملل مختلف بوده-است که بازتاب آن در ادبیات فارسی نیز پرفروغ جلوه کرده است. برپایه این مهم، مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، به تحلیل فحوای برخی از مهم ترین شاخص های مکتب رمانتیسم از جمله تخیل، هیجان و احساس، فردگرایی و اهتمام به خویشتن، عشق، انسان گرایی، بازگشت به طبیعت، سیر و سیاحت و یادکرد مرگ در شعر «احمد شاملو»، از شاعران معاصر ادب پارسی همت گمارده است. یافته های این جستار نشان می دهد، از پس خیال انگیزی شعر شاملو، مخاطب همراه با او از حالت شعوری به حالت شعری منتقل می شود و پژواک خیال را در سروده هایش می یابد. شعر شورانگیز شاملو، حاصل حضور هیجان و احساس رمانتیک گونه وی است؛ احساسی که شاعر هرچه را با آن تجربه می کند، در طلیعه شعر و ادب جای می دهد. بر اساس نگاه شاملو به عشق، کنش و واکنش مهر ومحبت انسانی در قالب دو قلب، از ضروریات و ملزومات زندگی بشری برشمرده می شود. وی علاوه بر پرداختن به دغدغه های انسان امروزی، تمام تلاش خویش را به کاربسته است تا ساحت انسانیت را از مرزهای ادیان و ملل و نژادها گذر دهد و گستره دایره جهان شمول انسانیت را بیش از پیش بگستراند.
صورخیال گل در آیینه غزلیّات صائب و با تأکید بر ادب عرفانی
حوزههای تخصصی:
گل و گیاه از دیرباز دست مایه هنرنمایی های خیالی و تصویرآفرینی های شگرف بوده است. برخی شاعران نامدار ایران چون صائب با طبع وقّاد خویش زیباترین تصویرهای هنری و صورخیال را از پدیده زیبای هستی خلق کرده اند. با همه فراخی دامنه جغرافیای محیط زیست شاعران و با همه اختلافاتی که از نظر اوضاع طبیعی در هر ناحیه ای از نواحی مختلف نفوذ شعر فارسی وجود داشته، رنگ عمومی شعرهای طبیعت یکسان است. مبانی معناگرایانه و تأویلی عارفان با عنصر خیال و رویکرد زیباآفرینی می آمیزد. و همواره در آیینه ادبیّات عرفانی انعکاس می یابد. هدف از انجام پژوهش حاضر که با استفاده از روش کاربردی، استدلال ، تحلیل عقلانی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده، این است که با تأویل گل ها و تمثیل در اشعار صائب، مبانی بینامتنیت عرفانی را بیان کند. به زوایای تفکّر در ادبیّات عرفانی دست یابد. نگارندگان برآنند تأویل های عرفانی را در آیینه تمثیل در غزلیّات صائب با تأکید بر جلد سه و چهار و پنج و با تعمّق در آن نقش آفرینی وی را درباره گل به رشته تحریر کشند. و برای اظهار اسرار و باورهای پنهانی را که صائب در تبیین تجلّیات نزولی ظهوری و تجلّیات صعودی شهودی، از آن بهره برده را بیان کنند؛ در حقیقت صائب از گل و انواع آن، تأویل های عرفانی مختلفی به تصویر کشیده است.
بررسی تطبیقی رئالیسم کثیف در آثار صادق چوبک و ریموند کارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
241 - 262
حوزههای تخصصی:
رئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جست وجو می کند. ریموند کارور یکی از برجسته ترین داستان کوتاه نویسان آمریکا است که از پیشروان رئالیسم کثیف می باشد. صادق چوبک نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که رئالیسم کثیف در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های کوتاه چوبک و کارور که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی نوشته شده است. رویکرد این تحقیق تاریخی و مبتنی بر چهارچوب نظری «مکتب امریکایی» است. با بررسی آثار هر دو نویسنده می توان به این نتیجه رسید که آنان راوی ویرانی، شکست و خلاء انسان درهم شکسته و پوچ اجتماع خود هستند که هر دو به یاری زبان مشترک داستان، موفق به خلق داستان های خود می شوند.
الواقعیة السحریة فی خماسیة مدن الملح لعبدالرحمن منیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
129-105
حوزههای تخصصی:
إن الواقعیة السحریة تعنی فی أبسط تعاریفها الجمع والمزج بین الواقع والسحر والخیال أی اللاواقع والماوراء. فهی عملیة مزج وتداخل بین العالمین الواقعی واللاواقعی. وقد ظهر هذا الاتجاه فی روایات بعض الکتاب العرب منهم عبدالرحمن منیف حیث وظف هذا الاتجاه فی بعض روایاته منها خماسیة "مدن الملح" التی یتناولها هذا المقال بالدرس والتحلیل، وذلک باستخدام المنهج الوصفی – التحلیلی. فمن عناصر الواقعیة السحریة وملامحها فی خماسیة "مدن الملح" یمکن الإشارة إلی السحر، والوهم والخیال، والأسطورة والرمز، والازدواجیة، وصمت الکاتب، وعدم انحیازه تجاه الأحداث الخارقة للطبیعة والعادة. وهی القضایا ذاتها التی ستخضع للبحث فی هذه المقالة وکذلک کیفیة استخدام هذه العناصر فی الروایة ودور هذا التیار الروائی فی سرد أحداث الروایة "مدن الملح". ویمکن القول بأن الروائی عبدالرحمن منیف إلی جانب تصویر القضایا الواقعیة، استخدم العناصر السحریة والخیالیة فی خماسیة "مدن الملح" استخداماً ناجحاً بحیث أولاً لایفاجیء القاریء عندما یواجه الأحداث اللاواقعیة بل یقبلها ویصدقها لأن المؤلف یقف موقف الانحیاد تجاه الأحداث الخارقة للعادة، فلا یفاجیء ولا یتعجب، کما لا یبادر إلی تبریر أو شرح ما یقع من دقائق غیر طبیعیة. وهذا الموقف من قبل المؤلف یساعد القاریء فی قبول القصة وأحداثها الخارقة للطبیعة. وثانیاً ینجح الکاتب من خلال استخدام هذا التیار الروائی أن یعبر عن خلجات نفسه وینظر إلی القضایا السیاسیة والاجتماعیة والاقتصادیة للمجتمعات العربیة نظرة نقدیة عن طریق استخدام تقنیات مختلفة کمزج عناصر الواقع والسحر والخیال وخرق الحدود بین العالم الواقعی واللاواقعی، وکذلک وصف الأحداث والشخصیات وصفاً دقیقاً جزئیاً.
نگاهی به دلواپسی های وجودی در عزاداران بَیَل با رویکرد روان شناسی هستی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
54 - 31
حوزههای تخصصی:
در میان داستان نویسان ایرانی، غلامحسین ساعدی به عنوان نویسنده ای روان پزشک، توانسته است نمودهای اضطراب ناشی از دغدغه های وجودی را در شخصیت هایی رئالیستی و باورپذیر به تصویر بکشد. نویسنده مقاله کوشیده است نشان دهد برخلاف نظر برخی منتقدان که حضور بعضی از شخصیت ها و کنش آن ها را در آثار ساعدی، به ویژه در <em>عزاداران بَیَل</em>، نابجا و ناشی از ضعف داستان دانسته اند، با توجه به رویکرد روانکاوی هستی گرا، این شخصیت ها و کنش هایشان تبیین شدنی است. مسئله اصلی در مجموعه داستان <em>عزاداران بَیَل</em>، احساس تنهایی برآمده از اضطراب مرگ است و شخصیت های داستان ها با انکار مرگ و تجربه اضطراب ناشی از آن، هر یک مکانیسم دفاعی خاصی را برمی گزینند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. ساعدی با این مکانیسم های دفاعی آشنایی داشت و توانسته است آن ها را در آثار خود به خوبی به تصویر بکشد و با جسارت این آشفتگی ها را به نمایش بگذارد تا خود خواننده به تأمل در آن بپردازد و متأثر از فضای داستان، به وضعیت خویش و دنیای پیرامونش بیندیشد.
بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی در مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی المهدی وابسته به جامعه المصطفیپرداخته و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که مجموعه آموزشی مورد نظر این پژوهش تا چه میزان به مؤلفه های آموزش تلفظ توجه داشته است. در این پژوهش دو هدف اصلی دنبال شد: نخست، بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ زبان فارسی در مجموعه آموزشی منتخب. دوم، ارائه الگویی مبتنی بر یافته های نوین علمی در چارچوب رویکرد تکلیف محور برای آموزش تلفظ زبان فارسی به غیرفارسی زبانان. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای انجام شد. برای بررسی نحوه آموزش تلفظ در مجموعه آموزشی منتخب، ابتدا رویکردها، اصول، روش ها و تکنیک های آموزش تلفظ بررسی شد. سپس، سه فهرست وارسی پژوهشگرساخته برای ارزیابی شیو های آموزش تلفظ در این مجموعه آموزشی طراحی شد. این سه فهرست وارسی، به ترتیب، میزان بازنمایی رویکردهای بدلی شهودی، تحلیلی زبانی و چارچوب کانینگزورث را ارزیابی کردند. نتایج به دست آمده از بررسی و تحلیل نحوه آموزش تلفظ در مجموعه آموزشی آموزش فارسی به فارسی ، نشان داد که این مجموعه، بیشترین همسویی را با رویکرد بدلی شهودی و کمترین همسویی را با رویکردهای کانینگزورث و تحلیلی زبانی داشته است. در نهایت، براساس یافته های پژوهش، یک طرح پیشنهادی مطابق با رویکرد تکلیف محور برای آموزش تلفظ زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پیشنهاد شد.
تحلیل روابط بینامتنی قرآن و غزل های صائب بر اساس نظریه ژنت (با تأکید بر جلوه های زبانی و تلمیحات داستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
123 - 153
حوزههای تخصصی:
ژرار ژنت با طرح نظریه ترامتنیّت، فصلی تازه در نقد و مطالعه روابط بین متون گشوده است که بینامتنیت یکی از زیرگونه های آن است. بر اساس این الگوی بینامتنی، روابط بین متون می تواند به سه شکل صریح، غیرصریح و ضمنی باشد. بن مایه های دینی برگرفته از قرآن بخش جدایی ناپذیر شعر فارسی از آغازین دوران شکل گیری آن تا به امروز بوده است. به تعبیر بینامتنی، این بن مایه ها از اصلی ترین زیرمتن هایی هستند که در آفرینش آثار ادبی دخیل بوده اند. مباحث و مضامین قرآنی علاوه بر این که فی نفسه برای شاعران ارزشمند بوده اند، برای بیان اندیشه ها و تفسیرهای عرفانی، عاشقانه، عامیانه و حتی سیاسی به کاررفته اند؛ با این تفاوت که در هر دوره، بخشی ازاین رویکردها جلوه بیشتری یافته است. در غزل های صائب که می توان آن ها را دانشنامه موضوعات و مضامین مختلف دانست، حضور بن مایه های دینی بسیار چشم گیر است. واژه ها، اصطلاحات، مباحث اعتقادی، اخلاقی، احکام شرعی و داستان ها از محوری ترین موضوعات قرآنی راه یافته در غزل های این شاعر بنام است. این هم حضوری موجب غنای زبانی، هنری و محتوایی این سروده ها شده است. با توجه به گستره و نقش بسیار این مضامین، کشف و تحلیل آن ها، از منظر روابط بینامتنی موجب درک و شناخت بهتری از شعر صائب می شود. در این پژوهش سعی شده است این رابطه ها با شیوه توصیفی- تحلیلی و بر اساس الگوی «بینامتنی ژنت» توصیف و تحلیل شوند. برآیند این تحقیق نشان می دهد که صائب در زمینه «بینامتنی صریح» بیشتر از واژگان و اصطلاحات و در حوزه «بینامتنیت ضمنی» از اندیشه ها، بینش ها و داستان های قرآنی بهره برده است.
تحلیل ساختاری و گفتمانی تمثیل در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۵
151-174
حوزههای تخصصی:
در هر ژانر ادبی، متناسب با غایت آن ژانر، شگردهای زبانی و ادبی آفریده می شوند و موجب زیبایی و بلاغت آن متن می گردند. زمانی آرایه های ادبی و صور خیال در تحلیل متن نقشی برجسته ایفا می کنند که تبدیل به شگردی سبکی شده باشند. در متون تعلیمی عرفانی که غایت آن بیان اندیشه در قالب زبان و ساختاری زیباست، تمثیل بسامد بالایی دارد، به گونه ای که غالب ترین شگرد سبکی هنری در این متون، تمثیل و کارکرد بلاغی و اندیشگانی آن است. در این مقاله، با روشی توصیفی تحلیلی بلاغت تمثیل را در مرصادالعباد نجم الدین رازی بررسی کرده ایم و با تحلیل دو بعد ساختاری و گفتمانی این فرایند بلاغی نشان داده ایم که کارکرد و ساختار تمثیل در مرصادالعباد متفاوت از کارکرد آن در دیگر متون عرفانی است؛ زیرا از سطح یک شگرد هنری صرف تا حدی فرارفته است، به گونه ای که تمثیل پردازی تبدیل به شگردی سبکی در بیان آموزه های معرفتی شده است؛ آن گونه که می توان از آن در کشف گفتمان پنهان متن سود جست. استفاده نجم الدین رازی از تمثیل موجب استبداد فهم و تک صدایی شدن متن شده، از این رو، ابزاری در راستای کشف ایدیولوژی نویسنده است. یکی از عوامل اصلی محدودیت فهم معنایی متن و تک صدایی شدن آن را می توان در اجزای تمثیل های مرصادالعباد یافت که اغلب اضافه های تشبیهی هستند تا نماد.
نقد کاربرد نظریه ادبی در مقالات پژوهشی (با تأکید بر روایت شناسی ساختارگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری غیرروشمند از نظریه های ادبی یکی از مهم ترین آسیب های پژوهش های ادبی در زبان فارسی است. این ضعف بیش از آنکه به فهم درست یک نظریه مرتبط باشد برآمده از اشکالات روش شناختی مربوط به استفاده از نظریه ادبی است. در این نوشتار به معرفی و تحلیل اصلی ترین اشکالات کاربرد این نظریه ها و عوامل و پیامدهای آن با تأکید بر مقالات علمی پژوهشی منتشر شده در حوزه روایت شناسی ساختارگرا پرداخته شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که سهل انگاری در کاربرد نظریه ها، موجب راه یابی خطاهایی روش شناختی در اغلب این مقالات شده است. مواردی چون نگاه آموزشی و سطحی به نظریه ها، بی توجهی به مبانی نظریه ها و برخورد تقلیل گرایانه با آنها از مهم ترین این اشکالات هستند. در پایان با تحلیل و بررسی آماری بیش از 90 مقاله علمی پژوهشی منتشر شده بین سالهای 90 تا 96، نشان داده شده است که به دلیل اشکالات یاد شده، این مقالات نه از نتایج مقالات پیشین تأثیر پذیرفته اند و نه چندان نقشی در شکل گیری مقالات بعد از خود داشته اند.